Wednesday, July 23, 2025

پیام 30 تیر برای جامعه امروز ما

 

#قیام 30 تیر 1331 نقطه عطفی در مبارزات مردم ایران و الگوی تاریخی همبستگی جامعه در مقابل #استبداد_سلطنتی و استیلای بیگانگان و پیروزی دولت ملی دکتر #مصدق است.

دکتر مصدق پس از بازگشت از سفر موفقیت‌آمیز دفاع در دیوان داوری بین المللی لاهه در 3 تیرماه و صدور مجدد حکم نخست‌وزیری در 19 تیرماه در راستای اجرای قانون اساسی پیشنهاد خارج ساختن اختیارات وزارت جنگ از دست شاه را مطرح کرد تا بصورت وزارت دفاع در اختیار دولت قرار گیرد.

شاه با این پیشنهاد موافقت نکرد. در پی استعفای دکتر مصدق و صدور نخست‌وزیری احمد قوام و انتشار بیانیه «کشتی‌بان را سیاستی دگر آمد» و حاکمیت خشونت در جامعه، قیام مردمی30 تیر با بیانیه آیت الله کاشانی و انسجامی که در جامعه وجود داشت زمینه‌های شکست استبداد و حامیان بیگانه را فراهم ساخت.

به‌رغم دو پیروزی دکتر مصدق در عرصه داخلی30 تیر و رأی دیوان داوری لاهه، با مدیریت سازمان‌های اطلاعاتی امریکا و انگلیس و ایجاد اختلاف بین همکاران دکتر مصدق و اقدامات رادیکال حزب توده و نگرانی جامعه مذهبی ایران، زمینه‌های کودتای 28 مرداد و توقف برنامه‌های توسعه و گذار به دموکراسی فراهم شد و پیامدها آن پس از ۲۵ سال، به انقلاب ۵۷ ختم شد.

فرایند تحولات قریب نیم‌قرن گذشته و تجربه جنگ 12روزه اخیر که با همبستگی و انسجام ملی توطئه بیگانگان با شکست روبرو شد، راهکار برای آینده ایران همان تجربه 30 تیر و تقویت همبستگی و انسجام ملی برای گذار از #استبداد_دینی و تحقق #آزادی و #حاکمیت_ملت در راستای منافع ملی است.

*متن کامل توییت محمد توسلی-30 تیر 1404

Saturday, July 12, 2025

تاجزاده؛ صدای جامعه ناراضی ایران

 

تاجزاده؛ صدای جامعه ناراضی ایران

17 تیرماه دهمین سالگرد حبس برادر ارجمند جناب آقای سید‌مصطفی تاجزاده فرصتی است تا نگاه کلانی به خدمات، فعالیت‌ها و سیر تحولات مواضع حدود چهار دهه گذشته او داشته باشیم و به عبرت‌های این دوران و پیامی که برای جامعه امروز ما دارد پرداخته شود.

تاجزاده پس از دوران دبیرستان برای ادامه تحصیل به آمریکا می رود و فعالیت اجتماعی خود را در انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا در ایالت کالیفرنیا آغاز می‌کند. پس از دیدار با آقای خمینی در نوفل‌لوشاتو تحصیل خود را، چون بسیاری دیگر از دانشجویان خارج از کشور، رها می‌کند و در آن فضای سیاسی در راستای چشم اندازی که آقای خمینی برای آینده ایران ارایه کرده بود و جو کاملا مذهبی، به ایران بر می‌گردد و در عرصه‌های مختلف سیاسی از جمله همکاری در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی فعالیت دارد.

در دهه 60 در دولت مهندس میرحسین موسوی و دوران وزارت آقای سید‌محمد خاتمی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با سمت معاونت امور بین الملل از سال 63 تا 67 همکاری داشت.

در دهه 70 از جمله با سمت معاونت سیاسی وزارت کشور، رئیس ستاد انتخابات کشور و نهایتا مشاور رئیس جمهور در دوران آقای خاتمی همکاری فشرده و نزدیکی داشت.

پس از دوم خرداد 76 علاوه بر همکاری با سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در جبهه مشارکت ایران اسلامی نیز همکاری نزدیک داشت.

در دهه 80 پس از دولت آقای خاتمی در پیگیری اجرای تعهدات آقای دکتر مصطفی معین در انتخابات سال 1384 جهت جلب همکاری نامزدهای رد صلاحیت شده، دکتر ابراهیم یزدی و مهندس عزت الله سحابی، از سال 84 تا 86 مدیریت جلسات برنامه‌ریزی تشکیل «جبهه دموکراسی و حقوق بشر» را با حضور دکتر معین و نمایندگان احزاب مختلف از جمله نهضت آزادی ایران بر عهده داشت، که متأسفانه با کارشکنی برخی در آخرین لحظات متوقف شد.

پس از انتخابات مهندسی شده سال 88 و بازداشت گسترده بسیاری از فعالان سیاسی، تاجزاده نیز از جمله بازداشت شدگان بود که نهایتا به 7 سال زندان محکوم شد و او را در شرایط خاص انفرادی نگهداری کردند. نامه‌های سرگشاده او به رهبری و مصاحبه‌های متعدد؛ مواضع و ایستادگی شجاعانه او را در این دوران نشان می‌دهند.

رد صلاحیت تاجزاده در انتخابات ریاست جمهوری 1400 و بازداشت مجدد او در 1401 و محکومیت مجدد او به 5 سال زندان و اقدامات آگاهی بخش او در مصاحبه‌ها و نامه‌های سرگشاده به رهبری برای همگان کاملا برجسته است.

فرایند تجربیات شخصی تاجزاده در طول تحولات بیش از چهار دهه گذشته که از نزدیک در عرصه‌های مختلف مدیریت کشور و فعالیت های اجتماعی و سیاسی اشراف داشته و تحولات جامعه ایران را از دورانی که عموم جامعه شیفته آقای خمینی بوده تا امروز که طبق نظر بسیاری از جامعه شناسان بیش از 80 درصد جامعه ناراضی هستند و به ربشه مشکلات پی برده‌اند، احساس مسئولیت ایمانی و اخلاقی او زمینه‌های مواضع شفاف و شجاعانه او را حتی در دوران تحمل زندان فراهم ساخته تا مطالبات عموم جامعه ناراضی را بیان کند و به رسالت آگاهی بخشی و فریضه امر به معروف و نهی از منکر ایمانی خود عمل و مواضع گذشته خود را هم با صراحت نقد کند.

تاجزاده ضمن نادرست دانستن اشغال سفارت آمریکا و ادامه جنگ تحمیلی پس از پیروزی خرمشهر ریشه مشکل اصلی بحران‌های جاری کشور را اضافه شدن اصل ولایت فقیه در سال 58 و اضافه شدن اصل ولایت مطلقه فقیه در سال 68 به قانون اساسی می‌داند که نقض آشکار مطالبات تاریخی ملت ایران، یعنی آزادی و حاکمیت ملت، همان چشم اندازی است که آقای خمینی در سال 57 برای جمهوری اسلامی مطرح کرده بود و در مراحل بعدی منحرف شد. این انحراف از مطالبات تاریخی ملت ایران علت اصلی بحران‌ها و ابر بحران‌های جاری کشور است.

مواضع تاجزاده که امروز با شجاعت مطرح می‌شود هماهنگ با مواضع بسیاری دیگر از شخصیت ها و احزاب سیاسی و مطالبات اکثریت مطلق جامعه متکثر کنونی است که با صدای بلند و شفاف مطرح می‌شود. به همین علت باید تاجزاده را از جمله صدای مردم مظلوم و جامعه ناراضی ایران تلقی کرد تا این مطالبات راهبردی زمینه وفاق جامعه متکثر کنونی برای گذار به دموکراسی و عبور از بحران‌های جاری کشور را بصورت مسالمت آمیز و در راستای منافع ملی فراهم سازد. 

به امید آزادی آقای مصطفی تاجزاده و همه زندانیان سیاسی و عقیدتی و محصورین، چون آقایان سعید مدنی، ابوالفضل قدیانی، میرحسین موسوی، خانم زهرا رهنورد و... تا همه تلاشگران راه آزادی در کنار هم  و هماهنگ در راستای تحقق مطالبات ملت مظلوم ایران بتوانند زمینه‌های چنین فرایندی را فراهم سازند.

در پایان لازم می‌دانم از سرکار خانم فخرالسادات محتشمی پور فعال سیاسی، همسر آقای تاجزاده که همواره
با حمایت شجاعانه خود همراه او ایستاده و خود نیز در این راه هزینه‌های سنگین پرداخت کرده تقدیر و سپاس داشته باشم.

محمد توسلی

17 تیر 1404

 

 

اکنون باید برای ایران سخن گفت

 

گفتگوی خبرنگار انتخاب با محمد توسلی*

اکنون باید برای ایران سخن گفت

محمد توسلی، دبیرکل پیشین نهضت آزادی ایران، در تشریح علت یکپارچگی مردم در مقابل حمله اسرائیل به «انتخاب» گفت: «اسرائیل به تنهایی به ایران حمله نکرده است بلکه با حمایت و پشتیبانی آمریکا و کشور‌های ناتو این حمله رخ داده است. به هر حال این حمله اتفاق افتاده و به خاک کشورمان تجاوز شده است و این امر را باید فارغ از نوع نگاه‌مان به عملکرد چهاردهه گذشته حاکمیت بررسی کنیم. مواضع ما در چند دهه پیش مشخص است و همه می‌دانند که نسبت به بخش عمده‌ای از عملکرد‌ها نقد‌های جدی داشته‌ایم، اما اکنون باید برای ایران سخن گفت»

او ادامه داد: «امروز بحث ایران و تمامیت ارضی ایران مطرح است. همیشه مردم گفته‌اند که «چو ایران نباشد، تن من مباد» و حالا که ایران مورد حمله قرار گرفته، این سخن عینیت یافته است. اخیرا دیدیم که اسرائیل به صداوسیما حمله کرد. خانم امامی، مجری برنامه، هنگامی که صدای حملات شنیده می‌شد با صدایی رسا از ایران دفاع می‌کرد تا آنکه استودیویی که او در آن حضور داشت، فروریخت. بعد از مدت اندکی این خانم با شجاعت باز هم جلوی دوربین آمد و به ادامه سخنانش پرداخت. این شرایط نشان می‌دهد پیش‌بینی‌های لازم برای انعکاس صدای مردم حتی در شرایط جنگی انجام شده است. مردم هم باید در کنار یکدیگر باشند تا منافع ملی در این شرایط خطیر حفظ شود.»

این عضو ارشد نهضت آزادی ایران همچنین بیان کرد: «واقعیت این است که حمله اسرائیل صرفا جنگ با جمهوری اسلامی نیست و این رژیم دنبال تجزیه ایران است.  ایستادگی در برابر متجاوز در راستای منافع ملی است و باید تداوم داشته باشد. به حاکمیت هم توصیه می‌کنیم که تمام سعی خود را برای احیای مذاکرات به کار بگیرد و از فضا‌های احساسی و ایدئولوژیک دوری کند.

در واقع منافع ملی ایجاب می‌کند ضمن آنکه باید ایستادگی ادامه داشته باشد، هم‌زمان ضرورت دارد حاکمیت برای آتش‌بس و تأمین صلح در کشور و منطقه گفت‌و‌گو‌های لازم را آغاز کند.  اگر حاکمیت با چنین نگاهی پیش برود و مردم نیز یکپارچه حمله اسرائیل را محکوم کنند، می‌شود این مقطع سخت را پشت سر گذاشت تا به بهترین شکل از تمامیت ارضی کشورمان دفاع کنیم.»

توسلی در پایان گفت: «حتی ایرانیان خارج از کشور و مخالفان نظام -به جز گروه سلطنت‌طلبان که عمدتا نزدیک به اسرائیل‌اند- اکنون دغدغه تمامیت ارضی ایران را دارند و در راستای محکوم کردن حمله اسرائیل هماهنگ عمل می‌کنند. باید از این بستر وحدت بهترین استفاده را کرد تا کشور دچار مخاطرات بعدی نشود.

*مصاحبه خبرنگار سایت انتخاب با محمد توسلی 30 خرداد 1404.

Sunday, July 6, 2025

ضرورت پیشگیری از آغاز دوباره جنگ

 

 

بسمه تعالی

ضرورت پیشگیری از آغاز دوباره جنگ

بیانیه شماره 2759

تجاوز وحشیانه رژیم نامشروع و سفاک اسراییل به خاک ایران پس از 12 روز با یک توافق دو جانبه آتش‌بس متوقف شد، ولی بیم آن می‌رود که این آتش‌بس، ناپایدار و موقت باشد و ارتش اسراییل در پی تجدید قوا و تجهیزات با پشتیبانی آمریکا و ناتو، به بهانه‌ای واهی تهاجم را از سرگیرد.

ایرانیان بدون شک با نشان دادن صحنه‌هایی از همبستگی ملی و اتحاد برای دفاع از میهن، توانستند پیروزی و موفقیت مهمی را به لحاظ حفظ انسجام اجتماعی و سیاسی به دست آورند و دشمنان را در ایجاد شکاف و اختلاف میان مردم و تجزیه ایران ناکام بگذارند. اکنون این انسجام ملی، سرمایه‌ای در دست حاکمان و مردم است که باید در راستای اعتلای این آب و خاک به کار گرفته شود. با وجود نارضایتی‌ها و اعتراضات بر‌حق مردم نسبت به شیوه حکمرانی در دهه‌های اخیر، نجابت و آگاهی مردم ستمدیده ایران به درک عمیقی از منافع ملی در برابر بیگانگان منجر و باعث شد که در این بزنگاه تاریخی، مردم و نیروهای سیاسی و اجتماعی با هر عقیده و تفکری، در سمت درست تاریخ، یعنی دفاع از تمامیت ارضی کشور در برابر هر متجاوز و بیگانه‌ای، قرار گیرند.

اکنون حکومت ایران در برابر آزمونی سخت قرار گرفته و وقت آن فرا رسیده است که حاکمان از این فرصت تاریخی و سرمایه به دست آمده برای تحقق وفاق واقعی ملی و در جهت کاهش فاصله با مردم، بازسازی کشور و بازآفرینی اقتدار و شکوه ایران عزیز استفاده کنند. همان‌گونه که بسیاری از دلسوزان این سرزمین گفته‌اند، «آتش‌بس خارجی» و دستیابی به صلح، تنها در صورتی پایدار خواهد بود و خیال تجاوز را از ذهن دشمنان خواهد زدود که با «آتش‌بس داخلی» در معنای شنیدن صدای معترضان، وفاق ملی، تحقق حقوق اساسی و حاکمیت ملت همراه باشد.

نهضت آزادی ایران، ضمن پاسداشت مقاومت ستایش برانگیز نیروهای مسلح و پشتیبانی ملی، همگام و همسو با مردم و نیروهای اجتماعی، از مقامات و مسئولان حکومت انتظار دارد که در راستای گرفتن بهانه‌های آتش‌افروزی و ناکام گذاشتن دشمنان در پیشبرد هدف شومی که در سر دارند و فراتر از تضعیف توان هسته‌ای ایران، در صدد فروپاشی و تجزیه ایران هستند، حداکثر تلاش‌شان را برای پیش‌گیری از آغاز دوباره جنگ و از سرگیری مذاکرات به کار گیرند.

نهضت آزادی ایران موکداً توصیه می‌کند که برای دست‌یابی به پیروزی‌ و تاب‌آوری بیشتر در برابر دشمنان، کرامت انسانی و احترامی که در شآن زنان، اقوام، اقلیت‌ها و عامه مردم است، رعایت شود؛ افرادی که به خاطر مخالفت یا نقد حاکمان در حبس و حصر هستند آزاد شوند؛ تریبون‌ها و رسانه‌ها در اختیار همه ایرانیان برای بیان دیدگاه‌ها و خواست‌هایشان قرار گیرد و با رفع انحصار در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در راستای افزایش مشارکت مردم در اداره جامعه تلاش شود. 

نهضت آزادی ایران باور دارد که چرخش به شرق یا غرب برای جلب حمایت آن‌ها، تضمین کننده امنیت کشور نیست. همچنین، تجربه ثابت کرده است که به کارگیری نیروهای نیابتی خارجی نیز برای دفاع از منافع ملی ایران کارساز نبوده است. تنها جایگزین همه این نگاه‌ها برای تضمین امنیت ملی، معطوف کردن توجه حاکمیت به سوی مردمی است که با اعتماد به حکومت، حاضر خواهند بود که جانشان را برای دفاع از وجب به وجب خاک میهن فدا ‌کنند. از این رو، امیدوار است که تجربه‌ 120 سال مبارزه ملی مردم ایران در راه استقلال، آزادی و عدالت، در این برهه حساس تاریخی برای بازسازی اقتدار و امنیت کشور و ساختن ایرانی آباد و آزاد به کار آید.

نهضت آزادی ایران تاکید می‌کند که وضعیت حاد و پیچیده کنونی، حاصل برنامه‌ریزی طولانی‌مدت اسراییل و آمریکا بوده و روند تصمیم‌سازی برای حمله دولت غاصب اسراییل و متحدان آن به ایران در زمینه‌های نرم‌افزاری و اطلاعاتی در طول سالیان متمادی محقق شده است. بر این اساس بود که جنگنده‌های مدرن اسراییلی توانستند با آزادی تقریباً کامل در بالای سرمان جولان داده و نقاط حساسی را در جای جای کشور هدف قرار دهند و در نهایت، آسمان ایران را در اختیار بگیرند. این امر، البته معنایی جز تجاوزگری و نقض تمامیت ارضی ایران ندارد.

نهضت آزادی ایران همان گونه که پیشتر از سوی برخی از دلسوزان سیاسی و مقامات هم هشدار داده شده بود، اعلام می‌کند که نفوذ دشمن صهیونیستی در سطوح مختلف جامعه و ارکان عالی حکومت، موجبات خسارات سنگینی را فراهم ساخته است. به نظر می‌رسد که جریانی تندرو در سازمان صدا و سیما و برخی از جناح‌ها بر طبل جنگ می‌کوبد و با نوعی جوسازی به تهییج دائم جامعه برخلاف منافع ملی می‌پردازد. از این رو، لازم می‌داند که افزون بر پرهیز از هرگونه هیجان‌زدگی سیاسی، متانت و عقلانیت در همه تریبون‌ها و بلندگوهای تبلیغاتی ترویج شود تا زمینه‌ ایجاد همبستگی ملی برای عبور از شرایط بحرانی کنونی و نیل به امنیت ملی پایدار فراهم آید.

 

نهضت آزادی ایران

13 تیر 1404

امام حسین الگوی آزادگی و انسانیت

 

توییت محمد توسلی-13 تیرماه 1404

امام حسین الگوی آزادگی و انسانیت

حسین بن علی (ع) انسان مومنی است که در مکتب اسلام و در خاندان پیامبر اسلام (ص) تربیت شده است. از جمله آثار ایمانی او ایستادگی در مقابل حکومت خودکامه یزید و خودداری از بیعت تحمیلی با چنین حاکمیتی است.

او نه تسلیم بی قید و شرط یزید شد و نه کسی از اطرافیانش را وادار به جان دادن در نبرد نابرابر کرد. در شب عاشورا، در حالی‌که در محاصره دشمن بود، خطاب به یارانش گفت: «به همه شما اجازه رفتن می‌دهم، پس همه آزادیدکه بروید و بیعتی از من برگردن شما نیست.»

#امام_حسین در روز عاشورا، همچون یک قهرمان تا آخرین قطره خون خود، چشم در چشم دشمن ایستادگی کرد و نهایتأ شهید شد و اینگونه به چراغ هدایت و کشتی نجات برای همه نسل‌های بشر تبدیل شد؛  الگوی #آزادی و آزادگی و احترام به آزادی انسان‌ها.

به قول زنده یاد مهندس بازرگان، ایشان از الگوهای #انسانیت و #توحید هستند که با گفتار و خون خودشان با مظاهر شرک، ارتجاع و جاهلیت در جامعه برخورد کردند.

 

 

Wednesday, July 2, 2025

محکومیت حمله به زندان اوین و ضرورت آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی

 

بسمه تعالی

محکومیت حمله به زندان اوین

و ضرورت آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی

روز دوشنبه 2 تیرماه جاری، دولت تروریستی و جنایت پیشه اسرائیل با پرتاب چند موشک به ورودی‌های زندان اوین حمله کرد و پیامد آن جان باختن بیش از 70 تن، تعداد زیادی مجروح و تخریب‌هایی در ساختمان‌های مختلف زندان به ویژه زندان زنان و همچنین ساختمان همسایگان آن محدوده بود. جانباختگان، افزون بر افرادی از کادراداری زندان، پزشکان، سربازان وظیفه،  زندانیان، عابران و تعدادی از خانواده زندانیان بودند که برای پیگیری امور مربوط به عزیزانشان در بیرون از زندان حضور داشتند.

این حمله به ورودی‌های زندان اوین، در حالی که خانواده‌های زندانیان و مراجعان دیگر در حال رفت و آمد بودند و ظاهرأ با هدف حذف مدیریت زندان و ایجاد اختلال در آنجا انجام گرفت، یک اقدام ضد انسانی و ناقض آشکار حقوق بشر و قوانین بین‌المللی و مصداق آشکار جنایت جنگی است.

بی تردید، مدیریت زندان اوین وظیفه داشت که بلافاصله پس از آغاز حملات، با توجه به مخاطرات و  نا امنی‌های شهر تهران، با آزادی زندانیان سیاسی، اعطای مرخصی اضطراری و مشروط یا انتقال سریع آنان به زندان‌های ایمن، از این فاجعه سنگین پیشگیری می‌کرد.

در این شرایط، انتقال زندانیان اوین به زندان تهران بزرگ (فشافویه) و زندان قرچک ورامین، یعنی زندان‌هایی که فاقد حداقل امکانات اولیه و بهداشتی ورفاهی، از جمله سلب امکان تماس تلفنی، است و با توجه به تراکم زندانیان، زندگی را برای همه محبوسان، اعم از سیاسی و عادی، طاقت فرسا و غیر قابل تحمل ساخته است. 

نهضت آزادی ایران با یادآوری مطالبه ملی رفع حصر آقای مهندس میرحسین موسوی و خانم دکتر زهرا رهنورد و آزادی کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله آقایان مصطفی تاجزاده، سعید مدنی و ابوالفضل قدیانی که اتهامی جز اظهار نظر و  نقد  مشفقانه نداشته‌اند، و با توجه به مخاطرات و تهدید سلامت همه زندانیان قبل از وارد آمدن آسیب جانی به آنان ضروری است برای آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی و همچنین سایر زندانیان بی‌خطر عمدتا مالی به صورت مشروط و یا اضطراری اقدامات لازم بعمل آید.

نهضت آزادی ایران در راستای راهبرد تقویت همبستگی ملی که آثار برجسته آن را در جریان جنگ تحمیلی اخیر شاهد بودیم، بازگشت حاکمیت به مردم و تحقق مطالبات ملی از جمله رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی را ضروری می‌داند تا امید به آینده در جامعه تقویت شود و زمینه‌های عبور از بحران های جاری کشور فراهم شود. 

نهضت آزادی ایران

10 تیر 1404

 

    

Wednesday, April 30, 2025

پیام تسلیت بمناسبت فاجعه انفجار در بندرعباس

 

توئیت و پیام تسلیت مهندس محمد توسلی بمناسبت فاجعه انفجار در بندرعباس

 

فاجعه هولناک انفجار #بندر_شهید_رجائی که منجر به کشته و مجروح شدن تعداد زیادی از هموطنان در #بندرعباس شد را به هموطنان داغدار و ملت بزرگ #ایران به ویژه خانواده‌های داغدار #تسلیت می‌گویم و برای جانباختگان آمرزش و رحمت بیکران الهی و برای مصدومان شفای عاجل مسألت دارم.

امیدوار است حاکمیت با بررسی و شناسایی علت اصلی این فاجعه، چه نقش عوامل نفوذی بیگانگان که با مذاکرات جاری ایران و آمرکا موافق نیستند و چه سهل‌انگاری و سوء مدیریت باشد و پیامدهای آن نقش موثری در تشدید بحران‌های اقتصادی کشور دارد، گزارش شفاف به مردم ایران ارایه کند و برای پیشگیری از تکرار چنین حوادث تلخ و ناگوار در کشور با واقع بینی اقدامات لازم بعمل آید.

Sunday, March 16, 2025

پلی میان دانشگاه و صنعت

 

پلی میان دانشگاه و صنعت*

در باره سیر تحولات دانشکده فنی دانشگاه تهران در مبارکی نودسالگی‌اش

در سال 1317 ساختمان دانشکده فنی درمحوطه دانشگاه تهران آماده بهره‌بردار شد و در مهرماه 1320پس از ایجاد تاسیسات فنی و آزمایشگاهی، با ورود فارغ التحصیلان اعزامی از اروپا و سپس آمریکا کادر آموزشی دانشکده بتدریج تکمیل شد. برنامه دوره چهار ساله دانشکده، با توجه به نیاز صنعتی کشور در 5 رشته: راه و ساختمان، مکانیک، معدن، برق و شیمی تنظیم گردید:

 

خاطرات دوران دانشجویی

در دوران دانشجویی بین سال‌های 1336 تا 1340 در دانشکده فنی خاطرات را از چند جهت می‌توان مطرح کرد، یک جنبه فضای مدیریتی و کادر آموزشی دانشکده فنی است؛ از مهندس عبدالحسین رهنما که پایه‌گذار دانشکده فنی بود و دیگر مدیران دانشکده فنی، شخصیت‌هایی مثل مهندس بازرگان و مهندس ریاضی. در زمان تحصیل ما مهندس ریاضی رییس دانشکده بودند. استادان آن دوران ما در دانشکده فنی، اساتید برجسته‌ای چون آقایان دکتر مجتبی ریاضی، دکتر محمد علی مجتهدی، مهندس ابوالحسن بهنیا، مهندس کاظم جفرودی، مهندی مجید اعلم، مهندس عبدالحسین خلیلی، مهندس محسن فروغی و.... بودند. همه در رشته تحصیلی خودشان به لحاظ علمی و تجربه مهندسی یا آموزشی برجسته بودند و با علاقه و جدیت در کلاس به تدریس می پرداختند. این اساتید عموما ارتباط  خوبی بین دانشگاه و صنعت ایجاد کرده بودند.

پیامد استقلال دانشگاه در آن دوران و فضای آزاد برای نهادهای مدنی این بود که شخصیت دانشجو رشد می‌کرد و فارغ‌التحصیلان شخصیتی خلاق داشتند و مدیران لایقی تربیت می‌شدند. مرور سوابق در آن زمان نشان می‌دهند چه شخصیت‌هایی در دانشکده فنی تربیت می‌شدند: افرادی مثل دکتر مصطفی چمران، دکتر مهدی بهادری نژاد، مهندس عزت الله سحابی و ... شخصیت‌هایی که توانستند بیش از 60 سال در راستای منافع و مصالح کشور و اعتقادات خود فعالیت کنند و همواره بر مواضع خود پایدار باشند. به نظر من علت آن، فضای استقلال دانشگاه بود. استقلال دانشگاه، به رغم حاکمیت استبدادی، باعث می‌شود تا فضایی بازی در دانشگاه حاکم باشد که دانشجویان در آن فضا بتوانند تنفس کنند. در رخداد اول بهمن سال1340 که کماندوها به دانشگاه تهران حمله کردند، دکتر فرهاد، رییس وقت دانشگاه تهران، یک بیانیه تاریخی داد. در این بیانیه تصریح می‌کند که کماندوها بدون دلیل و بدون هماهنگی با ما به دانشگاه حمله کردند و دانشجویان و استادان را مضروب و آزمایشگاه‌ها را تخریب کردند و به این دلیل ما دیگر نمی‌توانیم به کارمان ادامه بدهیم. رییس دانشگاه چنان موقعیتی داشت که می‌توانست در مقابل این‌گونه تصمیمات خارج از مدیریت دانشگاه، بایستد.

تحولات بعدی در دانشکده فنی

در طول بیش از 6 دهه پس از فارغ التحصیلی، دانشکده فنی با تحولات زیادی روبرو بوده است. به لحاظ رشته های تحصیلی، توسعه فضای آموزشی و تجهیزات آزمایشگاهی و جایگاه در سطح ملی و جهانی، این تحولات کاملا مشهود است و در گزارش‌ها و منابع قابل دسترسی است. آنچه در این مختصر لازم می‌دانم اشاره داشته باشم تشکیل دو نهاد مدنی «کانون فنی» و «بنیاد فنی» است که بنده افتخار مشارکت و همکاری محدود در آنها را داشته‌ام.

کانون فنی

کانون مهندسین فارغ التحصیل دانشکده فنی، به اختصار «کانون فنی» در سال 1369 با مشارکت فارغ التحصیلان ادوار گذشته دانشکده بصورت یک نهاد مدنی با هدف کمک به اعتلای دانشکده فنی و کوشش در راه توسعه حرفه مهندسی و تقویت روحیه کار جمعی و اجتماعی اعضای کانون تشکیل شده است. با توجه به حدود 40 هزار دانش آموخته در دانشکده فنی، کانون فنی یکی از نهادهای برجسته و تاثیرگذار در جامعه مدنی ایران است و در بیش از سه دهه فعالیت های خود به رغم چالش‌های پیش‌روی نهادهای مدنی، کارنامه موفقی داشته است. علاوه بر تعامل با مدیریت دانشکده فنی برای اعتلا و توسعه آن، به نظر بنده نقش اصلی کانون به عنوان یک نهاد مدنی، بستر بسیار خوبی برای تمرین کار جمعی است.

بنیاد فنی

بنیاد حامیان دانشکده فنی به اختصار «بنیاد فنی» در سال 1386 با حضور جمع زیادی از دانش آموختگان دانشکده فنی و دوستداران آن تشکیل شد. اهداف اصلی بنیاد فنی، کمک به رشد و اعتلای هرچه بیشتر دانشکده فنی و همچنین فراهم ساختن زمینه های اجرایی توسعه زیرساخت ها و تجهیزات لازم برای طرح های عمرانی دانشکده فنی و همچنین زمینه سازی برای شکوفایی استعداد و خلاقیت دانشجویان دانشکده فنی است.

*یادداشت محمد توسلی ماهنامه تجربه ، شماره 38- اسفند 1403.

 

Tuesday, March 11, 2025

بررسی زمینه‌های تاریخی انقلاب 57 و پیامد های آن- بخش دوم

 

بررسی زمینه‌های تاریخی انقلاب 57 و پیامد های آن

 

گفت‌وگوی دیده بان ایران با محمد توسلی؛ بخش دوم*

*بازرگان می‌خواست که تحولات با حداقل هزینه رخ دهد

مهندس بازرگان دنبال چنین راه‌حلی بود؛ ولی متاسفانه، به دو دلیل نتوانست به این هدف خود برسد؛ یکی نگاه خاص علمای مهاجر و روحانیت و نیروهای سنتی که در ایران حضور داشتند. اما قرائن زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد نگاه دیگری هم در نوفل لوشاتو وجود داشته است؛ نگاه دیگر این بود که برخی افرادی که در پاریس در اطراف آیت‌الله خمینی بودند، معتقد بودند که حکومت جدید باید از درون انقلاب در بیاید، نه از درون ساختار موجود. این فرآیند با توجه به گفتمان جهانی، برای نسل جوان آن روز قابل پذیرش نبود.

این فرآیندی است که در انقلاب 57 طی شد و عوامل موثر بر آن کاملاً مشخص است. اما جزییاتی هست که در اسناد تاریخی وجود دارد و می‌توانیم درباره آن‌ها بیشتر گفت‌وگو داشته باشیم.

*بازرگان در سال 41، آیت‌الله خمینی را متوجه کرد که مشکل اصلی، «استبداد» است

مهندس بازرگان با سوابق نظری روحانیت آشنا بود. آیت‌الله طالقانی هم که دوران حوزه را دیده بود، بجای رسم سنتی روحانیون خط مشی جدیدی را در ارتباط با جامعه و ایجاد تحولات فرهنگی اجتماعی برای عبور از موانع توسعه یافتگی انتخاب کرد. این پیشگامان کاملاً در جریان نظرات روحانیت بودند. اما در مقاطعی تعامل و ارتباط اجتماعی با روحانیت داشته‌اند. از جمله در دوران دادگاه نظامی اوایل دهه چهل که مهندس بازرگان در زندان بودند، تمام شخصیت‌ها و روحانیون از مهندس بازرگان دفاع کردند. اما آقای خمینی آخرین نفری بود که با احتیاط نامه نوشتند و از ایستادگی مهندس بازرگان تقدیرکردند.

اما رخداد مهم دیگری که باعث شکل‌گیری ارتباط مستقیم مهندس بازرگان و آیت‌الله خمینی می‌شود، مطرح شدن  لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی در شهریور1341بود که سه محور اصلی داشت. آزادی زنان ‌در انتخابات، سوگند به کتاب‌ آسمانی بجای قرآن و اصلاحات ارضی. پس از ایجاد محدودیت برای فعالیت جبهه ملی ایران و نهضت آزادی ایران در واقع این لایحه پوست خربزه‌ای بود که برای برخورد با روحانیت مطرح شده بود تا شاه بتواند برنامه مورد نظر آمریکا را با اقتدار انجام دهد.

مراجع اصلی آن زمان قم آیت‌الله خمینی، آیت‌الله شریعتمداری و آیت‌الله گلپایگانی هر سه نامه‌ای نوشتند و به این لایحه اعتراض کردند. در رسانه های داخلی و خارجی بلافاصله این موضع مراجع  به عنوان ارتجاع سیاه مطرح شد. مهندس بازرگان، دکتر سحابی و همراهان آنان احساس مسئولیت کردند که باید با مراجع گفت‌وگو انجام شود و هدف واقعی شاه تبیین شود. در همین راستا گفت‌وگوهایی در قم داشتند که جزئیات آن در اسناد تاریخی آمده است،[1] اما در این مذاکرات، مراجع قم بخصوص آقای خمینی، مطمئن شدند که مشکل اصلی جامع ما «استبداد» است. در همین راستا بود که آقای خمینی بعد از سال ۴۱ وارد عرصه مبارزه شدند که این مبارزه تا پیروزی انقلاب ادامه داشت.

بنابراین مهندس بازرگان از سال‌ها قبل از انقلاب، آشنایی با آیت‌الله خمینی و روحانیت داشتند. اقدام راهبردی دیگری که مهندس بازرگان انجام داد، نامه‌ای بود که در مرداد سال 57 به صورت خصوصی برای آقای خمینی نوشتند. در این نامه مهندس بازرگان تصریح می‌کنند که شما فعلاً به بیگانگان کاری نداشته باشید، مشکل اصلی جامعه ما استبداد است و متمرکز برآن باشید.

اتفاقاً در دیداری که مهندس بازرگان در آبان 57 هم با آیت‌الله خمینی در نوفل لوشاتو دارند، بازهم این موضوع را یادآوری می‌کنند و از آن به بعد نیز تا زمان پیروزی انقلاب، آقای خمینی مطلبی را درباره بیگانگان بیان نمی‌کنند و تمرکز خود را بر مبارزه با استبداد و رفتن شاه می‌گذارند.

مهندس بازرگان در دو دیداری که با آیت‌الله خمینی در نوفل‌لوشاتو داشتند حاظر نشدند طبق عرف مرسوم که بقیه شخصیت ها عمل کردند نامه‌ای به ایشان بنویسند و بیعت ‌کنند، این ایستادگی مهندس بازرگان باعث می‌شود که در نوفل لوشاتو تنش ایجاد شود؛ به نحوی که حتی دوستان ما، اعضای نهضت آزادی ایران در اروپا و حتی شخص صادق قطب‌زاده به مهندس بازرگان معترض ‌شوند.

*پیش‌بینی بازرگان  از پیامدهای حکومت روحانیت بعد از انقلاب

پیش بینی بازرگان از انقلاب اسلامی چه بود؟

 آقای دکتر مهدی نواب هم که از اعضای نهضت آزادی ایران در اروپا و پس از انقلاب اولین سفیرکبیر ایران در آلمان بودند، در سال‌های اخیر خاطرات خود را  منتشر کرده‌اند.[2] در این خاطرات، شرح مذاکرات اعضای نهضت آزادی ایران در اروپا با مهندس بازرگان در آبان 1357 که در منزل آقای صادق قطب‌زاده در پاریس انجام شده، منتشر شده است. مهندس بازرگان این مذاکرات را به دوستان خودشان در ایران منتقل نکردند. این صداقت، امانت و نگاه راهبردی بازرگان است که ضرورت نمی‌دیدند که این مسائل را مطرح کنند، برای این که جامعه، توان شنیدن چنین گزارشی را نداشت که بشنود اعضای نهضت آزادی ایران با مهندس بازرگان که دبیرکل نهضت است، موافق نیستند.

اما بعد از چند دهه، دکتر مهدی نواب این شجاعت اخلاقی خود را نشان داد و در خاطراتش گزارش گفتگوهای این دیدار را منتشر کرد. خلاصه گزارش این است که پس از چند ساعت گفتگو که حاضرین در جلسه قانع نمی شوند، مهندس بازرگان این جمله تاریخی را بیان می‌کند که « حکومت اسلامی بدین نحو که شما در طلب آن هستید، به حکومت روحانیت منتهی می‌شود و استبداد حکومت روحانیت به مراتب خشن تر و بدتر از استبداد شاهنشاهی خواهد بود، مضافأ این که دین شما را هم از شما خواهد گرفت.» این جمله‌ای که مهندس بازرگان در آبان ۵۷ در نوفل نوشاتو مطرح کرد، امروز بعد از چهار دهه، شاهد نشانه‌های آن پیش‌بینی در جامعه ایران هستیم.

*طالقانی به بازرگان گفت که بهتر است نخست‌وزیری را قبول نکند

در همان بهمن 57 که اولین جلسه شورای انقلاب در تهران برگزار شد، پیشنهاد نخست‌وزیری به مهندس بازرگان داده شد. در جلسه شورای انقلاب که در 14 بهمن برگزار شد، همه به اتفاق آرا به آقای بازرگان پیشنهاد دادند که این مسئولیت را بپذیرد. البته آقای طالقانی به ایشان گفتند که نخست‌وزیری را نپذیرد، چون من روحانیت را می‌شناسم. عده‌ای اصرار داشتند که همان روز 14 بهمن، مهندس بازرگان بپذیرد و حکم نخست‌وزیری ایشان صادر شود. مهندس بازرگان در مقابل این اصرارها ناراحت می‌شود و می‌گوید که شمر به امام حسین (ع) یک شب فرصت داد. شما هم یک شب به من فرصت بدهید که تامل کنم. آقای خمینی و بقیه می‌خندند و می‌پذیرند که آقای مهندس بازرگان یک شب فرصت داشته باشند.

مهندس بازرگان به‌رغم تمام چالش‌هایی که آقای طالقانی هم پیش‌بینی کرده بود که پذیرش نخست‌وزیری در پی خواهد داشت، تشخیص داده بود که اگر او این سمت را نپذیرد، هیچ‌کس در آن شرایط نمی‌تواند این گذار را طی کند.

*بازرگان در راستای منافع ملی و برای طی کردن دوره گذار، نخست‌وزیری را پذیرفت

شورای انقلاب ضوابطی را برای اعضای دولت موقتی که قرار بود سر کار بیایند، تعیین کرده بود؛ از جمله این که باید افرادی مسلمان و معتقد به مبانی انقلاب باشند. در این شرایط، دیگر امکان این که مدیران قبلی‌ بتوانند کار را ادامه بدهند، وجود نداشت؛ یعنی کسی مثل بختیار نمی‌توانست نخست‌وزیری را ادامه دهد. اما مهندس بازرگان در راستای منافع ملی و نگاه راهبردی که داشت، این مسئولیت خطیر را پذیرفت.

در دولت موقت نیز مهندس بازرگان کسانی را انتخاب کردند که همه توانمند بودند و می‌توانستند فرآیند گذار را در وزارتخانه‌های خودشان طی کنند. به عنوان مثال در وزارت نیرو، آقای مهندس عباس تاج را به عنوان وزیر معرفی کردند که سال‌ها از مدیران رده‌بالای آنجا بودند. در سازمان برنامه نیز آقای مهندس علی اکبر معین‌فر انتخاب شدند که سال‌ها مسئول دفتر فنی آنجا بودند. مسکن و شهرسازی نیز آقای مهندس مصطفی کتیرایی انتخاب شدند که سال‌ها از مدیران و کارشناسان آنجا بودند. در تمام وزارتخانه‌های دولت موقت، مدیرانی انتخاب شدند که در آن وزارتخانه تجربه داشتند، توانمند بودند و می‌توانستند با توجه به فضایی که وجود داشت، دوران گذار را طی کنند.

خود بنده هم در مدیریت شهر تهران، با توجه به تجربه‌ای که داشتم، انتخاب شدم. البته چالش‌هایی هم پیش روی ما وجود داشت که در خاطراتم به آن‌ها اشاره کرده‌ام، اما نسل جوان امروز باید توجه داشته باشد که عبور از این چالش‌ها ساده نبود و فقط افرادی که با مهندس بازرگان به لحاظ فکری و سیاسی و تجربه‌ مدیریتی هماهنگ بودند می‌توانستند این مسئولیت را بپذیرند. مهندس بازرگان هم برای این که بتواند با کمک این افراد، دوران گذار را طی کند، نخست‌وزیری را پذیرفت، اما در هیچ مقطعی تسلیم نشد.

*بازرگان معتقد بود که حکومت برخاسته از انقلاب باید «جمهوری دموکراتیک اسلامی» باشد

در همان 12 فروردین وقتی آقای خمینی بحث جمهوری اسلامی را مطرح کردند، مهندس بازرگان تاکید کرد که باید جمهوری دموکراتیک اسلامی باشد. چرا؟ برای این که در اساسنامه شورای انقلاب آمده بود و شورای انقلاب این موضوع را تصویب کرده بود و مورد تایید آقای خمینی قرار گرفته بود. مهندس بازرگان ایستاد و گفت که این نقض پیمان است که شما اسم پیشنهادی برای حکومت بعدی را عوض کنید. اما آقای خمینی مخالفت کردند و گفتند جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد.

در تمام دوران دولت موقت، مهندس بازرگان ایستادند و تسلیم نشدند و در همین راستا دو سه مرتبه هم استعفا دادند تا نهایتاً بعد از اشغال سفارت آمریکا و جو خاصی که ایجاد شده بود، استفعای ایشان پذیرفته شد. بنابراین چه پذیرش نخست‌وزیری و چه استعفا دادن، هر دو در راستای منافع ملی بود. البته باید همین‌جا اضافه کنم که مهندس بازرگان بعد از استعفا قهر نکرد. بلافاصله عضو شورای انقلاب بود. بعد هم در مجلس اول نماینده شد. چرا؟ برای این که مهندس بازرگان نگاه راهبردی داشت و می‌دانست که این فرآیند، یک فرآیند طولانی است.

اگر 200 اثر مهندس بازرگان در 16 سال بعد از انقلاب را ملاحظه کنیم، یک محور اصلی بیشتر ندارند و آن هم آگاهی‌بخشی به جامعه برای نشان دادن پیامدهای حضور روحانیت در حاکمیت است، تا جامعه بتواند با توانمندی و آگاهی، این فرآیند گذار را طی کند.

در یکی از آخرین آثار مهندس بازرگان که در سال 71 نوشته شده است، «آخرت و خدا؛ هدف بعثت انبیاء» است که در آن صراحتا بر ضرورت جدایی نهاد دین از حکومت تاکید شده است. در سال 68 که ولایت مطلقه فقیه مطرح شد، نهضت آزادی ایران یک نشریه مفصل و پژوهشی با عنوان «تفصیل و تحلیل ولایت مطلقه فقیه» منتشر کرد که در آن، خطاب به کسانی که به دنبال تصویب ولایت مطلقه فقیه بودند، با زبان علمی نشان داده شده است که آنچه شما مطرح می‌کنید و می‌خواهید در قانون اساسی اضافه کنید، با آموزه های قرآنی، سنت، عقلانیت و تجربه بشری هماهنگ نیست. میرزای نایینی از روحانیون شاخص  انقلاب مشروطه  هم تصریح کرده بود که استبداد دینی پیچیده تر از استبداد سیاسی و شرک است و با مطالبات مردم ایران همخوانی ندارد.

بعد از سال 73 و درگذشت  مهندس بازرگان ، همراهان ایشان راه  او را ادامه داده‌اند و با توجه به تلاش‌های  آگاهی‌بخشی که در جامعه انجام شده است، امروز بیش از 80 درصد مردم در جامعه ما به ریشه اصلی مشکلات پی برده‌اند و این موضوع در انتخابات اخیر کاملا خودش را نشان داد.

*شاه اگر زودتر صدای مردم را می‌شنید، تحولات سال 57 مسیر دیگری را طی می‌کرد

آیا شرایط حکومت پهلوی در سال‌های ۵۶ و ۵۷، الزام انقلاب را ایجاب می‌کرد یا مطالبات مردم با انجام اصلاحات نیز محقق می‌شد؟  

شاه در 14 آبان 1357 در یک سخنرانی تلویزیونی گفت که من صدای انقلاب ملت را شنیدم. در همان ایام مهندس بازرگان در زندان بود. بعد از این سخنرانی شاه، تیمسار مقدم که رئیس ساواک بود، در زندان با مهندس بازرگان دیدار کرد و گفت که شاه می‌گوید صدای انقلاب را شنیده است، پس بیایید همکاری کنید. مهندس بازرگان جواب کوتاهی به ایشان دادند و گفتند که خیلی دیر شده است؛ یعنی شاه باید خیلی زودتر صدای مردم را می‌شنید. به تعبیر بنده، اگر شاه صدای مردم را اواخر 56 یا اوایل 57 شنیده بود و پاسخ می‌داد، تحولات سال 57 مسیر دیگری را طی می‌کرد.

*آیا کاری بود که شاه بتواند انجام دهد که حکومت خود را حفظ کند و جلوی وقوع انقلاب را بگیرد؟

شاه بعد از آن سخنرانی به دنبال فرآیندی برای ایجاد اصلاحات بود و برای نخست‌وزیری، مذاکراتی را با دکتر غلامحسین صدیقی و دکتر کریم سنجابی داشت، ولی هیچ‌کدام در آن شرایط مسئولیت نپذیرفتند. آقای  دکتر شاپور بختیار نیز وقتی می‌خواست نخست‌وزیری را بپذیرد، در تاریخ 9 دی جلسه‌ای در شورای مرکزی جبهه ملی تشکیل شد. در آن جلسه به آقای بختیار اخطار دادند که اگر این سمت را بپذیرید، از جبهه ملی اخراج می‌شوید. این صحبت در شرایطی مطرح شد که آقای دکتر سنجابی به نوفل لوشاتو رفته بود و با آقای خمینی بیعت کرده بود. جامعه ما نیز در راهپیمایی تاسوعا و عاشورا رهبری آقای خمینی را پذیرفته بود. یک هفته بعد اما بختیار حکم نخست‌وزیری شاه را پذیرفت و حکم را در 16 بهمن دریافت کرد و 2 روز بعد نیز جبهه ملی، بختیار را از این جبهه اخراج کرد.

مهندس بازرگان آن زمان در جریان این فرآیند بود که انتخاب بختیار در آن دوره برنامه خاصی بود که آمریکایی‌ها طراحی کرده بودند که زمینه خروج شاه را فراهم کنند. اصراری که بختیار به آقای خمینی داشت که شما برگشت خود را دو ماه به تاخیر بیندازید نیز در راستای برنامه‌ای بود که هایزر در ایران داشت که بتواند با کمک ارتش کودتا کند. اما در نهایت، همه متوجه شدند که جبنش اجتماعی ایران آنچنان توانمند شده که این برنامه‌ها دیگر کارساز نیست.

*در 23 بهمن، 4 نفر با حکم خود آیت‌الله خمینی اعدام شدند

نظر مهندس بازرگان و دکتر یزدی درباره اعدام‌های بعد از انقلاب کاملاً روشن بود، آن‌ها به‌شدت با این کارها مخالف بودند. بازرگان تا توانست جلوی این اعدام‌ها و کارهایی که آقای خلخالی انجام می‌داد، ایستاد. روز 23 بهمن آقای خلخالی حدود 20 نفر را در پشت بام آماده کرد بود که اعدام کند. به توصیه مهندس بازرگان، دکتر یزدی دیداری با آقای خمینی انجام داد و گفت این کاری که شما می‌خواهید انجام دهید، پیامدهای بسیار خطیری دارد. نهایتاً آقای خمینی چهار نفر را خودشان حکم دادند و اعدام کردند.

در آن شرایط هیچ‌کس نمی‌توانست در مقابل آقای خمینی بایستد و  نقش موثری ایفا کند و بتواند از اعدام‌ها جلوگیری کند. با این حال، مهندس بازرگان پیشنهاد داد که دادگاه تشکیل شود و در همین راستا دادگاه انقلاب تشکیل شد تا به جرایم سران حکومت سابق در چارچوب دادگاه و عادلانه رسیدگی شود. قطعا بسیاری از اعدام‌هایی که انجام شد، بی‌رویه بود.

*ماجرای روزی که طالقانی به رجوی گفت «این عمامه‌ای که روی سر من است، بولدوزر است»

در مرداد سال 58 در مدیریت شهری تهران بودم و با مرحوم طالقانی ارتباط نزدیکی داشتم و در مواردی با ایشان مشورت می‌کردم. یک روز که به منزل ایشان رفتم، ایشان حضور نداشت و مدتی طول کشید تا آقای طالقانی به منزل برگشت، دیدم که ایشان بسیار عصبانی و ناراحت هستند. من هیچ‌گاه آقای طالقانی را این‌چنین عصبانی و ناراحت ندیده بودم. پرسیدم آقای طالقانی چرا ناراحت هستید؟ گفت من از پیش مسعودِ بچه فلان و فلان می‌آیم (اشاره به مسعود رجوی). به این بچه نفهم گفتم که بفهم، این عمامه‌ای که روی سر من است، بولدوزر است، آدم عاقل جلوی بولدوزر نمی‌رود.

بنابراین بازرگان و طالقانی با مسائل فرهنگی و اجتماعی جامعه ما آشنا بودند و می‌دانستند که رسالت آنها آگاهی‌بخشی و ایجاد تحول در جامعه است تا جامعه بتواند خود از ریشه اصلی مشکل عبور کند و تحول پیدا کند. این تحولی که در این 46 سال اتفاق افتاده است، همان‌طور که بسیاری از کارشناسان می‌گویند و جا دارد یادی کنیم از دکتر رنانی که می‌گوید این تحول به اندازه 400  سالِ دوران قرون وسطا است. بازرگان، طالقانی و همراهان ایشان می‌دانستند که رسالت اصلی‌شان آگاهی‌بخشی و طی شدن فرآیندی است که جامعه آگاه شود تا بتواند گام دوم یعنی اصلاحات دینی را طی کند؛ همان‌طور که میرزای نایینی در انقلاب مشروطه گفته بود، استبداد دینی بسیار پیچیده‌تر از استبداد سیاسی است.

امیدوار است که جامعه امروز ما با آگاهی در چارچوب راهبرد «وفاق ملی» در جامعه متکثر کنونی بتواند حول مطالبات مشترک ملی که همان مطالبات در انقلاب مشروطه است و همان چشم‌اندازی است که آقای خمینی در نوفل لوشاتو مطرح کردند، کنار هم قرار بگیرند تا جامعه توانمند شود و بتواند با توانمندی از موانعی که وجود دارد، عبور کند و ان‌شاءالله با حداقل هزینه و به صورت خشونت‌پرهیز، مطالبات مردم در جامعه تحقق پیدا کند.

*خلخالی در اواخر عمر خود زار زار گریه می‌کرد و می‌گفت اشتباه کردم

نظر شما درباره اعدام های خلخالی چه بود؟

نظر ما درباره آقای خلخالی بسیار روشن است. ایشان با آن خلق و خوی تندی که داشت، فکر می‌کرد که با اعدام کردن می‌تواند مسائل را حل کند. بگذارید من خاطره‌ای هم از دکتر یزدی درباره اعتراض ایشان به عملکرد آقای خلخالی نقل کنم. در خاطرات دکتر یزدی آمده است که ایشان در دیداری که با آقای خمینی داشتند، همین انتقادات را به ایشان مطرح می‌کند و آقای خمینی می‌گویند که هر انقلابی به یک شمر نیاز دارد و خلخالی شمر ما است. دکتر یزدی اما پاسخ می‌دهد که آیا اگر امام حسین (ع) بود، شمشیر دست شمر می‌داد؟ یا تعبیری مشابه این. آقای خمینی بعد از شنیدن این جمله سکوت کردند و پاسخی ندادند.

در سال‌های پایانی عمر آقای خلخالی، ایشان در مراسمی که برای بزرگداشت مهندس بازرگان در قم برگزار کرده بودیم، آنجا آمده بود و زار زار گریه می‌کرد و می‌گفت من اشتباه کردم. بسیاری از کسانی که در اوایل انقلاب با مهندس  بازرگان برخورد کردند، به ایشان فحاشی کردند، مرگ بر بازرگان گفتند، پیر خرفت ایران گفتند، بسیاری از آن‌ها بعدها حضوری آمدند و از مهندس بازرگان عذرخواهی کردند.

بسیاری از کنشگران اجتماعی که امروز به مناسبت سی‌امین سالگرد درگذشت مهندس بازرگان صحبت می‌کنند، همه به اتفاق آرا، نظرشان این است که آنچه مهندس بازرگان از اول انقلاب می‌دید، ما ندیدیم. دکتر هاشم آغاجری در یک سخنرانی که چند سال قبل در کانون توحید داشت، گفت که در آن زمانی که همه جامعه شیفته آقای خمینی بودند، مهندس بازرگان در خشت خام چیزی می‌دید که ما در آیینه هم نمی‌دیدیم.

ضرورت دارد که نسل جوان امروز جامعه ما، سوابق تاریخی را بررسی کنند و کوشش کنند که با توجه به واقعیت‌های تاریخی، ارزش‌های گذشته را حفظ کنند تا همه بتوانیم در کنار همدیگر کوشش کنیم از موانعی که برای تحقق مطالبات تاریخی ملت ایران وجود دارد، عبور کنیم.

*مصاحبه رسانه دیده‌بان ایران با محمد توسلی-بخش دوم- 15/11/1403


[1] برای تفصیل اسناد تاریخی به «نهضت امام خمینی به قلم سید حمید روحانی چاپ اول 1348، همچین به اسناد نهضت آزادی ایران جلد اول مراجعه شود.

[2] درجستجوی آرمان‌ها - جلد اول- صفحه293- انتشارات کویر-1400.