چالش های تنظیم بودجه شهرداری
محمد توسلی
تنظیم بودجه شهرداری تهران در شرایط کنونی با بدهی های
سنگینی از جمله 50 هزار میلیارد تومان، با چالش های جدی روبروست. در آمد های عمدتا
ناپایدار و عدم تحقق کمک های دولت، بخشی از این چالش ها را به خود اختصاص داده
است. سوال اصلی پیش روی اعضای محترم شورای شهر و مدیریت جناب دکتر حناچی که در این
شرایط خطیر قبول مسئولیت کرده اند و جا دارد در همین جا ضمن خدا قوت به ایشان
تبریک بگویم؛ این است که چه راهکار راهبردی برای خروج از این بحران
وجود دارد؟
شاید مقایسه شرایط مدیریت شهرداری در دوسال اول انقلاب با
شرایط کنونی دست کم بخشی از ریشه های این بحران را نشان دهد. در
آن سال جمعيت شهر حدود 5 ميليون نفر، بودجه شهرداري 5/2 ميليارد تومان و تعداد
كاركنان حدود 5 هزارنفر بود. با همان تعداد نيرو و امکانات ، حجم كارهاي انجام
شده در آن دوران بحرانی قابل توجه بود؛ زيرا هزینه های جاری و مقدار حقوقي كه
پرداخت ميشد زياد نبود و گردش مالی کاملا شفاف بود. به عنوان مثال شهردار تهران و
معاونانش ماهانه فقط 10 هزار تومان ( حدود ده درصد حقوق و مزایای شهردار قبل از
انقلاب) به عنوان حقوق و مزایا دريافت ميكردند. و نهایتا در دیماه سال 59 كه
شهرداري را رسما به آقاي زوارهاي تحويل داديم در صندوق شهرداري بیش از600 ميليون
تومان موجودي داشتيم. اما در شرایط کنونی با جمعیت حدود 5/8 میلیون نفر و تعداد کارکنان
حدود 70 هزار نفر و بودجه رسمی حدود 18
هزار میلیارد تومان، حدود 50 هزار میلیارد تومان بدهی حاصل شده است. اگر در طول
چهار دهه گذشته میزان تورم هزینه ها را به عنوان یک واقعیت بپذیریم اما آیا تورم
بیش از ده برابر تعداد کارکنان هیچ تناسبی دارد؟
راهکار راهبردی برای خروج از این بحران، اصلاح ساختار اقتدارگرا در
مدیریت شهري است. باید مدیریت شهری بر اساس تجربه حد اقل در شهرهای
کشورهای در حال توسعه به نحوی اصلاح شود که عملا كار به دست خود مردم سپرده شود. در
این راستا نگاه ما از ابتدای انقلاب اين بود كه مديريت اجرايي شهرداری كوچك، چابك
و توانمند شود و با اجرای قانون مدیریت واحد شهری و مشارکت مردم از سطح محلات،
مناطق و کلان شهری در پارلمان شهري تحولي در مدیریت و تقسیم کاری بین شورا ها و
مدیریت اجرایی شهر شكل بگيرد تا با توجه به تجربه كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه
مانند تركيه، هند، مالزی و... در ايران هم اجرا شود.
ما همانطور كه خانه خودمان را اداره ميكنيم بايد بتوانیم شهر خودمان
را هم اداره كنيم. همه اين منطق را ميپذيرند. اما بايد پرسيد كدام شهر؟ شهري كه مردم
عملا در اداره آن مانند خانه خودشان مشاركت داشته باشند و هزینه های آن را هم تقبل
کنند. من بين سالهاي 1341 و1346 كه برای ادامه تحصیل در خارج کشور از جمله آلمان بودم شاهد بودم كه مردم بطور شفاف هزینه های شهری را
می دیدند و با آگاهی سهم خود را پرداخت می کردند. با توجه به شرایط بعد از انقلاب و
تحولی که در خلق و خوی مردم بوجود آمده بود ما هم به دنبال اجرا اين طرح و پاسخ به مطالبات
مردم بوديم. اما بعد از خشونت های خرداد 60 و آغاز جنگ تحمیلی این مطالعات و
برنامه ها به دست فراموشی سپرده شد. البته
در سال 1393 بر اثر ضرورت های پیش آمده در مدیریت کلانشهر ها همین برنامه با عنوان
لایحه مدیریت یکپارچه شهری مجددا در دستور کار وزارت کشور دولت آقای روحانی قرار
گرفت اما مجددا ظاهرا متوقف مانده است.
یکی از مشکلات تنظیم بودجه شهرداری در شرایط کنونی کاهش در آمد های
ناشی از ساخت و ساز ها و تراکم فروشی های بی رویه دوره های قبلی است که حدود 70 در صد بودجه را
تامین می کرده است. بعد از جنگ تحميلي سازمان شهرداري توسعه پيدا كرد و با فروش بيرويه
تراكم در دوره آقاي كرباسچي و بعد با شتاب بیشتر در دوره آقاي قاليباف ادامه پيدا
كرد که به نظر بنده با هیچ هزینه ای امکان جبران خسارت های آن دوران، وجود ندارد.
بنابر این در شرایط کنونی راهکاری جز برنامه ریزی برای اصلاح ساختار
مدیریت شهری بطوری که مردم خود در مدیریت شهری بصورت قانونمند مشارکت داشته باشند
و پرداخت هزینه ها را هم تقبل کنند، وجود ندارد. البته دولت هم به دليل اينكه
هزينههاي سنگینی بر شهر تحميل ميكند بايد بخشي از اين مخارج را تامين كند.
با توجه به این که شهرداري سایر شهر ها به ویژه شهر های بزرگ معمولا
کلانشهر تهران را الگو قرار می دهند؛ اميدوارم مديريت آقاي دکتر حناچي شهردار محترم
با همکاری شورا محترم شهر تهران عزمي جدی براي برنامه ریزی اصلاح ساختار مدیریت شهرداري
تهران داشته باشند و بتوانند بودجه شهرداری را براي مردم آنچنان شفاف كنند که
شهروندان با احساس مشارکت سهم خود را در
پرداخت هزينه های شهری تقبل کنند.
منبع: همشهری 26 آذر 97
No comments:
Post a Comment