Wednesday, July 22, 2020

عبرت‌ها و راهبردهای مقابله با «كرونا»


بسمه تعالى

 عبرت‌ها و راهبردهای مقابله با «كرونا»

الف: نگرش کلان به بحران جهانی کرونا
كرونا گونه‌ای از همه‌گيرى جهانى ویروسی مهلک و يكى از بزرگ‌ترين رويدادهاى تاريخ بشر است كه به طرز بى‌سابقه‌اى، بسيارى از مردمان جهان را به کام مرگ کشانده و بخش عمده‌ای از فعاليت‌هاى اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی آموزشی در تمامی جهان را متوقف يا كند كرده است. امروز رهایى از «كرونا» هدف مشترك همه كشورها و ملت‌ها شده است، رويدادى نادر يا بى‌نظير که می‌تواند زمینه‌ساز وحدت جهانی برای گذار مصلحانه و مسالمت‌آمیز از یکی از «بحران‌های بدون مرز» سراسر تاریخ محسوب شود!
بر اساس آمارهاى رسمى در طول پنج ماه گذشته، حدود دوازده ميليون نفر در جهان به اين بيمارى مبتلا و قريب به ششصد هزار نفر قربانى و ده‌ها ميليون نفر بیکار شده‌اند و هزاران میلیارد دلار زيان اقتصادی به بارآمده است. فقدان چشم‌اندازى روشن براى مهار اين بيمارى، آن را  به بحران کلان و عمیق «احساس ناامنی» تبديل كرده است. اين ويروس كوچك و ظاهراً حقير، بسيارى از كشورهای توسعه‌یافته، از جمله بزرگترين اقتصاد جهان را به زانو درآورده است. آمريكا با وجود برخورداری از قدرت عظيم علمى، اقتصادى و نظامى، امروز سخت‌ترين ضربات شكننده را بر پيكر خود تحمل می‌کند، ضرباتى كه همچنان ادامه دارد. این کشور با قريب بیش از چهار ميليون مبتلا و آمار رسمی بیش از يكصد و چهل هزار قربانى و ده‌ها ميليون شهروند بيكار شده، در بحرانى گرفتار آمد كه حتى در بعضى از کلان‌شهرها، در امور خا‌کسپاری بهداشتى قربانيان، با كمبودها و مشكلات جدى مواجه شد.
بسيارى از كشورهاى قدرتمند و توسعه‌یافته اروپایي و آسيایى مانند انگلستان، فرانسه، روسيه و چین، كم و بيش با بحران‌هاي مشابه بحران آمريكا مواجه‌اند و على‌رغم برخورداری از توانایي‌هاى عظیم اقتصادى و علمى، به نحوی دور از انتظار در برابر ويروس كرونا، ناكارآمدى و ضربه‌پذيرى نشان داده‌اند. البته، نگاهى گذرا به منش رهبران سياسى اين كشورها حاكى از خصوصياتى مانند غرور و قدرت‌طلبى است؛ قدرتى كه در مقابله با ويروس کوید 19 سرافكنده و ناتوان است. در ميان همين كشورها، آن‌هایی كه از ساختار اجتماعی مردم‌گراتر و رهبران اخلاقى‌ترى برخوردارند، مانند آلمان، نيوزلند و كانادا، عملكرد بهترى  نشان داده‌اند. آلمان نه تنها  در مديريت بيمارى و مهار آن  بهتر از اغلب كشورهاى توسعه‌یافته ديگر عمل كرد، بلكه قادر بود تا به كشورهاى نیازمند همسایه مانند ايتاليا و اسپانيا كه در برابر حمله كرونا سخت تحت فشار بودند، خدمات پزشكى قابل توجهى ارایه دهد.
1.    ابعاد جهانی بحران کرونا
تبعیض، نابرابری و بی‌عدالتی در عرصه‌های اجتماعی، علمی، اقتصادی، بهداشتی و ... از جمله بنیان‌ها و واقعیت‌های تلخ جهان ِامروز به شمار می‌روند. هر چند در اين بحران تاريخى، شركت‌ها و سازمان‌هاى بزرگ، دگرگون و بسيارى از آن‌ها اعلام ورشكستگی کرده‌اند و بسيارى از ثروتمندان و توانگران و دولتمردان نيز  به اين بيمارى مبتلا شده‌اند و اگرچه این‌بار، «کرونا» به سیاستمداران و سرمایه‌داران جهان یادآور شد که بی‌عدالتی و تبعیض، همیشه قربانیان خود را به طبقات فقیر و تهیدستان، منحصر نمی‌کند و لزوماً نمی‌تواند فقط به نفع ثروتمندان باشد، اما قابل انکار نیست که در این وضعیت هم، حتی در کشورهای توسعه‌یافته مانند ایالات متحده آمریکا و اروپای غربی، ثروتمندان از شرایط و امکانات بیشتری برخوردارند و قربانيان اصلى اين سونامى فراگير، عموماً طبقات فرودست، كارگران، زحمت‌كشان و محرومانی بوده‌اند كه از پس‌اندازی مکفی جهت رعایت اصول قرنطینه و متوقف کردن فعالیت‌‌های ناظر بر تامین معیشت بهره‌مند نبوده و نه تنها قادر به پرداخت هزینه‌های سنگین درمان نیستند، بلکه براى كسب روزى حداقلی و ادامه حيات، مجبور به حضور در كارخانه و اداره و مغازه و محيط‌هاى آلوده بوده‌اند. عموم قربانيان اين پاندمي سهمگين در آفريقا، تنگ‌دستانی هستند كه با فقر مطلق، گرسنگی، وحشت عمومی ناشی از ناپایداری‌های سیاسی و اجتماعی و عدم برخورداری از امکانات درمانی، نظام تامین اجتماعی و ضرورت‌های بهداشتی مواجه‌اند.
علل شیوع، میزان تاثیرگذاری و کیفیت مقابله با پدیده ویروس کرونا، تحت تاثیر نظام جهانی در حوزه‌های سیاسی و اقتصادی اثرگذار بر الگوهای «مصرف مسرفانه» و نیز، متاثر از نظام ناعادلانه، ناهماهنگ و نامنسجم همکاری‌های بین‌المللی قابل ارزیابی است. سازوکارهای حاکم بر نظام حکمرانی جهانی که منجر به توزیع ناعادلانه رفاه، علم و سلامت شده است، از جمله عوامل تخریب روزافزون محیط زیست، دست‌اندازی به منابع طبیعت، نادیده گرفتن روند زیست متعادل و طبیعی حیوانات و گیاهان و افزایش سطح آلاینده‌های خاک و آب به شمار می‌رود که در نهایت، این وضعیت واقعی منجر به عدم موفقیت در مهار عموم بحران‌های جدی و ساختاری جهان شده و به طور خاص، مصداقی از ناتوانی و عدم مدیریت موفق ویروس کرونا قلمداد می‌شود.
بحران اخلاق، رویگردانی از خدا و شیوع جهت‌گیری‌های معنویت‌گریزانه در سراسر جهان، از دیگر زمینه‌ها و علل ابتلا به مصیبت‌های انسانی و زوال‌های تمدنی در عصر جدید محسوب می‌شود و محور اصلی گرایش‌هایی است که با حذف جایگاه و نفی کرامت انسان، «علم» را برای «علم» و «آزادی» را برای «آزادی» و «عدالت» را برای «عدالت» قرار داده است. در چنین وضعیتی است که موجود کوچکی در ابعاد نانومتری، نواقص دنیای مدرن و ناتوانی‌هایش را پیش چشم همگان آورده است.
در سایه این واقعیت خوفناک و تعریف تک‌بعدی از انسان و نیازهایش، به رغم فعالیت‌های گسترده دانشمندان و محافل معتبر علمی و آزمایشگاه‌های فوق مدرن سلولی و ژنتیکی، موید رشدی نامتوازن و غیرانسانی از علم شده‌اند و با غفلت و فراموشی از محوریت «رستگاری بشر» به مثابه «یگانه جانشین خدا بر زمین» کشفیات و اختراعاتی مهلک در زمینه شبیه‌سازی‌ها و دستکاری‌های ژنتیکی، تسلیحات بیولوژیکی و سلاح‌های کشتار جمعی را در دستور کار خود قرار داده‌اند. بخش زیادی از بحران‌های ساختاری جهان و از جمله، بلای کوید 19 در ادامه همین ساختار مهیب و غیرانسانی قابل ارزیابی است.
2.     ابعاد بحران کرونا در سطح ملی  
به رغم عملکرد نسبتاً موفق جامعه پزشکی و کادر درمانی ایران در مقابله و درمان بیماری کرونا که تقریباً در تراز استانداردهای کشورهای توسعه‌یافته انجام پذیرفت، پیامدهای بحران یاد شده، عوامل فراگیری و ظرفیت مدیریتی مقابله با آن در ایران، از ابعادی متفاوت و متمایز از بسیاری نقاط جهان قابل ارزیابی است. علل ناکامی و زمینه‌های نسبی عدم موفقیت را به شرح زیر می‌توان برشمرد:
2.1.          شیوع و ترویج باورهای خرافی و برداشت‌های عقل‌ستیزانه از دین که به ویژه در سالیان اخیر رواج بیشتری یافته است، سبب شد تا اخلالی غیرعلمی در مسیر بهره‌گیری از دستاوردها و شیوه‌های پزشکی نوین رخ دهد و آسیب‌های جبران‌ناپذیر ناشی از تاخیر در ممانعت از تجمعات مردم در اماکن عمومی و زیارت‌گاه‌ها پدید آید. در این میان، نقش نهادهایی که با سوءاستفاده از امکانات و حمایت‌های وسیع ساختارهای حکومتی به خرافات مذهبی دامن می‌زنند، نباید فراموش شود.
اگرچه پس از مدتی، نهادهای حکومتی در محدودسازی حضورهای اجتماعی و مذهبی، راهکارهایی را به کار بردند اما با تقلیل نظارت‌های عمومی در مراحل بعدی، موج دوم خیزش کرونا در ایران به ویژه در استان‌هایی مانند خوزستان پدید آمد که به شدت، تحت تاثیر پافشاری بر مناسک غیرضرور مذهبی و مراسم سنتی و غیراصیل «عزاداری‌ها» بوده است.
2.2.          سرمایه اقتصادی ایران به دلیل فساد ساختاری و اتلاف منابع مالی ناشی از اتخاذ راهبردهای هزینه‌ساز سیاست خارجی که منجر به انزوای سیاسی و حیف و میل‌های اقتصادی در مدت زمان طولانی شده و به پایین‌ترین حد خود طی این چهل سال رسیده است و نیز موجودی سرمایه اجتماعی هم که به دلیل انباشت دروغ، پنهان‌کاری و مطالبات پاسخ داده نشده، در وضعیتی بحرانی به سر می‌برد، مانع ظهور کفایت لازم حاکمیت و نافی ظرفیت جامعه مدنی ایران در مقابله و مهار بحران کرونا شده است.
2.3.          تضعیف نهادهای جامعه مدنی در طول چهار دهه گذشته از جمله عواملی به شمار می‌رود که مهار و مدیریت این بحران را با کمبود پشتوانه‌ مردمی متکی بر «امید و اعتماد» و ظرفیت سازمان‌یافته اجتماعی رو به رو کرده است. سرمایه انسانی کشور، متاثر از رشد نرخ نارضایتی عمومی، مهاجرت مستمر و روزافزون میلیون‌ها شهروند نخبه ایرانی و نیز، عقب‌ماندگی و کیفیت و بهره‌وری پایین نظام آموزشی کشور، وضعیت اسفناکی دارد. سرمایه‌های نمادین ملی به خصوص نهادهای مدنی و شخصیت‌های سیاسی تراز اول هم به جهت تداوم فضای امنیتی و اعمال محدودیت‌های سیاسی و اجتماعی، عملاً کارایی خویش در بسیج افکار و اراده ملی در مقابله با بحران‌های عظیم را تا میزان زیادی از دست داده‌اند.
2.4.          پیامد طبیعی تضعیف بنیان‌های شایسته‌سالاری، ابتلا به بحران کارآمدی و تقلیل متعمدانه ظرفیت‌های اصلاح‌طلبانه، جامعه ایران را از فرصت‌های بهره‌مندی از راه‌حل‌های اساسی و درون‌زا در مواجهه با بحران‌های کلان ساختاری محروم کرده است. ساختار حکمرانی موازی در ایران، تخریب نهادهای کارشناسی و سوء مدیریت در ارکان سازمان‌های «برنامه و بودجه» و «تامین اجتماعی» از جمله عواملی هستند که تاثیرات مضاعفی بر شیوع فساد ساختاری و ناکارآمدی مدیریتی کشور در رویارویی با هرگونه بلایای طبیعی و از جمله بحران کرونا داشته‌اند.
2.5.          ساختار حقوقی قدرت از یک طرف، برآمده از رای مردم است و از سویی دیگر، ریشه در نهادهای انتصابی دارد که با اتکا به برخورداری از منابع قدرت و ثروت و حمایت‌های ویژه، نهادهای انتخابی را به شدت محدود کرده و تحت فشار قرار داده‌اند. برآیند چنین وضعیتی،‌ ضعف فاحش شاخص‌های «حکمرانی خوب» همچون پاسخگویی، شفافیت، مسئولیت‌پذیری، مشارکت‌پذیری و در نهایت، وصول به «کارآمدی» و «بهره‌وری» است.
 تحت تاثیر نظام حکمرانی معیوب، اندک سرمایه‌های اقتصادی، اجتماعی، انسانی و نمادین نیز به طور کامل مورد بهره‌برداری قرار نمی‌گیرند یا از اثرگذاری محدودی برخوردارند که روز به روز، عیان‌تر می‌شود. عملکرد حکومت ایران در مواجهه با بحران اخیر، گرچه مشابه عملکرد آن در رویارویی با بسیاری از بحران‌های چهل سال گذشته است، اما با توجه به شدت و ابعاد ویژه این بحران، موجب بروز تبعاتی فراتر از آن چیزی شد که در عمل می‌توانست رخ دهد.
2.6.          آمادگی ناکافی برای مواجهه با کرونا، ساختار معیوب حکمرانی در ایران که در طول چهار دهه، دکترین امنیت ملی ایران را بر پایه امنیتی کردن جامعه استوار کرده، در عمل و در مسیر رویدادها و مناسبت‌های گوناگون نشان داده است که از توان کافی برای تامین امنیت مردم و مقابله با تهدیدات عظیم و حتی رویارویی و مدیریت بلایای طبیعی مانند زلزله و سیل و بازسازی خرابی‌های دوران جنگ برخوردار نیست. تردیدی نیست که بحران‌ کرونا آخرین بحران این کشور نخواهد بود ، بنابراین پیش‌بینی می‌شود که در صورت ادامه روندهای جاری، حاکمیت ایران، هر بار که با بحرانی در تراز ملی مواجه ‌شود، توان کمتری برای پایداری در برابر فشارهای آتی نشان خواهد داد.

3.    ابعاد فردی کرونا
«کرونا» اثرات عمیقی بر ساختار زیست فردی و الگوهای سبک زندگی گذاشته، زمینه کاهش ارتباطات عاطفی و تنزل شاخص‌های شادی، تفریح، هم‌اندیشی و رضایت را فراهم آورده و به رشد فزاینده خشونت‌های خانگی، انزوا، افسردگی، درون‌گرایی، خودخواهی، تک‌روی، ناامیدی و گسترش فضای خلوت و تنهایی‌های انسانی انجامیده است. کرونا به طور طبیعی، بشر را به اتخاذ راه‌حل‌های معطوف به خود و احیاناً به خصلت‌های توام با مسئولیت‌گریزی‌ و بی‌اعتمادی، رهنمون ساخته است.

ب: فرصت‌های ناشی از بحران کرونا
پیش از آن که به ارایه راهبردها، راه‌کارها و راه‌حل‌های مهار کرونا در ابعاد گوناگون بپردازیم، جا دارد که وجوه این بیماری جهانی و تجربه‌ها و آموخته‌های بشر در مسیر مقابله با آن را مدنظر قرار دهیم. در برابر آسيب‌هاى جانى و مالى سنگين  كرونا ، شاهد برخى  دستاوردهای مثبت نيز بوده‌ايم.  كاهش حجم تردد حمل و نقل عمومى و ترافیک شهری و در نتیجه، كاهش آلودگي هوا،  به سلامت توامان محيط زيست، انسان، حيات وحش و طراوت طبيعت كمك بزرگى کرد.
تجربه جهانى و ملى در جريان بحران كرونا نشان داد كه بسيارى از امور و فعالیت‌ها، از طریق دورکاری و با به كارگیری فن‌آوری‌های اينترنتی و بهره‌گیری از ظرفیت‌های فضاى مجازى، به سادگى و با صرفه‌جویي در وقت و پول و به ويژه كاهش آلودگى هوا امكان‌پذير است. فعاليت‌هاى آموزشى در تمام سطوح، طرح‌هاى مطالعاتى و پژوهشى، سفارشات، امور متنوع بانكى و همگى به خوبى از اين طريق قابل انجام‌اند و لزوماً در چنین زمینه‌هایی، نیازی به حضور فیزکی وجود ندارد.
با وجود همه خسارات جانى و مالى و اندوه خانواده‌هاى بيشمار، اين همه‌گيرى نوظهور، با خبرها، تغييرات، تحولات و آثار مثبت انسانی نيز همراه بوده است. در ايران، فداكاري جامعه پزشكى، به ويژه در روزهاى آغازين حمله كرونا و همبستگى مردم در يارى رساندن به بيماران و آسيب‌ديدگان اين بيمارى كه حتى بارها در سخنان مقامات رسمی هم مورد تایید و قدردانى قرار گرفته است، حکایت از ظرفيت اخلاقی و توانمندى اجرایی جامعه مدنی براى تغيير و تحول و خدمت و نوع‌دوستی دارد. ورود و تلاش بى‌وقفه سازمان‌هاى مردم‌نهاد و مردم دلسوز و خيرخواه به صحنه يارى‌رسانى و مديريتی، ثمربخش بود و ايران را در شمار كشورهاى نسبتاً موفق در مهار كرونا قرار داد.
پ: عبرت‌های کرونا
درس‌ها و عبرت‌هاى حاصل از ابتلاى كرونا  ارزشمندند، ولى هنوز پایانی بر این «بحران» متصور نیست و نمى‌توان پيامدهاى اقتصادى، اجتماعى و سياسى و درس‌هاى حاصل از آن را پيش‌بينى كرد. عملكرد بسيار ضعيف دولت‌هاى راست‌گرای آمريكایی و اروپایی و تلفات جانى گسترده آن‌ها و در برابر آن، موفقيت بيشتر عملكرد دولت‌هاى با گرایش‌های عدالت‌خواه و مردم‌گرا و رهبران سیاسی اخلاق‌مدار، بر ضرورت ارزش‌های انسانی و مشاركت مردم، حاكميت ملت‌ها بر سرنوشت‌ سیاسی و اجتماعی و الزامات رويكرد مردم‌گرايانه و مردم‌سالارانه از سوى حكومت‌ها مى‌افزايد.
افزون بر ضرورت عام انسانی و اهمیت راهبردی عدالت اجتماعی در سراسر کره خاکی، در دهکده جهانی که کشورهای توسعه‌یافته و توسعه‌نایافته، ناگزیر از مراودات و ارتباطات‌اند و نیز در حیطه‌های ملی که فقیر و غنی در کنار هم زندگی می‌کنند، خط‌کشی مطلقی برای حفظ سلامت و امنیت بهره‌مندان از ثروت و قدرت وجود ندارد. بنابراین، اگر طبقات فرودست و متوسط، از سطح آموزش، رفاه، امکانات بهداشتی و توان اقتصادی کافی برخوردار نباشند، نه تنها خود به شدت از پدیده‌ّهایی چون کرونا آسیب می‌بینند که کل جامعه را نیز در معرض خطرات و تهدیدات ناگزیر و مهارناشدنی قرار می‌دهند.
اگرچه پیش‌بینی می‌شود که یکی از ابعاد بحران کرونا که متاثر از کمک‌های مالی ضروری حکومت‌ها به بخش خصوصی است و برای حل و فصل معضلات ناشی از رکود و کاهش سطح تولید کارایی دارد، موجب رشد اقتدارگرایی و بروز مداخلات بیشتر دولت‌ها در امور مدیریتی نهادهای غیردولتی خواهد شد، اما توجه به این واقعیت که در صورت افزایش مداخلات راهبردی و مدیریتی دولت‌ها و تضعیف ظرفیت‌های نهادهای مردمی، در افقی بلندمدت، ناکارآمدی دولت‌های اقتدارگرا ظهور پیدا خواهد کرد، چه بسا چنین اتفاقی نیافتد و ساختار بازسازنده دمکراسی، مانع تحقق چنین چرخه معیوبی شود. البته در خصوص کشورهای غیردمکراتیک، بعید به نظر نمی‌رسد که «کرونا» به افزایش فزاینده اقتدارگرایی مدد رساند.
 پيوستگى جهان و فقدان همبستگی دولت‌ها در دهكده جهانى، احتمال گسترش سريع هر ابتلا يا مسئله محلى را  به يك بحران جهانى (مانند گسترش ويروس كرونا از بازار ماهى‌فروشان «وهان» به سراسر دنيا در اندك زمانى كمتر از سه ماه) افزايش داده است. در نتيجه، ضرورت همكارى‌هاى بين المللى و ارتقای نقش نهادهای بین‌المللی و به ویژه سازمان ملل متحد، بیش از گذشته، امری اساسی و بی‌بدیل به نظر می‌رسد و مهم‌تر از همه، نقش فردى و  اخلاقى مردم و نقش سازمان‌هاى مردم‌نهاد و جامعه مدنى در يارى رسانى و  كاهش رنج مردم آسيب‌ديده در بحران‌هاست که نباید مورد غفلت و فراموشی قرار گیرد.
ت: راهبردهای پیشنهادی
با توجه به آن که احتمال بازگشت و يا امواج بعدى اين ويروس و بيمارى‌هاى مشابه و استمرار بحران‌هاى طبيعى و اجتماعى فراگير ديگر، همچنان وجود دارد و با توجه به نقش و رابطه ناسالم انسان با طبيعت و به ويژه حيات وحش در گسترش جهانى ويروس كرونا، رعايت حقوق محيط زيست از سوى مردم، اصلاح نگرش‌ها و تصويب قوانين لازم در سطوح بین‌المللی و ملی، بیش از گذشته ضرور می‌نماید. بر همین اساس، نهضت آزادی ایران راهبردهای مورد نظر را به شرح زير پيشنهاد و اعلام مى‌دارد:
1.    در سطح بین المللی:
جمله‌ای منسوب به آلبرت اینشتین، فیزیک‌دان نامدار و اندیشمند بزرگ معاصر با این مضمون کلی نقل شده است که: «مسایل و مشکلات ناشی از یک نگرش خاص را نمی‌توانیم با همان نگرش حل کنیم» بنابراین، اصلاح نگرش‌های کلان و تغییر ساختار تصمیم‌سازی‌های سیاسی و اقتصادی چه در ابعاد ملی و چه در عرصه جهانی، پیش‌نیاز بدون جایگزین هرگونه راه‌حلی برای عبور سالم یا کم‌هزینه از بحران‌های کلان پیشِ روی بشر است. با توجه به جایگاه و نقش ویژه ایالات متحده آمریکا در مناسبات سیاسی و اقتصادی جهان و یادآوری این مساله که دولت یاد شده، بسیار زودتر از ظهور کرونا، در مسیر ملی‌گرایی افراطی قدم برداشت و از روند تعاملات صلح‌آمیز جهانی و بسیاری از معاهدات و توافقات بین‌المللی خارج شد، به نظر می‌رسد که این دولت از آمادگی، برنامه و اراده‌‌ای برخوردار نیست که در این اوضاع دهشتناک، در رهنمون ساختن جهان به سوی بهبود و زیست انسانی، نقشی مثبت ایفا کند.
امید است که این عبرت، در دوران پساکرونا، انگیزه دریافتی دوراندیشانه برای بشریت و نظامات قدرت سیاسی و اقتصادی جهان فراهم آورد و آنان را به تامل و الزام به پذیرش تغییرات بنیادین در الگوهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و توسعه پایدار در سراسر جهان وا دارد. انتظار می‌رود که متاثر از تجربه تهدیدآمیز و عبرت‌آموز «کرونا» آگاهی‌های دور از هم و ظرفیت‌های پراکنده انسانی، با دغدغه زندگی در جهانی قابل زیست و توام با صلح، سلامت و کرامت بشر و با باور عمیق به ضرورت الگویی وحدت‌بخش و مبتنی بر ملاحظات انسان‌گرایانه، فرآیند اصلاح سبک زندگی و بهبود سازوکارهای تصمیم‌گیری جمعی جهانی را بر اساس «خیر همگانی» و از طریق گسترش زمینه‌های معنویت، اخلاق، فقرزدایی، رفع تبعیض و توسعه پایدار جهانی تقویت کنند.
سازوکارهای مهار بحران کرونا، جدای از اصلاح ساختارهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی حاکم بر نظام بین‌المللی و ساختار حاکمیت ملی کشورها نیست و باید مبتنی بر مشارکت همه کشورها و همه مردم جهان باشد و نابرابری‌های «قدرت» و «ثروت» سبب نشود که سهم برخی کشورها در تصمیمات ناظر بر اوضاع جهان بیش از سایرین باشد.
 نظام سرمایه‌داری جهانی، چاره‌ای نخواهد داشت جز این که در راستای اصلاح اهداف سودمحورانه خویش و توزیع عادلانه منابع و امکانات در دنیای کنونی که به درستی آن را «دهکده جهانی» می‌نامند، تجدیدنظر اساسی کند و طرحی نو در اندازد. در همین راستا، سازمان ملل متحد بیش از گذشته می‌تواند پذیرای توانمندی بیشتر و نقشی بی‌بدیل در زمینه برقراری صلح، تحقق کرامت بشر و دفاع از طبیعیت باشد و با تصویب مقررات لازم‌الاجرا و هم‌سو با اصلاح سیاست‌ها، بهبود قوانین ملی و ارتقای شرایط زیست انسانی در جهانی واحد گام‌های موثرتری بردارد.

2.    دولت‌
نهضت آزادى ايران باور ‌دارد که الگوهای اخلاقی، اعتقادی، فرهنگی، ماهیت نظام‌های سیاسی و اقتصادی، شیوه‌های حکمرانی، شاخص‌های توسعه‌یافتگی و سرمایه‌های انسانی، اجتماعی، اقتصادی و نمادین، ارتقاء‌دهنده توان کشورها در مواجهه با این ویروس مهلک قلمداد می‌شوند.
براى جلوگيرى از بازگشت به وضع گذشته يا بدتَر از آن، دولت‌ها بايد با آموزش درست مردم و سياست‌گذاري‌های موثر و سرمايه‌گذاری‌های مناسب، گام‌هاى موثر و بلندى در راستاى احياء و سلامت محيط زيست بردارند. در صورت تاخير در اين كار، مانند مسامحه يا تأخيرى كه در برخی کشورها در ابتدای فرآیند مقابله با كرونا رخ داد و هزينه‌هاى جانى و مالى سنگينى را بر جامعه و طبقات محروم تحميل کرد، بحران‌هاى بزرگ و مهارناپذیری پديد خواهند آمد كه بحران‌هاى سياسى و اقتصادى را نه تنها تشديد، بلكه آن‌ها را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد. دولت‌ها با ايجاد زيرساخت‌هاى كافى و آموزش‌هاى لازم به دستگاه‌هاى اجرايى و به مردم براى انجام كارها از طريق اينترنت، مي‌توانند تا حدود زيادى مسایل و بحران‌هاى ترافيك و حمل و نقل و آلودگى محيط زيست و حتى اقتصادى را رفع يا حل و فصل كنند.
نهضت آزادی ایران جهت مقابله با ویروس بنیان‌برافکن «کرونا» در ایران، تعهد به برنامه‌ها و اقدامات زیر را توصیه می‌کند:
2.1.          کوتاه‌مدت
·        شفاف‌سازی آمار و اطلاعات مربوط به ابتلا و مرگ‌ و میر ناشی از کرونا
·        استفاده از همه ظرفیت‌های مشروع ملی و بین‌المللی جهت مقابله با ویروس کرونا.
·        اجرای سیاست فاصله‌گذاری اجتماعی و قرنطینه تا رفع کامل بحران.
·        حمایت اقتصادی و اجتماعی از اقشار محروم و آسیب‌پذیر.
·        حمایت از نهادهای مدنی که در این زمینه، فعال و اثرگذارند و کمک به ارتقای نقش و جایگاه جامعه مدنی در مهار بحران‌های اجتماعی.
2.2.          بلندمدت
·        اصلاح ساختار حقوقی قدرت به منظور تقویت حضور و مشارکت مردم در اداره کشور.
·        تقویت نهادهای مدنی.
·         ارتقای سرمایه اجتماعی.
·        اصلاح سیاست خارجی یک‌جانبه‌گرایانه و تلاش برای برون‌رفت از انزوای بین‌المللی و ارتقای ظرفیت بهره‌مندی ایران از امکانات نظام بین‌الملل به منظور تامین استقلال واقعی و عدم نیاز به ارتباط ویژه با دولت‌هایی مانند چین.

نهضت آزادی ایران یادآوری می‌کند که اگرچه ممکن است بحران کرونا مساله‌ای پزشکی تلقی شود و واجد ماهیت سیاسی و اجتماعی به نظر نرسد و نیز اگرچه جامعه ایران با بحران‌های عظیم و همه‌جانبه‌ای در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی، زیست‌محیطی و حتی اخلاقی رو به روست، اما در گام نخست، به نظر می‌رسد که راه‌حل اصلی مدیریت تمام این بحران‌ها «سیاسی» است.
3.    مردم و جامعه مدنی
«کرونا» به مردم جهان آموخت در صورتى كه نيكوكاران در قالب سازمان‌هاى مردم‌نهاد متشكل شوند، توان بالقوه آنان در مواقع نياز و يا بحران به مراتب بهتر و بيشتر مى‌تواند بروز یابد و چنین دریافتی، گامي موثر در جهت نزديك شدن به جامعه مدنى توانمند خواهد بود. بنابر اين تجربه ارزشمند و آگاهی‌بخش نسبت به ضرورت تشکیل سازمان‌های مردمی و نهادهای جامعه مدنی در مواجهه با بحران‌های ساختاری، نه تنها موانع خاص در برابر تشكيل سازمان‌هاى یاد شده بايد برطرف شوند، بلكه تشكيل آن‌ها بايد تشويق شود و مورد حمايت رسمی و غیررسمی قرار گیرد.
نهضت آزادی ایران بنا بر آموزه‌های تجربه‌شده در بحران کرونا تاکید می‌کند که احزاب دمکراسی‌خواه و اصلاح‌طلب ایران در ارایه برنامه‌های اصلاحی خویش نباید به صرف بیان مشکلات اکتفا کنند و ضروری است که راه‌حل‌ها و راهکارهای مسئولانه‌ای را مطرح کنند که از یک سو ناظر بر فعالیت‌ها، عملکرد و مشارکت فعال این احزاب و از سوی دیگر، جامع تمام نیازها و ضرورت‌های اساسی و اولویت‌های اصلی جامعه ایران در چارچوب منافع ملی، تمامیت ارضی ایران، تقویت روند صلح خاورمیانه، احتراز از ماجراجویی‌های نظامی و تامین امنیت راستین و همه‌جانبه برای تمام شهروندان ایرانی باشند. مطالبه آزادی، دمکراسی، عدالت اجتماعی و حقوق بشر در راس این خواسته‌ها و برنامه‌ها قرار دارند.
نهضت آزادی ایران به مردم ایران یادآوری می‌کند که با توجه به حجم گسترده بحران‌های پیچیده و ساختاری جامعه کنونی، انتظار هرگونه راه‌حل کوتاه مدت و فوری و منصرف از مشارکت عمومی و مردمی، غیرواقع‌بینانه و به دور از ارزیابی‌های جامع و روش‌های موثر و کارآمد است. ماهیت این بحران‌ها به گونه‌ای است که هیچ دولتی به تنهایی، قادر به پاسخ‌گویی نخواهد بود. از این رو، مردم باید بدانند که «جامعه مدنی» در جهانِ امروز،  یک «تشریفات» نیست و بلکه یک «ضرورت» به شمار می‌رود و بدون نقش‌آفرینی آن‌ها مقابله با ابربحران‌ها امکان‌پذیر نخواهد بود و برای روش‌های حضور موثر در سازمان‌های مدنی باید اهمیت بیشتری قائل شوند و در این زمینه، اراده و عمل خویش را تقویت کنند.
نهضت آزادی ایران هشدار می‌دهد «کرونا» آخرین ابتلای طبیعی و بحران اجتماعی نیست که بر ساختار، ظرفیت‌ها و آینده مردم و کشورمان اثر خواهد گذاشت. بحران‌های آینده، با توجه به استهلاک منابع و روند تقلیل‌آمیز توان، اعتماد و امید مردم، پیامدهای منفی‌تری خواهند داشت. از این رو، ضرورت دارد که مسئولان کشور و مقامات ارشد سیاسی، دست به تصمیمات سخت و بنیادین زده و بپذیرند که راه‌حل «بحران‌های ساختاری» «اصلاح ساختارها» و سیاست‌های غیردمکراتیک، ناکارآمد و ناموفق و تقویت فرآیند‌های منجر به تحقق حقوق اساسی، حاکمیت ملت و توان‌مندی جامعه مدنی ایران است، وگرنه آن گونه که روند شتابناک حوادث نشان می‌دهد، اگر به این نیازها و واقعیت‌ها نیاندیشند، در روزگاری نه چندان دور، نه از «تاک» نشانی خواهد ماند و نه از «تاک‌نشان.» والعاقبه للمتقین

نهضت آزادی ایران
31 تیر ۱۳۹۹

No comments:

Post a Comment