Thursday, July 27, 2017

«شهرداری شیشه‌ای» باید شهردار سالم داشته باشد

گفت‌وگو با محمد توسلی :
« شهرداری شیشه‌ای» باید شهردار سالم داشته باشد
زیتون- حدود یک هفته دیگر تا پایان ماراتن انتخاب شهردار تهران در شورای شهر پنجم باقی مانده است. در جلسه اخیر شورا هفت نفر از میان ۲۴ نامزد ابتدایی، به عنوان کاندیداهای اصلی به دست گرفتن این پست انتخاب شدند؛ محمدعلی نجفی با ۲۱ رای، حسین مرعشی با ۲۰ رای، الهه کولایی با ۱۶ رای، محمدعلی افشانی با ۱۴ رای، حبیب‌الله بیطرف با ۱۲ رای، محمد شریعتمداری با ۱۱ رای و محسن مهرعلیزاده با ۹ رای؛ فهرستی که هم اعضای موجود و هم نام‌های غایبش، با انتقادهایی روبه رو شد.
ارائه نشدن برنامه کاری کاندیداها پیش از قرار گرفتن در لیست، قرار گرفتن نام برخی مانند محمد ستاری‌فر در لیست ابتدایی، گنجاندن نام برخی که هیچ سابقه کاری برای مدیریت شهری ندارند از انتقادهای مطرح دراین زمینه بود. محمد ستاری‌فر رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی دولت محمد خاتمی پس از اعلام نام این ۷ نامزد و مشخص شدن باخت خود در رقابت، اعضای شورا را برای قرار دادن نامش در لیست ۲۴ نفره به باد انتقاد گرفت.
از آن سو نیز غیر علنی بودن فرایند گزینش کاندیداها، باعث شد تردیدهایی بابت توان شورای پنجم شهر تهران برای عملی‌سازی پروژه «شهرداری شیشه‌ای» به وجود آید. این ابهام‌هازمانی بیشتر می‌شود که با وجود نامه انصراف حبیب الله بیطرف وزیر نیروی دولت اصلاحات و محمد شریعتمداری معاون اجرایی حسن روحانی، اعضای شورا همچنان بر باقی ماندن آنها در رقابت‌ها تاکید می‌کنند.
با این حساب و با توجه به انبوه مشکلات شهرداری تهران در دوره محمد باقر قالیباف، آیا شورای این شهر می‌تواند کسی را جانشین او کند که توان کنار زدن  چالش‌های کنونی را داشته باشد و از میان این ابرچالش‌ها، اولویت‌های اصلی کلید‌دار ساختمان خیابان بهشت چه مواردی هستند؟ این پرسش‌هارا با محمد توسلی فعال سیاسی و نخستین شهردار تهران پس از استقرار جمهوری اسلامی مطرح کردیم.
گفتگوی «زیتون» با مبتکر طرح منطقه بندی جدید شهر تهران پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی را در زیر می‌خوانید:
آقای توسلی٬ به نظرتان اولویتهای شهردار آینده چه باید باشد؟
در شرایط کنونی شهردار منتخب و بطور کلی مدیریت شهری با چالش‌های جدی روبرو خواهند بود. مشکل ساختار ناکارآمد، تورم نیروی انسانی، عدم شفافیت مالی، بدهی‌های سنگین و مطالبات بر حق شهروندان برای کیفیت زندگی مناسب.
اولین اولویت شهردار آینده پس از انتخاب معاونین توانمند و هماهنگ، ساماندهی وضعیت موجود است. برای این منظور برنامه‌ریزی برای شناخت وضعیت موجود سازمانی، مالی و پروژه‌های در دست اقدام ضروری است.
ارزیابی سلامت و توانمندی مدیران و کارکنان موجود در این مرحله از اهمیت خاصی برخوردار است تا مدیران جدید حتی المقدور از بین کارکنان سلامت و با تجربه موجود استفاده شوند. این تجربه در مدیریت شهرداری تهران بعد از انقلاب، به رغم شرایط پس از انقلاب و خوشنام نبودن کارکنان شهرداری، آثار بسیار مثبتی در جلب مشارکت کارکنان در مدیریت شهری در پی داشت. در آن شرایط فقط حدود ده نفر در سطح معاونین و یک یا دو مدیرکل از خارج شهرداری استفاده شد و سایر مدیریت‌ها به کارکنان خود شهرداری واگذار شد. کوچک و چابک سازی سازمانی و نیروی انسان و واگذاری خدمات به بخش خصوصی در این مرحله می‌تواند مورد توجه ویژه قرار گیرد.
اولویت بعدی برنامه‌ریزی برای پاسخ به نیاز‌های راهبردی شهروندان در خصوص ارتقای کیفیت زندگی، محیط زیست، ایمنی، رفاه هماهنگ با سیاست‌ها و برنامه‌های شورای شهر است. در شرایط کنونی که شورای شهر فاقد نیروی کار‌شناسی موظف برای تهیه چنین برنامه‌های مطالعه شده‌ای است، مدیریت شهرداری می‌تواند با هماهنگی برنامه‌های پیشنهادی خود را تهیه و پس از بررسی و تصویب شورای شهر مورد عمل قرار دهد.
جزئیات کار‌شناسی برنامه‌ها در هر مورد نیاز به بحث‌های مفصل تری است که خارج از ظرفیت این گفتگو است.
اما الویت مهم بعدی پس از ساماندهی وضعیت موجود، اصلاح ساختار قانونی و حقوقی وضعیت کنونی شورا و مدیریت شهری است تا شورای شهر و مدیریت اجرایی شهری در جایگاه طبیعی خود قرار گیرند تا بتوانند به وظایف خود که خدمت رسانی به شهروندان است به خوبی عمل کنند. تجربه کشورهای توسعه یافته و حتی کشور‌های در حال توسعه نشان می‌دهد که اداره امور مردم در شهر‌ها و روستا‌ها باید بطور کامل در اختیار خود مردم قرار گیرد و دولت فقط در سطح مسائل ملی و ستادی و نظارت قانونی عمل کند.
وضعیت کنونی که بر شهرداری حاکم است چه میزان با شرایط مطلوب برای اداره یک شهر هم‌خوانی دارد؟
وضعیت کنونی کشور با شرایط مطلوب فاصله زیادی دارد. بعد از انقلاب بر اساس چنین ضرورتی از‌‌ همان اسفند ماه ۵۷ برای ایجاد چنین تحولی در مدیریت شهری مطالعاتی انجام شد و هماهنگ با وزارت کشور و دولت موقت٬ قانون مدیریت واحد شهری در مهر ماه سال ۵۸ به تصویب شورای انقلاب رسید و هم‌زمان ساختار تقسیمات شهری نیز بر اساس مطالعات علمی اصلاح شد. بر این اساس ۱۲ منطقه موجود به ۲۰ منطقه شهری (تا شرق مسیل کن که داخل محدوده بود) و هر منطقه به تعدادی ناحیه شهری و محلات شهری (۳۴۱ محله) با ضوابط خاص تقسیم شد. بر این اساس قرار بود بر اساس انتخابات ذر محلات شهری، شورای مناطق و شورای شهر بصورت پارلمان شهری تشکیل شود و مردم بتوانند اداره کل امور شهری را در اختیار بگیرند.
تقویت روحیه شهروندی و احساس مشارکت همگانی و قانونمند در مدیریت شهری مهم‌ترین نیاز فرهنگی است
نه تنها اجرای این مطالعات، به ویژه بعد از رخدادهای خرداد ۶۰، متوقف شد بلکه قانون مصوب مجلس اول که شورا‌ها با اختیارات محدود، به رغم صراحت اصول شورا‌ها در فصل هفتم قانون اساسی، تهیه شده بود هم تا سال ۱۳۷۷اجرا نشد. تا اینکه به همت آقای خاتمی در دولت اصلاحات اولین انتخابات شورا‌ها انجام شد.
با توجه به تجربه چهار دوره شورا‌ها و پیامدهای مشکلات مدیریت شهر‌ها به ویژه کلانشهر‌ها از جمله تهران٬ وزارت کشور دولت یازدهم در سال ۱۳۹۳ لایحه مدیریت شهری را در دستور کار قرار داد و این لایحه در فرایند کار کار‌شناسی در دست اقدام نهایی شدن و ارسال به مجلس برای اجرایی شدن است.
بر این اساس، اولویت اصلی شهردار آینده و شورای شهر پنجم تعامل با دولت و مجلس و پیگیری ویرایش و رفع نواقص لایحه مذکور خواهد بود تا با اصلاح ساختار مدیریتی شهری٬ امکان ارایه خدمات به شهروندان و پاسخ به مطالبات بر حق مردم برای بهره‌مندی از زندگی با کیفیت قابل قبول، امکان پذیر شود.
بحث‌های زیادی درباره «شهرداری شیشه‌ای» و نظارت بر عملکرد این نهاد مطرح است. چقدر به این امر خوشبین هستید؟ و چه الزاماتی دارد؟ 
یکی از مشکلات مدیریت شهری عدم شفافیت گردش مالی بوده است. نه تنها شهروندان گزارش شفاف مالی از مدیریت شهری دریافت نکرده‌اند، بلکه شورای شهر نیز که مسوولیت قانونی نظارت بر عملکرد شهرداری را بر عهده دارند نتوانسته‌اند در جریان کامل عملکرد مالی شهرداری قرار گیرند.
این واقعیت در اعتراض‌های اعضای شوراهای شهری مشهود است. راهکار اساسی برای رفع این مشکل در مرحله اول در چارچوب قانون موجود مدیریت شهری، انتخاب شهرداری سلامت و کارآمد است که خود بر این شفافیت باور داشته باشد و بطور منظم به شورای شهر و شهروندان گزارش عملکرد مالی خود را ارایه کند.
با این حال راهکار اساسی، اصلاح ساختار مدیریت شهری است که شورا‌ها با سازمان و اختیارات لازم در جایگاه سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی قرار گیرند تا بتوانند بر عملکرد مدیریت اجرایی شهر نظارت کنند و خود در مقابل شهروندان پاسخگو باشند.

به نظر شما مهم‌ترین نیازهای فرهنگی شهر تهران که شهردار باید آن را فراهم کند چیست؟ 
تقویت روحیه شهروندی و احساس مشارکت همگانی و قانونمند در مدیریت شهری مهم‌ترین نیاز فرهنگی است. زیرا در این شرایط است که زمینه همکاری و تعامل مردم با مدیریت شهری فراهم می‌شود و مدیریت شهری می‌تواند با همکاری مردم گام‌های بلندی را در جهت تامین مطالبات انباشته شده شهروندان بردارد. با تحولی که در خلق و خوی مردم بعد از انقلاب به وجود آمده بود و زمینه‌هایی که برای جلب مشارکت مردم در مدیریت شهری فراهم کرده بودیم در آن شرایط اقدامات بزرگی انجام شد که به لحاظ کار‌شناسی در شرایط عادی غیر ممکن به نظر می‌رسد. نمونه‌ها ی این تجربه قبلا طی یادداشت‌هایی منتشر شده است.
با توجه به تجربه شهرداران قبلی پابتخت٬ از دید شما بهتر است شهردار بعدی یک متخصص امور شهری باشد یا یک چهره سیاسی؟
با توجه به مسائل و مشکلات کنونی کلانشهر‌ها؛ شهردار تهران در وهله اول باید مدیری قوی و با تجربه در مدیریت دیگر نهاد‌های کشور باشد تا بتواند ضمن ساماندهی وضعیت موجود شهرداری، توان تعامل با سایر نهادهای دولت و مجلس را برای پیگیری بررسی و تصویب لایحه مدیریت واحد شهری را داشته باشد. البته داشتن تخصص و تجربه در امور شهری امتیاز و نقطه قوت شهردار خواهد بود٬ اما همواره مدیر قوی می‌تواند از نیروهای کار‌شناسی در حوزه‌های مختلف برای تصمیم گیری استفاده کند.
منبع: سایت زیتون- ۰۴ مرداد ۱۳۹۶( میلاد پورعیسی) 




اهمیت لایحه مدیریت شهری

اهمیت لایحه مدیریت شهری
محمد توسلی
روز دهم تیرماه، «شرق» گزارشی را با عنوان «سرنوشت ناامید‌کننده لایحه مدیریت شهری در دولت یازدهم» منتشر کرد که برای همه کسانی که به بهبود مدیریت شهری علاقه‌مند هستند و روند لایحه مدیریت واحد شهری را دنبال می‌کنند، کاملا غیرمنتظره بود. در آن گزارش آمده بود: «آقای علی نوذرپور، معاون شهرداری‌های سازمان شهرداری‌ها در ٩ ماه گذشته که در این مسئولیت نبوده‌اند، لایحه مدیریت شهری از دولت به کمیسیون‌های فرعی برگشت و تاکنون متوقف مانده است». همچنین در پایان گزارش آمده بود «خوب است وزارت کشور توضیح بدهد که درباره این لایحه مهم برای شهرداری‌ها چه اقداماتی را انجام داده است و آخرین وضعیت این لایحه مهم چیست؟».
راقم این سطور که بعد از انقلاب برای اولین‌بار در سمت مدیریت شهر تهران همین موضوع مدیریت واحد شهری را در دستور کار شهرداری تهران قرار داد و پس از مطالعات کارشناسی فشرده با همکاری وزارت کشور وقت و دولت موقت قانون آن را تهیه كرد و در مهرماه سال ١٣٥٨ به تصویب شورای انقلاب رسید، اما متأسفانه هرگز مورد اجرا قرار نگرفت؛ طبیعی است با احساس مسئولیت کارشناسی دست‌کم در جایگاه حقوق شهروندی موضوع لایحه مدیریت شهری که پس از چهار دهه در سال ١٣٩٣ در دستور کار وزارت کشور و دولت یازدهم قرار گرفته است، نسبت به این گزارش واکنش نشان دهد.  یادداشت «دولت یازدهم و سرنوشت لایحه مدیریت شهری» با چنین زمینه‌ای به وسيله صاحب این قلم تهیه شده و در ١٢ تیرماه ١٣٩٦ در صفحه آخر «شرق» به چاپ رسیده است.  سازمان شهرداری‌ها و دهیاری‌های کشور پیرو انتشار یادداشت فوق پاسخی ارائه کردند که در «شرق» ٢٨ تیرماه ١٣٩٦ چاپ شده است. صاحب این قلم ضرورتا لازم می‌داند توضیحات زیر را به استحضار برساند: 
١- ابتدا از توضیحات امیدوار‌کننده سازمان شهرداری‌ها و دهیاری‌ها برای پیگیری رسیدگی و نهایی‌کردن لایحه مذکور حتی در غیاب مدیریت کارشناس مستعفی سپاسگزاری می‌نماید. با این امید که دولت دوازدهم بتواند زمینه‌های اجرائی آن را در چهار سال پیش‌رو فراهم آورد. 
٢- جوابیه مذکور در واقع مربوط به گزارش «شرق» از زبان معاون مستعفی شهرداری‌های سازمان شهرداری‌هاست نه یادداشت بنده که واکنش نسبت به آن گزارش بوده است. 
٣- در پایان جوابیه آمده است «با رد ادعاهای طرح‌شده پیرامون لایحه مدیریت شهری... بیان مطالب بی‌اساس و به دور از واقعیت است؛ بنابراین از صاحبان قلم انتظار می‌رود بدون داشتن اطلاعات کافی در این زمینه از اظهارنظر خودداری کرده تا دولت در بستری آرام و کارشناسی و به دور از جنجال‌های سیاسی این لایحه مهم را نهایی و به مجلس شورای اسلامی تقدیم کند. بدیهی است با تغییرات مدیریتی، خللی در برنامه‌ها و سیاست‌های وزارت کشور ایجاد نخواهد شد. بلکه با جدیت و نگاه کارشناسانه‌تری دنبال و پیگیری می‌شود؟».

این بخش از جوابیه به‌طور مشخص ارتباطی با یادداشت راقم این سطور ندارد. از اینکه مدیریت محترم سازمان شهرداری‌ها با برکناری کارشناس محترم توانسته‌اند با بهره‌گیری از کارشناسان برتر بررسی لایحه مهم مدیریت شهری را پیگیری کنند جای س
پاس و تقدیر دارد. اما از اینکه اظهارنظرهای کارشناسی و مدیریتی را «جنجال سیاسی» تلقی کرده‌اند دور از انتظار از مدیران محترم دولت تدبیر و امید است که رئیس‌جمهور آن همواره بر حقوق شهروندی و ضرورت نقد عملکرد دستگاه‌های اجرائی تأکید داشته‌اند.  راقم این سطور از مدیران محترم وزارت کشور انتظار دارد از هرگونه نقد و اظهارنظر کارشناسی درخصوص عملکرد خود به‌ویژه موضوع «لایحه مدیریت شهری»  استقبال کنند. زیرا این لایحه اگر با رفع نواقص آن نهایی شود، می‌تواند نقش تعیین‌کننده‌ای در اصلاح روند مدیریت شهری و کوچک و چابک‌شدن دولت و زمینه‌سازی برای موفقیت دولت دوازدهم در پاسخ‌گویی به مطالبات برحق مردم داشته باشد.
منبع: روزنامه شرق 4 مرداد 96


Thursday, July 13, 2017

نقش مردم و سنت الهي در تحولات اجتماعي


نقش مردم و سنت الهي در تحولات اجتماعي
محمد توسلی

1- مقدمه
با تشكر از خواهران و برادراني كه در اين جلسه داخلي نهضت به مناسبت سالگرد پيروزي انقلاب شركت نموده‌اند. از سال 1359 كه نهضت فعاليت خود را آغاز نمود
همه ساله چنين جلسه‌اي برگزار شده است و ضمن يادآوري خاطرات انقلاب شكوهمند
22 بهمن كه از مهمترين رويدادهاي تاريخي ايران و شايد جهان به‌شمار آيد اهداف و آرمانهاي انقلاب را يادآوري كرده و با عملكرد مديران انقلاب مقايسه شده است و با تحليل شرايط و ارائه تصويري از آينده برنامه نهضت و توصيه‌هاي نهضت به مسئولان و مردم ارائه شده است.
سخنران اين جلسات معمولاً جناب آقاي مهندس بازرگان بوده‌اند و تا آنجاكه بخاطر دارم بيشتر اين سخنراني‌ها تكثير و يا چاپ شده است. امسال متأسفانه قرعه بنام بنده افتاده است و از تصديعي كه خواهم داد قبلاً عذرخواهي مي‌كنم.
ضمناً امشب سالروز آزادي سه تن از اعضاي نهضت از زندان 255 روزه نيز هست. بنده اين تقارن را به فال نيك مي‌گيرم براي خود و ساير زندانيان آزاد شده و كساني‌كه هنوز در زندان هستند صبر و پايداري و براي مقامات قضائي و اطلاعاتي كشور، تقوي و رعايت حدود الهي و اجراي قانون و واقع‌بيني براي تشخيص مصالح دولت و نظام جمهوري اسلامي از خداوند بزرگ مسئلت مي‌كنم.
در چنين شبي طبق روال سنواتي نهضت برنامه صحبت، نگاهي به گذشته انقلاب و ارزيابي گذشته و نگاهي به آينده و پاسخ به سئوال هميشگي مردم چه بايد كرد؟ مي‌باشد.
امسال بخش اول صحبت را به اختصار برگزار مي‌كنيم زيرا مفاهيم تقريباً براي همه مردم روشن شده است صرفاً بلحاظ تذكر و يادآوري محور بعضي از مسائل را يادآوري مي‌كنم. بنابراين تأكيد بيشتر به قسمت نگاهي به آينده خواهم داشت. تلاش خواهم كرد به سئوالاتي كه معمولاً مطرح مي‌شود پاسخ بگويم. براي پاسخگويي به سئوال و مشكل اصلي كه امروز در جامعه مطرح است عنوان صحبت را " نقش مردم و سنت الهي در تحولات اجتماعي" انتخاب كرده‌ام. اميدوارم از طرح مطالب تكراري خسته نشويد زيرا آنچه بنده خواهم گفت براي عموم شما تازگي نخواهد داشت صرفاً بيشتر جنبه يادآوري خواهد داشت. در هرحال پيشاپيش از زحمتي كه خواهم داد مجدداً پوزش مي‌طلبم.
2- نگاهي به گذشته و حال
سوابق انقلاب را بطور بسيار فشرده با هم مرور مي‌كنيم:
1/2- ريشه‌هاي انقلاب
ما انقلاب 22 بهمن را حركتي اصيل و جوشيده از متن ملت مي‌دانيم كه ريشه‌هاي آن در آرمانها و مبارزات صدساله ملت در جنبش تنباكو ـ جنبش مشروطيت ـ نهضت ملت ايران و جنبش 15 خرداد نهفته است.
2/2- شعارهاي انقلاب
عمدتاً بازگوكننده آرمانهاي ملت در مبارزات صدسال گذشته و تجلي مبارزات ضداستبدادي ـ ضد استعماري و اعتقادات ديني و ملي مردم بوده است. مجموع آرمانهاي ضداستبدادي، ظلم و ستم و تبعيض مردم در شعار "آزادي" و مجموع آرمانهاي ضداستعماري و سلطه بيگانگان اعم از سياسي ـ اقتصادي ـ فرهنگي در شعار "استقلال" و مجموع آرمانهاي مردم براي بازگشت به خويشتن و اعتقادات ديني و ملي كه در آرمان حاكميت ارزش‌هاي والاي اسلامي تجلي داشت در شعار "جمهوري اسلامي"
منعكس گرديد.
3/2- پيشگامان انقلاب
قشرهاي متوسط جامعه و قشرهاي تحصيل‌كرده و آگاه از اولين قشرهاي جامعه بودند كه به انقلاب پيوستند و نقش مديريت آنرا دردست داشتند. قشرهاي كارگري و روستايي و محروم و به‌اصطلاح "پابرهنه‌ها" آخرين قشرهايي بودند كه به انقلاب پيوستند به "فيلمهاي تلويزيوني" راهپيمايي‌هاي سال 1357، نگاه شود.
واقعيت‌هاي تاريخ انقلاب بوضوح نشان مي‌دهد انگيزه اصلي مردم در انقلاب، رهايي از سلطه فرهنگ استبدادي و مستبدين حاكم بود نه انگيزه يا فشارهاي اقتصادي. بدون ترديد ظلم و تبعيض‌هاي اقتصادي و اجتماعي كه حاصل استبداد حاكم بود يا استيلاي بيگانگان نيز از عوامل مهم بودند. اما تمامي مشكلات را لااقل قشرهاي پيشگام انقلاب ناشي از استبداد مي‌دانستند ـ شعارهاي ضداستبدادي قسمت اصلي شعارهاي انقلاب را تشكيل مي‌داد ـ در اينجا خاطره‌اي را به مناسبت نقل مي‌كنم در سال 1354 يا 1355 كه شاه برنامه پنجم را در سازمان برنامه و بودجه كنترل و اصلاح مي‌نمود و خط قرمز روي مطالعات كارشناسان كشيد يكي از كارشناسان سازمان برنامه بطور خصوصي اظهار مي‌كرد كه اين عمل شاه ضربه سختي به شخصيت و غرور كارشناسان وارد ساخت. زيرا جرأت اظهارنظر و دفاع از نظراتشان را نداشتند و اجباراً سكوت اختيار كردند ـ مردم ما بويژه تحصيل‌كرده‌ها و قشرهاي متوسط بطور نسبي از وضع اقتصادي خوبي برخوردار بودند آنچه نداشتند آزادي ـ اختيار و كرامت انساني بود. اتفاقاً مجموع گزارش‌هاي مستند از شاهدان عيني در مورد حوادث اخير آذربايجان شوروي نشان مي‌دهد كه مردم از وضع اقتصادي خوبي برخوردار هستند ـ برنامه‌هاي اشتراكي و سلب مالكيت در آنجا پياده نشده است آنچه مردم را رنج مي‌‌دهد ولايت مسكو و نداشتن آزادي و اختيار است ـ مي‌گويند ما آقا بالاسر نمي‌خواهيم ـ مصاحبه اخير آقاي زنجاني رئيس سازمان برنامه و بودجه براي بنده خاطرات گذشته را تداعي نمود. آقاي زنجاني اظهار داشتند : چون محتوي برنامه 5ساله از مقامات بالا به ما القاء شده است اميدي به موفقيت آن نمي‌رود! در اين حد بايد خدا را شكر كنيم كه ايشان از سايه بركات انقلاب توانسته‌اند احساس خودشان را
بيان كنند.
4/2- رهبري انقلاب
مردم ايران آيت‌الله خميني را باتوجه به ايستادگي و مقاومتي كه در مقابل شاه نموده بودند و بخصوص چون بازگوكننده تمامي خواستها و آرمانهاي ملت بودند (آزادي ـ حاكميت مردم ـ به سخنراني‌ها و مصاحبه‌هاي پاريس ايشان مراجعه شود) بطور طبيعي و بحق به رهبري انقلاب برگزيدند.
آقاي خميني و روحانيت مبارز و قشرهاي مبارز بازار باتوجه به سوابق مبارزات بعداز 15 خرداد سال 1342 نقش مهم و كليدي در بسيج توده‌هاي مردم در انقلاب داشتند. آنچه در اينجا جادارد مورد تأكيد قرار گيرد اينست كه آقاي خميني در هيچ‌يك از سخنراني‌ها و مصاحبه‌هاي پاريس در مقابل سئوالات متعدد مخبرين كه از مشخصات نظام جمهوري اسلامي سئوال مي‌كردند به مسئله ولايت فقيه حتي اشاره‌اي هم نداشتند
ـ حتي به عدم مداخله روحانيت در حاكميت نظام جمهوري اسلامي تصريح داشته‌اند.
5/2- رويدادهاي مهم يكسال گذشته انقلاب
قبل از اينكه نظري به دستاوردهاي انقلاب بيفكنيم رويدادهاي مهم يكسال اخير را مرور مي‌كنيم:
1- بي‌اثرساختن اپوزسيون نيمه جان داخل ـ اشغال دفاتر نهضت آزادي و جمعيت دفاع از آزادي و حاكميت ملت و بازداشت عده‌اي از مسئولين و اعضاي نهضت و جمعيت.
2- حذف قائم مقام رهبري ـ آيت‌اله منتظري
3- درگذشت رهبر فقيد انقلاب ـ تمركز برنامه‌هاي تبليغات روي حفظ افكار و اعتبار آقاي خميني براي حفظ حاكميت موجود.
4- انتخاب رهبر جديد ـ آقاي سيدعلي خامنه‌اي توسط مجلس خبرگان در شرايط بحراني و اضطراري بعداز رحلت رهبر فقيد انقلاب به رهبري انتخاب شدند. در اين مدت تمامي دستگاههاي تبليغاتي براي جا انداختن رهبري جديد در تلاش هستند ولي بنظر مي‌رسد در اين تلاش توفيقي نداشته‌اند.
5- تغيير قانون اساسي ـ محور اصلي تغييرات اضافه كردن اختيارات مقام رهبري بيش از آنچه آقاي خميني عملاً براي خود قائل بودند يا استفاده نمودند ـ بطوري‌كه با تمركز اختيارات در مقام رهبري عملاً مجلس و دولت و ملت فاقد اختيار شده‌اند ـ اختيارات رهبري در تناقض با اصول فصل سوم و اصل 56 قانون اساسي است.
6- انتخاب رئيس جمهور جديد ـ در يك انتخابات دولتي آقاي هاشمي رفسنجاني كه عملاً تنها كانديدا بودند به رياست جمهوري انتخاب شدند ـ بنابه اظهار نمايندگان مجلس ايشان آخرين ذخيره انقلاب هستند ـ محور اصلي برنامه‌هاي هاشمي حل بحران اقتصادي و مهار كردن تورم كمرشكن و راه‌اندازي صنايع عملاً راكد اعلام شده است ـ ايجاد اميد در اقشار مختلف جامعه ـ ارائه برنامه پنج‌ساله.
7- حذف تدريجي جناح چپ حاكميت ـ اجراي برنامه به اصطلاح "خاكريز آخر" و حذف جناح چپ درون حاكميت بعداز فوت رهبر فقيد انقلاب ـ تشديد اختلافات داخلي بويژه بعداز انتصابات ماه‌هاي اخير و انتخاب وزراي جديد ـ تظاهر اختلافات بعداز سفر رئيس جمهور روماني بصورت سئوال 45 نماينده مجلس از وزير امورخارجه ـ پس از نطق تهديدآميز آقاي خامنه‌اي جناح چپ امضاها را به 87 نفر رساند و در پاسخ كتبي 215 تن از نمايندگان موضع مجلس تقويت گرديد. اين روند بطور خزنده ادامه دارد.
8- تشديد اختناق و انحصار ـ قبل از درگذشت رهبر فقيد انقلاب اعدام تعداد زيادي از زندانيان محكوم و اعتراض كتبي آقاي منتظري اثر شديدي بر اختناق حاكم گذارد. حاكميت براي حفظ و بقاي خود بي‌اعتنا به حقوق اساسي ملت و اجراي قانون احزاب چاره‌اي جز تشديد اختناق و انحصار نيافته است. صدور قطعنامه كميسيون حقوق بشر شوراي امنيت عليه نقص حقوق بشر در ايران و سفر نماينده دبيركل سازمان ملل به ايران در هفته‌هاي اخير.
9- برگزاري انتخابات دوره سوم مجلس و مياندوره‌اي چند شهر ـ ميزان مشاركت محدود مردم در انتخابات بويژه در انتخابات مياندوره‌اي اخير تهران نمودار اعراض مردم از حاكميت و مبارزه منفي بوده است.
10- برنامه جشن‌هاي دهه انقلاب ـ برنامه‌ها و چراغاني‌ها عموماً دولتي است. مردم عموماً نسبت به اين برنامه‌ها بي‌تفاوت هستند.
3- دستاوردهاي انقلاب
بدون ترديد حفظ و اداره مملكت در شرايط بحراني يازده سال گذشته و برخي دستاوردهاي شكلي و اثراتي كه انقلاب اسلامي در برخي از كشورها داشته است به‌هيچ‌وجه قابل انكار نيست. اما سئوال اصلي اينست‌كه انقلاب در جهت تحقق آرمانها و انتظارات ملت تا چه حد موفق بوده است؟ بنظر ما نه تنها آرمانهاي انقلاب تحقق پيدا نكرده بلكه در برخي از زمينه سير قهقرا نيز داشته است ـ عملاً امروز ديگر اثري از آرمانهاي انقلاب ديده نمي‌شود. بويژه در تحولات سال اخير عملاً نظام جديدي به سرعت درحال شكل‌گيري است كه در آن اثري از آزادي و استقلال و ارزش‌هاي والاي اسلامي ديده نخواهد شد. اگرچه ظواهر اسلامي رعايت شود و در شعارها ادعاي وجود آزادي و استقلال بشود.
ما بطور خلاصه عملكرد انقلاب را در چند محور زير مورد بررسي
قرار مي‌دهيم:
1/3- بُعد سياسي
حاكميت با نقض حقوق اساسي ملت كه در قانون اساسي آمده است از قبيل آزادي بيان و عقيده و امنيت و اجراي قوانين ازجمله قانون مطبوعات و احزاب و سركوب و حذف مخالفان حتي افراد و گروههايي كه وفادار به انقلاب و نظام جمهوري اسلامي بوده‌اند و حاكميت اختناق و انحصار آرمان "آزادي" كه اصل اول در شعار اصلي انقلاب بوده است عملاً بدست فراموشي سپرده شده است. نتيجه اين تفكر حاكميت، بحران سياسي بوجود آمده است و مردم كه پايگاه اصلي و بوجود آورنده انقلاب بوده‌اند عمدتاً از حاكميت فاصله گرفته و بصورت مخالف يا حداقل بي‌تفاوت درآمده‌اند. تمركز تصنعي اختيارات در مقام رهبري كه شيرازه تمامي كارهاي منتهي به شخص رهبر مي‌گردد و مترادف نقض آزادي و حاكميت ملت مي‌باشد موجبات تشديد بحران سياسي را فراهم ساخته و براي بسياري يادآور استبداد سلطنتي قبل از پيروزي انقلاب مي‌باشد. و حال آنكه استبداد ديني
همانطور كه مرحوم نائيني توصيف كرده است بسيار مضرتر و پيچيده‌تر از استبداد سياسي است.
2/3- بُعد فرهنگي ـ اجتماعي
اختناق و انحصار حاكم و نقض آزادي و حاكميت ملت موجب بي‌تفاوتي‌ـ سرخوردگي و پدپدآمدن مفاسد و بحران فرهنگي شده است. فقدان ارزش‌هاي فرهنگي مردم كه زمينه‌ساز پيروزي انقلاب بود، بتدريج مفاسد اجتماعي گسترده‌اي را بوجود آورده است كه در رسانه‌ها بطور وسيع منعكس مي‌شود و آنطور فراگير شده است كه در قلم و زبان مسئولين نيز بطور فراوان ديده مي‌شود. انحطاط اخلاقي مردم ـ توسعه فساد و رشوه‌خواري در دستگاههاي دولتي گسترش اعتياد و بويژه بين نسل جوان، بي‌تفاوتي جوانان نسبت به مسائل اجتماعي و انقلاب و فساد و بزهكاري‌هاي اجتماعي كه مقامات قضايي به دفعات به آن اشاره كرده‌اند و بالاخره فساد پنهان و پوشيده كه مقامات مسئول نيز متوجه آن شده‌اند متأسفانه عليرغم ظاهر نسبتاً آراسته‌اي كه با فشار در جامعه حفظ شده عمق فاجعه اين بحران بسيار شديد را نشان مي‌دهد.
در جريان حوادث مرزي اخير آذربايجان شوروي مجموع گزارش شاهدان عيني از رفت‌وآمد ايرانيان و ساكنين آذربايجان شوروي پرده از عمق اين فاجعه برمي‌دارد. بدنبال خريد مشروبات الكلي و كالاهاي مصرفي رفتن ايرانيان و سرقت رفتن كفش و كلاه و پالتو مسلمانان ميهماني كه در مسجد نماز مي‌گزاردند ـ اختناق حاكم و وضع بسيار بد اقتصادي در ايران موجب از بين رفتن تصوير خوبي كه انقلاب اسلامي ايران در ذهن مسلمانان آذربايجان شوروي بوجود آورده بود، شده است.
جادارد در اينجا به مطلب مهمي اشاره كنم ـ بعداز پيروزي انقلاب عده‌اي معتقد بودند كه تنها راه حفظ انقلاب اجراي برنامه صدور انقلاب مي‌باشد. جمعي صدور انقلاب را ازطريق گسترش حركت مسلحانه در كشورهاي منطقه مي‌ديدند و چنين استدلال مي‌كردند بايد جنگ بين توده‌ها و حاكميت وابسته كشورهاي منطقه را گسترش بدهيم تا با زوال حاكميت‌هاي وابسته در منطقه و وحدت خلق‌ها امكان توطئه امپرياليسم در منطقه ازبين برود ـ شايد صاحبان همين تفكر در حاكميت موجب ادامه جنگ تحميلي عراق بعداز پيروزي خرمشهر شده باشد ـ در مقابل اين تفكر ما معتقد بوديم انقلاب اسلامي در اساس يك انقلاب ارزشي و فرهنگي است. اگر ما آرمانهاي انقلاب را در جامعه خودمان پياده كنيم و كشور و ملتمان را نه تنها در بُعد فرهنگي ـ اجتماعي بلكه در زمينه اقتصادي بصورت اسوه و الگو درآوريم و مردم دنيا عملاً صحت و درستي ايدئولوژي و شعارها و وعده‌هاي مسئولين انقلاب را ببينند بهترين زمينه براي انسانهاي تشنه دنيا فراهم مي‌شود ـ كه متأسفانه چنين نشد ـ بسياري معتقدند رهبري شوروي با برنامه قبلي براي ازبين بردن ذهنيت مسلمانان شوروي نسبت به واقعيت‌هاي انقلاب اسلامي اقدام به گشودن مرزها و رفت‌وآمد مردم كرده است تا با مشاهده واقعيتها به برتري شرايط خودشان وقوف پيدا كنند. فاعتبروا يا اولي الابصار . از مسائل آموزش و پرورش كشور و رشد بيسوادي و مسائل دانشگاهها در اينجا ذكري به ميان نمي‌آورم.
3/3- بُعد اقتصادي
دستاوردهاي انقلاب در بُعد اقتصادي اظهرٌ من الشمس است زيرا مردم با تمام وجودشان آنرا احساس مي‌كنند. اگر در نشريات سالهاي 62-61 نهضت، پيش‌بيني بحران اقتصادي براي بسياري از مقامات جمهوري اسلامي تلخ بود و واكنش سخت از خود نشان مي‌دادند اما امروز گزارش‌هاي رسمي و آمار و اطلاعاتي كه گفته مي‌شود و يا منتشر مي‌گردد حكايت از بحران بسيار عميق اقتصادي دارد.


1/3/3- از مقدمه برنامه پنج‌ساله
ـ شاخص هزينه مصرف خصوصي سرانه كه بعنوان يكي از شاخص‌هاي رفاه اجتماعي مي‌تواند مورد استفاده قرار گيرد از:

53 هزار ريال
در سال 1356

به
34 هزار ريال
در سال 1367

و در ادامه روند موجود به
19 هزار ريال
در سال 1377
به قيمت ثابت كاهش خواهد يافت.
يعني كاهش 6/5 درصد در سال.
ـ بودجه سرانه دولت كه:
در سال 1356
معادل
43 هزار ريال
به قيمت ثابت سال 53 بوده
در سال 1359
به
25 هزار ريال

در سال 1367
به
4/12 هزار ريال
كاهش يافته
يعني ارائه كالا و خدمات طي سالهاي 67-56 براي آحاد ملت بطور متوسط سالانه حدود 11 درصد تنزل نموده است.
ـ درآمد سرانه امروز حدود 5000 تومان است كه معادل درآمد سرانه 21 سال قبل است. باوجود صرف حدود 200 ميليارد دلار.
2/3/3- از مذاكرات جلسه خصوصي مجلس كه در مجله صنعت حمل و نقل شماره 82 دي‌ماه 68
درج شده است.
از پاسخ آقاي هاشمي رفسنجاني به سخنان تعدادي از نمايندگان:
" اگر ما توليد را راه نيندازيم، اگر از اين كارخانه‌ها استفاده نكنيم،‌اگر طرح‌هايي نياوريم كه يك چيز تازه‌اي وارد بازار كنيم بايد همين‌جور زندگي كنيم. اين هم ادامه پيدا نمي‌كند. والله ادامه پيدا نمي‌كند. اين روحيه انقلابي يك حدي دارد. اينرا شما بدانيد اين چه توقعي است؟ ما فكر كنيم مردم دارو نداشته باشند، دكتر نداشته باشند، مدرسه و ... نداشته باشند بعد هم بگوئيم ما انقلاب كرديم، با شعار هم دل مردم را خوش كنيم. هميشه (هم براي) يك دشمن بزرگي جلو خودتان درست كنيم و مردم را از اين دشمن بترسانيم و بگوئيم با اين دشمن مواجه هستيد ـ سرتان را زير برف بكنيد. اينجور كه نمي‌شود با مردم برخورد كرد ... اگر بنا بود عدالت اجتماعي را اينجور درست بكنيم در اين ده سال درست كرده بوديم."
در اينجا از محتوي برنامه پنج‌ساله ـ تعهدات ارزي و سه برابر كردن ميزان ماليات وصولي و تبعات اقتصادي ـ اجتماعي آن براي اختصار مطلبي ذكر نمي‌كنم.
4/3- بُعد روابط بين‌الملل
انقلاب شكوهمند 22 بهمن سال 1357 در سطح جهاني اعتبار و ارزش بالايي براي ايران و ايراني و اعتقادات و اسلام بوجود آورد. بسياري از مسلمانان بويژه روشنفكران ديني كشورهاي اسلامي با احساس شگفتي و تحسين غبطه به وضع ما مي‌خوردند. متأسفانه با عملكردهاي خلاف معيارهاي اسلامي و تعهدات انساني و بين‌المللي بتدريج اين اعتبار كاهش يافت. نه تنها سياست خارجي جمهوري اسلامي در شرايط انزواي سختي بسر مي‌برد بلكه مسافران ايران در كشورهاي خارجي بخوبي اين احساس را حتي در رفتار شهروندان خارجي مشاهده مي‌كنند.
سياست خصومت و دشمني با همه جهان و ادعاي رهبري يك ميليارد مسلمان قبل از اينكه ارزش‌هاي اعتقادي و آرمانها و شعارهاي اعلام شده بصورت نمونه در كشور ايران پياده شود نتيجه‌اي جز اين نمي‌توانست داشته باشد.
عدم انسجام در مواضع بين‌المللي و تناقضات و تغييرات عامل مهم ديگري براي كاهش اعتبار بين‌الملل ايران بوده است.
حضور 2 تا 3 ميليون آواره ايران در خارج از كشور از مسائل مهم مملكت است كه شايسته است مقامات جمهوري اسلامي توجه كافي به آن مبذول دارند.
5/3- سرنوشت جنگ
ادامه وضعيت نه جنگ و نه صلح قطعاً به نفع مملكت ما نيست. 2500 كيلومترمربع اراضي اشغالي ـ 12 ميليارد دلار بدهي جنگي كه اخيراً توسط رئيس جمهور در مجلس اعلام شده است[1]. تأخير برنامه بازسازي مناطق جنگي از مسائل و مشكلاتي است كه بردوش مملكت و انقلاب سنگيني مي‌كند.


4- نگاهي به آينده
به كجا مي‌رويم؟ چه خواهد شد؟ چه بايد كرد؟ سئوالاتي است كه بسياري از مردم مطرح مي‌كنند. از ما مي‌پرسند: نتيجه فعاليت 9ساله نهضت بصورت قانوني و علني چه بوده است؟ آيا تلاش‌هاي چهارساله جمعيت دفاع از آزادي و حاكميت ملت براي تحقق آرمانهاي آزادي و حاكميت ملت مفيد بوده است؟ آيا نشريات ساير اشخاص و گروهها در تيراژ محدود اثري داشته است؟ چه اصلاحي در حاكميت بوجود آمده است؟ باوجود تضيقات و فشارها و محدوديت‌هاي موجود تا كي مي‌خواهيد به خط‌مشي قانوني و علني ادامه دهيد؟
طرفداران خط‌مشي براندازي مي‌گويند شما سوپاپ اطمينان حاكميت هستيد!!
عده‌اي ديگر مي‌گويند چرا اينقدر سنگ خودتان را به سينه ميزنيد چرا از خودتان دفاع مي‌كنيد؟
براي پاسخ به اينگونه سئوالات بحثي را بطور اجمال پيرامون "نقش مردم و سنت الهي در تحولات اجتماعي" باز مي‌كنيم.
1/4- نقش مردم
آيه شريفه ان الله لايغير مابقوم حتي يغيروا ما بانفسهم كه در صدر مرامنامه
نهضت آزادي ايران آمده است نقش مردم و مشيت الهي را در تحولات اجتماعي توضيح مي‌دهد. مشيت الهي و قانونمندي حاكم بر تحولات اجتماعي بر اين اصل مبتني است كه تا مردم خود را اصلاح نكنند تحولي در جامعه پديد نخواهد آمد. پس تا اصلاح دروني و باصطلاح امروزي تحول فرهنگي و ارزشي در جامعه بوجود نيايد، نبايد انتظار داشت تغييري در شكل و ساختار جامعه بوجود آيد. پس نقش و وظيفه مردم آگاه و متعهد براي بر دوش گرفتن اين رسالت در درجه اول خودسازي و در درجه دوم زمينه‌سازي براي دادن آگاهي به مردم و ايجاد تحول در ارزشها و نفوس مردم است. فريضه مهم امربه‌معروف و نهي‌از منكر كه در قرآن بعنوان برنامه كار انبياء و مصلحين آمده است و با تأكيد مي‌گويد "
وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ  (آل‌عمران ـ 104) ـ بايد از بين شما گروه همفكر و هم‌جهت (از آگاهان جامعه) تشكيل شود تا مردم را دعوت به خير كنند و به فريضه امربه‌معروف و نهي از منكر قيام كنند" و در قانون اساسي (اصل هشتم) نيز بعنوان وظيفه همگاني تصريح شده است. به‌نظر بنده استراتژي امربه‌معروف و نهي از منكر خط‌مشي نوين و ناشناخته‌اي است كه اگر ابعاد مختلف آن خوب روشن و تدوين شود مي‌تواند بعنوان يك الگوي مبارزه انساني درمقابل شيوه‌ها و خط‌مشي‌هايي كه ماركسيست‌ها و متأسفانه بسياري از مسلمانان مبارز براساس منطق ديالكتيك و فلسفه تضاد در قرن گذشته عمل كرده و مي‌كنند مطرح شود. بويژه در شرايطي كه اردوگاه جهاني ماركسيسم شكست ايدئولوژي خود را اعلام داشته‌اند و مي‌خواهند با پذيرش دموكراسي و آزادي و اختيار انسان مناسبات جديدي بوجود آورند. بيش از هر دوره‌اي زمينه براي پذيرش اين استراتژي فراهم شده است.
استراتژي امربه‌معروف و نهي از منكر ـ ويژگيها ـ شرايط ـ اهميت و محدوديت‌ها و شكل آن نياز به توضيح بيشتري دارد كه موضوع بحث ما نيست. به تحريف‌هايي كه اخيراً درمورد امربه‌معروف و نهي از منكر توسط برخي مقامات بعمل آمده است پاسخي تهيه شده است كه انشاءاله بزودي ملاحظه خواهيد كرد.
2/4- مشيت الهي
آنچه بسيار مهم است اينست‌كه انسان فعال مايشاء نيست. انسان فقط به تكليف و وظيفه خود عمل مي‌كند. اساس و محور اصلي مشيت الهي است ـ هرچه ما بيشتر قانون‌مندي‌هاي مشيت الهي را بشناسيم عمل ما صالح‌تر و مؤثرتر خواهد بود ـ اما تكليف ما انجام فريضه است. بايد اطمينان داشته باشيم تحولات اجتماعي شكل مطلوب خود را سرانجام پيدا خواهد كرد.
شايد تحولات شگفت‌آور سالهاي اخير در روسيه شوروي و كشورهاي اروپاي شرقي مثال زنده‌اي براي نشان دادن مشيت الهي باشد. 70 سال تلاش دنياي كمونسيم براي تحقق عدالت اجتماعي براساس نفي خدا و سلب اختيار و آزادي انسان با شكست مواجه مي‌شود و براي حزب كمونيست شوروي و آقاي گورباچف با شجاعت به اين واقعيت اعتراف مي‌كنند و آگاهانه با برداشتن فشار از روي مردم و اصلاح روش‌هاي خود براي اداره جامعه، خودشان را با واقعيت‌هاي حاكم بر تحولات اجتماعي هماهنگ مي‌سازند. اين همان "راه بشر" است كه سرانجام با " راه انبياء" منطبق مي‌شود اما با چه قيمتي؟
3/4- بررسي يك نمونه تاريخي
قرآن داستان موسي و فرعون را بطور سمبليك و مفصل براي آگاهي ما از روند تحولات اجتماعي آورده است. موسي بعنوان پيام‌آور حق در خدمت مردم و فرعون سمبل باطل و استكبار و در مقابل مردم
اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ـ فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى (طه 44-43)
طغيان فرعون از مشيت الهي و استكبار روي زمين براي سلب آزادي و اختيار انسانها.
1/3/4- خلاصه داستان
ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُواْ بِهَا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ (اعراف ـ 103)
داستان برخورد موسي با فرعون با آيات و ارزشها و شرح ظلم و ستم فرعون و توجه به سرنوشت عاملين فساد ـ مخاطب آيه پيامبر است اما همه انسانها در طول تاريخ مي‌توانند از اين قانون‌مندي بهره گيرند ـ موسي دنبال قدرت نيست ـ جنگ موسي جنگ حجت و حاكميت ارزشهاست.
2/3/4- برخورد ملأ با موسي
فَأَرْسِلْ مَعِيَ بَنِي إِسْرَائِيلَ (اعراف ـ 105)
خواست موسي فقط نجات مردم از حكومت طاغوت است ـ اجازه بده بني‌اسرائيل با من بيايند ـ
يُرِيدُ أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُمْ (اعراف ـ 110)
نظر ملأ و پايگاههاي اجتماعي فرعون : موسي مي‌خواهد براندازي كند!
3/3/4- واكنش فرعون نسبت به سحره بعداز ايمان آوردن
آمَنتُم بِهِ قَبْلَ أَن آذَنَ لَكُمْ ... لأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُم مِّنْ خِلاَفٍ ثُمَّ لأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ (اعراف ـ 124)
دعاي سحره: رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ (126)
پروردگارا صبر و پايداري در مقابل مظالم و فشارها بر ما فرو ريز و ما را آنچنان تسليم مشيت خود ساز تا لحظه مرگ پابرجا باشيم.



4/3/4- تهديد فرعون و اعلام موضع موسي
سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ فرزندانشان را مي‌كشم و زنهايشان را زنده نگه مي‌دارم ـ طاغوت دشمن جوانها است كه نقش مؤثري در تحولات و جنبشها دارند ـ شايد زنها را زنده نگه مي‌دارد كه آزردگي آنان موجب ارعاب و تهديد سايرين شود.
قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ (128)
فقط از خدا ياري بجوئيد و صبر و پايداري نمائيد ـ زيرا مملكت از آن خداست و كساني از بندگان خود را كه در چارچوب مشيت الهي عمل كرده باشند جايگزين خواهد نمود. درهرحال سرانجام خير از آن متقين و كساني است كه از چارچوب دستورات و فريضه‌ها و مشيت الهي خارج نشوند.
تقوي           فسق           فساد           ظلم   (سير نزول ارزشهاي انساني)
5/3/4- جواب موسي به مردم زير فشار فرعون
قَالُواْ أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِينَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا (129)
پيش از آنكه بسوي ما بيايي آزار مي‌ديديم و (هم‌اكنون) پس از آمدنت نيز آزار مي‌بينيم (كي از اين همه مصيبت رهايي پيدا مي‌كنيم)
قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الأَرْضِ (129)
جواب موسي: اميداست پروردگارتان (مشيت الهي) دشمن شما را هلاك كند و شما را در زمين جانشين (آنها) سازد ـ سراسر پيام اميد است.
6/3/4- مشيت الهي بصورت عذاب براي فرعون
وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَونَ بِالسِّنِينَ وَنَقْصٍ مِّن الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ (130)
ما قوم فرعون را به خشكسالي و كمبود محصولات گرفتار كرديم شايد متذكر
گردند.
فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ (133)
سپس بلاها را (پشت سرهم بر آنها نازل كرديم) طوفان و ملخ و آفت گياهي و قورباغه‌ها و خون را ... و نهايتاً چون فرعون تسليم مشيت الهي نشد
فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا (136)
سرانجام آنها را در دريا غرق كرديم زيرا آيات و نشانه‌هاي ما را تكذيب كردند.
7/3/4- جمع‌بندي مرحله اول داستان
وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَآئِيلَ بِمَا صَبَرُواْ وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُواْ يَعْرِشُونَ (137)
و وعده‌هاي نيك پروردگارت بر بني‌اسرائيل، بخاطر صبر و استقامتي كه نشان دادند، تحقق يافت و آنچه فرعونيان (از كاخهاي مجلل) مي‌ساختند و آنچه از باغات داربست‌دار فراهم ساخته بودند درهم كوبيديم.
8/3/4- پاسخ خدا به درخواستهاي موسي
قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاء وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ
مجازاتم را به هر كسي بخواهم مي‌رسانم و رحمتم همه چيز را فرا گرفته
9/3/4- پاسخ به مخالفان استراتژي مبارزه موسي
وَإِذَ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ ...
و هنگامي كه گروهي از آنها (از بني‌اسرائيل) گفتند چرا جمعي (گنهكار) را اندرز مي‌دهيد كه سرانجام خداوند آنها را هلاك خواهد كرد و يا به عذاب شديدي گرفتار خواهد ساخت. (آنها را به حال خود واگذاريد تا نابود شوند)
قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ (164)
گفتند (اين اندرزها و امربه‌معروف و نهي از منكرها) براي اعتذار و انجام فريضه الهي است شايد آنها (تسليم حق و قانون و مشيت الهي بشوند) تقوي پيشه كنند.
ديدگاه قشرهاي بي‌تفاوت: چرا خودت را بخطر مي‌اندازي؟ ـ چه فايده‌اي دارد؟
10/3/4- سرنوشت كساني‌كه امربه‌معروف و نهي از منكر مي‌كنند
فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ أَنجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ
اما هنگامي‌كه تذكراتي را كه به آنها داده شده بود فراموش كردند ـ نهي كنندگان از بدي را رهايي بخشيديم.

11/3/4- حاصل امربه‌معروف و نهي از منكر
فَلَمَّا عَتَوْاْ عَن مَّا نُهُواْ عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ كُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِينَ (166)
هنگامي‌كه در برابر فرماني كه به آنها داده شده بود سركشي نمودند به آنها گفتيم به شكل ميمونها درآئيد و طرد شويد.
مخاطبين امربه‌معروف و نهي از منكر يا خود را در مسير حق و مشيت الهي قرار مي‌دهند كه رستگار مي‌شوند و مشكلاتشان حل خواهد شد. اما اگر بخاطر استكبار و خودكامگي نخواستند تسليم حق شوند مشيت الهي آنست كه آنها شخصيت ميمون پيدا مي‌كنند و طرد مي‌شوند يعني چهره آنها آنچنان كريه مي‌شود كه پايگاه اجتماعي و مردمي خودشان را از دست مي‌دهند و تبليغات كاملاً اثر معكوس خواهد گذاشت.
نتيجه نهايي چنين شرايطي اين خواهد بود كه افراد چون ميمون مقلد خواهند شد و فكر تشخيص خودشان از كار خواهد افتاد و تابع منويات طاغوت خواهند شد قرآن چهره كريه چنين اجتماعي را تصوير مي‌كند.
5- جمـع‌بنـدي
ما خط‌مشي مبارزه قانوني، مسالمت‌آميز و علني در چارچوب استراتژي امربه‌معروف و نهي از منكر را كماكان مورد تأييد و تأكيد قرار مي‌دهيم. عملكرد نهضت در 9سال اخير را براي مملكت و ملت مفيد و مؤثر ارزيابي مي‌كنيم. به خداوند حي و قيوم توكل داشته و نسبت به آينده كاملاً اميدوار و خوشبين هستيم. به وعده الهي ان تنصرالله ينصركم و يثبت اقدامكم ايمان و اطمينان قلبي داريم. اگر خود شاهد تحول و اصلاح نباشيم حداقل با انجام فرايض الهي آخرت خود را تأمين نموده‌ايم.
اگر حاكميت تسليم حق و قانون و اراده ملت شود گره مشكلات گشوده خواهد شد. اگر عدول از حق و عدالت بنمايد مشيت الهي بطور طبيعي عمل خود را انجام خواهد داد.
عصاي ما، در شرايط كنوني، منطق و كلام حق ماست كه ابراز آن افضل الجهاد است.  همان‌طوركه گفته شد جنگ ما با حاكميت جنگ قدرت نيست بلكه جنگ حجت و ارزشهاست. ما از اصول و آرمانهاي انقلاب اسلامي كه همان آرمانهاي ملت در مبارزات يكصدسال اخير است پاسداري مي‌كنيم. در آستانه دوازدهمين سال پيروزي انقلاب جاي آرزوها و آرمانهاي ملت بويژه آزادي خالي است. با تأمين آزادي زمينه تحقق استقلال،
عدالت اجتماعي و ساير آرمانهاي ملت فراهم خواهد شد. انشاءاله
براي ارواح پاك پيشگامان حركتهاي اسلامي و آزادي‌بخش ملت و شهداي راه حق و اسلام و ايران طلب رحمت و مغفرت مي‌نمائيم و با درود و صلوات بر پيامبر و ياران او فاتحه‌اي قرائت مي‌كنيم.
با تشكر و عذرخواهي مجدد از تصديعي كه بعمل آورده‌ام.
منبع: متن تنظیم شده  سخنراني مهندس محمد توسلي در برنامه گراميداشت سالگرد پيروزي انقلاب
 در جلسه داخلي نهضت آزادي ايران -21 بهمن ماه 1368




[1] - مسئولان قبلاً اعلام كرده بودند كه ما (جمهوري اسلامي) برخلاف عراق بدون وام خارجي جنگ را ادامه داده‌ايم؟!