Tuesday, August 27, 2024

اخلاق در کارنامه امام حسین(ع)

 

اخلاق در کارنامه امام حسین(ع)*

با سلام بر حسین (ع) و یاران و اصحاب همراه او که امشب بار دیگر به مناسبت سالروز چهلم شهادت آنان در این برنامه خانوادگی گردهم آمده‌ایم؛ مخاطب اصلی صحبت امشب بنده نسل جوان خانواده‌های خودمان که همه مقید به مبانی اسلامی هستیم بطور خاص و نسل جوان جامعه بطورعام است، نسلی که عموما از باورهای مذهبی فاصله گرفته و به تعبیر کلی دین‌گریز و یا بعضا دین ستیز شده‌اند. علت چنین پدیده‌ای شرایط اجتماعی در چهار دهه گذشته و بحران‌های پیش روی جامعه به ویژه برای نسل جوان بوده است. برای گفتگو به ویژه با نسل جوان خانواده برای بازخوانی مبانی فرهنگی و اعتقادی جامعه که در شرایط کنونی با چالش‌های جدی روبرو شده و آثار آن را همه در خانواده هایمان شاهد هستیم، در برنامه امشب از زاویه اخلاق به ریشه‌های این مشکلات می‌پردازم.

جایگاه اخلاق در مبانی دینی

برای این منظور ابتدا به روایت مشهور از پیامبر اسلام حضرت محمد(ص): «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» استناد می‌کنم که محور اصلی رسالت پیامبر را «تکمیل مکارم اخلاقی» تبیین می‌کند. بر اساس آموزه های دینی نسبت اخلاق با دین در واقع نسبت وجودی و ذاتی با انسان است. یعنی دین بدون اخلاق فاقد ارزش است و کسی که اخلاق نداشته باشد در واقع دین ندارد.

به لحاظ جامعه شناسی اخلاق در حوزه شخصی و فردی ((Social moralities و در حوزه اجتماعی و بیرونی (Social ethics) تعریف می‌شود. بطور خلاصه اخلاق در سه جهت جلوه‌گر می‌شود: 1- به سمت خود یعنی احترام به خود و عزت نفس 2- به سمت دیگران خاص یعنی احترام به دیگران 3- به سمت دیگران عام یعنی احترام به جامعه، طبیعت و محیط زیست.

در آموزه های دینی در هر سه جهت به صورت سلامت نفس و تقوا، ایمان و عمل صالح زمینه های اخلاقی در زندگی سلامت انسان تامین شده است. الگوی عملی این آموره ها را می‌توان در کارنامه محمد (ص) پیامبر اسلام و مومنین تربیت شده این مکتب از جمله در کارنامه امام حسین مشاهده کرد.

تجربه دوران پیامبر

در دوران پیامبر محور اصلی برنامه‌ها تامین آزادی و کرامت انسان بود بطوری که حتی غیر مسلمانان و اهل کتاب از حرمت انسانی و حقوق شهروندی برخوردار بودند. مرور رخدادهای 50 سال اول پس از آغار رسالت پیامبر نشان می‌دهد که جامعه‌ای که در طول 23 سال در دوران حیات پیامبر از دوران جاهلیت به دوران جدید که ایمان و اخلاق حاکم شده، متحول می‌شود. در حکومت استبدادی امویان مردم رعیت تلقی می‌شوند و همه باید تسلیم و مطیع حکومت باشند. رخدادهای دوران امام حسن و سپس تحکم یزید برای بیعت گرفتن از امام حسین و سایر شخصیت های مستقل نهایتا منجر به واقعه کربلا می‌شود. در واقعه کربلا شاهد هستیم که ماموران حکومت یزید با نیت قربت الی‌الله و بجا آوردن مناسک مذهبی چگونه امام حسین و یارانشان را به قتل می‌رسانند و چه رفتاری با خانواده و یاران او دارند. آتش زدن خیمه‌ها، شکنجه زنان، قطعه قطعه کردن جنازه‌ها که عامل اصلی جهل مقدس و استبداد دینی حاکمیت اموی است. در مقابل باید رفتار اخلاقی و ایمانی امام حسین و یاران او را مرور کنیم.

رفتار امام حسین در مقابل عملکرد یزید 

با توجه به این که امامان از جمله امام حسین الگوها و تربیت شدگان مکتب اسلام هستند بنابراین با بررسی رفتار او در طول حیاتش از جمله در واقعه کربلا می‌توان  معیارهای اخلاقی او را مشاهده کرد.   

بررسی تاریخی واکنش امام علی، امام حسن و امام حسین (ع) در مقابل حاکمیت امویان که همان دیدگاه ابوسفیان را در قالب ظواهر دینی و حکوت اسلامی دنبال می‌کردند، بسیار آموزنده است. حاکمیتی که تمام امور جامعه از جمله مدیریت رسانه‌ها، نصب و عزل مقامات و حتی اختیار تمام نهادهای اجتماعی را بطور مطلق در اختیار می‌گیرد و برای مردم هیچ حقی در اداره جامعه قائل نیست. در دوره معاویه فضای سیاسی آنقدر بسته و یکدست بود و منابر و رسانه‌های رسمی حاکمیت به نحوی فضای جامعه را تحت تاثیر قرار داده بودند که مردم سوال می‌کردند مگر علی نماز می‌خواند؟!

پس از معاویه و در دوره جانشینی موروثی یزید، انسداد سیاسی تشدید می‌شود تا همه به ولایت یزید تمکین کنند. در این شرایط یزید به والی مدینه دستور می‌دهد حسین بن علی باید بیعت کند در غیر این صورت کشته شود. رویدادهای تاریخی خروج امام حسین از مدینه و رفتن به مکه و تعقیب او برای اجرای حکم و .... خروج از مکه برای پاسخ به دعوت مردم کوفه و نهایتا رویدادهای کربلا و آخرین پیام امام حسین به لشگریان یزید که همه مقید به ظواهر اسلامی و تابع ولایت دیدگاه اموی بودند:

ان لم یکن لکم دین و لاتخافون المعاد فکونوا احرارا فی دنیاکم:

اگر دین ندارید و از آخرت هراسی ندارید لااقل در زندگی دنیای خود آزاده باشید و خلاف اخلاق و فطرت انسانی خودتان عملی انجام ندهید. تاکید امام حسین بر حریت و آزادی و اخلاق انسانی است. شهادت امام حسین و یاران او در واقعه کربلا و پیگیری رسالت آگاهی بخشی زینب در ادامه راه تا شام دارالخلافه یزید بخش مهمی از تاریخ آن دوره است. بررسی رفتار آنان همواره تاکید بر ارزش های انسانی، ایستادگی و آگاهی بخشی در مقابل حاکمیت استبدادی امویان بصورت مسالمت آمیز است. در نهایت در شرایطی که مأموران یزید امام حسین را در انتخاب دوگزینه شهادت و بیعت قرار می‌دهند او تسلیم استبداد نمی‌شود و شهادت را می‌پذیرد. به همین علت اخلاق و رفتار امام حسین الگویی برای همه کسانی است که از ارزش‌های انسانی خود پاسداری می‌کنند.

امروز ایستادگی مردم مظلوم فلسطین در قبال مظالم رژیم اشغالگر اسرائیل به رغم بیش از 40 هزار شهید و ویرانی غزه و پشتیبانی افکار عمومی جهانی در این راستا نمودار همان رفتار اخلاقی و انسانی است که امام حسین الگوی آن است.

اخلاق در جامعه امروز

بررسی علل تشدید شکاف ملت-حاکمیت در چهار دهه گذشته نشان می‌دهد که علت اصلی افت اخلاق در مدیریت کشور بوده و پیامدهای آن بحران‌های جاری کشور از جمله دین‌گریزی قابل توجه نسل جوان امروز جامعه است. اگر جامعه ما در 12 فروردین 1358 در رفراندوم بیش از 98 درصد به جمهوری اسلامی رأی می‌دهد چرا به تدریج، البته با افت و خیز، این میزان مشارکت کاهش پیدا می‌کند و در انتخابات 1402 در تهران به کمتر از 10 درصد کاهش پیدا می‌کند؟ ریشه اصلی آن که موضوع بحث امشب ما نیست افت اخلاق و تعهد به ارزش‌های انسانی در مدیریت کشور است که در فرصت مناسب می‌توان به تفصیل به آن پرداخت.

آموزه‌های اسلامی، سنت پیامبر اسلام، تجربه حکومت علی (ع) و متن نامه او به مالک اشتر در نهج البلاغه به وضوح نشان می‌دهند که نهاد حاکمیت نباید در مسائل اعتقادی جامعه مداخله کند. چهار محوری که حضرت علی برای مالک اشتر مشخص می‌کند صرفا مقولات تامین معیشت و امنیت مردم است و هیچ اشاره‌ای به مداخله در امور دینی و اعتقادی مردم ندارد.

اگرچه آقای خمینی در نوفل لو شاتو در بیش از 300 سخنرانی و بیانیه های خود همواره به همان مطالبات تاریخی مردم از انقلاب مشروطه، چون آزادی و جمهوریت و دموکراسی و آزادی بیان حتی مارکسیست‌ها، تمرکز دارند و هرگز اشاره‌ای به اصل ولایت فقیه ندارند اما پس از انقلاب با اضافه شدن اصل ولایت فقیه و سپس در سال 68 اصل ولایت مطلقه فقیه به قانون اساسی به تدریج نهاد دین در حاکمیت قرار می‌گیرد و پیامدهای آن شرایط کنونی جامعه است.

برای نمونه به مناسبت مراسم اربعین آیا مدیریت مالی آن باید در اختیار حاکمیت باشد یا خود مردم؟ اربعین دولتی که با اختصاص ارقام نجومی از منابع دولتی و نهادهای مختلف انجام می‌شود در حالی است که دولت در انجام تعهدات اصلی خود تامین معیشت و امنیت مردم با بحران روبروست و آثار آن را در فقر و بیکاری و فساد سیستماتیک و سایر بحران‌های اجتماعی شاهد هستیم.

جمع‌بندی

آنچه امروز در جامعه در حوزه دین مطرح است با محتوای منابع اصلی آن عموما هماهنگ نیست و این تفاوت به علت تحولات تاریخی در طی قرون گذشته است. عدم توجه به سیر تاریخی و دامنه تغییراتی که در حوزه دین به وجود آمده موجب این شکاف به لحاظ برداشت‌ها در حوزه دین شده است.[1] 

امام حسین که الگوی تربیت شده مکتب اسلام است اخلاق و رفتار اجتماعی او باید الگوی جامعه امروز باشد. ایستادگی اخلاقی او در قبال استبداد دینی امویان امروز باید الگو و راهنمای همه پیروان او باشد. آیا امام حسین توصیه کرده است که پس از مرگ من عزاداری و مناسک اربعین برگزار شود؟ برعکس او به خانواده خود تاکید می کند پس از کشته شدن من ابراز نارحتی و گریه نکنید. درآموزه‌های اسلامی، سنت پیامبر و شیوه همه امامان نشان می‌دهد که در سوابق تاریخی مراسم عزاداری و اربعین برای امام حسین وجود نداشته است. پس از 700 سال در زمان آل بویه که مغلان در جامعه حاکم می‌شوند، سید رضی برای اولین بار موضوع روضه خوانی و سفر به کربلا را مطرح می‌کند. مرحوم مطهری در آثار خود مبانی این گونه برداشت ها را با استناد به منابع رد می‌کند.

امروز مسئولیت ما ادامه همان راه امام حسین و ایستادگی در قبال استبداد دینی با اخلاق و تدبیر و شناخت شرایط جامعه، به تعبیر قرآن «عمل صالح»، است.

*متن سخنرانی محمد توسلی به مناسبت اربعین در جمع خانوادگی : 04-06-1403

 

     

 

 

  



[1] تبیین این واقعیت تاریخی در سخن ویلیام جیمز(فیلسوف ، روانشناس و پزشک آمریکایی، بنیانگذار مکتب پراگماتیسم) نیز مشهود است: «برای این که به درستی چیزی را بشناسیم باید آن را هم از بیرون از محیطش و هم در درون آن مشاهده نماییم و با دامنه تغییرات آن آشنا شویم» -(منبع :تنوع تجربه دینی، ویلیام جیزم، ترجمه حسین کیانی، انتشارات حکمت، چاپ چهارم، ص 39)

No comments:

Post a Comment