بسمه
تعالی
اولویت
راهبرد مذاکره برای تأمین منافع ملی
اذْهَبَا
إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى فَقُولَا
لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى
(طه، آیات ۴۳ و ۴۴)
به سوی فرعون بروید که سر به طغیان برداشته است و با نرمش
با او سخن گویید، بسا که پند پذیرد یا از خدا بترسد.
پس از خروج
یکجانبه و خودسرانه دولت امریکا از توافقنامه «برجام» و در پی ماهها جدال روانی
و افزایش فضای مخاصمه و تنش در روابط فیمابین، سرانجام رییس جمهوری آمریکا دونالد
ترامپ در اقدامی جنجالی و ناگهانی اعلام کرد که حاضر به گفتگوی مستقیم و بدون
هرگونه پیششرط با دولت ایران است. اگرچه در فاصله زمانی کوتاهی از این پیشنهاد،
وزیر خارجه آمریکا برخلاف این سخنان صریح، موضعی دیگر اتخاذ کرد و به ارایه لیست بلند
بالایی از پیششرطها پرداخت، با این همه به نظر میرسد که ترامپ فعلاً توانسته
افکار عمومی جهان را متاثر سازد و دولت ایران را در مواجهه با ضرورت پاسخگویی مسئولانه،
ناگزیر سازد.
پیچیدگی حل روابط سیاسی میان ایران و امریکا که
متعاقب چهار دهه تنش و درگیری به یک خصومت راهبردی بدل شده است و فراتر از مرزهای
ایران، در سوریه و یمن و لبنان و عراق دنبال میشود، نشان میدهد که عادی شدن
روابط دو کشور، صرفاً با یک دیدار تشریفاتی میسر نخواهد بود. با این همه به نظر میرسد
که دولت ایران باید از این فرصت در راستای تامین منافع ملی خویش بهره گیرد. واکنش
معتدل وزارت خارجه ایران به پیشنهاد ترامپ و تاکید بر آن که «منطق جمهوری اسلامی
ایران، منطق گفتگو و تعامل و نیازمند احترام متقابل و پایبندی به تعهدات بینالمللی
است»، در همین چارچوب ارزیابی میشود. این موضعگیری کارشناسی، افزون بر رد نکردن
امکان و ضرورت گفتگوی سازنده، میتواند متضمن بازگشت امریکا به مناسبات برجام باشد.
وجود شایبههای
جدی در انگیزه سیاسی ترامپ از طرح این پیشنهاد و نیز برنامه راهبردی او در
خاورمیانه در همراهی با دولت راستگرای اسراییل و عربستان سعودی که هیچگونه انعطاف
و راهحل دیپلماتیک در قبال دولت ایران را بر نمیتابند، بر کسی پوشیده نیست. لیکن
عبور از طرح گفتگوی بدون پیش شرط از سوی او و پیگیری نکردن آن از سوی حکومت ایران،
عملاً بازی در زمین حریف محسوب میگردد و در راستای تامین منافع ملی تعریف نمیشود.
در عین حال که طی فرایند گفتگو با مقامات امریکایی در بالاترین سطح نیز، نافی
استقلال نظام جمهوری اسلامی نخواهد بود.
با شکست داعش
و کاهش جدی توانمندیهای نظامی طالبان و القاعده برای ادامه ماجراجوییهایشان و
نیز با توجه به آن که دولتهای عربی عموماً نه تنها دیگر خطری برای اسراییل به
حساب نمیآیند، بلکه به متحدان استراتژیک اسراییل بدل شدهاند و کره شمالی هم ولو
به طور موقت، از لیست اولویتهای امریکا در هدفگیری محور شرارت کنار گذاشته شده
است، به نظر میرسد که در این میان فقط ایران است که به عنوان بهانهای برای توجیه
حضور نظامی امریکا در منطقه مطرح است. تهدید علیه ایران یک واقعیت است. دولت ایران
باید این تهدید را که در سایه شرایط جدید منطقه ایجاد شده است به یک فرصت تاریخی
بدل کند.
پاسخ مثبت و
البته منسجم حاکمیت ایران به پیشنهاد ترامپ و تلاش برای سوق دادن مذاکرات به عرصه
پروتکلهای وزارت خارجه از طریق گروههای کارشناسی و ممانعت از سوءاستفاده
تبلیغاتی ترامپ از اقدامات صرفاً نمایشی، از ظرفیت بالایی برای دستیابی ایران به
حداکثر منافع ملی و امنیت عمومی برخوردار است. «گفتگو» با دشمن نه به لحاظ مبانی
اسلامی ایرادی دارد و نه از جهت اصول دیپلماسی. در آموزههای قرآنی، «گفتگو» با
دشمن یک راهبرد اقناعسازنده است. آیه صدر این متن به همین منطق تصریح میکند. حتی
گفتگو با فرعون هم منعی ندارد و بلکه احتمال «خیر» در آن میرود. در آیات دیگر نیز
همین دیدگاه مورد تاکید قرار گرفته و در سیره پیشوای ما امام علی(ع) نیز همین
رفتار در مواجهه با خوارج و سران کاخ شام دیده میشود که به نوعی فراتر از عرصه
سیاسی، حجیت تاریخی و پیروزی ابدی در عرصه داوری تاریخ، برای علی (ع) به همراه میآورد.
در آیه 61
سوره انفال، خداوند خطاب به رسول اکرم و به نوعی امروز به مدیران جامعه ما می
فرماید: وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ
هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيم (اگر دشمنان برای صلح تمایل نشان دادند، تو هم به آن
متمایل شو و بر خدا توکل کن که او شنوا و داناست.)
زندهیاد دکتر
ابراهیم یزدی دبیرکل فقید نهضت آزادی ایران در راستای سیاست « موازنه منفی» دکتر
مصدق در دوران نهضت ملی ایران، به دفعات یادآوری کرده بود که ثبات در اصول سیاست
خارجی که مبتنی بر منافع ملی، دکترین امنیت ملی، آرمانها و راهبردهای اساسی یک
ملت ترسیم میشوند، به معنای جمود و تصلب در شیوههای روابط خارجی نیست. در روابط
بینالمللی، سیالیت، پویایی و راهکارهای دیپلماتیک متاثر از آن مطرح است و در این
حوزه، دوستی و دشمنی همیشگی کارکرد ندارند. این نسبیگرایی در حوزه روابط خارجی به
کاهش حوزه تعارضات منافع و تهدیدات خارجی و گسترش منطقه سبز همکاریها منجر میشود.
در صورت عدم
حصول اجماع مسئولان نظام در باره مذاکره با آمریکا می توان مطابق اصول پنجاه و ششم
و پنجاه و نهم قانون اساسی با برگزاری رفراندم و از راه همه پرسی و مراجعه مستقیم به
آراء عمومی مردم، اقدام نمود.
نهضت آزادی
ایران در بیانیهای که با عنوان «ضرورت حفظ برجام و تحقق وفاق
ملی» در 25 اردیبهشت 1397 صادر کرد، تصریح میکند: «حکومت ایران با پذیرش
داوطلبانه تغییرات دمکراتیک در چارچوب تحقق حقوق و حاکمیت ملت، افزون برآن که در
مسیر آرمانهای انقلاب و مطالبات تاریخی ایرانیان گام مینهد، ماهیت تحولات پیشِ
رو را در چارچوب نظام، درونزا و مسالتآمیز خواهد کرد. همچنین، هرگونه احتمال
برای تغییرات تحمیلی از سوی نیروهای برانداز و دولتهای متخاصم را که هدفی جز
بازگرداندن مناسبات کلان ایران به پیش از بهمن 1357 و تجزیه کشور ندارند، مرتفع و
غیر ممکن میسازد.»
نهضت آزادی
ایران با توجه به تاثیرات مثبتی که این راهبرد و ورود مجدد به
عرصه دیپلماسی در کاهش نوسانات بازار ارز و ایجاد ثبات اقتصادی میتواند به همراه
داشته باشد، توصیه میکند تا وزارت امور خارجه ایران با بدست گرفتن ابتکار عمل و
به عنوان تنها نماینده رسمی ملت و حاکمیت ایران از این فرصت پیش آمده بهره گیرد. همچنین یادآوری میکند که ارتقای شاخصهای
دمکراسی و حقوق اساسی ملت، میتواند افزون بر آن که دست آمریکاییها را از طرح
مسایل اضافی و تحمیلی در روند مذاکرات خالی سازد، پشتوانه کلانی از حمایت مردمی و
اعتماد عمومی را در پیشبرد اهداف مذاکرات فراهم سازد.
محمد
توسلی
دبیر
کل نهضت آزادی ایران
13
مرداد 1397
No comments:
Post a Comment