به نام خدا
اخلاق و مدیریت شهری
تدوین و تفصیل سخنرانی آقای مهندس محمد
توسلی اولین شهردار تهران بعد از انقلاب در " انجمن ایرانی
اخلاق در علوم و فناوری " - دیماه 1391
قبلاً لازم میدانم
از جناب آقای دکتر معین و جناب آقای دکتر
شامخی و هیئت مدیره محترم انجمن ایرانی اخلاق در علوم و فناوری سپاسگزاری کنم که
این فرصت را فراهم کردند که بنده بتوانم تحت عنوان «اخلاق و مدیریت شهری» مطالبی
را ارائه کنم.
برای اینکه بتوان
بحث را در این زمان محدود ارائه کرد، چون بحث گسترده است، ابتدا رسالت مدیریت شهری
را در مقابل ذینفعان که عمدتاً شهروندان هستند تعریف میکنم. البته غیر از
شهروندان، ذینفعان دیگری هم در مدیریت شهری مثل NGOها، گروههای فرهنگیـ اجتماعی، رسانهها،
بخش خصوصی و همه کسانی که در شهر به نوعی حضور دارند، در زمره ذینفعان به حساب میآیند. بنابراین، رسالت مدیریت شهری را باید در مقابل منافعی
که ذینفعان دارند بتوانیم تعریف کنیم. ولی ما در اینجا عمدتاً شهروندان را به
عنوان ذینفعان اصلی مورد توجه قرار میدهیم.
به طور فشرده رسالت
مدیریت شهری را، در 5 محور زیر، خلاصه میکنم:
Ø محور اول، اداره
شهر با روش دموکراتیک و عادلانه.
Ø محور دوم، تأمین
خدمات و نیازهای انسانی شهروندان؛ مأموریتی است که مدیریت شهری بایستی به این
نیازهای انسانی شهروندان پاسخگو باشد.
Ø محور سوم، ایجاد سازمانی
متناسب و کارکنان شایسته و کارآمد؛ مدیریت شهری برای اینکه بتواند این خدمات را
ارائه بکند ضروری است.
Ø محور چهارم، برنامه
ریزی و مدیریت مالی شفاف؛ برای انجام سلامت این رسالت این فرایند نیز ضروری است.
Ø محور پنجم، ایجاد
هماهنگی با سیاستها و برنامهها و قوانین کلان استانی و ملی؛ که مدیریت شهری بایستی
آن را مورد توجه قرار دهد.
در این فرصت
محدود، ضمن اشاره به تمام موارد، روی سه محور اصلی بیشتر تأکید میکنم، که همه ما
بیشتر با این موارد روبرو هستیم و حساسیت داریم. اول بحث پیرامون اداره شهر با روش
دموکراتیک و عادلانه است که در طول صد سال گذشته کشور ما درگیر این مسئله بوده است.
خدمات و نیازهای انسانی شهروندان، موضوع ملموس دیگری است که روزمره همه ما با آنها
سروکار داریم، بحث حمل و نقل شهری و ترافیک، آلودگی هوا و مسایل زیست محیطی که، به
ویژه در کلانشهرها چون تهران، سلامت شهروندان را در معرض مخاطره جدی قرار داده
است. در زمینه ضرورت شفاف بودن گردش مالی مدیریت شهری نیز تمرکز بیشتری خواهم
داشت.
اداره شهر به روش
دموکراتیک و عادلانه
برای اینکه این
مطلب را مشروح تر بررسی کنیم ابتدا خلاصهای در زمینه اداره شهر در سایر کشورها
ارائه میکنم. بحث مدیریت شهری در دیگر کشورها یک بحث کاملاً طولانی است. شورای
شهر لندن یک سابقه 200 ساله دارد. در تمام شهرهای اروپا و آمریکا در این زمینه کار
فشردهای انجام شده است. کسانی که در اروپا یا امریکا زندگی کردهاند میدانند که
چگونه اداره شهر مثل عقربههای ساعت تنظیم شده است. مناسبات مردم با مدیریت شهری
کاملاً روشن تعریف شده است. در آلمان مردم عوارض شهری که پرداخت میکنند بطور شفاف
در جریان پول پرداختی خود هستند. در شهرهای آمریکا هم همین طور است. با پذیرش
مدیریت واحد شهری، همه کارها به مردم سپرده شده و مردم نظارت و اشراف بر مدیریت
شهری دارند. در این بخش یک نگاه اجمالی به اداره شهر تهران در سالهای قبل از انقلاب ولی بیشتر به تجربه اداره شهر
تهران بعد از انقلاب خواهیم پرداخت که بصورت کاربردی و تجربه میدانی به اخلاق در
مدیریت شهری در دو سال اول بعد از انقلاب اشاره خواهد شد.
اداره شهر در
سایر کشورها
در آمریکا از 1920، انجمن بین المللی مدیریت
شهری «ICMA[1]» تشکیل شده و چکیدهای که ارائه
میشود ویرایش 2012 این مجموعه است. تمام شهرهای آمریکا در زیر مجموعه چنین آیین
اخلاقی کار میکنند. اصول این آیین اخلاقی در بسیاری از شهرهای کشورهای آسیایی و آفریقایی
مورد استفاده قرار گرفته است.
آیین اخلاقی انجمن بین المللی
مدیریت شهری (ICMA) :
1-
تاکید بر مدیریت دموکراتیک، کارآمد و پاسخگو.
2-
باور بر جایگاه و ارزش خدمات مدیریت شهری با
رویکرد سازنده، خلاق و اجرایی.
3-
تاکید بر شخصیت و ارزشهای متعالی مدیریت شهری
در روابط شخصی و اجتماعی به طوری که بتواند احترام و اعتماد لازم را بین همکاران و
شهروندان جلب کند.
4-
توجه به رسالت اصلی مدیریت شهری که بهترین خدمت
رسانی به همه شهروندان است.
5-
ارائه خط مشی و برنامه پیشنهادی به شورای شهر و
اطلاعات و توصیههای لازم برای تصمیمگیری آنان در راستای تأمین نیازهای شهروندان و
اجرای برنامههای مصوب شورای شهر.
6-
پذیرش این اصل که اعضای منتخب مردم در شورای
شهر مسئولیت سیاستگزاری مدیریت شهری و نظارت بر اجرای آنها را به عهده دارند.
7-
خودداری از آمیختن اهداف سیاسی شخصی با طرحهای خدماتی که موجب سلب اعتماد
همکاران و شهروندان می شود.
8-
بهبود مستمر تواناییهای حرفهای همکاران و
توسعه ظرفیت آنها برای ارتقاء کیفیت مدیریت شهری.
9-
شهروندان را به طور مستمر در جریان امور مدیریت
شهری قرار دهند، ارتباط شهروندان با مدیران شهری را مورد حمایت قرار دهند، همکاری
دوستانه و محترمانه با شهروندان مورد تاکید قرار گیرد و برای بهبود ارائه کیفیت
خدمات به شهروندان پیگیری شود.
10-در مقابل هرگونه تخطی از مسئولیتهای
حرفهای ایستادگی شود تا همه همکاران وظایف خود را با آزادی عمل و بدون مداخله و
تبعیض در چارچوب اصول و عادلانه انجام دهند.
11-رفتار با همکاران در تمام موارد بر
اساس شایستگیها باشد تا تصمیمات آنان نیز متکی بر انصاف و بی نظری در زمینه
استخدامها، تعدیل حقوقها و اعمال ضوابط گردد.
12-خلاف مقررات، درخواستی از همکاران
نشود تا سوء استفاده از امکانات عمومی و وقت شهروندان به عنوان عمل نادرست تلقی
شود
اولین محوری که
در این آیین اخلاقی آمده تأکید بر مدیریت دموکراتیک، کارآمد و پاسخگوست. این در واقع،
محوریترین آئینیست که در مدیریت تمام شهرها مورد توجه است، تا یک مدیریت شهری
دموکراتیک، کارآمد، و پاسخگو نباشد به لحاظ اخلاقی قابل قبول نیست. بحث جایگاه
مدیریت شهری و شخصیتی که مدیریت شهری باید داشته باشد تا بتواند اعتماد همکارانش و
شهروندان را جلب بکند در محورهای دوم و سوم مورد تأکید قرار گرفته است. دو محور دیگری
که میخواهم بیشتر تأکید بکنم، محورهای پنجم و ششم است که مدیریت شهری بایستی خط
مشی، برنامههای پیشنهادی و توصیههای لازم را برای تصمیمگیری به شورای شهر ارائه
کند و پروژههای مصوب شورای شهر را اجرا کند و در مقابل باید مدیریت اجرایی شهر
بپذیرد این اصل مهم را که اعضای منتخب مردم در شورای شهر مسئولیت سیاست گزاری و
نظارت بر اجرای آنها را به عهده دارند و در تمام این فرایند یک چنین تعاملی باید
بین مدیریت شهری و نمایندگان منتخب مردم
وجود داشته باشد. محور هفتم این آئین اخلاقی که خیلی مهم می باشد، خودداری مدیریت
شهری از آمیختن اهداف سیاسی شخصی با طرحهای خدماتی که موجب سلب اعتماد همکاران و
شهروندان میشود. مدیریت شهری باید مستقل از موضع گیریهای سیاسی و منافع شخصی باشد.
در مدیریت شهری کشور ما، در سال های قبل و بعد از انقلاب، این ارزشهای اخلاقی تا
چه میزانی مورد عمل قرار گرفته است، میتواند مورد بررسی قرار گیرد. محور دوازدهم
نیز از اهمیت خاصی برخوردار است. مدیریت شهری نبایستی خلاف مقررات، درخواستی از
همکاران خود داشته باشد تا سوء استفاده از امکانات عمومی و وقت شهروندان به عنوان
عمل نادرست تلقی شود.
روند توسعه شهر نشینی در جهان
درصد
|
سال
|
30
|
1950
|
37
|
1970
|
47
|
2000
|
60 (پیش بینی)
|
2030
|
روند توسعه
شهرنشینی در ایران
با
استفاده از اطلاعات مرکز آمار ایران این روند در جدول زیر درج شده است.
این درصد در سال
1335 حدود 31 و در سال 1390 به 71 درصد افزایش پیدا کرده است. ملاحظه میشود که
میزان رشد شهرنشینی در شهرهای کشور ما شبیه کشورهای اروپا و آمریکای شمالی و
آمریکای جنوبیاست با این تفاوت که در
کشورهای اروپایی و آمریکایی و توسعه یافته وقتی شهرنشینی توسعه پیدا کرده، زیرساختهای
لازم هم برای شهروندان فراهم شده است، اما این روند در شهرهای ما بسیار عقب است.
پیامدهای توسعه
شهرنشینی
توسعه شهرنشینی متعادل
و برنامهریزی شده در راستای تامین تسهیلات زندگی مردم در کشورهای توسعه یافته
پدید آمده است. محورهای مهم این پیامدها را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد:
Ø توسعه اقتصادی در
زمینه تجارت و صنعت که با افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای تولید همراه میشود.
Ø ارتقای کیفیت
زندگی شهروندان از طریق بهرهمندی بیشتر شهروندان از دسترسی به خدمات و کالاهای
مورد نیاز.
Ø توسعه سیاسی ـ اجتماعی
از طریق تقویت نهادهای مدنی، افزایش خلاقیت و یادگیری شهروندان و افزایش کیفیت
مدیریت شهری
در کشورهای توسعه
یافته روند توسعه شهرنشینی متعادل و برنامهریزی شده است. در
حالی که در کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته این روند برنامه ریزی شده نیست.
در کشور ما بخشی از مهاجرتها به شهرهای بزرگ استانها به ویژه تهران بعلت تمرکز
قدرت سیاسی و اقتصادی است که مردم از روستاها به طرف شهرهای بزرگ به ویژه تهران مهاجرت
میکنند.
جهانی شدن و
مدیریت شهری
لازم است اشارهای
گذرا به نقش همزمان توسعه شهرنشینی و جهانی شدن در کیفیت مدیریت شهری داشته باشیم.
این روند با دسترسی بیشتر به اطلاعات و انتقال تجربه موجب ارتقای کیفیت مدیریت
شهری میشود. تجربه جهانی نشان میدهد که توسعه شهرنشینی (Urbanization) و جهانی شدن (Globalization) موجب تقویت فرایند دموکراسی (Democratization) میشود.
بطور خلاصه در جمع
بندی تجربه جهانی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
فشار و ضرورت
شهرنشینی، جهانی شدن، تمرکز زدایی، و گذار به دموکراسی و حاکمیت مردم بر سرنوشت،
زمینه تغییرات سریع شرایط و فرصتها و چالشهای جدیدی را در پیش روی شهروندان قرار
میدهد. این روند زمینه تقویت شفافیت و جلوگیری از فساد را در مدیریت شهری فراهم
میسازد.
حفظ اعتماد عمومی مردم به نهادهای دموکراتیک
برای موفقیت منتخبین دموکراتیک ضروریاست. لذا اخلاق و دموکراسی دو روی یک سکه
بوده و به هم آمیختهاند.
برای اینکه اخلاق
را در مدیریت شهری تقویت بکنیم پیشنیاز آن گذار به دموکراسی و تقویت شوراهای شهری
و نظارت همه جانبه مردم در اداره شهرهاست.
اداره شهر تهران
در سالهای قبل از انقلاب
مدیریت شهری از
انقلاب مشروطه و تاسیس بلدیه تهران آغاز میشود. بعد از کودتای 28 مرداد سال 1332 که
ساختارهای جدیدی شکل گرفت اولین آئین نامه تاسیس شهرداری تهران در 5 ماده در سال 1334
به تصویب رسید. حدود 10 سال بعد آئین نامه انتخابات انجمن شهر تهران در سال 1346 در
20 ماده و درسال 1347 آئین نامه داخلی
انجمن شهر تهران نیز در 31 ماده و 6 تبصره تهیه و تصویب شد.
از سال 47 تا 57،
در جایگاه مدیریت یک شرکت مهندسین مشاور با شهرداری تهران همکاری داشتم و بنابراین
با مسائل شهر تهران آشنا شدم. انجمن شهر در این دوره ظاهر دموکراتیک داشت اما
بلحاظ محتوا در کنار قدرت و منتخب قدرت بود و عملا شهردارانی که انتخاب میشدند
کاملاً با قدرت هماهنگ بودند و مردم نقش مؤثری در مدیریت شهری نداشتند.
شهرداران تهران
قبل و بعد از انقلاب
از سال 1289 تا
1357 شهر تهران با 42 شهردار، اداره شده است. بطور متوسط طول مدت خدمات آنان 6/1 سال
بوده است. از 1357 تا 1392 شهر تهران 13 شهردار داشته و هر یک بطور متوسط 6/2 سال خدمت
کردهاند.
اولین شهردار
تهران، آقای دکتر خلیل خان ثقفی (اعلم الدوله) است که از 1289 تا 1292 بوده است.
بعضی از شهردارانی که قبل از انقلاب برجسته بودند سید ضیاءالدین طباطبایی بین
1300 تا 1302، نصرت الله امینی زمان دکتر مصدق بین1331 تا 1332 و آقای دکتر غلامرضا
نیک پی بین 1348 تا 1354 و بالاخره آقای مهندس جواد شهرستانی در دو نوبت 1347 تا 1348
و 1356 تا 1357، آقای مهندس شهرستانی در واقع آخرین شهردار تهران قبل از انقلاب
بودند که، با سلامت نفس و بزرگواری، به موقع استعفای خود را به رهبر فقید
انقلاب تقدیم کردند و ظاهرا تنها شهرداری
هستند که در قید حیات هستند و در تمام این 30 سال مشغول خدمات عمرانی در کشور بودهاند.
بعد از دو سال اول که بنده مسئولیت داشتم، چند
نفر بین یک تا هشت ماه خدمت کردهاند، اما آقایان حبیبی، کرباسچی الویری، احمدی نژاد
سالهای طولانیتر در این سمت خدمت کردهاند و امروز آقای قالیباف طولانی تر.
تجربه اداره شهر
تهران بعد از انقلاب
آنچه که بیشتر میخواهم تصدیع بدهم تجربهای است
که خود ما در دو سال بعد از انقلاب در مدیریت شهر تهران داشتیم. ارایه این تجربه
در واقع پایش مدیریت شهر تهران بعد از انقلاب و شرایط بحرانی این دوران در چارچوب
معیارهای اخلاقی است که در سالهای اخیر در سطح جهانی ارایه شده و قبلا به آنها
اشاره شد.
اداره شهر با روش
دموکراتیک و عادلانه
فضای سیاسی ـ اجتماعی بعد از انقلاب، به لحاظ مردم شناسی یک مقوله بسیار
جالب و قابل توجهی است. مقایسه روحیات و خلق و خوی مردم در سالهای بعد از انقلاب
که متأثر از انقلاب بود با خلق و خوی مردم قبل از انقلاب حاوی نکات قابل توجهی است.
این بحث را بنده در یکی از جلسات هم اندیشی در مورد "روحیات وخلق و خوی
ایرانیان" که توسط بنیاد فرهنگی مهندس مهدی بازرگان و با مدیریت آقای دکتر مقصود
فراست خواه برگزار می شد، ارایه کردم. متن کامل مجموعه این هم اندیشی در سایت بنیاد
قابل دسترسی است. این بررسی نشان میدهد که انقلاب یک تحول اساسی در رفتار و خلق و
خوی مردم، بوجود آورد که کاملاً با شرایط قبل از انقلاب متفاوت بود. چرایی این
تفاوت نیاز به توضیح است. با توجه به مطالبات تاریخی مردم که در شعارهای انقلاب
نیز تبلور داشت، مردم بعد از انقلاب خودشان را حاکم بر سرنوشت کشور میدانستند. احساس
غرور و پیروزی داشتند. مدیران انقلاب در تمام سطوح مورد تأیید مردم بودند و اکثریت
قاطع مردم با مدیران بعد از انقلاب همکاری میکردند. با توجه به تجربه شخصیم در مدیریت
شهر تهران میتوانم بگویم که در پی این
تحول فرهنگی و خلق و خوی مردم، ما بعد از انقلاب کارهایی را انجام دادیم که به
لحاظ کارشناسی در شرایط عادی امکان اجرایی ندارد.
برای پاسخ به این
ضرورت و مطالبه مردمی، اولین اقدام در همان اسفند ماه سال 57 فراهم آوردن
ساختارهای لازم برای مشارکت مردم در اداره شهر بود. در مرحله اول شکلگیری شوراهای
محلات و همکاری های داوطلبانه است که به طور خودجوش با کمک مردم تشکیل میشد. این
شوراهای محلات نقش مؤثری در کمک به مدیریت
شهر تهران داشتند که در گذشته به آن پرداختهام. در مرحله دوم انجام بررسیهای
نظری و ساختاری برای تشکیل شوراهای شهری است تا مردم بتوانند بصورت قانونمند
مدیریت شهر را انتخاب و بر عملکرد آنها نظارت کنند. ما که منتخب دولت موقت انقلاب
بودیم خود را موقت میدانستیم و می خواستیم هر چه زودتر این مسئولیت را به دست
مدیریت منتخب مردم بسپاریم.
انتخابات شوراها
در گودنشینان جنوب تهران
موضوع گودنشینان
جنوب تهران مسأله حادی بود که لازم بود بعد انقلاب به سرعت به آن پرداخته شود. در
جنوب تهران 15 گود وجود داشت که شرایط زیستی مردم ساکن در آنها بسیار ناهنجار بود.
در سیلابها آب این گودالها را پر میکرد، بنابراین بعد از انقلاب این رسالت و
مأموریت را داشتیم که بتوانیم این گودنشینها را از آنجا نجات بدهیم. چگونه؟ پس از
بازدید از محل و بررسی کارشناسی با نگاه راهبردی که به موضوع شوراها و نقش مشارکت
مردم در حل مشکلات داشتیم قرار شد با کمک خود گودنشینها این کار را انجام بدهیم.
بنابراین زیر نظر وزارت کشور اولین انتخابات شوراها در گودهای جنوب تهران در 14
اردیبهشت 58، یعنی حدود دو ماه بعد از پیروزی انقلاب، برگزار شد. برای مدیریت این
اقدام شورای گودنشینان در جنوب تهران با کمک افراد داوطلب و کارشناس زیر نظر
"سازمان بهسازی و عمران جنوب تهران" تشکیل شد. ابتدا در هر یک از 15 گود
تعدادی افراد واجد شرایط نامزد شدند و ساکنین هر گود 3 نماینده خود را انتخاب
کردند. با توجه به اینکه اغلب ساکنین گودها بی سواد بودند در برگه رای عکس نامزدها
نیز اضافه شده بود که در تصویر زیر ملاحظه میشود. اگر چه این اقدام با مشگلاتی نیز
همراه بود، اما این تجربه به ما آموخت که اگر حتی در پایین ترین لایههای اجتماعی،
به انسانها شخصیت داده شود و مشارکت آنان در امور خودشان جلب شود، می توان با
کمترین هزینه کارهای بزرگی را در شهر انجام داد.
فرایند تدوین
قانون شوراها
برای پیگیری موضوع
شوراها از همان اسفند 57 گروه کارشناسی با حضور کارکنان و کارشناسان داوطلب تشکیل
شد، اولین طرح قانون شوراها در تیرماه سال 58 تهیه و به وزارت کشور ارایه شد.
وزارت کشور طرح مذکور را در اختیار دولت موقت گذاشت. مرحوم مهندس بازرگان با
علاقمندی تمام مطالب را بررسی و اظهار نظر میکردند. آقای دکتر بنی اسدی در نخست
وزیری این امور را دنبال میکردند.
بعد از اظهار نظر
ایشان، و اصلاحاتی که دوباره روی آن صورت گرفت طرح به شورای انقلاب ارسال شد. طرح
تشکیل شوراهای شهری و نحوه اداره شهر تهران در اول مهر ماه 58 به تصویب رسید. در
اجرای ماده 42 قانون انتخابات شورای شهر در تاریخ 28 مهر 58 آئین نامه وظایف و اختیارات
شوراهای شهر توسط وزارت کشور برای بررسی و تصویب به هیأت وزیران ارسال شد. بعلاوه
طرح مواد تکمیلی ماده 45 قانون مذکور که بر شوراهای محلات تاکید داشت نیز تهیه و
در اختیار دولت قرار گرفت.
علاوه بر مطالعات
نظری و تهیه پیش نویس قانون و آیین نامه ها برای آماده شدن ساختار شهر تهران،
تقسیم بندی جدیدی با ضوابط علمی برای شهر تهران مطالعه شد و بر اساس آن شهر تهران
به 20 منطقه و 341 محله تقسیم شد. بر پایه این مطالعات، محلات و شورای منتخب آنان بایستی
پایه و اساس شوراهای منطقه و شهر را تشکیل دهند و مشارکت مردم را بطور سیستماتیک
در اجرای طبیعی مدیریت شهر سامان دهند. محدوده مناطق شهری بعلاوه برای هماهنگ کردن
فعالیت همه سازمانهای خدمات عمومی شهر مورد توجه قرار گرفت تا ضمن کاهش سفرهای
شهری هزینههای عمومی شهروندان کاهش یابد. در سال 58 به همت شهید رجایی آموزش و
پرورش خود را با مناطق جدید شهری هماهنگ کرد و در سالهای اخیر راهنمایی و رانندگی
نیز خود را هماهنگ کرده است. انتظار میرود سایر خدمات شهری نیز خود را، در چارچوب
برنامه راهبردی "مدیریت واحد شهری" با مناطق شهری هماهنگ نمایند.
ارزیابی اجمالی
قانون شوراها و عملکرد سه دوره شوراها
شوراها در اصول
فصل هفتم قانون اساسی (اصول یکصدم تا یکصدوششم) آمده است. مرحوم آیتالله طالقانی
از منادیان و مشوقان آموزه قرآنی شوراها بودند. ما این مبانی را هم از ایشان، از
مبانی قرآنی، و هم در تجربهای که از مدیریت شهرهای اروپا و آمریکا داشتیم، گرفته
بودیم. بعد از اجرای قانون شوراها در چند شهر از جمله سنندج و قزوین در سالهای 58
و 59 عملا قانون شورا در مجلس معطل ماند. آخرین ویرایش مصوب قانون شوراها در
مهرماه 1375 باز هم اجرا نشد. تا اینکه بعد از دوم خرداد 76، به همت آقای سید محمد
خاتمی رئیس جمهور، در سال 77 به رغم اینکه با آن قانون موافق نبودند ولی تصمیم
گرفتند قانون را اجرا کنند و این یک تصمیم راهبردی و اساسی بود که ایشان اتخاذ
کردند.
با تمام مسایل و
مشکلات قانونی و عملکردی سه دوره اول شوراها، به نظر بنده، بایستی عملکرد آنها را
مثبت ارزیابی کرد. ما ایرانیها با همان خمیر مایه فرهنگ استبدادی انتظارمان این است
که یک شبه به اهدافمان برسیم. تصور میکردیم که در دوره اول شوراها باید همه مسایل
شهر حل شود و شورای شهر مانند شورای شهر لندن که 200 سال سابقه دارد عمل میکرد،
در حالی که آنها در یک فرایندی توانستند آن ثبات را پیدا کنند. همان افرادی که
انتخاب شدند در عمل متوجه شدند که شوراها چه نقش مهمی در اداره شهر میتوانند
داشته باشند و خود افراد منتخب شورای دوم و سوم در واقع طرفدار اصلاح قانون شوراها
شدند. نواقص قانون شوراها را مطرح میکنند و ضرورت مدیریت واحد شهری را که ما در سال
58 در قانون شوراها دیده بودیم، در شورای شهر تهران و شورای استانها مطرح میشود.
بنابراین، من میخواهم تاکید کنم، برغم تمام نواقصی که وجود داشته، تجربه جهانی نشان
میدهد که این تحولات باید تدریجی باشد. افراد باید برسند به این واقعیتها تا
تحول واقعی شکل بگیرد. بنابراین، به نظر بنده، عملکرد شوراهای شهر را در این چهار
دوره، برغم نواقص موجود، بایستی مثبت ارزیابی کرد. این یک فرایند کاملاً مبارکی است
که بایستی تداوم پیدا کند.
قسمت دوم
با مقدمه ای از خلاصه قسمت قبل
تأمین خدمات و
نیازهای انسانی شهروندان
در خصوص تأمین
خدمات و نیازهای انسانی شهروندان مطالب را می توان در چهار بخش زیر خلاصه کرد:
Ø برنامه ریزی و
اجرای طرحهای زیربنایی
Ø برنامه ریزی و
جلوگیری از توسعه بی رویه شهر
Ø خدمات فرهنگی ـ
اجتماعی
Ø محیط زیست و
بهداشت عمومی
در زمینه برنامهریزی و طرحهای زیربنایی موضوع خدمات
مربوط به حمل و نقل و ترافیک و پیامد آن آلودگی هوا خدمات انجام شده با اولویت
بیشتری ارائه میشود که ضرورت آن به ویژه امروز بیش از گذشته برای همگان ملموس
است. همزمان با مطالعات شوراها از همان روزهای اول اسفند 57 گروه کارشناسی دیگری
برای بررسی معضل ترافیک در سازمان حمل و نقل و ترافیک تهران کار مطالعات را آغاز
کرد. راهبرد شناخته شده علمی برای حل مشکل حمل و نقل و ترافیک شهری تقویت حمل و
نقل عمومی برای سفرهای متوسط و طولانی، دوچرخه رانی برای سفرهای کوتاه و متوسط و پیاده
روی برای سفرهای کوتاه می باشد. بر پایه این استراتژی بود که در سال 57 طرح تقویت
حمل و نقل عمومی، اجرای طرح محدوده هسته مرکزی شهر مورد توجه قرار گرفت.
لازم است این
توضیح را اضافه کنم که آن موقع این استراتژی برای کشورهای در حال توسعه مورد عمل
بود. از 1970 به علت بحران انرژی و محیط زیست این استراتژی مورد عمل کشورهای اروپایی
و کشورهای توسعه یافته قرار گرفت و از چند سال قبل آمریکا نیز که دارای زیرساختهای
حمل و نقلی قوی است همین استراتژی را با تصویب قانون در برنامه ایالات آن قرار داد
و در حال اجرای آن طرح هستند. مطرح کردن این مقدمه جهت نشان دادن این نکته است که
برنامههای اجرا شده در سال 57 در راستای اهداف و نیازهای راهبردی کلانشهر تهران
بوده است.
برنامهریزی برای کاهش مشکل ترافیک شامل سه
راهبرد بود. راهبردهای کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت. در راهبرد کوتاهمدت طرح
محدوده طرح ترافیک مرکز شهر بود که از اسفند 57 تا شهریور 58 که اولین مرحله آن اجرا
شد به مدت 6 ماه کار کارشناسی انجام شد. این محدوده طرح ترافیک در این مدت (35 سال
گذشته) در همان چارچوب اولیه به عنوان یک ضرورت مورد استفاده قرار میگیرد. با
توجه به توسعه آلودگی هوا در سال های اخیر محدوده طرح زوج و فرد در یک حلقه
بزرگراهی پیرامون محدوده طرح ترافیک، که در نقشه نشان داده شده، اضافه شده است.
برای اینکه نقش و
جایگاه حمل و نقل عمومی به طور ملموس مشاهده شود، در نمودار ملاحظه میشود که برای
50 هزار سفر در ساعت در هر جهت، این عدد معادل ظرفیت مترو ( MRT)است، اگر مترو همسطح باشد 9 متر از سطح معبر اشغال میشود (البته
اگر مترو زیرزمینی باشد نیاز نیست). اگر بخواهیم همین 50 هزار سفر را با اتوبوس
جابجا کنیم، 35 متر عرض مورد نیاز میباشد. اگر بخواهیم با خودروی سواری این سفرها
را جابجا کنیم 175 متر عرض مورد نیاز خواهد بود. این مقایسه جایگاه حمل و نقل
عمومی را در برنامهریزی حمل و نقل شهری نشان میدهد.
این مطالعات نشان
میدهد که شهرهای ما چه میزانی از این راهبردها فاصله دارد. سرمایه گذاری ما بیشتر
بر تولید خودروی سواری متمرکز بوده است. انسان وقتی سوار خودرو هست حرمت دارد، و
برای او سرمایهگذاری میشود. اما انسان پیاده جایگاهی در برنامهریزی شهری ما ـ نمیگوییم نداشته ـ لااقل کمتر داشته و در این نمودار
مقایسه زمان دسترسی به محل کار شهرهایی که الگوی سهم حمل و نقل عمومی، پیاده روی و
دوچرخه سواری غالب است مانند دو شهر مونیخ و سنگاپور با دو شهر هیوستون آمریکا و ملبورن
استرالیا که سهم خودرو سواری غالب است مقایسه شده است. برای جابجایی 500 هزار نفر
با اتوبوس بین 20-25 دقیقه اما با سواری 55 تا 70 دقیقه طول میکشد. این تفاوت
تأخیر نقش حمل و نقل عمومی را به وضوح نشان میدهد.
در نمودار میزان
صرفه جویی انرژی هر شهروند با سهم غالب سفرهای با حمل و نقل عمومی و پیاده روی و
دوچرخه سواری 500 تا 600 لیتر صرفه جویی بنزین در سال را نشان میدهد، که معادل 15
باک پُر خودروی سواریست.
در نمودار زیر
میزان استفاده از دوچرخه در سفرهای شهری کشورهای مختلف جهان نشان داده شده است. بیشترین
سهم در هلند 27-28 درصد سفرها با دوچرخه انجام میشود. در آلمان 10 درصد سفرها با
دوچرخه جابجا میشود. در آمریکا که اخیرا پروژه توسعه دوچرخه سورای را شروع کردهاند کمترین میزان است.
پیامدهای استفاده
از شیوه دوچرخه سواری
Ø کاهش در آلودگی
صوتی و آلودگی هوا،
Ø صرفه جویی در
مصرف منابع طبیعی و انرژی،
Ø اشغال کمتر فضا
نسبت به اتومبیل با توجه به محدودیت زمین،
Ø کاهش تراکم
ترافیک، که موجب جلوگیری از اتلاف زمان. سوخت اضافی، کاهش آلودگی، کاهش فرسودگی
قطعات اتومبیل و کاهش تصادفات میشود.
اما منافع استفاده از دوچرخه شامل: فعالیت
تفریحی و ورزشی مناسب، انعطاف پذیری بالا، سرعت نسبی بالا در مناطق شهری، هزینه
کمتر، سازگار با محیط زیست، مصرف انرژی پایین، کاهش اثرات منفی ترافیکی، نیاز به
فضای کمتر.
راهبرد میان مدت
کاهش مشکل ترافیک
در راهبرد میان مدت کاهش مشکل ترافیک، تکمیل
شبکه بزرگراهی مورد توجه قرار گرفت که مبتنی بر طرح جامع تهران است که در سال 1349
به تصویب رسیده بود. تکمیل شبکه بزرگراهی در چارچوب سیستم حمل و نقل متوازن شهری که
حمل و نقل عمومی، پیاده روی و دوچرخه رانی در جایگاه واقعی قرار داشته باشند،
بایستی برنامهریزی و اجرا شود.
در نقشه بالا، یک
نماییست از اولین طرح جامع شبکه بزرگراهی شهر تهران که توسط مهندسین مشاور فرمان
فرمائیان تهیه و در سال 49 تصویب شده است. در نقشه، آخرین وضعیت شبکه بزرگراهی شهر
تهران نیز نشان داده شده است که در آن حلقه داخلی بزرگراهی و هم حلقه آزادراهی پیش
بینی شده نشان داده شده است.
راهبرد دراز مدت
کاهش مشکل ترافیک
برنامه دراز مدت کاهش
مشکل ترافیک تهران، تکمیل و توسعه خطوط مترو است که از پروژههایی است که مطالعه و اجرای آن قبل از انقلاب آغاز شده بود. بعد از انقلاب ما
به عنوان یک ضرورت این پروژه را دنبال کردیم. قرارداد سوفرتو مشاور فرانسوی پروژه را
روشن و تصفیه کردیم. پیمانکاران را در آن شرایط بحرانی تقویت کردیم، تا کار اجرای
خط یک مترو دنبال شود. ولی متأسفانه در اواخر سال 59، برخی از وزرای وقت دولت با
ادامه اجرای پروژه متروی تهران مخالفت کردند، استدلالشان آن موقع ظاهرا این بود که
وقتی مردم در مناطق محروم کشور مثل سیستان و بلوچستان فقیر هستند ما در تهران نیاز
به مترو نداریم! به همراه مرحوم مهندس عبدالحسین ابراهیمی مدیرعامل شرکت مترو
گزارش توجیه فنی پروژه مترو برای شهر تهران را به جلسه اعضای کمیسیون فنی دولت
ارایه کردیم، همه آنها قانع شدند که شهر تهران نیاز به مترو دارد و اجرای پروژه
بایستی دنبال شود. روز بعد شهید رجایی، با تلفن سیاسی به من گفت که شما چگونه همکاران
ما را مسحور کردید که همه قانع شدند! ولی چندی بعد، کسانی که ظاهرا به دلایل سیاسی
با مدیریت ما مخالف بودند، با ادامه پروژه مترو مخالفت کردند. پروژه مترو که در آن
زمان با دلار 7 تومان میتوانست اجرا شود متوقف شد. البته در سال 65 با پیگیری آقای
هاشمی رفسنجانی از امکاناتی استفاده کردند و این پروژه فعال شد. امروز استقبال گسترده
شهروندان از 3 یا 4 خط مترو ضرورت عملی اجرای توسعه مترو را برای همگان روشن کرده
است.
در این نقشهها، 8
خط مطالعات اولیه و 4 خط مطالعات تکمیلی جمعا 12 خط بطول 430 کیلومتر و 276
ایستگاه نشان داده شده است.
همانگونه که
توضیح داده شد تنها راهکار علمی و کارشناسی برای کاهش مشکل ترافیک تهران تکمیل و
بهره برداری از شبکه مترو و اتوبوسرانی مکمل آن است. در این صورت بطور طبیعی
شهروندان از خودروی سواری خود فقط در روزهای آخر هفته و در مواقع خیلی ضروری
استفاده خواهند کرد.
احداث ترمینالهای
اتوبوسهای بین شهری
از جمله اقدامات
انجام شده سامان دادن به سازمان اتوبوسرانی بین شهری و برنامهریزی برای تکمیل
ترمینال جنوب تهران و احداث ترمینالهای جدید در غرب، شرق و شمال تهران بود. ابتدا
ترمینال جنوب که در حال ساخت بود تکمیل و با تهیه قانون تعاونی شرکتهای مسافربری
که توسط شورای انقلاب تصویب شد موضوع حمل و نقل بین شهری با اتوبوس، قانون مند شد
و شرکتهای اتوبوسرانی پراکنده در خیابانهای مرکزی
شهر چون خیابان شمس العماره به ترمینال جنوب منتقل و متمرکز گردید. ترمینال غرب که
زمین آن در کنار میدان آزادی انتخاب و آماده شده بود سریعتر در سالهای بعد مطالعه و اجرا شد و در حال بهره برداری است.
ترمینال شرق هم در حال احداث است. ترمینال شمال در میدان آرژانتین پیشبینی شده
بود که بصورت محدود در دست بهره برداری است.
میادین میوه و
تره بار
در زمینه اقتصاد شهری برای کاهش هزینه زندگی
مردم، مطالعه طرح میادین میوه و تره بار، میدان مادر و میدانهای اقماری که در سالهای
قبل از انقلاب در وزارت بازرگانی آغاز شده بود پیگیری و تکمیل شد. زمین میدان مادر
در جنوب تهران در مجاورت شبکه بزرگراهی انتخاب و محصور شد و چند میدان اقماری
نمونه چون میدان قزل قلعه در بزرگراه جلال آل احمد احداث و مورد بهره برداری قرار
گرفت. با تکمیل این طرح در سالهای بعد، امروز این میادین در اقتصاد خانوارهای
شهری نقش کلیدی دارند.
سایر خدمات
زیربنایی
-
مشکل آبهای سطحی شهر تهران از مسائل مهم شهر
تهران بود. هر سیلابی که میآمد شهر تهران و به خصوص جنوب تهران را مختل میکرد و
خسارات زیادی وارد میکرد. مسائل مسیلهای جنوب تهران با برنامهریزی کوتاه مدت اقدام
و مرتفع شد. برای رفع اساسی مشکل آبهای سطحی مطالعات به مهندس مشاور ذیربط واگذار
شد تا در سه حوزه شرق، غرب و میانه تهران مطالعه شود. با اجرای طرح های مطالعه شده
در سال های بعد مشکل آبهای سطحی شهر تهران مهار شده است.
-
ایجاد سازمان بهسازی جنوب تهران برای ارایه خدمات
گسترده و رفع عقب ماندگیهای جنوب تهران یکی از نیازهای ضروری بعد از انقلاب در شهر
تهران بود که با جدیت پیگیری میشد.
-
توسعه فضای سبز به ویژه در حریم و مناطق جنوب
تهران
-
ارتقای کیفیت آسفالت معابر از دیگر پروژههایی بود
که در آن دوره مورد توجه بود.
برنامهریزی شهری
و جلوگیری از توسعه بی رویه شهر
-
برای جلوگیری از توسعه بیرویه شهر در غرب
رودخانه کن و در جنوب آزادراه آزادگان به عنوان حریم شهر مشخص شد و از ساخت و سازهای
خلاف خارج از حریم جلوگیری بعمل آمد.
-
ضوابط و مقررات شهرسازی بازنگری و اصلاح شد. موضوع
جلوگیری از ساخت و سازهای خلاف داستان مفصلی دارد و بخش قابل ملاحظهای از وقت
مدیریت شهری را در شرایط ویژه بعد از انقلاب اجبارا به خود اختصاص میداد.
خدمات فرهنگی -
اجنماعی
در زمینه خدمات
فرهنگی و اجتماعی اقدامات وسیعی در حوزه معاونت فرهنگی ـ اجتماعی شهرداری تهران انجام شده است که به برخی از آنها
اشاره میکنم.
Ø ایجاد تحول
زیربنایی در واحدهای خدمات اجتماعی از جمله تمام واحدهایی که کودکان بی سرپرست را
نگهداری میکردند منحل شدند و کودکان در اختیار خانوادهها قرار گرفتند، خانوادهها
آنچنان از این برنامه استقبال کردند که ما با تقاضای بیشتر روبرو بودیم و متقاضیان
در لیست انتظار قرار میگرفتند. بر اساس هدف این برنامه، به جای اینکه ما کودکان
بی سرپرست را در پرورشگاه ها نگهداری کنیم، آنها در کنار خانوادهها نگهداری میشدند.
Ø نام گذاری معابر
و میادین شهر تهران یکی دیگر از اقدامات فرهنگی مورد انتظار مردم بود. برای این
منظور شورای نام گذاری با حضور شخصیتهای اجتماعی که در انقلاب حضور داشتند زیر
نظر معاونت اجتماعی تشکیل شد. در اینجا به یک یا دو نمونه از مبانی این نام گذاریها
اشاره میکنم. یکی از شعارهای مردم در راهپیمائیهای سال 57 این بود" نهضت ما
حسینیه، رهبر ما خمینیه" چون یکی از محورهای اصلی راهپیماییها از میدان فوزیه
(امام حسین) تا میدان شهیاد (آزادی) و مطالبهی محوری مردم در شعارهای انقلاب
آزادی بود، این فرایند در نامگذاری منظور شد. حرکت مردم از میدان امام حسین آغاز و
پس از عبور از محور انقلاب و میدان انفلاب انتظار بود به آرمان آن محور آزادی و
میدان آزادی خاتمه پیدا کند. مورد دیگر سابقه خیابان دکتر شریعتی (کورش) است.
شورای نام گذاری تصویب کرده بود که کسانی که در قید حیات هستند، به نام آنها نام
گذاری نشود. مردم در همان راهپیمایی تاسوعا، پیچ شمیران را به نام آیت الله
طالقانی نام گذاری کرده بودند. شورا برای تغییر آن با ملاحظاتی روبرو شد. خدمت ایشان
رفتیم، ملاحظه شورای نامگذاری را مطرح کردیم. فرمودند چه نامی میخواهید بگذارید؟
گفتیم: پیشنهاد شورا دکتر شریعتی است برای اینکه حسینیه ارشاد در آن خیابان واقع
شده است. ایشان با روی گشاده گفتند حتماً اینکار را بکنید و این تصمیم کاملا درست
است.
Ø تشکیل شوراهای
محلی و جلب همکاری و مشارکت نیروهای کارشناسـی داوطلب، از جمله کارهای فرهنگی ـ اجتماعی بود که قبلا به آن اشاره
شد.
محیط زیست و
بهداشت عمومی
توجه به محیط
زیست و بهداشت عمومی از مسائل مهم مدیریت شهری است. توسعه فضای سبز و تقویت حمل و
نقل عمومی که قبلا اشاره شد مورد توجه جدی بود. راهکار اساسی برای کاهش آلودگی هوا
ایجاد محدودیت برای خودرو سواری است زیرا بیش از 70 درصد آلودگی هوا شهر تهران
ناشی از استفاده از خودرو سواری است.
پاکسازی شهر تهران بعد از انقلاب نکته دیگری است
که جا دارد به آن اشاره شود. شهر تهران بعد از انقلاب، شهر جنگزدهای و بهم ریخته ای
بود. کارکنان شهرداری تهران تا حدودی در این زمینه کار کرده بودند، اما شهر هنوز
سامان پیدا نکرده بود. ما از یک زمینه فرهنگی که مردم عموما شب عید خانه تکانی میکنند،
استفاده کردیم و آخرین جمعه اسفند ماه را به عنوان روز "پاکسازی شهر"
اعلام کردیم. همه مردم به خیابانها ریخته بودند. مرحوم طالقانی در کنار مردم با
جارو به نظافت کوچه محل زندگی خودشان پرداختند. مرحوم فروهر و دوستانشان در خیابان
مشغول پاکسازی بودند. همه اقشار جامعه به خیابانها آمده بودند و مشغول پاکسازی
بودند.این صحنه ها، که متاسفانه آن موقع رسانه ملی فیلم برداری نکرد، بسیار هیجانی
و آموزنده بود و از یک سو به وضوح تحولی که در روحیات و خلق و خوی مردم بعد از
انقلاب پدید آمده بود و از سوی دیگر اعتماد متقابلی که مردم به مدیران شهر داشتند را
به نمایش میگذاشت.
ایجاد سازمان
متناسب و کارکنان شایسته و کارآمد
سازمان شهرداری
چون سایر سازمانهای خدماتی که در طول سال 57 عموما در حال اعتصاب و یا کم کاری
بودند سامان لازم را نداشت. تقویت سازمان شهرداری متناسب با برنامهای که در شرایط
بعد از انقلاب باید اجرا میشد مورد توجه ما بود. سوال اصلی این بود که ما با
کارکنان موجود شهرداری چگونه برخورد کنیم. ما پذیرفتیم که همه کارکنان انسانند و
برای جلب همکاری آنان باید برای آنها شخصیت قائل شویم تا بتوانیم از همکاری موثر
آنان بهرهبرداری کنیم. در این راستا با بهرهگیری از روش مدیریت مشارکتی از
کارکنان موجود حداکثر استفاده شد و به جز تعداد حدود ده نفر در سطح معاونین و یک
یا دو مدیر کل بقیه مسئولیت ها به خود کارکنان شهرداری، که از طریق خودشان شناسائی
می شدند، واگذار شد. این تجربه بسیار موفقی بود. در آن موقع معروف بود که کارکنان
شهرداری چون در دوره قبل از انقلاب در مقابل مردم ایستاده بودند و دست به تخریب ساختمانهای
خلاف زده بودند خیلی خوشنام نبودند. خودشان میگفتند که برای ازدواج وقتی خانواده متوجه
میشد که ما کارمند شهرداری هستیم واکنش منفی نشان میدادند. در این دو سال اول
انقلاب تحولی در روحیه کارکنان شهرداری بوجود آمد که در برنامه اولین افطار شهر
تهران که در سالن 12 هزار نفری آزادی با حضور مسئولان دولت و نمایندگان مردم در
شوراهای محلات و نمایندگان کارکنان و کارگران شهرداری برگزار شد و مرحوم طالقانی ضمن
صحبت از برنامه ها و خدمات کارکنان شهرداری چنان تقدیر کردند که اشک شوق از چشم
کارکنان شهرداری جاری شد. عموم همکاران شهرداری در سالهای بعد، دو سال اول بعد
از انقلاب را از بهترین خاطرات دوران شهرداری خود توصیف میکردند.
- یکی
از وظائف دستگاههای اجرائی بعد از انقلاب اجرای طرح قانون پاکسازی کارکنان بود که
با دقت و با حفظ حرمت آنان صورت گرفت. مطابق قانون کسانی که پرونده فساد و یا وابستگی
به ساواک و...داشتند باید قانون در مورد آنان اجرا میشد. طبق قانون شورایی زیر
نظر شهردار تهران مسئولیت اجرای این طرح را بعهده داشت. وزارتخانهها عموما تصمیمات
خود را در روزنامهها رسانهای میکردند. ما، ضمن اجرای قانون با دقت، هیچکس را
رسانهای نکردیم، حرمت همه را حفظ کردیم و این روش اثر بسیار مثبتی در روحیه
کارکنان داشت.
برنامهریزی و
مدیریت مالی شفاف
یکی دیگر از
رسالتهای مدیریت شهری که بسیار مهم است موضوع برنامهریزی و مدیریت مالی شفاف است.
با جلب همکاری مردم و اعتمادی که مردم به مدیران انقلاب داشتند درآمد شهرداری افزایش
یافت زیرا مردم با طیب خاطر عوارض خود را پرداخت میکردند. بودجه شهرداری در دو
سال اول انقلاب حدود 5/2 میلیارد تومان بود. امروز این رقم به حدود 14 هزار
میلیارد تومان رسیده است. پس از پذیرش استعفای بنده در روزی که برای تحویل شهرداری
به آقای زوارهای، جلسه عمومی با حضور همه مدیران ارشد شهرداری برگزار شد، بنده ضمن
تشکر از وزیر محترم کشور که با استعفایم موافقت فرمودهاند و تشکر از همکاران
شهرداری، ضمن ارائه گزارشی از خدمات انجام شده و جاری شهرداری اعلام کردم که 650
میلیون تومان در حساب شهرداری موجود است. در این دوره هزینههای زائد شهرداری حذف
شد، همگان، در تمام سطوح، احساس سلامت و شفافیت را در گردش مالی شهرداری داشتند. بنده
و بقیه معاونین شهرداری برای اینکه پیشقدم در صرفه جوئی هزینهها بشویم و با توجه
به فضای خاص بعد از انقلاب فقط بخشی از حقوق رسمی خود را دریافت میکردیم و بقیه
به حساب شهرداری واریز میشد. حقوق رسمی شهردار که 30 هزار تومان بود، فقط 10 هزار
تومان برداشت میشد.
برای خودکفا کردن
بودجه شهرداری مطالعات کارشناسی راهبردی انجام شد تا بتوان از همه کسانی که در شهر
خدمات میگیرند متناسبا عوارض دریافت شود و از همان عوارض بتوان شهر را اداره کرد.
وضعیت مالی شهرداری در این دوره کاملاً شفاف بود، بعد از 2 سال اول انقلاب بسیاری
کوشش کردند که نقطه ضعفی از نظر مالی شهرداری پیدا کنند، خدا را باید شکر گزار
باشیم که جز سلامت وشفافیت کوچکترین اثری پیدا نکردند.
ایجاد هماهنگی با
سیاستها و برنامهها و قوانین کلان استانی و ملی
بحث پایانی ما در
مورد اخلاق و مدیریت شهری ضرورت ایجاد هماهنگی با سیاستها و برنامهها و قوانین
کلان استانی و ملی است. در این زمینه ضروری است که مدیریت شهری خود را با سیاستهای
کلان استانی و ملی هماهنگ کند. شهر تهران نمیتواند مستقل از مسائل استانی و ملی
عمل کند. ما در دوره 9 ماهه دولت موقت، با وزرای دولت به ویژه با وزارت کشور ارتباط
خیلی نزدیک و هماهنگ داشتیم. در این دوره، ما تمام قراردادهایی را که با خارجیها داشتیم،
به ویژه با آمریکا، آلمان و انگلیس، از طریق مذاکره همه قراردادها را تسویه کردیم.
از آمریکا از جمله برای مترو دستگاه حفاری تونل و برای تمیز کردن مکانیزه خیابانها
خودروهای مخصوص خریداری شده بود با پیگیری، با شرایط مطلوب، آنها را دریافت و تسویه
حساب کردیم. شرکت واحد اتوبوسرانی برای خرید اتوبوس، قطعات یدکی و... قراردادهای
متعددی با بنز آلمان داشت. تمام آنها را تسویه کردیم. به طوری که در سالهای بعد در قرارداد الجزایر از شهرداری تهران هیچ پروندهای
وجود نداشت. این تسویه حسابها با تراضی و با حداقل شرایط و در راستای منافع ملی
انجام شد.
در دولت شورای انقلاب، وقتی آقای ابوالحسن بنی
صدر رئیس دولت شورای انقلاب بودند، استعفا دادم ولی خواستند من به خدماتم ادامه
دهم. در دولت شهید رجایی هم مجددا استعفا
دادم زیرا پیش بینی می کردم که نمیتوانم با دولت ایشان هماهنگ باشم. در جلسهای
حدود 4 ساعت با ایشان صحبت کردم تا بنده را از ادامه خدمات در شهرداری معاف کنند.
ایشان هم شفاهی و هم بعدا طی نامهای متعهد شدند که
وزرای دولت را با مدیریت شهر تهران هماهنگ کنند، اما در عمل موفق نشدند. در دو
مورد ما با دولت ایشان با مشکل جدی روبرو شدیم. یک مورد راجع به پروژه مترو بود که
قبلا اشاره شد. مورد دیگر در خصوص ستاد پشتیبانی جنگ بود که بعد از شهریور 59 که
جنگ تحمیلی آغاز شد همه انتظار داشتند شهرداری تهران به عنوان یک نهاد مردمی و شوراهای
محله که بعد از انقلاب تشکیل شده بود برای کمک به جبههها بسیج شوند و در خدمت
جبههها قرار گیرند. بطور خلاصه در جلسات متعددی که در خدمت آیت الله مهدوی کنی در
وزارت کشور داشتیم به ما گفتند شما فقط در شهر زبالهتان را جمع کنید! و به این
امور کاری نداشته باشید. نهایتا اجبارا خدمت امام رفتم و ضمن ارایه گزارشی از
مشکلات مدیریت شهر تهران، به ایشان استعفا دادم و جریان این گزارش همان موقع در
روزنامهها منعکس شد. خوشبختانه روز بعد وزیر کشور، آیت الله مهدوی کنی، استعفای
بنده را پذیرفتند.
عذر میخواهم از
اینکه با ارایه گزارش عملکرد خودمان در 2 سال اول انقلاب برای توضیح اخلاق در
مدیریت شهری بصورت میدانی تصدیع دادم. اخلاق در مدیریت شهری با رسالتی که برای آن تعریف
شد حائز اهمیت زیادی است. مدیریت شهری باید در خدمت ذینفعان اصلی یعنی شهروندان باشد.
راهکار اصلی آن دموکراتیزه شدن مدیریت شهری و تقویت شوراها و سپردن کار مردم به
دست مردم است که متأسفانه اجرای قانون با تأخیر انجام شد، و به رغم دستاوردهای خوبی
که اجرای آن داشته اما هنوز شوراها در جایگاه طبیعی خود، در چارچوب "مدیریت
واحد شهری" که سیاست گزاری و برنامهریزی و نظارت بر اجرای برنامه های مصوب
است، قرار نگرفتهاند. در وضعیت کنونی شورای شهر، در
مقابل مدیریت متمرکز آمرانهای که ساختار شهرداری تهران دارد، عملا نقش مؤثری در
مدیریت شهر تهران ندارد.
No comments:
Post a Comment