گفتوگو با محمد توسلی:
واکاوی کارنامه دولت موقت و نهضت
آزادی ایران
(بخش سوم)
تهران - ایرناپلاس - بخش سوم گفتوگوی ایرناپلاس با مهندس محمد
توسلی، دبیرکل نهضت آزادی ایران و اولین شهردار تهران پس از انقلاب، به بازخوانی
مواضع فکری و سیاسی مهندس بازرگان در دوره پس از دولت موقت میپردازد.
مبارزه بازرگان با فرهنگ استبدادی و خرافات مذهبی
ایرناپلاس: با نگاه به گذشته به نظر میرسد آقای
بازرگان به لحاظ منشی و بینشی بیش از اینکه سیاستمدار باشد یک روشنفکر است.
طبیعتاً یک سیاستمدار به جوانان نمیگوید بروید پی درس خواندنتان و وارد سیاست
نشوید و سیاست را به ما بسپارید. یا یک سیاستمدار نمیگوید بروید خانههایتان و به
یک معنا کنشگری سیاسی را از جامعه سلب کند. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
توسلی: مهندس بازرگان قبل از اینکه یک کنشگر سیاسی
باشد، به تعبیری روشنفکر دینی است. کسی که از شهریور 20، برای تحول اجتماعی وارد
عرصه فرهنگی و اجتماعی جامعه شده است. او مشکل اصلی جامعه ما را استبداد و پیرایه
ها و خرافات مذهبی میبیند، و این آیه قرآنی را سرلوحه خدمات خود قرار میدهد:
إ«ِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّى يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم». همیشه دو مشکل اساسی در جامعه ما
بوده است. یکی فرهنگ استبدادی و دیگری خرافات مذهبی، که ما را از سرچشمه زلال وحی
(قرآن) دور کرده است. بنابراین مهندس
بازرگان دنبال یک تحول اساسی و زیربنایی در جامعه ماست. لذا قبل از اینکه دنبال
قدرت و آن ابزارهایی که دیگران برای رسیدن به قدرت استفاده میکنند باشد، به دنبال
حاکمیت حجت است. این جمله معروف بازرگان که در دهه شصت مطرح میکنند که «جنگ ما
جنگ حجت است نه جنگ قدرت»، به همین موضوع دلالت دارد. چرا؟ برای اینکه ما میخواهیم
بهطور راهبردی ریشه مشکلات و دلایل عدم توسعهیافتگی جامعه ایران را شناسایی کنیم
و راهکارهایی واقع بینانه برای رفع این مشکلات ارائه کنیم. حالا این بحثهایی که
شما مطرح کردید، هر کدام یک زمینه اجتماعی دارد و آنچه شما اشاره میکنید، بازی
جوانان با سیاست در شرایطی است که حزب توده و مارکسیستها در دانشگاه سلطه دارند.
ایرناپلاس: ولی این نگاه ادامه دارد.
توسلی: ایشان معتقد است که فعلاً اولویت با خودسازی
دانشجویان بهلحاظ فرهنگی و اجتماعی است. همچنان که امروز ما پیام مهندس بازرگان
در حوادث سال 60 را بهتر میفهمیم. خرداد 60 بزرگترین ضربه را بعد از انقلاب به
جمهوریت نظام زده است. برای اینکه موجب شده فضای سیاسی بسته شود و آن فضای سیاسی
که سال 58 و 59 بود، طوری تحول پیدا کند که یک نگاه راست سنتی در جامعه ما حاکم
شود؛ همان نگاه شیخ فضلالله نوری که در مشروطه بود. این وضعیت سبب شد تا بسیاری
از اصولی که در قانون اساسی بهصورت شفاف مطرح شده است، نتواند مورد عمل قرار
بگیرد. دو مثال میزنم: اصول شوراها در فصل هفتم قانون اساسی تصویب شده است. ما در
اسفند 57 برای شهر تهران در این زمینه مطالعات راهبردی انجام دادیم و نهایتاً
مدیریت واحد شهری در یک فرآیند با همکاری وزارت کشور و دولت موقت نهایی شد، و در
مهرماه 58 به تصویب شورای انقلاب رسید. قانون شورا ها در مجلس اول تصویب شد اما
وزارت کشور آن را اجرا نکرد. در مجلس دوم و سوم و چهارم و پنجم این قانون شوراها
کمرنگ و کم رنگ تر شد، تا اینکه بعد از دوم خرداد، آقای خاتمی در سال 77 انتخابات
شوراها را انجام دادند و این نهاد شکل گرفت. چرا؟ چون کسانی در قدرت قرار گرفتند
به حقوق شهروندی و نقش مردم در مدیریت شهری و کل کشور باور نداشتند؛ وقتی باور
ندارند، قانون را اجرا نمیکنند. شما قانون احزاب را نگاه کنید. اصل 26 قانون
اساسی خیلی شفاف و روشن میگوید فعالیت تمامی احزاب و گروهها و انجمنها علیالاطلاق
آزاد هستند. هیچ تبصرهای هم ندارد . اگر قانون است و جنبه حقوقی دارد، آیا بعد از
خرداد 60 قانون احزاب اجرا شد؟
بازرگان دنبال قدرت نبود
ایرنا پلاس: بیانیه هشت مادهای که پیش از سال 60 و
30 خرداد منتشر شد، آن هم عملاً واکنشی بود به وقایع روزهای ابتدای انقلاب.
توسلی: اما به آن هم عمل نکردند. میخواهم بگویم که
به هر مقطعی نگاه کنید، بازرگان و نهضت آزادی ایران در راستای منافع ملی کوشش
کردند تا به وظیفه دینی و ملی و به رسالت آگاهیبخشی خودشان عمل کنند. هیچوقت دنبال قدرت نبودند. بنابراین
طوری عمل نکردند که بهدنبال حمایت تودهای باشند که به قدرت برسند. در واقع بهدنبال
تحولات زیربنایی بودند تا موانع توسعه کشور برطرف شود.
ایرناپلاس: من نمیتوانم قضاوت کنم که آیا همه گروههای
دیگر لزوماً به فکر منافع ملی بودند یا نبودند. من فکر میکنم که شاید گروههای
مخالف نهضت آزادی هم از معبر نگاه خودشان داشتند از منافع ملی دفاع میکردند. ولو
اینکه منافع ملی از معبر و از طریق به قدرت رسیدن خودشان محقق شود. مسئله من این
است که هنر سیاستمدار این است که در زمان خودش بتواند کار را پیش ببرد. من بازرگان
دهه 60 و بازرگان سال 57 را بیش از اینکه بازرگان مردم ببینم، بازرگان تاریخ میبینم.
اگر بخواهیم امروز قضاوت تاریخی کنیم شاید بگوییم که خیلی از این حرفها، حرفهای
درستی بود. ولی بازرگان نمیتواند ایدههای خودش را در زمان خودش پیش ببرد و در
زمان خودش حرفش شنیده نمیشود. لذا به نظر میرسد که بازرگان در واقع در قامت یک
روشنفکر است، نه سیاستمدار. و جامعه ما به سیاستمدار نیاز دارد تا روشنفکر. فرضاً
ممکن است امام و بقیه گروهها تصمیمی بگیرند که امروز مورد نقد باشد، ولی در آن
دوره میبینیم که تصمیم، تصمیم قابلپذیرشی بوده است، ولو اینکه تبعاتی هم داشته
باشد.
توسلی: بله با یک تعبیری، این نگاه درست است که کنش
مهندس بازرگان در ابتدای انقلاب موفق نبوده است. اما باید ببینیم که مهندس بازرگان
با چه دیدی به سیاست نگاه میکرده است. امروز بسیاری از نسل جوان و فرهیخته و
آکادمیک بیان میکنند که آنچه مهندس بازرگان در ابتدای انقلاب در خشت خام میدید،
امروز ما در آینه هم نمیبینیم. در ادبیات علوم سیاسی، وقتی احزاب سیاسی تشکیل میشوند،
باید وارد قدرت شوند. شما در کشورهای اروپایی توسعه یافته و جوامع دموکراتیک که
انتخابات آزاد و سالم است، احزابی که برنامههای مختلفی دارند، در انتخابات شرکت
میکنند و هر حزبی که برنامهاش رای بیشتری بیاورد، آن برنامه را اجرا میکنند.
ولی ما تا رسیدن به آن درجه از جامعه دموکراتیک، فاصله خیلی زیادی داریم. همانطور
که عرض کردم، مهندس بازرگان میگفتند که جنگ ما، جنگ حجت است و جنگ قدرت نیست، که
ما بخواهیم وارد قدرت شویم. مهندس بازرگان همواره نگاه جامعهمحور داشت و رویکردش
تحول در جامعه و توسعه نهادهای مدنی و بالابردن آگاهی جامعه بود. بر اساس همان
نگاهی که همه انبیا و مصلحان تاریخ داشته اند که جامعه را برای کنشگری آماده کند.
تأکید بازرگان بر جمهوری دموکراتیک اسلامی
ایرنا پلاس: آماده کردن جامعه در نگاه بازرگان وجه
نخبهگرایانه دارد یا بخش مشارکتی؟
توسلی: مهندس بازرگان با نگاه راهبردی که از قبل
داشتند حرکت کردند. در دهه 60 یک سؤالی را مطبوعات از مهندس بازرگان مطرح کردند و
گفتند که خودتان را نقد کنید. مهندس بازرگان گفت: «من مهمترین نقدی که میتوانم
از خودم بکنم این است که نتوانستم همه مسائلی را که میدانستم، بیان کنم.» این
خیلی مهم است و جملهای کلیدی است. مهندس بازرگان خیلی خویشتندار بود و کوشش میکرد
که در حد ظرفیت هر زمانی، مطالب خود را بیان کند. مهندس بازرگان در همان رفراندوم
12 فروردین که مسئولیت برگزاری آن را داشت، گفتند که ما باید به «جمهوری دموکراتیک
اسلامی» رای دهیم و اصرار داشتند که این در اساسنامه شورای انقلاب است و شورای
انقلاب تصویب کرده و آیتالله خمینی هم آن را تصویب کرده است و این میثاقی است بین
ما و ملت ایران و آیتالله خمینی گفتند «جمهوری اسلامی» نه یک کلمه زیاد و نه یک
کلمه کم. چرا مهندس بازرگان بر جمهوری دموکراتیک اسلامی تأکید داشت؟ برای اینکه
ایشان به لحاظ تاریخی شناخت داشت و میدانست در جمع روحانیت کسانی هستند که از
درون آموزههای اسلام سنتی، حاکمیت ملت و آزادی و حقوق شهروندی را درنمیآورند و
باور ندارند. این گام اولی است که مهندس بازرگان تلنگر میزند. شما تمام رویدادها
را ببینید. در تمام مقاطع مهندس بازرگان تلنگر میزند که انحراف به وجود آمده است.
سال 61 مهندس بازرگان کتاب «انقلاب ایران در دو حرکت» را مینویسند. اینکه انقلاب
ایران در دو مرحله انجام گرفته است و گام اول «همه با هم» بودیم و همه شعار مرگ بر
شاه میدادیم و همه مخالف استبداد بودیم، همه دنبال آزادی و حاکمیت ملت بودیم.
ایرناپلاس: و آن جمله معروف که شاه انقلاب کرد.
توسلی: بله، جمله معروف این است که رهبری اصلی را
شاه داشت و او باعث شد که انقلاب شود. ولی
در مرحله دوم «همه با من» شد و عملا اختیارات ملت ایران در اختیار یک فرد قرار
گرفت. در سال 61 است که این نگاه را دارند و در سال 62 کتاب گمراهان را نوشتند و
چاپ شده است و در اختیار همه هم هست. بازرگان در این کتاب توصیف میکند که وضعیت
کلیسا و روحانیت در چند قرن اخیر اروپا چگونه بوده و چه هزینههای سنگینی را به
ملتهای اروپایی تحمیل کرده است. تا اینکه در اثر آن فرآیند و هزینههای سنگینی که
پرداخت میشود، نهایتاً روحانیت مسیحی و کلیسا میپذیرد که باید خارج از قدرت قرار
بگیرد و از آنجا است که سوابق تاریخی نشان میدهد که زمینههای توسعه انسانی و
پیشرفت فراهم میشود. با ارزیابی این مجموعهها میبینیم نهضت آزادی ایران و مهندس
بازرگان نقش آگاهی بخشی و پاسداری از آرمانهای انقلاب و مطالبات تاریخی ملت ایران
را داشتند و طبیعی است که در این فرآیند هزینههای سنگینی را هم تقبل کنند.
ادامه دارد
گفتوگو از سید عمادالدین محمودی
No comments:
Post a Comment