Wednesday, May 30, 2018

چیستی و چالش‌های وفاق ملّی



چیستی و چالش‌های وفاق ملّی

تدوین متن سخنرانی مهندس محمد توسلی در برنامه افطار
به مناسبت پنجاه و هفتمین سالروز تأسیس نهضت آزادی ایران
بیست و هشتم اردیبهشت 1397 ، در منزل مهندس هاشم صباغیان

وَ لتَکُن مِنکُم أُمَّةٌ یَدعُونَ إِلَى الخَیرِ وَ یَأمُرُونَ بِالمَعرُوفِ وَ یَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ المُفلِحُونَ
وَ لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ تَفَرَّقُوا وَ اختَلَفُوا مِن بَعدِ ما جاءَهُمُ البَیِّناتُ وَ أُولئِکَ لَهُم عَذابٌ عَظِیمٌ
 ) آل عمران- 104 و 105 )

با سلام خدمت حضار محترم و سپاسگزاری از حضور میهمانان گرامی در این برنامه افطار که به مناسبت پنجاه و هفتمین سالروز تاسیس نهضت آزادی ایران برگزار شده است.
ابتدا لازم میدانم یاد بنیانگزاران نهضت آزادی ایران، زندهیادان مهندس بازرگان، دکتر یدالله سحابی و آیتالله طالقانی و همچنین پیشکسوتان رحیم عطایی، شهید دکتر چمران، مهندس عزّتالله سحابی و دکتر ابراهیم یزدی را گرامی بداریم و از خداوند منّان مسئلت نماییم که توفیق ادامه راه آن بزرگواران را در شرایط حساس کنونی به ما عنایت بفرماید.
کشور ما در ماههای اخیر با رویدادهای مهمی روبرو بوده است، اعتراضهای گسترده دیماه 96 ، خروج آمریکا از برجام و اخیراً انتقال پایتخت اسرائیل غاصب به بیت المقدس.
در خصوص انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدّس که بر خلاف مصوبات شورای امنیت سازمان ملل و برای پاسخ به درخواست غیرقانونی اسرائیل غاصب صورت گرفت و مجوزی برای انتقال پایتخت اسرائیل غاصب به بیتالمقدس بود، با واکنش و اعتراضات جهانی از جمله شورای امنیت سازمان ملل روبرو شد و مردم مظلوم فلسطین دست به اعتراضات گستردهای زدند که با حملات وحشیانه اسرائیل غاصب روبرو شد و جمع کثیری شهید و زخمی شدند.
ما این اقدام خلاف قانون دولت آمریکا و کشتار بیرحمانه دولت غاصب اسرائیل را محکوم میکنیم و اعلام میکنیم که بیتالمقدس متعلق به همه ادیان توحیدی و اولین قبله مسلمانان است و باید هویت تاریخی آن حفظ شود.
اما در خصوص رویدادهای ماههای اخیر، بحرانها و ابربحرانهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که جامعه ما را با مخاطرات جدی و فروپاشی تهدید میکند، دیدگاههای نهضت آزادی ایران طی بیانیههای 22 بهمن 96 و بیانیه هشدار به مناسب آغاز سال 97 و بیانیه اخیر در 25 اردیبهشت 97 با عنوان « ضرورت حفظ برجام و تحقق وفاق ملّی» ارائه کردهایم.
میخواهم در این فرصت و جمع صمیمی، در خصوص « چیستی و چالشهای وفاق ملّی » نکاتی را با شما در میان بگذارم.
موضوع راهکار وفاق ملی در سال 81 بعد از بازداشتهای گسترده دوستان ما که هدف اصلی آن همان گونه که آقای محبیان در یادداشتی همزمان مطرح کردند و در تیتر درشت روزنامه رسالت منعکس شد، « نهضت آزادی باید صفر شود» بود تا از انتخاب مجدد آقای خاتمی جلوگیری شود؛ که البته با بیانیه مرحوم دکتر سحابی و سازماندهی جوانان، مردم با 24 میلیون رأی خود، به آن تصمیم رأی اعتراض دادند.
در مقابل فکر حذف نهضت آزادی ایران و سایر دگراندیشان، و جلوگیری از انتخاب مجدد آقای خاتمی، ما راهبرد « وفاق ملّی » را مطرح کردیم که در آن توضیح داده شد؛ راهکار خروج از مشکلات کشور ما با جامعه متکثّر، حذف، طرد و اعمال خشونت نیست؛ راهکار وفاق ملّی یعنی همدلی و همکاری و همکنشی همه جناحها و گروههای اجتماعی سیاسی حول اهداف مشترک؛ منافع ملّی و امنیت ملّی است.   
خوشبختانه در سالهای اخیر بسیاری از احزاب و گروهها و شخصیتهای اجتماعی و سیاسی، راهکار گفتوگوی ملّی و گاهی آشتی ملّی را برای خروج از بحرانهای داخلی مطرح کردهاند.
امروز که منافع ملّی و تمامیت ارضی کشور با مخاطراتی روبروست، ضرورت تقویت جبهه داخلی بیش از گذشته مورد تأکید قرار گرفته است. راهکار واقعبینانه و عملی برای تحقق این نیاز یعنی وفاق ملی چیست؟
پیشنیاز وفاق ملی، توسعه سیاسی و آزادیهای قانونی است تا امکان عملی گفتوگو بین احزاب سیاسی و نهادهای مدنی و به تدریج در عرصه عمومی فراهم شود. فرایند تحقق وفاق ملّی با دو چالش حاکمیتی و چالش جامعه مدنی روبروست:

چالش حاکمیتی
در خصوص چالش حاکمیتی که اجرای برنامههای توسعه سیاسی و تأمین آزادیهای مدنی منوط به آن میباشد؛ در صحبت دیدار نوروزی به آن پرداختهام. در اینجا فقط اشارهای به آن میکنم. واقعیت این است که بخشی از روحانیت حاکم که به اسلام فقاهتی و ولایتفقیه باور دارد، عملاً به توسعه سیاسی و حقوق اساسی ملت که در قانون اساسی تصریح شده است، باور ندارد. در دیدگاه آنان عملاً اصلهای 4 و 5 قانون اساسی که متضمن این دیدگاه است، برجسته و مورد توجه قرار میگیرد و سایر اصول قانون اساسی در فصول سوم، پنجم و هفتم از جمله اصل 56 که این حقوق اساسی ملّت را تصریح کرده است، در نظرشان کمرنگ و یا نادیده تلقی میشود. در واقع این همان نگاه ملا احمد نراقی است که 150 سال قبل مطرح شده و بعد از انقلاب در قانون اساسی اضافه شده است. و این در حالی است که بسیاری از مراجع شاخص تشیع با این نظر موافق نبودهاند. شیخ مرضی انصاری شاگرد ملا احمد نراقی، آخوند خراسانی و امروز آیتالله سیستانی در عراق و بسیاری از مراجع و عالمان دینی با این دیدگاه موافق نیستند. سؤال اصلی این است، در حالی که در چهار دهه بعد از انقلاب، دیدگاه ملا احمد نراقی در جمهوری اسلامی ایران مورد آزمایش قرار گرفته و همه شاخصها نشان میدهند که موفق نبوده و بحرانهای کنونی جامعه را در پی داشته، آیا نباید با تجدید نظر، و با یک تحول درون حوزوی، دیدگاه دیگر مورد آزمایش قرار گیرد؟ در این صورت با یک اصلاح در شخصیت حقیقی حاکمان، اصول چهارم و پنجم قانون اساسی میتواند کمرنگ و سایر اصول قانون اساسی که حقوق اساسی ملّت و برنامههای توسعه سیاسی را تضین میکند، پُررنگ دیده شوند تا موانع حاکمیتی وفاق ملّی برطرف شود.
نمونه تاریخی چنین تحول درون حوزوی را در دیدگاه مرحوم آیتالله منتظری در خصوص ولایتفقیه همه شاهد هستند و در آثار ایشان کاملاً مشهود است. برای توضیحات تکمیلی به متن صحبت دیدار نوروزی میتوان مراجعه کرد.

چالش جامعه مدنی
بحث اصلی امروز حول این بخش از موانع و چالش جامعه مدنی برای تحقق وفاق ملّی است. مشکل اصلی ضعف روحیه کار جمعی در ما ایرانیان است که ریشه در فرهنگ استبدادی 2500 ساله و حضور نگاه انحصار طلبانه، تکروی، خودبینی و خودشیفتگی است که همه ما عموماً متأثر از آن هستیم. این پدیده در اثر « احتیاج روز» زندهیاد مهندس بازرگان که در سخنرانی سال 1336 در جشن عید فطر انجمن اسلامی دانشجویان به تفصیل بررسی شده، آمده است. این اثر پیام آموزندهای پس از شصت سال برای جامعه امروز ماست.
در جامعه متکثر کنونی، اختلاف دیدگاههای سیاسی، مذهبی و قومی، واقعیت غیرقابل انکاری است. اما در فضای باز سیاسی و فراهم شدن امکان گفتوگو، به تدریج دامنه اختلافات کاهش پیدا میکند و همکاریها حول وجوه اشتراک مرتبط با مسائل مربوط به منافع ملّی و امنیت ملّی اولویت پیدا میکند. ضمن گفت‌وگوها در شرایط بحرانی کنونی، این واقعیت که بقا و حیات هر یک از جناحهای سیاسی به حضور جناحهای دیگر بستگی پیدا میکند، برجسته میشود و همه احساس میکنند که در یک کشتی قرار دارند و حذف هر یک از جناحها، بمنزله غرق شدن کشتی و فروپاشی همه جناحها خواهد بود.
بررسی این موضوع حائز اهمیت است که در مقاطعی از تاریخ صد ساله؛ انقلاب مشروطه، نهضت ملّی ایران، فرار شاه، انقلاب سال57، مقاومت در دوران جنگ تحمیلی، دوم خرداد 76 و غیره، همواره شاهد وفاق و همدلی گسترده در جامعه بودهایم؛ چه عواملی موجب بروز اختلاف و پراکندگی شده است؟ عمدتاً همان عوامل فرهنگی و اجتماعی که اشاره شد، البته گاهی عوامل نفوذی بیگانگان نیز با بهرهگیری از همین ضعفهای فرهنگی و اجتماعی استفاده کردهاند، زیرا منافع بیگانگان در شرایط پراکندگی ما تأمین میشود.
با فراهم شدن شرایط تحقق وفاق ملّی؛ پیشنیاز وفاق ملی، ابتدا گفت‌وگو بین احزاب سیاسی و نهادهای مدنی و به تدریج در عرصه عمومی است. این گفت‌وگوها از کجا بایستی آغاز شود؟ ابتدا بین احزاب و گروههایی که وجوه فکری و اشتراکات بیشتری دارند.
اگر تحقق وفاق ملی در شرایط کنونی برای تأمین منافع و امنیت ملّی ضروری است، ما بایستی موانع را در هر دو سطح حاکمیتی و جامعه مدنی بر طرف سازیم، نهضت آزادی ایران به نوبه خود برای اقدام در این راستا آمادگی کامل دارد.
در پایان لازم است توضیحی در باره آیات تلاوتشده در ابتدای عرایضم اضافه کنم، این آیات ادامه آیات 101 ، 102 و 103 سوره آل‌عمران است که ویژگی یک جامعه سالم ایمانی را توصیف میکند. بعد از تأکید بر تقوا و اخلاق در جامعه ایمانی، بر وحدت حول ارزشها و آموزههای قرآنی و پرهیز از تفرقه و اختلاف تأکید میکند. در آیه بعد، سازوکار جلوگیری از انحراف در جامعه ایمانی را توسعه گروهها و  نهادهای مدنی برای آگاهیبخشی و جلوگیری از انحراف مورد تأکید قرار میدهد، " نگاه جامعه محور" و نتیجه چنین فرایندی را فلاح و رستگاری آن جامعه معرفی میکند. در آیه بعد هشدار میدهد که اگر جامعه از چنین سازوکار جامعه مدنی برخوردار نباشد، گرفتار تفرقه و اختلاف خواهد شد و پیامد آن " عذاب عظیم" و بحران و ابربحرانها خواهد بود.

ضرورت حفظ برجام و تحقق وفاق ملی


بسمه تعالی
ضرورت حفظ برجام و تحقق وفاق ملی

در شامگاه 18 اردیبهشت 1397 و پس از گذشت حدود سه سال از توافق هسته‌ای میان ایران و 1+5، دونالد ترامپ رییس جمهور ایالات متحده امریکا در اقدامی قابل پیش‌بینی و در راستای سیاست‌های تهاجمی خود، از توافقنامه بین‌المللی موسوم به «برجام» خارج شد و جهان را در برابر عملی انجام شده قرار داد. این عهدشکنی درحالی صورت گرفت که افکار عمومی مردم جهان، حتی اکثریت ملت آمریکا و همچنین، سایر کشورهای امضاکننده از برجام حمایت می‌کنند و گزارشات آژانس بین‌المللی انرژی اتمی [ IAEA ] نیز دلالت بر پایبندی کامل دولت ایران به تعهداتش دارد. مقامات کاخ سفید در بیاناتی صریح عنوان کرده‌اند که به دنبال یک توافق جدید با دولتمردان ایران به منظور حل کلان مناقشات فی‌مابین هستند. به نظر می‌رسد که تصمیم رییس‌جمهور آمریکا در راستای برنامه‌های توسعه نفوذ در خاورمیانه و چانه‌زنی‌های دوباره و گفتگوی مستقیم برای وضعیتی است که از آن به «تغییر رفتار نظام» تعبیر می‌شود.
«برجام» تنها یک سند حقوقی میان چند کشور نبود، بلکه الگویی صلح‌آمیز و راه‌حلی واقع‌بینانه و مبتنی بر منطق اخلاقی «برد برد» قلمداد می‌شد که در چارچوب مناسبات حقوق بین‌المللی و تامین امنیت جهانی و برای گشودن گره‌های کور در روابط دولت‌ها شکل گرفت. نفی «برجام» نقض صلح و سلب امید از مردم جهان است و حداقل سه پیامد قطعی دارد: نخست، معوق ماندن روند صلح خاورمیانه و ممانعت از شکل‌گیری کشور مستقل فلسطینی، دوم، توسعه نفوذ دولت نژادپرست اسرائیل و کشورهای واپس‌گرای عربی و سوم، رشد بنیادگرایی جهادی در منطقه.
بنابراین بی‌دلیل نیست که بلافاصله پس از اعلام خروج دولت آمریکا از «برجام»، زبانه‌های جنگ در خاورمیانه شعله‌ کشید. اسراییل بیش از هر زمان دیگر، تحت فشار شدیدی از افکار عمومی در داخل و خارج قرار دارد تا اولاً امکانات فن‌آوری هسته‌ای جنگی خود را مهار کند و ثانیاً، به موجودیت کشور مستقل فلسطین تن دهد. از همین رو نیاز اساسی دارد تا به هر نحوی شده، از این مخمصه رهایی یابد.

مردم شریف ایران،
مجموعه مواضع دولت راستگرای اسراییل در طول سالیان اخیر، حکایت از اهداف شومی به منظور تجزیه ایران و بالکانیزه شدن خاورمیانه دارد و به همین جهت، سال‌هاست که به دنبال تدارک شرایطی برای رویارویی نظامی ایران با آمریکا و غرب می‌باشد. متاسفانه روی کار آمدن ترامپ در ایالات متحده، جاه‌طلبی دولت‌مردان عرب حاشیه خلیج فارس و نارضایتی فزاینده مردم ایران که ناشی از تداوم فضای امنیتی و مشکلات اقتصادی و ابَربحران‌های جاری در کشور است، زمینه را برای پیگیری و عملی ساختن این نیت غیرانسانی، بیش از پیش فراهم ساخته است.
رویکرد مدبرانه دکتر حسن روحانی و برخی مقامات رسمی جمهوری اسلامی ایران در واکنش به خروج ایالات متحده از «برجام» نشان داد که راه دیپلماسی و مدار تعامل ایران با جهان، هنوز بسته نشده و می‌توان با مذاکره و گفت‌وگو و با تقویت همکاری‌های بین‌المللی با سایر کشورها، ایالات متحده و معدود حامیانش را در موضوع برجام و حقوق حقه ایران در انزوا قرار داد.
نهضت آزادی ایران امیدوار است که این رویکرد عقلانی در خارج، به پشتوانه‌های جدی در داخل کشور نیز اتکا پیدا کند. ما در طول سالیان پس از انقلاب، همواره اعلام کرده‌ایم که پذیرش حقوق اساسی ملت و اصلاحات سیاسی دمکراتیک، یگانه راهکار واقع‌بینانه و ممکن در راستای حل بحران‌های کلان جامعه و حفظ دستاورها و آرمان‌های انقلاب یعنی آزادی، حاکمیت ملت و حاکمیت ملی است. همچنین، بهبود شاخص‌های حقوق بشر، ضریب همبستگی ملی را افزایش داده و منجر به عقب‌نشینی بدخواهان استقلال و تمامیت ارضی ایران خواهد شد.
امروز ابتکار عمل در دست حاکمیت ایران است. مقام رهبری در روز انتخابات ریاست جمهوری در 24 خرداد ‌1392 اعلام کرد که حتی مخالفان جمهوری اسلامی هم به خاطر منافع ایران در انتخابات شرکت کرده و رای دهند. اینک زمان آن رسیده تا خود ایشان، به خاطر منافع ملی و تمامیت ارضی ایران، پیش‌گام در پذیرش اصلاحات اساسی در راستای وفاق ملی شده و پیش‌نیاز آن، یعنی زمینه‌‌های عملی گفت‌وگوی ملی را فراهم آورند.
حکومت ایران با پذیرش داوطلبانه تغییرات دمکراتیک و در چارچوب تحقق حقوق و حاکمیت ملت، افزون بر آن که در مسیر آرمان‌های انقلاب و مطالبات تاریخی ایرانیان گام می‌نهد، ماهیت تحولات پیش رو را در چارچوب نظام، درون‌زا و مسالمت‌آمیز خواهد کرد. همچنین هرگونه احتمال برای تغییرات تحمیلی از سوی نیروهای برانداز و دولت‌های متخاصم را که هدفی جز بازگرداندن مناسبات کلان ایران به پیش از بهمن 1357 و تجزیه کشور ندارند، مرتفع و غیرممکن می‌سازد.
رفع حصر از سران جنبش اجتماعی ایران، آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی، لغو نظارت استصوابی، آزادی احزاب، مطبوعات مستقل و سندیکاها برای فعالیت علنی و قانونی و الزام قوه قضاییه به رعایت الزامات قانونی، همه در چارچوب دکترین امنیت ملی نوین جمهوری اسلامی ایران می‌توانند قرار گیرند.
نهضت آزادی ایران هشدار می‌دهد که مواضع توامان دولت ترامپ و افراطیون اسراییلی، مغایر با روند مبارزات دمکراتیک ملت ایران بوده و به تقویت موقعیت جریانات اقتدارگرا در ایران منجر می‌شود. بنابراین، ضمن محکومیت رفتار تمامیت‌خواهانه دولت امریکا در نادیده گرفتن تعهدات بین‌المللی «برجام»، با دغدغه‌ای جدی خاطر نشان می‌سازد که در شرایط پیش‌آمده، سیاست‌ها و عملکرد حاکمیت ایران در خارج از مرزها، به ویژه در سوریه و یمن، باید توام با خویشتن‌داری، شکیبایی و مبتنی بر ارزیابی‌های بلند مدت صورت پذیرد. حاکمیت ایران نباید اجازه دهد تحت هیچ شرایطی، افراطیون اسراییل با حمایت مالی، نظامی و لجستیک برخی دولت‌های عربی به خواسته دیرینه‌شان نائل آیند و ما را در مقابله نظامی با آمریکا و غرب قرار دهند. امید است حاکمیت ایران تحت تاثیر غوغاافکنی‌های جنگ‌سالارانه قرار نگیرد و با پایبندی به «برجام» در خارج و به دست گرفتن ابتکار عمل در بسط آزادی‌های مدنی و سیاسی مصرح در قانون اساسی ایران و تدارک شرایط مطلوب برای فعالیت احزاب سیاسی مستقل و رسانه‌های آزاد، زمینه‌‌های عینی گفت‌وگوی فراگیر ملی و همگرایی بیشتر را در داخل ایجاد کند تا با استفاده از ظرفیت‌های دیپلماسی عمومی، امکان جلوگیری از سیاست های تهاجمی جنگ طلبان فراهم آید.

محمد توسلی
دبیرکل نهضت آزادی ایران
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۷