گفت و گو با محمد توسلی:
تهران
و بحران زلزله
زلزله کرمانشاه و تبعات بعد از آن بهانهای شد تا دوباره به یاد بیاوریم در هر نقطهای از ایران که بحرانی رخ میدهد، اولین مقر برای کمکرسانی به این مناطق، تهران است. اگر در پایتخت زلزله مهیبی اتفاق بیفتد، با چه وضعیتی روبهرو هستیم؟ و کدام شهرها آمادگی کمکرسانی به این کلانشهر را دارند؟ برای یافتن پاسخی به این پرسشها به سراغ یکی از شهرداران اسبق تهران رفتیم. مهندس محمد توسلی که متخصص حمل و نقل و ترافیک شهری است، با ذکر اینکه تصمیمهای نادرست مسئولان در دادن مجوزهای ساخت بی رویه شرایط را بدتر کرده، گفت:«مسئولان باید استانهای اطراف تهران را به تناسب موقعیت و جمعیت، تجهیز و آماده کنند.» مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.:
به نظر شما، در تهران، باوجود محلهها، کوچههای تنگ و ساختمانهای قدیمی
و بیکیفیت، بعد از زلزله چه اتفاقی خواهد افتاد؟
تهران با چند مسئله روبهروست. نخستین آن، کیفیت ساختمانهای تهران است.
اینکه آیا در برابر زلزله هایی با ۵ یا
۶ ریشتر مقاوم است؟ دوم اینکه با فرض مقاوم
بودن برخی از ساختمانهای تهران، این مسئله مطرح می شود که آیا دسترسی به آنها امکانپذیر
است؟ و سوم، در تهران وضعیت خدمات شهری موجود استاندارد نیست و در شرایط زلزله میتواند مشکلاتی
برای خدمترسانی به مردم تهران بهوجود بیاورد. مثل لولههای آب، برق، گاز و تلفن.
بنابراین ما باید ابعاد مسائل پیش روی تهران را در شرایط مختلف همچون زلزله کرمانشاه بررسی
کنیم تا مدیریت بحران بتواند خود را برای چنین شرایطی آماده کند. مثلا، در مناطقی که
دسترسی به آنجا امکانپذیر نیست و یا محلههایی که به شدت آسیب دیدهاند، در این وضعیت
قطعا باید از هلیکوپتر و امکانات دیگر برای دسترسی استفاده شود. همچنین مشکلات دیگری
نیز وجود دارد که دسترسی ماشینهای آتشنشانی، آمبولانس و دیگر وسایل نقلیه به جاهایی
امکانپذیر نیست و علت آن، کوچههای باریک جنوب تهران است که در اثر ریزش آوار، امکان
عبور ماشین وجود ندارد. حتی در محدوده شمال تهران نیز مناطقی با کوچههایِ با عرض
هشت و ده متر وجود دارد که آپارتمانهای بلند مرتبه پروانه ساخت صادر شده و اگر در برابر زلزله مقاوم
نباشند، امکان دسترسی به این مناطق هم امکانپذیر نیست.
در هر نقطهای از کشور بحرانی اتفاقی میافتد تهران در اولین گام به این
مناطق زلزلهزده کمک میکند، اگر در تهران این اتفاق بیفتد چه شهرهایی میتوانند به
تهران کمک کنند؟
وقتی تهران در هنگام بحران بهطور کامل نتواند به استانهای دیگر کمک
کند، آنها هم نمیتوانند به تهران کمک کنند؛ به طور مثال روستاهایی در ایران هستند
که بعد از خراب شدن، ما میفهمیم چنین روستاهایی وجود داشتند. پس باید استانهای اطراف
تهران را به تناسب موقعیت و جمعیت تهران برای چنین شرایطی تجهیز کنند.
تصویر شما از تهرانِ بعد از زلزله چیست؟
با شناختی که من از معابر و ساختمانهای تهران دارم، تصویر بسیار هولناکی
است که بجاست مدیریت بحران پیش بینی های لازم را داشته باشد
آیا بهتر نیست که مسئولان، مردم را آگاه کنند؟
این موضوع شامل دو بخش است؛ بخش نخست مربوط به آموزشهایی است که باید
به مردم داده شود که در شرایط زلزله چگونه عمل کنند و این کار انجام شده است؛ باید
در مدارس آموزش داده شود که اگر این اتفاق افتاد، مردم از لحاظ ذهنی آمادگی داشته باشند
و کار بیرویه انجام ندهند. دوم اینکه مدیران کشور در شرایط کنونی چه امکاناتی را میتوانند
ارائه دهند. مدیریت کشور ما مشکل ساختاری دارد و تا این مشکل حل نشود،. نمی توان
انتظار اجرای برنامه های توسعه را داشت. مدیریت کشور ما بسیار متمرکز است. ساختار دولت
آنقدر باد کرده و گسترش پیدا کرده که هرچه پول دریافت میکند، خرج حقوق کارکنانش را
هم به سختی تامین می کند؛ تمام کارها در دولت متمرکز شده و ساختار دولت شرایطی
دارد که هیچ یک از کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه چنین شرایطی را ندارند. بنابراین
دولت راهی جز اجرای لایحه مدیریت یکپاچه شهری ندارد تا کار ها به خود مردم واگذار
شود و دولت کوچک اما چابک و توانمند بتواند مسائل کلان ملی از جمله بحران هایی
شبیه زلزله را مدیریت کند.
کشورهای توسعهیافته مثل آمریکا و انگلیس مد نظرم نیست بلکه کشورهای مجاور
و درحالتوسعه مثل ترکیه و هند و مالزی که توسعه پیدا کرده اند ساختار مدیریت
کشورشان را غیر متمرکز کرده اند و کار های
جاری مردم را به خود مردم سپرده اند. دولت
کاملا کوچک، چابک و توانمند است و فقط در کارهای ستادی، نظامی و امنیتی مداخله میکند
و بقیه کارها در چارچوب قانون به مردم واگذار میشود.
. بنابراین در ساختار مدیریت کشور نیاز به اصلاح
داریم و با توجه به تجربیاتی که در کشورهای درحالتوسعه و توسعهیافته وجود دارد،
باید بتوانیم خود را بهروز کنیم و به تدریج به این امکانات برسیم. ضمن اینکه خودمان
را برای بحرانها آماده کنیم و بتوانیم روند اصلاحی را در ساختوسازها و توسعه شهرهایمان
داشته باشیم.
اگر ما سیستم مدیریت کشورهای مجاور درحالتوسعه را در ایران پیاده کنیم،
وضعیت بهبود پیدا میکند؟
بله، در کشورهای دیگر، مردم در مدیریت شهری نقش دارند و شهرداری نمیتواند
به تنهایی هر پروژهای را اجرا کند اما در ایران مردم نمیتوانند در سرنوشت خود تاثیر
مستقیم داشته باشند. آقای قالیباف یا آقای کرباسچی روی کار میآیند برای خودنمایی و
برای قدرت و بنابر سلیقه خودشان کارهایی انجام میدهند که خواست مردم نیست و چون در
این دوران قانون اساسی و اصول شوراها اجرا نشده و همچنین عقلانیت و منافع مردم در
مدیریت جامعه ما حاکم نبوده، ما با این مشکلات روبهرو هستیم. اگر واقعبینانه نگاه
کنیم، ما منابع محدود خود را به جای اینکه صرف مردم کنیم، صرف حوزههایی میکنیم که
معلوم نیست در راستای منافع ملی ما باشد یا نه. خرابیهایی که در زلزلهها و یا دوران
جنگ داشتیم هنوز بازسازی نشده؛ برای اینکه ما روی این مناطق تمرکز نداشتیم. بسیاری
از روستاهای ما مخروبه است. وقتی خراب میشوند میفهمیم که باید بر روی نوسازی شهرها
و روستاها تمرکز داشته باشیم تا اگر چنین زلزلههایی اتفاق افتاد با این مشکلات روبهرو
نشویم.
به نظر شما شهردار سابق تهران و شورای شهر در این روند نقش داشتند؟
مشکل اصلی همان گونه که اشاره شد مشکل ساختاری است که مردم مطابق
اصول قانون اساسی در جایگاه طبیعی خودشان قرار ندارند. در چنین شرایطی که مدیریت
اقتدار گرایی در مدیریت کلانشهر تهران وجود دارد طبیعی است که شهردار تهران چون
آقای قالیباف و شورای شهر در این ساختار و
مناسبات نمی توانند در راستای نیاز واقعی مردم عمل کنند. زیرا شورای شهر از
اختیارات لازم برخوردار نیست و شهردار در چنین ساختار اقتدارگرا از خواست و نظر
مردم تمکین نمی کند. د ر چنین ساختاری آقای قالیباف به عنوان شهردار هرگز پاسخگوی کارهای
خلاف مصالح شهروندان نبوده است..
بطور خلاصه در شرایط کنونی بجای ایجاد نگرانی و التهاب در جامعه، ما باید برای خروج از بحران کنونی راهکار ارائه
کنیم و به مسئولان ضمن نقد مشفقانه راه حل کارشناسی بدهیم. ما میدانیم تهران در معرض
خطر جدی زلزله است و باید دعا کنیم این اتفاق پیش نیاید و اگر این اتفاق افتاد و
پیش بینی های لازم انجام نشده باشد این مسئولان هستند که بایستی پاسخگو باشند.
منبع: روزنامه همدلی- اول آذر 96 – متن
تایید شده
No comments:
Post a Comment