فاطمی، سیاستمدار واقعبینی نبود
محمد توسلی
بررسی روش و شیوه سیاستورزی دکتر سید
حسین فاطمی به ویژه در آستانه کودتای 28 مرداد که واقعبینانه نبود و با منش و
شیوه مسالمتآمیز و قانونمداری دکترمحمد مصدق متفاوت بود می تواند برای نسل امروز
ما آموزنده باشد. دکترمصدق میخواست با تکیه بر قانون و به شکل مسالمتآمیز و تدریجی
حرکت کند، که با مواضع فاطمی در مرداد 32 چندان هماهنگ نبود، اما به هر حال فاطمی،
نماینده نسل جوان پرشور و پرجنب و جوش بود و حضورش در کابینه نهضت ملی شدن صنعت
نفت لازم بود. اما اینکه فاطمی تندرو بود و چندان با کابینه مصدق همگون نبود، نگاهی
است که امروز به این سیاستمدار شده است. آنزمان که فاطمی در میان مردم سخنرانی کرد
و رژیم پهلوی را زیرسوال برد، به ویژه در 25 مرداد که خود من حضور داشتم و اشتیاق
و استقبال مردم از سخنانش را به چشم دیدم. من نیز آن موقع تحت تاثیر سخنان فاطمی
قرار گرفتم، اما برداشتی که امروز درباره
فاطمی دارم، آن روز نداشتم. اما در کل رفتاری که فاطمی در مساله نفت و در دوره
صدارتش در دولت ملی با حزب توده داشت، برخورد تندی بود و با آنها هیچگاه از در
مماشات وارد نشد. فاطمی نگاه راهبردی اما تند ضداستبدادی ضدسلطنتی داشت اما از
لحاظ گفتمانی با حزب توده هماهنگ نبود. لذا اگر بخواهیم وی را منتسب به حزب توده
کنیم، برداشت بسیار غلطی است. از طرفی سخنرانی که فاطمی 25 مردادماه سال 1332در میدان
بهارستان انجام داد، به نظر بنده غیرواقعبینانه بود، زیرا هنوز زمینههای لازم
اجتماعی برای تحول در جامعه فراهم نشده بود که بتوان این چنین حاد و شفاف به
استبداد سلطنتی و شاه حمله کرد. اگر کلمات و جملات سخنرانی فاطمی را دنبال کنید،
خواهید دید که سخنانش بسیار تند و عریان و با نگاه دکترمصدق کاملا متفاوت بود.
بنابراین تصور میکنم فاطمی را باید به عنوان یک الگوی متفاوت در میان فعالان نهضت
ملی ایران ارزیابی کنیم، زیرا منش و روش فاطمی در آن روز برای امروز ما نیز پیام
دارد، در واقع امروزه نیز برخی افراد سخنان و تحلیلهایی را بیان میکنند که غیرواقعبینانه
است و با شرایط جامعه امروز ما تطابق ندارد. برای مثال بیانه 15 نفر برای برگزاری
رفراندوم زیر نظر سازمان ملل برای تشکیل نظام سکولار، یک سخن غیرواقعبینانه است
که با شرایط امروز جامعه ما همخوانی ندارد و افرادی که چنین راه حل یا پیشنهادی را
ارائه کردند، شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران را مورد توجه قرار نمی
دهند. در واقع اگر بخواهم سخنان فاطمی را با پیشنهادهایی مشابه این افراد مقایسه
کنم، باید بگویم که سخنرانی 25 مردادماه 1332 فاطمی با شرایط آنروز جامعه تناسبی
نداشت و جامعه ما هم آمادگی این را نداشت که چنین موضع گیری نابهنگام درباره سلطنت
صورت گیرد؛ در نتیجه برنده این وضعیت آن موقع کسی جز سیستمهای اطلاعاتی آمریکا،
انگلیس و عوامل وابسته به دربار نبود که با استفاده از این شرایط توانستند 28
مردادماه را با هزینه اندک پیش ببرند. برای همین ارزیابی بینش و منش دکترفاطمی برای
نسل جوان امروز در بحرانهای جدی جاری میتواند آموزنده باشد. اما وصل کردن فاطمی
به حزب توده، غیرواقعبینانه است. زیرا با آنچه از فاطمی به خاطر دارم هیچ قرابتی
میان حزب توده و وی نمیبینم، فاطمی به واقع، شخصی وطندوست و علاقهمند و مقید به
منافع ملی بود و از لحاظ سازمانی نیز ارتباطی با حزب توده نداشت و برای نخستین بار
است که درباره شائبه ارتباط فاطمی با حزب توده سخنی میشنوم و از لحاظ تاریخی نیز
آنچه را که به چشم دیدم، خلاف این سخن و شائبه را نشان میدهد. در این میان آنچه
مهم است اینکه در هر مقطعی هر کسی چپروی کند و متناسب با شرایط اجتماعی عمل نکند،
طبیعتا عملش در راستای منافع ملی نیست و
برای جامعه نیز نفعی ندارد. از اینرو مواضع و عملکرد دکترفاطمی در آستانه 28 مرداد با سیاستها و خط مشی
دکترمصدق هماهنگ نبود و پیامد آن هزینههای سنگینی بود که به خود و نهضت ملی ایران
تحمیل کرد. البته بسیاری بعدها بر دکترمصدق خرده گرفتند که چرا فاطمی را به سمت
وزارت امور خارجه برگزید! اما باید اشاره کرد که در آن زمان فاطمی گزینه مناسبی
برای این پست بود، هم با زبان دیپلماسی و شرایط بینالمللی آگاه بود و از طرفی
روزنامهنگار بسیار ورزیده و شجاعی بود. در کابینه مصدق، فاطمی یک از چهرههای
درخشان کابینه شمرده میشد. همچنانکه پیشنهاد ملی کردن صنعت نفت را فاطمی ارائه
کرد و چنین پیشنهادی، تنها از ذهنی خلاق و با نگاه راهبردی امکانپذیر است که فاطمی
از آن برخوردار بود. ضمنا مصدق نیز در خاطراتش از شخصیت و نقش وی در ملی کردن نفت
بعد از شهادتش به نیکویی یاد کرده است. به همین علت به نظرم، وی در مجموعه وزرای
دولت ملی دکتر مصدق، چهره بسیار وارستهای بود. اما میتوانیم عملکرد فاطمی را
متناسب با شناختی که امروز پیدا کردهایم، نقد کنیم. باز هم تاکید میکنم آنچه
درباره رفتار و رویکرد فاطمی به ویژه در آستانه 28 مرداد مورد نقد قرار گرفته است
مربوط به ارتباط فاطمی با حزب توده در آن مقطع نیست. این نوع نگاه و نقد میتواند
صرفا به شرایط پس از انقلاب باشد. چنانکه مرور مجموعه انتقاداتی که به رویکرد فاطمی
و نهضت ملی شدن نفت شده، حاکی از آن است که سخنی درباره گرایش فاطمی به حزب توده
مطرح نشده و عمده انتقاداتی که به فاطمی وارد است؛ نداشتن واقعبینی و درک نکردن
شرایط سیاسی و فرهنگی و نسنجیدن ظرفیتهای جامعه در آن شرایط بود. اگر وی به چنین
مسائلی توجه میکرد و برنامهها و ایدههای متناسب با شرایط عینی جامعه ارائه میداد
که در راستای منافع ملی بود، شاید دولت ملی دکتر مصدق وضعیت بهتری پیدا میکرد.
لذا شاید کسانی که پیوند فاطمی با حزب توده را بیان میکنند، منظورشان چپروی وی
باشد که در فاصله 25 تا 28 مردادماه خود را بیشتر نشان داد و حاصل آن آب به آسیاب
تودهنفتیها ریختن بود، کارهای تند و رادیکالی که انجام و شعارهایی که در آن چند
روز سر داد، قشرهای مذهبی جامعه ما را متاثر کرد و ترس از تسلط جامعه به دست تودهنفتیها
باعث شد که مردم دچار ترس و منفعل شوند.
بنابراین شاید کسانی که چنین برداشتی از ارتباط فاطمی با حزب توده دارند، خروجی چپروی
دکترفاطمی را به نفع تودهنفتیها و حتی انگلیسیها و آمریکاییها ارزیابی کنند و
رویکرد و شرایط آن موقع وی را در راستای حرکت برای فراهم کردن هرچه بیشتر زمینه
کودتای 28 مرداد بدانند.
منبع: روزنامه
سازندگی – 7 اسفند 96
No comments:
Post a Comment