تعامل مهندس بازرگان با آيتالله منتظري
محمد توسلی
1
با زنده یاد مهندس بازرگان (1373-1286) از سال 1335 در دانشکده فنی دانشگاه
تهران آشنا شدم و تا روز های پایانی عمر ایشان به عنوان دانشجو و در مراحل بعد در
عرصه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ارتباط نزدیک و همکاری داشتم. اما با نام آيتالله
العظمی حسینعلی منتظري(1388-1301)، که در این یادداشت مورد نظر هستند، درسالهاي
بعد از 15 خرداد سال 42 در خارج از كشور در خبرهاي مربوط به بازداشت و تبعيد
روحانيون مبارز طرفدار آيتاله خميني آشنا شدم. در بازداشت سال 50 در مدتي كه در
اطاق عمومي زندان "قزل قلعه" با مرحوم رباني شيرازي، هاشمي رفسنجاني و
مرحوم مهندس سحابي و جمعي از اعضاي مجاهدين خلق بوديم مطلع شدم كه آيتالله منتظري
مرد شماره دو ياران آيتالله خميني هستند و البته آيتالله رباني شيرازي مرد شماره
سه. رفتار مردمي و بيتكلف رباني شيرازي و بحثهاي قرآني آن مرحوم در جمع زندانيان
مسلمان و ورزش مرتب او در حياط قزل قلعه مورد توجه زندانيان بود. در سالهاي بعد
تا سال 57 آيتالله منتظري از تبعيدگاه سقز به زندان اوين منتقل شدند و در كنار
آيتالله طالقاني شاهد اخبار صبوري و ايستادگي آنان هم در مقابل تنشهاي رياستطلبي
و تغيير مواضع مجاهدين خلق در سال 54 و هم برنامههاي جنگ رواني ساواك در زندانها
بوديم. آزادي آيتالله طالقاني و آيتالله منتظري در آبان سال 57 از زندان قصر و
استقبال مردم از اين دو روحاني عاليقدر از رخدادهاي فراموشنشدني آن سالهاست.
در سالهاي ابتدايي بعد از انقلاب آيتالله منتظري همان جايگاه برجسته اجتماعي
خود را در جمع روحانيون مبارز و حمايت بيدريغ از انقلاب و مواضع آيتالله خميني
و اسلام حوزوي را در كارنامه خود داشت. آيتالله منتظري بعد از آيتالله طالقاني
امام جمعه تهران بودند و در مجلس خبرگان قانون اساسي به رياست آن انتخاب شدند و در
دفاع از پيشنهاد آیت براي اضافه كردن اصل ولايت فقيه به اصول قانون اساسي حمايت
همه جانبه داشتند و در سالهاي بعد نظرات ايشان در زمينه مباني فقهي حكومت اسلامي
در هشت جلد تدوين و منتشر شده است. در مجلس خبرگان رهبري نيز در سال 1364 به قائممقامي
رهبري جمهوري اسلامي انتخاب شدند و تا فروردين سال 68 كه از اين سمت بركنار شدند
در مقاطع مختلف نقش مؤثري در تحولات سياسي ـ اجتماعي ايران داشتند. در اين يادداشت
به سير تحولات نظري و مواضع فقهي و اجتماعي آن مرحوم به ویژه رابطه نهضت آزادي
ايران با ايشان و در پايان به دلایل رمز پایداری و محبوبيت آن مرحوم اشاراتي خواهم
داشت.
2
سير تحول فكري آيتالله منتظري بسيار آموزنده است. بطور خلاصه، ايشان ابتدا
كاملاً هماهنگ با ديدگاههاي آيتالله خميني عمل ميكردند و بسيار مورد توجه
بودند ايشان بطوريكه بررسي مسائل فقهي و اظهارنظرها را به ايشان ارجاع ميدادند و
حتي بعد از بركناري از سمت قائممقام رهبري و در عرصه سياسي عنوان "فقيه
عاليقدر" ايشان حفظ شد. اما در عرصه عمل و رويدادها بتدريج برخي از تصميمات
مقامات جمهوري اسلامي را با اصول قانون اساسي و مباني فقهي و شناخت خود از آموزههاي
ديني و سنت پيامبر(ص) و رويه امامان(ع) در حكومتداري مغاير ديدند و با حفظ مصالح
جمهوري اسلامي واكنش تعاليبخش نشان ميدادند ازجمله در زمينه پاسداري از كرامت و
حقوق ذاتي انسان (رساله حقوق) و بطور مشخص دفاع از حقوق زندانيان، حقوق مخالفان
سياسي و حقوق شهروندي بهائيان ...و در عرصه سياسي بر "حقالناس" و حق شهروندان بر
تعيين سرنوشت اداره كشور از طريق تشكيل و توسعه فعاليت احزاب در چارچوب قانون
تأكيد داشتند. آيتالله منتظري با استناد به روش حكومت داري حضرت علي(ع) به زنداني
سياسي و عقيدتي باور نداشتند و تأكيد ميكردند كه آزادي مخالف و منتقد مادامي كه
صرفاً اظهارنظر ميكند و دست به اسلحه نبرده است از لوازم حكومت ديني است. مجموعه
نهايي ديدگاههاي فقهي آيتالله منتظري در زمينه حكومت ديني نشان ميدهد كه آن مرحوم
حاكميت رأي مردم در عرصه سياسي و اداره كشور (دموكراسي) و حقوق شهروندي تأكيد ميكنند
و رضايت مردم را شرط مشروعيت حكومت ميدانند و چون ميرزاي نائيني استبداد ديني را مغاير ارزشها و آموزههاي
اسلامي دانستهاند.
در نهايت در ارزيابي تجربه عملكرد جمهوري اسلامي ايران و خروج از مشكلات جاري، راهكار را جدايي نهاد دين از نهاد دولت ميدانستند و نقش عالمان ديني را در عرصه عمومي و نظارت بر عملكرد دولت و آن هم در محدوده تخصصي خودشان يعني فقاهت توصيه ميكردند.
در نهايت در ارزيابي تجربه عملكرد جمهوري اسلامي ايران و خروج از مشكلات جاري، راهكار را جدايي نهاد دين از نهاد دولت ميدانستند و نقش عالمان ديني را در عرصه عمومي و نظارت بر عملكرد دولت و آن هم در محدوده تخصصي خودشان يعني فقاهت توصيه ميكردند.
3
مروري بر اسناد روابط مهندس بازرگان و نهضت آزادي ايران با آيتالله منتظري در
سالهاي بعد از انقلاب نشان ميدهند كه هر دو دغدغه پاسداري از اصول و آرمانهاي
انقلاب و اجراي اصول قانون اساسي و حفظ ارزشهاي اسلامي و منافع ملي را در كارنامه
خود دارند. اما مهندس بازرگان و نهضت آزادي نماد روشنفكري ديني از موضع دانشگاه و
آيتاله منتظري از موضع حوزه و فقاهت. اين هماهنگي و تعامل تعاليبخش در كارنامه
سالهاي قبل از انقلاب مهندس بازرگان و نهضت آزادي ايران با مراجع حوزه و روحانيون
با مراجعه به اسناد تاريخي مشهود است. براي بررسي این تعامل با آیت الله منتظری در
سالهاي بعد از انقلاب در اينجا به تعدادي از اين اسناد به اختصار ميپردازم :
حمايت از پيشنهاد
هفته وحدت
در ارتباط با پيامي كه آيتالله منتظري در تاريخ 16/10/60 به مناسبت آغاز هفته
وحدت داشتند هم مهندس بازرگان با ارسال تلگرام مورخ 20/10/60 از ايشان به خاطر
جلوگيري از برخي اقدامات "مسلمانان ناآگاه" كه مورد سوء استفاده دشمنان شناخته
می شود، سپاسگزاري كردند و هم نهضت آزادي ايران بيانيه تحليلي در تاريخ 17/10/60
در مورد هفته وحدت منتشر كرد. در اين بيانيه و تلگرام مهندس بازرگان نكات زير مورد
تأكيد قرار گرفته است:
"نهضت آزادي ايران از تاسيس هفته وحدت اسلامي به خاطر هم بستگي برادران شيعه و سني كه به دعوت آيت الله منتظري صورت گرفته است مشتاقانه استقبال نموده مشاركت خود را د ر اين اقدام خير ملي و منطقه اي اعلام مي دارد."
"حضور و بروز گرايشها و سليقهها و بينشهاي متفاوت اسلامي در ميان مسلمانان از همان آغاز اسلام ديده شده و امر طبيعي اجتناب ناپذير مي باشد كه لازمه رشد و استقرار و اختيار خدا خواسته انسان
است اما تنازع و تخاصم ها مردود است و موجب ضعف و فشل مسلمانها مي گردد .راه اصولي در جلوگيري از تنازعات و هموار ساختن راه تفاهم و نهايتا وحدت، هما نطور كه روش ائمه اطهار بوده است احترام به سليقه ها و بينش ها و تحمل عقايد ديگران در چهارچوب مصالح اسلامي، بدون صرف نظر كردن از مواضع اصلي ميباشد."
اعتراض به ايراد
اتهام در نماز جمعه
بعد از سال 60 شاهد بدعت جديدي در مراسم نماز جمعه و شعارهايي عليه آقاي مهندس
بازرگان و یاران و همكاران ايشان بوديم. در اين ارتباط نهضت آزادي ايران در تاريخ
8/3/61 نامه سرگشادهاي به ائمه جمعه سراسر كشور نوشت و يك نسخه آن را به پيوست
يادداشتي در تاريخ 17/4/61 جهت آيتالله منتظري ارسال داشت. در اين يادداشت آمده
است : "باتوجه به مسئوليت حضرتعالي در مورد برنامه نمازهاي جمعه متمني است
دستور فرماييد در جهت اجراي هر چه بيشتر معيارها و ارزشهاي اسلامي در اجتماعات
سازنده و وحدتآفرين نمازهاي جمعه و جلوگيري از انحرافاتي كه احتمالاً از سوي
افراد مغرض و يا ناآگاه به مباني اسلامي دنبال ميشود، اقدام ارشادي و مؤثر معمول
بفرماييد."
در نامه سرگشاده به ائمه جمعه به تفصيل درخصوص اهداف نماز جمعه از جمله آمده
است :
"... اعلام اقامه نماز جمعه از طرف رهبر انقلاب ..... در نيمه اول سال 58
به امامت مجاهد نستوه آيتاله طالقاني پاسخي به آرزوي ديرينه اين ملت رنجيده و
تحقق آرمان همبستگي تشيع سرخ علوي بود كه با استقبال كمنظير روبرو شد. ... نماز
جمعه میقات همه عاشقان ذكر خدا، علاقمندان به اصلاح جامعه و رهروان راه انقلاب
اسلامي ... و امام جمعه نماينده امام در بين مردم ... توضيح دهنده مشكلات دولتمردان
به مردم و در يك جبهه، عاملي هماهنگ كننده و وحدتآفرين در جهت مصالح دولت و ملت
گشت .... متأسفانه در برخي از اين مراسم سب و لعن مؤمنين و فحش و تهمت به آنان
(توسط گروهي معدود) تبديل شده است"... " بديهي است سكوت امام جمعه در
برابر عمل حرام و تفرقهافكن سب و لعن مؤمن اگر عامل تشويق كننده تلقي نشود، لااقل
دليلي برجواز اين عمل شمرده خواهد شد."
در ادامه آمده است : "حضرت آيتالله منتظري نيز نگراني خود را از دادن
اين گونه شعارها ابراز داشته واز بكار نبستن توصيههاي ايشان در مورد جلوگيري از
اين شعارها اظهار عدم رضايت فرمودهاند."
در پايان نامه آمده است: "ما از ائمه جمعه سراسر كشور به ويژه امام جمعه
تهران انتظار داريم كه از سنت سیئه سب و لعن مومن كه عملي خلاف شريعت و قانون است
جلوگيري فرموده با راهنمائي و ارشاد خود اين رفتار غيراسلامي را ريشه كن سازند."
حمله به دفتر نهضت
روز جمعه 6 آبان 62 حدود سيصد نفر از افراد سواره و پياده به دفتر نهضت آزادي
ايران در خيابان مطهري حمله کردند و ضمن ضرب و شتم افراد مستقر در دفتر و تخریب،
اسناد و مدارک تاریخی نهضت را بردند. تفصیل این رخداد ضمن تلگرام مورخ 8/8/62 به
رئیس جمهور وقت گزارش شد.
جریان حمله به دفتر نهضت طی نامه ای به امضای آقایان ابراهیم یزدی، هاشم
صباغیان و محمد توسلی به آیت اله منتظری نیز گزارش شد. در این نامه آمده است: "نهضت
آزادی ایران که خواستار تامین آزادی انتخابات بر طبق قانون اساسی است با اطلاع
کتبی قبلی به وزارت کشور و مقامات انتظامی ... دعوت به یک سمینار در داخل ساختمان
خود نموده بود که بعلت مخالفت وزارت کشور آن را موقوف نمود. اما با کمال تعجب و
تأسف علیرغم تاکیدات حکیمانه هفته قبل جنابعالی دائر بر عمومیت انتخابات و عدم
انحصار و اختصاص آن و رفتار عادلانه و اسلامی با گروهها ...... با نقشه قبلی
..... بدون آن که از ناحیه ما کمترین حرف و حرکت و تجمعی صورت گرفته باشد با شکستن
نردهها و درها به طبقات و اطاقها هجوم برده ..... اشیاء، اسناد و کتب .... را
تخریب و تاراج می نمایند و اینجانبان را وحشیانه مورد حمله قرار داده مضروب و
مجروح میکنند بدون آنکه مأمورین کمیته و دادستانی و شهربانی که قبل از وقوع حمله
در محل حضور داشتند اقدامی برای دستگیری و جلوگیری .... بنمایند. آیا شرع انور و
قانون اساسی سزای تقاضای آزادی انتخابات و امر به معروف و نهی از منکر مؤدبانه و
مسالمت آمیز را تهاجم و تخریب و ضرب و شتم میدانند؟ آیا این تحریکات و حملات ....
سازمان یافته که همزمان با بیانات و توصیههای رهبر انقلاب و جنابعالی صورت گرفته
است، به معنای تلاش برای بیاعتبار کردن این توصیه ها نمیباشد؟"
همچنین گزارش حمله به دفتر نهضت آزادی طی تلگرام شهری مورخ 9/9/62 جهت استحضار
رهبر فقید انقلاب ارسال شد که در پایان آن آمده است:
«در هرحال نهضت آزادی ایران با آنکه حق وظیفه شرعی دفاع از انقلاب اصیل و خدمت
به جمهوری اسلامی را، پافشاری برای تامین آزادی انتخابات و تحقق حقوق افراد ملت میداند
... اگر رهبری انقلاب طرح مسئله انتخابات از طرف ما و خواستن آزادی واقعی و اجرای
قانون اساسی را خلاف شرع و به زیان جامعه میدانند و انتخاب اصلح باید به دست گروه
خاص صورت گیرد صریحاً و مستقیماً ابلاغ فرمایند ما در نهضت آزادی را بسته، کناری
خواهیم نشست.
اعتراض به جمع آوری
نشریات نهضت
روز 21 دیماه 62 چند مامور کمیته مستقر در کلانتری 20 به دفتر نهضت مراجعه و
به دستور دادستانی انقلاب اسلامی مرکز، اقدام به جمعآوری دو فقره از نشریات اخیر
نهضت نمودند. اولی تحت عنوان «آزادی و انتخابات» و دومی «سرگذشت تأسف بار سمینار
تامین آزادی انتخابات» بود. همین اقدام نیز در سطح شهر صورت گرفته است. در خصوص
این اقدام دادستانی طی تلگرام مورخ 21/10/62 نهضت آزادی به آیتالله منتظری آمده
است: "... به دنبال
فرمایش حضرتعالی مبنی بر این که «آزادی انتخابات برای ما اصل است» تلگرامی نیز
امروز برای ریاست محترم جمهوری مخابره نموده ایم و ضمن آن تقاضا شده است برای
جلوگیری از اثرات سوء این عمل مقرر فرمایند دستور فوق هر چه زودتر لغو و آنچه از
محل نهضت، و از روزنامه فروشی ها گرفته اند مسترد گردد."
پیامد حمله به
مراسم 22 بهمن
متعاقب حمله به مراسم جشن 22 بهمن سال 63 نهضت آزادی و مهر و موم کردن دفتر
نهضت توسط دادستان تهران و پیرو پیگیری های بعمل آمده؛ نهضت آزادی ایران در تاریخ
8 اسفند 63 نامهای به آیتالله منتظری با عنوان عواقب حمله به مراسم 22 بهمن
ارسال کرد که در آن آمده است: ".... به دنبال مراجعات و مذاکرات متعدد و در
اثر توصیهای که به مقامات قضایی فرمودید و آقای دادستان عمومی تهران نیز بدان
اشاره کردند سرانجام آقای دادستان طی نامهای از کلانتری پنج خواستند که از
نماینده نهضت آزادی تعهد بگیرند از این پس اقداماتی که روحيه افراد حزب اللهي را
جريحهدار سازد خودداري نمايند. سپس در برابر گرفتن اين تعهد دفتر نهضت را به
نمايندهاش مسترد دارند. حضرت آيتاله واقعاً جاي تأسف است كه در جمهوري اسلامي
حزبي كه همواره در چارچوب شرع و قانون اقدام مينمايد مورد ضرب و جرح و شتم قرار
گيرد. ... و وقتي از مقامات قضايي بخواهند از حقوق پايمال شدهشان دفاع شود از
آنها بخواهند تعهد دهند كه از اين پس اقدامي نكنند كه ظالمان را به ظلم وادارد!!
... ما لازم ديديم با نوشتن اين نامه يكبار ديگر فرياد مظلوميت خود را به گوش جنابعالي
برسانيم.... "
نامه شخصي مهندس
بازرگان به آيتاله منتظري
مهندس بازرگان در شرايط بحراني و نگراني از پيامدهاي خطير تداوم جنگ تحميلي
كه مذاكرات و مكاتبات و نشريات تحليلی متعدد نهضت آزادي ایران زمينه توقف جنگ را
فراهم نكرده بود؛ آقاي مهندس عبدالعلي بازرگان، فرزندشان، را براي گرفتن وقت
ملاقات به قم فرستاده بودند و مورد قبول واقع نشده بود اجباراً نامه خصوصي مورخ
10/3/65 با دست خط خودشان براي آيتالله منتظري ارسال ميكنند و در آن مطالب مورد
نظرشان را مطرح ميكنند.
در ابتداي نامه تصريح ميكنند كه هدف از اين ملاقات "براي شكايت از پيشآمد
آدمربائي در بهشتزهرا نبود" حادثه آدم ربائي روز 25 ارديبهشت، حدود دو هفته
قبل، اتفاق افتاده بود. در آن روز بمناسبت سالگرد تأسيس نهضت آزادي ايران مهندس
بازرگان، دكتر يدالله سحابي، دكتر احمد صدرحاجسيدجوادي و چند تن ديگر از فعالان
نهضت براي حضور بر مزار آيتالله طالقاني و قرائت فاتحه به بهشت زهرا رفته بودند.
در همان ورودي بهشتزهرا در حضور نيروي های كميته و انتظامي اين افراد ربوده و با
چشم بسته به محل متروكهاي در كهريزك منتقل و صحنه اعدام آنان را به نمايش ميگذارند
و ضمن طرح اتهامات مختلف برای این اقدام خود؛ جرم اصلي را در خواست پايان جنگ
تحميلي بيان ميكنند!!
خبر اين آدم ربائي به سرعت منتشر شد. مهندس بازرگان در اين نامه تصريح ميكنند
كه قصد ما از مزاحمت براي آيتالله منتظري شكايت از پیش آمد آدمربائي در بهشت
زهرا نيست. "بلكه ميخواستيم پارهاي مسائل حاد و بحراني روز را در خدمتتان
مطرح و چارهجوئي كنيم. "
محور مسائل مورد نظر در اين نامه اينچنين آمده است :
1) بنبست اقتصادي ايران و عواقب انفجارآميز اجتماعي آن، از
قبيل ورشكستگي، قحطي، بيكاري و فروپاشي كلي،
2) وضع خونبار جنگ و جبههها كه كفگير به ته ديگها رسيده
بيم آن ميرود كه سرانجام ناچار به قبول صلح واقعاً تحميلي با شرايط به مراتب
بدتر از عاقبت گروگانگيري شويم،
3) آينده تاريك و باريك حاكميت و حيثيت كشور با خوف از
آشفتگيهاي خونين انتقام آميز،
در پايان نامه آمده است : "يقيناً آگاهي جنابعالي نسبت به مسائل فوق و
وقوفتان به جريانات و بحرانها بيش از ما بوده و ما نميآمديم چيزي ياد بدهيم يا
چيزي براي خودمان بخواهيم. مثل هميشه احساس وظيفه شرعي و ملي مينمائيم كه همگي در
برابر خدا و خلق بعهده گرفتهايم و نميتوانيم اينك كه در جاي ديگر گوش شنوا نميبينيم
در برابر فاجعه محتمل الوقوع ساكت بنشينيم."
باتوجه به اطلاعاتي كه به ويژه در سالهاي اخير در خاطرات مديران جنگ و دولت
وقت منتشر شده است احساس نگراني مهندس بازرگان و ياران ايشان در نهضت آزادي امروز
بیش از گذشته قابل فهم است.
حمله به دفتر نهضت
و دستگيري اعضاي نهضت و جمعيت
پس از انتشار نامه
سرگشاده "هشدار" درخصوص پيامدهاي تداوم جنگ تحميلي در ارديبهشت سال 67
از روز نهم خرداد ماه ضمن تعطيل دفتر نهضت آزادي، آقايان مهندس صباغيان، مهندس
توسلي و خسرو منصوريان توسط دادستان انقلاب بازداشت شدند.
مهندس بازرگان دبیرکل نهضت آزادی در تاریخ 14 خرداد ماه ضمن تلگرامی به آیتالله
منتظری و گزارش رویدادها مینویسند:
"... از جنابعالی که مدافع متعهد انقلاب اسلامی و متعهد به آزادی و عدالت
هستید و به قائم مقامي رهبری برگزیده شدهاید، انتظار داریم مراقبت فوری و ممانعت
جدی بعمل آورید تا از هر گونه اهانت و آزار و رفتارهای خلاف دین و قانون درباره منادیان
حق و حقیقت جلوگیری شود و دفاتر نهضت و جمعیت هر چه زودتر آزاد گردد".
همچنین نهضت آزادی ایران طی بیانیه مورخ 28/3/67 ضمن ارائه توضیحات لازم و رد اتهامات
عنوان شده از سوی روابط عمومی دادستانی انقلاب در پایان آن آورده است که:
"... (آیت الله منتظری) قائم مقام رهبری با صراحت و به کرات از ضرورت
تساهل و تحمل عقاید سیاسی مخالف حاکمیت گفتهاند و به باز شدن جو سیاسی و رفع
ممانعت از فعالیت گروههای سیاسی مخالف حاکمیت که در چارچوب قانون اساسی و نظام
جمهوری اسلامی فعالیت میکنند تاکید کردهاند. "
شایان یادآوری است که پس از پذیرش قطعنامه 598 در تیرماه و خاتمه جنگ اشخاص
بازداشت شده پس از سپری کردن 5/8 ماه بازداشت در شرایط سلول انفرادی (6 ماه اول در
زندان توحید) و ادامه آن در زندان اوین، شب 22 بهمن، بدون روشن شدن اتهام، صدور
کیفر خواست و حکمی، آزاد شدند.
اعتراض به وضعیت
ناهنجار دانشگاهها
نهضت آزادی ایران در تاریخ 25/8/67 طی نامه سرگشاده به آیت الله منتظری ضمن
تایید مفاد مصاحبههای ایشان در خصوص وضعیت فلاکت بار دانشگاهها به تشریح وضعیت
دانشجویان و دانشگاهها پرداخته است. در این نامه آمده است: "... جنابعالی در
پاسخ به پیام دانشجویان دفتر تحکیم وحدت در مورد دانشگاهها اظهار داشته اید: " رسانه های گروهی و دانشگاه ها و حوزه ها نباید تریبون گروه و جناح خاصی باشند و دیگران از تمام مزایا محروم گردند ...
رشد و شکوفایی فرهنگ اسلام و انقلاب بدون احساس آزادی بیان امکان ندارد".
در ادامه نامه نهضت آزادی آمده است: "به طوری که میدانید دانشگاههای
ایران از سنگرهای عمده و قدیمی مبارزه و مقاومت مستمر علیه استبداد سلطنتی بوده
است. اما امروزه دانشگاههای ایران در شرایط استبداد و اختناق بسر میبرند و سکوت
یأس و ناامیدی بر محیطهای علمی سایهافکنده است. سطح علمی مراکز دانشگاهی به طور
بیسابقهای سقوط کرده است و دانشگاهیان ایران عمدتاً و دانشجویان خصوصاً نسبت به
مسائل سیاسی و اجتماعی بکلی بی اعتنا و بی تفاوت شدهاند و یکی از علل عمده و اصلی
این وضعیت خطرناک ..... اعمال انحصار طلبانه و تنگ نظرانه اقلیتی است... که تمامی
امکانات و اختیارات را با حمایت جناح هایی از حاکمیت به خود منحصر ساخته است و به
دلیل این انحصار، سانسور و اختناق هیچ گروه سیاسی دیگر و حتی افراد با افکار غیر
سیاسی مجاز به فعالیت و تشکیل اجتماعات و بحث و گفت و گوهای سیاسی سالم نمیباشد."
در ادامه نامه آمده است: جنابعالی مطرح کردهاید که " ما اگر بخواهیم به
حقیقت اول اسلام و اهداف عالی انقلاب برسیم و خرافه و جهل و بدعتها در مقابل
دستورات ..... از جامعه بیرون برود راهی جز ایجاد محیط سالم و فضای باز و آزاد
برای بحثهای علمی و تشکیل میز گردهای سیاسی و اجتماعی و دادن فرصت به رشد و
شکوفایی استعداد افراد نداریم. "
در نامه نهضت اضافه شده است: « ما ضمن تایید این نظر معتقدیم برای شکستن این
سدها و برداشتن موانع و تحقق آنچه در پیام خود توصیه کردهاید ارسال پیام به
تنهایی اثری نخواهد داشت بلکه میبایستی در این جهت اقدامات عملی صورت گیرد و
نمایندگان جنابعالی در دانشگاهها پیش از هر کس خود را موظف و متعهد به اجرای
نظرات اعلام شده بدانند."
در پایان این نامه تفصیلی که به ریشه مشکلات آن روز پرداخته شده است خطاب به
آیت الله منتظری آمده است: " مردم میگویند فرمایشات جنابعالی بسیار خوب و
دلنشین میباشند و منعکس کننده دردها و محرومیتها و فریادهای در گلو خفته آنان
است. اما نباید گذاشت مسئولان کشور نسبت به این سخنان بی اعتنا باشند چرا که این
بی اعتناییها سبب بی اثری سخنان جنابعالی خواهد شد و در نتیجه همان طور که خود در
پیام به دانشجویان فرمودهاید "اگر شعارها زیاد باشد و یا عمل در سیاست داخلی
و خارجی ما با شعارهایمان وفق ندهد ملتها هم به ما و به شعارهایمان بی تفاوت
خواهند شد".
در ادامه این نامه راهکارهای عملی در خصوص "باز شدن فضای سیاسی" و
برنامهریزی برای "بازسازی خرابیهای بعد از جنگ تحمیلی" ارائه شده است.
درخواست رفع حصر
آیت الله منتظری
آیت الله منتظری از
آبان ماه 1376 ( حدود پنج ماه بعد از دوم خرداد) در پی سخنرانی بمناسبت 13 رجب و
انتقاد از روند نا صواب تحولات در جمهوری اسلامی محصور شدند و ارتباطشان با جامعه قطع
شد. با توجه به شرایط حصر و کهولت سنی، وضعیت جسمی و پزشکی ایشان پس از حدود پنج
سال رضایت بخش نبود. در این شرایط آقای دکتر یزدی دبیر کل نهضت آزادی ایران در
تاریخ 2/11/81 نامه ای به آقای سید محمد خاتمی رئیس جمهور و ریاست شورایعالی امنیت
ملی وقت ارسال کردند که در آن آمده است: "... با توجه به این که درهفته های
اخیر وضعیت جسمی ایشان رو به وخامت گزارده و موجبات نگرانی خانواده، مقلدین و
علاقمندان و قاطبه ملت ایران را فراهم ساخته است و ادامه این وضعیت موجب وهن نظام
جمهوری اسلامی ایران در نزد افکار عمومی ایران وجهان می باشد درخواست نمودند تا
" هرچه زودتر موجبات آزادی ایشان را فرهم سازند"
حدود یکهفته بعد در
تاریخ 10/11/81 حصر ایشان برداشته شد و بتدریج حال عمومی ایشان بهبود بخشید.
دیدار ادواری و
سالانه با آیت الله منتظری
تا سال 1373 که
شادروان مهندس بازرگان در قید حیات بودند با توجه به محدودیت های آن دوران، مهندس
بازرگان همراه چند نفر از اعضای نهضت به مناسبت ها و ضرورت ها دیدار هایی با ایشان
داشتند که بیشتر تبادل نظر در خصوص مسایل جاری کشور به ویژه مسایل دوران جنگ
تحمیلی بود. در یکی از این دیدارهای اولیه که ایشان هنوز سمت قائم مقام رهبری را
داشتند نکته ای را که قبلا خطاب به آیت الله خمینی گفته بودند به ایشان منتقل
کردند که: " قبای ولایت فقیه فقط به قامت آیت الله خمینی ارزنده است." آیت
الله منتظری که احتمالا هنوز به ولایت انتصابی عامه فقها قائل بودند با روی گشاده
معمول خودشان در مقابل مهندس بازرگان سکوت کردند و پاسخی ندادند. اما این نگاه
فقهی ایشان در سال های بعد متحول شد بطوری که از سال 1376 تا پایان عمر به نظارت تقنینی
فقیه اعلم آن هم در حوزه تخصصی فقاهت خود باور داشتند که در آثار ایشان آمده است.
اما بعد از رفع حصر
و در سال هایی که دفتر ایشان آمادگی داشتند، همه ساله بعد از مراسم سالگرد مهندس
بازرگان در مقبره آن مرحوم در شهر قم؛ جمعی از اعضا و علاقمندان نهضت شرکت کننده
در آن مراسم، به دیدار آیت الله منتظری می رفتیم. در این دیدارها از جمله سال های
1384 تا آخرین دیدار در سال 1387 که گزارش آن ها در اسناد نهضت آزادی آمده است؛
آیت الله منتظری به مناسبت در خصوص سوابق خدمات مهندس بازرگان و نهضت آزادی ایران
بیاناتی داشتند. در اینجا به برخی از این موارد اشاره می کنم:
آیت الله منتظری در
دیدار 30/10/84 با دبیر کل و جمعی از اعضا و علاقمندان نهضت ضمن تقدیر از تلاش های
نهضت آزادی ایران و دبیر کل فقید آن مهندس بازرگان؛ تاکید نمودند که نهضت در زمان
استبداد شاهنشاهی که بسیاری سکوت پیشه کرده بودند حزبی اسلامی تاسیس نمودند و پای
تمام هزینه های آن نیز ایستادند. اما در جمهوری اسلامی مورد ظلم واقع شدند. ایشان
ظلم هایی که بر نهضت آزادی و برخی گروهای مستقل دیگر می رود را در این دانستند که در
میان حاکمان فعلی جمهوری اسلامی برخی گمان می کنند که حزب باید تابع سیاست های
حکومت باشد...ایشان با تاکید بر وجوب تشکل و تحزب برای مسلمین، ایجاد احزاب و
جمعیت ها را برای اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر بصورت موثر در سطح جامعه
امری واجب دانستند.
آیت الله منتظری
همچنین در دیدار 30/10/85 فرمودند: "...مرحوم مهندس بازرگان از افرادی بودند
که واقعا الگوی دیگران بودند و در برهه ای از زمان بسیاری از کسانی که از دین
بیگانه شده بودند؛ به اسلام، دین و معنویت جذب کرد ... خلاصه این که ایشان وجودش
واقعا برای تمام نسل ها به ویژه نسل جوان جاذبه داشت ... ایشان از آن گروه آدم
هایی بود که ساکت نبود و برای همین در زمان شاه یادتان هست به چه تبعید ها و زندان
ها، مثل زندان برازجان و جاهای دیگر گرفتار می شد، با این حال ایشان وظایف خود را
نسبت به جامعه انجام می داد. انسان وظیفه دارد حقایق را بگوید و صبر هم داشته
باشد..."
بعد از سخنان ایشان
آقای دکتر یزدی ضمن تشکر از رهنمود های ایشان گفتند: " ما وظیفه خودمان می
دانیم که هر بار که بر سر مزار مرحوم مهندس بازرگان گرد هم می آئیم تا پیمان
هایمان را تجدید کنیم... خدمت حضرتعالی هم برسیم. شما مجسمه استقامت و مقاومت هم
در دوران استبداد ستم شاهی بودید و هم در این دورانی که بنام حکومت اسلامی کار
هایی شده است و می شود که حقا درست نیست که این ها به نام اسلام انجام شود ...
خوشبختانه نهضت آزادی ایران با پیروی از سنت های نیکویی که بزرگان به جا گذاشتند و
جنابعالی هم اشاره فرمودید، دست از مقاومت و ایستادگی خودش بر نداشت و نمی دارد...
تا زمانی که آزادی برای ملت ما تحقق پیدا نکرده است جنبش برای آزادی ادامه
دارد..."
در سال 1386 به رغم
ممنوعیت برگزاری عمومی مراسم سالگرد، روز جمعه پنجم بهمن ماه پس از حضور بر مزار
مهندس بازرگان و خواندن فاتحه؛ طبق روال سال های گذشته دیداری با آیت الله منتظری
داشتیم. ایشان در این دیدار فرمودند: "
ناراحت نباشید...این روزها نیز می گذرد." ایشان ضمن تجلیل از مهندس
بازرگان فرمودند: "... آن مرحوم جزو معدود افرادی بودند که مطابق عقیده اش
عمل می کرد یعنی به نوعی منافق نبود که حرف و عملش دو تا باشد..." در خصوص رد
صلاحیت های گسترده در آن سال فرمودند:
" ما از اول انقلاب گفتیم استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی. یعنی آزادی مردم،
آزادی مردم در رأی دادن، در حرف زدن، اما این ها نمی گذارند مردم کسی را که دوست
دارند و به او اعتماد دارند انتخاب کنند. ما ابتدای انقلاب گفتیم شورای نگهبان
باشد تا انتخابات سالم تر و آزادتر برگزار شود، اما امروز نمی دانم بگویم این
انتخابات است یا انتصابات..." در پایان آیت الله منتظری با دکر خاطره ای از
دکتر یزدی فرمودند: " من با امام در پاریس بودم، می خواستم حرفی خصوصی به
امام بزنم که دکتر یزدی هم در اطاق بود، امام گفت حرفت را بزن ایشان خودی هستند.
وبه این ترتیت اعتماد خود را به دکتر یزدی ابراز داشتند."
در 29 آذر 87 آیت
الله منتظری در دیدار با آقای دکتر یزدی و جمعی از اعضای شورا و دفتر سیاسی نهضت
آزادی ضمن اشاره به وقایع روز های انقلاب، از دین باوری و پایداری مرحوم مهندس
بازرگان و روابط نزدیک دکتر یزدی با رهبر فقید انقلاب؛ در ادامه در خصوص مبانی
فقهی و عقلی نظریه ولایت فقیه فرمودند: " نظرات فقیه بما هو فقیه تنها در امر
فقهیه بر نظرات سایر مردم تقدیم دارد و ورود به مسائل دیگر مانند ایجاد رابطه با
آمریکا یا روابط سیاسی با سایر کشور ها علی الاصول در حوزه ی کاری ولی فقیه قرار
نمی گیرد و باید بوسیله کارشناس متخصص حل و فصل شود." ایشان در ادامه
افزودند: " در زمان بازنگری قانون اساسی، به
جهت ایراداتی که به افزایش اختیارات ولی فقیه و شمول مطلق این اختیارات
داشته اند، با آن مخالفت کرده اند و باور دارند حتی پیامبر اکرم(ص) از حق ولایت
مطلقه برخوردار نبوده است."
در چهارم بهمن ماه
سال 1387 بمناسبت چهاردهمین سالگرد در گذشت مهندس بازرگان، مطابق معمول سال های
گذشته به قم رفتیم تا با حضور بر سر مزار آن مرحوم و قرائت فاتحه با اهداف و منش
این پایه گزار روشنفکری دینی معاصر ایران تجدید پیمان کنیم. در حالی که مراسم
عمومی روز قبل در حسینیه ارشاد با ممانعت مقامات امنیتی مواجه شده بود؛ آیت الله
منتظری در دیدار با جمع یاران و علاقمندان مهندس بازرگان واکنش نشان دادند و
فرمودند: " متاسفانه منصوبان امور ما
فراموش کرده اند که یکی از شعار هایی که هم رهبر انقلاب هم ماها و هم همه مردم می
دادند استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود..." و سپس ادامه دادند: " مجلس
ختم می خواهند برای مهندس بازرگان بگیرند
می گویند نه، ...چه کسی این فرمان ها را می دهد؟ بالاخره کشور مال مردم است، تصمیم
گیرنده مردم هستند، مردم تشخیص شان درست است، مردم عقل دارند، درایت دارند، شعور
دارند، دنیای امروز به هم متصل است، مردم انتخابات کشور های دیگر را دیده اند،
دیده اند که احزاب سیاسی واقعا آزادند، تبلیغ می کنند، انتخاب می کنند ... شعار
های اول انقلاب از جمله آزادی بود، یعنی مردم آزادند ... من متصدیان را نصیحت می
کنم که به اسم سالگرد انقلاب انعطاف پیدا کنند و با مردم آشتی کنند و مردم را آزاد
بگذارید، سخت گیری نکنید..."
این آخرین دیدار
سنواتی یاران نهضت آزادی ایران با آیت الله منتظری بود. البته قبلا در 19
آذرماه سال 88، روز حقوق بشر، آقای دکتر
یزدی و جمعی از اعضای کانون مدافعان حقوق بشر با ایشان دیدار داشتند و به پاس
خدمات و مواضع نظری و عملی ایشان در خصوص دفاع از حق و کرامت واقعی انسان تندیس
تلاشگر حقوق بشر آن سال را به ایشان اعطا کردند.
در 29 آذر سال 1388
که آیت الله منتظری جان به جان آفرین تسلیم و به دیار باقی رحلت کردند؛ یاران نهضت
آزادی ایران نیز همراه با خیل عظیم جمعیت علاقمند به بینش و منش آن زنده یاد در
مراسم تشییع جنازه با شکوه آن مرحوم شرکت کردند و راه و منش آن زنده یاد را گرامی
داشتند.
4
رمز محبوبیت آیت
الله منتظری
سوابق علمی،
اجتماعی و سیاسی آیت الله منتظری که به اختصار به گوشه هایی از آن اشاره شد نشان
می دهند که آن مرحوم در عین فروتنی و تواضع از فرزانگی و خصوصیات اخلاقی برجسته ای
بهره مند بودند که می توان با فرهنگ قرآنی خصوصیات ایمانی و درونی آن مرحوم را با
واژه های " صبر و تقوی و توکل" و همچنین حریت وآزادگی و خصوصیات
بیرونی و عملکرد ایشان را "عمل صالح" و همچنین حق گویی و ایستادگی در
مقابل مظاهر " ظلم و جهل" توصیف کرد. در سال های قبل از انقلاب در نهضت
روحانیت همراه آیت الله خمینی با ایستادگی و روحیه بالا شرایط دوران زندان ها و
تبعید ها را صبورانه تحمل کردند. در سال های بعد از انقلاب مسئولیت های مختلف
برعهده داشتند اما در فرایند تجربه عملی حکومت دینی هم بتدریج دیدگاه های فقهی و نظری خود را اصلاح و
تکامل بخشیدند و هم در مقابل هر عمل خلاف شرع و قانون ایستادگی کردند و شجاعانه
واکنش نشان دادند و به رسالت آگاهی بخشی روحانیت متعهد و خدا و آخرت باور که همان
رسالت همه انبیاء و مصلحان جامعه است عمل کردند. مروری بر سیر تحول فکری آیت الله
منتظری در خصوص نظریه ولایت فقیه به وضوح این ویژگی های اخلاقی و شخصیتی آن مرحوم
را به تصویر می کشد. کسی که ابتدا بر
نظریه ولایت انتصابی عامه فقها تاکید می کرد و در مجلس خبرگان قانون اساسی از
اضافه شدن این اصل به قانون اساسی با تمام قد دفاع می کنند؛ بتدریج ودر نهایت، در
فرایند عمل و تجربه، به نظریه نظارت فقیه اعلم در عرصه
عمومی متمایل می شوند و بر کرامت ذاتی انسان وحقوق بشر تاکید میکنند و مبانی فقهی
دیدگاه های جدید خود را در آثارشان از جمله در رساله حقوق انسان(1383) منتشر می کنند.
به نظر می رسد، آیت
الله منتظری چون شیخ مرتضی انصاری که نظریه استادش ملااحمد نراقی پایه گذار نظریه
ولایت فقیه را مورد نقد قرار داد؛ به نقد برخی از دیدگاه های استادش آیت الله
خمینی، به رغم پیامد های خطیر قابل پیش بینی آن، پرداخت و به رسالت آگاهی بخشی خود
عمل کرد. پیامد چنین اقداماتی برکناری از قائم مقام رهبری و دوری از مناصب قدرت
بود که با طیب خاطر پذیرفتند.
آیت الله منتظری به
لحاظ اخلاق و تقوای اجتماعی در جایگاهی قرار داشتند که با شجاعت، برخی تصمیمات
گذشته خود را پس از آگاه شدن اصلاح نمودند. از جمله در سال های بعد که به پیامد
های تسخیر سفارت آمریکا و گروگانگیری وقوف پیدا کردند تصریح کردند که: " من در آن فضا این عمل را تایید کردم؛
در حالی که امروز بر این باورم این کار بدون این که فایده چندانی برای کشور داشته
باشد، ضررهای فراوانی به بار آورد و ملت آمریکا و دیگر ملت ها را نسبت به جمهوری
اسلامی حساس و بد بین ساخت." به همین ترتیب در خصوص ادامه جنگ بعد از آزادی خرمشهر،
دخالت حکومت در حوزه های علمیه، دفاع از حقوق زندانیان و حقوق بشر پس از وقوف با
شجاعت اظهار نظر کردند.
آموزه های قرآنی
قانونمندی رمز محبوبیت انسان هایی در تراز آیت الله منتظری را در جامعه معرفی می
کند: " خدای رحمان مومنان نیکوکار را محبوب (همه) می گرداند - ان الذین آمنوا
و عملواالصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا ( مریم- 96) "
تجلیل و استقبالی
که عالمان حوزه و خیل عظیم آگاهان جامعه در مراسم تشییع جنازه و در مراسم های
بعدی، به رغم محدودیت ها و در عرصه عمومی از آن زنده یاد کردند و می کنند نمودار
رمز پایداری و محبوبیت آیت الله العظمی حسینعلی منتظری است. روحشان شاد.
منبع: هفته نامه
پایتخت کهن شماره 59 - 26 دیماه 1394 (متن کامل)
No comments:
Post a Comment