Wednesday, April 13, 2022

ضرورت صیانت از استقلال ایران

 

بسمه تعالی

ضرورت صیانت از استقلال ایران

در قبال سیاست‌های سلطه‌جویانه روسیه

«آزادی» و «استقلال» از جمله ارکان مطالبات ضداستبدادی و ضداستعماری مردم در انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ بود.  اصالت و اهمیت این آرمان‌های شریف، چندان بود که در فلسفه وجودی و بنیان قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و به ویژه در اصل نهم آن تجلی پیدا کرد و تصریح شد که: «آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک‌ناپذیرند و هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی به استقلال کشور خدشه وارد کند یا به بهانه استقلال، آزادی‌های مشروع را هرچند با وضع قوانین و مقررات سلب کند». بر همین راستا، اصل 56 قانون اساسی با تاکید بر حق حاکمیت ملت بر سرنوشت سیاسی و اجتماعی استوار شد و اصل 152 با محوریت شعار «نه شرقی و نه غربی» با تاکید بر نفی هرگونه سلطه‌جویی و سلطه‌پذیری و بر مبنای دفاع از استقلال و حاکمیت ملی در عرصه سیاست خارجی استقرار یافت.

تحولات خشونت‌آمیزی که به سرعت پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مسیر جنگ قدرت حادث شد، از همان نخستین سالیان دهه شصت خورشیدی منجر به تجمیع مطلق قدرت سیاسی در نهادهایی غیرمتاثر از آرای مردم شد و دلسوزانی مانند زنده‌یادان مهندس مهدی بازرگان و دیگر یارانشان در نهضت آزادی ایران را به طرح این دغدغه و هشدار جدی واداشت که در غیاب الگوهای مردم‌سالار و نقض حقوق اساسی ملت، حتی به فرض آن که استقلال به دست آید، پایدار نخواهد ماند و تصریح کردند که: «دست استعمار بیگانه از آستین استبداد داخلی بیرون می‌آید».

متاسفانه، تجربه چهار دهه گذشته حاکمیت نظام جمهوری اسلامی صحت دغدغه یادشده را ثابت کرد و نه تنها آزادی‌های مدنی و سیاسی به محاق رفت و تحزب و تنوع آرا و آزادی بیان و مطبوعات نادیده گرفته شد، بلکه به موازات آن، بر حاکمیت ملی و استقلال کشور نیز خدشه وارد شد و به‌تدریج، شاهد اعمال  نفوذ بیگانگان در شئونات سیاست و مناسبات دستگاه دیپلماسی رسمی شدیم که روز به روز از سمت و سوی منافع ملی و پشتیبانی ملت فاصله می‌گیرد و برای منویات و مصالح و خواست‌های همسایه شمالی (روسیه) اولویتی جدی قائل می‌شود که نمونه‌هایی صریح از آن در فرآیند تصویب برجام و در روند حمله نظامی روسیه به اوکراین نمایان شد؛ به گونه‌ای که مسئولان وزارت امور خارجه ایران نه تنها در مقابل کارشکنی مقامات روسی در مسیر توفیق برجام سکوت کردند که آشکارا در همان زمین تعیین شده از سوی دولت روسیه بازی کردند و دستگاه تبلیغات رسمی کشور و صدا و سیمای جمهوری اسلامی به نفع روسیه در جنگ اوکراین و انکار جنایات جنگی آنان موضع می‌گیرد و گویی که دولت اوکراین است که مردم خود را قتل عام می‌کند.

این سنخ طرفداری و بلکه دنباله‌روی سیاست خارجی ایران از دولت روسیه در شرایطی صورت می‌پذیرد که افزون بر نادیده گرفتن حافظه تاریخی ایرانیان از رنج‌ها و مظالمی که روسیه تزاری و پس از آن، اتحاد جماهیر شوروی با مداخلات نامتعارف در امور داخلی و حتی تهدید تمامیت ارضی ایران روا داشته بودند، رفتار سیاسی و مناسبات راهبردی روسیه پوتین با دشمنان جمهوری اسلامی به‌ویژه دولت غیرانسانی اسراییل را مکتوم می‌نماید. این در حالی است که روسیه پوتین آشکارا  انزوای ایران و پیشبرد اهداف منطقه‌ای خویش و برخورد ابزاری با منافع ملی ایران را دنبال می‌کند.

دولت روسیه به‌رغم داعیه دوستی و همکاری با دولتمردان ایرانی، به عموم قطعنامه‌های شورای امنیت برای تحریم اقتصادی و تجاری ایران رای مثبت و موافق داد تا ایران ذیل بند(۷) منشور ملل متحد قرار گیرد و در هر دو دوره انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا، فعالیت‌های موثری را به نفع ترامپ و نئومحافظه‌کاران آمریکایی به انجام رسانید و در جدیدترین مورد نیز، مذاکرات در شرف موفقیت برجام در وین را در حالی به بن‌بست کشانید که میزبان مقامات عالی‌رتبه رژیم راستگرای اسراییل بود و با طرح مطالبات غیرمعمول، آن توافق رو به حصول را به گروگان گرفت تا منافعی عاید ایران نشود و ایران همچنان محتاج و دنباله‌رو سیاست‌های روسیه باقی بماند.

حاکمان جمهوری اسلامی، اکنون و در پی دهه‌ها ابهام یا سکوت، باید به افکار عمومی شهروندان توضیح دهند راز و رمز این دنباله‌روی یا انفعال چیست؟ چگونه است که نهادهای رسمی کشور در شمار اندک کشورهایی به شمار می‌روند که حمله روسیه به اوکراین را محکوم نمی‌کنند و به رغم خواست و افکار عمومی ایرانیان، نه تنها با مردم جنگ‌دیده اوکراین همدردی نمی‌کنند و حتی از به کار بردن عبارت «حمله و تهاجم نظامی» در قبال این حوادث خونبار و جنایات جنگی احتراز می‌کند، بلکه به توصیه سفیر روسیه در ایران، سخنگوی وزارت خارجه و رسانه های ایرانی، ملزم به کاربرد عبارت گنگ، غیر متعارف، و خلاف واقع «عملیات ویژه روسیه» می‌شوند؟

نهضت آزادی ایران با تاکید بر آرمان‌های توامان «آزادی» و «استقلال» یادآور می‌شود که عبارت «نه شرقی و نه غربی» که در قانون اساسی برآمده از انقلابی مردمی، ضداستبدادی و ضداستعماری است، ضمن آن که متکی بر آموزه‌های قرآنی و تجربه بشری است، شعار محوری سیاست خارجی نهضت ملی ایران و دولت دکتر مصدق مبنی بر موازنه منفی بر اساس پرهیز از ورود به بلوک‌بندی‌های ابرقدرت‌های جهانی است و وجه مکمل آن، التزام به اصل «بی‌طرفی مثبت» از طریق ایجاد روابط حسنه و همکاری‌های موثر در فضای بین‌المللی به مثابه تنها راهکاری است که زمینه بی‌نیازی از اتکا به پشتیبانی قدرت‌های بیگانه را فراهم می‌آورد و در همین راستا، همان‌گونه که اتکای بلاقید و شرط نظام سلطنتی پیشین به قدرت‌های غربی به ویژه آمریکا و انگلستان به وقوع بحرانی مهارناپذیر و بی‌بازگشت انجامید، اعتماد و پشتگرمی به دولت‌هایی نظیر چین یا روسیه نیز، حاوی منافع ملی و حتی ثبات سیاسی پایدار نخواهد بود و عاقبت خیری به همراه ندارد.

نهضت آزادی ایران باور دارد که دو ارزش محوری «استقلال» و «آزادی» که بر سر آن وفاق ملی و اجماع همگانی حاصل است، برای آینده نیز همچنان خدشه‌ناپذیر خواهد بود. یادآوری می‌کند که «سیاست خارجی» همواره در ادامه «سیاست داخلی» قرار گرفته و معنا پیدا می‌کند. «امنیت ملی پایدار» نیز تنها در پرتو تحقق حقوق و حاکمیت ملت و پذیرش ارزش‌های دموکراتیک در راستای نیل به پشتیبانی ملی به دست می‌آید. لذا استقلال وطن امروز امانتی در دست فرزندان میهن است و همگی همچون نیاکان فداکار خود از آزادی ملت و استقلال کشور پاسداری خواهند کرد. سیاست‌ها و راهبردهای نظام جمهوری اسلامی نیز تنها در صورتی که این خواست اکثریت را نمایندگی کند، مطلوبیت، اعتبار و کارآمدی خواهد داشت و می‌تواند موجبات ارتقای موقعیت بین‌المللی و شاخص‌های سیاست خارجی ایران را فراهم آورد.

نهضت آزادی ایران

24 فروردین 1401

Saturday, April 9, 2022

متن پیام محمد توسلی مراسم هفتم مهندس مرتضی حاجی زاده مقدم

 

بسم الله الرحمن الرحیم

تِلکَ أُمَّةٌ قَد خَلَت لَهَا مَا کَسَبَت وَلَکُم مَّا کَسَبتُم وَلاَ تُسأَلُونَ عَمَّا کَانُوا یَعمَلُونَ ( 134 و 141 بقره)

با عرض سلام و تسلیت مجدد به خانواده محترم مقدم به ویژه برادران، خواهر محترم و فرزندان شادروان مهندس مرتضی حاجی زاده مقدم.

به مناسبت مراسم یادبود هفتمین روز درگذشت شادروان مهندس مرتضی حاجی زاده مقدم مایلم به اختصار سوابق آشنایی و همکاری های اجتماعی و سیاسی آن مرحوم را در جمع خانوادگی اشاره کنم. در دهه 30 دوران دانشجویی در انجمن اسلامی دانشجویان و برنامه های مختلفی از جمله برنامه های تفسیر قرآن آیت الله طالقانی در مسجد هدایت و مراسم اعیاد فطر انجمن اسلامی دانشجویان که برگزار می شد مهندس مقدم هم حضور داشت.

در سال های 39 و 40 که فضای سیاسی ایران باز شد حضور او در فعالیت ها بیشتر بود و در سال 1340 که نهضت آزادی ایران تاسیس شد با پذیرش عضویت نهضت آزادی به همکاری سیاسی و جمعی خود ادامه داد و تا سال‌های اوایل دهه چهل همکاری او ادامه داشت. از سال 1341 که من برای ادامه تحصیل به خارج رفتم در جریان ادامه همکاری او نیستم. در سال های قبل و پس از انقلاب هم خاطره خاصی از همکاری او با نهضت آزادی ایران ندارم.

اما او پس از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه از همان اوایل دهه چهل عضویت انجمن اسلامی مهندسین را پذیرفت و در جلسات آن شرکت می‌کرد. در سالهای دهه 70 و 80 به رغم مشکلات زندگی و بیماری و محدودیت جسمی در برنامه های انجمن گه‌گاه حضور پیدا می‌کرد. البته در سال های اخیر که بیماری و محدودیت جسمی او افزایش پیدا کرده بود، کمتر توفیق دیدار او را دربرنامه های انجمن اسلامی مهندسین داشتیم.

آنچه می‌خواهم به مناسبت برنامه یاد بود آن مرحوم در جمع خانوادگی مطرح کنم یادآوری آموزه قرآنی است که ابتدای سخن تلاوت کردم. این آیه دو بار در سوره بقره آمده است. آیات 134 و 141. ترجمه ساده آن این است که:  «آنان امتى بودند كه دورانشان سپرى شد؛ آنان [نتيجه] دستاورد خويش را دارند و شما نيز[نتيجه] دستاورد خويش را خواهيد داشت و مسئول اعمال آنان نخواهيد بود».

پیام این آموزه قرآنی برای ما این است که: مرحوم مهندس مرتضی حاجی زاده مقدم با اعمال خود محشور است و ما هم با اعمال خودمان محشورخواهیم بود. به نظر بنده آنچه در این گونه برنامه های بزرگداشت باید مورد توجه باشد، البته ضمن طلب آمرزش و رحمت برای درگذشته، عبرت‌گیری از جنبه های خیرات و برکات زندگی درگذشته و همچنین بهره‌گیری از عبرت ها و تجربیات اوست، تا خود ما به توانیم راه رستگاری زندگی دنیا و اخرت خودمان را سامان بخشیم.

اجازه می‌خواهم در این فرصت یاد همه درگذشتگان و پدران و مادران خانواده‌ها به ویژه برادر بزرگوار ایشان شادروان محمود مقدم جاه و همسر ایشان خواهر عزیزمان مرحومه محترم توسلی را در این برنامه گرامی بداریم و از خدوند متعال برای همه آنان آمرزش و رحمت بیکران الهی مسالت کنیم. والعاقبه للمتقین.

محمد توسلی

16 فروردین 1401

 

 

Saturday, April 2, 2022

دغدغه استاد علی رضاقلی

 

دغدغه استاد علی رضاقلی

نگاهی گذرا به زندگینامه شادروان استاد رضاقلی (1401 1326) نشان می‌دهد که او در سال 1350 پس از گذراندن دوره کارشناسی در رشته علوم سیاسی دانشکده حقوق دانشگاه تهران، در کلاس‌های دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد حضور پیدا می‌کرد. در سال 1353 به فرانسه می رود و در دانشگاه سوربن در رشته جامعه‌شناسی موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد می‌شود، اما در سال 1357 پایان نامه دکترای خود را نیمه‌تمام رها می‌کند و به جنبش اجتماعی ایران می‌پیوندد. یادآوری می‌کنم در سال 1358 در مدیریت شهر تهران ما شاهد حضور بسیاری از چنین دانشجویان خارج از کشور بودیم که ادامه تحصیل خود را رها کردند و داوطلبانه از جمله در شوراهای محلات شهر تهران همکاری می‌کردند. [1]

استاد علی رضاقلی از همان سال 1357 تا اواخر دهه 80 در نهادهای مختلف از جمله در کمیته انقلاب اسلامی، نهادهای مدیریتی در وزارت کشور، شرکت ملی نفت ایران و وزارت پست و تلگراف و تلفن همکاری داشت که جزئیات آن بسیار قابل‌توجه است. او همزمان با ارزیابی و دریافت‌های خود از ویژگی‌های خاص فرهنگی و اجتماعی مدیران و مدیریت کشور، به مطالعه و پژوهش در حوزه جامعه‌شناسی و اقتصاد سیاسی ایران پرداخت. خروجی این مطالعات آثار «جامعه‌شناسی خودکامگی» در سال 1367 و «جامعه‌شناسی نخبه‌کشی» در سال 1377 است که مورد استقبال کم‌سابقه مردم قرار گرفت و شاید از پرتیراژترین آثار در آن دوران باشد. آثار دیگر او «اگر نورث ایرانی بود» در 1398 و بسیاری از مقالات منتشرشده و آثاری است که موفق به تدوین نهایی آنها نشد.

بنده دردهه هفتاد با آثار قلمی استاد به ویژه دو اثر«جامعه‌شناسی خودکامگی» و «جامعه‌شناسی نخبه‌کشی» ایشان آشنا شدم. با توجه به زمینه‌های شناخت و تحلیلی گذشته خودم که عمدتاً متمرکز بر آثار مهندس بازرگان بود، نگاه ایشان را به عنوان یک پژوهشگر در حوزه جامعه‌شناسی و علوم سیاسی، بسیار هماهنگ و تحسین‌برانگیز ارزیابی می‌کردم. به ویژه شجاعت اخلاقی ایشان در بیان صریح واقعیت‌های تاریخی ایران، اگرچه بسیار تلخ، اما قابل تقدیر بود. او در اثر جامعه‌شناسی نخبه‌کشی خود به سرگذشت و سرنوشت «قائم مقام»، «امیرکبیر» و «مصدق» و تحلیل جامعه‌شناسی برخی ریشه‌های تاریخی استبداد و عقب‌ماندگی ما ایرانیان پرداخته است و در ذهن مخاطب سرنوشت بازرگان‌ها، منتظری‌ها و موسوی‌ها و هزاران استاد و دانشجوی نخبه خطور می‌کند که یا از دانشگاه اخراج شدند و یا خاک وطن را در این شرایط اجباراً ترک می‌کنند.

در یکی از اولین دیدارهایمان که در منزل آقای دکتر بنی‌اسدی در دهه نود انجام شد، استاد رضاقلی ضمن گفتگوها اظهار داشت که: «من تمام آثار مهندس بازرگان را به ویژه آثاری که جنبه اجتماعی دارد چون «سازگاری ایرانی»[2] مطالعه کرده‌ام و در آنها هیچ نکته‌ای برخلاف مبانی جامعه‌شناسی و علوم اجتماعی نیافته‌ام». به همین مناسبت اندیشه و خط‌مشی تدریجی و گام به گام مهندس بازرگان برای عبور از استبداد و استقرار آزادی و حاکمیت ملت را واقع‌بینانه می‌دانست و نسبت به آن علاقمندی و همدلی نشان می‌داد.

به نظر بنده آنچه استاد رضاقلی در آثار خود در بیش از سه دهه گذشته با نگاه جامعه‌شناسی و پژوهشی مطرح کرده، تأکید بر شناخت ریشه‌های استبداد تاریخی و توسعه نایافتگی ایران است و به همین علت تصریح می‌کند که: «بدون خوانش تاریخ و چرخه‌های شوم آن، یافتن راه حل برای رهایی از دام توسعه‌نایافتگی امکان‌پذیر نیست».

به نظر بنده این دغدغه استاد رضاقلی که با دانش علوم اجتماعی و ارزیابی میدانی واقعیت‌های مدیریت کشور پس از انقلاب حاصل شده و درآثار و گفتار او ما شاهد هستیم، اتفاقاً دغدغه اصلی مهندس بازرگان و همراهان ایشان در همان شرایط شهریور 1320 بوده است. آنان دو عامل استبداد سیاسی 2500 ساله و پیرایه‌ها و خرافات هزار ساله را از علل توسعه‌نایافتگی جامعه ایران تشخیص دادند[3] و تمام تلاش‌های خود را در طول 80 سال گذشته، در این راستا متمرکز کردند. مرور بیش از 400 اثر مهندس بازرگان، این فرایند را نشان می‌دهد.

روحش شاد و دغدغه راهبردی او برای نجات ایران و راه آگاهیبخشی او پر رهرو باد. درگذشت شادروان استاد علی رضاقلی را به خانواده محترم، همسر فرهیخته و فرزندان برومند آن زندهیاد و همه دوستان و علاقمندان ایشان که دغدغه توسعه ایران را دارند، صمیمانه تسلیت می‌گویم و برای آن شادروان از خداوند بزرگ، آمرزش و رحمت بیکران الهی مسألت می‌کنم.

محمد توسلی

12 فروردین 1401

 

 

 

 

 

    

 

 



[1] برای جزئیات می توان به جلد دوم خاطرات اینجانب «تجربه مدیریت شهری در دوران بحران»، 1399، انتشارات کویر مراجعه کرد.

[2] قابل مطالعه در مجموعه آثار جلد 4 مهندس بازرگان

[3] برای نمونه به مدافعات مهتدس بازرگان در دادگاه ویژه نظامی سال 1342 با عنوان «چرا دچار استبداد شدیم و چرا با استبداد مخالفیم»، جلد 6 مجموعه آثار ایشان مراجعه شود.