Sunday, November 10, 2024

درس ها و عبرت های زندگی دکتر فا طمی

 

بررسی  زندگی  سیاسی- اجتماعی  دکتر فاطمی  در گفتگو  با  محمد  توسلی:

درس ها و عبرت های زندگی دکتر فا طمی*

قربانی کینه انگلیسی

 

 اگر قرار باشد به زندگی چهره‌های  معاصر ایران پرداخته شود، بی‌شک حسین فاطمی، جزو پیش‌قراولان  ایشان خواهد بود. فاطمی، در برهه‌ای به همراه محمد مصدق، رهبری جبهه ملی را بر عهده گرفت و پس از نخست وزیری مصدق، در ابتدا به معاونت سیاسی و پارلمانی دولت و نمایندگی مجلس شورای ملی رسید و سپس در مهر ١٣٣١ عهده‌دار وزارت امور خارجه شد. از جمله کارهای اساسی او در وزارت امور خارجه، قطع رابطه سیاسی با انگلستان، بستن سفارت انگلیس در تهران و کنسولگری‏های آن دولت استعمارگر در شهرستان‌ها بود. وی پس از کودتای امریکایی ٢٨ مرداد سال ٣٢ و برکناری دولت دکتر مصدق، تحت تعقیب ماموران رژیم پهلوی قرار گرفت. سرانجام پس از هفت ماه اختفا، در اسفند ١٣٣٢ دستگیر  و در نهایت، به اعدام محکوم شد و این حکم در ١٩ آبان ١٣٣3 شمسی به مرحله اجرا درآمد.

به همین مناسبت و در شصت و دومین سالگرد این رویداد تاریخی، با محمد توسلی، فعال سیاسی و عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران، گفت‌وگویی انجام داده‌ایم تا نظر او را درباره حسین فاطمی و سیاست‌ورزی‌هایش بپرسیم.

توسلی، با اشاره به اینکه یادبود این خدمتگزاران تاریخی، قدردانی از خدمات آنها است، به عبرت‌های زندگی دکتر فاطمی و حجم سنگین خدماتی که وی در طول عمر کوتاه خود (37 سال) انجام داد، اشاره می‌کند و معتقد است که می‌توان این ویژگی‌ها و خدمات را برای نسل جوان برجسته کرد. او همچنین نقطه ضعف فاطمی را واقع‌بین نبودن و چپ‌روی‌های او می‌داند و می‌گوید سرنوشت فاطمی می‌تواند برای نسل‌های آینده عبرتی باشد تا سرمایه‌های انسانی خود را ارزان در اختیار حوادث قرار ندهند و به موقع از آنها استفاده کنند.

آقای توسلی، شما با دکتر فاطمی از نزدیک هم برخورد داشته‌اید و آیا خاطره‌ای از این برخورد دارید؟

نخستین برخورد من با دکتر فاطمی، در اجتماع ٢۵ بهمن سال ١٣٣٢ است. در اجتماعی که بعد از شکست کودتای ٢۴ مرداد در میدان بهارستان تهران برگزار شده بود. من یک نوجوان ١۵ ساله بودم که به خاطر علاقه به فعالیت‌های اجتماعی در میدان بهارستان حضور پیدا کرده بودم و اتفاقا عکسی نیز از آن روز دارم. من شدیدا تحت‌تاثیر سخنرانی پرشور و احساسی و شعار‌های دکتر فاطمی علیه شاه قرار گرفتم. تا جایی که به خاطر دارم، دکتر فاطمی در طول سخنرانی‌ خود، چیزی برای دربار و شاه باقی نگذاشت. البته دکتر شایگان نیز صحبت کرد و حرف‌های او نیز تند بود اما با صحبت‌های دکتر فاطمی خیلی فاصله داشت و خیلی ملایم‌تر بود. کریم‌ پورشیرازی هم یکی از سخنرانان آن روز بود. من همیشه به لحاظ تاریخی، خاطرات بسیار خوبی از دکتر فاطمی داشتم و او را همواره به عنوان یکی از خدمتگزاران تاریخی ایران در دوران نهضت ملی ایران ارزیابی می‌کردم و به همین دلیل نیز در شورای نامگذاری که بعد از پیروزی انقلاب در شهرداری تهران تشکیل شد، برای تقدیر از چنین شخصیت تاریخی‌، یکی از خیابان‌های اصلی شهر تهران و میدان واقع در آن به نام دکتر فاطمی نامگذاری شد. البته میدان فاطمی بعد از جابه‌جایی جهادسازندگی به نام میدان جهاد نامگذاری شد. این نشان می‌دهد که این اسم به خاطر این سبقه تاریخی در ذهنیت مردم ما و فرهنگ ما جا افتاده؛ به خاطر نگاه قدرشناسانه‌ای که به خدمات این شخصیت سیاسی و اجتماعی ما دارد.

ویژگی‌های برجسته سیاسی و اجتماعی دکتر فاطمی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

قبل از هر چیز می‌خواهم نگاهی به سرفصل‌های زندگی دکتر فاطمی داشته باشیم. گفته می‌شود که او در سال ١٢٩۶ در یک خانواده مذهبی در نایین به دنیا می‌آمد. وی فرزند سیدعلی‌محمد معروف به سیف العلما، از روحانیون به‌نام و شناخته‌شده نایین بود. ظاهرا پدرشان را در سنین کودکی از دست می‌دهد؛ بنابراین شرایط خاصی برای‌شان به وجود می‌آید. ولی مهم این است که از ١۵ سالگی دست به قلم بوده و این با سال‌های ١٣١١-١٣١٠ و دوران اختناق رضاشاه مصادف است؛ یعنی دوره ٢٠ ساله‌ای است که رضاشاه حاکم است و استبداد حاکم شده و فضای جامعه بسته شده است. اما دکتر فاطمی، در روزنامه‌ای در اصفهان، قلم می‌زند و با تندی و تیزی برخورد می‌کند و البته در مواردی هم سابقه بازداشت در آن دوران دارد. بعد از شهریور ١٣٢٠ که فضای سیاسی ایران نسبتا باز می‌شود، نشریه باختر امروز را در تهران منتشر می‌کند. نکته‌ای که در آن شرایط برای من جلب‌توجه کرد این بود که دکتر فاطمی، شعار «خدا، شاه، میهن» را که در آن زمان مطرح بود به شعار «خدا، ایران، آزادی» تبدیل کرد. این نگاه او نشان می‌دهد که چگونه با این نوع شگردهای روزنامه‌نگاری، شعارهای رایج آن روز را به سخره می‌گرفت.  فاطمی، از همان ایام، به دلیل داشتن روابط عمومی‌ بسیار قوی، سخنور بودن و اهل قلم بودن، ارتباطات اجتماعی قوی با تمام گروه‌های اجتماعی داشته است. بنابراین، طبیعی است که به وسیله ارتباط با تمام گروه‌های اجتماعی، بتواند گفتمان و خط فکری خویش را دنبال کند. تا اینکه در یک سفر همراه یک هیات فرهنگی و اجتماعی به فرانسه می‌رود و در آنجا تصمیم می‌گیرد که تحصیلات خود را ادامه بدهد. بنابراین بین سال‌های ١٣٢۴ تا ١٣٢٧ در فرانسه به ادامه تحصیل می‌پردازد و علاوه‌ بر اینکه در رشته علوم اجتماعی-اقتصادی دکترا گرفته، چند دیپلم نیز از جمله دیپلمی در زمینه خبرنگاری می‌گیرد. بنابراین در سال ١٣٢٧ که به ایران برمی‌گردد او نه تنها سوابق خانوادگی و خدمات گذشته‌اش را داشته بلکه تمام تجربیات اروپا به خصوص فرانسه را به لحاظ مبارزات اجتماعی و خبرنگاری و تخصصی که دارد به دست می‌آورد. به نظر می‌رسد که دکتر فاطمی نخستین خبرنگار قانونمند و علمی در ایران است و توانسته این نهاد خبرنگاری را در ایران پایه‌گذاری کند و نقش موثری در اطلاع‌رسانی و خبررسانی داشته باشد.

سابقه آشنایی فاطمی و مصدق به چه زمانی برمی‌گردد؟

یک سال بعد از بازگشت فاطمی به ایران، در یک فرصتی در منزل دکتر مصدق که یاران او در آن جا تحصن کرده بودند، پیشنهاد می‌کند که ما باید خود را از این شرایط همکاری غیرتشکیلاتی‌ خارج کنیم و جبهه واحدی را تشکیل بدهیم. این پیشنهاد نشان می‌دهد که دکتر فاطمی تحت تاثیر تجربیات خود در فرانسه و تجربه کار جمعی در آن جا قرار داشته است. بلافاصله دکتر مصدق و بقیه رهبران آن زمان این پیشنهاد را می‌پذیرند و بنابراین در ١٠ آبان ١٣٢٨ جبهه ملی ایران تاسیس می‌شود و همزمان نشریه باختر امروز، ارگان جبهه‌ملی ایران تلقی می‌شود. در پی تحولاتی که در سال‌های ٢٩ تا ٣٠ و در مجلس شانزدهم رخ می‌دهد از جمله تصویب لایحه ملی شدن نفت و به خاطر حضور او در پارلمان و در کنار بقیه رهبران ملی ایران؛ بعد از اینکه دکتر مصدق به نخست‌وزیری با آن شرایط خاص انتخاب می‌شود، در سی‌ام اردیبهشت‌ماه ١٣٣٠ که دولت تشکیل می‌شود، او را به عنوان معاونت پارلمانی و سخنگوی دولت خود انتخاب می‌کند و فاطمی نقش رسانه‌ای خود را از همان ابتدا در دولت ملی دکتر مصدق ایفا می‌کند.

یعنی آشنایی آن دو در همان تحصنی که طی آن قرار شد جبهه ملی را تشکیل بدهند، اتفاق افتاد؟

تصور نمی‌کنم. دکتر فاطمی در دوران رضاشاه قاعدتا در اصفهان بوده ولی از همان سال ١٣٢١ که به تهران می‌آید با تمام اقشار اجتماعی ارتباط داشته است. دکتر مصدق، هم در مجلس چهاردهم و هم در مجلس پانزدهم و شانزدهم حضور داشته و قاعدتا فاطمی، به عنوان یک خبرنگار که با همه ارتباط داشته، قطعا با دکتر مصدق نیز ارتباط داشته و این‌طور نیست که بعد از اینکه از سفر خارج می‌آید، یک دفعه در همان تحصن حضور داشته باشد. اسناد تاریخی نشان می‌دهند که فاطمی آشنایی اجتماعی گسترده‌ای داشت.

اخیرا در برخی تحلیل‌ها گفته می‌شود که فاطمی در دوره وزارت خود با انگلیسی‌ها در ارتباط بوده است. به نظر شما تا چه حد می‌توان به این ادعاها اعتماد کرد؟

اینکه گفته می‌شود به‌طور مثال، فاطمی مشکوک بوده یا با وزارت امور خارجه فلان کشور در ارتباط بوده، امری طبیعی است که در ارتباطات اجتماعی وجود دارد، یک وزیر با همه ارتباط دارد. مثل این است که به‌طور مثال، بگویند مهندس بازرگان و دکتر سحابی یا بنده که در دیپلماسی انقلاب بودیم، در سال ۵٧ با امریکا ارتباط داشته‌ایم، در حالی که این دیپلماسی انقلاب بود که این ارتباط‌ها را موجب شده است؛ باید دید هدف آنها از این ارتباط‌ها چه بوده است. اگر دنبال دیپلماسی بوده‌اند، طبیعی است یک‌سری اهداف راهبردی را دنبال می‌کردند. بنابراین، به نظر من ادعاهای بی‌مبنا و بی‌حاصلی است. وقتی شما زندگی دکتر فاطمی را بررسی می‌کنید، آنقدر برجسته و آنقدر خالص و روشن است که این برداشت‌هایی که برخی انجام می‌دهند، به نظر من، جایگاهی ندارد.

نخستین حادثه ترور فاطمی، چگونه و به چه دلیل اتفاق می‌افتد؟

بعد از چند ماه از بازگشت فاطمی، در تاریخ ٢۵ بهمن ١٣٣٠، حادثه مهمی در زندگی او رخ می‌دهد. در سالگرد کشته‌شدن محمد مسعود، دکتر فاطمی به دلیل احساس تعلقی که به محمد مسعود داشته، علاقه‌مند می‌شود که در مزار او سخنرانی کند. مزار او هم در همان قبرستان‌های شمال تهران در تجریش واقع شده بود. ضمن سخنرانی، آقای محمدمهدی عبدخدایی او را با هفت‌تیری که داشته، ترور می‌کند. دکتر فاطمی آن زمان، نماینده مجلس نیز بودند، عبدخدایی هم یک جوان ١۵ ساله عضو سازمان فداییان اسلام بوده است.

چه دلایلی سبب شد مصدق، فاطمی را به عنوان وزیر امور خارجه دولت خود منصوب کند؟

بعد از ٣٠ تیرماه ١٣٣١ و در مهرماه، با توجه به افشا شدن اسناد جاسوسی انگلیس در خانه سدان که اسنادش هم منتشر شده؛ دولت دکتر مصدق، شاید به تاکید و پیگیری دکتر فاطمی، تصمیم می‌گیرند که سفارت انگلیس را تعطیل کنند. آقای حسین نواب که در آن زمان وزیر امور خارجه بود با این تصمیم مخالفت می‌کند و استعفا می‌دهد و دکتر مصدق در همان مهر ١٣٣١، دکتر فاطمی را به سمت وزارت امور خارجه منصوب می‌کند. دکتر فاطمی نیز در ١٩ مهر همان سال سفارت انگلیس را تعطیل می‌کند و روابط دیپلماتیک را به حالت تعلیق درمی‌آورد. این یک ضربه سنگین است که به مناسبات ایران و انگلیس وارد می‌شود و از همین جا است که کینه‌ انگلیس‌ها نسبت به دکتر فاطمی، عمیق و عمیق‌تر می‌شود. بعد از آن نیز طی حوادث مرداد سال ٣٢ و در برنامه کودتای انگلیس، امریکا و دربار همه هماهنگ می‌شوند که دولت دکتر مصدق را ساقط بکنند. بعد از حکمی که شاه برای نخست‌وزیری فضل‌الله زاهدی صادر می‌کند، سرهنگ نصیری که فرمانده گارد ویژه سلطنتی بوده، مامور می‌شود که این ابلاغ را به نخست‌وزیر بدهد. شب قبل از آن فاطمی و چند نفر دیگر را در منزل بازداشت می‌کنند و به سعدآباد می‌برند، ولی چون شهربانی متوجه می‌شود و نصیری را بازداشت می‌کند؛ این کودتا در این مرحله خنثی می‌شود. بنابراین از ٢۵ مرداد تا ٢٨ مرداد که دکتر فاطمی آزاد است، همان‌طور که عرض کردم نخستین سخنرانی‌شان را در همان میدان بهارستان انجام می‌دهند که خود من نیز در سنین نوجوانی در آنجا حضور داشتم و این سه روز یک سه روز کاملا تاریخی است. سرمقاله‌های باختر امروز تیترهای بسیار تندی دارد که علیه دربار و استعمار انگلستان منتشر می‌کند: «این دربار شاهنشاهی روی دربار سیاه فاروق را سفید کرد» (باختر امروز، یکشنبه ٢۵ مرداد)، «خائنی که خواست وطن را به خاک و خون بکشد فرار کرد» (باختر امروز دوشنبه ٢۶ مرداد)، «شرکت سابق و روزنامه‌های محافظه‌کار لندن امروز عزادار بودند» (باختر امروز سه‌شنبه ٢٧ مرداد)

رابطه فاطمی با توده‌ای‌ها چگونه بود؟

علاوه ‌بر این اقدامات تند و رادیکال دکتر فاطمی و باختر امروز، حزب توده نیز با تمام قوای خودش در سطح شهر علیه کودتا و رژیم شاه فعالیت گسترده‌ای داشت. من در همان شرایط یادم است که مجسمه‌های شاه و رضاشاه را پایین آوردند. خلاصه یکی از شعارهایی که توده‌ای‌ها می‌دادند این بود: «ز جنبش توده‌ای، شاه فراری شده» و مردم مسلمان آن موقع و نیروهای ملی تمام احساس‌شان این بود که حزب توده برنده این تحول می‌شود. فضای بسیار ناامنی در شهر تهران به وجود آمده بود و بسیاری از روحانیون و کسانی که انگیزه‌های مذهبی داشتند، نگران بودند. البته من باید عرض کنم که قبل از این هم برخی از دوستان جبهه ملی مثل آیت‌الله کاشانی، بقایی و مکی هم در صف مخالفین دکتر مصدق قرار گرفته بودند. بنابراین این شکافی که در دولت دکتر مصدق و انحلال مجلس به وجود آمده بود؛ فضای بسیار ملتهبی را در شهر تهران به وجود آورده بود. در این شرایط که جامعه ما اصلا آمادگی یک چنین تحول رادیکال، نسنجیده و نامشخص با آینده‌ نامعلومی را نداشت؛ یک ابهام و بهت در افکار عمومی به وجود آمده بود، به‌طوری که در ٢٨ مرداد، همان مجموعه موفق می‌شوند کودتایی را به ثمر برسانند که توضیحاتش در منابع تاریخ آمده است. اما به‌طور مشخص دکتر فاطمی مجبور می‌شود در یکی از خانه‌های دوستان خود در همان شمال تهران خودش را مخفی کند. این دوران اختفا از ٢٨ مرداد تا ۶ اسفند ادامه داشت تا در یک شرایطی آنجا لو می‌رود و در هر حال ساواک و نیروهای نظامی او را دستگیر می‌کنند و این ١٨٨ روزی که دکتر فاطمی در مخفیگاه بوده مکاتباتی دارد. مجموع این مکاتبات، آن روحیات و خلقیات دکتر فاطمی را در آن شرایط کاملا مشخص می‌کند.

رخداد مهم دیگر، ‌این است که در شرایطی که دکتر فاطمی را برای بازپرسی جابه‌جا می‌کردند هماهنگ، عده‌ای از اوباش زمان به رهبری شعبان جعفری حضور پیدا می‌کنند و با چاقو به فاطمی حمله می‌کنند و ضربات سنگینی به او می‌زنند. این ضربات چاقو او را بی‌حال می‌کند تا جایی که مجبور می‌شوند او را به بیمارستان ببرند. در هر حال از همان اسفند ٣٢ تا مهر ٣٣ حدود بیش از یک سال در زندان است تا اینکه در ٧ مهر در سال ٣٣ دادگاهش برگزار می‌شود و او را به اعدام محکوم می‌کنند. البته همزمان دکتر شایگان و مهندس رضوی هم بودند که آنها حبس ابد و بعدا هم با حبس‌های کمتر محکوم می‌شوند که بعدا هم آزاد می‌شوند.

در ١٩ آبان که در هر حال به این مناسبت زندگی‌ او را مرور می‌کنیم، او را در حالی که مریض هست کشان کشان به سمت اعدام می‌برند و او آخرین جملاتی که بر زبان می‌آورد که در مجموعه تاریخ آمده، با بسم‌الله الرحمن الرحیم شروع می‌کند؛ شعار پاینده ایران، زنده باد دکتر مصدق، با چند گلوله‌ای که نصیری و چند نفر دیگر به وی زدند او را از پای درمی‌آورند و در کنار شهدای ٣٠ تیر در ابن‌بابویه او را دفن می‌کنند.

چرا در بین اطرافیان مصدق، فقط فاطمی اعدام شد؟

دکتر فاطمی در سال ١٢٩۶ به دنیا آمده و در سال ١٣٣٣به شهادت می‌رسد و فقط ٣٧ سال عمر می‌کند اما حجم گسترده فعالیت او در زمینه خبرنگاری، اطلاع‌رسانی، اجتماعی و ایجاد تاثیرات عمیق در نهضت ملی ایران هم در تشکیل جبهه ملی و هم در ملی شدن صنعت نفت بی‌نظیر است. دکتر مصدق پس از مرگ دکتر فاطمی می‌نویسد: «اگر ملی شدن نفت خدمت بزرگی است از آن کسی که اول این پیشنهاد را نمود باید سپاسگزاری کرد و آن شخص شهید راه وطن دکتر حسین فاطمی است. در تمام مدت همکاری با این جانب ترک اولی هم از آن بزرگوار دیده نشد.» نقش جوانی که توانسته این تاثیرات عمیق و گسترده رسانه‌ای، فرهنگی و سیاسی بگذارد و با استعمار انگلستان برخورد جدی‌ای انجام بدهد بسیار قابل‌توجه است. ما باید ببینیم که چگونه نسل‌هایی در جامعه ما این ظرفیت و توان را داشته‌اند که با کمال صداقت و شجاعت و پایداری و ایستادگی تا آخرین لحظه عمرشان ایستاده و در راستای آرمان‌های ملت ایران کمترین تردیدی به خود راه نداده و جان خود را نیز در آن راه فدا کنند. اما خود دکتر فاطمی پس از صدور حکم اعدامش چنین می‌نویسد: « ما از نهضتی به پیشوایی دکتر مصدق حمایت کردیم که هیچ قصد و غرضی جز عزت و استقلال مملکت نداشت. من برای آن کشته می‌شوم که نخستین اقدامم در وزارت بستن سفارت و قطع رابطه با انگلستان بود. هیچ مایوس نیستم، از هر قطره خون من هزاران نهال می‌روید و با تایید خداوند قهار انتقام این ملت ستم دیده را از استعمار ناپاک می‌گیرد.» اما درباره سوال شما باید بگویم اتفاقا اعدام دکتر فاطمی، ظاهرا به دستور چرچیل انجام شده است او طی نامه محرمانه‌ای در ٣٠ سپتامبر ١٩۵٣ از شاه می‌خواهد حال که مصدق در کودتا کشته نشده است از اعدام او صرفنظر کند اما درباره دکتر فاطمی چنین می‌نویسد: «برای فاطمی بهترین جواب اعدام است تا زمانی که این افراد زنده هستند امکان ضد کودتا وجود دارد.»  کرومیت روزولت نیز پس از کودتا با شاه دیدار می‌کند و پس از تشریفات به شاه می‌گوید: «میل دارم بدانم در مورد مصدق و دیگرانی که علیه شما توطئه کردند، چه فکری کرده‌اید؟ شاه می‌گوید: «در این مورد زیاد فکر کردم مصدق محاکمه و به سه سال حبس محکوم می‌شودولی یک استثنا وجود دارد و آن فاطمی است. او هنوز دستگیر نشده است فاطمی بیش از همه ناسزاگویی کرد او پس از دستگیری اعدام خواهد شد.» فاطمی، به لحاظ اندیشه اجتماعی، نگاهی ضداستعماری و ضداستبدادی داشته و به دنبال آزادی و عدالت بوده؛ بنابراین او در راستای گفتمانی عمل می‌کند که ملت ما از انقلاب مشروطه آغاز کرده و بعد در نهضت ملی و انقلاب اسلامی ادامه یافته است.

چرا انسان فرهیخته‌ای مثل فاطمی با چنین ظرفیت و هوشمندی و توانایی‌ای که اتفاقا توانسته چنین نقش اجتماعی را ایفا بکند، نتوانست در رسیدن به آرمان‌های خود موفق شود؟

اتفاقا سوال خوبی است. زندگی فاطمی درس‌ها و عبرت‌های زیادی را در بر دارد. از صداقت، شجاعت و ایستادگی فاطمی باید نسل امروز ما و آیندگان درس بگیرند و این را به عنوان ارزش‌های اجتماعی جامعه ما ارزیابی کنند که بتوانند برای امروز و آینده کشور ما ایجاد امید بکنند. اما عبرت‌هایی که ما باید بگیریم این است که در وهله اول ببینیم آیا اقداماتی که دکتر فاطمی در این سال‌ها کرده، به لحاظ سیاسی واقع‌بینانه بوده است یا خیر و آن چیزی که ما امروز به‌عنوان افراط و تفریط مطرح می‌کنیم، ‌آیا دکتر فاطمی گرفتار آن شده است یا نه. آیا شعارهایی که در دهه ٢٠ و در دوران نهضت ملی ایران می‌داده، بدون اینکه جامعه ما متحول شده باشد درست بوده است؟ آیا جامعه ما به لحاظ فرهنگی ظرفیت پذیرش یک چنین تحول سریع و ناگهانی را داشته که بتواند استعمار پیر انگلستان را از ریشه بکند و استبداد ٢۵٠٠ ساله دربار را دفعتا ریشه‌کن کند!؟

ببینید! ‌ما در بعضی از تعالیم دینی خودمان به خصوص در کلام نهج‌البلاغه کلمات قصاری داریم که خیلی آموزنده هستند؛ از جمله در نهج‌البلاغه این عبارت را داریم: «الیمین و الیسار مضله والطریقُ الوُسطی هی الجادهُ». ببینید! حضرت علی(ع) به‌عنوان امام و الگو و معیاری برای سالم‌زیستن و سالم فکر کردن و موثر عمل کردن نیز می‌فرمایند که چپ‌روی و راست‌روی ادامه‌اش گمراهی است. اما این طریق الوسطی و این راه اعتدال هست که راه نجات و صلاح و موفقیت در آن است. این کلام علی(ع) به لحاظ تجربه تاریخی نشان داده که می‌تواند دستاورد مهمی باشد. یا تجربه تاریخی شخصیت‌های دیگری را در تاریخ ١٠٠ ساله خودمان می‌بینیم. به‌طور مثال، مهندس بازرگان، می‌بینیم که او نیز استاد دانشگاه است، هفت سال در فرانسه تحصیل می‌کند و با فرهنگ فرانسه و اروپا آشنا می‌شود ولی از همان شهریور ٢٠ که در کنار طالقانی و دکتر سحابی کار را شروع می‌کنند، این آیه قرآن را سرلوحه فعالیت خودشان قرار می‌دهند: «ان‌الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم»- خدا وضع و حال هیچ قومی را عوض نخواهد کرد مگر آنکه انسان‌ها خودشان وضع و حال خودشان را تغییر دهند. مگر می‌شود تا شرایط فرهنگی- اجتماعی جامعه‌ای عوض نشود، ‌ساختارهای سیاسی‌اش عوض بشود. به همین علت است که بازرگان و یاران ایشان در طول دهه ٢٠ و ٣٠ با وجود جو سیاسی‌ای که حزب توده ایجاد کرده بود، هیچ‌وقت دنبال کار سیاسی نرفتند و اولویت را به کارهای فرهنگی و اجتماعی دادند. البته در دهه سی در زمان دکتر مصدق به اجبار به دستور دکتر مصدق آمدند و همکاری کردند و بعد در نهضت مقاومت ملی نیز عملا آمدند برای اینکه از این دستاوردهای نهضت مقاومت ملی ایران پاسداری بکنند. اما نخستین گامی که برداشتند تحت شرایط خاصی بود؛ پس از دو دهه کار فرهنگی و اجتماعی انجام داده بودند نهضت آزادی را تشکیل دادند. ببینید! این بزرگواران تا آخر عمرشان فعالیت فرهنگی و اجتماعی را همیشه به عنوان نخستین اولویت تلقی کردند، حتی در دوران زندان‌شان که در هر حال ١۶ اثر کلیدی‌ فرهنگی‌ مهندس بازرگان، در دوران زندان آفریده و تولید شده است. می‌بینید بعد از انقلاب نیز تا زمانی که در قید حیات بودند همیشه اولویت‌شان با کارهای فرهنگی و اجتماعی بود. حتی زمانی هم که در قدرت نبودند، باز تقابل نکردند. ایستادند، تسلیم نشدند و گفتمان‌شان را حفظ کردند اما هیچگاه آن رسالت آگاهی‌بخشی خودشان را برای ایجاد تحول در زیرساخت‌های فرهنگی و اجتماعی از اولویت خارج نکردند و در خارج از قدرت نیز همین را ادامه دادند.

*منبع: بخشی از متن مصاحبه محمد توسلی با روزنامه اعتماد- 19 آبان 1395 ( عاطفه شمس ) 

 

 

Thursday, November 7, 2024

اعتراض به فشارهای امنیتی اخیر علیه نهضت آزادی ایران

 

بسمه‌تعالی

اعتراض به فشارهای امنیتی اخیر علیه نهضت آزادی ایران

و سایر نهادهای قانونی

 در ماه‌های اخیر، مجموعه‌ای از اقدامات محدودکننده و فشارهای امنیتی از سوی وزارت اطلاعات علیه برخی اعضای نهضت آزادی ایران اعمال شده است که به نظر می‌رسد هدفی جز جلوگیری از فعالیت‌های مسالمت‌آمیز و در چارچوب قانون اساسی این حزب ملی و اسلامی ندارد. این اقدامات شامل بازداشت، تهدید، تشکیل پرونده‌های قضایی، ممانعت از برگزاری جلسات و صدور احکام قضایی بوده و در شهرهای مختلف از جمله شیراز و مشهد و کرج رخ داده است .یادآور می شودکه در همین دوره نیز تهدید‌های مشابهی نیز به وسیله گروه‌های تندرو علیه فعالیت‌های مشروع سایر نهادهای قانونی مانند مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم صورت گرفته است.

در تازه‌ترین مورد، برگزاری سخنرانی دکتر علی‌اصغر غروی «درباره تحلیل تاریخی شرایط لبنان» عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران که قرار بود در منزل یکی از اعضای نهضت در مشهد برگزار شود، با دخالت عوامل امنیتی لغو شد. همچنین، پرونده‌ای با اتهامات واهی علیه آقای مهران ارژنگ، از اعضای برجسته نهضت آزادی ایران، در دادسرای انقلاب مشهد تشکیل شده است.

اتهاماتی مانند براندازی نرم و عضویت در جمعیت‌های غیرقانونی که صرفا بر اساس فعالیت‌های عادی و قانونی ایشان مطرح شده‌اند، مصداقی از تلاش برای تحت فشار قرار دادن اعضای حزب به دلیل پایبندی بر اصول و آرمان‌های تاریخی ملت ایران نظیر آزادی، حاکمیت ملت، حاکمیت قانون و عدالت اجتماعی است.

نهضت آزادی ایران بر این باور است که چنین اقداماتی که در تعارض با اصول مصرح قانون اساسی و حقوق شهروندی مردم ایران است، نباید علیه فعالیت های مشروع احزاب اعمال گردد.

 نهضت آزادی ایران طی بیش از شش دهه فعالیت سیاسی مسالمت‌آمیز و قانونی، همواره بر ضرورت رعایت حقوق و آزادی‌های شهروندی تأکید داشته و در این مسیر همواره تلاش کرده است.

از این رو، اعلام می‌دارد که محدودیت‌های اعمال‌شده از سوی نهادهای امنیتی، نه تنها مغایر با قانون اساسی است، بلکه با بستن راه‌های قانونی برای مشارکت سیاسی، خطر تقویت جریان‌های افراطی و رادیکال را به همراه خواهد داشت. تجربه تاریخی کشور ما نشان داده است که سرکوب فعالیت‌های قانونی و مسالمت‌آمیز، نتیجه‌ای جز گسترش رادیکالیزم، تقویت تمایلات براندازانه و بی‌ثباتی سیاسی و اجتماعی نداشته است.

نهضت آزادی ایران ضمن اعتراض شدید به این اقدامات غیرقانونی، از مسئولان دستگاه قضایی و دولت چهاردهم و سایر نهادهای ذی‌ربط می‌خواهد که در چارچوب حقوق مندرج در فصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، حقوق شهروندی و سیاسی تمامی ایرانیان را محترم شمارند و از نقض حقوق مشروع افراد و احزاب جلوگیری کنند.

نهضت آزادی ایران یاداور می شود که در شرایط خطیر کنونی که بیش از پیش نیاز به تحقق وعده رئیس جمهوری درباره وفاق ملی دارد، اینگونه تهدیدات غیر قانونی از یکسو به فرایند وفاق ملی و حل مسالمت آمیز مسائل و بحران های کشور و از سوی دیگر  به توسعه سیاسی و امنیت ملی آسیب‌های جدی وارد می‌کند و از این رو انتظار دارد که نه تنها ریاست جمهوری بلکه سایر نهادهای حکومتی نیز با همکاری و حمایت از این شعار، تحقق حقوق و آزادی های اساسی مردم ایران را میسر سازند.

نهضت آزادی ایران بار دیگر تأکید می‌کند که به‌رغم تمام فشارها، همچنان بر راهبرد مسالمت‌آمیز خود در مسیر تحقق آزادی، دموکراسی و توسعه پایدار و متوازن پایبند است و همچنان صبورانه مطالبات قانونی مردم ایران را پیگیری خواهد کرد.

نهضت آزادی ایران

17 آبان ۱۴۰۳

 

Saturday, November 2, 2024

هشدار نسبت به پیامدهای خطیر جنگ

 

بسمه تعالی

هشدار

نسبت به پیامدهای خطیر جنگ

 

با توجه به پیامدهای حمله حماس در 7 اکتبر 2023، با نگاهی گذرا به رویدادهای تلخ یک سال گذشته و جنگ فاجعه‌باری که در غزه آغاز شد و آتش آن به لبنان نیز سرایت کرد، یادآور می‌شود که عامل اصلی تداوم جنگ و عدم پذیرش آتش‌بس، دولت اشغالگر اسراییل بوده است. در گذشته نیز، بنا بر اقرار برخی مقامات پیشین کاخ سفید مانند کارتر، برنامه راهبردی زمامداران اسرائیل و ماهیت ایدئولوژی ناظر بر استقرار حکومت آپارتاید نژادی اسرائیل مانع اصلی در برابر «سیاست دو دولتی» و تأسیس «دولت مستقل فلسطینی» بوده است.

حمله اسرائیل به کنسول‌گری ایران در دمشق و متعاقب آن، حمله موشکی ایران به اسراییل، حکایت از ورود این نبرد به مرحله جدیدی داشت و نشان داد که اراده‌ای سیاسی در کار است که می‌خواهد به هر نحو ممکن ابعاد جنگ را گسترش دهد و ایران را به تقابل بازگشت‌ناپذیر نظامی وادار سازد تا از این طریق پای آمریکا هم به عرصه منازعه مستقیم نظامی با ایران کشیده شود. این طرح با ترور اسماعیل هنیه در تهران و سپس ترور سران حزب‌الله لبنان و حماس و حمله مجدد موشکی ایران و پاسخ متقابل موشکی اسرائیل ادامه یافت. درآخرین مرحله، با انگیزش توأمان برخی دولت‌های حاشیه خلیج فارس و اتحادیه اروپا ناشی از بحران اقتصادی جنگ اوکراین، با تکرار گستاخانه ادعاهای موهوم درباره سه جزیره ایرانی و به چالش‌کشاندن تمامیت ارضی ایران، امکان سوق دادن ایران به اقدامات نظامی متقابل بیش از پیش فراهم می‌شود.

 نتانیاهو با فرصت‌طلبی از انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا به خوبی می‌داند که هر اقدام سخت نظامی ایران علیه اسراییل، واکنش ناگزیر دولت بایدن علیه ایران را در پی خواهد داشت و در نهایت، این رویارویی به سود جمهوری‌خواهان تمام خواهد شد. از این رو، حاکمان اسراییل با تلاش برای تحمیل جنگ به دولت ایران، قصد داشتنه‌اند که با یک تیر، دو هدف را نشانه بگیرند: هم تضعیف ایران و هم شکست دموکرات‌ها در انتخابات پیش‌ِ روی آمریکا.

نهضت آزادی ایران یادآوری می‌کند که حکومت اشغالگر و جنایتکار اسرائیل که بدون توجه به حاکمیت مردم و اراده ملی ساکنان تاریخی این سرزمین و صرفاً از طریق پشتیبانی نظامی و سیاسی همه‌جانبه قدرت‌های سلطه‌گر غرب و شرق در تراز «قدرت عریان» پدید آمده است، در راستای گریز از بحران بقا، چاره‌ای جز توسل به سیاست «جنگ دائم» ندارد. در شرایطی که دولت اسرائیل، متأثر از هشت دهه سابقه اشغال‌گری، تروریسم دولتی، نسل‌کشی و جنایت علیه بشریت، مشروعیت اخلاقی خود را در افکار عمومی مردم جهان از دست داده، موجبات به راه افتادن امواج اعتراضیِ جنبش‌های حقوق بشری و ضدجنگ، به‌ویژه در آمریکا، اروپا و خود اسراییل را رقم زده است، جنگ موثرترین سازوکار و دامی است که می‌تواند عنوان بی‌معنی «دولت یهودی اسرائیل» را جا بیندازد و بحران آپارتاید اسرائیل را مهار کند.

نهضت آزادی ایران یادآوری می‌کند که بحران بلندمدتی که اسرائیل در طول نزدیک به هشت دهه گذشته ایجاد کرده است، باعث وارد شدن زیان‌های سنگینی به زیرساخت‌های انسانی، سیاسی و اقتصادی خاورمیانه بوده و زمینه توسعه‌نایافتگی و نابرابری در کل منطقه را فراهم کرده است. این بحران راه‌حل کوتاه‌مدت ندارد و حل آن باید بر اساس برنامه‌ریزی، درایت و همکاری‌های موثر و هماهنگ میان دولت‌های منطقه و به دور از هرگونه هیجان و شتاب‌زدگی صورت پذیرد.

نهضت آزادی ایران، ضمن هشدار نسبت به پیامدهای سنگین و جبران‌ناپذیر وقوع جنگ میان ایران و آمریکا یا اسراییل، حاکمیت ایران را که در طول یک سال گذشته کمابیش در قبال تحریک زمامداران تل‌آویو با هوشمندی و تدبیر برخورد کرده است، به ادامه مسیر عقلانیت و پرهیز از ورود به عرصه‌ای که زمین بازی و دل‌خواه اسرائیل است فرا می‌خواند و در همین راستا، یادآوری می‌کند که پذیرش مسئولانه راهبرد وفاق ملی در ایران می‌تواند به نحوی جدی، ظرفیت ابتکار عمل اسرائیل و حامیان آن را سست کند و به پذیرش صلح، وادار سازد.

نهضت آزادی ایران همچنین اکیداً توصیه می‌کند که هرگونه اظهار نظر رسمی درباره جنگ یا صلح تنها و تنها از سوی یک مرجع، مانند شورای عالی امنیت ملی، اعلام شود و از ورود اشخاص و نهادهای دیگر از جمله فرماندهان یا سخنگویان نیروی نظامی، امامان جمعه، رسانه‌های دولتی و ... به این عرصه شدیداً جلوگیری شود.

نهضت آزادی ایران

12 آبان 1403

Thursday, October 31, 2024

نگرانی نسیت به تعرض علیه مجمع محققین و مدرسین قم

 

بسمه تعالی

نگرانی نسیت به تعرض علیه

 مجمع محققین و مدرسین قم

متعاقب صدور بیانیه مشفقانه مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم در محکومیت ترور شهید یحیی سنوار و دعوت به صلح پایدار از طریق تشکیل دو دولت مستقل و بازگشت اسراییل به مرزهای 1967، دهها نفر از افراد سازمان‌یافته‌ای در مقابل دفتر مجمع تجمع کردند و شعارهای تند، اهانت‌آمیز علیه اعضا و فعالیت این تشکل فرهنگی و سیاسی سر دادند. متاسفانه نه تنها نهادهای انتظامی و  امنیتی در این خصوص مداخله‌ای در راستای برقراری نظم و قانون و رعایت حقوق اساسی و حفظ حرمت شهروندان نداشتند، بلکه این حملات در فضای رسانه‌های وابسته به جریانهای افراطی، همچنان ادامه یافته و از سوی رییس قوه قضاییه نیز تکرار شده است.

نهضت آزادی ایران اعلام می‌دارد که تعبیر «بازگشت اسراییل به مرزهای 1967» که بارها از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران و حتی از سوی سران حماس مانند اسماعیل هنیه و خالد مشعل نیز تکرار شده است، معنایی جز پذیرش طرح «دو دولتی» و تلاش برای تشکیل «دولت مستقل فلسطین» ندارد.

نهضت آزادی ایران ضمن حمایت از مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم که در طول سال‌ها فعالیت قانونی و اصلاحگرایانه، پایبندی خود را به تحقق حقوق اساسی، آزادی و حاکمیت ملت، حقوق بشر و منافع ملی ایران نشان داده‌ است، نسبت به فضاسازی امنیتی علیه این نهاد به شدت نگران و معترض است و این روند را جز در راستای تضعیف جامعه مدنی و امنیت اجتماعی، افزایش شکاف‌ دولت - ملت و ممانعت از دستیابی به صلح پایدار در خاورمیانه ارزیابی نمی‌کند. از این رو، امیدوار است در شرایطی که دولت چهاردهم‌ با شعار راهبردی «وفاق ملی» توانست اعتماد بخشی از جامعه را جلب کند، مواضع و اقدامات گروه  افراطی با تشدید فضای امنیتی و ایجاد تضییقات ناراوا علیه نهادهای جامعه مدنی، نتواند ابتکار عمل را در دست گیرد و همچنان، زمینه‌های تشدید ناامیدی اجتماعی و خشونت را گسترش دهد.

نهضت آزادی ایران

10 آبان 1403

Friday, October 18, 2024

سخنرانی محمد توسلی - یادبود مهندس علی اکبر طاهری

 

سخنرانی محمد توسلی به مناسبت یادبود شادروان مهندس علی اکبر طاهری قزوینی

سالن مجتمع آموزشی نیکوکاری رعد - پنجشنبه 26 مهر 1403

تِلکَ أُمَّةٌ قَد خَلَت لَهَا مَا کَسَبَت وَلَکُم مَّا کَسَبتُم وَلاَ تُسأَلُونَ عَمَّا کَانُوا یَعمَلُونَ[1]

شادروان مهندس علی‌اکبر طاهری قزوینی (1311-1403) با اعمال خود محشور است و ما هم با اعمال خود محشور خواهیم بود. ضمن سپاسگزاری از خانواده محترم مرحوم مهندس طاهری برای برگزاری این برنامه یادبود، طبق این آموزه قرآنی مخاطب این برنامه در درجه اول خود ما هستیم که از تجربیات زندگی پربار آن درگذشته در زندگی خودمان بهره بگیریم.

تجربیات بیش از 6 دهه زندگی پربار شادروان مهندس علی‌اکبرطاهری در عرصه های مختلف حرفه ای، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و همچنین خصوصیات اخلاقی، ایمانی و منش او به ویژه در باره پژوهش‌های ارزشمند قرآنی که در اثر ماندگار «قرآن مبین» او تبلور دارد؛ در این برنامه توسط سخنرانان ارایه می شود. آنچه قرار است بنده در این فرصت تصدیع دهم تجربیات او در دوران دانشجویی، مشارکت در نهادهای مدنی انجمن اسلامی دانشجویان، انجمن اسلامی مهندسین و خدمات او در مدیریت شرکت کارآموز است که به اختصار به آنها اشاره می کنم.

دوران دانشجویی 

مهندس طاهری ورودی سال 1332 دانشکده فنی دانشگاه تهران در رشته مهندسی معدن هستند. چهار سال دوران تحصیل او تا سال 1336 هم به لحاظ فضای سیاسی و هم از نظر شکل‌گیری شخصیت فرهنگی و اجتماعی او بسیار قابل توجه است. در سال 32 پس از کودتای 28 مرداد فضای جامعه و به ویژه دانشگاه تهران کاملا متفاوت است. در 16 آذر برای استقبال از ریچارد نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا که نقش اصلی را در این کودتا داشت؛ قربانی کردن و شهادت سه تن از دانشجویان به این مناسبت برنامه ریزی می شود.  مهندس طاهری شاهد این رخداد بود و تفصیل آن را شهید دکتر مصطفی چمران در سال 41 به این مناسبت قلمی کردند که به دفعات منتشر شده است.

به لحاظ سیاسی با بسته شدن فضای سیاسی نهضت مقاومت ملی با حضور شخصیت هایی چون آیت الله سید رضا زنجانی، مهندس بازرگان، آیت الله طالقانی، دکتر سحابی و جمعی از نیروهای ملی و اعضای قدیمی انجمن اسلامی دانشجویان چون مهندس سحابی، دکتر یزدی، شهید چمران، رحیم عطایی تاسیس می شود. مهندس طاهری نیز در این دوران با نهضت مقاومت ملی و در تهیه نشریه «راه مصدق» همکاری داشتند.

اما مهم‌ترین تجربه آموزنده این دوران، ازجمله برای مهندس طاهری،  حضور در جلسات تفسیر قرآن آیت الله طالقانی در مسجد هدایت و برنامه سخنرانی‌های مهندس بازرگان و سایر برنامه های آموزشی این دوران است که زمینه شکل‌گیری شخصیت فرهنگی و اجتماعی به ویژه در عرصه اخلاقی، ایمانی و تقویت روحیه کار جمعی این دانشجویان را فراهم می‌کند،  بطوری که آنان در طول عمر طولانی خود بیش از 6 دهه در شرایط مختلف بدون انحراف ایستادگی کرده‌اند و متناسب با شرایط به وظایف ایمانی و اجتماعی خود عمل کرده‌اند.  

خدمات مهندسی   

بطور اختصار، مهندس طاهری پس از فارغ التحصیلی در رشته معدن از دنشکده فنی دانشگاه تهران و گذراندن یک دوره کوتاه تخصصی در بلژیک عمدتا در اداره کل معادن ایران اشتغال داشتند و پس از انقلاب در دولت موقت مسیولیت مدیریت آن اداره را بر عهده گرفتند، اما به خاطر رعایت اخلاق مدیریتی و مواضع سیاسی در مراحل بعدی برکنار شدند که تفصیل این دوره را در بخش های دیگر برنامه ملاحظه خواهید کرد.

انجمن اسلامی مهندسین

در سال 1336 که انجمن اسلامی مهندسین تاسیس می شود بطور طبیعی مهندس طاهری نیز با پذیرش عضویت و همکاری در این انجمن در طول بیش از شش دهه گذشته همیشه یکی از اعضای فعال و عضو شورای مرکزی انجمن بودند و متناسب با فرصت در برنامه های انجمن از جمله در مدیریت و سخنرانی ها حضور و مشارکت داشتند. این حضور باتوجه به تمرکز ایشان در مطالعات قرآنی در این گونه برنامه ها برجسته‌تر بوده بطوری که به رغم محدودیت های جسمی در سال‌های اخیر نیز در جلسات قرآن سه شنبه‌های این انجمن مشارکت و اظهار نظر کارشناسی داشتند.

شرکت کارآموز

در این فرصت کوتاه مایلم این بخش از خدمات مهندس طاهری را با جزئیات بیشتری ارایه کنم.

بطور خلاصه شرکت کارآموز اولین اقدام اجتماعی انجمن اسلامی مهندسین است که در سال 1337 با پیشنهاد آقای مهندس احمد رئیس روحانی در پاسخ به یک نیاز راهبردی جامعه و پرکردن خلاء بین کارگران ساده و مهندسین استقبال و به تدریج شکل می‌گیرد. اهداف شرکت کارآموز علاوه‌بر آموزش‌های فنی و حرفه‌ای تقویت اخلاق و ایمانی هنرجویان بود.

هیأت  موسس شرکت کارآموز از اعضای انجمن اسلامی مهندسین شخصیت‌هایی چون مهندس بازرگان، مهندس عبدالحسین ابراهیمی، مهندس معین فر، مهندس سالور و مهندس احمد رئیس روحانی بودند. هیات امنای شرکت کارآموز نیز علاوه بر اعضای انجمن شخصیت‌های خیری چون آقایان مصطفی عالی نسب، عباس جابر انصاری، احمد علی بابایی، حسین کاشانی فرید، هوشنگ مصلحی، جعفر آقایی خرازی بودند.  شرکت کارآموز در سال 1341 به ثبت رسید و در سال 1345 مجوز هنرستان کارآموز نارمک که در زمینی به مساحت 3 هزار متر مربع احداث شده بود، دریافت و خدمات آموزشی خود را آغاز کرد. در همین راستا هنرستان «پیام امید» در جاده قدیم کرج در سال 1351 به بهره برداری رسید که زمین آن با مساحت 40 هزار متر مربع در سال 1348 توسط یکی از خیرین مرحوم عباس جابر انصاری به شرکت کارآموز اهدا شده بود.

در سال 1353 که دولت وقت تصمیم به دولتی کردن مدارس گرفت هر دو هنرستان کارآموز در اختیار وزارت آموزش و پرورش قرار گرفت. اما مدیریت کارآموز به عنوان موجر همچنان برنامه های آموزشی هنرستان‌ها را دنبال می‌کرد.   

در سال 1375 وزارت آموزش و پرورش ضمن مذاکره و توافق با شرکت کارآموز قطعه زمینی به مساحت 1320 متر مربع در منطقه سردار جنگل در شمال بزرگراه همت و مبلغی وجه نقد در اختیار شرکت کارآموز قرار داد و در سال1379 تکمیل و به بهره‌برداری رسید. البته در مورد هنرستان نارمک شرایط متفاوت انجام شد. در سال 1387 هنرستان، در اختیار شرکت کارآموز قرارگرفت و پس از تجدید بنا در سال 1393 بخشی از آن مورد بهره برداری قرار گرفته است و ساختمان آن در دست تکمیل است. 

مدیریت شرکت کارآموز

مهندس علی اکبر طاهری علاوه بر همکاری در مدیریت شرکت کارآموز یکی از مدیران عامل شرکت کارآموز بودند که در دو نوبت سال‌های 1362 تا 1371 و سال‌های 1374 تا 1381 جمعا به مدت 16 سال، طولانی‌ترین دوره  این مسئولیت را برعهده داشتند. در این دوره است که هنرستان سردار جنگل (همت) طراحی و اجرا شده و در سال 1379 به بهره‌برداری می رسد و در سال 1381 اولین دوره هنرجویان فارغ التصیل می شوند و تا 1401، در مجموع رشته ها، 1664 هنرجو با کیفیت بالا فارغ التحصیل داشته است . در سال‌های گذشته برنامه های ویژه انجمن اسلامی مهندسین چون برگزاری نماز عید فطر در سالن اجتماعات این هنرستان برگزار می شد.

 بدون تردید خدمات مهندس طاهری با همکاری هیات مدیره، شامل آقایان مهندس معین فر، مهندس کتیرایی ، مهندس صباغیان و حاج آقا مصلحی، خدمات مهندس طاهری در جایگاه مدیریت عامل کارآموز در مدیریت احداث و تجهیز ساختمان هنرستان همت و ایجاد کارگاه ها و لوازم رشته های مختلف هنرستان و بهره برداری از آنها که تا کنون نقش موثری در آموزش فنی و حرفه‌ای و تربیت هنرجویان داشته، قابل تقدیر می‌باشد.

روحشان شاد       

 



[1] انان امتى بودند كه دورانشان سپرى شد؛ انان [نتيجه]دستاورد خويش را دارند و شما نيز[نتيجه] دستاورد خويش را خواهيد داشت و مسئول اعمال انان نخواهيد بود. (بقره/134)

Monday, September 30, 2024

محکومیت حمله تروریستی اسرائیل در بیروت

 

محکومیت حمله  تروریستی اسرائیل در بیروت

حمله تروریستی دولت اشغالگر اسرائیل در روز جمعه 6 مهر 1403 با فروریختن 85 بمب سنگرشکن یک تنی به ساختمان فرماندهی حزب الله، که در منطقه متراکم ضاحیه بیروت قرار داشت، موجب تلفات سنگین انسانی ساکنان ساختمان‌ها و هدف اصلی ترور سید حسن نصرالله و همچنین جمعی از فرماندهان عالیرتبه و سردار نیلفروشان یک نظامی ارشد ایرانی که در جلسه  حضور داشتند، گردید.

قابل توجه است که بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر دولت غاصب اسرائیل، که سابقه نسل‌کشی مردم فلسطین در غزه را در کارنامه خود دارد، روز جمعه اندکی قبل از شروع سخنرانی شرم‌آور خود در سازمان ملل متحد، که موجب ترک اعتراضی اکثریت نمایندگان شد، مجوز این حمله را صادر کرده بود.

نهضت آزادی ایران تجاوز تروریستی دولتی رژیم اشغالگر اسرائیل به بیروت را که موجب جان باختن و مجروح شدن جمع زیادی از مردم لبنان و نیروهای مقاومت شده است محکوم دانسته، مراتب همدردی و تسلیت خود را به ملت و دولت لبنان و خانواده‌های قربانیان این حادثه ابراز می‌دارد و برای آنان به ویژه مجروحان و آسیب دیدگان سلامت و شکیبایی مسالت دارد.

نهضت آزادی ایران انتظار دارد که حاکمیت جمهوری اسلامی ایران با توجه به پیامدها و تجربیات سیاست‌های چهاردهه گذشته خود در عرصه بین‌المللی و در منطقه، به ویژه با توجه به مواضع صلح طلبانه و واقع بینانه رئیس جمهور آقای دکتر پزشکیان در سخنرانی ایشان در جلسه مجمع عمومی سازمان ملل متحد ، اقدامات لازم برای اصلاح سیاست‌های گذشته و توقف جنگ و برقراری صلح در سطح منطقه در راستای منافع ملی انجام دهد. 

نهضت آزادی ایران

9 مهر 1403