Tuesday, May 19, 2020

چرا «راه مصدق»؟


گفت و گو با محمد توسلی:
چرا «راه  مصدق»؟
پریسا صالحی، انصاف نیوز:  محمد مصدق در چنین روزی در سال ۱۲۵۸ چشم به جهان گشود، اما مصدق و اتفاقاتی که مسبب ظهور و کنار رفتن او شد هنوز مورد بحث است طیفی در داخل کشور او را دلباخته‌ی امریکا نشان می‌دهند و طیفی از خارج کشور او را خائن، اما برای بسیاری مصدق سیمای یک قهرمان ملی را دارد. مساله‌ای که شاید قابل توجه باشد این است که با گذشت سال‌ها از حضور مصدق در صحنه‌ی سیاسی ایران و اتفاقات زیادی که این سال‌ها تاثیرات عمیقی بر روند تاریخ ایران داشته مثل انقلاب سال ۵۷ یا اتفاقات بعد از آن، هنوز حملات سلطنت‌طلبان به محمد مصدق ادامه دارد. این موضوع شاید نشان‌دهنده‌ی این باشد که مصدق و شیوه‌ی سیاست‌ورزی و میراث فکری او هنوز هم می‌تواند تاثیرگذار باشد، تاثیراتی که این طیف از آن گریزانند. اما سوال مهم اینجاست که تاثیر مصدق در «اکنون» ایران چیست؟
در همین مورد محمد توسلی، دبیر کل نهضت آزادی ایران، جریان سیاسی پیرو دکتر مصدق، در جواب به سوالات انصاف نیوز پاسخ‌هایی نوشت. توسلی معتقد است سیاست‌ورزی به شیوه‌ای که از دکتر مصدق سراغ داریم می‌تواند روی اکنون ایران تاثیرگذار باشد و آن را از انسداد سیاسی خارج کند. او همچنین معتقد است اگرچه راه مصدق مانعی برای سلطنت‌طلبان است و آنها سعی می‌کنند جریان تاریخ را تحریف کنند اما روی اکثریت تاثیرگذار که با بهره‌گیری از تجربیات تاریخی و میراث راه مصدق، با آگاهی از پیامدهای هر نوع تحول در داخل با پشتیبانی بیگانگان، آن را در راستای منافع ملی وحفظ تمامیت ارضی کشور ارزیابی نمی‌کنند.
متن کامل گفت‌وگوی انصاف نیوز با محمد توسلی را در ادامه می‌خوانید:
«تابع قانون اساسی و مصدقی هستیم»
 انصاف نیوز: میراث فکری دکتر مصدق چه تاثیری روی اکنون ایران دارد؟
محمد توسلی: میراث فکری زنده یاد دکتر محمد مصدق (۱۳۵۴ ۱۲۵۸) ریشه در رویدادهای دو قرن اخیر ایران به ویژه انقلاب مشروطه دارد. پدر  و مادر دکتر مصدق از خانواده‌های سرشناس آن دوره هستند. پدر او میرزا هدایت‌الله آشتیانی از نزدیکان میرزا تقی‌خان امیرکبیر است. او در دوران تحصیل دکترای حقوق خود در اروپا با دستاوردها و جوهر تمدن غرب یعنی مدرنیته آشنا می شود و در بستر تحولات بعد از انقلاب مشروطه و دوران رضا شاه در عرصه‌های مختلف مثل والی‌گری استان‌ها، وزارت مالیه و امورخارجه در دولت‌ها و وکالت مردم در چند دوره مجلس با ریشه‌های مشکلات جامعه ایران آشنا می‌شود و با نگاه راهبردی خود برای اصلاح تدریجی جامعه‌ی ایران در راستای دستیابی به مطالبات ملت ایران در انقلاب مشروطه  تلاش ‌پیگیری داشته است.
مطالبه‌ی اصلی مردم در انقلاب مشروطه محدود کردن قدرت مطلقه‌ی سلطنتی که خود را ظلل الله می‌پنداشتند در چارچوب قانون بود. قانونی که توسط نمایندگان منتخب مردم در یک انتخابات آزاد تدوین و تصویب شده باشد. دستیابی به این مطالبه‌ی تاریخی ملت با توجه به چالش‌های فرهنگی و اجتماعی جامعه‌‌‌ی ایران و مجموعه تلاش های صورت گرفته توسط دکتر مصدق در طول چند دهه حیات سیاسی او میراث ارزشمندی است که نه تنها در ایران بلکه الهام بخش رهبران جنبش عدم تعهد و کشورهای منطقه بود.
دكتر مصدق در طول خدمات بيش از نيم‌ قرن خود براي كرامت بخشيدن به انسان و به حساب آوردن او در اداره‌ی كشور از طريق تامين آزادی انتخابات و مشاركت دادن مردم در انتخابات و شكل‌گيری نهادهای مدنی وايفای نقش در تعيين سرنوشت خود، مقابله با موانع اصلي اين راه يعني استبداد و تامين آزادي‌ها و حقوق اساسي ملت ايران و برخورد مستمر و پيگير با استيلای بيگانگان و تامين استقلال سياسي كشور را با تاکید مستمر بر «ایرانیت و اسلامیت» یعنی منافع ملی و ارزش‌های فرهنگ بومی جامعه، سرلوحه برنامه‌های اصلاحات خود قرار داده بود.
نگاه اصلاحات تدریجی و جامعه‌محور با رعایت منافع ملی که همواره در قدرت و عرصه‌‌ی عمومی مورد توجه دکتر مصدق بود و به ویژه در تجربه‌ی عملکرد دولت ۲۸ ماهه‌ی خود در دوره‌ی نهضت ملی ایران و همچنین ایستادگی او بر این راهبرد تا روزهای پایانی عمر میراثی است که همواره مورد توجه کنشگران سیاسی در ایران بوده و می‌تواند در آینده هم باشد.
از جمله در سال ۱۳۴۰ که نهضت آزادی ایران تاسیس شد در مرامنامه آن آمده است که: «ما مسلمان، ایرانی، تابع قانون اساسی و مصدقی هستیم» در بخش پایانی مصدقی بودن را اینطور توضیح می دهد: «مصدقي هستيم و مصدق را از خادمين بزرگ افتخارات ايران و شرق مي‌دانيم ما مصدق را به عنوان يگانه رئيس دولتي كه در طول تاريخ ايران محبوب و منتخب واقعی اكثريت مردم بود و قدم در راه خواسته‌های ملت برداشته و توانست پيوند بين دولت و ملت را برقرار سازد و مفهوم واقعي دولت را بفهماند و به بزرگترين موفقيت تاريخ اخير ايران يعني شكست استعمار نائل گردد تجليل مي‌كنيم و به اين سبب از «تز» و (راه مصدق) پيروی مي‌كنيم».
در چهار دهه بعد از انقلاب ۵۷ که جنبش اجتماعی ایران نماد استبداد سیاسی را که یکی از عوامل عقب‌ماندگی جامعه‌ی ایران بود حذف کرد و انتظار داشت مطالبات تاریخی ملت ایران همانطور که وعده داده شده بود جامه‌ی عمل بپوشد، عملا با مشکل جدید استبداددینی و پیرایه‌ها و خرافات مذهبی هزار ساله که عامل دیگر عقب‌ماندگی است، روبرو شد و روند تحولات جامعه در این راستا طی شده است.
«راهکار پیش رو تداوم اصلاحات جامعه‌محور است»
 به عقیده‌ی بسیاری ایران امروز به یک انسداد سیاسی رسیده از نظر شما آیا سیاست‌ورزی به شیوه‌ای که از دکتر مصدق سراغ داریم می‌تواند در چنین وضعی راهگشا باشد؟
بله، سیاست ورزی با همان راهبرد اصلاحات جامعه‌محور که دکتر مصدق هم همواره در عمل بر آن تاکید داشت و به‌کارگیری تاکتیک‌هایی که متناسب با شرایط روز و در راستای منافع ملی باشد، می تواند مورد عمل قرار گیرد.  روند تحولات بعد از انقلاب به ویژه بعد از رویدادهای خرداد سال ۶۰ زمینه‌های حاکمیت روحانیت در قدرت و این انسداد سیاسی را فراهم کرده است. برای عبور از این انسداد و پیگیری مطالبات تاریخی مردم که در آرمان‌های اولیه‌ی انقلاب و در بسیاری از اصول قانون اساسی هم تبلور دارد، کنشگران سیاسی از جمله زنده یاد مهندس بازرگان و نهضت آزادی ایران از همان ابتدا کوشش کردند با تلاش‌های آگاهی بخشی خود در عرصه‌ی عمومی در سال‌های دهه‌ی ۶۰ و بعد از آن با استفاده از همان تجربیات تاریخی نگاه «راه مصدق» و تاکید بر اصلاحات جامعه‌محور و انجام اقداماتی قانونی، علنی و مسالمت آمیز و ایستادگی در قبال محدودیت های مختلف، زمینه‌های ارتقای آگاهی جامعه را فراهم آورند و جنبش اجتماعی ایران را تقویت کنند.
پیامد این فرایند، در دوم خرداد سال ۷۶ این رخداد تاریخی بود که مردم با آگاهی با رای «نه بزرگ» خود به نامزد محافظه‌کاران، زمینه‌ی انتخاب آقای خاتمی و غالب شدن گفتمان اصلاحات، یعنی همان راه مصدق را فراهم سازند و اجرای برنامه‌های توسعه‌ی سیاسی، به تدریج پیگیری شود. چالش هایی که محافظه‌کاران در دو دوره‌ی ریاست جمهوری آقای خاتمی ایجاد کردند و عدم انسجام اصلاح طلبان به ویژه در انتخابات سال ۸۴، اصلاحات با چالش های دو دوره‌ی ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد روبرو شد. به رغم محدودیت های شدید و هزینه های بالای اصلاح‌طلبان در این دوره، جنبش اجتماعی توانست در سال ۹۲ مجددا گام جدیدی بردارد که در انتخابات سالهای ۹۲، ۹۶،۹۴ و نهایتا در انتخابات سال ۹۸ آثار آن را شاهد بوده‌ایم. در شرایط کنونی که جامعه با بحران‌های پیچیده ای به ویژه شکاف بیشتر ملت-دولت و کاهش اعتماد عمومی روبرو است، راهکار پیش‌رو بازتعریف گفتمان اصلاحات، اصلاح ساختار مدیریت اصلاح طلبان و انسجام آن و تداوم اصلاحات جامعه‌محور در راستای تقویت جنبش اجتماعی است تا حاکمیت پذیرای انجام اصلاحات ساختاری در قانون اساسی و رفع موانع تامین مطالبات قانونی و برحق مردم یعنی برگزاری انتخابات آزاد، سالم و عادلانه و حاکمیت ملت گردد.
 بسیاری عنوان می‌کنند که وجود شخصیت‌های تاریخی مثل گاندی یا ماندلا توانسته در کشورهای خود به تشکل‌ها یا احزابی بیانجامد که در آینده نیز تاثیرات خود را بگذارد اما وجود دکتر مصدق در ایران تاثیر اینچنینی نداشته، نظر شما در اینباره چیست؟ آیا با آنها موافق هستید؟
متاسفانه، هم در سال‌های قبل از انقلاب که با استبداد سیاسی روبرو بودیم و با راه مصدق موافق نبودند و هم در دوران بعد از انقلاب که با استبداد دینی مواجه هستیم، شخصیت های سیاسی چون دکتر مصدق و مهندس بازرگان و حتی مدیران انقلاب منتخب مردم چون خاتمی، موسوی، کروبی و امکان ایجاد تشکل‌های رسمی، فراگیر و تاثیرگزار، مثل گاندی و ماندلا،  برای تقوبت مدیریت نهادهای اجتماعی را نداشته اند.
«سلطنت‌طلبان به دنبال تحریف تاریخ هستند»
 حملات به دکتر مصدق از طرف سلطنت‌طلبان همچنان ادامه دارد، آیا می‌توان این را نشانی از تاثیرات میراث فکری دکتر مصدق در عقب راندن تفکری که آنها به پشتیبانی از آن می‌پردازند و سعی در احیای آن دارند باشد؟ به طوری که مانعی برای احیای این تفکر باشد؟
بله، در سال های اخیر که انسداد سیاسی تشدید شده و فشار بیگانگان گسترش پیدا کرده است، گروه های برانداز نظام جمهوری اسلامی به ویژه سلطنت‌طلبانی که از حمایت بیگانگان برخوردارند مبانی نظری بسیاری از نیروهای داخلی را که بر میراث و «راه مصدق» تاکید دارند و همواره بر منافع ملی و مرزبندی با گروه‌های وابسته به بیگانگان اصرار می ورزند، با بهره‌گیری از رسانه‌های تحت اختیار خود و تحریف سوابق تاریخی، این میراث تاریخی را مورد حمله قرار می‌دهند. اگرچه ممکن است این رسانه‌ها بر ذهنیت اقشاری از جامعه تاثیرگذار باشد اما به نظرم، اکثریت تاثیر گذار جامعه ما، با بهره گیری از تجربیات تاریخی و میراث راه مصدق، با آگاهی از پیامدهای هر نوع تحول در داخل با پشتیبانی بیگانگان، آن را در راستای منافع ملی وحفظ تمامیت ارضی کشور ارزیابی نمی‌کنند و با تحمل مشکلات هرگز آب به آن آسیاب نخواهند ریخت.
جدا از تاثیر دکتر مصدق در اکنون، تاثیر او را در فردای ایران چطور می‌بینید؟
اگر  هدف از میراث مصدق را در دستیابی به مطالبات تاریخی ملت ایران یعنی نفی سلطه‌ی بیگانگان و رفع استبداد داخلی و تامین آستقلال و آزادی و حاکمیت ملت از طریق مبازره قانونی، مسالمت آمیز و اصلاحات جامعه محور با رعایت منافع ملی بدانیم، این نگاه راهبردی برای فردای ایران نیز مورد اقبال خواهد بود.
منبع: خبرگزاری انصاف نیوز- 29 اردیبهشت 99


No comments:

Post a Comment