بازرگان و جامعه امروز
محمد توسلی
امروز در چهل سالگی انقلاب و در بیست و چهارمین سالگرد
درگذشت زندهياد مهندس مهدی بازرگان جا دارد مبانی اندیشه و گفتمان بازرگان و چالش
های پیش روی جامعه امروز که مورد توجه نخبگان و فعالان سياسي جامعه مدني كشور نیز قرار
دارد مورد بحث و گفت وگو قرار گیرد. برای این منظور در این یادداشت ابتدا نگاهی اجمالی
به بحران های کنونی و بررسی ریشه های آن ها خواهیم داشت و سپس به مبانی اندیشه و
گفتمان مهندس بازرگان و راهکارهای مورد نظر ایشان به اختصار می پردازیم.
چشم اندازی که از انقلاب اسلامی سال 57 در ذهن مردم ایجاد
شد و همه انتظار تحقق آن را داشته اند بر کسی پوشیده نیست. جامعه ای که در آن
آزادی و عدالت و معنویت و کرامت و ارزش های انسانی و نفی هرگونه تبعیض و خشونت، انتظار
بود حاکم باشد. این ارزش ها نه در کلام مسئولان بلکه در بسیاری از اصول قانون
اساسی نیز تبلور یافت. اما آیا کارنامه عملکرد چهار دهه گذشته چنین دستاوردی را در
راستای آن چشم انداز نشان می دهد؟ بیعدالتی، تبعیض، فقر، فساد ساختاری، عدم شفافیت
و عدم کارآمدی و در یک کلام فروپاشی اخلاقی و اجتماعی امروز جامعه، که در
گزارش های مسئولان و رسانه ها به تواتر
آمده است، این واقعیت ها را نشان می دهند.
اگر ارزیابی عملکرد چهار دهه گذشته با شاخص های مختلف داخلی
و جهانی چشم انداز مثبت و قابل قبولی را نشان نمی دهند عقلانیت حکم می کند که در
رویکرد ها و روش های گذشته به موقع تجدید نظری داشته باشیم و با سعه صدر پذیرای نظرات
و دیدگاه های مصلحانه و مشفقانه دیگران باشیم.
مهندس بازرگان یکی از شخصیت هایی است که در شرایط قبل و بعد
از انقلاب همواره به رسالت آگاهی بخشی خود
عمل کرده و مشفقانه نگاه خود را در زمینه های مختلف مطرح کرده و امروز به عنوان یک
رویکرد برای خروج از بحران های جاری کشور می تواند مورد بررسی و عمل مسئولان قرار
گیرد. اسناد این گفتمان در 31 جلد مجموعه آثار ایشان که تاکنون منتشر شده است و
سایر منابع مرتبط با اندیشه ایشان در دسترس همگان قرار دارد.
در اینجا به اختصار صرفا به محور هایی از این گفتمان که می
تواند در این خصوص مورد بررسی قرار گیرد اشاره می شود:
1- بخشی از این گفتمان که بر آموزه
های قرآنی و در عین حال تجربه بشری تاکید دارد به نوع حکومت مطلوب بشری پرداخته
است.
مهندس بازرگان باتاکید بر آیه 25 سوره حدید که تصریح می کند"لقد ارسلنا رسلنا بالبیّنات و انزلنا
معهم الکتاب و المیزان لیقوم النّاس بالقسط" رسالت همه انبیاء را
آگاهی بخشی دانسته است. بنابراین همه کسانی که پیرو راه انبیاء هستند بایستی در
عرصه عمومی و جامعه مدنی به رسالت آگاهی بخشی خود عمل کنند و شهروندان بصورت
دموکراتیک ارزش ها را در جامعه اقامه کنند. بسیاری از مراجع بزرگ شیعه چون آخوند
خراسانی نیز همواره بر این راهبرد محکم آموزه قرآنی تاکید داشته اند.
مهندس بازرگان در آثار دیگری که در مجموعه آثار "بازیابی ارزش ها" آمده است از جمله "ناگفته های بعثت" که در سال
64 ارائه شده همین نگاه را به استناد آموزه های قرآنی برجسته می کند و می گوید:
" آنچه که در زمره وظایف نبوت نیست حکومت بر مردم است". در اثر دیگری با عنوان "گمراهان " که در سال 62 منتشر شده سرگذشت و سرنوشت کلیسا و روحانیت مسحیت در تاریخ قرون وسطی را توضیح می دهند که می تواند برای جامعه امروز ما بسیار آموزنده و عبرت آمیز باشد.
" آنچه که در زمره وظایف نبوت نیست حکومت بر مردم است". در اثر دیگری با عنوان "گمراهان " که در سال 62 منتشر شده سرگذشت و سرنوشت کلیسا و روحانیت مسحیت در تاریخ قرون وسطی را توضیح می دهند که می تواند برای جامعه امروز ما بسیار آموزنده و عبرت آمیز باشد.
اثر دیگری از سلسله تفکرات راهبردی
مهندس بازرگان سخنرانی کلیدی ایشان در انجمن اسلامی مهندسین در سال 1371
است که در مجموعه آثار شماره 17 منتشر شده است. در این اثر که تحت عنوان
"آخرت و خدا، هدف بعثت انبیاء"منتشر شده است، ایشان رسالت انبیاء را
آشنایی بشر با ارزش های الهی و آخرت قلمداد می کند و بیان می کند همانطور که
اقتصاد و باقی مشکلات بشری را با موهبت عقل می توان حل کرد - چرا که خداوند عقل و
دانش را برای همین منظور به بشر عطا کرده است - از این رو اداره جامعه نیز از جنس
همان مشکلات است و مردم باید با بهره گیری از عقلانیت جمعی، اجتماع خود را مدیریت
کنند.
2-
محور دیگر گفتمان مهندس بازرگان، پیگیری مطالبات تاریخی ملت ایران به ویژه از
انقلاب مشروطه و نهضت ملی ایران و انقلاب اسلامی 57 است. مهندس بازرگان در طول بیش
از 6 دهه عمر پر بركت خود همواره بر مشکل راهبردی جامعه ما یعنی فرهنگ استبدادی
تاکید داشته و اين انديشه را در عرصه نظري در بسياری از آثار خويش و در عرصه
اجتماعي با تأسيس نهادهاي مدني با جديت پيگيري كرده است. بهعنوان نمونه در عرصه
نظري به مدافعات دادگاه نظامي سال 1343 با عنوان، چرا با استبداد مخالفيم، و
در عرصه عملی تاسیس و توسعه نهاد های مدنی مختلف در طول چند دهه گذشته، می تواند
مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد.
در این راستا مباني انديشه سياسي
مهندس بازرگان، بهطور مشخص درخصوص آزادي، حاكميت ملي (دموكراسي) و حقوق و
كرامت انسان (حقوق بشر) و پيش از آن نفي استبداد، خودكامگي و اقتدارگرايي است تا
جامعه بتواند فضیلت عدالت را در جامعه خود محقق کند.
درباره مفهوم آزادي از انقلاب مشروطيت تاكنون مخالفان اين
انديشه تعريضها و نقدهاي فراواني داشتهاند. براي پاسخ به مخالفان بازرگان ميگويد
:
« اصلاً معني و منظور از آزادي در ذهن واضعين و مدافعين
اوليه، كه به خاطر آن فداكاريها و قربانيهاي فراوان داده و جنگ و جدال كردهاند و
در آيين ما كه طرفدار آن هستيم، آزاي براي هوي و هوس يا طغيان و تعدي نبود. منظور
از آزاد شدن از اسارت هوسبازان و طاغيان و متعديان است. بيرون آوردن مردم از
عبوديت و حاكميت سلاطين به حاكميت قانون، حال اگر عيبي و ايرادي در آنجاها باشد به
قوانين موضوعه است نه به آزادي»
و سپس مباني ايجابي آن را چنين معرفي ميكنند : « آن آزادي كه نهضت آزادي ايران به نام آن و بهخاطر آن تأسيس شده
تقليد از مغربزمين نبود بلكه تبعيت از اسلام و قرآن بود ... در اعلاميه يا
افتتاحيه تأسيس نهضت آزادي در سال 1340 گفته بوديم :
« اقتضاي اطاعت از خدا مبارزه با بندگي غير اوست و شرط سپاس ايزدي تحصيل آزادي
براي بكار بستن آن از طريق حق و عدالت و خدمت است. ما بايد منزلت و مسئوليت خود را
در جهان خلقت بشناسيم تا به رستگاري و پيروزي نائل شويم.»
و سپس زنده یاد مهندس بازرگان مطالبات مردم و خود را در اين
زمينه اينچنين توصيف ميكند :
« ما آزادي بيان، اجازه اجتماع و دخالت معقول قانوني در امور كشور را به عنوان حقي الهي و مقدمهاي براي انجام وظيفه ديني، از دولتها مطالبه مينمائيم و براي پاك كردن و پاك بودن جامعه است كه اصرار داريم آزادي باشد تا هر صاحبنظر و هر شاكي و ناراضي و ضعيف، يا مدافعين آنها، بتوانند بدون دغدغه خاطر، حرف خود را بگويند و حق خود را بخواهند.»
« ما آزادي بيان، اجازه اجتماع و دخالت معقول قانوني در امور كشور را به عنوان حقي الهي و مقدمهاي براي انجام وظيفه ديني، از دولتها مطالبه مينمائيم و براي پاك كردن و پاك بودن جامعه است كه اصرار داريم آزادي باشد تا هر صاحبنظر و هر شاكي و ناراضي و ضعيف، يا مدافعين آنها، بتوانند بدون دغدغه خاطر، حرف خود را بگويند و حق خود را بخواهند.»
مهندس بازرگان و ياران او در طول چنددهه گذشته بخش عمدهاي
از تلاش و تكاپوي خويش را متوجه استبداد ـ به هرصورت و به هر نام ـ نمودهاند.
زيرا آزاديخواهي و استبدادزدائي را دو روي يك سكه ميدانند.
در غياب آزادي چيزي جز استبداد، ديكتاتوري يا اختناق و
اسارت و هلاكت نخواهد بود. براين پايه مهندس بازرگان ميگفت : « گرفتن آزادي از
انسان بزرگترين خيانت به سرنوشت او و اهانت به مقام و حيثيت انسان بوده و آدميزاد
را به حيوانيت و بردگي سوق ميدهد»
اگرچه مهندس بازرگان و ياران او به استبداد و مظاهر آن توجه
بيشتر داشته و مبارزه با آنرا در سطح بالا و مقدم به مبارزه با استعمار يا استيلاي
خارجي ميدانند اما همواره استبداد و استيلا را دو دشمن آزادي و حاكميت ملي ميداند
زيرا با تأمين آزادي و حاكميت ملي (دموكراسي) است كه شكست آن دو حاصل ميشود.
حافظ و ضامن آزادي چيزي جز خود مردم يا حاكميت ملي ازطريق
انتخابات آزاد و مراقبت مستمر مردم يا انجام فريضه قرآني امربه معروف و نهيازمنكر
نميتواند باشد و درغيراينصورت همانگونه كه مولاي متقيان در نهجالبلاغه فرمودهاند
اشرار بر جامعه مسلط خواهند شد و دعاها مستجاب و خواسته ها برآورده نميشود.
براساس اين انديشه، آزادي و دموكراسي فرايندي است كه مردم
بايد در طي آن بتدريج با تقويت نهادهاي مدني از جمله احزاب آن را بياموزند و رفتار
فردي و اجتماعي خود را اصلاح كنند. بهنظر ميرسد گفتمان غالب در جامعه امروز ما
بهرغم وجود طيف ديدگاههاي اجتماعي همين انديشه سياسي مهندس بازرگان يعني
آزاديخواهي، و استقرار حاكميت ملي است تا تحقق عدالت و تأمين استقلال كشور امكانپذير
گردد.
3- مهندس بازرگان راهکار و تنها راه
نجات و معقول و منطقی برای حل مشکلات کشور و عبور از بحران ها را همواره بازگشت به
خویشتن و قیامی خدایی و همگانی و تامین حقوق اساسی ملت در چارچوب قانون یعنی " اصلاحات" می دانستند. در بیانیه ای در سال 64 تصریح می
کنند: که قانون اساسی از جمله اصول ششم و 56 قانون اساسی رأی و حاکمیت ملت را
تضمین کرده است اما "نظارت استصوابی" عملا این حق قانونی را از ملت سلب کرده است. در غیاب حاکمیت ملت دستیابی به مطالبات مردم
هرگز امکان پذیر نبوده است.
4- امروز نیز برای عبور از بحران های
فراگیر جامعه راهکاری جز " وفاق
ملی" و تاکید بر وجوه اشتراک " منافع و امنیت ملی " و بازگشت به
ملت و تامین آزادی های قانونی، حاکمیت ملی
و عدالت اجتماعی نیست.
منبع: روزنامه اعتماد 29 دی 97
No comments:
Post a Comment