Wednesday, February 28, 2024

پیام تسلیت نهضت آزادی ایران به سرکار خانم نرگس محمدی

 

 

پیام تسلیت نهضت آزادی ایران به سرکار خانم نرگس محمدی

بازگشت همه بسوی اوست

سرکار خانم نرگس محمدی

درگذشت شادروان کریم محمدی پدر گرامیتان را به سرکار، جناب آقای تقی رحمانی، خانواده  محترم و علاقه‌مندان ایشان تسلیت می‌گوییم.

برای سرکار که دوران زندان را صبورانه تحمل می‌کنید و خانواده محترم که چشم انتظار دیدار شما هستند تندرستی و توفیق ایستادگی و تداوم آگاهی‌بخشی و برای آن مرحوم که محروم از دیدار شما بودند، آمرزش و رحمت بیکران الهی خواستاریم.

محمد توسلی

دبیرکل نهضت آزادی ایران

 10 اسفند 1402

Friday, February 16, 2024

پیام تسلیت نهضت آزادی ایران به مناسبت درگذشت شادروان سعید غفارزاده

 

پیام تسلیت نهضت آزادی ایران به مناسبت درگذشت شادروان سعید غفارزاده

بسمه تعالی

انا لله و انا الیه راجعون

شادروان سعید غفارزاده (1402- 1315) از یاران دیرین و صمیمی، پژوهشگر دینی و صاحب آثار متعدد در این زمینه، امروز پس از ابتلا به بیماری، دار فانی را وداع گفت.

نهضت آزادی ایران درگذشت این یار دیرین و پژوهشگر دینی را به خانواده محترم ایشان به ویژه دختر ارجمند ایشان سرکار خانم مهرناز غفارزاده که همواره درکنار و یاری رسان آن مرحوم بودند و همچنین همه یاران، بستگان و دوستان ایشان تسلیت می‌گوید و از درگاه احدیت برای آن شادروان، آمرزش و رحمت بیکران و برای خانواده محترم تندرستی و شکیبایی آرزو می‌کند.

مجلس یادبود آن شادروان متعاقبا اعلام خواهد شد.

نهضت آزادی ایران

27 بهمن 1402

 

Monday, February 12, 2024

در شبه انتخابات ۱۴۰۲ شرکت نمی‌کنیم

 

بسمه تعالی

 

در شبه انتخابات ۱۴۰۲ شرکت نمی‌کنیم

رد صلاحیت گسترده کاندیداها، نفی جمهوریت نظام و نقض «آزادی» و «حاکمیت ملت»  است


انتخابات آزاد، سالم و عادلانه، بنیادی‌ترین شاخص «آزادی» و یکی از مهم‌ترین حقوق اساسی ملت به شمار می‌رود که در فرآیند اصلاحات و تحقق حاکمیت ملت، ارتقای سرمایه اجتماعی، تأمین امنیت ملی پایدار، دستیابی به توسعه متوازن، پرهیز از تفرقه و نیل به همبستگی ملی، بدیلی ندارد.

نهضت آزادی ایران با ابراز نگرانی عمیق نسبت به روند برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری که در یازدهم اسفندماه سال جاری برگزار می‌شود‌، آن را در راستای مواضع خود در چهار دهه گذشته، راهبرد اصلاحات جامعه‌محور و احیای نهاد انتخابات نمی‌بیند. از این‌رو، اعلام می‌دارد: از آن‌جا که تمامیت‌خواهان مستقر در نهادهای قدرت با رد صلاحیت‌های گسترده و تحمیل شیوه‌های غیردموکراتیک در فرآیند انتخابات با هدف تکمیل یک‌دست‌سازی ساختار قدرت، امکان رقابت آزاد و عادلانه را از اکثریت قاطع ملت ایران سلب کرده‌اند، در چنین انتخاباتی شرکت نمی‌کند.

نهضت آزادی ایران

۲۴ بهمن ۱۴۰۲

Saturday, February 3, 2024

پیام تسلیت نهضت آزادی ایران به مناسبت درگذشت مادر جناب آقای دکتر علیرضا رجایی

 

پیام تسلیت نهضت آزادی ایران به مناسبت درگذشت مادر جناب آقای دکتر علیرضا رجایی:

 

انا لله و انا الیه راجعون

برادر ارجمند جناب آقای دکتر علیرضا رجایی

درگذشت  مادر گرامیتان شادروان بانو صدیقه راحت‌طلب را به جنابعالی و خاندان محترم رجایی به‌ویژه برادران ارجمندتان آقایان دکتر محمد رضا و غلامرضا رجایی تسلیت می‌گوییم.

نهضت آزادی ایران برای جنابعالی که طی سالیان طولانی در راستای انجام وظایف ایمانی و ملی خویش، رنج دوران زندان و غربت را تحمل و همواره با ایستادگی، به رسالت آگاهی بخشی خود عمل کرده‌اید، تداوم تلاشهای آگاهی بخش و همچنین برای اعضای محترم خاندان رجایی، سلامتی و صبوری و برای آن شادروان آمرزش و رحمت بیکران الهی خواستار است.

نهضت آزادی ایران

15 بهمن 1402

پیام تسلیت نهضت آزادی ایران به مناسبت درگذشت پدر جناب آقای دکتر محسن کدیور

 

پیام تسلیت نهضت آزادی ایران به مناسبت درگذشت پدر جناب آقای دکتر محسن کدیور:

 

انا لله و انا الیه راجعون

برادر ارجمند جناب آقای دکتر محسن کدیور

درگذشت پدر بزرگوارتان شادروان منوچهر کدیور (1402 1308) که از تبار فرهنگ، سیاست و راه مصدق بود و آثار متعددی از جمله اثر «همه مردان مصدق» را از خود باقی گذاشتند را به جنابعالی و خاندان محترم کدیور و علاقمندان ایشان تسلیت می‌گوییم.

نهضت آزادی ایران برای جنابعالی که سالیان طولانی است در غربت ضرورتا به رسالت آگاهی بخشی خود عمل کرده‌اید و اعضای محترم خاندان کدیور سلامتی، صبوری  و توفیق تداوم تلاش‌های آگاهی‌بخش و برای آن شادروان آمرزش و رحمت بیکران الهی خواستاریم.

نهضت آزادی ایران

14 بهمن 1402

حکومت احساس خطر جدی کرده است

 

پاسخ مهندس محمد توسلی به پرسش‌های مجله ایران فردا:

حکومت احساس خطر جدی کرده است


۱- چرا اساسا اعدام در ایران از مسئله ی حقوقی به مسئله‌ای سیاسی بدل شده است؟

در نظام های دموکراتیک برای رعایت حقوق انسانی متهم، رسیدگی به جرایم در دادگاه علنی و عادلانه با حضور وکیل متهم برگزار می شود و فرایند لازم برای رسیدگی به اعتراض‌های لازم طی می‌شود بطوری که نتایج برای متهم و جامعه قابل فهم و قبول می‌گردد.

اما در نظام های استبدادی که قانون و حقوق شهروندی جایگاه اصلی خود را ندارد و متناسب با شرایط برای حفظ نظام حتی اجرای قوانین جاری نیز مورد عمل قرار نمی‌گیرد، فرایند حقوقی به تضمین مصالح سیاسی نظام تبدیل می‌شود.

در دوران استبداد سیاسی قبل از انقلاب اسلامی57 قوه قضائیه مستقل بود و شاه برای اجرای منویات خود و حفظ نظام، دادگاه های نظامی تشکیل می‌داد که نمونه آن را در دادگاه نظامی محاکمات دکتر مصدق پس از کودتای مرداد 32 و در دادگاه نظامی مهندس بازرگان و سایر رهبران و کادرهای نهضت آزادی ایران در سال‌های 42 تا 43 شاهد بودیم.  

در سال‌های پس از انقلاب با انحراف از مطالبات و آرمان‌های مردم در انقلاب 57 که آقای خمینی نیز در نوفل‌لوشاتو بر بام رسانه‌های جهانی مطرح کرده بودند و مردم به استناد آنها در رفراندم  12 فروردین سال 58 با 2/98 رای خود آن مطالبات را تایید کردند، اما به تدریج قوه قضائیه و دادگاه‌های انقلاب استقلال خود را از دست می‌دهند و عملا زیر مجموعه مدیریت نظام و مجری منویات رهبری و ولایت فقیه و نهادهای زیر مجموعه آن قرار می‌گیرند.

رخدادهای قضایی چهاردهه گذشته درعرصه برخورد با معترضین از جمله نهضت آزادی ایران که صرفا اظهار نظر مشفقانه و نقد عملکرد حاکمیت در راستای منافع ملی بوده شاهد چنین روندی بوده‌ایم و برخوردها کاملا جنبه سیاسی داشته است.

اما در قبال معترضینی که نظام احساس خطر جدی کرده است چه در دهه شصت و چه در سال‌های اخیر برخوردها کاملا سیاسی بوده و جنبه‌های حقوقی خود را بطور کامل از دست داده است و متهمین در دادگاه از فرایند رسیدگی متعارف حقوقی برخوردار نبوده‌اند. در چهاردهه گذشته از جمله اعدام های دهه شصت و اعدام های سال‌های اخیر البته با تفاوت‌هایی این روند کاملا مشهود بوده است.    



۲- تداوم اعدام های سیاسی چه تاثیری بر جامعه جنبشی ایران و نیز نوع کنشگری فعالان سیاسی خواهد گذاشت؟

روند تحولات چهار دهه گذشته به ویژه پس از انتخابات سال 1396 و روند یکدست سازی حاکمیت و شیوه برخورد با اعتراضات مردمی از جمله تداوم اعدام‌های سیاسی اخیر نشان می‌دهد که در شرایط کنونی آن دیدگاه اصلاحات قدرت محور دیگر جایگاهی در جنبش اجتماعی و کنشگری فعالان سیاسی ندارد و این تحول در مواضع گروه‌های اجتماعی مختلف مشهود است. در این شرایط با توسعه آگاهی بیش از 85 در صد جامعه از ریشه اصلی بحران‌های جامعه که در گزارش‌های مستند جامعه شناسان و صاحب نظران در سال‌های اخیر مشهود بوده است، مسئولیت فعالان سیاسی فراهم ساختن زمینه‌های انسجام و وفاق ملی در جنبش اجتماعی برای گذار از شرایط کنونی در راستای منافع ملی است. آنچه در این فرایند باید مورد توجه فعالان سیاسی قرارگیرد تقویت جنبش اجتماعی با راهبرد اصلاحات جامعه محور و پیگیری تحولات اجتماعی بصورت تدریجی، خشونت پرهیز و با حفظ تمامیت ارضی کشور است.

در این فرایند امیدوار است حاکمیت تسلیم مطالبات قانونی و برحق جامعه ایران بشود و با برگزاری رفراندم قانون اساسی و پاسخ به مطالبه ملی «جدایی نهاد دین از حکومت»، با بازگشت به پیش نویس قانون اساسی مصوب دولت موقت که با تایید آقای خمینی رسیده بود و بروزرسانی آن، و با حداقل هزینه و در راستای منافع ملی، این تحول راهبردی امکان پذیرگردد و جنبش اجتماعی ایران ضرورتا وارد فرایند پرهرینه بیشتری نشود.

*یادداشت محمد توسلی - ایران فردا - مصطفی محب‌کیا 12 بهمن 1402 - -

 

Thursday, February 1, 2024

واقعه اول بهمن 1340 در دانشگاه

 

واقعه اول بهمن 1340 در دانشگاه*

نقطه عطفی برای یکدست‌سازی استبداد سلطنتی

خاطرات واقعه اول بهمن

تظاهرات اعتراضی دانشجویان دانشگاه در اول بهمن سال 1340 یکی از وقایع مهم و تاثیرگذار تاریخی در تحولات سیاسی سال‌های پس از آن در ایران بوده است، که جا دارد در شرایط کنونی جامعه به آن پرداخته شود. در روز اول بهمن برای اعتراض به تعطیلی مجلس و عدم برگزاری انتخابات آزاد و همچنین اعتراض به اخراج دانش‌آموزان از دبیرستان دارالفنون و تضییقات در دانش‌سرای‌عالی از ساعت ده صبح تظاهرات گسترده‌ای در دانشگاه تهران برگزار شد. با توجه به تمرکز وسیع نیروهای پلیس شامل کماندوهای ویژه ارتش  و چترباز در خیابان انقلاب، جنوب دانشگاه، حدود ساعت یازده دانشجویان در این قسمت تجمع کردند و شعارهای اعتراضی خودشان شامل: «تا مرگ دیکتاتورها نهضت ادامه دارد، راه مصدق ادامه دارد» مطرح می‌کردند. به تدریج  با تندشدن شعارها از خارج به داخل سنگ پرتاب شد و دانشجویان نیز عکس‌العمل نشان دادند. در این شرایط درب دانشگاه باز شد و نیروهای پلیس با خشونت به داخل دانشگاه حمله کردند. من که در صفوف جلو شاهد این حمله غیرمنتظره بودم با نگرانی از هدف ورود پلیس مسلح به داخل دانشگاه با سرعت از بخش شمالی دانشگاه، پشت دانشکده داروسازی که میله بازی وجود داشت، که معمولا دانشجویان ضرورتا تردد داشتند، خارج شدم و شاهد محاصره دانشگاه توسط نیروهای پلیس در50 متری خود بودم.

واقعه اول بهمن بلافاصله با واکنش‌هایی روبرو شد. دکتر فرهاد رئیس دانشگاه که همان موقع در ساختمان اداری مشرف به دانشگاه با روسای دانشکده‌ها جلسه‌ای داشتند وکاملا شاهد این حملات بودند، اطلاعیه مهمی صادر کردند که در آن آمده است: «بدون هیچگونه مجوزی به محوطه دانشگاه حمله بردند به نحوی که گویی برای قلع و قمع یک قشون بیگانه و در خاک دشمن پیاده شده‌اند».

مهندس بازرگان نیز روز بعد جلسه‌ای با حضور دانشجویان عضو نهضت آزادی ایران برگزار کرد و با شنیدن مشاهدات آنان بیانیه‌ای تهیه و در 5 بهمن منتشر نمود که در آن آمده است: «روز اول بهمن 1340 ایادی مرموز ولی شناخته با تحریک مستقیم و غیرمستقیم، وضعی در محیط پاک دانشگاه ایجاد کردند که حتی ذکر آن در دنیای امروز شرم‌آور و اسف‌‌انگیز است.... نیروهای به اصطلاح انتظامی کلیه دانشجویان اعم از دختر و پسر را تا داخل کلاسها، انبارها، زیرزمین‌ها تعقیب کرده، به قصد کشت بر سر و رویشان می‌زدند و وقتی دانشجویان بیهوش بر زمین می‌افتادند به پیکرشان می‌کوبیدند. به این ترتیب قریب 600 نفر مجروح شدند و در بیمارستان‌ها ... بستری شدند که حال بعضی از آنان همچنان وخیم است....استادان و اولیاء دانشگاه را با ضرب و شتم مورد اهانت قرار دادند ....درها و پنجره‌ها و شیشه‌ها را شکستند. در آزمایشگاه‌ها و کتابخانه‌ها و اطاق‌ها و دفاتر دانشکده‌ها وسائل علمی و فنی و آزمایشی را ریختند و شکستند ...» 

زمینه‌های تاریخی و علل رخداد چنین واقعه‌ای

برای بررسی علل رخداد این واقعه بطور اختصار به زمینه‌های تاریخی آن اشاره می‌کنم.

پس از پیامدهای کودتای 28 مرداد 32، عدم مشروعیت و ناکارآمدی رژیم شاه و باز شدن فضای سیاسی ایران در سال 39 در دوران ریاست جمهوری جان اف کندی برای انجام اصلاحات مورد نظر دولت آمریکا، با پیگیری کادرهای نهضت مقاومت ملی چون رحیم عطایی، عباس رادنیا، عباس امیرانتظام و...که تحلیل به‌روزی از شرایط ایران داشتند جبهه ملی دوم در سال 1339 تاسیس می‌شود که نقش موثری در سازماندهی نهادهای اجتماعی و تقویت فعالیت آنها به ویژه در دانشگاه و بازار تهران داشت.

دور اول انتخابات فرمایشی مجلس بیستم در تابستان سال 39 در دولت دکتر اقبال، در پی اعتراضات مردمی به برگزاری انتخابات غیر آزاد، منحل شد. سپس با جایگرینی شریف امامی انتخابات مجدد فرمایشی در زمستان 39 برگزار شد که در آن الهیار صالح از کاشان انتخاب و در 11 اسفند 39 با فرمان ملوکانه مجلس افتتاح شد. اما در 12 اردیبهشت در اعتصاب و اعتراضات معلمین که طی آن ابوالحسن خانعلی کشته شد، معلمان شعار «دولت معلم‌کش» سر دادند. پس از آن با پیگیری رهبران جبهه ملی، در 16 اردیبهشت شریف امامی کناره‌گیری کرد. بلافاصله شاه اجبارا دکتر علی امینی را در راستای اجرای برنامه‌های مورد نظر آمریکا به سمت نخست‌وزیری منصوب می‌کند و به درخواست امینی در 19 اردیبهشت مجددا مجلس منحل  می‌شود.

امینی به دنبال اجرای برنامه اصلاحات مورد نظر آمریکا با شعار «اصلاحات ارضی، مبارزه با فساد و اصلاح وضع اقتصادی ورشکسته مردم» بدون حضور نمایندگان واقعی مردم در مجلس بود، زیرا تصور می‌کرد محافظه‌کاران و ملاکانی که در مجلس حضور پیدا خواهند کرد مانع اجرای برنامه او خواهند شد. امینی ابتدا کوشش کرد همکاری رهبری جبهه ملی را جلب کند اما با ایستادگی جبهه ملی برای ادامه راه مصدق به ویژه پس از برگزاری میتینگ با شکوه در میدان جلالیه (پارک لاله فعلی) در تاریخ 28 اردیبهشت 40 و مواضع اعلام شده، این شکاف تقویت شد. او با برگزاری مراسم 30 تیر جبهه ملی در امام زاده عبدالله مخالفت کرد و پیامد آن بازداشت جمع زیادی از رهبران جبهه ملی، نهضت آزادی  و دانشجویان بود.

در 24 آبان 40 شاه ضمن فرمانی خطاب به دولت امینی برنامه اصلاحات مورد نظر آمریکا را به دولت ابلاغ کرد، برنامه‌ای که در مرحله بعد «انقلاب سفید» و سپس «انقلاب شاه و مردم» نام گرفت. از پائیز سال 40 مخالفت جبهه ملی علیه دولت امینی با مطالبه برگزاری «انتخابات آزاد و فوری» و در غیر این صورت «کناره‌گیری» کاملا برجسته است.

در این شرایط که دولت امینی با مخالفت جبهه ملی و شخص شاه روبروست واقعه اول بهمن 40 با دستور مستقیم محمد‌رضا شاه و مدیریت سازمانی تیمور بختیار و فرماندهی منوچهر خسروداد، با اهداف مختلف از جمله ساقط‌کردن دولت امینی، رخ می‌دهد که به عنوان رقیب شاه برای انجام اصلاحات از سوی آمریکا پشتیبانی شده بود.   

در این‌جا به تحلیل رهبران نهضت آزادی ایران که در اردیبهشت سال1340 تاسیس شد اشاره می‌کنم. این تحلیل متکی براین واقعیت بود که مشکل اصلی جامعه ما استبداد است و هر شخص و یا نهادی که در مقابل این عامل توسعه نیافتگی جامعه بایستد لاقل نباید در اجرای برنامه آنان کارشکنی کرد. درستی این تحلیل در حوادث بعد که شاه در مقابل جبهه ملی و دولت امینی ایستاد و زمینه حکوت یکدست را برای خود فراهم ساخت کاملا برجسته است که به آن اشاره خواهم کرد.

اهداف و پیامدهای واقعه اول بهمن

در طرح واقعه اول بهمن 40 در دانشگاه تهران، شاه برای برکناری دکتر امینی و در اختیار گرفتن قدرت مطلقه برای انجام برنامه اصلاحات از بالای آمریکا از رویارویی امینی و جبهه ملی برای براندازی دولت امینی بهره گرفت و همزمان دانشگاه که کانون قدرت اجتماعی و اعتراضات دانشجویی بود را سرکوب کرد.      

پس از واقعه اول بهمن 40 که امینی غافلگیر شده و در جریان آن نبود، عناصر فئودال و جبهه ملی را مسئول آن حادثه دانست و دستور بازداشت 15 تن از اعضای شورای مرکزی جبهه ملی را صادر کرد و درخواست محاکمه تیمور بختیار که طرح حمله به دانشگاه را با دستور شاه مدیریت کرده بود را مطرح کرد. اما شاه موافقت نکرد و بختیار از ایران خارج شد. در دادگستری کمیسیونی با حضور سه نفر شامل دو تن قاضی و یک افسر ارتش مامور رسیدگی به پرونده متهمان شد. این کمیسیون پس از دو و نیم ماه رسیدگی اعلام کرد که جبهه ملی در حادثه دانشگاه مداخله‌ای نداشته است و پس از کناره‌گیری امینی آزاد شدند.

شاه در اوایل فروردین 41 سفری به آمریکا داشت و طی مذاکرات مختلف مقامات آمریکا را متقاعد ساخت که برنامه‌های مورد نظر آمریکا را خود اجرا خواهد کرد. امینی در 27 تیر 41 سه ماه پس از بازگشت شاه از آمریکا کناره‌گیری کرد و 28 تیر 41 شاه حکم نخست‌وزیری اسدالله علم که کاملا مطیع او بود، صادر کرد. او در شهریور 41 لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی با سه محور «آزادی زنان در انتخابات و اصلاحات ارضی و سوگند به کتاب آسمانی به جای قرآن» برای حذف یا انفعال روحانیت که پایگاه اجتماعی تاثیرگذاری داشت را مطرح کرد که ابتدا با مخالفت مراجع اصلی قم و سپس با برچسب «ارتجاع سیاه» در رسانه‌های داخلی و خارجی روبرو شد. و نهایتا در اول بهمن سال 41 با حذف همه مخالفان و تضعیف همه نهادهای اجتماعی تاثیرگذار در تحولات اجتماعی چون احزاب، دانشگاه، روحانیت و بازار طرح رفراندوم «انقلاب شاه و ملت» را مطرح و مخالفان از جمله رهبران جبهه ملی و نهضت آزادی ایران را بازداشت کرد. حمله به فیضیه قم و کشتار 15 خرداد سال 42 آخرین اقدام در راستای اهداف واقعه اول بهمن 41 بود که شاه برای «حاکمیت یک‌دست» و اجرای برنامه‌های آمریکا مورد عمل قرار داد. مهندس بازرگان در دادگاه نظامی سال 42 پس از رخداد خرداد 42 که انسداد کامل ایجاد شده بود گفت: «ما آخرین گروهی هستیم که با زبان قانون با شما برخورد می‌کنیم». در این شرایط با توجه به گفتمان جهانی و شرایط انسداد، فرایند جنبش مسلحانه سال‌های 44 تا 54 طی شد و سپس با تداوم جنبش اجتماعی با حضور همه اقشار و گروهای اجتماعی در بهمن 57 پیامد چنین حاکمیت یکدستی مشخص و عبور از گام اول عامل توسعه نایافتگی، استبداد سلطنتی، برداشته شد.  

*یادداشت محمد توسلی روزنامه سازندگی 7 بهمن 1402