بقای ایران،
دغدغه مهندس سحابی
محمد توسلي
در هفتمین سالروز درگذشت مهندس عزتاله سحابي و هاله دختر فرزانه آن زندهياد در
شرایطی که جامعه ما با بحران هایی جدی روبروست
و بسیاری ابراز نگرانی از فرپاشی ایران دارند مايلم یاد او را به این
مناسبت گرامی بدارم که او به ویژه در دهه پایانی عمر خود همواره همین نگرانی و
دغدغه «ایران فردا» را داشت و به دفعات در فرصت های مختلف مطرح و به آن می پرداخت .
برای یادآوری و باز نشر زمینه های شکل گیری شخصیت مهندس سحابی که چنین حساسیت
اجتماعی و نگاه راهبردی داشت در این یادداشت مختصر، مروري بر خصوصيات اخلاقي و
شخصيتي و رمز پایداری آن مرحوم در طول چند دهه مبارزه همراه با سختی ها و ابتلاهای
سنگین خواهم داشت؛ به اميد آن كه براي نسل امروز جامعه ما آموزنده باشد.
شايد مهمترين پرسش كليدي براي نسل جوان جامعه امروز ما اين واقعيت باشد كه
چهرههايي چون مهندس سحابي واجد چه خصوصيات و ويژگيهاي اخلاقي بودهاند كه پس از
چند دهه تلاش و مبارزه تا آخرين لحظات زندگي به انديشه و راه خود برای ایران فردا پايبند
بوده و با صبوري و تحمل هزينههاي سنگين ايستادگي كردهاند. به نظر بنده پاسخ اين
پرسش اين است كه مهندس سحابي علاوه بر تأثيرپذيري از محيط خانوادگي، همانگونه كه
خود او در خاطراتش آورده است تحت تأثير فضاي فرهنگي پدرش دكتر يداله سحابي و
همچنين معلماني چون مهندس مهدي بازرگان و آيتاله سيدمحمود طالقاني بوده و مباني
فكري واعتقادي خود را مستقيماً از آموزههاي قرآني اخذ كرده و با مطالعه مستمر با
ايمان و احساس وظيفه ديني و اجتماعي وارد عرصه فعاليتهاي فرهنگي ـ اجتماعي و
سياسي شده و بر پايه اين اعتقادات و آگاهيها مصائب و سختيهاي دوران مبارزه برايش
قابل تحمل گردیده است.
مهندس سحابي ابتدا در دوران دانشجويي در فضاي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه
تهران ضمن آشنايي با آموزههاي قرآني و فعاليت دانشجويي پايههاي شخصيت فكري و
اجتماعي خود را شكل ميدهد و در دوران نهضت ملي و پس از كودتاي سال 32 در نهضت
مقاومت ملي به فعاليت سياسي ميپردازد و زندان اين دوران را تجربه ميكند. در سال
1340 كه نهضت آزادي ايران تأسيس ميشود از كادرهاي اصلي بوده بطوريكه در بهمن سال
1341 همراه بنيانگذاران و فعالان نهضت آزادي بازداشت و پس از محاكمه به مدت
چهارسال دوران زندان را همراه با سایر پیشگامان و فعالان نهضت آزادی با سربلندی سپری
ميکند. در سال 1350 در جريان كمك به زندانيان مجاهدين خلق بازداشت و با ايستادگي
در مقابل ساواك به 11 سال حبس محكوم ميشود كه در آستانه انقلاب پس از هفت سال
آزاد ميشود. بعد از انقلاب او سمتهايي ازجمله عضويت شوراي انقلاب، رئيس سازمان
برنامه و بودجه، و نماينده مردم تهران در مجلس اول شوراي اسلامي و در بسياري از
كميسيونهاي تخصصی دهه شصت همكاري داشته است.
بعد از انقلاب، به لحاظ فعاليت سياسي، باتوجه به مسئوليت رهبران و فعالان نهضت
آزادي در دولت موقت مهندس سحابي و جمعي از اعضا كه مسئوليت نداشتند تشكيلات نهضت
آزادي ایران را اداره كردند. مهندس سحابي باتوجه به اختلاف ديدگاههايي كه به ويژه
در زمينه مواضع اقتصادي با مهندس بازرگان پيدا كرده بود همراه با 13 تن ديگر از
اعضا در سال 58 از نهضت آزادی جدا شدند. اين جدايي و انشعاب از نهضت با انشعابهاي
متعارف احزاب سياسي كاملاً متفاوت بوده است. زيرا همواره روابط دوستانه و برادرانه
خود را با سران و فعالان نهضت آزادي حفظ كردند و در عرصههاي مختلف همكاريهاي
فرهنگي ـ اجتماعي و سياسي مستقل از نهضت آزادي داشتند. از اين رو به لحاظ اخلاق و
سلوك سياسي- اجتماعی همه كساني كه چنين فرايندي را براي تكوين شخصيت خودشان طي
كردهاند چون مهندس سحابي مي توانند الگويي براي همكاريهاي اجتماعي باشند.
دغدغه های مهندس سحابي همانگونه كه خود در آثارش تصريح كرده است حفظ تماميت
ارضي و استقلال ايران و توسعه پایدار كشور بوده است. مهندس سحابي به رغم مطالعه
آثار ماركسيستي و محشور بودن با سران حزب توده، مجاهدين خلق و چريكهاي فدايي خلق
در دوران زندان و بطور طبيعي تأثيرپذيري از آنان هرگز به مبارزه طبقاتي كه ماركسيستها
منادي آن بودند باور نداشت. او معتقد بود كه در شرايط عيني ايران منافع كارگران و
كارفرمايان در يك راستا قرار دارد و اگر بورژوازي ملي و صنايع در ايران توسعه پيدا
كند و چرخ كارخانهها بچرخد كارگران ميتوانند به حقوق و دستمزد خود برسند. مهندس
سحابي با مطالعه سرگذشت كشورهاي در حال توسعه در قاره آمريكاي لاتين و جنوب شرقي
آسيا و آمار و اطلاعات بانك جهاني از وضعيت اقتصادي كشورهاي جهان و با استفاده از تجربه
مديريت سازمان برنامه و بودجه و تعامل و تبادلنظر با كارشناسان حرفهمند آن
سازمان اطلاعات و دانش اقتصادي گستردهاي بدست آورده بود و براي توسعه كشور نظريات
كارشناسي داشت و بهمين علت بعد از دولت موقت و شوراي انقلاب و مجلس اول در بسياري
از كميتههاي تخصصي در دولتهاي بعدي به عنوان مشاور عالي دعوت ميشد و او از
اينگونه همكاريها مضايقه نميكرد. شايد آخرين تجربه اينگونه همكاريها در دوران
مديريت مرحوم دكتر سيدعلياكبر شبيرينژاد در مركز تحقيقات سازمان تأمين اجتماعي
بود كه جمعي از كارشناسان خبره در آن همكاري ميكردند.
مهندس سحابي به ويژه در دوران هفت سال بازداشت دهه پنجاه خود همانگونه كه
اشاره شد مطالعات عميقي در زمينه مسائل اقتصادي داشت و بطور طبيعي بعد از آزادي،
مواضع اقتصادي او با سران نهضت آزادي ايران ازجمله مهندس بازرگان هماهنگ نبود. به
همين مناسبت برخي از مواضع سياسي ـ اقتصادي او در شوراي انقلاب نيز با مواضع مهندس
بازرگان در دولت موقت ازجمله ملي كردن صنايع كه پيامد طبيعي آن حذف مديران
كارآفرين صنايع در بخش خصوصي گرديد، هماهنگ نبود. به رغم اين تفاوت ديدگاهها در
سالهاي بعد از انقلاب و تجربيات بعدي مهندس سحابي در فرصتهايي طي مصاحبههايي
تصريح كرد در موارديكه با مهندس بازرگان تفاوت ديدگاه داشتم حق با بازرگان بود.
اين اخلاق و خصوصيات شخصيتي و تواضع كه در رفتار مهندس سحابي شاهد بوديم به نظر
بنده بيشتر مرهون مأنوس بودن او با قرآن است. بنده اين برداشت را هم در دوران
بازداشت سال 50 كه مدتی در سلول های اوین و سپس در دوره ای در زندان قزل قلعه با
هم بوديم و هم در ضمن ارتباطات شخصي كه با ايشان در دورههاي مختلف داشتيم بدست
آوردهام. شايد ذكر خاطرهاي در اينجا بتواند اين برداشت را توصیف كند.
مهندس سحابي در جلسات خصوصي متعدد در سالهاي بعد از انقلاب براي اينكه ريشه
هاي قرآني مسائل و مشكلات معيشتي مردم و اقتصادي كشور را در سالهاي بعد از انقلاب
بيان كند معمولا آيه 112 سوره نحل را با مكث روي كلمات و به آرامي از حفظ تلاوت ميكرد
. گويي اين آيه قرآن را آنقدر تكرار كرده و روي مفاهيم آن تأمل كرده است كه از هر
كلمه يك مفهوم و كاربرد اجتماعي براي تحليل و تبيين شرايط اقتصادي روز توجه او را
به خود جلب ميكرد :
وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً
قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن كُلِّ
مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذَاقَهَا اللّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ
وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ ﴿نحل ـ 112﴾
و خدا شهرى را مثل زده
است كه امن و امان بود [و] روزيش از هر سو فراوان مىرسيد پس [ساكنانش]
[به جاي شكر، با سرمستي و غرور] نعمتهاى خدا را ناسپاسى كردند و خدا هم به سزاى آنچه انجام مىدادند طعم گرسنگى و هراس [از ناامني] را به [مردم] آن چشانيد.
[به جاي شكر، با سرمستي و غرور] نعمتهاى خدا را ناسپاسى كردند و خدا هم به سزاى آنچه انجام مىدادند طعم گرسنگى و هراس [از ناامني] را به [مردم] آن چشانيد.
به نظر ميرسد تكرار اين
آيه، که به نوعی توصیف عملکرد سال های بعد از انقلاب به ویژه شرایط بحرانی کنونی است،
در مناسبتهاي مختلف توسط مهندس سحابي در محيط خانوادگي و دوستان همفكر آنقدر براي
معرفي نگاه راهبردي آن مرحوم برجستگي دارد كه خانواده محترم اين آيه را بر ديواره
سنگي مجاور آرامگاه زندهيادان مهندس سحابي و هاله سحابي در منظر بازديدكنندگان
قبرستان لواسان قرار دادهاند. روحشان شاد
و راهشان پررهرو باد.
منبع: سازندگی – 10 خرداد 97
No comments:
Post a Comment