Tuesday, October 4, 2016

اگر كارشناسي برخورد مي‌شد


بررسي انتقال نمايشگاه بين‌المللي تهران در گفت و گو با محمد توسلی نخستين شهردار تهران پس از انقلاب:

اگر كارشناسي برخورد مي‌شد

«شهردار تهران مي‌تواند با تسريع در اجراي طرح‌هاي شبكه بزرگراهي كه در اطراف مكان نمايشگاه بين‌المللي تهران پيش‌بيني شده است شبكه بزرگراهي محدوده نمايشگاه را تكميل كرده و با ايجاد تسهيلات ترافيكي لازم  معضل نمايشگاه را حل كند.»، «پلمب و انتقال مكان نمايشگاه غير كارشناسي است»، «بايد در احداث مكان جديد نمايشگاه تسهيلات مدرن و زير ساخت‌هاي لازم لحاظ شود كه همگي نيازمند كاري چند ساله‌است.»
«محمد توسلي» نخستين شهردار تهران پس از انقلاب و مدير عامل شركت مهندس مشاور كه هم اكنون در انجام پروژه‌هاي مطالعاتي و طراحي شهر تهران با شهرداري همكاري دارد قصه دو ماهه پيرامون معضل نمايشگاه بين‌المللي تهران را كه در نهايت با اتخاذ تصميم مستقيم از سوي رئيس جمهور آرام گرفت  از طريق مطالعات علمي و كارشناسي حمل و نقل و ترافيك قابل حل مي‌داند.
توسلي با به نقد كشيدن نحوه برخورد شوراي شهر و شهرداري تهران در خصوص واكنش قهري و به ضرب‌الاجل كشيدن تعطيلي نمايشگاه تهران و يا انتقال آن، مديريت ترافيك را با تشريح مديريت عرضه و تقاضا نخستين راهكار كارشناسي حل معضلي به نام «نمايشگاه بين‌المللي تهران» عنوان مي‌كند. اين مهندس حمل و نقل و ترافيك در تحليل شرايط پيش آمده در خصوص انتقال نمايشگاه، جا به جايي را به عنوان آخرين راه‌حل و در حد يك تصميم‌گيري ملي و هماهنگ با دولت دانسته، آن را متضمن مطالعات و بررسي كارشناسي زمان بر و نه برخورد يك شبه مي‌داند.
حاصل گفت و گوي يك ساعت و 46 دقيقه‌اي در دفتر مهندس محمد توسلي اولين شهردار تهران پس از انقلاب كه طرح‌هاي اصلي ترافيكي در تهران همچون طرح ترافيك محدوده مركز شهر شامل طراحي شبكه خط ويژه اتوبوس و تقويت ناوگان حمل ونقل عمومي و توسعه شبكه بزرگراهي و پيگيري اجراي طرح مترو در زمان رياست وي بر مسند شهرداري تهران انجام شد بررسي مسائل مختلف در خصوص مديريت كلان شهر تهران و نقد عملكرد شوراي شهر و شهرداري تهران بود و طي آن مطالب مربوط به، بررسي راه‌حل‌هاي كلاسيك در مورد بهبود ترافيك محدوده به منطقه نمايشگاه بين‌المللي شد.
وي معتقد است: «مشكل ترافيك يك بحث فني است و بايد در سطح كارشناسي بررسي شود تا پاسخ لازم را داشته باشد و به نظر مي‌رسد شوراي شهر تهران و مديريت اجرايي شهر تهران از طريق سياسي به دنبال حل مسئله بوده است و طبيعي است، كارهاي كارشناسي و علمي هيچ‌وقت با برخورد سياسي قابل حل نيست بنابراين تصميم و اقدام شوراي شهر و مديريت شهر تهران قابل دفاع نبوده و پاسخ دولت و وزارت بازرگاني نيز به اين مقوله در مثابه يك برخورد سياسي تلقي مي‌شود.» قصه تعطيلي يا انتقال نمايشگاه بين‌المللي تهران كه با امضاي حكم محمود احمدي نژاد شهردار تهران طي تصميم تند و قاطع وي مطرح شد پس از ماه‌ها سكوت با برگزاري نمايشگاه خودرو فصل جديدي از اتفاقات را به خود اختصاص داد و خوراك خبري، تحليلي و تفسيري دو ماهه مطبوعات را تامين كرد. نمايشگاه از خبر «پلمب قطعي» كه در صحن علني شوراي شهر تهران مطرح شد تا تكذيب خبر پلمب و انتقال آن از سوي شوراي شهر، پيشرفت و در نهايت مجادله ميان شوراي شهر، شهرداري و وزارت بازرگاني با ميانجيگري رئيس جمهور آرام يافت.
بيمار سرطاني وخيم الحالي به نام تقاطع چمران ـ اوين تا چهارراه پارك وي كه سال‌ها در زمان برگزاري نمايشگاه‌هاي پر ازدحام بخشي از شهر را فلج مي‌كرد با تصميم ناگهاني مديران شهري تصميمات جديدي بر خود ديد كه يكي به پلمب ختم مي‌شد و ديگري درصدد انتقال يك شبه آن بود. هر چند كارشناسان ترافيكي با اعتقاد به مطالعه و طراحي مسائل حمل و نقل شهري حل ترافيك منطقه را ممكن مي‌دانستند اما تصميم مديران شهري مبني بر انتقال مكان فعلي يا تعطيلي آن ذره‌اي دچار تغيير نشد. شايد سكوت شوراي شهر و شهرداري تهران پس از پايان دولت خاتمي پايان پذيرد اما كارشناسان ترافيكي معتقد به بررسي كارشناسانه‌اند و نه اجراي يك تصميم با ضرب‌الاجل. «محمد توسلي» نيز با ارائه راهكارهاي ترافيكي مي‌گويد: «اين گونه مشكلات ترافيك شهري همه جاي دنيا وجود دارد و راه‌حل‌هاي كلاسيك كه مشاوران ترافيك ارائه مي‌كنند درصدد حل اين معضلات بر مي‌آيد. نمايشگاه‌ها به ويژه نمايشگاه‌هاي بين‌المللي هم به لحاظ اقتصادي، اجتماعي و هم سياسي اهميت بالايي دارد، جانمايي آن، انتخاب محل، تناسبات زيرساختي و تسهيلاتي كه نمايشگاه بايد داشته باشد از اهميت ويژه‌اي برخوردار است.» بنابراين نمي‌توان به راحتي از كنار مسئله‌اي كه هم اهميت اقتصادي، ملي و بين‌المللي دارد رد شد. اين مهندس حمل و نقل و ترافيك با بر شمردن ويژگي‌هاي خاص مكاني و موقعيتي نمايشگاه راه‌حل‌هاي مختلف ترافيكي قابل اجرا در اين مورد را نيز چنين عنوان مي‌كند: «ما مي‌توانيم در حل اين معضل از مديريت تقاضا بهره ببريم. مديريت تقاضا به اين معنا كه مجموعه سفرهايي كه كاربري جاذب سفر ايجاد مي‌كند با ظرفيت شبكه و تسهيلات موجود متعادل كنيم.
ما بايد تقاضا را مديريت كنيم و سيستم جا به جايي شهري را به شكلي تنظيم كنيم كه تسهيلات موجود با سطح سرويس قابل قبول پاسخگو باشد به عنوان مثال اگر الگوي سفر و حجم مسافري كه به سمت نمايشگاه سرازير مي‌شود را تغيير داده، به جاي اين كه مسافران با خودرو سواري سفر كنند از سيستم حمل و نقل عمومي استفاده كنند مي‌توان حجم تردد وسايل نقليه را كاهش داد كه در اين صورت شبكه پاسخگو خواهد بود و تراكم به وجود نمي‌آيد.» وي در ادامه توضيح مي‌دهد: « راه حل دوم اين است كه تسهيلات خودمان را مديريت كنيم يعني وقتي شبكه ارتباطي ما براي اين حجم از سفرها كافي نيست شبكه را توسعه داده ظرفيت شبكه را بالا ببريم كه اتفاقا شهرداري تهران در اين خصوص پروژه‌هايي در دست مطالعه دارد كه بخشي نيز در دست اجرا است به عنوان نمونه در محدوده نمايشگاه، ادامه بزرگراه كردستان در دست مطالعه است. تقاطع ادامه بزرگراه اوين با بزرگراه شهيد چمران نيز با ايجاد تقاطع غير هم سطح تغيير خواهد  كرد كه در دست اقدام است و اين تقاطع ايجاد خواهد شد.
بزرگراه كردستان نيز مطالعه شده است. تقويت شبكه بزرگراهي در محدوده نمايشگاه بين‌المللي و تامين دسترسي‌هاي با ظرفيت متناسب با نمايشگاه بين‌المللي مي‌تواند راه حلي باشد كه حجم ظرفيت تردد را در اين مجموعه افزايش دهد.» توسلي مي‌گويد: «پروژه‌هاي بسياري در اين محدوده موجود است كه شهرداري تهران آنها را در دست مطالعه دارد شهرداري تهران مي‌تواند به فعاليت اين بخش سرعت ببخشد و براي ايجاد اين تسهيلات برنامه‌ريزي كند. اين كار در واقع مديريت عرضه تسهيلات است كه مي‌توان به واسطه آن ظرفيت شبكه را افزايش داد.» وي با تاكيد به وجود راه حل‌هاي ديگر در اين مورد همچنين مي‌افزايد: «فرض كنيد مديريت عرضه و تقاضا توان پاسخگويي به تقاضا را نداشته باشد راه‌حل ديگر اين است كه نمايشگاه‌هايي در اين مكان برگزار شود كه با اين تسهيلات پاسخگو باشند. ما چند نمايشگاه داريم كه مردم در آن گسترده شركت مي‌كنند اعم از كتاب، پوشاك بهاره و اتومبيل مي‌توانيم اين چند نمايشگاه را كه حجم ترافيك آن بيش از ظرفيت تسهيلات موجود است حذف كرده تنها نمايشگاه‌هاي تخصصي در مكان فعلي برگزار كنيم و به جاي آن نمايشگاه‌هاي منطقه‌اي در شهر تهران ايجاد كنيم. در گذشته نيز بسياري از خدمات عمومي را به همين شكل در شهر تهران حل كرده‌ايم به عنوان مثال در سال 58 يكي از مشكلات تهران ترمينال‌هاي توبوسراني بود كه با برنامه‌ريزي ترمينال جنوب را كه نيمه كاره بود به سرعت تكميل كرده و شركت‌هاي اتوبوسراني را به ترمينال جنوب منتقل كرديم. اما طي يك بررسي كارشناسانه متوجه شديم كه ترمينال جنوب پاسخگو نيست بنابراين در غرب، شرق و شمال تهران مكان‌هاي جديدي پيش‌بيني كرديم، مطالعه شروع شد و به تدريج در اين 20 سال اجرا شده و به بهره‌برداري رسيده است . اما اين پيش‌بيني 20 سال پيش ما بوده است و اكنون لازم است ترمينال فعلي شمال تهران در ميدان آرژانتين توسعه پيدا كند. در مورد نمايشگاه بين‌المللي نيز مي‌توان همين كار را انجام داد و در شرق، غرب و جنوب تهران نمايشگاه‌هاي جديدي ايجاد كرد كه برنامه‌هاي آن با برنامه‌هاي نمايشگاه بين‌المللي و مركزي هماهنگ باشد و در اين نوع نمايشگاه‌ها كه حجم مراجعات مردم بيش از ظرفيت شبكه و تسهيلات نمايشگاه بين‌المللي است در محيط جغرافيايي توجيه شود و مردم متناسب با محل سكونت خود از آنجا استفاده كنند، طبيعتاً اين مسئله طول سفرها را كاهش داده، وقت مردم كمتر هدر مي‌رود و از همان تسهيلات برخوردار خواهند بود. اين يكي از راه‌حل‌هاي كلاسيكي است كه وزارت بازرگاني و شهرداري تهران با برنامه‌ريزي مي‌توانند از اين راه حل استفاده كنند. البته در همه جاي دنيا از اين راهكارها استفاده مي‌كنند. ما نيز در زمينه‌هاي ديگر از اين راه‌حل‌ها استفاده كرده‌ايم. البته اگر بتوانيم همين تسهيلات و خدمات را در استان‌هاي مختلف ارائه كنيم دليل ندارد كه مردم از استان‌هاي مختلف به تهران بيايند و حجم سفرهاي زياد درون شهري و بين‌شهري ايجاد شود».
وي در ادامه توضيحات خود با تأكيد بر كلاسيك و عمومي بودن اين پيشنهادات ادامه مي‌دهد: «در مهندسي ترافيك هميشه راه‌حلي براي حل اين مشكلات وجود دارد در اينجا نمي‌خواهم بگويم كه كدام راه‌حل، ولي مي‌گويم اين راه‌حل‌ها موجود است. ولي بايد با مطالعات كارشناسي متناسب با امكانات بهترين راه‌حل انتخاب شده مشكل حل شود. بنابراين مشكل نمايشگاه، موضوع سياسي نيست كه راه‌حل سياسي داشته باشد بلكه يك مشكل فني و مهندسي است و شوراي شهر و شهردار تهران مي‌توانستند از طريق مسائل كارشناسي اين مشكل  را حل كنند و نياز نبود آن را به صورت يك پروژه سياسي درآورند و يك تقابل ميان شوراي شهر، وزارت بازرگاني و دولت مطرح شود و حجم بسيار زيادي از مطالب روزنامه‌ها به اين مقوله اختصاص پيدا كرد كه همگي بيانگر سياسي بودن اين قضيه است و هيچ‌گاه نديدم كه مسائل و راهكارهاي كارشناسي در اين قضيه مطرح شود. از سوي ديگر پيشنهاد شوراي شهر و شهرداري تهران كه در تقسيم نمايشگاه‌هاي بين‌المللي تهران به برگزاري كوچك شده در فرهنگسراها منتج شد توسلي در اين مورد نيز مي‌گويد: «فرهنگسراها با توجه به فضاي محدودي كه دارند فقط توانايي فراهم آوردن تسهيلات براي تعداد محدودي نمايشگاه را دارند كه بتوانند توليدات فني خود را ارائه كنند، آنچه من معتقدم ايجاد نمايشگاه‌هايي هم طراز نمايشگاه بين‌المللي در نقاط محتلف تهران است كه در هر نقطه تسهيلات و امكانات برابر دريافت كنند. يعني وسعت و امكانات مهم است».
وي در مورد پيشنهاد برگزاري نمايشگاه بين‌المللي در كلان شهرهاي ديگر نيز توضيح مي‌دهد: «تهران يك كلان شهر است، اگر در تبريز يا مشهد يك محل براي نمايشگاه وجود دارد قاعدتاً با توجه به وسعت و جمعيت تهران بايد چند نمايشگاه وجود داشته باشد.» و درادامه تأكيد مي‌كند: «ولي نمايشگاه مي‌تواند در پنج نقطه شهر و در شمال، جنوب، شرق، غرب و مركز چنين مكان‌هايي احداث شود. به اين صورت ما مي‌توانيم از بسياري از سفرهاي طولاني جلوگيري كنيم. حتي نمايشگاه‌هايي مثل نمايشگاه كتاب مي‌تواند به صورت ادواري برگزار شود.» بحث انتقال نمايشگاه بين‌المللي تهران به كارخانه سيماچوب و برگزاري آن در اطراف تهران نيز يكي از مجادله‌ آميزترين مباحثي بود كه طي قصه نمايشگاه مطرح شد و نظرات متفاوتي را جلب خود كرد. توسلي نيز به عنوان نخستين شهردار تهران پس از انقلاب كه طرح‌هاي شهري بسياري در تهران در زمان رياست وي به مرحله اجرا و بهره‌برداري رسيده است با اشاره به قوت كارشناسان شهري در جانمايي مكان جديدي براي نمايشگاه توضيح مي‌دهد: «با شناختي كه از شهر تهران دارم فكر مي‌كنم منطقه سرخه حصار و لويزان در شرق و منطقه 22 در غرب تهران نقاطي هستند كه فضاي سبز بسيار خوبي دارند و مي‌توان برنامه‌ريزي خوبي براي احداث نمايشگاه‌هايي در اين دو منطقه براي آينده تهران انجام داد. چشم‌اندازهايي كه در منطقة لويزان يا جنوب جاده دماوند وجود دارد، نقاط بسيار مناسبي براي احداث اين نوع كاربري‌ها است. در جنوب تهران نيز زمين‌هايي وجود دارد كه مي‌توان در آنجا فضاي سبز و زيرساخت‌هاي لازم متناسب با نمايشگاه ايجاد كرد. همچنين با توجه به سرمايه‌گزاري‌هاي انجام شده، در جنوب تهران نيز مي‌توان چنين فرصتي را فراهم كرد.
به علاوه شهرهاي بزرگي چون اصفهان، شيراز، مشهد و تبريز و برخي ديگر از مراكز استان نيز قابليت خوبي براي انجام اين كار را دارند و دليلي ندارد كه همه سرمايه‌گذاري در تهران صورت پذيرد، مي‌توان بعضي از نمايشگاه‌ها را در مراكز استان‌ها برگزار و به واسطه آن تراكم را در تهران كمتر كرد، البته قصد ارائه راه حل معيني را ندارم ولي صرفاً راه‌كارهاي مختلفي را كه قابل بررسي هستند مطرح مي‌كنم چون معتقدم با استفاده از اين راه‌كارهاي كارشناسي مي‌توان مسائل و معضلات نمايشگاه را پاسخ داد.»
وي در ادامه توضيحات خود در خصوص نوع برخورد شوراي شهر و شهرداري تهران با حل معضل ترافيك محدوده نمايشگاه بين‌المللي و اثرگذاري عملكرد اين گروه در طولاني مدت در مورد تصميمات شهري در زمان شهردار جديد تهران مي‌گويد: «زاويه برخورد شوراي شهر و شهرداري تهران به لحاظ مديريتي و مهندسي قابل قبول نبود يعني تصور مي‌كنند كه كاربري‌هاي شهري كه در طول چند دهه به وجود آمده‌اند مي‌تواند با يك بخشنامه تغيير كند و درهم بريزد.»
برگزاري نمايشگاه در يك كارخانه چوب بري قابل تأمل است چون تسهيلات زير ساختي منطقه مزبور ظرفيت اين كاربري را ندارد، و شبكه ارتباطي و دسترسي‌هاي متناسب با حجم ترافيك نمايشگاه بين‌المللي نيست، منظر شهري آن نيز آمادگي پذيرش چنين عملكردي را ندارد. در حالي كه شوراي شهر و شهردار تهران فكر كردند سريع و به صورت مكانيكي مي‌توان نمايشگاه را به اين مكان منتقل كرد. اگر روزي به هر علت در سطح مديريت شهر تهران و مديريت اجرايي كشور يعني دولت تصميم بر انتقال مكان فعلي نمايشگاه گرفتند بايد با برنامه‌ريزي بلند مدت چنين كاري را انجام دهند كه در يك نقطه جديد تسهيلاتي فراهم شود و بعد نسبت به انتقال نمايشگاه اقدام شود. نمي‌توان در يك شب كاربري‌‌هاي عمده را با يك بخشنامه به صورت دستوري جا به جا كرد، اين اقدام و تصميم به لحاظ مديريتي و به دليل پيچيدگي‌هايي كه شهر تهران دارد از پختگي لازم برخوردار نيست. البته بسياري معتقدند انتخاب مكان كارخانه سيما چوب جهت جذب سرمايه صورت گرفته است و انتخاب آن را غير كارشناسانه مي‌دانند انتخاب ضرب‌الاجلي اين مكان براي برگزاري نمايشگاه نيز به همين دليل صورت پذيرفته است.
توسلي نيز انتخاب اين مكان را اصولي ندانسته و اين واكنش را نتيجه تصميم‌گيري ناآگاهانه مي‌داند و مي‌گويد: «مجموعه نمايشگاه بين‌المللي تهران يك كاربري عمومي است در راستاي منافع ملي و با مسائل ملي سرو كار دارد و مقوله‌اي نيست كه شوراي شهر و شهرداري بتواند آن را پلمب كند چون فقط در اختيار شوراي شهر نيست و بايد طي يك تعامل با وزارت بازرگاني و دولت چنين تصميمي اتخاذ مي‌شد، اگر كارشناسي عمل مي‌شد هيچ‌گاه به چنين جمع‌بندي نمي‌رسيدند. مشكل ترافيك محدوده نمايشگاه بين‌المللي به لحاظ كارشناسي راه حل دارد و اگر به كارشناسان ترافيك رجوع مي‌كردند شوراي شهر و شهرداري با چند گزينه راهنمايي مي‌شدند و نياز به ورود چنين پروسه‌اي نبود تا به نوعي شواري شهر بخواهد در مقابل دولت قدرت نمايي كند. مجموعه كارخانه سيما چوب به لحاظ شرايط منطقه مكان مناسبي براي برگزاري نمايشگاه‌هاي بزرگ و بين‌المللي نيست.» وي همچنين توضيح مي‌دهد: «بحث جابه جايي نمايشگاه به لحاظ مديريت شهري قابل قبول نبوده و مطرح نيست. اين نمايشگاه وجود دارد آن هم با تمام تسهيلاتي كه بر روي آن سرمايه‌گذاري شده است و با تمهيداتي مي‌تواند به خدمات خود ادامه دهد.»
***
در نهايت اين كارشناس مديريت شهري با احاطه بر مشكلات تهران طي چند دهه گذشته چنين معتقد است:
« ..... با اجراي طرح‌هاي شبكه بزرگراهي اطراف نمايشگاه بين‌‌‌المللي تهران كه هم اكنون در دستور كار شهرداري تهران است نه تنها معضل ترافيكي نمايشگاه بين‌المللي تهران حل مي‌شود بلكه انسجام شبكه بزرگراهي شهر تهران هم كه نيازمند چنين اقداماتي است تحقق مي‌پذيرد. ساير كاربري‌هاي اطراف اين منطقه همچون صدا و سيما و مجموعه ورزشي انقلاب نيز كه در ايجاد ترافيك منطقه سهيم هستند نيازمند توسعه شبكه بزرگراهي منطقه خواهند بود.» و « مديريت تقاضا با كارشناسي برروي مسائل ترافيك و تقويت سيستم حمل و نقل عمومي كه اجرايي است همگام با زمان‌بندي نمايشگاه‌ها به لحاظ ساعات روز و عدم تداخل با ساعات اوج ترافيك شهري قدرت حل معضل نمايشگاه را دارا است.» چنانچه اين راهكاره‌ها مشكل‌گشا نبود بحث توزيع جغرافيايي در آخرين مرحله قابل پيگري است.

منبع :  روزنامه شرق 11/06/83 (ثمانه قدرخان)


No comments:

Post a Comment