چالشهاي پيشروي انجمنهاي اسلامي دانشجويان
تدوين سخنراني آقاي مهندس محمد توسلي در دانشكده مديريت دانشگاه تهران
به مناسبت سالروز 16 آذر روز
دانشجو- 84/9/15
1- زمينه تاريخي 16 آذر
سالروز 16 آذر، روز دانشجو را گرامي ميداريم.
اين روز در جريان اوج جنبش دانشجويي در سال 1339 كه بصورت فراگير در دانشگاه تهران
با برگزاري راهپيمايي و تجمع در مقابل دانشكده حقوق برگزار شد توسط سازمان بينالمللي
دانشجويان (ISC) بعنوان
روز جهاني دانشجو اعلام گرديد. روز 16 آذر نماد مقاومت جنبش دانشجويي در مقابل
استبداد و سلطه بيگانگان است و همواره اميدبخش و راهنماي فعاليتهاي دانشجويي در
سال هاي قبل و بعداز انقلاب بوده است.
در 15 آذر سال 1332 دانشجويان تظاهرات
اعتراضآميزي نسبت به رژيم كودتا و بازگشايي سفارت انگليس و نحوه محاكمه دكتر مصدق
در دادگاه نظامي برگزار كردند. روز 16 آذر نيروهاي ويژه نظامي وارد صحن دانشگاه
تهران شد و دنبال بهانهجويي براي حمله به دانشجويان بودند و هدف آنها كشتن و شقهكردن
يك دانشجو بر سر در دانشگاه بودند تا با ايجاد رعب و وحشت جنبش دانشجويي را سركوب
كنند. همان سياستي كه در سالهاي گذشته با عنوان "النصر بالرعب" عنوان ميشد.
سرانجام نيروهاي ويژه وارد سالن ورودي اصلي دانشكده فني شدند و دانشجويان را به
رگبار بستند و سه تن از دانشجويان مصطفي بزرگنيا، شريعت رضوي و ناصر قندچي به
شهادت رسيدند. خون اين سه شهيد جنبش دانشجويي، مبارزات ملت ايران را در نيم قرن
اخير آبياري كرده است.
اسناد منتشر شده اخير توسط انتشارات
وزارت اطلاعات نشان ميدهد كه شاه در راستاي اهداف خود نقش مؤثري در راديكاليزه
كردن فضاي دانشگاه به منظور سركوب و ارعاب دانشجويان در آستانه بازگشايي سفارت
انگليس و استقبال از نيكسون داشته است.
شاه از طريق دكتر حسين خطيبي با دكتر
مظفر بقايي كه اسناد وابستگي او به بيگانگان در سالهاي اخير توسط وزارت اطلاعات
منتشر شده است براي رعايت مسائل امنيتي ارتباط مستمر و نوشتاري داشته است. در تاريخ
9 آذر خطيبي به بقايي مينويسد : " پيش ارباب بودم گفت دانشگاه چه خبر؟ گفتم
ملتهب است گفت به بقايي بگو اعلاميهاي بدهد وضعيت را ملتهبتر بكند".
شاه كه همزمان ميخواست سرلشگر زاهدي
عامل كودتاي 28 مرداد را از قدرت بركنار كند پس از 16 آذر سرهنگي را به دانشگاه ميفرستد
و به دانشگاه تسليت ميگويد تا زاهدي را مقصر نشان دهد. متعاقب آن زاهدي نيز به
دانشگاه تسليت ميگويد و هيئت دولت نيز ضمن ابراز تأسف نسبت به حوادث دانشگاه،
ابراز اميدواري ميكند براي شناسايي معرفي عاملين حادثه 16 آذر رسيدگي شود.
سوء استفاده از احساسات پاك دانشجويان و
كشاندن آنان بسوي اقدامات راديكاليزه به منظور اعتراض سياسي و سركوب آن در گذشته
به دفعات اتفاق افتاده و در دوران اخير ميتوان به حادثه 18 تير سال 1378 اشاره
نمود. خوشبختانه فعالان دانشجويي بعداز 18 تير به اين ترفند توجه كردهاند و از
بروز مجدد آن جلوگيري بعمل آوردهاند.
گراميداشت ياد شهداي 16 آذر از يك سو
يادآور نقش و هويت تاريخي جنبش دانشجويي ايران است كه در مقاطع مختلف بازگوكننده و
حمايت كننده مبارزات ضداستبدادي و ضد سلطه بيگانگان ملت ايران بوده است و از سوي
ديگر موجب تقويت حافظه تاريخي دانشجويان و عبرتآموزي از تجربيات گذشته است.
2- چالشهاي پيشروي انجمنهاي اسلامي دانشجويان
در شرايط كنوني فعاليت هاي دانشجويي
دانشگاهها در وضعيت طبيعي قرار ندارد. يكدست شدن و تفكر خاص حاكمان فضاي سياسي
كشور ازجمله دانشگاهها را بستهتر كرده است و فعاليت دانشجويان با محدوديت بيشتري
روبروست. نهادهاي موازي انجمنهاي اسلامي نظير جامعه اسلامي دانشجويان و بسيج
دانشجويي با حمايتهاي نهادهاي عمومي تقويت شده و تداوم فعاليت هاي مستقل دانشجويي
ازجمله انجمنهاي اسلامي دانشجويي را با چالشهاي جدي روبرو كرده است. كه به چند
محور در اينجااشاره ميشود :
2-1- حفظ هويت تاريخي انجمنهاي اسلامي دانشجويي
در سالهاي بعداز دهه 60 عملاً صدور مجوز
براي فعاليت دانشجويي مستقل در دانشگاهها منحصربه انجمنهاي اسلامي دانشجويان شده
است. در چنين شرايطي دانشجويان با گرايشهاي مختلف فكري از چتر حمايتي اين انجمنها
براي فعاليت صنفي ـ اجتماعي خود ستفاده ميكنند. اين وضعيت موجب شده است كه انجمنهاي
اسلامي دانشجويان هويت تاريخي خود را كه بستري براي رشد و انديشه ديني و اجتماعي
آنان بوده عملاً از دست بدهند و به فعاليت هاي عمومي و صنفي بپردازند. درحاليكه
در دهههاي 20 تا 50 انجمنهاي اسلامي دانشجويي بستري براي تربيت فكري و اجتماعي
دانشجويان هماهنگ با روشنفكران ديني كشور بوده و با قرائت دموكراتيك و عدالتطلبانه
از قرآن و معارف ديني انديشه آزاديخواهي، عدالتطلبي و استقلالخواهي آنان تقويت
ميشده است و با انگيزه قوي در مبارزات سياسي ـ اجتماعي چند دهه اخير مشاركت داشتهاند.
بررسي پيشينه افرادي چون دكتر مصطفي چمران، دكتر علي شريعتي، مهندس عزتاله سحابي
و دكتر ابراهيم يزدي كه نمونههايي از اعضاي تربيت شده انجمنهاي اسلامي دانشجويي
در دهه 30 هستند اين واقعيت را آشكارا نشان ميدهد كه نه تنها در عرصه ايماني و
مبارزات اجتماعي بلكه به لحاظ درسي و علمي از شاگردان ممتاز دانشگاه بودند.
اگر عدم صدور مجوز براي فعاليتهاي
دانشجويي در دانشگاهها ظلمي به گرايشهاي فكري و سلايق اجتماعي موجود است، تغيير
ماهيت فعاليت انجمنهاي اسلامي دانشجويي ظلم مضاعفي است. نه تنها هدف و كاركرد
انجمنهاي اسلامي دانشجويي با گسست تاريخي روبرو شده و انگيزه ايماني خدمت و تلاش
اجتماعي هماهنگ با فرهنگ بومي و ارتباط تنگاتنگ با مردم را كاهش داده است، بلكه
زمينه بيتفاوتي و دلسردي بسياري از دانشجويان و جذب دانشجويان ديگري را با علايق
مذهبي به انجمنهاي وابسته به نهادهاي نظامي و دولتي را فراهم ساخته است كه
نهايتاً به نفع رشد و تربيت شخصيت مستقل دانشجويان و منافع ملي نيست.
در شرايط كنوني توصيه ميشود از يك سو
انجمنهاي اسلامي دانشجويي هويت اسلامي خود را حفظ كنند و ضمن برنامهريزي براي
جذب دانشجويان مستعد به تقويت ايمان و دانش ديني اعضاي خود و ايجاد انگيزه قوي
براي تحصيل علم، خدمت و تلاش اجتماعي بپردازند و همزمان ميزبان دانشجويان با گرايشهاي
فكري ديگر باشند و فضاي آزاد گفتگو در مسائل صنفي و اجتماعي عمومي فراهم كنند.
انجمنهاي اسلامي دانشجويان و انجمنهاي مشابه صنفي مشابه نظير انجمن اسلامي
مهندسين و ... آثار مثبت چنين برنامهاي را در طول چند دهه فعاليت خود تجربه كردهاند.
ازسوي ديگر فعالان دانشجويي ميتوانند براي تشكيل انجمن صنفي دانشجويي و ايجاد
بستر قانوني كه يك نهاد مدني است مطالبه برحق صنفي و قانوني خود را مطابق اصول
قانون اساسي در رأس برنامه ها و مطالبات خود قرار داده و پيگيري نمايند.
انجمنهاي اسلامي دانشجويان در راستاي
برنامههاي مطالعاتي و خودسازي بايستي بسترهايي براي ارتقاء آگاهيهاي ديني،
اجتماعي و سياسي خود فراهم سازند. نسل فعالان دانشجويي قبل از انقلاب منابع مختلفي
براي خودسازي در اختيار داشتند. در دوران ما (سالهاي 40-35) در جلسات تفسير قرآن
مرحوم طالقاني در مسجد هدايت، دانشجويان با زبان و فرهنگ قرآن آشنا ميشدند و
ايمان ديني در شخصيت آنان نهادينه ميشد. سخنرانيها و كتابهاي مرحوم مهندس
بازرگان منطق و عقلانيت ديني دانشجويان را تقويت ميكرد و براي گفتگو با
دگرانديشان و پاسخ به سئوالات و ابهامات مطرح مجهز ميشدند. جلسات بحث و گفتگوي
داخلي انجمن و سخنراني اعضاي قديميتر انجمن فضاي بسيار مؤثري براي تقويت شخصيت
اجتماعي دانشجويان بود و بهمين علت اعضاي انجمنهاي اسلامي دانشجويان از فعالان
عرصه مبارزات سياسي ضداستبدادي و ضداستعماري اين دوران بودند. در دهه 50 حسينيه
ارشاد و كلاسهاي دكتر شريعتي بستر خلاق و سازندهاي براي تربيت كادرهاي فعال
مبارزات اجتماعي بود كه در آستانه انقلاب و بعداز آن نقش مؤثر خود را ايفا كردند.
2-2- رعايت ضوابط فعاليت قانوني
انجمنهاي صنفي دانشجويي ازجمله انجمنهاي
اسلامي دانشجويي در واقع نهاد صنفي هستند كه فقط در چارچوب قانون و ضوابط و مقررات
جاري ميتوانند به فعاليت بپردازند. انجمنهاي دانشجويي در چارچوب قانون ميتوانند
در همه زمينه هاي اجتماعي و سياسي اظهارنظر كنند و عملكرد حاكمان را به استناد
اصول قانون اساسي به نقد بكشند و مطالبات برحق خود را پيگيري كنند. يكي از چالشهاي
جنبش دانشجويي عبور از مرز فعاليت هاي قانوني بوده است. در اين صورت بهانه ايجاد
محدوديت براي فعاليتهاي دانشجويي و حتي سركوب آنان فراهم ميشود، و ممكن است
خسارات جبرانناپذيري درپي داشته باشد. شعار عبور از قانون اساسي و آقاي خاتمي
رئيس جمهور وقت كه در مقاطعي مطرح شد ميتواند به عنوان اشتباه استراتژيك فعالان
دانشجويي مورد ارزيابي قرار گيرد.
2-3- حفظ استقلال فعاليت هاي دانشجويي
فعاليت هاي دانشجويي جريان سيالي است كه
دانشجويان مدت معيني ـ معمولاً چهار سال ـ در آن بستر قرار ميگيرند و بعنوان يك
فعاليت فوق برنامه تحصيلي بايستي زمينه رشد و تربيت فكري و شخصيت اجتماعي دانشجو
را فراهم سازد. لازمه چنين فرآيندي تأمين استقلال فعاليت هاي دانشجويي است تا با
كسب اطلاعات و تجربيات لازم خود به پردازش آنها و تصميمگيري بپردازند و توان
مديريت و تصميمسازي مستقل آنان ارتقا پيدا كند.
بهمين علت فعاليت دانشجويي بايستي نه
وابسته به احزاب و گروههاي سياسي و نه مانند فعاليت انجمنها در دهه 60 وابسته به
قدرت و حاكمان باشد. در عين حال فعالان دانشجويي بايستي با همه احزاب و گروههاي
اجتماعي ارتباط و همكنشي دوطرفه داشته باشند و بتوانند از اطلاعات و تجربيات
گروههاي اجتماعي براي خودسازي خود بهره بگيرند، اما در مرحله پردازش اطلاعات و
تصميمسازي بايستي خود بطور مستقل عمل كنند.
3- برنامه هاي راهبردي فعاليت هاي دانشجويي
انجمنهاي دانشجويي بايستي در حد تشكلي
صنفي فعاليت هاي خود را برنامهريزي كنند تا بتوانند به اهداف خود نائل شوند.
درصورتيكه فعالان دانشجويي بخواهند در شرايط خاصي كه در فعاليت احزاب و مطبوعات
محدوديت وجود دارد در قواره احزاب سياسي عمل كنند علاوه بر واكنشهاي ناهنجار
بيروني كه موجوديت آنان را در معرض مخاطره قرار ميدهد، بعلت محدوديت اطلاعات و
تجربيات ممكن است دست به اقداماتي بزنند كه نه تنها براي خودشان بلكه براي كشور و
منافع و مصالح ملي نيز ضايعات و خسارات جبرانناپذيري درپي داشته باشد. نمونه هايي
از اين مشكل در فعاليت هاي دانشجويي بعداز انقلاب مشهود است.
علاوهبر برنامههاي خودسازي كه به آنها
اشاره شد در اينجا به چند برنامه راهبردي فعاليت هاي دانشجويي اشاره ميشود :
3-1- بسترسازي براي كار جمعي و دموكراتيك
يكي از دلايل عقب ماندگي ملت ايران به
رغم مبارزات و تلاشهاي يكصدسال اخير روحيه انفرادي خودبيني، خودخواهي و خودمحوري
است كه از فرهنگ استبدادي 2500 ساله حاكم بر كشور ما نشأت گرفته است. ايرانيان
عموماً از استعداد و هوشي سرشار برخوردارند كه در عرصه هاي مختلف بروز و ظهور دارد.
ايران به لحاظ منابع طبيعي و زيرزميني بسيار غني است و ما جزء كشورهاي ثروتمند
دنيا محسوب ميشويم. چرا تاكنون مديريت منابع خوب انساني و امكانات سرشار طبيعي
نتوانسته برنامههاي توسعه همه جانبه كشور را محقق كند و ما همچنان در زمره
كشورهاي درحال توسعه قرار داريم. براي رفع اين نقيصه اجتماعي و خصلت عمومي راهكار
اصلي ايجاد بسترهاي لازم براي آشنايي و تمرين كار جمعي است تا بتوانيم نيروهاي
انساني و امكانات طبيعي خود را خوب مديريت كنيم. اين تربيت اجتماعي ميتواند از
دوران دبستان و دبيرستان آغاز شود. اما دوران تحصيل دانشگاهي كه شخصيت اجتماعي دانشجو
شكل ميگيرد نقش بسيار مؤثري دارد و لذا فعاليت هاي دانشجويي ازجمله انجمنهاي
اسلامي دانشجويي فرصت بسيار مغتنمي است براي چنين هدف مقدس و راهبردي.
حفظ حرمت دانشجو و استاد در فضاي كلاس و
دانشگاه و استقلال مديريت دانشگاهها در تقويت اجراي اين برنامه ها و روحيه كار
جمعي و دموكراتيك بسيار مؤثر است. اگر دانشجويان در دوران تحصيل كه وابستگي ندارند
نتوانند در بستر فعاليتهاي دانشجويي با حفظ احترام به عقايد يكديگر با هم همكاري
جمعي داشته باشند، در عرصه خدمات اجتماعي و همكاريهاي اقتصادي، اجتماعي و سياسي
با مشكلات جدي روبرو خواهند شد و بهرهوري كارهاي جمعي از كارهاي فردي كمتر ميشود
و مديريتهاي بزرگ همواره با مشكل روبرو ميشود.
3-2- حمايت از مطالبات مردم
دانشجويان با تمام اقشار جامعه ارتباط
دارند و مجموعه دانشجويي بخوبي ميتواند خواست و مطالبات عمومي مردم را در عرصه
هاي مختلف منعكس كند. باتوجه به خصوصيات ويژه دانشجو كه باتوجه به شرايط سني
آرمانخواه و حقگرا هستند و آلوده به مسائل روزمره معيشتي زندگي نشدهاند در كنار
فعاليتهاي صنفي ميتواند در مقاطع حساس بازگوكننده مطالبات برحق مردم باشند.
مطالبات اصلي ملت ما در يكصد سال اخير باتوجه به تضاد اصلي جامعه ما كه استبداد
است مطالبات آزاديخواهانه، عدالت طلبانه و استقلالطلبي است در گفتمان امروز
جامعه ما اين مطالبات با خواست "دموكراسيخواهي و حقوق بشر" بيان ميشود.
دفاع از آزادي و سلامت انتخابات، حقوق بشر و دفاع از حقوق شهروندي زندانيان
دانشجويي، سياسي و مطبوعاتي ميتواند در مقاطع لازم در برنامه فعاليتهاي دانشجويي
قرار داشته باشند.
بعلاوه يكي از نيازهاي اجراي برنامههاي
توسعه آگاهي و دانايي است. فعاليت انجمنهاي دانشجويي ميتواند كمك به گردش آزاد
اطلاعات و حمايت از نهادهاي مدني نظير فعاليت آزاد احزاب و گروههاي سياسي،
مطبوعاتي و انجمنهاي صنفي و نهادهاي مردمي (NGOS) را در دستوركار خود قرار دهند.
امروز ياد شهداي 16 آذر را گرامي ميداريم
تا فعاليت هاي دانشجويي با الهام از آرمانخواهي و اهداف و برنامه هاي راهبردي آنان
در شرايط كنوني باتوجه به رسالت و وظائف خود برنامهريزي و پيگيري و از هرگونه
انحراف احتمالي جلوگيري شود.
No comments:
Post a Comment