جایگاه فعالیت دانشجویی در توسعه پایدار
محمد توسلی
در دهه سی به ویژه سالهای 40- 35 که در دانشکده فنی دانشگاه تهران
بودم فضای سیاسی کشور و دانشگاه متفاوت بود. در سال 35 فضای بسته بعد از کودتای 28
مرداد سال 32 ادامه داشت، ولی دانشجویان فعال و شاداب بودند. به مناسبت 16 آذر
اجتماعی در پلههای ورودی داخل سالن دانشکده فنی برگزار میشد و دسته گلی به یاد
سه دانشجوی مظلوم دانشکده فنی روی پلهها قرار میگرفت و یک نفر با آگاهی از امکان
بازداشت حتی با اعلام سکوت یاد آنان را گرامی میداشت و بازداشت میشد؛ البته
بازداشتها یک یا دو ماه بیشتر نبود و مشکلی برای ادامه تحصیل آنها در پی نداشت.
این برنامه تا سال 39 ادامه داشت. در سال 39 که فضای سیاسی جدیدی در زمان کندی در
کشور پدید آمد و جبهه ملی دوم و سپس در سال 1340 نهضت آزادی ایران تشکیل شد، برای
اولین بار روز 16 آذر دانشجویان ضمن راهپیمایی در داخل دانشگاه در مقابل ساختمان
دانشکده حقوق جمع شدند و دو تن از دانشجویان به این مناسبت سخنرانی کردند. یکی از
سخنرانان شادروان خانم پروانه اسکندری بود که در سالهای بعد با زنده یاد داریوش
فروهر رهبر حزب ملت ایران ازدواج کرد. سالهای 39 و 40 اوج جنبش دانشجویی ایران در
دهههای قبل از انقلاب است و با جنبش دانشجویی جهانی ارتباط نزدیک داشت. کنفرانس
جهانی دانشجویان (ISC) نشریاتی درباره سابقه جنبش
دانشجویان ایران منتشر کرد و روز 16 آذر را بعنوان روز جهانی دانشجو اعلام کرد. 16
آذر در سال 1340 با حضور گسترده 12 هزار نفری دانشجویان در داخل دانشگاه برگزار
شد. اما اول بهمن سال 1340 در فضای سیاسی ملتهب که شاه به دنبال حذف دکتر امینی
نخست وزیر مورد حمایت آمریکا بود تا خود مجری برنامهها باشد، اجتماع و تظاهرات
دانشجویان در داخل دانشگاه با یورش گارد ویژه و کاماندوهای رژیم شاه روبرو شد و
فاجعهای رخ داد که چکیده آن در اعلامیه تاریخی دکتر فرهاد رئیس دانشگاه تهران که
خود در ساختمان دبیرخانه ، شاهد صحنههای خون آلود و دلخراش دانشگاه بودند به تصویر
کشیده شده است:
«امروز یکشنبه اول
بهمن ماه ساعت یازده و ربع عده نظامی بدون آن که اتفاقی مداخله آنان را ایجاب
نماید به محوطه دانشگاه وارد شده و جمعی از دانشجویان را مضروب و مجروح نمودهاند.
دانشگاه نسبت به این عمل رسماً اعتراض و تقاضای رسیدگی و تعقیب مرتکبین و مجازات
آنان را از دولت نموده است و مادامی که نتیجه رسیدگی به دانشگاه اعلام نشود
اینجانب و روسای دانشکدهها از ادامه خدمت در دانشگاه معذور خواهیم بود».
همزمان با توسعه جنبش دانشجویی در ایران،
دانشجویان ایرانی خارج از کشور نیز ابتدا در سال 1339 کنفدراسیون دانشجویان ایران
در اروپا را تاسیس کردند (CISE) و پس از برگزاری کنگرههای لندن و
پاریس نهایتاً در ژانویه 1963 (آذر ماه 1341) با پیوستن فدراسیون آمریکا، کنگره
کنفدراسیون جهانی دانشجویان ایرانی در شهر لوزان سویس برگزار شده در این کنگره،
زنده یاد دکتر علی شریعتی، از سوی فدراسیون پاریس جریان ملی و اسلامی دانشجویی را
نمایندگی میکرد و پرویز نیکخواه از فدراسیون انگلیس جریان چپ مارکیست را. من نیز
که مهر ماه سال 1341 برای ادامه تحصیل با پذیرش دکترا در رشته حمل و نقل و ترافیک
به آلمان رفته بودم با معرفی رسمی سازمان دانشجویان دانشگاه تهران به عنوان
نماینده در این کنگره حضور پیدا کردم و پیام دانشجویان دانشگاه تهران را قرائت
کردم. مطرح کردن شعار «اتحاد، مبارزه، پیروزی» دانشگاه تهران در این کنگره تا حدی
التهاب دو جریان دانشجویی را برای تمرکز بر وجوه اشتراک و منافع ملی کاهش داد.
اما در سال 1335 که وارد دانشکده فنی شدم با
سابقه خانواده مذهبی و آشنایی با زبان عربی، قرآن و معارف اسلامی که در جلسات
آموزشی دوران دبستان و دبیرستان کسب کرده بودم و علاقهمندی به فعالیت اجتماعی به
طور طبیعی جذب عضویت و فعالیت انجمن اسلامی دانشجویان شدم و با افکار و اندیشهها
و منش زنده یاد مهندس بازرگان در جلسات سخنرانی و البته نزدیکتر در کلاس درس
دانشکده آشنا شدم و شبهای جمعه در جلسات تفسیر قرآن مرحوم آیتالله طالقانی در
مسجد هدایت با آموزههای قرآنی راهبردی که به زبان روز و قابل فهم نسل ما ارائه میشد
آشنا شدم و بتدریج فعالیتهای جمعی در انجمن و فعالیت سیاسی جبهه ملی دوم و سپس
پیدا کردن هویت تشکیلاتی در نهضت آزادی ایران بر پایه باورهای دینی و تحلیلهای
سیاسی ـ اجتماعی بتدریج شخصیت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بنده شکل گرفت، به طوری که
در سال 1341 که برای ادامه تحصیل به آلمان رفتم به طور خودجوش زمینههای شکلگیری
و تشکیل گروه فارسی زبان اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا را فراهم
کردم که بتدریج با پیگیری و همکاری دیگران در سال 1344 به ثمر نشست و همین روند در
همه سالهای حضور در خارج از کشور و از سال 1346 در ایران تا امروز ادامه داشته
است. بررسی چنین فرایندی در زندگی همه کسانی که به طور مستمر در فعالیتهای فرهنگی،
اجتماعی و سیاسی در طول چند دهه عمر خود پایدار بودهاند چون مهندس عزتالله
سحابی، دکتر ابراهیم یزدی، مهندس علی اکبر معینفر، دکتر حبیب الله پیمان، مهندس
هاشم صباغیان، مهندس لطفالله میثمی و ... نشان میدهد که آنان در دوران دانشجویی
در فضایی حضور داشتهاند که ابتدا شخصیت فرهنگی ـ اجتماعی آنان شکل گرفته است و
سپس وارد عرصه سیاسی شدهاند و این رمز پایداری آن ها بوده است.
براساس این تجربه تاریخی توصیه بنده در سالهای
گذشته همواره به اعضای انجمنهای اسلامی دانشجویان این بوده است که در برنامهریزیهای
خود توسعه فرهنگی و اجتماعی دانشجویان را به لحاظ تقویت مبانی اعتقادی، آشنایی با
تاریخ معاصر و تقویت روحیه کار جمعی در اولویت قرار دهند. طبیعی است حضور در عرصه
سیاسی متناسب با شرایط و امکانات دانشجویی و آشنایی با تحلیل مسائل و اظهار نظر و
نقد قانونمند عملکرد مسئولان میتواند به موقع بخشی از برنامه تقویت شخصیت اجتماعی آنان در دوران دانشجویی باشد.
تجربه نشان داده است دانشجویانی که قبل از شکلگیری شخصیت فرهنگی ـ اجتماعی آنان
وارد عرصه سیاسی به ویژه رادیکال آن، خارج از ظرفیت دوران دانشجویی، شدهاند
فعالیت آنان در این عرصه پایدار نبوده و عموماً بعد از مواجهه با شرایط سخت از
فعالیت سیاسی فاصله گرفته اند.
طرفه آن که، در کشورهای توسعه یافته همزمان با
برنامه تحصیل دانشجویان زمینه و تسیهیلات لازم را برای فعالیتهای اجتماعی مختلف
دانشجویان فراهم میکنند تا دانشجویان متناسب با ذوق و علاقه خود ضمن برنامه تحصیلی
در برنامه اجتماعی مورد علاقه خود نیز مشارکت کنند؛ زیرا شکلگیری شخصیت اجتماعی
دانشجو، که سرمایه اجتماعی هستند، در کنار آموزش رشته تحصیلی برای توانمندسازی و
ارائه خدمات بعدی او در فرآیند توسعه پایدار بسیار موثر میباشد. به طور کلی
دانشگاه باید مهد پرورش جوانان و مظهر امید و آینده کشور باشد و لذا فارغ
التحصیلان دانشگاهی که فضای شاداب و آزاد برای فعالیت اجتماعی آنان فراهم نشده
باشد نمیتوانند مدیران لایقی برای تصدی برنامههای سازندگی و توسعه آینده کشورشان
باشند.
نسل ما در دانشگاهی تربیت شده است؛ اگر چه فضای
جامعه کم و بیش بسته بوده، اما دانشگاه از استقلال نسبی برخوردار بوده که در لحن
نامه دکتر فرهاد رئیس دانشگاه تهران به خوبی منعکس است.
به امید تقویت فضای آزاد و با نشاط دانشگاهها
و فراهم شدن تقویت فعالیت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دانشجویان با بهرهگیری از هفت
دهه تجربه جنبش دانشجویی و زمینه سازی برای سازندگی و توسعه پایدار کشور.
منبع: دوماهنامه چشم انداز
ایران شماره 94
No comments:
Post a Comment