Saturday, September 28, 2024

طبس، حادثه‌ای قابل پیش‌بینی و فاجعه‌ای قابل پیشگیری

 

بسمه‌تعالی

 

طبس، حادثه‌ای قابل پیش‌بینی و فاجعه‌ای قابل پیشگیری

 

واقعه اندوه‌باری که در 31 شهریور 1403 به علت بی‌تدبیری و سودجویی کارفرمای خصوصی و عدم نظارت مقامات حاکمیتی نسبت به تجمیع گاز متان در یکی از تونل‌های معدن زغال سنگ طبس و در عمق 250 متری از سطح زمین رخ داد و منجر به جان باختن و مصدوم شدن بیش از پنجاه نفر از کارگران زحمت‌کش، شریف و فقیرنگه‌داشته شده ایرانی شد، ابعادی فراتر از یک سانحه محلی دارد و بلکه در تراز یک فاجعه ملی قابل ارزیابی است. این رخداد تلخ نه تنها موجب نگرانی و واکنش افکار عمومی ملت ایران شد، بلکه اعتراض تشکل‌های کارگری در سطح جهان را نیز در پی داشت و به طرح این پرسش بنیادین واداشت که از چه رو، شرایط کار در معادن ایران هنوز هم در چنین وضعیت غیرانسانی و عقب‌افتاده‌ای قرار دارد که یادآور استثمارگرایی اروپای قرن نوزدهم است؟

اگرچه ممکن است بروز این فاجعه، ناشی از اعمال تحریم‌های ظالمانه‌ای عنوان شود که در سالیان اخیر بر کشور و ملت‌مان تحمیل شده است، اما فروکاستن ابعاد ماجرا و فرافکنی نسبت به علل اصلی‌تر آن، نافی هرگونه واقع‌بینی پیرامون علل و عوامل ناظر بر ماهیت غیرانسانی روند خصوصی‌سازی‌ های ناسالم یا شبه خصوصی، تشدید روزافزون فضای امنیتی، ممانعت از رشد و فعالیت نهادهای جامعه مدنی و به‌ویژه، جلوگیری از فعالیت‌ تشکل های کارگری است. بر اساس اخبار منتشر شده از سوی برخی کارگران نجات‌یافته، معدن‌کاران باسابقه در هفته‌های اخیر، بارها نسبت به انباشت غیراستاندارد گاز هشدار داده‌ بودند، اما کارفرمای بخش خصوصی با اتکا به برخی منابع قدرت و ثروت، آن‌ها را تهدید به اخراج کرده و این کارگران مظلوم و شریف، در غیاب نظارت نهادهای مدنی حامی، مجبور به ادامه کار در محیط ناامن شده‌اند.

این فاجعه که البته هم قابل پیش‌بینی و هم قابل پیشگیری بود و وقوع آن، بارها از سوی فعالان حقوق کار و معدن‌کاران هشدار داده شده بود و با تاسف و نگرانی باید یادآوری کرد که همچنان، خطر تکرار فجایعی از این دست، در دیگر معادن ایران و در سکوهای نفتی یا سایر محیط‌های صنعتی و خدماتی ناامن وجود دارد، افزون بر عوامل فنی و عدم رعایت مقررات ایمنی کار، ریشه در استیلای فساد در عرصه مناسبات اقتصادی، سلطه فرهنگ و ساختار سیاسی استبدادی و فقدان رویکرد انسان‌محور دارد که نافی پایبندی به تعهدات مندرج در مقاوله‌نامه‌های حقوق کار و دیگر اسناد بین‌المللی حقوق بشری است. این دیدگاه در سالیان اخیر، با تحمیل و تشدید روند انحصارگرایی سیاسی، مانع از شایسته‌سالاری و بهره‌گیری از خدمات کارشناسی شده و زمینه‌ تحقق ابربحران ناکارآمدی و ناتوانی از اداره امور کشور را رقم زده است.

نهضت آزادی ایران ضمن تسلیت به خانواده‌های جان‌باختگان و آرزوی صبوری و شکیبایی برای آنان و یادآوری وظایف دولت و دیگر اجزای حاکمیت نسبت به دلجویی و رفع نیازمندی‌های معیشتی کنونی و آتی خانواده‌های مصیبت‌دیده و ضرورت پیگرد کیفری خاطیان و عاملان این فاجعه سهمگین، اعلام می‌دارد که این رخداد خون‌بار در ادامه سلطه همان نگرشی قرار دارد که در دیگر ساحت‌های زندگی مردم مانند ایمنی جاده‌ای و بحران‌های زیست‌محیطی و نظام سلامت و درمان، روزانه، ده‌ها و بلکه صدها قربانی از شهروندان ایرانی می‌گیرد.

نهضت آزادی ایران با توجه به اعلام سیاست وفاق ملی از سوی دولت چهاردهم، امیدوار است که زمینه رفع موانع ایجاد و فعالیت تشکل‌های کارگری و دیگر نهادهای مستقل جامعه مدنی فراهم آید تا در راستای نگرشی انسان‌محور و توام با مسئولیت‌پذیری، نسبت به رفع مجموعه عوامل اثرگذاری که امنیت جامعه را به مخاطره می‌اندازد و به وقوع چنین فجایعی می‌انجامد، اقدام لازم و شایسته صورت گیرد.

 

نهضت آزادی ایران

7 مهر 1403

 

 

No comments:

Post a Comment