ما و بركات شب هاي قدر
محمد
توسلی
ماه مبارك رمضان
آن طور كه آيات محكم قرآن توصيف ميكند؛ ماه ضيافت الهي و زمينهسازي براي خودسازي
و ايجاد تحول در نفوس انسانهاست. قرآن (بقره 183) هدف و آثار روزهداري رمضان را
تقويت ملكه تقوي در انسان معرفي ميكند (لعلكم تتقون). واژه تقوي در فرهنگ قرآني
راز و رمز مهاركردن هواي نفس، خودخواهيها و منيتها و در نتيجه تعالي و كمال روح
و روان انسان است.
درچنين فضاي
معنوي رمضان است كه انسان با تزكيه خود ميتواند قابليت روحي دريافت رحمت الهي را،
براي كسب كمال، تعالي و دانائي خود، پيدا كند (زمر 9). این فرايند در ماه رمضان
بطور نمادين در شبهاي قدر معرفي شده است. انسانهاي وارستهاي كه با خويشتنداري
و دعا و نيايش به درگاه پروردگار خويش و اعمال صالح، اين ظرفيت و قابليت را با
تحول دروني خود پديد آورده باشند ؛ به "قدر"، منزلت و شايستگي ميرسند
كه بتوانند به تعالي روحي كه همان فضيلتهاي انساني و دانائي است نائل شوند.
قرآن مبين، اوج
چنين فرايندي را كه جهانشمول است، بطور ويژه و با مشيت الهي، در تجربه محمدمصطفي
پيامبر اسلام (ص) كه در فرايند بندگي خدا و پالايش دروني خود (پديده اصطفاء) اين
قابليت را كسب كرده بود، نشان ميدهد. ما قرآن را در شب قدر نازل كرديم (إِنَّا
أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ)، شب قدري كه براي خود پيامبر (ص) نيز شناخته
شده نبود (وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ) . شب قدر اگر رخ دهد و انسان
به درجه كمال، آگاهي و دانايي (تشخيص حق از باطل) برسد به تعبير قرآن آن شب از
هزار ماه (حدود هشتاد سال)، زندگي توأم با جهالت و ناداني برتر است (لَيْلَةُ
الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ).
نزول فرشتگان
حامل ربوبيت الهي در شبهاي قدر منوط و مشروط به احراز قابليت انسان براي بهرهمندي
از اين رحمت الهي شده است و اين قابليت در گرو تحول احوال دروني و ملكه تقوي در
انسان است.
با اين مقدمه ميتوان
به طرح اين سئوال پرداخت؛ جامعه اسلامي ما بعد از انقلاب؛ چه نسبتي با ارزشهاي يك
جامعه ايماني دارد كه برآنها حدود چهل رمضان و شبهاي قدر آنها گذشته است؟ حاصل
روزهداري و خودسازي شهروندان در اين دوران چگونه قابل ارزيابي است؟ جامعه ما تا
چه ميزان توانسته است از بركات ماه رمضان و شبهاي قدر بهرهمند شود؟
بدون ترديد انسانهايي
در جامعه ما اين توفيق را داشتهاند كه با ممارست خود از بركات اين ماه در زندگي
شخصي خود بهرهمند شوند. اما آيا برآيند اين تحول انساني در جامعه امروز ما
كارنامه قابل قبولي را نشان ميدهد؟ اگر شاخصهاي يك جامعه ايماني را، صرف نظر از
برخی ظواهر امر، بطور اختصار، آن طور كه قرآن و سنت پيامبر توصيف ميكنند، در ارزش
هایی چون ارتقاي مكارم اخلاق (اني بعثت لاتمم مكارم الاخلاق)، اقامه قسط و عدالت
(حديد 25) و تأمين كرامت و حقوق انساني (لقد كرمنا بني آدم)، بدانيم، متأسفانه
واقعيتهاي جامعه با ارزشهاي اين شاخصها فاصله زيادي پيدا كرده است. موضوع افت
اخلاق در فرهنگ عمومي، گسترش فساد اخلاقي و مالي و آسيبهاي اجتماعي گسترده كه
عناوين و آمار آنها تيتر رسانهها را به خود اختصاص داده است، امروز بر كسي پوشيده
نيست. فاصله طبقاني و نابرابری در جامعه، كه انتشار فيشهاي حقوقي اخير برخي
مديران دولتي، نمونه كوچك آن است، به مراتب از گذشته بيشتر شده است. و همچنين عدم
رعايت حقوق اساسي ملت كه در اصول فصل سوم و پنجم قانون اساسي تصريح شده است، نشان
ميدهند كه جامعه ما از ارزشهاي بنيادين اسلامي بسيار فاصله گرفته است. در اينجا
از نقل آمار گزارش مؤسسات جهاني كه جايگاه رعايت ارزشهاي اسلامي ازجمله شفافيت را
در جمهوري اسلامي ايران نسبت به ساير كشورهاي جهاني ارائه و منتشر كردهاند، كه البته
موجب شگفتی و شرمساری است، صرفنظر ميشود و فقط به سخن مولاي متقيان علي (ع) كه در
ایام سالگرد شهادت او قرار داريم اشاره ميكنم؛ نكند بيتوجهي شما به قرآن موجب
شود ديگران نسبت به عمل به معارف قرآني از شما پيشي گيرند!!
اگر بپذيريم كه
جامعه امروز ما از ارزشها و معيارهاي يك جامعه ايماني كه هدف اصلي انقلاب اسلامي
بوده فاصله دارد؛ آيا نبايستي هر چه سريعتر عالمان ديني، جامعهشناسان و پژوهشگران
اجتماعي به بررسي ريشهها و علل اين انحرافها بپردازند و با برنامهريزي در جهت
اصلاح آنها اقدام همه جانبه صورت گيرد؟
امید است عالمان
دینی و همه آگاهان جامعه با تداوم تلاشهای آگاهی بخش خود نسبت به اصلاح و رفع
مشکلات کنونی جامعه اقدام نمایند و زمینه های بهره مندی عملی جامعه را از برکات
ماه مبارک رمضان و شب های قدر فراهم سازند. با التماس دعا.
منبع: وبلاگ شخصی
نویسنده
No comments:
Post a Comment