کار شهردار آینده تهران آسان نیست
محمد
توسلی
1
در پنجمین دوره انتخابات شورای شهر لیست امید قاطعانه در
بسیاری از کلانشهرها به ویژه در کلانشهر تهران، رای آورد. این فهرست موفق شد بهرغم
نقدهای جدی که به فرآیند نهایی شدن آن وارد بود، با تفاوت قابل ملاحظهای نسبت به
رقبای خود، پیروز انتخابات شود. این پیروزی، پیامی را به دنبال داشت که باید به آن
توجه کرد. مردم از عملکرد مدیریت شهر تهران، شورای شهر و از ساختار فعلی مدیریت
شهری راضی نیستند و به دنبال تحول هستند. بنابراین افرادی که انتخاب شدهاند،
مسئولیت بسیار سنگینی بردوش دارند. شورای شهر پنجم تهران از برخی جهات، ویژگیهای
خاصی دارد که آن را از شوراهای قبلی متمایز میکند. پس از نخستین دوره شورای شهر،
این نهاد به محافظهکاران رسید و شورای دوم تا چهارم در اختیار آنها بود. اگرچه در
شورای چهارم اصلاحطلبان کوشیدند که اکثریت را به دست بیاورند اما عملأ در اقلیت
بودند و نتوانستند نقش مهمی ایفا کنند. بنابراین، شورای پنجم با جنبش اصلاحات
درآمیخته و همه مردم نیز انتظار دارند که این شورا برنامههای اصلاحطلبانه خود را
در ایجاد تحول و تغییر ساختارهای مدیریت شهری ایفا کند.
2
در دوازده سال اخیر و میتوان گفت حتی بیش از دوازده سال،
مدیریت شهر تهران، قدرتمدار بوده است. به این معنا که شهرداری و شورای شهر تهران
بیشتر به منزله سکوی پرشی برای تصدی قدرت بالاتر تلقی شده است. این موضوع در دوره
دوازده ساله آقای محمدباقر قالیباف کاملا مشخص است. قصد سیاهنمایی ندارم، قطعا در
طول این ۱۲ سال، اقدامات مفیدی نیز صورت گرفته؛ اما کارنامه دوران شهرداری آقای
قالیباف در نظر مردم مثبت نبوده و مردم در این انتخابات، به مدیریت او و همکارانش
رای منفی دادند. دلیل این موضوع آن است که آقای قالیباف و بسیاری از محافظهکارانی
که مؤید حضور او در شهرداری بودند، به دنبال قدرت بودند. گرچه برخی از اعضای شورای
شهر، نمایندگان احزاب سیاسی هستند، اما فضای مدیریت جدید شهر تهران بایستی به سمت
«شهروندمداری» متحول شود. سابقه سیاسی این افراد و پایبندی آنان به کارجمعی بسیار
مفید است، زیرا این تجربیات میتواند از بروز مشکلاتی که در شورای اول رخ داد،
جلوگیری کند. خوشبختانه مردم تهران هم توجه دارند که رأی دادن و انتخاب نمایندگان،
پایان کار نیست. جامعه باید، در جایگاه «دیدهبان» همچنان پیگیر اقدامات شوراها
باشد. همچنین نهادهای مدنی، احزاب و گروههای سیاسی، نیز باید به عنوان «دیدهبان»
فعالیتهای شورای شهر را زیر نظر داشته باشند. در این میان، رسانهها نیز نقش مهمی
دارند. رسانهها به عنوان دیدهبان باید به عملکرد شوراها و شهرداری ها نظارت و
نظرات مردم را منعکس کنند.
3
اکنون ۲۱ نفر طبق قانون به عنوان اعضای شورای شهر انتخاب
شدهاند، اما باید توجه داشت که مسائل و مشکلات شهر تهران خارج از توان ۲۱ نفر
است. بنابراین این نمایندگان باید از همه ظرفیتها و نهادهای کارشناسی مانند جامعه
مهندسان مشاور ایران و از برخی اعضای سابق شورای شهر که تجربیات انباشته ای دارند
استفاده کنند و کوشش کنند که سازوکاری تعیین کنند تا این افراد و نهادها به صورت
منظم به شورای شهر پیوند بخورند و شورا بتواند از ظرفیت همه مشورتهای کارشناسی
برای تصمیم گیری خود بهره بگیرد.
4
نخستین اقدامی که شورای شهر در دستور کار خود دارد انتخاب
شهرداری است که بتواند مجری سیاستها و برنامههای شورا باشد. این شخص علاوه بر
خصوصیاتی مانند پاکدستی، شهروندمداری و توان مدیریت بالا و برخورداری از روحیه کار
جمعی باید بتواند از پس مسائل پیچیده شهر تهران بر بیاید. این شخص باید مشکلات شهر
را بداند و سابقه اجرایی و مدیریتی بالایی داشته باشد. این نکته بسیار مهمی است که
شهردار قادر باشد با شورا و دستگاههای اجرایی کشور تعامل سازندهای داشته باشد.
به نظر بنده فقط شخص شهردار مهم نیست. سوابق و توانایی جمع همکاران او نیز بسیار
اهمیت دارد؛ شهردار قصد دارد با چه افرادی در شهرداری حضور پیدا کرده و مشکلات شهر
را حلوفصل کند.
5
بنده حدود ۵۰ سال تجربه در مدیریت شهری، در «دو طرف میز»،
را در کارنامه خود دارم. تجربه نشان میدهد که مسائل شهر تهران بسیار پیچیده است.
این ۲۱ نفر اگر افراد ایدهآل هم باشند بازهم انتظار بیجایی است که بخواهیم در
این ساختار موجود مدیریت شهری کار قابل توجهی انجام دهند و همه مطالبات شهروندان
را محقق کنند. به این دلیل که شورای شهر، به لحاظ قانونی اختیارات لازم را نداشته
و در جایگاه طبیعی خود نیست و بعلاوه مدیریت شهری دارای یک ساختار اقتدارگرا است.
به دلیل همین ساختار، امروز این خطر وجود دارد که اگر شورا و شهردار منتخب، مراقب
نباشند ممکن است سرنوشت آنان به تقابل با یکدیگر بینجامد. بنابراین یک تحول
ساختاری در مدیریت شهری نیاز هست. تا شورای شهر و مدیریت شهری در جایگاه طبیعی خود
قرار گیرند.
6
شورا باید با پیگیری لایحه مدیریت شهری زمینه اصلاحاتی را
در مدیریت شهری فراهم سازد تا در انتخابات بعدی مردم در محلههای خود، نمایندگان
محلات را انتخاب کنند، از درون نمایندگان محلات، شورای مناطق را تشکیل دهند و در
نهایت، شورای کل شهر انتخاب شود. این فرایند طبیعی است که در شهرهای کشورهای توسعه
یافته و درحال توسعه دنیا اجرا میشود. در چنین شرایطی است که نمایندگان شورای شهر
به عنوان نمایندگان واقعی مردم شهر هستند و پارلمان شهری را شکل میدهند. مردم در
پارلمان شهری نه تنها خدمات شهرداری بلکه همه خدماتی را که نیاز دارند مانند: آب،
برق، حمل و نقل و... پیگیری میکنند؛ البته به جز مسائل امنیتی و نظامی که در
اختیار دولت مرکزی است، مابقی امور در اختیار مردم قرار میگیرد که به «دولت محلی»
معروف است. این ساختار جدیدی است که شورای شهر پنجم باید به دنبال آن باشد و پایهریزیهای
اولیه آن را پیگیری کند. خوشبختانه در دولت یازدهم نیز گامهای نخستین چنین تحولی با
تهیه لایحه مدیریت شهری برداشته شده است.
7
مدیریت جدید شهرداری باید سازمانهای موجود در شهرداری را
بازنگری کرده و نیروهای شاغل در آن را ارزیابی کیفی کنند تا نیروهای سلامت و
کارآمد در جایگاه مورد نیاز سازمانی جدید قرار گیرند و در خصوص افراد زائد تصمیم
مقتضی اتخاذ نمایند.
منبع: ماهنامه بلدیه نگار-شماره پنجم –
خرداد 96
No comments:
Post a Comment