گفتوگو با محمد توسلی:
واکاوی کارنامه دولت موقت و نهضت
آزادی ایران
(بخش نهایی)
تهران - ایرناپلاس - بخش نهایی گفتوگوی ایرناپلاس با محمد توسلی،
به بررسی نامه معروف امام درخصوص نهضت آزادی به وزیر وقت کشور در دولت دوم مهندس
موسوی، و نسبت اصلاحطلبان امروز با گفتمان و شخص مهندس مهدی بازرگان میپردازد.
محمد توسلی دبیرکل نهضت آزادی ایران و اولین شهردار تهران پس از انفلاب است.
تفاوت مشی بازرگان و ابراهیم یزدی
ایرناپلاس: نهضت آزادی در دهه 60 حیات سیاسی دارد.
مهندس بازرگان هم حضور سیاسی دارد. اما به هر حال نهضت در فرآیند رسمی سیاست ایران
حذف میشود و این وضعیت در دهه 70 هم ادامه پیدا میکند. فکر میکنم نقش آقای
مهندس بازرگان در اینکه این چالش با جریان رسمی حاکمیت حل نشد، خیلی مؤثر بوده است.
میخواهم این سؤال را مطرح کنم که فرضاً اگر جای آقای مهندس بازرگان، آقای دکتر
یزدی در دهه 60 دبیر کل نهضت آزادی بودند، آیا ما باز هم شاهد حذف نهضت بودیم؟
درواقع آیا اگر آقای دکتر یزدی در آن دوره دبیرکل نهضت بود، آیا این امکان وجود
نداشت که نهضت آزادی در ساخت رسمی سیاسی ایران ادامه حیات دهد؟
توسلی: از دو منظر میتوان به این سؤال پاسخ داد: یکی
اینکه مگر خود مهندس بازرگان پیشنهاد نخستوزیری را داده بود! و این ایراد را باید
به شورای انقلاب گرفت که چرا اشتباه کردند و بهجای اینکه دکتر یزدی را انتخاب
کنند، مهندس بازرگان را انتخاب کردند. لذا هم شورای انقلاب و هم آیتالله خمینی
باید پاسخگو باشند. چون با این وصف آنها اشتباه کردند و آنها شناخت نداشتند. چون
مهندس بازرگان پیشنهاددهنده نبود و گفتند یک شب هم به من فرصت دهید و بلافاصله
نپذیرفتند. این وجه سلبی مسئله است، اما واقعیت این است که مگر آقای دکتر یزدی این
مسئله را قبول داشتند؟ آقای دکتر یزدی به دفعات در خاطراتشان گفتند که اصلاً در
جایگاه بنده نبوده و من اصلاً 18 سال در ایران نبودم و با شرایط ایران آشنا نبودم
و این پیشنهاد دور از واقعیت است و یک کسانی که یک مقداری توهم دارند و میخواهند
با مهندس بازرگان برخورد کنند، فکر میکنند اگر فردی مثل دکتر یزدی که انقلابی
بوده و انقلابی عمل میکرده، نخستوزیر میشد، اتفاق
دیگری میافتاد. با توجه به فضای سیاسی ایران که فضا چپ بود و همه متأثر از جنبش
مسلحانه بودند، بدون تردید سرنوشت انقلاب ما بدتر از افغانستان میشد و توان
مدیریتی و سابقه مهندس بازرگان بود که
توانست این دوره انتقال را طی کند.
ایرناپلاس: در زمان اشغال سفارت ما میبینیم که
بلافاصله آقای دکتر یزدی، با جوانانی که وارد سفارت میشوند، برخلاف موضع دولت
موقت همراهی میکند. این قبیل مسائل نشان از آن ندارد که برخلاف مواضع ارتدوکس
بازرگان، دکتر یزدی مشی عملگرایانهتری داشت؟
توسلی: برداشتهای اشتباهی در سؤال شما هست. بسیاری از جوانهایی
که آن موقع انقلابی بودند و میخواهند عملکرد آن موقع خود را توجیه کنند، این سؤال
را مطرح میکنند. روز یکشنبه 13 آبان بعد از ظهر دکتر یزدی از سفر الجزیره برگشته
بودند و در دیداری که با آیتالله خمینی داشتند، هم گزارش سفر دادند و هم آیتالله
خمینی به ایشان میگویند مثل حادثه 25 بهمن بروید و این جوانها را بیرون بریزید.
آقای دکتر یزدی همان موقع این گزارش را گفتند و منتشر کردهاند.
ماجرای تماس یزدی با موسوی خوئینی
ایرناپلاس: تقریباً تمام اعضای شورای انقلاب هم
موافق نبودند.
توسلی: شورای انقلاب و دولت موقت مخالف بودند. اما دکتر
یزدی با توجه به اینکه دولت موقت هم به بردن شاه به آمریکا اعتراض کرده بودند و
سوابقش در اسناد تاریخی هست، به آیتالله موسوی خوئینی تلفن میکنند و میگویند
به این دانشجوها بگویید که بسیار خوب، شما بهعنوان جنبش دانشجویی آمدید و دو روز
سفارت را گرفتید. این عمل بهعنوان واکنش شما در قبال اقدامی که آمریکا انجام داده
است، بسیار قابل توجیه است. ما میتوانیم پاسخگو باشیم. این بیان دیپلماتیک است.
ایشان وزیر امور خارجه هستند که باید به لحاظ مقررات جهانی پاسخگو باشند. این صحبت
را که خود دکتر یزدی هم در خاطراتشان آوردهاند، حالا اینطور نقل شود که ایشان با
مهندس بازرگان همراه نبودند و ایشان عملگراتر بودند، اینطور نیست. ایشان کاملاً
به وظیفهشان بهعنوان وزیر امور خارجه عمل کردند. هر چند دکتر یزدی ارتباطش با
جوانها خیلی بیشتر و قویتر بود.
ایرناپلاس: بنابراین از نظر شما تفاوتی در حیات
نهضت نداشت.
توسلی: گفتمان مهم است. چمران و دکتر یزدی، شاگردان مهندس بازرگان
بودند و همان گفتمان را هم داشتند. در دوره قبل هم در غیاب مرحوم مهندس بازرگان، همان
گفتمان و همان راه را ادامه دادند و امروز ما هم همان گفتمان را ادامه میدهیم.
نامه امام در مورد نهضت به نفع چه کسی است؟
ایرناپلاس: اواخر دهه شصت نامهای بعد از فوت امام
در خصوص نهضت آزادی منتشر میشود، در پاسخ به نامهای که وزیر وقت کشور، آقای
محتشمیپور، در خصوص اینکه اعضای نهضت میخواهند وارد انتخابات مجلس شوند، از امام
سؤال میکنند. امام تعابیری را در خصوص نهضت آزادی به کار میبرد، مثلاً امام میگویند
که من از اول با آقای بازرگان و بنیصدر موافق نبودم و مجاهدین خلق فرزندان نهضت
آزادی هستند. میخواهم نظر شما را در مورد این نامه بدانم. خیلیها اصالت این نامه
را اساساً زیر سؤال میبرند. تحلیل شما از این نامه چیست؟
توسلی: این نامه سوابق تاریخی دارد. این نامه سال 66 صادر شده
است، ولی انتشارش سال 68 بود. طبق وصیتنامه امام، اسنادی که بعد از درگذشت ایشان منتشر
میشود، باید هم خط ایشان و هم امضای ایشان باشد. وقتی این نامه منتشر شد، مهندس
بازرگان به دادگاه شکایت میکنند. آقای صدر حاج سیدجوادی هم وکیل ایشان بودند و
دادگاه تشکیل میشود و میخواهند که نسخه اصل را بیاورند. کسانی که کارشناس خط
هستند، تشخیص دهند و یکی دو ساعت معطل میشوند و نامه را نمیآورند. بعد آیتالله
موسوی تبریزی که دادستان انقلاب بودند، دیداری را با احمد خمینی داشتند و در آنجا
صحبت میکنند و میپذیرند که این خط احمدآقا بوده است و آقای موسوی تبریزی به
دفعات در مصاحبهشان این واقعیت را منعکس کرده اند. ولی گفتند که خط امام نیست و
امضای ایشان است. بنابراین به لحاظ حقوقی این نامه نمیتواند معتبر باشد. ولی به
نظر من این بیشتر بحث شکلی است. باید کمی در این زمینه بیشتر بررسی شود. مهندس
بازرگان سوابقشان روشن است و در حکمی که آیتالله خمینی به ایشان دادهاند، تأکید
میکنند که با اعتماد به سوابق مبارزاتی ایشان و سوابق مبارزات اسلامی ایشان و
دیانت ایشان و صداقت و امانتشان که در آن حکم هم هست، ایشان را بهعنوان نخستوزیر
منصوب میکنند. بعد هم که استعفای ایشان را میپذیرند، مجدداً روی همین خصوصیات
ایشان تأکید میکنند. یعنی هم به لحاظ سوابق مبارزاتی و سوابق دیانتشان و خدمات
اسلامیشان و امانتشان، تمام صفاتی که برایشان میگذارند، تأکید میکنند. بعد از
دولت موقت مهندس بازرگان چه کاری انجام دادند که باید چنین نامهای در سال 66
نوشته شود؟ مهندس بازرگان خدمات، سوابق و گفتمانشان مشخص است.
در دهه 60 فقط نهضت آزادی ایران بود که از مطالبات
تاریخی ملت ایران، آزادی و از حاکمیت ملی و عدالت اجتماعی حمایت میکرد. همه کسانی
که بعد از دوم خرداد بهعنوان اصلاحطلب مشهور هستند، در دهه شصت همه در طرف مقابل
بودند. امروز همان گفتمان بازرگان و راهبرد اصلاحات است که در کنگره تیرماه 59
نهضت آزادی ایران مطرح شده است. بنابراین مهندس بازرگان و گفتمان بازرگان همانطور
که در رسانه های امروز میبینید و در سالگرد مهندس بازرگان هم مطرح شد، در چهلمین
سالگرد انقلاب میتواند پاسخگوی بحرانها و چالشهای جامعه باشد. بنابراین مهندس
بازرگان و نهضت آزادی ایران به این نامهها نیازی ندارد. سؤال اصلی این است که آن
کسانی که میگویند این نامه درست است، آیا این نامه اعتباری برای آیتالله خمینی و
نظام جمهوری اسلامی است که در مقابل چنین شخصیتی، چنین نامهای صادر شده باشد؟ این سؤال کلیدی است که باید به آن پاسخ داده شود.
نسبت اصلاحطلبان و گفتمان بازرگان
ایرناپلاس: شما اشاره کردید که اصلاحطلبهای
امروز، حامل همان گفتمان مهندس بازرگان در ابتدای انقلاب یا همان رفورمیسم
هستند...
توسلی: آقای خاتمی یک شخص شناخته شده است. شما سخنان ایشان
را در دوم خرداد و سالهای بعد و سخنانی که در این سالهای اخیر دارند مقایسه
کنید. امروز میگویند اسلامی که در آن آزادی نباشد، اسلام نیست.
ایرناپلاس: این را بنده متوجه هستم. ولی قبول ندارم
که نیروهای جناح چپ دهه 60 که الان رفورمیست شده است، گفتمان خود را از بازرگان به
ارث گرفتهاند. به هر حال، گفتمان رفورمیسم و توسعه سیاسی، بینالمللی است و
لزوماً در چارچوب اندیشه سیاسی و فلسفه سیاسی آقای بازرگان نبوده است. با این وجود
میخواهم این سؤال را مطرح کنم که چرا اصلاحطلبهای امروز، با وجود اینکه حامل
گفتار سیاسی آقای بازرگان هستند همچنان مرزهایشان را با آقای بازرگان حفظ کردهاند؟
توسلی: باید این سؤال را از آنها پرسید و آنها باید پاسخگو
باشند. برداشت من این است که همه اینها نیاز دارند که بهروز شوند. جمعی بهروز شدند
و این صداقت و فرهیختگی را دارند که به آنچه رسیدهاند، آن را بیان کنند. برخی هم
نرسیدهاند که نیاز به زمان دارند. اما نهضت آزادی ایران و مهندس بازرگان خودشان
را بهصورت انحصاری پایهگذار اصلاحات نمیبینند. این وضعیت یک فرآیند تاریخی
دارد، که مربوط به هیچ فرد و گروهی نیست.
وظیفه امروز ما این است که این گفتمان و این مطالبات تاریخی ملت ایران را که از انقلاب مشروطه وجود داشته و در
نهضت ملی ایران ادامه پیدا کرده است و جزو آرمانهای انقلاب 57 هم بوده، ادامه
دهد.
گفتوگو از سیدعمادالدین محمودی
No comments:
Post a Comment