Sunday, September 3, 2023

هشدار نسبت به یک‌دست‌سازی حاکمیت و نقض کامل استقلال نهاد دانشگاه

 

بسمه‌تعالی

هشدار نسبت به یک‌دست‌سازی حاکمیت

 و نقض کامل استقلال نهاد دانشگاه

در طول دو سالی که از روی کار آمدن دولت سیزدهم می‌گذرد که با هدف تجمیع مطلق قدرت و از طریق غیرمشارکتی‌ترین انتخابات در طول چهار دهه گذشته بر سر کار آمد، افزون بر حادتر شدن بحران‌های داخلی و بین‌المللی و رشد فزاینده شاخص‌های فقر و نابرابری و فساد، جامعه مدنی ایران و به‌ویژه دانشگاه‌ها و دیگر عرصه‌های علمی، فرهنگی و هنری با امواج سهمگین‌تری از فضای امنیتی مواجه بوده‌اند. رویدادهایی که پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی» در دانشگاه‌ها مشاهده می‌شود، موید این نگرانی عظیم و نشان دهنده عزم حاکمیت برای نقض کامل استقلال دانشگاه‌ها و نفی آزادی‌ «علم و اندیشه» در راستای تحمیل یک دگرگونیِ ناسالم، مغایر با اساس جمهوریت نظام و خلاف منافع ملی است. این روند، « نهاد دانشگاه» را به‌مثابه ابزاری سیاسی در دست حاکمیت تنزل می‌دهد و نقش اساسی مراکز علمی و فرهنگی در فرآیند توسعه را منتفی می‌سازد.

تعدادی از دانشجویان به خاطر شرکت در تجمعات مسالمت‌آمیز مدنی در محیط‌های دانشگاهی به زندان‌ و بیش از صد دانشجو به محرومیت دائم یا تعلیق موقت تحصیلی و حتی تبعید و محرومیت از برخی حقوق اجتماعی محکوم شده‌اند. از فعالیت سازمان‌های دانشجویی مستقلی مانند «انجمنهای اسلامی دانشگاه‌ها» یکی پس از دیگری، ممانعت به عمل آمده است. قرار است نیروهای جوان شبه‌نظامی خارجی در کسوت دانشجویان رسمی در مهم‌ترین دانشگاه‌های ایران مستقر شوند. تعداد کثیری از اساتید ارزشمند و اعضای محترم هیات علمی دانشگاه‌ها به جهت ابراز دیدگاه‌های انتقادی پیرامون عملکرد، مواضع و ساختار غیرکارشناسی حاکم بر نظام تصمیم‌سازی و سیاست‌گذاری دولت سیزدهم، اخراج و یا به‌اجبار، بازنشسته شده‌اند و در گام آخر، خبر جذب تعداد قابل‌ملاحظه‌ای افرادی فاقد صلاحیت کافی، اما همسو با جریان سیاسی ناباور به ارزش‌های بنیادین دموکراتیک تحت عنوان هیات علمی، افکار عمومی و کنش‌گران سیاسی و مدنی دموکراسی‌خواه و عدالت‌طلب را نگران بقای ایران و آینده فرزندان این سرزمین می‌کند.

 این رویدادها، یادآور روندی است که در سالیان نخست پس از پیروزی انقلاب و در خلال جریان موسوم به «انقلاب فرهنگی» جامعه ایران را دستخوش لطماتی سنگین کرد و اینک در مقیاسی به‌مراتب گسترده‌تر، پدید آمده است. جذب دانشجوها و اساتیدی که خارج از موازین علمی و دانشگاهی و صرفاً بر اساس معیارهای جناحی و شاخص‌های امنیتی دست‌چین شده‌اند، افزون بر گسترش فزاینده امواج مهاجرت نخبگان و کاهش ظرفیت کارشناسی و اجرایی کشور، ضربه سهمگینی به موقعیت علمی دانشگاه‌ها می‌زند که چه‌بسا لطمات آن تا ده‌ها سال، ادامه پیدا کند.

این سنخ اقدامات نشان می‌دهد که تمامیت‌خواهان پس از تجربه اعتراضات شهریور  1401 به این سو، به این نتیجه رسیده‌اند که دانشگاه‌ها و جنبش دانشجویی، یکی از مهم‌ترین عوامل گستردگی و تداوم اعتراضات سال گذشته بوده‌اند و از این رو، می‌پندارند که با سرکوب دانشجویان و اساتید و تخریب و تضعیف نهادهای جامعه مدنی، می‌توان امکان رشد جنبش‌های خشونت‌پرهیز اعتراضی را از بین برد. در یک کلام، این بخش از حاکمیت که تمایل به یک‌دست‌سازی قدرت دارد، بقای خود را در خاموش کردن حیات سیاسی و اجتماعی جامعه مدنی و به‌ویژه امنیتی‌سازی دانشگاه‌ها می‌بیند.

مطالعات پژوهش‌گران حوزه علوم اجتماعی گواهی می‌دهد که شکل‌گیری و بروز جنبش‌های اعتراضی در قرن بیستویکم، بیش از آن که از طریق سازمان‌های کلاسیک مدنی و سیاسی صورت گیرد، ناشی از قابلیت‌های شگفت‌انگیز فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی است. به همین جهت، تخریب سازمان‌های مدنی و سیاسی
برخلاف گذشته، امکان اعتراض را سلب نمی‌کند و تنها وجه عیان و رسمی مبارزات و اعتراضات را منتفی کرده و در نتیجه، با حذف سازمان‌های دانشجویی و اساتید و دانشجویان موثر و تضعیف دیگر نهادهای جامعه مدنی، فضای اعتراضی دانشگاه‌ها متشنج‌تر و امکان بروز خشونت سازمان‌یافته و «عبور از قانون» افزایش می‌یابد. تجربه سیاسی ایرانِ معاصر که بسیاری از پژوهش‌ها در سطح جهانی نیز موید آن است، نشان می‌دهد که فضای سرکوب امنیتی و نقض حقوق بشر، مهم‌ترین عامل شکل‌گیری جنبش‌های مقاومت مدنی گسترده است. به این ترتیب، حاکمیت بر خلاف میل خود، زمینه ایجاد موج‌های بعدی اعتراضاتی را فراهم می‌آورد که چه‌بسا فراگیر، بازگشت‌ناپذیر و غیرقابل مهار باشند.

نهضت آزادی ایران هشدار می‌دهد که آثار و پیامدهای چنین سیاست‌هایی، نه فقط امروز و فردا، بلکه دامنگیر ایرانِ فردا و نسل‌های آینده کشور خواهد شد. با نقض کامل استقلال دانشگاه‌ها و نفی آزادی علم و اندیشه، دانشگاه‌ها از حیز انتفاء فرو افتاده و نقش اساسی خود را در توسعه کشور، بیش از پیش از دست خواهند داد و جز پوسته‌ای ظاهری در عرصه علم و ابزاری سیاسی در ید حکومت نخواهند ماند. این روند در راستای نقض کلی حاکمیت ملی ایران و تامین خواست و اهداف دولت‌های بیگانه‌ای ارزیابی می‌شود که همواره در منطقه منافعی را دنبال کرده و خواهان توسعه‌نایافتگی، غارت سرمایه‌های انسانی و اقتصادی و نقض تمامیت ارضی ایران بوده‌اند.

نهضت آزادی ایران نه تنها نسبت به نتایج نامطلوب چنین روندی هشدار می‌دهد و چنین اقدامات نابخردانه‌ای را به‌مثابه نقض فراگیر حقوق شهروندی دانسته و محکوم می‌کند، به‌صراحت اعلام می‌دارد که حاکمیت از سیاست یک‌دست‌سازی قدرت که پیامدی جز نقض حقوق شهروندی، معارضت با منافع ملی و «خودبراندازی»  ندارد، احتراز کند و پیش از آن که فرصت‌ها به هدر روند و برای هر بهبودی دیر شود، در جهت شنیدن صدای ملت ایران که خواستی جز آزادی، حاکمیت ملت، عدالت، صلح و توسعه ندارد، گام بردارد.

نهضت آزادی ایران ضمن حمایت و ابراز احترام و قدرشناسی صمیمانه نسبت به دانشجویان و اساتیدی که نه‌تنها برای تولید علم می‌کوشند، بلکه فریاد شفقت و دغدغه‌مندی برای ایرانِ فردا را شجاعانه جاری می‌سازند و در سخت‌ترین شرایط امنیتی با وجود تمام فشارها و محرومیت‌ها و مرارت‌های ناروا و غیرقانونی، پرچم آزادی‌خواهی را برافراشته و فضای حق‌طلبی در دانشگاه‌ها را همچنان زنده نگاه داشته‌اند، ارج می‌نهد و درخور تحسین می‌داند و امیدوار است که تلاش، صبوری و ایستادگی این فرزندان شریف و اندیشمند ملت، به فرآیند گذار به دموکراسی و نیل به توسعه پایدار و متوازن یاری رساند.

نهضت آزادی ایران

12 شهریور 1402

 

 

No comments:

Post a Comment