محورهای صحبت محمد توسلی:
علیه خشونت(علیه رفتار و گفتار طالبانی)
در کلاب «برای فردای ایران»
شنبه 17 اردیبهشت 1401 ساعت 21
تعریف خشونت
مهمترین ریشه و دلیل خشونت به عوامل درونی و
سلامت روان افراد باز میگردد. خشونت فردی نسبت به خود و دیگران و خشونت جمعی و
حاکمیتی نسبت به مردم با زمینه های فرهنگی، سیاسی و اعتقادی.
ابعاد مختلف خشونت موضوعی است که در علوم
روانشناسی و اجتماعی مورد بررسی و پژوهش قرار می گیرد.
زمینه های خشونت در آموزه های قرآنی
إِنَّا عَرَضنَا الأَمانَةَ عَلَى
السَّماواتِ وَ الأَرضِ وَ الجِبالِ فَأَبَینَ أَن یَحمِلنَها وَ أَشفَقنَ مِنها
وَ حَمَلَهَا الإِنسانُ إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولاً (احزاب 33/72)
یادی از زنده یاد طالقانی در تفسیر پرتوی از
قرآن که می گویند: "الامانه" که یک بار در قرآن آمده همان «اختیار و
آزادی» انسان است. برای تبیین اهمیت آن در خلقت و آفرینش تصریح می
کند که این امانت را برآسمان ها، زمین و کوه ها عرضه کردیم همه از پذیرش این امانت
خودداری کردند فقط انسان ظرفیت پذیرش این امانت اختیار و آزادی را داشت، اما مانع
دستیابی انسان به این امانت دو عامل ظلم (نابرابری) و جهل (نادانی) است. رسالت همه
انبیاء آگاهی بخشی برای عبور از این موانع توسعه انسانی بوده است تا انسان در
جایگاه طبیعی خود با اختیار و آزادی در پیوند فطرت پاک خود با خالق هستی قرار
گیرد. پیشنیاز این فرایند زدودن جهل، خرافات و باورهای نادرست و تامین شرایط آزادی،
عدالت و برابری در جامعه است. پیامد این فرایند؛ تامین تدریجی تعادل روانی انسان و
مناسبات اجتماعی عادلانه و هموار شدن راه کمال و توسعه واقعی انسان و جامعه می
باشد.
در سوره شمس پس از هفت بار سوگند
به عناصر مختلف تشکیل دهنده خلقت و آفرینش:
بِسمِ اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحِیمِ وَ
الشَّمسِ وَ ضُحاها وَ القَمَرِ إِذا تَلاها وَ النَّهارِ إِذا جَلاَّها وَ
اللَّیلِ إِذا یَغشاها وَ السَّماءِ وَ ما بَناها)وَ الأَرضِ وَ ما طَحاها وَ نَفسٍ وَ ما
سَوَّاها فَأَلهَمَها
فُجُورَها وَ تَقواها
قَد
أَفلَحَ مَن زَکَّاها وَ قَد خابَ مَن دَسَّاها (91/10) فرایند تزکیه و اصلاح اخلاق نفسانی انسان و تقویت
ملکه تقوا را توضیح می دهد.
آموزه های قرآنی برای تسهیل «شدن انسان» راهکار
پرهیز از خشونت را مورد تاکید قرار داده است. به عنوان نمونه در جامعه بدوی که
خشونت امر رایجی بوده، همواره از توسعه خشونت پیشگیری کرده است. در مورد اختلاف
ها هرگز آغازگر جنگ و خشونت نبوده است. جنگ ها همواره دفاعی بوده است. در مورد
قصاص که در جامعه بدوی همواره با خشونت گسترده روبرو بوده سقف و حدی را مشخص می
کند که حداکثر در همان سطح خشونت وارد شده باشد. اما توصیه به عفو و گذشت می شود
تا به تدریج زمینه های خشونت کاهش پیدا کند.
سابقه و ریشه تاریخی خشونت
بررسی رویدادهای یکصد ساله پس از انقلاب مشروطه
نشان می دهند که دو عامل استبداد سیاسی (سلطنتی) و استبداد دینی که ریشه در پیرایه
ها و خرافات هزار ساله دارد عامل اصلی توسعه نیافتگی جامعه و تمامیت خواهی حاکمیت
و اعمال خشونت بوده است. پس از انقلاب مشروطه کودتای 1299 و کودتای 28 مرداد 1332
استبداد سلطنتی حاکم شد و از توسعه انسانی و حاکمیت ملت با بهره گیری از خشونت
جلوگیری بعمل آمد.
در بهمن 57 جنبش اجتماعی ایران با مشارکت همه
گروه های اجتماعی و از جمله روحانیت گام اول عبور از استبداد سیاسی را برداشت. اما
روحانیت و آقای خمینی برخلاف چشم اندازی که در
نوفل لو شاتو ارایه دادند که همان مطالبات تاریخی ملت یعنی
آزادی و حاکمیت ملت را به عنوان برنامه انقلاب اعلام کردند اما به تدریج، البته با
بهره گیری از نقاط ضعف فرهنگی و جاهطلبی گروه های سیاسی همان نگاه سنتی خود را در
قالب ولایت فقیه و در مرحله بعد ولایت مطلقه فقیه با خشونت حاکم کردند. البته نقش
باور های سنتی و عوامل نفوذی که امروز هویت آنان برای جامعه مشخص شده در طی شدن
این فرایند کاملا برجسته است.
فرایند رویدادهای چهار دهه گذشته
مهندس بازرگان و یاران ایشان در نهضت آزادی
ایران پس از انقلاب با واقع بینی راهبرد آگاهی بخشی و خط مشی پرهیز از خشونت را
انتخاب کردند که در بیش از دویست اثر مهندس بازرگان و مواضع نهضت آزادی منعکس است.
در شرایط ملتهب سال 59 در کنگره تیرماه نهضت آزادی خط مشی مبارزه قانونی، علنی،
مسالمت آمیز و پرهیز از خشونت انتخاب شد و به رغم خشونت ها و هزینه های سنگینی که در دهه های 60، 70، 80 و
90 تحمیل شد هرگز از این خط مشی خود عدول نکرد.
در این جا به اختصار پس از خشونت های دهه 60 و
اعدام های 67 به دو نمونه بازداشت های سال 69 در پی نامه مشفقانه معروف به 90
امضایی به رئیس جمهور وقت و شکنجه های
عریان 23 نفر از بازداشت شدگان اشاره میکنم که بخشی از آن در کتاب منتشر شده «در میهمانی
حاج آقا» دکتر داوران و دکتر بهبهانی آمده است و بازداشت های سال 80 و خشونت بصورت
شکنجه سفید اشاره
می کنم که پیامد های آن هنوز ادامه دارد.
رویدادهای پس از انتخابات 1400
پس از رخدادهای انتخابات 96 و برگزاری انتخابات
مجلس 98 و انتخابات 1400 و یکدست شدن حاکمیت با مشارکت حداقلی ملت، پیامد های سیاست
های داخلی و خارجی آن: ناکارآمدی، فساد گسترده، فقر، بیکاری، فرارنخبه های جامعه،
بحران معیشتی و... تقویت نهاد های صنفی و
مدنی معلمان، کارگران، دانشجویان، کارکنان دولت و...
ریشه های خشونت حاکمیت
ریشه
های خشونت حاکمیت همان دیدگاه اسلام سنتی مبتنی بر پیرایه ها و خرافات هزار ساله
از زمان امویان و در دوران بعد، صفویان است که بطور نمادین در دیدگاه شیخ فضل الله
نوری در انقلاب مشروطه بروز پیدا کرد. پس از انقلاب ابتدا در نظریه ولایت فقیه و
سپس ولایت مطلقه فقیه مطرح و در قانون اساسی درکنار اصول دیگری که حقوق اساسی ملت
را تضمین کرده و عملا نادیده گرفته شده، اضافه شد. در این نظریه آزادی، حاکمیت ملت
و حقوق بشر مطرح نیست و مردم را رعیت
می داند که باید تابع روحانیت و دستورات اسلام فقاهتی باشند.
مشابه همین دیدگاه در اهل تسنن در قالب طالبان
و داعش و... وجود دارد که امروز حضورشان را در افغانستان شاهد هستیم.
در شرایطی که از آموزه های اصیل اسلامی که در
آموزه های قرآنی و سنت تصریح شده دور شده ایم و برداشت های اسلام فقاهتی مورد عمل
قرار می گیرد و پیامد های این دیدگاه را در چهار دهه کاملا در عرصه های فرهنگی، سیاست
های داخلی و خارجی و به ویژه در عرصه بحران معیشتی مردم شاهد هستیم، اعتراضات مردمی
با خشونت روبرو می شود.
راهبرد اصلاحات جامعه محور
برای خروج از بحران های جاری که فرصت مشارکت
موثر در انتخابات از مردم سلب شد همان راهبرد تاریخی اصلاحات که در 80 سال گذشته
به ویژه پس از انقلاب مطرح و پیگیری می شد با عنوان «اصلاحات جامعه محور» مطرح گردید
تا راهبرد اصلاحات برای عبور از گام دوم در راستای منافع ملی پیگیری شود.
در این راهبرد بر توانمند سازی جامعه، تقویت و
حمایت از نهاد های صنفی و مدنی، تقویت جنبش های اجتماعی با خط مشی قانونی و خشونت
پرهیز، گفت و گو و تعامل احزاب سیاسی حول مطالبات مشترک ملی: «آزادی و حاکمیت ملت»
و تلاش برای اصلاح ساختار قانون اساسی و اجرای اصول مغفول قانون اساسی چون اصل 56
و عبور از بحران های جاری کشور تاکید شده است.
No comments:
Post a Comment