Friday, December 20, 2024

گرامی داشت یاد آيت‌الله منتظري

 

گرامی داشت یاد آيت‌الله منتظري*

به مناسبت پانزدهمین سالروز درگذشت

1

سير تحول فكري زنده‌یاد آيت‌الله حسینعلی منتظري (1388-1301) بسيار آموزنده است. بطور خلاصه، ايشان ابتدا كاملاً‌ هماهنگ با ديدگاه‌هاي آيت‌الله خميني عمل مي‌كردند و بسيار مورد توجه بودند ايشان بطوريكه بررسي مسائل فقهي و اظهارنظرها را به ايشان ارجاع مي‌دادند و حتي بعد از بركناري از سمت قائم‌مقام رهبري و در عرصه سياسي عنوان "فقيه عاليقدر" ايشان حفظ شد. اما در عرصه عمل و رويدادها بتدريج برخي از تصميمات مقامات جمهوري اسلامي را با اصول قانون اساسي و مباني فقهي و شناخت خود از آموزه‌هاي ديني و سنت پيامبر(ص) و رويه امامان(ع) در حكومت‌داري مغاير ديدند و با حفظ مصالح جمهوري اسلامي واكنش تعالي‌بخش نشان مي‌دادند ازجمله در زمينه پاسداري از كرامت و حقوق ذاتي انسان (رساله حقوق) و بطور مشخص دفاع از حقوق زندانيان، حقوق مخالفان سياسي و حقوق شهروندي بهائيان ...و در عرصه سياسي بر "حق‌الناس" و حق شهروندان بر تعيين سرنوشت اداره كشور از طريق تشكيل و توسعه فعاليت احزاب در چارچوب قانون تأكيد داشتند. آيت‌الله منتظري با استناد به روش حكومت داري حضرت علي(ع) به زنداني سياسي و عقيدتي باور نداشتند و تأكيد مي‌كردند كه آزادي مخالف و منتقد مادامي كه صرفاً‌ اظهارنظر مي‌كند و دست به اسلحه نبرده است از لوازم حكومت ديني است. مجموعه نهايي ديدگاه‌هاي فقهي آيت‌الله منتظري در زمينه حكومت ديني نشان مي‌دهد كه آن مرحوم حاكميت رأي مردم در عرصه سياسي و اداره كشور (دموكراسي) و حقوق شهروندي تأكيد مي‌كنند و رضايت مردم را شرط مشروعيت حكومت مي‌دانند و چون ميرزاي نائيني  استبداد ديني را مغاير ارزشها و آموزه‌هاي اسلامي دانسته‌اند.

در نهايت در ارزيابي تجربه عملكرد جمهوري اسلامي ايران و خروج از مشكلات جاري، راهكار را جدايي نهاد دين از حکومت مي‌دانستند و نقش عالمان ديني را در عرصه عمومي و نظارت بر عملكرد دولت و آن هم در محدوده تخصصي خودشان يعني فقاهت توصيه مي‌كردند.

 

2

 

درخواست رفع حصر آیت الله منتظری

آیت الله منتظری از آبان ماه 1376 ( حدود پنج ماه بعد از دوم خرداد) در پی سخنرانی بمناسبت 13 رجب و انتقاد از روند نا صواب تحولات در جمهوری اسلامی محصور شدند و ارتباطشان با جامعه قطع شد. با توجه به شرایط حصر و کهولت سنی، وضعیت جسمی و پزشکی ایشان پس از حدود پنج سال رضایت بخش نبود. در این شرایط آقای دکتر یزدی دبیر کل نهضت آزادی ایران در تاریخ 2/11/81 نامه ای به آقای سید محمد خاتمی رئیس جمهور و ریاست شورایعالی امنیت ملی وقت ارسال کردند که در آن آمده است: "... با توجه به این که درهفته‌های اخیر وضعیت جسمی ایشان رو به وخامت گزارده و موجبات نگرانی خانواده، مقلدین و علاقمندان و قاطبه ملت ایران را فراهم ساخته است و ادامه این وضعیت موجب وهن نظام جمهوری اسلامی ایران در نزد افکار عمومی ایران وجهان می‌باشد درخواست نمودند تا " هرچه زودتر موجبات آزادی ایشان را فرهم سازند"

حدود یکهفته بعد در تاریخ 10/11/81 حصر ایشان برداشته شد و بتدریج حال عمومی ایشان بهبود بخشید.

3

دیدار ادواری و سالانه با آیت الله منتظری

تا سال 1373 که شادروان مهندس بازرگان در قید حیات بودند با توجه به محدودیت‌های آن دوران، مهندس بازرگان همراه چند نفر از اعضای نهضت به مناسبت‌ها و ضرورت‌ها دیدارهایی با ایشان داشتند که بیشتر تبادل نظر در خصوص مسایل جاری کشور به ویژه مسایل دوران جنگ تحمیلی بود. در یکی از این دیدارهای اولیه که ایشان هنوز سمت قائم مقام رهبری را داشتند نکته‌ای را که قبلا خطاب به آیت الله خمینی گفته بودند به ایشان منتقل کردند که: " قبای ولایت فقیه فقط به قامت آیت الله خمینی ارزنده است." آیت الله منتظری که احتمالا هنوز به ولایت انتصابی عامه فقها قائل بودند با روی گشاده معمول خودشان در مقابل مهندس بازرگان سکوت کردند و پاسخی ندادند. اما این نگاه فقهی ایشان در سال‌های بعد متحول شد بطوری که از سال 1376 تا پایان عمر به نظارت تقنینی فقیه اعلم آن هم در حوزه تخصصی فقاهت خود باور داشتند که در آثار ایشان آمده است.

اما بعد از رفع حصر و در سال‌هایی که دفتر ایشان آمادگی داشتند، همه ساله بعد از مراسم سالگرد مهندس بازرگان در مقبره آن مرحوم در شهر قم؛ جمعی از اعضا و علاقمندان نهضت شرکت کننده در آن مراسم، به دیدار آیت الله منتظری می‌رفتیم. در این دیدارها از جمله سال‌های 1384 تا آخرین دیدار در سال 1387 که گزارش آن‌ها در اسناد نهضت آزادی آمده است؛ آیت‌الله منتظری به مناسبت در خصوص سوابق خدمات مهندس بازرگان و نهضت آزادی ایران بیاناتی داشتند. در اینجا به برخی از این موارد اشاره می کنم:

آیت الله منتظری در دیدار 30/10/84 با دبیرکل و جمعی از اعضا و علاقمندان نهضت ضمن تقدیر از تلاش‌های نهضت آزادی ایران و دبیرکل فقید آن مهندس بازرگان؛ تاکید نمودند که نهضت در زمان استبداد شاهنشاهی که بسیاری سکوت پیشه کرده بودند حزبی اسلامی تاسیس نمودند و پای تمام هزینه‌های آن نیز ایستادند. اما در جمهوری اسلامی مورد ظلم واقع شدند. ایشان ظلم‌هایی که بر نهضت آزادی و برخی گروهای مستقل دیگر می‌رود را در این دانستند که در میان حاکمان فعلی جمهوری اسلامی برخی گمان
می‌کنند که حزب باید تابع سیاست‌های حکومت باشد...ایشان با تاکید بر وجوب تشکل و تحزب برای مسلمین، ایجاد احزاب و جمعیت ها را برای اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر بصورت موثر در سطح جامعه امری واجب دانستند.

آیت الله منتظری همچنین در دیدار 30/10/85 فرمودند: "...مرحوم مهندس بازرگان از افرادی بودند که واقعا الگوی دیگران بودند و در برهه‌ای از زمان بسیاری از کسانی که از دین بیگانه شده بودند؛ به اسلام، دین و معنویت جذب کرد ... خلاصه این که ایشان وجودش واقعا برای تمام نسل‌ها به ویژه نسل جوان جاذبه داشت ... ایشان از آن گروه آدم‌هایی بود که ساکت نبود و برای همین در زمان شاه یادتان هست به چه تبعیدها و زندان‌ها، مثل زندان برازجان و جاهای دیگر گرفتار می‌شد، با این حال ایشان وظایف خود را نسبت به جامعه انجام می‌داد. انسان وظیفه دارد حقایق را بگوید و صبر هم داشته باشد..."

بعد از سخنان ایشان آقای دکتر یزدی ضمن تشکر از رهنمودهای ایشان گفتند: " ما وظیفه خودمان می‌دانیم که هربار که بر سر مزار مرحوم مهندس بازرگان گردهم می‌آئیم تا پیمان هایمان را تجدید کنیم... خدمت حضرتعالی هم برسیم. شما مجسمه استقامت و مقاومت هم در دوران استبداد ستم شاهی بودید و هم در این دورانی که بنام حکومت اسلامی کارهایی شده است و می‌شود که حقا درست نیست که این‌ها به نام اسلام انجام شود ... خوشبختانه نهضت آزادی ایران با پیروی از سنت های نیکویی که بزرگان به جا گذاشتند و جنابعالی هم اشاره فرمودید، دست از مقاومت و ایستادگی خودش بر نداشت و نمی‌دارد... تا زمانی که آزادی برای ملت ما تحقق پیدا نکرده است جنبش برای آزادی ادامه دارد..."

در سال 1386 به رغم ممنوعیت برگزاری عمومی مراسم سالگرد، روز جمعه پنجم بهمن ماه پس از حضور بر مزار مهندس بازرگان و خواندن فاتحه؛ طبق روال سال‌های گذشته دیداری با آیت الله منتظری داشتیم. ایشان در این دیدار فرمودند: "   ناراحت نباشید...این روزها نیز می‌گذرد." ایشان ضمن تجلیل از مهندس بازرگان فرمودند: "... آن مرحوم جزو معدود افرادی بودند که مطابق عقیده‌اش عمل می‌کرد یعنی به نوعی منافق نبود که حرف و عملش دو تا باشد..." در خصوص رد صلاحیت های گسترده در  آن سال فرمودند: " ما از اول انقلاب گفتیم استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی. یعنی آزادی مردم، آزادی مردم در رأی دادن، در حرف زدن، اما این‌ها نمی‌گذارند مردم کسی را که دوست دارند و به او اعتماد دارند انتخاب کنند. ما ابتدای انقلاب گفتیم شورای نگهبان باشد تا انتخابات سالم‌تر و آزادتر برگزار شود، اما امروز نمی‌دانم بگویم این انتخابات است یا انتصابات..." .

در 29 آذر 87 آیت الله منتظری در دیدار با آقای دکتر یزدی و جمعی از اعضای شورا و دفتر سیاسی نهضت آزادی ضمن اشاره به وقایع روزهای انقلاب، از دین باوری و پایداری مرحوم مهندس بازرگان و روابط نزدیک دکتر یزدی با رهبر فقید انقلاب؛ در ادامه در خصوص مبانی فقهی و عقلی نظریه ولایت فقیه فرمودند: " نظرات فقیه بماهو فقیه تنها در امر فقهیه بر نظرات سایر مردم تقدیم دارد و ورود به مسائل دیگر مانند ایجاد رابطه با آمریکا یا روابط سیاسی با سایر کشور ها علی‌الاصول در حوزه‌ی کاری ولی فقیه قرار نمی‌گیرد و باید بوسیله کارشناس متخصص حل و فصل شود." ایشان در ادامه افزودند: " در زمان بازنگری قانون اساسی، به جهت ایراداتی که به افزایش اختیارات ولی فقیه و شمول مطلق این اختیارات داشته‌اند، با آن مخالفت کرده‌اند و باور دارند حتی پیامبر اکرم(ص) از حق ولایت مطلقه برخوردار نبوده است."

در چهارم بهمن ماه سال 1387 بمناسبت چهاردهمین سالگرد درگذشت مهندس بازرگان، مطابق معمول سال‌های گذشته به قم رفتیم تا با حضور بر سر مزار آن مرحوم و قرائت فاتحه با اهداف و منش این پایه گزار روشنفکری دینی معاصر ایران تجدید پیمان کنیم. در حالی که مراسم عمومی روز قبل در حسینیه ارشاد با ممانعت مقامات امنیتی مواجه شده بود؛ آیت‌الله منتظری در دیدار با جمع یاران و علاقمندان مهندس بازرگان واکنش نشان دادند و فرمودند: " متأسفانه منصوبان امور ما فراموش کرده‌اند که یکی از شعارهایی که هم رهبر انقلاب هم ماها و هم همه مردم می‌دادند استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود..." و سپس ادامه دادند: " مجلس ختم می خواهند برای مهندس بازرگان  بگیرند می گویند نه، ...چه کسی این فرمان‌ها را می دهد؟ بالاخره کشور مال مردم است، تصمیم گیرنده مردم هستند، مردم تشخیص شان درست است، مردم عقل دارند، درایت دارند، شعور دارند، دنیای امروز به هم متصل است، مردم انتخابات کشورهای دیگر را دیده‌اند، دیده‌اند که احزاب سیاسی واقعا آزادند، تبلیغ می کنند، انتخاب می کنند ... شعارهای اول انقلاب از جمله آزادی بود، یعنی مردم آزادند ... من متصدیان را نصیحت می کنم که به اسم سالگرد انقلاب انعطاف پیدا کنند و با مردم آشتی کنند و مردم را آزاد بگذارید، سخت گیری نکنید..."

این آخرین دیدار سنواتی یاران نهضت آزادی ایران با آیت‌الله منتظری بود. البته قبلا در 19 آذرماه  سال 88، روز حقوق بشر، آقای دکتر یزدی و جمعی از اعضای کانون مدافعان حقوق بشر با ایشان دیدار داشتند و به پاس خدمات و مواضع نظری و عملی ایشان در خصوص دفاع از حق و کرامت واقعی انسان تندیس تلاشگر حقوق بشر آن سال را به ایشان اعطا کردند.

در 29 آذر سال 1388 که آیت الله منتظری جان به جان آفرین تسلیم و به دیار باقی رحلت کردند؛ یاران نهضت آزادی ایران نیز همراه با خیل عظیم جمعیت علاقمند به بینش و منش آن زنده یاد در مراسم تشییع جنازه با شکوه آن مرحوم شرکت کردند و راه و منش آن زنده یاد را گرامی داشتند.

4

رمز محبوبیت آیت الله منتظری  

سوابق علمی، اجتماعی و سیاسی آیت الله منتظری که به اختصار به گوشه‌هایی از آن اشاره شد نشان می‌دهند که آن مرحوم در عین فروتنی و تواضع از فرزانگی و خصوصیات اخلاقی برجسته‌ای بهره مند بودند که می‌توان با فرهنگ قرآنی خصوصیات ایمانی و درونی آن مرحوم را با واژه‌های "صبر و تقوی و توکل" و همچنین حریت وآزادگی و خصوصیات بیرونی و عملکرد ایشان را "عمل صالح" و همچنین حق‌گویی و ایستادگی در مقابل مظاهر " ظلم و جهل" توصیف کرد. در سال های قبل از انقلاب در نهضت روحانیت همراه آیت‌الله خمینی با ایستادگی و روحیه بالا شرایط دوران زندان‌ها و تبعید‌ها را صبورانه تحمل کردند. در سال های بعد از انقلاب مسئولیت های مختلف برعهده داشتند اما در فرایند تجربه عملی حکومت دینی هم  بتدریج دیدگاه های فقهی و نظری خود را اصلاح و تکامل بخشیدند و هم در مقابل هر عمل خلاف شرع و قانون ایستادگی کردند و شجاعانه واکنش نشان دادند و به رسالت آگاهی بخشی روحانیت متعهد و خدا و آخرت باور که همان رسالت همه انبیاء و مصلحان جامعه است عمل کردند. مروری بر سیر تحول فکری آیت الله منتظری در خصوص نظریه ولایت فقیه به وضوح این ویژگی‌های اخلاقی و شخصیتی آن مرحوم را به  تصویر می کشد. کسی که ابتدا بر نظریه ولایت انتصابی عامه فقها تاکید می‌کرد و در مجلس خبرگان قانون اساسی از اضافه شدن این اصل به قانون اساسی با تمام قد دفاع می‌کند؛ بتدریج ودر نهایت، در فرایند عمل و تجربه، به نظریه نظارت فقیه اعلم در عرصه عمومی متمایل می شود و بر کرامت ذاتی انسان وحقوق بشر تاکید میکند و مبانی فقهی دیدگاه‌های جدید خود را در آثارشان از جمله در رساله حقوق انسان(1383) منتشر می کند.

به نظر می‌رسد، آیت‌الله منتظری چون شیخ مرتضی انصاری که نظریه استادش ملااحمد نراقی پایه گذار نظریه ولایت فقیه را مورد نقد قرار داد؛ به نقد برخی از دیدگاه های استادش آیت الله خمینی، به رغم پیامد های خطیر قابل پیش بینی آن، پرداخت و به رسالت آگاهی بخشی خود عمل کرد. پیامد چنین اقداماتی برکناری از قائم مقام رهبری و دوری از مناصب قدرت بود که با طیب خاطر پذیرفتند.

آیت الله منتظری به لحاظ اخلاق و تقوای اجتماعی در جایگاهی قرار داشتند که با شجاعت، برخی تصمیمات گذشته خود را پس از آگاه شدن اصلاح نمودند. از جمله در سال های بعد که به پیامد های تسخیر سفارت آمریکا و گروگانگیری وقوف پیدا کردند تصریح کردند که: " من در آن فضا این عمل را تایید کردم؛ در حالی که امروز بر این باورم این کار بدون این که فایده چندانی برای کشور داشته باشد، ضررهای فراوانی به بار آورد و ملت آمریکا و دیگر ملت ها را نسبت به جمهوری اسلامی حساس و بد‌بین ساخت." به همین ترتیب در خصوص ادامه جنگ بعد از آزادی خرمشهر، دخالت حکومت در حوزه‌های علمیه، دفاع از حقوق زندانیان و حقوق بشر پس از وقوف با شجاعت اظهار نظر کردند.

آموزه های قرآنی قانونمندی رمز محبوبیت انسان‌هایی در تراز آیت‌الله منتظری را در جامعه معرفی می کند: " خدای رحمان مومنان نیکوکار را محبوب (همه) می گرداند - ان الذین آمنوا و عملواالصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا ( مریم- 96) "

تجلیل و استقبالی که عالمان دینی و خیل عظیم آگاهان جامعه در مراسم تشییع جنازه و در مراسم‌های بعدی، به رغم محدودیت‌ها و درعرصه عمومی از آن زنده یاد کردند و می‌کنند نمودار رمز پایداری و محبوبیت آیت الله العظمی حسینعلی منتظری است. روحشان شاد.  

* بخش هایی از یادداشت تفصیلی محمد توسلی در هفته نامه پایتخت کهن شماره 59 - 26 دیماه 1394

    

                  

 

 

 

 

Thursday, December 12, 2024

عبرت‌های سقوط دولت بشار اسد

 

بسمه تعالی

عبرت‌های سقوط دولت بشار اسد

چه بسیارند عبرتها و اندکند عبرت‌گیریها

(ما اکثر العبر و اقل الاعتبار! - کلمات قصار امام علی (ع) در نهج‌البلاغه)

 

سقوط دولت بشار اسد در سوریه با 53 سال سابقه حکومت استبدادی خاندان اسد و پیامدهای آن در منطقه برای همه حکومت های استبدادی عبرت های آموزنده‌ای دارد. حافظ اسد که سابقه خدمت در نیروی نظامی داشت ابتدائا در سال 1966 به وزارت دفاع و سپس در سال 1971 به ریاست جمهوری رسید و پس از 29 سال حکومت استبدادی، در سال 2000 درگذشت و بشار اسد فرزند او که دانشجوی رشته چشم پزشکی در لندن بود، در سن 34 سالگی جانشین او شد و پس ازآموزش های نظامی لازم و قرار گرفتن در جایگاه قدرت و 24 سال حکومت در 8 دسامبر جاری (18 آذر) سقوط کرد.

بررسی رخدادهای این دوران نشان می‌دهد که بشار اسد و پدرش همواره با سیاست «مشت آهنین» و استبداد حکومت می‌کردند و بجای برگزاری انتخابات آزاد و توجه به رأی اکثریت جامعه متکثر سوریه  به لحاظ مذهبی و قومی و بدون توجه به توصیه‌های مشفقانه دیگران، با انتخابات نمایشی خود را نماینده اکثریت جامعه قلمداد نموده و حزب بعث و اراده خودشان را بطور مطلق بر جامعه تحمیل می‌کردند.

حاکمیت استبدادی در سوریه در غیاب آزادی های سیاسی و احزاب واقعی در جامعه متکثر آن کشور همواره سیاست سرکوب مخالفان و خشونت علیه معترضان را در برنامه داشت؛ که پیامدهای آن جنگ‌های داخلی، کشته شدن بیش از نیم میلیون نفر از شهروندان، آوارگی نیمی از جمعیت این کشور و سلب مشروعیت رژیم بوده است.

پشتیبان اولیه رژیم اسد جامعه علوی بود که اقلیت شیعه و از اقشار فقیر جامعه سوریه بوده و عمدتأ در ارتش بکار گمارده می‌شدند. این در حالی است که اکثر مردم سوریه، در حدود 75 درصد سنی و مجموع شیعیان (شامل علویها، اسماعیلی ها و 12 امامی ها) در حدود 15 درصد هستند.

اقتصاد فاجعه بار در جامعه سوریه و شکاف طبقاتی نشان می‌دهد که بیش از 90 درصد مردم زیر خط فقر و قربانی ظلم هستند و این دو عامل مهم فروپاشی رژیم سوریه را باعث شده است؛ که «الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم».

دولت سوریه، باتوجه به اعتراضات و مخالفت‌های داخلی، برای بقای خود به قدرت‌ها و کشورهای خارجی ذینفع در منطقه وابسته بود. حکومت‌های روسیه و ایران از دولت بشار اسد حمایت می‌کردند. در حالی که ترکیه و کشورهای حوزه خلیج فارس پشتیبان گروه های مسلح مخالف سوریه بودند و دولت های اسرائیل، آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، برای قطع نفوذ ایران در منطقه، از مخالفان حمایت می‌کردند .

پس از حملات گسترده اخیر اسرائیل به حزب الله در خاک لبنان، برقراری آتش بس و قطع کمک های حزب الله به سوریه، با مدیریت آقای اردوغان و حمایت برخی از کشورهای عربی به ویژه در حوزه خلیج فارس، و آمریکا و اسرائیل، گروه‌های مسلح  تحت فرماندهی محمد جولانی، رهبر هیأت تحریر الشام که در استان ادلب مستقر بودند، عملیات نظامی را آغاز و در مدت کوتاهی حلب، حماه، حمص و سپس شهرهای جنوب و نهایتا دمشق را تصرف کردند و با فرار بشار اسد حکومت سوریه سرنگون شد و مخالفان مسلح در سوریه مستقر شدند.

گروه‌های مخالف، که از اسلامگرایان اهل تسنن هستند، با مدیریت و هدایت ترکیه، در ابتدا با وعده آزادی و دموکراسی و تضمین حقوق همه ادیان و اقوام و پرهیز از خشونت و درپی گفتگو با مقامات دولت سوریه برنامه خود را آغاز کردند و در مقابل، قدرت ارتش سوریه، به علت نارضایتی و نا امیدی کاهش یافت و نظامیان با پیوستن به گروه‌های مخالف و رها کردن سلاح های خود در جاده‌ها و عقب نشینی و حتی کنار گذاشتن لباس یونیفرم خود و کناره‌گیری، زمینه را برای پیروزی برق آسای مخالفان مسلح فراهم ساختند.

نهضت آزادی ایران تاکید می‌کندکه به رغم سیاست‌های اعلام شده از سوی محمد جولانی رهبر هیأت تحریرالشام در باره جلوگیری از خشونت و تحقق مطالبات مردم و ابراز شادی مردم شهرها که به‌وسیله ترکیه مدیریت شده است، با توجه به تضادهای داخلی اقوام کرد( که در حدود 40 درصد سرزمین سوریه را در اختیار دارند) با سیاست‌های آقای اردوغان و سایر تکثرهای قومی و مذهبی و مداخلات کشورهای منطقه، به ویژه اسرائیل، و نیز از آنجایی که سیر تحولات فعلی حاصل جنبش درونزا نیست، ثبات و توسعه و آرامش در سوریه قطعا با چالش های جدی روبرو خواهد بود.

نهضت آزادی ایران اگر چه شرایط ایران و سوریه را به لحاظ فرهنگی و اجتماعی و هویت تاریخی کاملا متفاوت می‌داند، باتوجه به سرنوشت محتوم حکومت های غیردموکراتیک و در شرایطی که بحران‌های اقتصادی و فقر و فساد جامعه را به شدت تضعیف کرده باشد، زمینه های چنین فرایندی آماده می‌شود، مشفقانه به حاکمیت توصیه می‌کند که با جلب مشارکت و پشتیبانی مردم از طریق اصلاح قانون اساسی، برگزاری انتخابات آزاد و تحقق حاکمیت ملت، زمینه‌های واقع‌بینانه رفع بحران‌های سیاسی و اقتصادی و تامین امنیت و رفاه جامعه را در راستای منافع ملی فراهم کند.

نهضت آزادی ایران

22 آذر 1403

Sunday, December 8, 2024

زمينه تاريخي 16 آذر

 

 

زمينه تاريخي 16 آذر*

سالروز 16 آذر، روز دانشجو را گرامي مي‌داريم. اين روز در جريان اوج جنبش دانشجويي در سال 1339 كه بصورت فراگير در دانشگاه تهران با برگزاري راهپيمايي و تجمع در مقابل دانشكده حقوق برگزار شد توسط سازمان بين‌المللي دانشجويان (ISC) بعنوان روز جهاني دانشجو اعلام گرديد. روز 16 آذر نماد مقاومت جنبش دانشجويي در مقابل استبداد و سلطه بيگانگان است و همواره اميدبخش و راهنماي فعاليت‌هاي دانشجويي در سال هاي قبل و بعداز انقلاب بوده است.

در 15 آذر سال 1332 دانشجويان تظاهرات اعتراض‌آميزي نسبت به رژيم كودتا و بازگشايي سفارت انگليس و نحوه محاكمه دكتر مصدق در دادگاه نظامي برگزار كردند. روز 16 آذر نيروهاي ويژه نظامي وارد صحن دانشگاه تهران شد و دنبال بهانه‌جويي براي حمله به دانشجويان بودند و هدف آنها كشتن و شقه‌كردن يك دانشجو بر سردر دانشگاه بودند تا با ايجاد رعب و وحشت جنبش دانشجويي را سركوب كنند. همان سياستي كه در سال‌هاي گذشته با عنوان "النصر بالرعب" عنوان مي‌شد. سرانجام نيروهاي ويژه وارد سالن ورودي اصلي دانشكده فني شدند و دانشجويان را به رگبار بستند و سه تن از دانشجويان مصطفي بزرگ‌نيا، شريعت رضوي و ناصر قندچي به شهادت رسيدند. خون اين سه شهيد جنبش دانشجويي، مبارزات ملت ايران را در نيم قرن اخير آبياري كرده است.

اسناد منتشر شده اخير توسط انتشارات وزارت اطلاعات نشان مي‌دهد كه شاه در راستاي اهداف خود نقش مؤثري در راديكاليزه كردن فضاي دانشگاه به منظور سركوب و ارعاب دانشجويان در آستانه بازگشايي سفارت انگليس و استقبال از نيكسون داشته است.

شاه از طريق دكتر حسين خطيبي با دكتر مظفر بقايي كه اسناد وابستگي او به بيگانگان در سال‌هاي اخير توسط وزارت اطلاعات منتشر شده است براي رعايت مسائل امنيتي ارتباط مستمر و نوشتاري داشته است. در تاريخ 9 آذر خطيبي به بقايي مي‌نويسد : " پيش ارباب بودم گفت دانشگاه چه خبر؟ گفتم ملتهب است گفت به بقايي بگو اعلاميه‌اي بدهد وضعيت را ملتهب‌تر بكند".

شاه كه همزمان مي‌خواست سرلشگر زاهدي عامل كودتاي 28 مرداد را از قدرت بركنار كند پس از 16 آذر سرهنگي را به دانشگاه مي‌فرستد و به دانشگاه تسليت مي‌گويد تا زاهدي را مقصر نشان دهد. متعاقب آن زاهدي نيز به دانشگاه تسليت مي‌گويد و هيئت دولت نيز ضمن ابراز تأسف نسبت به حوادث دانشگاه، ابراز اميدواري مي‌كند براي شناسايي معرفي عاملين حادثه 16 آذر رسيدگي شود.

سوء استفاده از احساسات پاك دانشجويان و كشاندن آنان بسوي اقدامات راديكاليزه به منظور اعتراض سياسي و سركوب آن در گذشته به دفعات اتفاق افتاده و در دوران اخير مي‌توان به حادثه 18 تير سال 1378 اشاره نمود. خوشبختانه فعالان دانشجويي بعداز 18 تير به اين ترفند توجه كرده‌اند و از بروز مجدد آن جلوگيري بعمل آورده‌اند.

گراميداشت ياد شهداي 16 آذر از يك سو يادآور نقش و هويت تاريخي جنبش دانشجويي ايران است كه در مقاطع مختلف بازگوكننده و حمايت كننده مبارزات ضداستبدادي و ضد سلطه بيگانگان ملت ايران بوده است و از سوي ديگر موجب تقويت حافظه تاريخي دانشجويان و عبرت‌آموزي از تجربيات گذشته است.

*بخش مقدمه متن تدوین شده سخنرانی محمد توسلی در دانشكده مديريت دانشگاه تهران به مناسبت سالروز 16 آذر روز دانشجو- 15/9/1384

 

 

Thursday, December 5, 2024

اصلاح قانون اساسی، پیش‌نیاز عبور از بحران‌ها

 

بسمه تعالی

اصلاح قانون اساسی، پیش‌نیاز عبور از بحران‌ها

 ۱۲ آذرماه سال‌روز برگزاری همه‌پرسی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است؛ یک قانون مادر که دومین قانون اساسی انقلابی ایران به‌شمار می‌رود. نخستین آن قانون اساسی برآمده از آرمان‌های انقلاب مشروطه بود و دومی محصول آرمان‌های انقلاب مردمی ١٣۵٧ که قرار بود آزادی، استقلال و جمهوری اسلامی را به ارمغان آورد. اما چه قانون اساسی سال ١٣۵٨ و چه نسخه بازنگری‌شده آن در سال ١٣۶٨ نتوانستند آرمان‌های اصیل انقلاب را برآورده کنند. انواع و اقسام بحران‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، زیست‌محیطی و ... گواه این ناکامی هستند. اما ریشه ناکارآمدی قانون اساسی در کجاست؟

مشکلات قانون اساسی

بحران‌های پیش‌گفته که گریبانگیر ملت و کشور شده و نارضایتی از نظام سیاسی موجود را به بیشترین میزان از آغاز انقلاب تاکنون رسانده است، بیانگر عدم یا ضعف مشارکت مردم در اداره امور کشور است. این مساله ریشه در اشکالات بنیادین قانون اساسی، از جمله عدم جدایی نهاد دین از حکومت، تمرکز قدرت و عدم چرخش آزادانه و عادلانه آن دارد. البته، افزون بر اشکالات نظری حاکم بر قانون اساسی، ظرفیت‌های دموکراتیک این قانون نیز به دلایل گوناگون اجرایی نمی‌شوند. برای نمونه، اصول فصل سوم قانون اساسی، که تعیین‌کننده حقوق ملت است، عمدتا اجرا نشده و بسیاری از بحران‌های جاری را ایجاد و تشدید کرده است.

اصلاح قانون اساسی

قانون اساسی اصلی‌ترین میثاق رسمی بین دولت و ملت و رکن بی‌بدیل ایجاد وفاق در جامعه است و وضعیت اسفناک کشور جز با تغییر یا اصلاح اساسی آن بهبود نخواهد یافت. بحث در باره جزئیات اصلاحات ضروری در قانون اساسی در این بیانیه مختصر ممکن نیست.

اما، به عنوان یک راه حل کلی، بازگشت به پیش‌نویس قانون اساسی که در سال١٣۵٨ از سوی دولت موقت انقلاب اسلامی ارائه شد و مورد تایید شورای انقلاب و آیت الله خمینی نیز قرار گرفت، می‌تواند راهگشا باشد. در پیش‌نویس یاد شده، سخنی از اصل ولایت فقیه به میان نیامده و نهاد دین از حکومت جدا دانسته شده است.

اصلاحات جامعه‌محور، زمینه‌ساز اجرای قانون اساسی دموکراتیک

 

قانون اساسی به مثابه یک نهاد و به عنوان عالی‌ترین سند حقوقی یک کشور است که سایر قوانین کشور در چارچوب آن تنظیم می‌شوند. قانون اساسی نشان می‌دهد که تمرکز و توزیع قدرت چگونه باید باشد و رابطه قدرتِ حاکم و ملت یا حق و تکلیف این دو در برابر هم چیست.

اما این قانون هر اندازه بر مبنای اصول دموکراتیک نوشته شده باشد، برای به‌ثمرآوردن دموکراسی همچون بذری است که باید در بستری نهادی از فرهنگ، سنت‌ها و هنجارهای اخلاقی کاشته شود و اگر این بستر آماده نباشد، دستاورد مطلوبی حاصل نخواهد شد.

خوشبختانه، پس از دهه‌ها مبارزه فرهنگی و سیاسی، به نظر می‌رسد که اکنون جامعه آگاه‌تر شده و بیشتر آماده تحولات سیاسی و دموکراتیک است و آثار انباشته ‌شده استبداد، که به قول مهندس بازرگان: «طی٢۵٠٠ سال در تمام زوایای جغرافیایی، تاریخی، اجتماعی، اقتصادی،اداری، فکری و روحی مردم این مرز و بوم رخنه کرده» بود، در میان ملت،به ویژه نسل جوان، کاهش یافته و ضرورت وجود و حاکمیت قانون اساسی دمکراتیک و پرهیز از حکومت فردی پذیرفته شده است. از این رو، اصلاح بنیادین قانون اساسی، همراه با توانمند شدن جامعه مدنی، می‌تواند دمکراسی به بار آورد؛ به شرط آن که گرفتار حرکتهای رادیکال (نابخردانه) و جنگ نشویم.

تحقق و استمرار مردم‌سالاری، افزون بر یک قانون اساسی دموکراتیک،نیازمند مراقبت و مقاومت همیشگی در برابر بازگشت فرهنگ استبدادی و تقویت فرهنگ شورایی و دموکراتیک است. حاکم شدن قانون اساسی دموکراتیک در ایران دست ملت را برای اصلاح امور باز می‌گذارد و مانع آن نمی‌شود و زمینه اجتماعی مناسب‌تری برای اصلاحات فرهنگی وپایه‌گذاری نهادهای مدنی و مردمی، که حافظ و مقوّم مردم‌سالاری هستند، فراهم می‌سازد. در نقطه مقابل، یک قانون اساسی غیردموکراتیک مانع و تهدیدی برای دموکراسی و بسط فرهنگ دموکراتیک و رشد نهادهای مدنی و مردمی است.

از همین رو، نهضت آزادی ایران، ضمن اعتقاد به همیشگی‌ بودن اصلاحات جامعه‌ محور، زمینه را برای اصلاح ساختار حقوقی قدرت در قانون اساسی مهیا می‌بیند و اکیدا به مسوولان امر توصیه می‌کند که به سازوکار اصلاح و همه‌پرسی قانون اساسی بیاندیشند و در حضور رهبری کنونی، اصلاح قانون اساسی تحقق یابد.

نهضت آزادی ایران

١۴ آذر ١۴٠٣