يزدي
همراه بازرگان
محمد توسلی
زتده یاد دكتر ابراهيم يزدي ( 1310-1396 )
يكي از شخصيتهاي تاثيرگذار در تحولات فرهنگي، اجتماعي و سياسي چند دهه اخير كشور
به ويژه مديريت انقلاب اسلامي بوده است. مروري بر زمينههاي شكلگيري شخصيت، بينش
و منش اين كنشگر اجتماعي - سياسي و نفد
و بررسي عملكرد او ميتواند براي نسل امروز و فردای جامعه ما آموزنده و مفید باشد.
خوشبختانه آقاي دكتر يزدي با درايت و پشتكار فوقالعادهاي خاطرات بيش از شصت سال
خدمات خود را در چند جلد تنظيم كردهاند كه جلد اول و دوم آن با عنوان شصت سال صبوري و شکوری
تاكنون منتشر شده و جلد سوم آن مدت طولانيست كه در وزارت ارشاد در انتظار صدور
مجوز چاپ است. مجموعه خاطرات ايشان ميتواند به عنوان منبعي غني مورد استفاده
همگان بويژه پژوهشگران قرار گيرد، زير اين اسناد تاريخي با نظم و دقت بالايي
تنظيم و ارائه شده است.
در اين يادداشت مايلم به گوشه ای از زندگی ايشان در خصوص
زمينههاي شكلگيري شخصيت فرهنگي - اجتماعي و سياسي ايشان بپردازم. در اينجا به دو" نهضت" كه بستر اصلي
تاثيرگذاري در شكل گيري شخصيت دكتر يزدي در دوران نوجواني و جواني بوده است اشاره
ميكنم." نهضت خدا پرستان سوسياليست" در دهه بيست و " نهضت آزادي
ايران". از نوجواني تا پایان عمر.
نهضت خداپرستان
سوسياليست در دهه بيست توسط جمعي از روشنفكران ديني چون مهندس جلالالدين آشتياني
و دكتر محمد نخشب بصورت مخفي براي مقابله با افكار ماركسيستي حزب توده كه نسل
جوان ما را متأثر كرده بود، تشكيل ميشود. دكتر يزدي در نوجواني در حالي كه در
كلاس هشتم دبیرستان دارالفنون بود توسط بردار بزرگشان آقاي دكتر كاظم يزدي به جلسه
آموزشي منزل دكتر محمد نخشب دعوت ميشود و پس از طي دوره آموزشي وارد سازمان دانشآموزي
اين نهضت ميشود و به فعاليت ميپردازد. مباني انديشه نهضت خداپرستان سوسياليست
تاكيد بر توحيد و خداپرستي بعنوان جهانبيني و پيش نياز دستيابي به عدالت اجتماعي
است.
در مواضع اقتصادي نهضت خداپرستان سوسياليست اينچنين آمده
است:" مخالفت و نفي و طرد تراكم ثروت جامعه در دست طبقه خاص، اعتقاد به
سوسياليسم بعنوان «اولويت منافع جامعه در برابر منافع فرد». اما سوسياليسمي بر پايه خداپرستي، به
اين معنا كه بدون توحيد، بدون جامعه توحيدي، بدون اخلاق، عدالت اجتماعي با
سوسياليسم هرگز بوجود نخواهد آمد". (خاطرات جلد اول صفحه 121) و در ادامه
برای فاصله گرفتن از واژه های کلیشه ای تصریح می کند: « هر جامعه ای راه حصول به
عدالت را باید بر اساس معیار و مبانی فرهنگی خود، و شرایط ویژه و ساختار های
اجتماعی – اقتصادی و ویژگی های
روانشناختی خود جستجو کرده و طی بنماید» ( خاطرات جلد اول صفحه 135 ).
در دهه بيست كه نسل جوان تحت تاثير افكار ماركسيستي براي
عدالت خواهي قرار ميگيرد نهضت خداپرستان سوسياليست با اين منطق كه بدون ارزشهاي
توحيدي و اخلاق امكان دستيابي به عدالت اجتماعي وجود ندارد، فعالیت خود را آغاز می
کند. در این شرایط براي دكتر يزدي كه زمينه مذهبي دارد فعاليت در شاخه دانشآموزي
اين نهضت فرصت مناسبی برای فعالیت و شكلگيري شخصيت فرهنگي- اجتماعي و سياسي او است.
خود او هم در خاطراتش به این مهم تاکید
دارد:
« ... عضويت و فعاليت در نهضت خداپرستان سوسياليست تاثير
بسيار عميقي در ذهن و ديدگاههاي سياسي من برجاي گذاشت. در واقع بعد از تربيت
خانوادگي و تلاوت آيههاي عشق و محبت مادر درگوش و در كنار كار مستمر و جدي همراه
پدر و تجربيات بسيار با ارزش عيني و واقعي از زندگي و جامعه، حضور و فعاليت در
نهضت خداپرستان سوسياليست اثرات درازمدت در شكلگيري روحيه و گرايشات سياسي و
اجتماعي من برجاي گذاشته است» (خاطرات جلد اول- صفحه 136).
اما نهضت آزادي ايران اگرچه در ارديبهشت سال 1340 تأسيس
شد و دكتر يزدي يكسال قبل از آن در سال 1339 براي ادامه تحصيل در دورههاي تخصصي
به آمريكا رفته است، اما از همان سالهاي ابتدايي دهه بيست با بسترهاي آماده شده
توسعه فرهنگي- اجتماعي توسط پيشگامان روشنفكري ديني مهندس مهدي بازرگان، آيتالله
طالقاني و دكتر يدالله سحابي در فعالیت های مختلفی پيوند خورده است.
دكتر يزدي در سال پنجم دبيرستان در كنار دكتر كاظم يزدي
و دكتر اسماعيل يزدي دو برادر بزرگتر خود كه در فعاليتهاي انجمن اسلامي دانشجويان
مشاركت فعال داشتند، آشنا ميشود و در جلسات آن حضور پيدا ميكند. در سال 1328 كه
وارد دانشكده داروسازي دانشگاه تهران ميشود با آمادگيهاي قبلي پس از عضويت رسمي
در انجمن اسلامي دانشجويان به عضويت شوراي مركزي و هيأت اجراي انجمن در ميآيد و
فعاليت خود را گسترش ميدهد. حضور در جلسات هفتگي سخنراني و پرسش و پاسخ انجمن،
سخنرانيهاي ادواري مهندس بازرگان به مناسبت هایی چون اعياد بعثت و جشن عيد فطر
انجمن و بهرهگيري از جلسات تفسير قرآن طالقاني در مسجد هدايت بخشي از بسترهاي
آشنايي او با معارف ديني و دريافت پاسخهاييست
كه نسل جوان آن دوران براي چالشهاي پيشروي جامعه خود با آنها روبرو بوده است.[1] برخي
از اين چالشها پيرايهها و خرافات ديني بود كه در فرهنگ اسلام سنتي جامعه وجود
داشت و مخالفان به ويژه حزب توده با استناد به آنها زمينه جذب جوانان و دانشجويان
را فراهم ميكرد.
دكتر يزدي در فعاليتهاي انجمن اسلامي دانشجويان، حضور و
نقش فعالي داشت. علاوه بر نقش مديريتي، خود از جمله سخنرانان جلسات انجمن بود و
در تهيه و توليد نشريات فرهنگي انجمن چون مجله
" فروغ علم" و "گنج شايگان" مشاركت فعال داشت. در يكي
از جشنهاي ميلاد رسول اكرم (ص) كه در مسجد هدايت برگزار شد و دكتر يزدي مديريت و
سخنرانی آن را برعهده داشت مورد تشويق و تحسين طالقاني و سيد غلامرضا سعیدي قرار
گرفت. (خاطرات جلد اول- صفحه 155)
مجموعه فعاليتهاي فرهنگي و اجتماعي دهه بيست و تلاشهاي
دوران دانشجوي كه بخشي از آن با 28 ماه دوران پرالتهاب نهضت ملي ايران و حكومت
دكتر مصدق همزمان بوده، شخصيت دكتر يزدي را هماهنگ با گفتمان روشنفكران ديني چون
بازرگان ساخت و او را آماده قبول مسئوليت در عرصههاي اجتماعي و سياسي نمود.
دوران نهضت مقاومت ملي
كودتاي 28 مرداد سال 1332 "بسياري را افسرده و
شديداً نااميد كرده بوده". اما برغم هزينههاي سنگين اجتماعي اين رخداد،
بلافاصله پس از كودتا به همت عالمان ديني آگاه چون سيد رضا زنجاني هستههاي مقاومت
تشكيل شد. حدود دو هفته بعد از كودتا دكتر يزدي از طريق مهندس سحابي مطلع ميشود
كه سازماني به نام "نهضت مقاومت ملي ايران" تشكيل شده و پدرشان و مهندس
بازرگان به اين سازمان پيوستهاند. او چون بسياري از اعضاي انجمن اسلامي دانشجويان
با توجه به اعتماد و رابطه فكري كه با مهندس بازرگان، دكتر سحابي داشتند همكاري
با نهضت مقاومت ملي را پذيرفت و بعنوان عضو كميته دانشگاه نهضت مقاومت ملي و
مسئوليت آن و رابطه بين اين كميته و كميته مركزي نهضت مقاومت ملي، فعاليت خود را
آغاز كرد. (خاطرات جلد اول- صفحه 206)
شرح مسئوليتها و فعاليتهاي دكتر يزدي در طول سالهاي 32 تا
39 در نهضت مقاومت ملی بخش قابل ملاحظهاي از خاطرات دكتر يزدي را تشكيل ميدهد (جلد
اول خاطرات صفحات 205 تا 274). علاوه بر حضور فعال درکمیته دانشگاه،
در کمیته انتشارات که زیر نظر مهندس بازرگان بود، در کمیته شهرستان ها نیز فعالیت
داشت. بعداز بازداشت های سال 1334 و جمعبندی مشکلات کار جمعی با نمایندگان احزاب و
گروه های سیاسی در سال 1335 سازمانی توسط مهندس بازرگان و جمعی از همفکران به نام
« متاع » تشکیل می شود که مخفف « مکتب تربیتی اجتماعی عملی » است. این نهاد که
تظاهر خارجی نداشت منشاء تاسیس نهادهای مدنی مختلفی چون انجمن اسلامی مهندسین،
پزسکان ، معلمان، بانوان و نهادهای خدماتی چون شرکت سهامی انتشار شد. دکتر یزدی
یکی از همراهان مهندس بازرگان در متاع بود.
در يك نگاه كلان
ميتوان تاثيرات اين دوره از فعاليتهاي اجتماعي را روي دكتر يزدي و ساير اعضاي
سابق انجمن اسلامي دانشجويان مورد ارزيابي قرار داد؛ اين واقعيت است كه اعضاي
انجمن كه در طول دوران جواني و دانشجويي شخصيت فكري و اجتماعي آنان شكل گرفته در
اين دوره با فعاليت سياسي و كار جمعي به ويژه نوع خاص آن در شرايط مخفي آشنا ميشوند
و پختگي لازم را پيدا ميكنند. در اين شرايط است كه در سال 1339 همين كادرهاي نهضت
مقاومت ملي چون دكتر يزدي، مهندس سحابي، رحيم عطايي، مهندس اميرانتظام و ....
هستند كه با تحليل شرايط سياسي و شناخت تحولات سياسي بينالمللي، به ويژه در
آمريكا، شرايط را براي فعاليت علني در ايران آماده ميبينند و از رهبران خانهنشين
جبهه ملي دعوت ميكنند و جبهه ملي دوم تشکیل و آغاز بكار ميكند.
تأسيس نهضت آزادي ايران
در شرايط سياسي سالهاي 39 و 40 و مسائل و مشكلاتي كه در
تحليل و رويكردهاي سياسي آن دوره مطرح بود و به دلايلي كه راقم اين سطور قبلاً طي
يادداشت هايي توضيح داده است، ضرورت تاسيس نهضت آزادي ايران مورد توجه مهندس
بازرگان، دکتر یدالله سحابی و کادر های نهضت مقاومت ملی قرار ميگيرد.
مهندس بازرگان در نطق افتتاحیه تاسیس نهضت آزادی ایران ضمن
بر شمردن چالش های کارهای جمعی و حزبی در ایران می گویند: « 2500 سال کنار نشستیم
و اختیار را رها کردیم. حسابمان را کف دستمان گذاردند دائما گرفتاری، خرابی، چپاول
تا پشت دروازه شهر، نا امنی، عقب افتادگی و بردگی ! » بعد اضافه می کنند: « اگر
مملکت مال همه هست همه باید زحمت بکشیم بفکر باشیم و غم آن را بخوریم.....ایران را
هیچگاه آمریکایی یا عرب یا انگلیسی درست نخواهد کرد....اگر ما خرابی ها را درست
نکنیم اگر جبران غفلت یا خیانت پدران و خودمان را ننمائیم و لکه های ننگ را از
دامن ایران نزدائیم پس کی این کار را بکند؟...» سپس به رغم همه چالش ها اضافه می کنند: « فاذا
عزمت فتوکل علی الله. بنام خدا و بامید و اتکای باو و در راه او وارد می شویم و می
دانیم که با یک عمل و یک روز بلکه یک قرن گورستان تبدیل به گلستان نمی شود».
مهندس بازرگان در همین سخنرانی جلسه افتتاحیه نهضت به
چکیده مرامنامه که شاید برای اولین بار اعلامیه جهانی حقوق بشر در کنار مبادی
اسلامی و التزام به قانون اساسی آمده است اشاره می کنند و می گویند: « ما مسلمان،
ایرانی، تابع قانون اساسی و مصدقی هستیم». و ضمن تاکید بر روش مبارزه قانونی ،
علنی و مسالمت آمیز بر راهبرد آزادی، دموکراسی و حقوق بشر اهتمام می ورزند.
برای یادآوری فضای سیاسی سال 1340 اشاره به نامه مهندس
بازرگان به دکتر مصدق که در احمد آباد در حصر بود در خصوص تاسیس نهضت آزادی و پاسخ
تاییدیه دکتر مصدق که: «.... تردید ندارم که این جمعیت تحت رهبری شخص جنابعالی
موفق بخدمات بزرگی نسبت بمملکت خواهد شد...» (پاسخ تاريخي
دكتر مصدق به نامه مهندس بازرگان - 25 ارديبهشت 1340) و همچنین
یادداشت ذیل عکس تقدیمی به نهضت آزادی ایران در آبان ماه 1341 می نویسند: « ....
به کسانی که در راه آزادی و استقلال ایران عزیز از همه چیز خود می گذرند ....»،
برای توضیح زمینه های شکل گیری شخصیت دکتر یزدی و سایر اعضای قدیمی نهضت آزادی
خالی از لطف نیست.
با چنین نگاه راهبردی است که نسل مهندس سحابی، دکتر
یزدی، دکتر چمران و .... با مبانی اعتقادی و نگاه راهبردی طی چند دهه در شرایط
مختلف و تحمل هزینه های سنگین ایستادگی کرده اند و به راه بازرگان ادامه داده اند.
راز و رمز این ایستادگی و پایداری و حفظ انسجام مواضع و پاسخگویی در مقابل تاریخ
می تواند برای نسل امروز و فردای جامعه عبرت آموز و آموزنده باشد.
اگرچه دكتر يزدي در سال 1340 هنگام تأسيس نهضت آزادي، در
ايران نبود؛ اما او و ساير اعضاي سابق انجمن اسلامي دانشجويان چون (دكتر مصطفي
چمران، دكتر علي شريعتي و ... ) به علت پیوند های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی گذشته خود،
در سال 1341 نهضت آزادي ايران را در خارج كشور تاسيس كردند. با توجه به شرايط و جو
فرهنگي خارج از كشور ابتدا به پايهگذاري انجمنهاي اسلامي دانشجويان در آمريكا و
اروپا همت گماشتند؛ كه تا پيروزي انقلاب اسلامي سال1357 نقش عمدهاي در توسعه
فرهنگي- اجتماعي دانشجويان و تربيت كادرهايي کردند كه در سالهاي بعد از انقلاب نقش
موثري در عرصههاي مختلف مدیریت کشور ايفا كردند. جلد دوم خاطرات آقاي دكتر يزدي
كه مربوط به 18 سال زندگي در غربت است مجموعه تلاشهاي دكتر يزدي بصورت مستند در
اين دوره گزارش شده است. در اینجا صرفا به برخی از این فعالیت ها چون تاسیس جبهه
ملی آمریکا، تشکیل سازمان مخصوص اتحاد و عمل ( سماع) ، ارتباط و دیدار با مراجع و
علمای عراق و لبنان از جمله آیت الله خمینی و امام موسی صدر، انتشار نشریه پیام
مجاهد ارگان نهضت آزادی ایران خارج کشور، و همکاری با جمعیت ایرانی دفاع از آزادی
و حقوق بشر که اواخر سال 1356 در ایران تاسیس شده بود و.... همچنين جلد سوم خاطرات
كه رويدادهاي مستند 118 روز اقامت در نوفللوشاتو را گزارش ميكند، بخش مهمي از ظرفیت
و توان مديريتی او را در مديريت انقلاب و تعامل تعالي بخش روشنفكران ديني با
روحاينت مبارز را در سالهاي قبل از انقلاب گزارش ميكند.
مجموعه خدمات دكتر يزدي در شوراي انقلاب، دولت موقت و
سپس پاسداري از آرمانهاي اصيل و اوليه انقلاب در دهه شصت و هفتاد در كنار زندهيادان
مهندس بازرگان، دكتر يدالله سحابي، احمد صدرحاج سيد جوادي و نهايتا مسئوليت
دبيركلي نهضت آزادي ايران بعد از درگذشت مهندس بازرگان در سال 1373 ، بخشي از
تاريخ زندگي دكتر يزدي را تشكيل ميدهد كه بررسی ابعاد مختلف آن ميتواند درسها و
آموزشهايی برای نسل حاضر و آينده داشته باشد.
بطور خلاصه ميتوان زندگي دكترابراهيم يزدي را در تداوم
دو نهضت خداپرستان و نهضت آزادي مورد بررسي قرار داد كه طي بيش از شصت سال تلاش و
صبوري با پذيرش مسئوليت و تحمل هزينه هاي سنگين، گفتمان بازرگان و راه مصدق را در
طول عمر سياسي خود پيگيري كرده است و همواره همراه و پیگیر راه بازرگان بوده است.[2]
منبع: شرق – 18
مهر 96
[1] در تمام
دوران دانشجويي و سالهاي پس از آن تا سال1339 من اين توفيق را داشتم كه در جلسات
قرآن شبهاي جمعه طالقاني بطور كم و بيش مرتب حضور پيدا كنم (خاطرات جلد اول – صفحه 154)
[2] به
ياد دارم كه در همان سالهاي اول دهه شصت آيتاله خميني در يك ديدار خصوصي به آقاي
دكتر يزدي پيشنهاد رياست جمهوري ميكند ولي دكتر يزدي پاسخ ميدهد كه من بازرگان
را رها نميكنم.(نقل به مضمون).
No comments:
Post a Comment