حمایت از حقوق انسانی مردم
فلسطین
حمله ۷ اکتبر حماس به شهرک
نشینان غاصب پس از حصر چندین دههای در
بزرگترین زندان روباز جهان، هرچند که دفاع مظلوم از عزت، آزادی و استقلال به شمار
میرود، اما گروگان گرفتن غیر نظامیان با سنت پیامبر اسلام در جنگهای دوران
رسالت و توصیههای موکد آن پیامبر سازگار و قابل دفاع نمیباشد. با اینحال، این خطا
در مقایسه ۷۰ سال اشغال فلسطین، کشتار
مردم بیگناه در دیر یاسین، صبرا، شتیلا و...، نادیده گرفتن مصوبههای شورای امنیت
سازمان ملل متحد، بیاعتنایی اسراییل به حدود ۸۰ قطعنامه علیه آن که حدود۵۰ مورد
آن از سوی آمریکا وتو شده است، بمباران هرچندسال یکبار غزه با توجیه ضرورت چمنزنی
مرتب و بریدن جوانههای سبز شده! با خطای مظلومان اسیر و تحت تحقیر و آزار دایم در
یک تراز قضاوت قرار نمیگیرد، آن هم در شرایطی که دولت اسراییل در نسلکشی و بیرحمی
به شیوه نازیان در جنگ جهانی دوم همه موازین حقوق بشری را با قلدری و اهانت شرمآور
به نمایندگان سازمان ملل زیر پا گذاشته است.
پیشنهاد صلح سه مرحلهای
اسراییل، که رییس جمهوری آمریکا میکوشد ابتکار آن را در آستانه انتخابات برای جلب
آرای مردم در رقابت تنگاتنگ با ترامپ به دست گیرد، با طرحی که دولت نتانیاهو عرضه
کرده است، جز تسلیم و خودکشی حماس حاصلی ندارد. هرگونه توافق قبل از آتش بس کامل و
تضمین تداوم آن و خروج اسرائیل از نوار غزه موجب ذلت پذیری مردم فلسطین خواهد شد.
تغییر نگاه ملت ایران به منازعات اعراب و اسراییل
با گذشت نزدیک به ۴۶ سال از انقلاب اسلامی ایران، از جمله
تحولات و تغییراتی که در جامعه ما صورت
گرفته است، تغییر دیدگاههای دولت و ملت ایران به اسراییل و فلسطین است. پیش از
انقلاب، نظام شاهنشاهی و دولت اسرائیل (به عنوان دو همپیمان) روابط تنگاتنگی داشتند.
اما مردم ایران، به دلایل دینی یا سیاسی، اکثرا با دولت اسراییل موافق نبوده و با مردم
فلسطین همدردی میکردند. پس از انقلاب، با اشغال سفارت اسراییل و تحویل آن به نماینده
فلسطین، سفر یاسرعرفات و همراهانش به ایران، سیاستهای غرب ستیز جمهوری اسلامی و
تحولاتی که تحت تاثیر آن در نظامهای سیاسی لبنان، عراق، سوریه و یمن و... پیش
آمد، مناسبات میان دو دولت و دو ملت دگرگون شد.
تغییرات اساسی مناسبات دو دولت ایران و اسراییل پیش و پس
از انقلاب بر کمتر کسی پوشیده است. اما آنچه پرسش برانگیز به نظر میرسد، تغییر
نگاه اکثریت ملت ایران نسبت به فلسطین است. در جریان جنگ ۶ روزه اعراب و اسراییل
(۱۹۶۷)، جنگ یوم کیپور (۱۹۷۳) ومقاومت فلسطین در جنوب لبنان (۱۹۸۲)، اکثریت قاطع
روشنفکران چپ و مذهبی ایران مقاومت فلسطین را می ستودند. مسجد «هدایت» با مدیریت آیتالله
طالقانی، که در آنزمان پایگاه روشنفکران دینی به شمار میرفت، به رغم سلطه ساواک
و سیاستهای دولت حاکم، دوبار به جمع آوری و ارسال کمک های مالی برای مردم فلسطین
اقدام کرد. به طور کلی، ادبیات ملی و مذهبی حاکم بر رسانههای عمومی آن زمان،
آشکارا در راستای حمایت از جنبش مردم فلسطین بود. مردم عادی ایران نیز ناخرسندیشان
از عملکرد دولت اسراییل را، از جمله یک بار پس از پیروزی تیم ملی فوتبال ایران بر
تیم اسراییل دربازی نهایی جام ملتهای آسیا با راه پیمایی در خیابانهای شمال
تهران به گونهای بیسابقه نشان دادند.
مشکل اشغال فلسطین در این زمان، نسبت به دوران پیش از
انقلاب، با نسل کشی 8 ماه گذشته اسراییل در غزه به مراتب پیچیده تر شده و توجه
افکار عمومی ملتهای آزاده جهان به سرنوشت فلسطینیان افزایش چشمگیری یافته است. سئوال
این است که چرا داوری اکثریت مردم ایران خلاف این روند است؟
به نظر میرسد که موضوع بنیادین«آزادی» دراین باره نیز نقشی
اساسی بازی میکند: پیش از انقلاب، کسانی که نگاهشان از خود فراتر میرفت و در
برابر ظلم به دیگر ملتها نیز احساس مسئولیت میکردند، در حد امکان، به اختیار خودشان
به یاری مظلومان می شتافتند. اما اکنون که می بینند نظام حاکم بر سرمایههای ملت،
بدون اطلاع و رضایت آنان میلیاردها دلار از بودجه کشور درمسیر اهداف خلاف منافع
ملی برای آن مردم مظلوم خرج میکند، مخالفت مینمایند.
آنان برچسب «تروریسم» تبلیغ شده در رسانههای وابسته به
صهیونیسم جهانی علیه اسیران در«بزرگترین زندان رو باز جهان» را میبینند ولی
«تروریسم دولتی» زندانبان، با حمایت آمریکا (ابرقدرت نظامی جهان) و کشورهای
اروپایی را نمی بینند، دلشان به حق برای کشتهها و مجروح شدگان هم میهن خودشان میسوزد،
اما کودکان و زنان و مردان تکه تکه شده با شدیدترین بمبارانهای عصر حاضر را نمیبینند!
اگرحاکمان ایران از کیسه ملت بذل و بخشش میکنند، گیرندگان مظلوم آن چه گناهی
دارند؟ ما اگرجای آنها بودیم، در این شرایط اقتصادی طاقت سوز و ویرانگر چه میکردیم؟
در جنگهای گذشته، معمولا تناسبی میان دو طرف
وجود داشت، اما نسلکشی غزه مطلقا در تاریخ بی نظیر است. اسیرانی در «بزرگترین
زندان روباز جهان» درتونلهای زیرزمینی در برابر دولت غاصبی ایستادهاند که
ابرقدرت جهان و چهار کشور بزرگ اروپایی، در میان بیتفاوتی دولت های روسیه و چین،
به خاطر منافع منطقهای شان با تمام توان مالی و نظامی از دولت اسراییل و نسل کشی آن
حمایت میکنند.
اینک، نبض آزادگان جهان در غزه میزند،
در حالی که از استادان و دانشجویان
معتبرترین دانشگاههای آمریکا تا سازمانهای حقوق بشری، مقامات سیاسی در سازمان
ملل، یهودیان آزاده و عدالت طلب در آمریکا و اروپا ، نمایندگان ۱۴۳ کشور جهان در
سازمان ملل متحد و شخصیت های برجسته به این نسل کشی اعتراض کردهاند، چرا در شرایط
کنونی و بهرغم سوابق تاریخی، بسیاری از هموطنان جوان ما از مردم مظلوم فلسطین
حمایت نمیکنند؟
گفته میشود که تاکنون یک و نیم در
صد از مردم غزه، اکثرا کودک و زن، در بمبارانهای ارتش اسراییل کشته و بیش از دو
برابر آن قطع عضو یا مجروح شدهاند. اگر وطن عزیز ما با جمعیت حدودأ 85 میلیونی در
معرض چنین نسل کشی قرار میگرفت، قطعا شمار کشتهها و مجروحان به مراتب بیشتر از
تلفات جنگ ۸ ساله با رژیم صدام میبود.
اگر ما ایرانیان به راستی به شعر ماندگار
سعدی از فرهنگ دیرپایمان که بر تارک سازمان ملل میدرخشد افتخار میکنیم، شایسته
است که عملا مدافع و مجری آن باشیم.
بنی آدم اعضای یک پیــــــــکرند که
در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نمـــــاند قرار
نهضت آزادی ایران، ضمن حمایت از حقوق انسانی مردم مظلوم فلسطین و ابراز همدردی
با خانواده های داغدیده آنان، سیاست های نسلکشی و نقض حقوق بشر دولت آپارتاید
اسرائیل و دولت های حامی آن، به ویژه آمریکا، را محکوم دانسته و امیدوار است که با
حمایت افکار عمومی در جهان به ویژه روشنفکران در آمریکا و دولت های دیگر حامی
اسرائیل و نهادهای بین المللی ذیربط، رسالت انسانی خود را در حمایت از مردم مظلوم
فلسطین و جلوگیری از سیاست های ضد انسانی دولت اسرائیل و برقراری صلح و آرامش در
منطقه به انجام رساند.
نهضت آزادی ایران
27 خرداد 1403
No comments:
Post a Comment