بسمهتعالی
نگرانی از سرنوشت فلسطین و ضرورت صلح
پایدار
در این سرزمین، حقیقتی است که شایسته زیستناش میکند:
هلهله رها شده خلقی به سوی زنان و مردانی که با لبخند به سوی مرگ پرواز میکنند
و خوف ابدی اشغالگران از ترانه و آزادی و از وطنی که هنوز
در یاد مردماناش جاری است. [محمود
درویش]
نفوذ چندین هزار نفر از نیروهای حماس به خاک اسراییل و
حملات برقآسا و وسیعی که از 15 مهر 1402 آغاز شد و تا کنون ادامه دارد و به کشته
و مجروح شدن و به اسارت گرفتن بیش از هزار اسراییلی انجامید، اگرچه بیسابقه، شگفتانگیز
و آنچنان هولناک مینماید که هنوز به دقت نمیتوان پیامدهای این میدان خونبار را
پیشبینی کرد و تصویر روشنی از ابعاد خسارات انسانی و اقتصادی وارده به هر دو سوی
ماجرا ارایه داد و یا پرده از زوایای پنهان و عوامل اصلی و ماهیت برنامهریزان این
واقعه برداشت، اما با تاسف باید اقرار و یادآوری کرد که «مساله فلسطین» و وقوع
سالیان متمادی جنگ و کشتار و جنایت علیه بشریت در این سرزمین مبارک، فاجعهای است
که بیش از هفت دهه قدمت دارد و بهمثابه طولانیترین و مهیبترین مصداق جنایت علیه
بشریت، نسلکشی و تجاوز سلطهگرانه سرزمینی در قرن اخیر ارزیابی میشود. آنچه
امروز تازگی دارد، نه نفس جنایت در سرزمینهای اشغالی و بلکه، هزینههای سنگینی
است که برای نخستین بار از 1948 تا کنون بر پیکر حکومت اسراییل وارد شده و هیبت بهظاهر شکستناپذیر آن را بیاعتبار و
خدشهپذیر ساخته است و البته این موضوع، ابداً با خساراتی که اسراییل بر فلسطین
وارد ساخته و میسازد، قابل مقایسه نیست.
«فلسطین» سرزمین زیتون و صلح، اینک هفتاد و پنج سال است که
متاثر از سکوت و انفعال و توطئه تبهکارانه ابرقدرتهای سیاسی، نظامی و اقتصادی،
آیینه تمامنمای شرمساری انسان معاصر به شمار میآید؛ سرزمینی سبز که در دوران جنگ
سرد به مدد و بنا بر تبانی مشترک نظامهای سلطهگر سرمایهداری و کمونیسم جهانی به
سرکردگی دولتهای انگلستان، آمریکا و شوروی، به ویرانه و مقتل صدها هزار کودک و
زن و مرد بیگناهی بدل شده است که بهزور و مکر و سیاست، وطنشان را از آنان
ستاندهاند و گناهی جز استقامت در راه آزادی، استقلال، عدالت و کرامت انسانی
ندارند. فلسطین، نماد ستمدیدگی و غربت و وحشت است.
اما «اسراییل»: نمایشِ بیپایانِ وحشت و تروریسم دولتی و جنگافروزی
و نفرتپراکنی و آپارتاید و بارزترین نمودِ «حکومت ایدئولوژیک» است که وجدان مردم شریف
جهان را به زخمی التیامناپذیر آلوده است. اسراییل دولتی جعلی است که با تمسک به
تبیینی فرقهوار و خطرناک از «دین» و اعتقادات یهودی، «ایدئولوژی» را اساسیترین
مبنای «ملتسازی» قرار داده و متاثر از شیوع فهمی تکعاملی و بدون توجه به «تاریخ
مشترک» بهمثابه «عنصر بنیادینِ ملت»، واجد ظرفیتی ذاتاً مخرب است که میتواند
زمینهساز تفرقههای قومی و مذهبی و رشد و تقویت شورشها و سیاستهای تجزیهطلبانه
شود. تاریخ معاصر خاورمیانه گواهی میدهد که اسراییل، عامل اصلی تداوم خشونت
سازمانیافته و مهمترین مانع تحقق صلح پایدار در منطقه است؛ حاکمیتی بنیادگرا که بارها
در «تل زعتر» و «دیر یاسین» و «کَفَر قاسم» و جای جایِ خاک سرخ و مصیبتدیده
فلسطین و لبنان ثابت کرده است که ابایی از آدمکشی و تکرار سیاست جنایتکارانه
بستن آب و غذا و دارو بر کودکان و زنان و شهروندان غیرنظامی فلسطین ندارد و بقای
خود را تنها در گرو تداوم فزاینده جنگ و نسلکشی و نابرابری و خودکامگی و نومحافظهکاری
میبیند.
نهضت آزادی ایران ضمن حمایت و تکریم همهجانبه از حق دفاع ملت فلسطین در راه استقلال و تامین
آزادیهای اساسی خویش باور دارد که «عدالت» با «انتقام» به دست نمیآید و از این
رو، عملیات نظامی اخیر را که اگرچه میتواند واکنشی در قبال دههها سکوت و انفعال
جهانی در برابر ظلم و جنایت وکودککشی پایانناپذیر حکومت غاصب اسراییل قلمداد
شود، اما در مواردی که غیرنظامیان اسراییلی را هدف قرار داده است، فاقد توجیه
اخلاقی و سیاسی و مغایر با آموزههای قرآنی و ضرورتهای سیاسی میداند.
نهضت آزادی ایران یادآوری میکند که ارزیابی عملکرد و توانمندی تسلیحاتی و امنیتی دولت غاصب
اسراییل و بهرهمندی از امکانات و پشتیبانی راهبردی دولتهای آمریکا، روسیه و دیگر
دولتهای غربی دلالت بر این حقیقت دارد که ادامه عملیات نظامی حماس، جز آن که
زمینهساز ارتقای جایگاه و تقویت اعتماد به نفس طرف فلسطینی در روند گفتوگوهای
موثر و صلحآمیز آتی شود، سودی ندارد و در نهایت راه به جایی نمیبرد و سرانجام و
در بلندمدت، آب به آسیاب صهیونیسم جهانی و دولتمردان راستگرا و نومحافظهکار
اسراییلی میریزد که اصولاً اعتنا و اعتقادی به حقوق بشر و ابایی از کشتن صدها
هزار فلسطینی ندارند و بنا بر تحلیلی استراتژیک، خواستار محو کامل فلسطین از
طریق به تعویق انداختن و بلکه ممانعت از تاسیس «دولت مستقل فلسطین» هستند؛ چرا که
به خوبی آگاهند که تاسیس آن بهمثابه پیشنیاز اساسی وقوع صلح پایدار در خاورمیانه
و در تراز یگانه راهحلی است که منجر به مهار سیاستهای تجاوزکارانه اسراییل خواهد
شد.
نهضت آزادی ایران ضمن ابراز نگرانی از شدت گرفتن روند جنگ در سرزمینهای اشغالی و بهویژه
بمبارانهای گسترده و شدید ارتش اسراییل که طی روزهای اخیر در مناطق مسکونی غزه صورت
پذیرفته و تا کنون منجر به کشته شدن بیش از هزار شهروند فلسطینی و مجروح و زخمی
شدن نزدیک به شش هزار زن و کودک و سالمند فلسطینی شده است، از سازمان ملل متحد و
جامعه جهانی و بهویژه ملتها و دولتهای مسلمان میخواهد که با صدایی بلند و
مشترک و طی بسیج فراگیر افکار عمومی در راستای مطالبه صلح پایدار در فلسطین،
خواستار تمکین دولت اسراییل به اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاقین، قطعنامههای
سازمان ملل و پایبندی به دیگر توافقات بینالمللی مانند پیمانهای کمپ دیوید و اسلو
شوند و دولت اسراییل را مجاب کنند که به مفاد مندرج در قطعنامه 242 متعهد بماند و
به مرزهای پیش از 1967 باز گردد تا آتش جنگ خاموش شود و خشونت پایان پذیرد.
نهضت آزادی ایران اعلام میکند که دفاع از حقوق مردم فلسطین، ملازمهای با ماجراجوییها و
مداخلات نظامی در امور داخلی دیگر کشورها از جمله فلسطین، سوریه و لبنان ندارد و
یادآوری میکند که حمایت راستین از جنبشهای آزادیخواه جهان، جز با تلاش مدبرانه
و بهکارگیری ظرفیتهای سیاسی و مبتنی بر اصول مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر به
دست نمیآید. از این رو به حاکمیت ایران هشدار میدهد که با احتراز از هر عمل یا
موضعی که او را در معرض اتهام مباشرت یا مستشاری در این حملات قرار دهد و از سر خیرخواهی
و پایبندی به قواعد صلح راستین و پایدار و در چارچوب منافع ملی ایران، از ابتکار
عمل و ظرفیتهای خود در راستای آتشبس فوری و خاتمه دادن به نبرد خونبار حماس و
اسراییل بهره گیرد و مبادا که شعلههای این جنگ خانمانسوز که هنوز هویت عاملان و
بهرهمندان اصلی آن آشکار نیست، دامن ایران را بگیرد و تمامیت ارضی و امنیت ملی ایران
را در معرض تهدید قرار دهد.
نهضت آزادی ایران
20 مهر 1402
No comments:
Post a Comment