بسمه تعالی
حمایت ایران از روسیه در جنگ اوکراین در تقابل با منافع ملی
است
بیش از
شش ماه است که جنگ و درگیری در اوکراین ادامه دارد. شرایط امروز اوکراین برخاسته
از رقابتها، تخاصم و تضاد قدرتهای شرق و غرب، اکنون به وضعیت پیچیدهای رسیده
است که نه تنها خون و خرابی برای مردم این کشور به بار آورده و موجب بیخانمانی،
آوارگی و فرار بیش از ۱۰ میلیون اوکراینی، یعنی حدود ۲۵% جمعیت این کشور شده، بلکه
تاثیرات گسترده منطقهای و جهانی نیز از خود به جای گذاشته است. طبعا خاورمیانه و
از جمله شرایط سیاسی بینالمللی کشور ما ایران نیز مصون از تاثیرات این درگیری
نمانده است.
تجربه
تاریخ معاصر نشان میدهد که ابر قدرتها برای دستیابی به منافعشان از هیچ جنگ،
درگیری و جنایتی فروگذار نکردهاند. دخالتهای استعماری و حضور نظامی فرانسه، ایتالیا،
پرتغال، انگلستان، آمریکا، و …. در شمال، مرکز و جنوب آفریقا؛ آمریکای
لاتین، خاورمیانه، شرق آسیا و کشورهایی مانند ویتنام، وقایعی نیستند که از یادها
رفته و در تاریخ گم شوند. میلیونها کشته و زخمی، خرابی خانهها، نابودی مزارع و
جنگلها در این کشورهای ستمدیده و استثمار مردم و غارت منابع طبیعیشان، مصایبی
بوده که قدرتطلبی کشورهای غربی از خود به جای گذاشته است. متاسفانه به نظر میرسد
که این گونه سیاستگذاریهای تجاوزگرانه همچنان جریان دارد و پوتین نیز در طول بیش
از بیست سال دوران حکومتش در راستای همین نگرش عمل کرده است.
امروزه
در سطح جهان با دو روند متضاد مواجه هستیم. از یک سو، متاسفانه پایان جنگ سرد به
کاهش درگیریهای نظامی و سیاستهای توسعهطلبانه ابرقدرتهای نظامی و سیاسی و
اقتصادی در خاورمیانه نیانجامید و ظهور القاعده و دیگر سازمانهای تکفیری و
منازعات گسترده در یمن، سوریه، لیبی، عراق و نظایر آن در همین دوران اتفاق افتاده
است و از سوی دیگر، گسترش همکاریهای اقتصادی، رشد تعاملات و ارتباطات بینالمللی
میان دولتها و بسط الگوهایی صلحآمیز مانند برجام در روند تحولات جاری و رشد
آگاهیهای عمومی، انتظاری واقعبینانه و افقی روشن از آینده منطقه را متبادر میسازد.
از این رو، داشتن نگاهی عمیق، بلند مدت، همه جانبهنگر و برگرفته از منافع ملی
کشور در ترسیم سیاست خارجی، ضروری است و حاکمیت ایران میتواند با نگاه دوباره به
مناسبات منطقهای، جایگاه مناسب و شایستهای را برای کشور و منافع اقتصادی و سیاسی
آن بازخوانی کند. بازماندن از کاروان همکاریها و تعاملات اقتصادی میان همسایگانی که
دارای فرهنگ، تاریخ، دین و منافع مشترک هستند، برای فردای ایران مفید نیست. چنین
غفلتی نه تنها منافع ملی را به محاق میبرد که حتی امنیت ملی و اعتبار سیاسی ایران
را نیز به مخاطره میاندازد.
از سوی
دیگر روابط ایران با کشور روسیه می بایست به نحوی هوشمندانه تنظیم شود که تصویر یا
تصور قیمومیت برآن سایه نیاندازد. چرخش به طرف حمایت از تهاجم روسیه به اوکراین نه
با مبانی دینی و نه با منافع ملی ما همخوانی دارد. سیاست پایدار «نه شرقی - نه
غربی» که از اصول و خواستهای بنیادین دوران انقلاب میباشد، هرگونه چرخشی را به
نفع یکی از ارباب قدرت جهانی مذموم و ممنوع
میشمارد. بدیهی است که این راهبرد نباید در راستای تخاصم دائمی با قدرتها
و مانع از همکاری با آنها تفسیر شود و بلکه بدان معناست که موضعگیری به نفع یکی
از قدرتها در رقابتهای معمول میان آنها در تعارض با اصول قانون اساسی و در تضاد
با اهداف، ارزشها و آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی ایران قرار دارد.
فهم تجربه پرهزینه دوران پهلوی در حمایت نظامی،
سیاسی و اقتصادی از سیاستهای مداخلهآمیز آمریکا و انگلیس در منطقه که متاثر از
کودتای 28 مرداد 1332 و سقوط دولت ملی دکتر مصدق بود، حاوی پیامدها و ابعاد مخرب و
ویرانگرانهای بود که تا امروز نیز ادامه داشته و فرآیند گذار به توسعه پایدار و
متوازن و نیل به دموکراسی در ایران را به تعویق انداخته است، میتواند امروز نیز
واجد این پیام و عبرت بنیادین باشد که سیاست «چرخش به شرق» و یکجانبهگرایی در
سیاست خارجی از جمله حمایت سیاسی و نظامی از روسیه در حمله به اوکراین نیز واجد
ابعاد و نتایج دامنگیری است که میتواند بر سرنوشت نظام، حاکمیت ملی و تمامیت
ارضی ایران اثر بگذارد. از این رو، ضروری است که منافع ملی خود را مستقل از اتحاد
یا تخاصم با هرکدام از طرفین درگیر در بحران اوکراین تعریف کنیم.
نهضت
آزادی ایران هرگونه جنگ ابتدایی از جمله تهاجم روسیه به اوکراین و کشتار مردم آن
کشور، تخریب خانه و کاشانه آنان و انهدام زیرساختهای اقتصادی و صنعتی هر کشوری را
به هر دلیل و با هر توجیحی که باشد، محکوم کرده و مخالف مبانی اعتقادی و ملی خود میداند.
از این رو، به جهت گیری سیاست خارجی کشور درچارچوب سیاست «نه شرقی - نه غربی» یا
همان سیاست «موازنه منفی» اعلام شده از سوی دولت ملی دکتر مصدق پایبند است.
نهضت آزادی ایران
29 شهریور 1401
No comments:
Post a Comment