چه کسانی به شوراها بروند؟
محمد
توسلی
پس از تجربه چهار دوره شوراهای شهری و حضور تعداد زیادی داوطلب برای
ورود به پنجمین دوره شوراها، بهویژه در کلانشهر تهران، این سؤال جدی برای تنظیمکنندگان
فهرستهای انتخاباتی و همچنین شهروندانی که میخواهند رأی بدهند، مطرح است که چه
کسانی باید به شوراها بروند تا در این مرحله حساس بتوانند به وظايف سنگین خود در
قبال شهروندان عمل کنند.
برخی حضور ورزشکاران و هنرمندان را هماهنگ با وظايف شوراها نمیدانند،
جمعی به درستی بر حضور افراد با تخصصهای مرتبط با وظايف مدیریت شهری مانند
مهندسی، جامعهشناسی، اقتصاد و... و تجربه در مدیریت شهری تأکید دارند و برخی حضور
زنان و جوانان را در شوراها ضروری میدانند.
به نظر صاحب این قلم؛ وظايف اعضای شوراها بهویژه شورای کلانشهرها در شرایط کنونی بسیار سنگینتر و گستردهتر از برداشتهای معمول است. زیرا ساختار کنونی مدیریت شهری از جمله قانون موجود شورای شهر و قانون شهرداریها پاسخگوی چالشهای جاری مدیریت شهری نیست. اختیارات شورای شهر بسیار محدود است و دامنه آن حداکثر نظارت بر خدمات شهری را دربر میگیرد. از سوی دیگر ساختار متمرکز و اقتدارگرای شهرداری که همه امکانات سازمانی، کارشناسی و اعتبارات را در اختیار دارد؛ فرصتی را برای اعضای شورای شهر فراهم نمیکند که بتوانند به وظايف ذاتی خود؛ یعنی سیاستگذاری، برنامهریزی و نظارت بر برنامههای مصوب عمل كنند. تجربه چهار دوره شورای کلانشهر تهران نشان داده است با وجود نقدهایی که بهحق برخی از اعضای شورای شهر بر عملکرد مدیریت شهرداری داشتهاند، اما عملا این مدیریت برنامههای موردنظر خود را پیش برده و شهر را با واقعیتهای تلخ و ناهنجار کنونی مواجه كرده است.
وزارت کشور دولت آقای روحانی از سال 1393 برای رفع مشکلات و چالشهای مدیریت شهری بهویژه در کلانشهرها، لایحه مدیریت شهری را در دستور کار خود قرار داده است و درحالحاضر این لایحه در سطح کارشناسی در دست بررسی است تا پس از رفع نواقص و تصویب آن در مجلس، مورد عمل قرار گیرد. در این لایحه با توجه به مفاد اصول قانون اساسی درخصوص جایگاه شوراها در مدیریت شهری و بهرهگیری از تجربه موفق مدیریت شهری در سایر کشورها، برای سپردن کار مردم به دست مردم در روستاها و شهرها و کوچکسازی وظايف سازمانهای دولتی و کاهش هزینههای دولت، قرار است ساختار و وظايف شوراها با شکلگیری مدیریت واحد شهری و نهایتا پارلمان شهری متحول شود.
در چنین مرحله حساسي از تحول در مدیریت شهری است که اعضای شورای شهرها، بهویژه در کلانشهرها، در این فرایند مهم و تاریخی بايد نقشآفرین باشند، حضور اشخاصی در شوراها ضروری است که علاوه بر پاکدستی و آشنایی با تخصصهای مرتبط با مدیریت شهری، از تجربه مدیریت بالایی برای پیگیری نهاییشدن لایحه مدیریت شهری و زمینهسازی برای پیادهشدن ساختار جدید مدیریت شهری، از طریق دولت و مجلس، برخوردار باشند. البته به عنوان پیشنیاز همه ویژگیهایی که برشمرده شد، منتخبان شوراها باید تجربه کافی را در زمینه کار جمعی و اجتماعی در نهادهای مدنی یا احزاب سیاسی داشته باشند تا بتوانند با پرهیز از تکرویهای متداول، ظرفیتهای تخصصی و مدیریتی اعضای شورای شهر را بهطور هماهنگ در خدمت اهداف و برنامههای مشترک قرار دهند و از تجربه تلخ تکرویهای شورای شهر اول پیشگیری کنند.
برای تفصیل این موضوع و آشنایی با تجربه مدیریت شهری در دو سال اول بعد از انقلاب در شهر تهران و تجربه بشری در زمینه نحوه پاسخگویی به چالشها و مسائل مدیریت شهری، علاقهمندان میتوانند به یادداشتهایی به قلم راقم این سطور مراجعه کنند.
به نظر صاحب این قلم؛ وظايف اعضای شوراها بهویژه شورای کلانشهرها در شرایط کنونی بسیار سنگینتر و گستردهتر از برداشتهای معمول است. زیرا ساختار کنونی مدیریت شهری از جمله قانون موجود شورای شهر و قانون شهرداریها پاسخگوی چالشهای جاری مدیریت شهری نیست. اختیارات شورای شهر بسیار محدود است و دامنه آن حداکثر نظارت بر خدمات شهری را دربر میگیرد. از سوی دیگر ساختار متمرکز و اقتدارگرای شهرداری که همه امکانات سازمانی، کارشناسی و اعتبارات را در اختیار دارد؛ فرصتی را برای اعضای شورای شهر فراهم نمیکند که بتوانند به وظايف ذاتی خود؛ یعنی سیاستگذاری، برنامهریزی و نظارت بر برنامههای مصوب عمل كنند. تجربه چهار دوره شورای کلانشهر تهران نشان داده است با وجود نقدهایی که بهحق برخی از اعضای شورای شهر بر عملکرد مدیریت شهرداری داشتهاند، اما عملا این مدیریت برنامههای موردنظر خود را پیش برده و شهر را با واقعیتهای تلخ و ناهنجار کنونی مواجه كرده است.
وزارت کشور دولت آقای روحانی از سال 1393 برای رفع مشکلات و چالشهای مدیریت شهری بهویژه در کلانشهرها، لایحه مدیریت شهری را در دستور کار خود قرار داده است و درحالحاضر این لایحه در سطح کارشناسی در دست بررسی است تا پس از رفع نواقص و تصویب آن در مجلس، مورد عمل قرار گیرد. در این لایحه با توجه به مفاد اصول قانون اساسی درخصوص جایگاه شوراها در مدیریت شهری و بهرهگیری از تجربه موفق مدیریت شهری در سایر کشورها، برای سپردن کار مردم به دست مردم در روستاها و شهرها و کوچکسازی وظايف سازمانهای دولتی و کاهش هزینههای دولت، قرار است ساختار و وظايف شوراها با شکلگیری مدیریت واحد شهری و نهایتا پارلمان شهری متحول شود.
در چنین مرحله حساسي از تحول در مدیریت شهری است که اعضای شورای شهرها، بهویژه در کلانشهرها، در این فرایند مهم و تاریخی بايد نقشآفرین باشند، حضور اشخاصی در شوراها ضروری است که علاوه بر پاکدستی و آشنایی با تخصصهای مرتبط با مدیریت شهری، از تجربه مدیریت بالایی برای پیگیری نهاییشدن لایحه مدیریت شهری و زمینهسازی برای پیادهشدن ساختار جدید مدیریت شهری، از طریق دولت و مجلس، برخوردار باشند. البته به عنوان پیشنیاز همه ویژگیهایی که برشمرده شد، منتخبان شوراها باید تجربه کافی را در زمینه کار جمعی و اجتماعی در نهادهای مدنی یا احزاب سیاسی داشته باشند تا بتوانند با پرهیز از تکرویهای متداول، ظرفیتهای تخصصی و مدیریتی اعضای شورای شهر را بهطور هماهنگ در خدمت اهداف و برنامههای مشترک قرار دهند و از تجربه تلخ تکرویهای شورای شهر اول پیشگیری کنند.
برای تفصیل این موضوع و آشنایی با تجربه مدیریت شهری در دو سال اول بعد از انقلاب در شهر تهران و تجربه بشری در زمینه نحوه پاسخگویی به چالشها و مسائل مدیریت شهری، علاقهمندان میتوانند به یادداشتهایی به قلم راقم این سطور مراجعه کنند.
منبع: روزنامه شرق 10 اردیبهشت 96