پیشینه و توسعه دانشکده فنی*
مهندس محمد
توسلی[1]
اینجانب ورودی سال 1336 دانشکده فنی دانشگاه تهران هستم و با افتخار،
آشنایی من با دانشکده فنی و زندهیاد مهندس مهدی بازرگان نیز در این دوره آغاز شده
است. نخست در فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی انجمن اسلامی دانشجویان و سپس با عضویت
و مشارکت در فعالیت های نهضت آزادی ایران از ابتدای تاسیس در سال 1340 و همچنین در
دیگر نهادهای مدنی چون انجمن اسلامی مهندسین تا سال 1373، در کنار ایشان بودم و ضمن
همکاری نزدیک، از دانش و به ویژه از خصوصیات شخصیتی و اخلاقی ایشان بهره فراوان
بردهام. در این یادداشت کوشش دارم که پیشینه ارزشمند دانشکده فنی را از خاطرات
مهندس بازرگان - یکی از اساتید خوشنام آن دانشکده – مرور کرده و سپس خاطرات و تجربیات
خود را از تحولات دانشکده فنی را به اختصار ارائه کنم.
پیشینه بازرگان
و دانشگده فنی
مهندس بازرگان از فرزندان انقلاب مشروطه است. او یک سال پساز آن
متولد میشود و وقتی در سال 1299 کودتا شکل میگیرد و رضاخان با
پیگیری انگلیسیها حاکم میشود، مهندس
بازرگانِ جوان شاهد این واقعه تاریخی است. در حین دو دهه حکومت رضاشاه، او بهعنوان
شاگرد ممتاز در سال 1307 برای ادامه تحصیل به فرانسه اعزام شده و 7 سال در آنجا
مشغول تحصیل و مطالعه بوده است. او در خاطراتش به این نکته اشاره دارد که تمرکز
اصلیاش در این سفر ارزیابی تحولات اروپا بهخصوص بعد از قرونوسطی و زمینهها و دلایل توسعه در اروپا است. او
در این مدت با جوهر تمدن غرب و مدرنیته آشنا میشود که یکی از
دستاوردهای سفر اوست. مهندس بازرگان در سال 1313 به ایران باز میگردد و پس از یک
سال که از تأسیس دانشگاه تهران میگذرد، به قصد خدمات علمی وارد
دانشکده فنی دانشگاه تهران میشود. بخشی از خدمات علمی و آکادمیک
ایشان در این دانشکده اتفاق افتاد و جایگاه بسیار بالایی داشت؛ چنانچه در سال 1323
توسط شورایعالی اساتید دانشکده فنی بهعنوان رئیس این دانشکده انتخاب میشود و پس از یک دوره با توجه به
تحولات راهبردی و مهمی که در مدیریت
دانشکده فنی و توسعه آزمایشگاهها و تجهیزات انجام میدهد، مجدداً بهعنوان رئیس دانشکده
انتخاب میشود و تا سال 1329 مدیریت این
دانشکده را برعهده داشت. این دوران بخش مهمی است که شخصیت علمی و خدمات مدیریت دانشگاهی
او را به تصویر میکشد. که جزئیات آن در اسناد تاریخی و
خاطرات ایشان آمده است.
خلاصه ای از خاطرات مهندس بازرگان
«انتخاب
من به ریاست دانشکده فنی مدیون اعتصاب مهندسین بود که علل و چگونگی آن را شرح
دادم، خواست اساسی اعتصابیون این بود که کار را به کاردان سپرده شود. حرکتی بود
علیه «قره نوکر»ها که اغلب بدون تحصیلات و تخصص و دانش جدید، فقط به خاطر سابقه
خدمت در ادارات و موسسات دولتی، پستهای کلیدی را قبضه کرده بودند. نا گفته نماند
که دکتر سیاسی هم تلویحا از اعتصاب طرفداری کرد، زیرا به نفع طرح او که استقلال
دانشگاه بود، تمام شد... در دور دوم، به اتفاق آراء شورای دانشکده به ریاست انتخاب
شدم. این نشانه رضایت و تایید مدیریتم بود، بخاطر اینکه به کار «تیمی» اعتقاد
داشتم، مسائل و امور مهم دانشکده را مطرح میکردم، از نظریات استادان بهره میگرفتم.
خلاصه، شیوه کار، «دموکراتیک» بود، روشی که در گذشته به آن توجه نمیشد.»[2]
«با تصویب قانون تأسیس دانشگاه، وزارت فرهنگ در صدد ایجاد
دانشکده فنی برآمد وچون در آن موقع ساختمان مناسبی برای دانشکده وجود نداشت، ابتدا
عمارت دبیرستان دارالفنون برای محل دانشکده در نظر گرفته شد. برای مجهز کردن
دانشکده به آزمایشگاهها و کارگاههای مورد نیاز وسایلی به خارج سفارش داده شد ...
در سال 1317 ساختمان دانشکده درمحوطه دانشگاه شروع گردید و در مهرماه 1320پس از
پایان عملیات ساختمانی و ایجاد تاسیسات فنی و آزمایشگاهی، دانشکده به محل جدید
انتقال یافت. با ورود فارغ التحصیلان اعزامی از اروپا و سپس آمریکا کادر آموزشی
دانشکده بتدریج تکمیل شد.»
«برنامه دوره چهار ساله دانشکده، با توجه به نیاز صنعتی
کشور و امکانات موجود، به شرح زیر تنظیم گردید:
1-راه و ساختمان 2-
مکانیک 3- معدن 4- برق
5- شیمی
در سالهای اول چون دانشکده وسایل کافی برای تربیت مهندس
شیمی نداشت، این رشته دایر نشد، چند دوره بعد شعبههای مکانیک و برق در یکدیگر
ادغام و به شعبه الکترومکانیک تبدیل گردید.»
«کسانی که در سال 1314 به دانشکده فنی دانشگاه تهران معرفی
شدند و نامشان به خاطر مانده، عبارت بودند از: مهندس عبداله ریاضی مهندس ابوالحسن
بهنیا، مهندس عبدالحسین خلیلی، دکتر تقی فاطمی، مهندس افشار، مهندس ابوطالب
گوهریان، مهندس محسن فروغی، مهندس مرتضی قاسمی، مهندس اصفیا، دکتر عابدی، مهندس
شمس ملکآرا، مهندس کریم نیکو(افسر نیروی هوایی)، مهندس محمودی، مهندس کیوان،
مهندس احمد حامی، مهندس هوشنگ سمیعی، دکتر زین العابدین شیدفرو...»
«عصار، کتابخانه را اداره میکرد، زاهدی معلم نقشه برداری
بود. شاکری امور حسابداری دانشکده را اداره میکرد و بعدها رئیس حسابداری دانشگاه
تهران شد. ... مهندس ریاضی که به تدریس و معلمی عشق می ورزید...در دانشکده فنی
نیز، چه در دوره استادی و چه در عنوان ریاست دانشکده، دلسوز و صمیمی بود. در
تعطیلات عید نوروز، دانشجویان را در گردش و کارآموزی ها، سرپرستی میکرد. اینطور
نبود که همه به خاطر پول و ترفیع کار کنند؛ عدهای واقعا عاشق کارشان بودند.»
«در سال 1314 که به دانشکده فنی معرفی شدیم، دکتر حسابی
رئیس دانشکده بود. بعد از او غلامحسین رهنما رئیس شد. پس از تصویب قانون استقلال
دانشگاه، و طبقه بندی سلسله مراتب و عنوان استادان، شورایعالی فرهنگ، روی برنامه و
سنوات تحصیل، تحصیلات من و همدورههایم را معادل دکترا شناخت.»
«در دورههای بعدی، مهندس مشایخی، مهندس ارجمند، مهندس
فزونیان، دکتر ریاضی (برادر مهندس عبدالله ریاضی)، دکتر مجتهدی، دکتر جودت، دکتر
رادمنش، دکتر یلدا، مهندس اعلم، مهندس گنجهای، دکتر حائری، دکتر صفوی، مغروری،
دکتر غلامعلی بازرگان، مهندس دیلمقانی، دکتر رحمتیان، مهندس جلالی، مهندس رضا، مهندس
پزشکان، مهندس بلورفروشان، مهندس شمسی و عدهای دیگر،که نامشان را به خاطر ندارم،
در دانشکده فنی ... استخدام شدند.»
خاطرات دوران دانشجویی
در دوران دانشجویی بین سالهای 1336
تا 1340 در دانشکده فنی خاطرات را از چند جهت میتوان مطرح کرد و یک جنبه فضای
مدیریتی و کادر آموزشی دانشکده فنی است؛ از مهندس عبدالحسین رهنما که پایهگذار
دانشکده فنی بود و دیگر مدیران دانشکده فنی، شخصیتهایی مثل مهندس بازرگان و مهندس
ریاضی. در زمان تحصیل ما مهندس ریاضی رییس دانشکده بودند. استادان آن دوران ما در
دانشکده فنی، اساتید برجستهای چون آقایان دکتر مجتبی ریاضی، دکتر محمد علی
مجتهدی، مهندس ابوالحسن بهنیا، مهندس کاظم جفرودی، مهندی مجید اعلم، مهندس
عبدالحسین خلیلی، مهندس محسن فروغی و.... بودند. همه در رشته تحصیلی خودشان به
لحاظ علمی و تجربه مهندسی یا آموزشی برجسته بودند و با علاقه و جدیت در کلاس به
تدریس می پرداختند. این اساتید عموما ارتباط
خوبی بین دانشگاه و صنعت ایجاد کرده بودند.
امروز کمتر میبینیم، استادان دانشگاه در صنعت هم فعال
باشند. آن زمان مهندس فروغی به ما معماری تدریس میکرد. ایشان استاد اصلی دانشکده
معماری بود و جایگاه ویژهای در معماری کشور داشت. مهندس جفرودی به ما درباره
ماشینآلات راهسازی تدریس میکرد و خود شرکت بزرگ پیمانکاری نیز داشت. این ارتباط
بسیار به چشم میآمد. یا مهندس اربابی یا مهندس حامی. در واقع این شرایط استادان
دانشکده فنی را متمایز میکرد. حداقل در مقیاس آن زمان. حجم کار در دوره تحصیل ما
آنقدر زیاد بود که ما از صبح تا ساعت 10 شب در دانشکده بودیم. این حضور پررنگ در
دانشکده، باعث انس و الفتی بین دانشجویان میشد. این یکی از ویژگیهای آن دوره
بود.
یکی دیگر از ویژگیهای بارز آن دوره، امید در بین دانشجویان
بود. به نظرم در فضای دانشگاه امید وجود داشت. چون مدیریت دانشگاه استقلال
داشتند و اگر در فضای دانشگاه، دانشجویانی بازداشت میشدند و برمیگشتند، مدیریت
دانشگاه از آن دانشجویان استقبال میکردند. در حالی که امروزه اگر کسی بازداشت شود
و برگردد معمولا با محدودیت روبرو میشود.
پیامد استقلال دانشگاه و فضای آزاد برای نهادهای مدنی این
بود که شخصیت دانشجو رشد میکرد و فارغالتحصیلان شخصیتی خلاق داشتند و مدیران
لایقی تربیت میشدند. مرور سوابق در آن زمان نشان میدهند چه شخصیتهایی در
دانشکده فنی تربیت میشدند: افرادی مثل دکتر مصطفی چمران، دکتر مهدی بهادری نژاد، مهندس
عزت الله سحابی، مهندس هاشم صباغیان و ... شخصیتهایی که توانستند بیش از 60 سال
در راستای منافع و مصالح کشور و اعتقادات خود فعالیت کنند و همواره بر مواضع خود
پایدار باشند. امروز فارغالتحصیلان دانشگاههای ما در چه وضعیتی هستند؟ آمار رسمی
نشان میدهد که هر سال 180 هزار نفر از دانشجویان بااستعداد دانشگاههای کشور
مهاجرت میکنند؛ و میدانیم که با توجه به شرایط جامعه، علقهای به کشور ندارند.
در حالی که در زمان ما دانشجویان هم علقه ملی داشتند و هم پیوند اجتماعی.
به نظر من علت آن، فضای استقلال دانشگاه بود. استقلال
دانشگاه باعث میشود تا فضایی بازی در دانشگاه حاکم باشد که دانشجویان در آن فضا
بتوانند تنفس کنند. البته این مساله مطلق نیست، متناسب با شرایط، با افت و خیز همراه
بوده است. پس از رخداد 16 آذر سال 1332 و شهادت سه تن از دانشجویان دانشکده فنی، در
سالگرد 16 آذر همواره رسم بر این بود که دانشجویان دسته گلی در پلههای ورودی
ساختمان دانشکده میگذاشتند و یک نفر از دانشجویان برای گرامی داشت یاد شهدای 16
آذر سکوت اعلام میکرد؛ با علم بر اینکه آن فرد بازداشت خواهد شد. با این حال
یادبود 16 آذر همواره در دانشکده برگذار میشد. اما از سال 1339 در دوره ریاست
جمهوری کندی در آمریکا، فضای باز سیاسی در ایران مطرح و جامعه تا حدودی باز شد،
توانستیم به مناسبت گرامیداشت یاد شهدای 16 آذر راهپیمایی در محوطه دانشگاه داشته
باشیم. در سال 40 و 41 با توسعه جنبش دانشجویی نمایندگان کنفرانس بینالمللی
دانشجویان (ISC) به ایران
آمدند و نشریاتی در زمینه جنبش دانشجویی ایران چاپ کردند و 16 آذر را به عنوان روز
جهانی دانشجو اعلام کردند. این فضا به طور قابل ملاحظهای در دانشکده فنی نیز
منعکس بود. به خصوص با توجه به حضور شخصیتهایی مثل مهندس بازرگان، انجمن اسلامی
دانشجویان در دانشکده فنی نسبت به سایر دانشکدهها بسیار فعالتر بود.
برای اهمیت استقلال دانشگاه در آن زمان به رخدادی در سال
1333 اشاره میکنم. در آن سال بعد از کودتای 28 مرداد تعدادی از استادان دانشگاه -
از جمله چند استاد دانشکده فنی چون مهندس بازرگان - به قرارداد کنسرسیوم اعتراض
کردند. حاکمیت خواست تا استادانی که این اعتراض را امضا کرده بودند، از دانشگاه
اخراج شوند. دکتر سیاسی رییس دانشگاه تهران حاضر نشد احکام آنان را امضا کند. همچنین
در رخداد اول بهمن سال1340 که کماندوها به دانشگاه تهران حمله کردند، دکتر فرهاد،
رییس وقت دانشگاه تهران، یک بیانیه تاریخی داد. در این بیانیه تصریح میکند که
کماندوها بدون دلیل و بدون هماهنگی با ما به دانشگاه حمله کردند و دانشجویان و
استادان را مضروب و آزمایشگاهها را تخریب کردند و به این دلیل ما دیگر نمیتوانیم
به کارمان ادامه بدهیم. رییس دانشگاه چنان موقعیتی داشت که میتوانست در مقابل اینگونه
تصمیمات خارج از مدیریت دانشگاه، بایستد.
طی این دوره 4 سال دانشکده فنی تاثیر بسیاری در رشد فکری و
اجتماعی دانشجویان داشت. رخدادهای دانشکده فنی و دانشگاه تهران در آن برهه زمانی
بخش مهمی از تاریخ این دانشگاه را تشکیل میدهد که در فرصت دیگری میتوان به آن
پرداخت.
تحولات بعدی در دانشکده فنی
در طول بیش از 6 دهه گذشته دانشکده فنی با تحولات زیادی
روبرو بوده است. به لحاظ رشته های تحصیلی، توسعه فضای آموزشی و تجهیزات آزمایشگاهی
و جایگاه در سطح ملی و جهانی، این تحولات کاملا مشهود است و در گزارشها و منابع
قابل دسترسی است. آنچه در این مختصر لازم میدانم اشاره داشته باشم تشکیل دو نهاد
مدنی «کانون فنی» و «بنیاد فنی» است که بنده افتخار مشارکت و همکاری محدود در آنها
را داشتهام.
کانون فنی
کانون مهندسین فارغ التحصیل دانشکده فنی، به اختصار «کانون
فنی» در سال 1369 با مشارکت فارغ التحصیلان ادوار گذشته دانشکده بصورت یک نهاد
مدنی با هدف کمک به اعتلای دانشکده فنی و کوشش در راه توسعه حرفه مهندسی و تقویت
روحیه کار جمعی و اجتماعی اعضای کانون تشکیل شده است. با توجه به حدود 40 هزار
دانش آموخته در دانشکده فنی، کانون فنی یکی از نهادهای برجسته و تاثیرگذار در
جامعه مدنی ایران است و در بیش از سه دهه فعالیت های خود به رغم چالشهای پیشروی
نهادهای مدنی، کارنامه موفقی داشته است. علاوه بر تعامل با مدیریت دانشکده فنی برای اعتلا و توسعه
آن، به نظر بنده نقش اصلی کانون به عنوان یک نهاد مدنی، بستر بسیار خوبی برای
تمرین کار جمعی است.
بنیاد فنی
بنیاد حامیان دانشکده فنی به اختصار «بنیاد فنی» در سال 1386 با حضور جمع
زیادی از دانش آموختگان دانشکده فنی و دوستداران آن تشکیل شد. اهداف اصلی بنیاد
فنی، کمک به رشد و اعتلای هرچه بیشتر دانشکده فنی و همچنین فراهم ساختن زمینه های
اجرایی توسعه زیرساخت ها و تجهیزات لازم برای طرح های عمرانی دانشکده فنی و همچنین
زمینه سازی برای شکوفایی استعداد و خلاقیت دانشجویان دانشکده فنی می باشد.
جا دارد از مدیریت محترم بنیاد فنی، به ویژه از جناب آقای دکتر رضا فرجیدانا
-که در سالهای اخیر گامهای ارزشمندی در راستای اهداف بنیاد فنی برداشته اند- سپاسگزاری
شود.
*یادداشت محمد توسلی که به مناسبت
نودمین سالروز تأسیس دانشکده فنی دانشگاه تهران با مدیریت آقای علی دهباشی در مجله
بخارا، منتشر شده است، بهمن - اسفند 1403.