گرامی داشت یاد آيتالله منتظري*
به مناسبت پانزدهمین سالروز درگذشت
1
سير تحول فكري زندهیاد آيتالله حسینعلی منتظري (1388-1301) بسيار آموزنده
است. بطور خلاصه، ايشان ابتدا كاملاً هماهنگ با ديدگاههاي آيتالله خميني عمل ميكردند
و بسيار مورد توجه بودند ايشان بطوريكه بررسي مسائل فقهي و اظهارنظرها را به ايشان
ارجاع ميدادند و حتي بعد از بركناري از سمت قائممقام رهبري و در عرصه سياسي
عنوان "فقيه عاليقدر" ايشان حفظ شد. اما در عرصه عمل و رويدادها بتدريج
برخي از تصميمات مقامات جمهوري اسلامي را با اصول قانون اساسي و مباني فقهي و
شناخت خود از آموزههاي ديني و سنت پيامبر(ص) و رويه امامان(ع) در حكومتداري
مغاير ديدند و با حفظ مصالح جمهوري اسلامي واكنش تعاليبخش نشان ميدادند ازجمله
در زمينه پاسداري از كرامت و حقوق ذاتي انسان (رساله حقوق) و بطور مشخص دفاع از
حقوق زندانيان، حقوق مخالفان سياسي و حقوق شهروندي بهائيان ...و در عرصه سياسي بر "حقالناس"
و حق شهروندان بر تعيين سرنوشت اداره كشور از طريق تشكيل و توسعه فعاليت احزاب در
چارچوب قانون تأكيد داشتند. آيتالله منتظري با استناد به روش حكومت داري حضرت
علي(ع) به زنداني سياسي و عقيدتي باور نداشتند و تأكيد ميكردند كه آزادي مخالف و
منتقد مادامي كه صرفاً اظهارنظر ميكند و دست به اسلحه نبرده است از لوازم حكومت
ديني است. مجموعه نهايي ديدگاههاي فقهي آيتالله منتظري در زمينه حكومت ديني نشان
ميدهد كه آن مرحوم حاكميت رأي مردم در عرصه سياسي و اداره كشور (دموكراسي) و حقوق
شهروندي تأكيد ميكنند و رضايت مردم را شرط مشروعيت حكومت ميدانند و چون ميرزاي
نائيني استبداد ديني را مغاير ارزشها و
آموزههاي اسلامي دانستهاند.
در نهايت در ارزيابي تجربه عملكرد جمهوري اسلامي ايران و خروج از مشكلات جاري،
راهكار را جدايي نهاد دين از حکومت ميدانستند و نقش عالمان ديني را در عرصه عمومي
و نظارت بر عملكرد دولت و آن هم در محدوده تخصصي خودشان يعني فقاهت توصيه ميكردند.
2
درخواست رفع حصر
آیت الله منتظری
آیت الله منتظری از
آبان ماه 1376 ( حدود پنج ماه بعد از دوم خرداد) در پی سخنرانی بمناسبت 13 رجب و
انتقاد از روند نا صواب تحولات در جمهوری اسلامی محصور شدند و ارتباطشان با جامعه قطع
شد. با توجه به شرایط حصر و کهولت سنی، وضعیت جسمی و پزشکی ایشان پس از حدود پنج
سال رضایت بخش نبود. در این شرایط آقای دکتر یزدی دبیر کل نهضت آزادی ایران در
تاریخ 2/11/81 نامه ای به آقای سید محمد خاتمی رئیس جمهور و ریاست شورایعالی امنیت
ملی وقت ارسال کردند که در آن آمده است: "... با توجه به این که درهفتههای
اخیر وضعیت جسمی ایشان رو به وخامت گزارده و موجبات نگرانی خانواده، مقلدین و علاقمندان
و قاطبه ملت ایران را فراهم ساخته است و ادامه این وضعیت موجب وهن نظام جمهوری
اسلامی ایران در نزد افکار عمومی ایران وجهان میباشد درخواست نمودند تا "
هرچه زودتر موجبات آزادی ایشان را فرهم سازند"
حدود یکهفته بعد در
تاریخ 10/11/81 حصر ایشان برداشته شد و بتدریج حال عمومی ایشان بهبود بخشید.
3
دیدار ادواری و
سالانه با آیت الله منتظری
تا سال 1373 که
شادروان مهندس بازرگان در قید حیات بودند با توجه به محدودیتهای آن دوران، مهندس
بازرگان همراه چند نفر از اعضای نهضت به مناسبتها و ضرورتها دیدارهایی با ایشان
داشتند که بیشتر تبادل نظر در خصوص مسایل جاری کشور به ویژه مسایل دوران جنگ
تحمیلی بود. در یکی از این دیدارهای اولیه که ایشان هنوز سمت قائم مقام رهبری را
داشتند نکتهای را که قبلا خطاب به آیت الله خمینی گفته بودند به ایشان منتقل
کردند که: " قبای ولایت فقیه فقط به قامت آیت الله خمینی ارزنده است." آیت
الله منتظری که احتمالا هنوز به ولایت انتصابی عامه فقها قائل بودند با روی گشاده
معمول خودشان در مقابل مهندس بازرگان سکوت کردند و پاسخی ندادند. اما این نگاه
فقهی ایشان در سالهای بعد متحول شد بطوری که از سال 1376 تا پایان عمر به نظارت تقنینی
فقیه اعلم آن هم در حوزه تخصصی فقاهت خود باور داشتند که در آثار ایشان آمده است.
اما بعد از رفع حصر
و در سالهایی که دفتر ایشان آمادگی داشتند، همه ساله بعد از مراسم سالگرد مهندس
بازرگان در مقبره آن مرحوم در شهر قم؛ جمعی از اعضا و علاقمندان نهضت شرکت کننده
در آن مراسم، به دیدار آیت الله منتظری میرفتیم. در این دیدارها از جمله سالهای
1384 تا آخرین دیدار در سال 1387 که گزارش آنها در اسناد نهضت آزادی آمده است؛
آیتالله منتظری به مناسبت در خصوص سوابق خدمات مهندس بازرگان و نهضت آزادی ایران
بیاناتی داشتند. در اینجا به برخی از این موارد اشاره می کنم:
آیت الله منتظری در
دیدار 30/10/84 با دبیرکل و جمعی از اعضا و علاقمندان نهضت ضمن تقدیر از تلاشهای
نهضت آزادی ایران و دبیرکل فقید آن مهندس بازرگان؛ تاکید نمودند که نهضت در زمان
استبداد شاهنشاهی که بسیاری سکوت پیشه کرده بودند حزبی اسلامی تاسیس نمودند و پای
تمام هزینههای آن نیز ایستادند. اما در جمهوری اسلامی مورد ظلم واقع شدند. ایشان
ظلمهایی که بر نهضت آزادی و برخی گروهای مستقل دیگر میرود را در این دانستند که در
میان حاکمان فعلی جمهوری اسلامی برخی گمان
میکنند که حزب باید تابع سیاستهای حکومت باشد...ایشان با تاکید بر وجوب تشکل و
تحزب برای مسلمین، ایجاد احزاب و جمعیت ها را برای اجرای فریضه امر به معروف و نهی
از منکر بصورت موثر در سطح جامعه امری واجب دانستند.
آیت الله منتظری
همچنین در دیدار 30/10/85 فرمودند: "...مرحوم مهندس بازرگان از افرادی بودند
که واقعا الگوی دیگران بودند و در برههای از زمان بسیاری از کسانی که از دین
بیگانه شده بودند؛ به اسلام، دین و معنویت جذب کرد ... خلاصه این که ایشان وجودش
واقعا برای تمام نسلها به ویژه نسل جوان جاذبه داشت ... ایشان از آن گروه آدمهایی
بود که ساکت نبود و برای همین در زمان شاه یادتان هست به چه تبعیدها و زندانها،
مثل زندان برازجان و جاهای دیگر گرفتار میشد، با این حال ایشان وظایف خود را نسبت
به جامعه انجام میداد. انسان وظیفه دارد حقایق را بگوید و صبر هم داشته
باشد..."
بعد از سخنان ایشان
آقای دکتر یزدی ضمن تشکر از رهنمودهای ایشان گفتند: " ما وظیفه خودمان میدانیم
که هربار که بر سر مزار مرحوم مهندس بازرگان گردهم میآئیم تا پیمان هایمان را
تجدید کنیم... خدمت حضرتعالی هم برسیم. شما مجسمه استقامت و مقاومت هم در دوران
استبداد ستم شاهی بودید و هم در این دورانی که بنام حکومت اسلامی کارهایی شده است
و میشود که حقا درست نیست که اینها به نام اسلام انجام شود ... خوشبختانه نهضت
آزادی ایران با پیروی از سنت های نیکویی که بزرگان به جا گذاشتند و جنابعالی هم
اشاره فرمودید، دست از مقاومت و ایستادگی خودش بر نداشت و نمیدارد... تا زمانی که
آزادی برای ملت ما تحقق پیدا نکرده است جنبش برای آزادی ادامه دارد..."
در سال 1386 به رغم
ممنوعیت برگزاری عمومی مراسم سالگرد، روز جمعه پنجم بهمن ماه پس از حضور بر مزار
مهندس بازرگان و خواندن فاتحه؛ طبق روال سالهای گذشته دیداری با آیت الله منتظری
داشتیم. ایشان در این دیدار فرمودند: "
ناراحت نباشید...این روزها نیز میگذرد." ایشان ضمن تجلیل از مهندس
بازرگان فرمودند: "... آن مرحوم جزو معدود افرادی بودند که مطابق عقیدهاش
عمل میکرد یعنی به نوعی منافق نبود که حرف و عملش دو تا باشد..." در خصوص رد
صلاحیت های گسترده در آن سال فرمودند:
" ما از اول انقلاب گفتیم استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی. یعنی آزادی مردم،
آزادی مردم در رأی دادن، در حرف زدن، اما اینها نمیگذارند مردم کسی را که دوست
دارند و به او اعتماد دارند انتخاب کنند. ما ابتدای انقلاب گفتیم شورای نگهبان
باشد تا انتخابات سالمتر و آزادتر برگزار شود، اما امروز نمیدانم بگویم این
انتخابات است یا انتصابات..." .
در 29 آذر 87 آیت
الله منتظری در دیدار با آقای دکتر یزدی و جمعی از اعضای شورا و دفتر سیاسی نهضت
آزادی ضمن اشاره به وقایع روزهای انقلاب، از دین باوری و پایداری مرحوم مهندس
بازرگان و روابط نزدیک دکتر یزدی با رهبر فقید انقلاب؛ در ادامه در خصوص مبانی
فقهی و عقلی نظریه ولایت فقیه فرمودند: " نظرات فقیه بماهو فقیه تنها در امر
فقهیه بر نظرات سایر مردم تقدیم دارد و ورود به مسائل دیگر مانند ایجاد رابطه با
آمریکا یا روابط سیاسی با سایر کشور ها علیالاصول در حوزهی کاری ولی فقیه قرار
نمیگیرد و باید بوسیله کارشناس متخصص حل و فصل شود." ایشان در ادامه
افزودند: " در زمان بازنگری قانون اساسی، به جهت ایراداتی که به افزایش
اختیارات ولی فقیه و شمول مطلق این اختیارات داشتهاند، با آن مخالفت کردهاند و
باور دارند حتی پیامبر اکرم(ص) از حق ولایت مطلقه برخوردار نبوده است."
در چهارم بهمن ماه
سال 1387 بمناسبت چهاردهمین سالگرد درگذشت مهندس بازرگان، مطابق معمول سالهای
گذشته به قم رفتیم تا با حضور بر سر مزار آن مرحوم و قرائت فاتحه با اهداف و منش
این پایه گزار روشنفکری دینی معاصر ایران تجدید پیمان کنیم. در حالی که مراسم
عمومی روز قبل در حسینیه ارشاد با ممانعت مقامات امنیتی مواجه شده بود؛ آیتالله
منتظری در دیدار با جمع یاران و علاقمندان مهندس بازرگان واکنش نشان دادند و
فرمودند: " متأسفانه منصوبان امور ما
فراموش کردهاند که یکی از شعارهایی که هم رهبر انقلاب هم ماها و هم همه مردم میدادند
استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود..." و سپس ادامه دادند: " مجلس ختم
می خواهند برای مهندس بازرگان بگیرند می
گویند نه، ...چه کسی این فرمانها را می دهد؟ بالاخره کشور مال مردم است، تصمیم
گیرنده مردم هستند، مردم تشخیص شان درست است، مردم عقل دارند، درایت دارند، شعور
دارند، دنیای امروز به هم متصل است، مردم انتخابات کشورهای دیگر را دیدهاند، دیدهاند
که احزاب سیاسی واقعا آزادند، تبلیغ می کنند، انتخاب می کنند ... شعارهای اول
انقلاب از جمله آزادی بود، یعنی مردم آزادند ... من متصدیان را نصیحت می کنم که به
اسم سالگرد انقلاب انعطاف پیدا کنند و با مردم آشتی کنند و مردم را آزاد بگذارید،
سخت گیری نکنید..."
این آخرین دیدار
سنواتی یاران نهضت آزادی ایران با آیتالله منتظری بود. البته قبلا در 19
آذرماه سال 88، روز حقوق بشر، آقای دکتر
یزدی و جمعی از اعضای کانون مدافعان حقوق بشر با ایشان دیدار داشتند و به پاس
خدمات و مواضع نظری و عملی ایشان در خصوص دفاع از حق و کرامت واقعی انسان تندیس
تلاشگر حقوق بشر آن سال را به ایشان اعطا کردند.
در 29 آذر سال 1388
که آیت الله منتظری جان به جان آفرین تسلیم و به دیار باقی رحلت کردند؛ یاران نهضت
آزادی ایران نیز همراه با خیل عظیم جمعیت علاقمند به بینش و منش آن زنده یاد در
مراسم تشییع جنازه با شکوه آن مرحوم شرکت کردند و راه و منش آن زنده یاد را گرامی
داشتند.
4
رمز محبوبیت آیت
الله منتظری
سوابق علمی،
اجتماعی و سیاسی آیت الله منتظری که به اختصار به گوشههایی از آن اشاره شد نشان
میدهند که آن مرحوم در عین فروتنی و تواضع از فرزانگی و خصوصیات اخلاقی برجستهای
بهره مند بودند که میتوان با فرهنگ قرآنی خصوصیات ایمانی و درونی آن مرحوم را با
واژههای "صبر و تقوی و توکل" و همچنین حریت وآزادگی و خصوصیات
بیرونی و عملکرد ایشان را "عمل صالح" و همچنین حقگویی و ایستادگی در
مقابل مظاهر " ظلم و جهل" توصیف کرد. در سال های قبل از انقلاب در نهضت
روحانیت همراه آیتالله خمینی با ایستادگی و روحیه بالا شرایط دوران زندانها و
تبعیدها را صبورانه تحمل کردند. در سال های بعد از انقلاب مسئولیت های مختلف
برعهده داشتند اما در فرایند تجربه عملی حکومت دینی هم بتدریج دیدگاه های فقهی و نظری خود را اصلاح و
تکامل بخشیدند و هم در مقابل هر عمل خلاف شرع و قانون ایستادگی کردند و شجاعانه
واکنش نشان دادند و به رسالت آگاهی بخشی روحانیت متعهد و خدا و آخرت باور که همان
رسالت همه انبیاء و مصلحان جامعه است عمل کردند. مروری بر سیر تحول فکری آیت الله
منتظری در خصوص نظریه ولایت فقیه به وضوح این ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی آن مرحوم
را به تصویر می کشد. کسی که ابتدا بر
نظریه ولایت انتصابی عامه فقها تاکید میکرد و در مجلس خبرگان قانون اساسی از
اضافه شدن این اصل به قانون اساسی با تمام قد دفاع میکند؛ بتدریج ودر نهایت، در
فرایند عمل و تجربه، به نظریه نظارت فقیه اعلم در عرصه
عمومی متمایل می شود و بر کرامت ذاتی انسان وحقوق بشر تاکید میکند و مبانی فقهی
دیدگاههای جدید خود را در آثارشان از جمله در رساله حقوق انسان(1383) منتشر می کند.
به نظر میرسد، آیتالله
منتظری چون شیخ مرتضی انصاری که نظریه استادش ملااحمد نراقی پایه گذار نظریه ولایت
فقیه را مورد نقد قرار داد؛ به نقد برخی از دیدگاه های استادش آیت الله خمینی، به
رغم پیامد های خطیر قابل پیش بینی آن، پرداخت و به رسالت آگاهی بخشی خود عمل کرد.
پیامد چنین اقداماتی برکناری از قائم مقام رهبری و دوری از مناصب قدرت بود که با
طیب خاطر پذیرفتند.
آیت الله منتظری به
لحاظ اخلاق و تقوای اجتماعی در جایگاهی قرار داشتند که با شجاعت، برخی تصمیمات
گذشته خود را پس از آگاه شدن اصلاح نمودند. از جمله در سال های بعد که به پیامد
های تسخیر سفارت آمریکا و گروگانگیری وقوف پیدا کردند تصریح کردند که: " من در آن فضا این عمل را تایید کردم؛
در حالی که امروز بر این باورم این کار بدون این که فایده چندانی برای کشور داشته
باشد، ضررهای فراوانی به بار آورد و ملت آمریکا و دیگر ملت ها را نسبت به جمهوری
اسلامی حساس و بدبین ساخت." به همین ترتیب در خصوص ادامه جنگ بعد از آزادی خرمشهر،
دخالت حکومت در حوزههای علمیه، دفاع از حقوق زندانیان و حقوق بشر پس از وقوف با
شجاعت اظهار نظر کردند.
آموزه های قرآنی
قانونمندی رمز محبوبیت انسانهایی در تراز آیتالله منتظری را در جامعه معرفی می
کند: " خدای رحمان مومنان نیکوکار را محبوب (همه) می گرداند - ان الذین آمنوا
و عملواالصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا ( مریم- 96) "
تجلیل و استقبالی
که عالمان دینی و خیل عظیم آگاهان جامعه در مراسم تشییع جنازه و در مراسمهای
بعدی، به رغم محدودیتها و درعرصه عمومی از آن زنده یاد کردند و میکنند نمودار
رمز پایداری و محبوبیت آیت الله العظمی حسینعلی منتظری است. روحشان شاد.
* بخش هایی از
یادداشت تفصیلی محمد توسلی در هفته نامه پایتخت کهن شماره 59 - 26 دیماه 1394