Tuesday, January 26, 2021

مهندس بازرگان و اصلاحات جامعه محور

 

مهندس بازرگان و اصلاحات جامعه محور*

متن تنظیم شده  سخنرانی مهندس محمد توسلی دبیرکل نهضت آزادی ایران

در مراسم بزرگداشت 26 امین سالگرد مهندس بازرگان:

(2/ بهمن/ 1399)

بسم الله الرحمن الرحیم

ابتدا لازم می دانم در این مراسم گرامی داشت 26 امین سالگرد شادروان مهندس مهدی بازرگان، ضمن طلب رحمت و آمرزش الهی برای پیشگامان نهضت آزادی ایران زنده‌یادان مهندس بازرگان، آیت الله طالقانی و دکتر سحابی، پیشکسوت‌هایی چون احمد صدر حاج سید جوادی، رحیم عطایی، عباس رادنیا، مهندس عباس امیرانتظام، مهندس عزت الله سحابی، شهید دکتر مصطفی چمران، دکتر ابراهیم یزدی و همچنین دکتر غلامعباس توسلی که در سال جاری دار فانی را وداع گفتند؛ از یاران برگزار کننده این برنامه و سخنرانان مدعو سپاسگزاری کنم.

عنوان برنامه امسال با توجه به شرایط کنونی جامعه «مهندس بازرگان و اصلاحات جامعه محور» تعیین شده است. راهبردی که در سال های اخیر با توجه به چالش های پیش روی اصلاح طلبان درقدرت برای بازگشت به اندیشه تاریخی اصلاح طلبی مطرح شده است.

اندیشه اصلاح طلبی ریشه تاریخی در آموزه‌های پیامبران ازجمله در آموزه های قرآنی و تجربه مصلحان بشری دارد. بینش و منش مهندس بازرگان یکی از الگوهای الهام بخش اصلاح طلبی برای نسل تحول‌خواه جامعه در عرصه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در دهه های اخیر بوده است. دغدغه او و یارانشان از همان شهریور 1320 بر دو عامل اصلی عقب ماندگی جامعه ایران یعنی «استبداد سیاسی» و پیرایه ها و خرافات مذهبی هزار ساله «استبداد دینی» متمرکز بود. آنان با استناد به آیه « إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنفُسِهِم» (رعد/14) و تجربه بشری ابتدا برنامه های خودشان را در عرصه های فرهنگی و اجتماعی و سپس در شرایط خاص و ضرورت در عرصه سیاسی متناسب با شرایط زمان پیگیری کردند.

دستاورد این تلاش‌ها از دهه بیست تا بهمن 57 و تعامل با روحانیون مبارز و مشارکت همه احزاب و گروه‌های  اجتماعی و عموم آحاد ملت ایران در 22 بهمن 57 موجب حذف نماد «استبداد سیاسی» و طی شدن «گام اول» رفع مانع توسعه یافتگی ایران گردید. جرئیات این فرایند در اسناد تاریخی به تفصیل و خلاصه آن در یادداشت اخیر راقم این سطور به مناسبت 26 دی با عنوان «جنبش اجتماعی ایران و خروج شاه از ایران در روزنامه شرق ، 27 دی 99، آمده است. 

بعد از سال 58 با توجه به نقش روحانیون مبارز و رهبری فرهمند آقای خمینی در پیروزی انقلاب و جامعه مذهبی ایران عملا روحانیت در قدرت قرار گرفت و به رغم چشم اندازی که آقای خمینی در نوفل‌لوشاتو برای  جمهوری اسلامی تصویر کرده بودند و مردم به اتکا و اعتماد به آن، در 12 فروردین 58 به جمهوری اسلامی رأی دادند. اما در عمل نظریه ولایت فقیه و سپس ولایت مطلقه فقیه در قانون اساسی اضافه شد و همان نگاه تاریخی اسلام فقاهتی شیخ فضل الله نوری مورد عمل مسئولان قرار گرفت. پیامد آن در چهار دهه گذشته به تدریج نادیده گرفتن بسیاری از اصول قانون اساس گردیده است که حقوق اساسی ملت ایران و مطالبات تاریخی ملت چون «آزادی و حاکمیت ملت» را تضمین می‌کند. این فرایند امروز در عملکرد مدیریت جامعه، شورای نگهبان، و مجلس منتخب آن و برنامه ریزی برای انتخاب رئیس جمهور آینده و یک دست سازی حاکمیت با این دیدگاه، به وضوح قابل مشاهده است.

پیامد های این فرایند در طول چهار دهه گذشته بحران های گسترده در عرصه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه، ناکارآمدی در سیاست های داخلی و خارجی، فقر، شکاف طبقاتی، نارضایتی عمومی، شکاف عمیق ملت - دولت و بروز آن حضور کمرنگ مردم، حدود ده درصد، در انتخابات مجلس یازدهم در اسفند 98 در کلانشهرها چون تهران کاملا مشخص است.

مهندس بازرگان و یاران ایشان در نهضت آزادی ایران در قبال چنین روند انحرافی از آرمانهای انقلاب و اصول قانون اساسی و رویدادهای بعد از اتقلاب چه رویکردی داشتند:

* آگاهی بخشی در مقابل اقدامات خلاف مصالح و منافع ملی : تاکید بر «جمهوری دموکراتیک اسلامی» مصوب شورای انقلاب و تایید رهبر فقید انقلاب، مخالفت با اشغال سفارت آمریکا و ادامه جنگ تحمیلی بعد از پیروزی خرمشهر، تاکید بر سیاست اسلام برای ایران در قبال ایران برای اسلام در سیاست خارجی و در منطقه و...

* آگاهی بخشی برای نشان دادن ریشه های نظری انحراف از آرمان های اصلی مردم در انقلاب «آزادی و حاکمیت ملت»: اثر «انقلاب ایران در دو حرکت»، چگونه «همه با هم، به همه با من» تبدیل شد (1361)، اثر «گمراهان»، سرگذشت و سرنوشت حاکمیت کلیسا و روحانیت در قرون وسطی (1362)، نشریه نهضت آزادی ایران با عنوان «تفصیل و تحلیل ولایت مطلقه فقیه» (1366)، و آثار متعدد دیگر ایشان در مجموعه آثار جلدهای 22، 23 و24 با عنوان «انقلاب اسلامی ایران (1)، (2) و (3)» و جلد های 25 و 26 با عنوان « بازیابی ارزش‌ها (1) و (2)» و نهایتا در «آخرت و خدا، هدف بعثت انبیاء» و تاکید بر ضرورت جدایی نهاد دین و روحانیت از قدرت بر اساس آموزه های قرآنی.

* آگاهی بخشی در عرصه سیاسی: بعد از حضور در دولت موقت انقلاب و شورای انقلاب، حضور در انتخابات مجلس اول و ارایه چند سخنرانی راهبردی و ضمن دفاع از حقوق اساسی ملت مصرح در قانون اساسی به ریشه‌های انحراف اشاره می‌کند، حضور در انتخابات مجلس دوم و طرح مطالبه قانونی و برحق مردم برای برگزاری انتخابات آزاد و سالم و پیامد های خشونت بار آن در مجلس اول، نامزدشدن در انتخابات ریاست جمهوری سال 1364 و رد صلاحیت ایشان توسط شورای نگهبان و پیامد های آگاهی بخشی آن در عرصه عمومی، بیانیه ها و برگزاری مراسم ها برای آگاهی بخشی در مسایل مهم مورد نیاز جامعه، تشکیل «جمعیت دفاع از آزادی و حاکمیت ملت ایران» در سال 65 و نهایتا ارسال نامه مشفقانه به رئیس جمهور وقت در سال 1369 و پیامد های آگاهی بخش و البته پذیرش هزینه های سنگین آن، تشکیل نهاد «تلاشگران تامین آزادی انتخابات» با جمعی از نیروهای ملی و مسلمان در سال 1365 برای حضور آگاهی بخش در انتخابات مجلس پنجم و ریاست جهوری سال 76 و صدور بیانیه های آگاهی بخش و دفاع از حقوق اساسی ملت «آزادی و حاکمیت ملت» و...

اولین دستاورد راهبرد اندیشه اصلاح‌طلبی که در کنگره تیرماه سال1359 نهضت آزادی ایران تصویب شد و بر مبارزه قانونی، علنی و پرهیز از خشونت در چارچوب ظرفیت های قانون اساسی تاکید داشت و به برخی از خروجی های آن اشاره شد، رخداد دوم خرداد 76، انتخاب آقای خاتمی با رای آگاهانه مردم به برنامه توسعه سیاسی ایشان و «نه بزرگ» به محافظه‌کاران بود. تداوم نقش آگاهی بخشی در قدرت و خدمات گسترده ایشان در دو دوره ریاست جمهوری و البته با محدودیتهای گسترده و هر 9 روز یک بحران.

تداوم نگاه آگاهی بخشی با راهبرد اصلاحات با حضور در انتخابات سال های 84، 88، 92، 94 و 96 و نقش مردم در این تحولات در فرصت هایی در گذشته به آنها پرداخته شده است. آن چه در این فرصت کوتاه باید اشاره شود شکست ملموس برنامه یکدست سازی حاکمیت در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 بود که مردم با آگاهی در مقابل آن ایستادگی کردند و با 24 میلیون رای عمدتا اعتراضی به آقای روحانی آن برنامه را با شکست مواجه ساختند.

رویدادهای قریب به چهار سال گذشته، تشدید تحریم های ظالمانه دولت آمریکا، تشدید فشارهای معیشتی روی بخش قابل توجهی از جامعه و واکنش های اعتراضی دی 96 و آبان 98 که همراه با ایستادگی محافظه کاران و نهادهای سخت قدرت و تحمیل هزینه های بسیار سنگینی عمدتا به اقشار فرودست جامعه بوده است، از یک سو موجب کاهش پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان با نگاه قدرت محور در دوره دولت آقای روحانی شده و از سوی دیگر محافظه‌کاران و نهاد های سخت قدرت زمینه را برای یک دست سازی کامل حاکمیت فراهم می‌کنند. دو پیام در رسانه ها کاملا مشهود است؛ از یک سو نگاه «انتخابات مجلس یازدهم بهترین انتخابات چهار دهه گذشته بوده!» و از سوی دیگر نگاه «از جمهوریت نظام چیزی باقی نمانده!»، است.

با پیش بینی چنین شرایطی از چند سال گذشته که حضور در قدرت محدود و یا امکان پذیر نباشد، تداوم برنامه راهبردی اصلاحات تاریخی در عرصه عمومی با عنوان «اصلاحات جامعه محور» مورد تاکید قرار گرفت. نگاه «جامعه محور» در مقابل نگاه «قدرت محور» بعد از سال 96 مطرح شد که اصلاح طلبان به اندیشه تاریخی اصلاحات برگردند و با تقویت جنبش اجتماعی فرایند گذار به دموکراسی تقویت شود.

برنامه اصلاحات جامعه محور، تداوم همان اصلاحات تاریخی است. اگر نتوانستیم در قدرت برنامه توسعه سیاسی و دستیابی به مطالبات تاریخی و قانونی مردم را محقق سازیم، ضرورتا بازگشت به راهبرد اصلی اصلاحات در جامعه باید مورد توجه قرار گیرد.

امروز که پس از طی چهار دهه آگاهی بخشی جامعه عموما با ریشه مشکل اصلی جامعه آشنا شده‌اند و مطالبه مشترک جامعه متکثر ما «آزادی و حاکمیت ملت» است تا خود بر سرنوشت مدیریت جامعه حاکم شوند، گام بعدی اصلاحات تقویت و انسجام نهادهای مدنی، احزاب و گروه های اجتماعی (جنبش‌های اجتماعی) و توانمند سازی جامعه حول این مطالبات مشترک است تا جنبش اجتماعی ایران با تعامل همه نیروهای موثر اجتماعی توان تحقق مطالبات تاریخی خود را که در اصول مغفول قانون اساسی پیش بینی شده است، پیدا کند. طی شدن این فرایند البته طولانی است و بستگی به شرایط و توانمندی مدیریت جنبش های اجتماعی دارد.

ایستادگی آگاهانه جنبش‌های اجتماعی در تحولات سال های آتی زمینه تحقق این مطالبات را با بهره گیری از ظرفیت های قانون اساسی بصورت مسالمت آمیز و پرهیز از خشونت به تدریج امکان پذیر می سازد. این همان اندیشه و نگاه راهبردی مهندس بازرگان و یاران ایشان از شهریور 1320 و پس از اتقلاب برای رفع موانع اصلی توسعه در ایران، استبداد سیاسی و استبداد دینی، بوده است.

با توجه به ویژگی خاص تاریخی مشکل اصلی جامعه، اصلاحات تا کنون راه طولانی داشته و راه طولانی تری هم پیش رو خواهد داشت. ما باید به آینده امیدوار باشیم و به خداوند بزرگ توکل کنیم تا این فرایند طی شود.  به امید ایرانی آزاد و آباد.

*چاپ شده در هفته نامه صدا شماره 53 چهارم بهمن 1399

 

 

           

 

Tuesday, January 19, 2021

مبانی دینی ارزش های دموکراتیک در اندیشه مهندس بازرگان

 

 

 

مبانی دینی ارزش های دموکراتیک در اندیشه مهندس بازرگان

محمد توسلی

به مناسبت بیست و شش‌امین سالروز درگذشت زنده یاد مهندس مهدی بازرگان و مطالبات راهبردی امروز جامعه و چالش‌های پیش‌روی فرایند گذار به دموکراسی، در این یادداشت مروری بر مبانی قرآنی ارزش‌های دموکراتیک در اندیشه مهندس بازرگان خواهیم داشت.

آثار تدوین شده مهندس بازرگان و سوابق تاریخی نشان می‌دهند که یک از دغدغه های اصلی ایشان و البته همراهان و یاران در راستای همان مطالبات انقلاب مشروطه، رفع موانع توسعه یافتگی ایران یعنی فرهنگ استبدادی اعم از سیاسی و دینی و دستیابی به ارزش های دموکراتیک یعنی «آزادی، حاکمیت ملت و حقوق شهروندی» از طریق حاکمیت قانون، توسعه احزاب و نهادهای مدنی، آزادی رسانه‌ها و برگزاری انتخابات آزاد، سالم و عادلانه بوده و در عرصه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در طول چند دهه گذشته پیگیری شده است.

مبانی اندیشه مهندس بازرگان در اولویت اول مستند به آموزه های قرآنی بود. به همین علت کمتر اثری از ایشان ملاحظه می شود که مستند قرآنی نداشته باشد. از جمله این مبانی، در مجموعه سخنرانی‌های ایشان بین سال‌های 1337 تا 1373 در جشن‌های عید مبعث انجمن اسلامی مهندسین با عنوان «بعثت و رسالت پیامبر»، برجسته است. در هر سخنرانی با استناد به کلمه یا عبارتی از آیه دوم سوره جمعه[1]موضوعی را متناسب با نیاز زمان مطرح کردند. از «خدا پرستی و افکار روز» در سال 37 آغاز و تا «آخرت و خدا هدف رسالت انبیاء» در سال 1371 و «بعثت و آزادی» در سال 73  ادامه  داشت. [2]

پیام راهبردی مورد تأکید این مجموعه سخنرانی ها که هدف اصلی بعثت همه پیامبران است؛ رفع موانع قرارگرفتن انسان در جایگاه طبیعی کمال مورد نظر خالق هستی است. آیات و نشانه هایی که در خلقت و هستی وجود دارد در معرض آگاهی انسان قرار می‌گیرد تا با مشاهده واقعیات خلقت و شناخت حقایق وجود، انسان فطرت و ظرفیت های وجودی خود را با این نشانه های هستی پیوند زده و هماهنگ سازد، با بهره‌گیری از این نشانه های ارایه شده انسان وجود خود را از هر نوع پلیدی، ظلم، جهل و شرک پاک می‌سازد و پیامد آن آثار روانی و ایجاد محیط مناسب درونی انسان برای تربیت پذیری و خودآگاهی به هدف اصلی حیات و سرنوشت اوست (خدا و آخرت)، در مرحله بعد البته تعلیم کتاب و ارایه راهنمایی‌های راهبردی برای زندگی انسان در این دنیاست، اگر خداوند حکیم است خود این حکمت و فرزانگی و هوشمندی را در وجود انسان به ودیعه گذارده است تا پس از تزکیه وجودی خود و بهره‌گیری از راهکارهای راهبردی ارایه شده در کتاب ( قرآن) بتواند برای حل مسایل خود در زندگی دنیا شخصا از آن‌ها بهره‌گیری کند و با سامان دادن زندگی دنیا، خود ر ا برای زندگی آخرت آماده سازد.[3]

بر پایه این مبانی که انسان در جایگاه طبیعی و کرامت مورد نظر خالق هستی قرار می‌گیرد خداوند ضمن ارایه راهبردهای کلی بقیه راه را به فرزانگی و ظرفیت های وجودی خود انسان (عقلانیت و تجربه بشری) واگذار کرده تا خود راه کمال و مدیریت زندگی خود را طی کند. در این جا به نمونه هایی از راهبردهای کلی که در آموزه های قرآنی آمده اشاره می‌کنم.

موضوع «آزادی» و «اختیار» انسان یکی از پایه های اصلی ارزش های دموکراتیک جامعه انسانی است که مورد توجه مهندس بازرگان و یاران ایشان بوده و درآثارشان به تفصیل به آن پرداخته شده است. از جمله مستند آن آیه 72 سوره احزاب است[4]

«ما [موهبت اختيار و حق انتخاب را به صورتِ] امانت بر آسمانها و زمين و كوهساران عرضه داشتيم،[بنا به عدم استعداد،] جملگى از تحمل آن [عاجز مانده و] سر باز زدند و از آن هراس داشتند و انسان [كه مستعد پذيرش ان بود] بار آن را بر عهده گرفت، ولى [با سوء استفاده از اختيار] به راستى ستم پيشه و جهالت پيشه است؛»

مرحوم طالقانی هم در پرتوی از قرآن «الامانات» را اختیار و آزادی انسان تفسیر کرده که در بین همه مخلوقات خدا فقط انسان ظرفیت پذیرش آن را یافته اما دو عامل «ظلم و جهل» در جامعه مانع دستیابی انسان به این ظرفیت خدایی اوست. قابل توجه است که اصل 56 قانون اساسی هم بر همین قانونمندی تصریح دارد که خدا به انسان اختیار داده که بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکمیت داشته باشد و هیچ کس نمی‌تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروه خاصی قرار دهد.

تاریخ نیز در واقع سرگذشت و داستان طی شده این فرایند رفع ظلم و جهل از زندگی بشریت بوده و انبیاء و مصلحان همواره نقش آگاهی بخشی و تقویت این فرایند را برعهده داشته‌اند. در دوران زندگی پیامبر اسلام نیز با آموزه های راهبردی چون تاکید بر شخص پیامبر که حتی در سخت ترین شرایط که به علت خطای مردم در جنگ احد با شکست مواجه می شوند اما خداوند به پیامبر تاکید می‌کند که همواره با مردم مشورت کن (شاورهم فی الامر) و نگاه راهبردی برای اداره جامعه هم قاعده کلی (و امرهم شورا بینهم) تصریح شده است. در عمل هم الگوهای شاخص تربیت شده این مکتب چون علی (ع) برای پذیرش مسئولیت بدون رای قاطع مردم (حاکمیت ملت) مسئولیت اداره جامعه را قبول نمی‌کند.[5]

اگر چه این راهبردهای کلی و تجربه عملی پیشوایان دینی برای تحقق آزادی و حاکمیت ملت بر سرنوشت اجتماعی مردم در جامعه وجود دارد، اما مهندس بازرگان در سخنرانی «ناگفته های بعثت»[6] خود در سال 1364 به ویژه در شرایط تجربه انقلاب اسلامی به تفصیل توضیح داده‌اند که رسالت انبیاء صرفا رشد و تعالی انسان با بهره‌گیری از قانونمندی هایی است که در آفرینش در اختیار انسان قرار داده شده تا خود را برای حیات ابدی (آخرت و خدا) آماده کند و بقیه امور زندگی با استفاده از خطوط کلی ارایه شده و فرزانگی و ظرفیتی که خدا در وجود انسان نهادینه کرده بر عهده خود انسان واگذار شده است. مهندس بازرگان در این اثر تصریح می‌کند که بقیه امور زندگی بشر که ناگفته‌های بعثت است چون موضوعات آشپزی، امور علمی، اقتصادی و اداره جامعه توسط خود مردم تصدی و مدیریت می شود.

بنابراین برخلاف نگاهی که عده‌ای پس از انقلاب مطرح می‌کردند و می‌کنند که همه نیازهای انسان در امور اجتماعی در منابع فقهی مشخص و ارایه شده و همه مکلف به تبعیت و پیروی از آنها هستند، مهندس بازرگان به استناد آیات قرآن یادآور می شود که این امور از جمله اداره جامعه به عهده خود انسان واگذار شده است.

در شرایط ملتهب اوایل دهه شصت و تعطیلی دانشگاه‌ها و مطرح شدن انقلاب فرهنگی، برخی از اساتید حوزه  ادعا می‌کردند که همه امور زندگی مردم، ازجمله علوم انسانی و اجتماعی، باید پسوند اسلامی داشته باشد. بار دیگر شایسته است از تلاش های مرحوم دکتر غلامعباس توسلی استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران که با گفت وگوهای مستمر و پیگیر خود در این زمینه توانست این فکر را بقبولاند که علوم انسانی و اجتماعی بشری است و دستاورد فرزانگی و ظرفیت های عقلانی خداداده بشری است، تقدیر بعمل آید. به همین علت در آن فضای ملتهب اجتماعی او موفق شد رشته های علوم اجتماعی را در دانشگاه های کشور احیا و توسعه دهد که شاگردان و همکاران ایشان دربرنامه های بزرگداشت ایشان این موارد را مورد تاکید و تقدیر قرار دادند. 

 

جمع بندی

مبانی دینی ارزش‌های دموکراتیک از طریق تامین «آزادی و حاکمیت ملت» جایگاه اصلی در اندیشه، بینش و عملکرد مهندس بازرگان در طول چند دهه تلاشهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن زنده یاد داشته است. علاوه بر آموزه های قرآنی که در تجربه عملکرد پیامبر اسلام (ص) و تربیت شدگان شاخص این تعالیم چون امام علی (ع) تبلور دارد، عقلانیت و تجربه بشری در علوم انسانی و اجتماعی نقش مهمی در این اندیشه داشته‌اند. بر پایه آموزه های قرآنی هدف از بعثت پیامبر اسلام رشد و کمال و خدا گونه شدن انسان است تا در جایگاه انسانی خود در جامعه زندگی کند و خود را برای نیل به ارزش‌های خدایی (آخرت) آماده کند.[7] در دوران زندگی با توجه به راهبردهای کلانی که در تعالیم قرآن جهت راهنمایی مردم آمده، بقیه امور زندگی اجتماعی از جمله نحوه اداره جامعه با توجه به مبانی دینی ارزش‌های دموکراتیک، به عهده خود انسان که از فرزانگی و توانمندی برخوردار است و دستاوردهای تجربه بشری در علوم انسانی و اجتماعی، واگذار شده است.

 

منبع: کانال ماهنامه ایران فردا 28 دی 1399



[1] هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿جمعه/2﴾ اوست كه در ميان مردمى اموزش نديده، رسولى از خودشان برانگيخت كه اياتش را بر انان مى خواند و[ از پليدى جهل و شرك] پاكشان مى سازد و به انان كتاب و دانشِ توأم با بينش مى اموزد، در حالى كه قبل از ان واقعاً در گمراهى اشكارى بودند.

[2] این سخنرانی ها در مجموعه آثار(2) بعثت 1 و مجموعه آثار (17) بعثت 2 منتشر شده و درسایت بنیاد فرهنگی مهندس بازرگان قابل دسترسی است.

[3] برای تفصیل این بحث می توان به سخنرانی تدوین شده سخنرانی راقم این سطور در اینستاگرام انجمن اسلامی مهندسین در تاریخ 21 آبان 99 مراجعه کرد

[4] إِنَّا عَرَضنَا الأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الأَرضِ وَ الجِبالِ فَأَبَینَ أَن یَحمِلنَها وَ أَشفَقنَ مِنها وَ حَمَلَهَا الإِنسانُ إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولاً (احزاب/72)

 

[5] برای تفصیل و مستندات راهبردهای آزادی در قرآن و نهج البلاغه می توان به دو اثر به همین عنوان ها به قلم  مهندس عبدالعلی بازرگان انتشارات قلم، مراجعه کرد.

[6] این اثر در مجموعه آثار 26 با عنوان «بازیابی ارزش‌ها» تدوین شده و در سایت بنیاد فرهنگی مهندس بازرگان قابل دسترسی است.

[7] یا أَیُّهَا الإِنسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدحاً فَمُلاقِیهِ (انشقاق/6) - اى انسان، تو با تلاش بسيار، به سوى صاحب اختيارت در حركتى و به لقاى او نايل خواهى شد.

 

جنبش اجتماعی ایران و خروج شاه ازایران

 

جنبش اجتماعی ایران و خروج شاه ازایران

محمد توسلی

26 دی‌ماه سال 1357 یکی از روزهای تاریخی و فراموش نشدنی است. وقتی مردم مطلع شدند که شاه در فرودگاه مهرآباد ایران را ترک می‌کند، بدون این که از قبل فکر یا برنامه‌ای سازماندهی شده باشد به طور خود جوش در تهران و شهرستان ها به خیابان ها ریختند و با آن نشاط عمیق و رضایت گسترده خود از خروج شاه، خشم خودشان را نسبت به شاه نشان دادند. همه خوشحال بودند و خروج شاه را به صورت یک پیروزی جشن گرفتند که در داخل و خارج انعکاس بسیار وسیعی داشت.

بررسی زمینه های اجتماعی و سیاسی خروج شاه در 26 دی‌ماه 57 که عامل اصلی آن جنبش اجتماعی ایران بود و مقایسه آن با سه رخداد تاریخی مداخله عوامل بیگانه در تحولات داخلی ایران؛ کودتای سوم اسفند 1299 و آغاز رژیم پهلوی، خروج رضا شاه در شهریور20 و کودتای 28 مرداد 32 که عامل اصلی آن‌ها بیگانگان بودند و مستندات تاریخی آن بر کسی پوشیده نیست، نشان می‌دهند که رژیم پهلوی در سه نوبت به دست بیگانگان سر کار آمدند و فاقد مقبولیت و مشروعیت بودند، اما شرایط جنبش اجتماعی ایران و مطالبه مشترک مردمی که موجب خروج شاه از ایران و بسته شدن پرونده نماد استبداد سیاسی کهن گردید، درس ها و عبرت هایی آموزنده دارد که در این یادداشت با استناد به سوابق تاریخی به آن می پردازم.

پس از رویدادهای سال 57 و اوج‌گیری جنبش اجتماعی و در پی مطالبات روشن مردم در راهپیمایی‌های تاسوعا و عاشورا و شکست برنامه های دولت آمریکا برای حفظ رژیم پهلوی و گزارش جرج بال مأمور ویژه کارتر در باره اوضاع بحرانی ایران، روز 14دی‌ماه کنفرانس چهار کشور غربی، آمریکا، انگلیس، آلمان و فرانسه در گوادالوپ برگزار شد و یکی از تصمیمات آن کنفرانس که  تا 17دیماه بطول انجامید، توافق بر ضرورت خروج شاه از ایران بود. خبرگزاری ها از جمله یونایتد پرس حاصل این کنفرانس را یک روز بعد در 18 دی‌ماه این چنین گزارش می‌دهد: «شاه ایران در حالی که چشم به راه پاسخ ایالات متحده آمریکاست باید سر انجام تصمیم بگیرد که بماند یا برای یک تعطیلات که ممکن است سر انجام منجر به پایان یافتن سلطنتش گردد، برود.آمریکا به خاطر مخالفت‌های فزاینده و همه جانبه ایرانیان نمی‌تواند از او حمایت کند»[1] در پی این تصمیم رابرت هایزر از فرماندهان با سابقه ارتش آمریکا با مأموریت‌های ویژه‌ای به ایران سفر می‌کند و زمینه های خروج شاه را از ایران فراهم می‌کند و پس از خروج شاه از ایران و انجام ماموریت های ویژه خود که در اسناد تاریخی آمده است، در 15 بهمن ایران را ترک می‌کند.

اگر جنبش اجتماعی ایران در راستای مطالبات تاریخی ملت شرایطی فراهم می‌کند که نهایتا شاه از ایران خارج شود و نماد استبداد 2500 ساله سیاسی، یکی از عوامل عقب ماندگی جامعه، از عرصه سیاسی ایران حذف شود، این سوال امروز قابل بررسی است که این جنبش چه ویژه‌گی‌هایی داشته است که توانسته با تعامل با کشورهای خارجی (دیپلماسی) چنین رخداد تاریخی را شکل دهد؟ برای این منظور محورهای رویدادهای تاریخی این دوره را مرور می‌کنیم.

پس از اخراج رضاه شاه از ایران در شهریور 1320 و باز شدن نسبی فضای سیاسی به تدریج احزاب و نهاد های مدنی بیشتر با نگاه چپ مارکسیستی شکل می‌گیرد. پیشگامان روشنفکری دینی مهندس بازرگان، آیت الله طالقانی و دکتر سحابی با توجه به تجربه انقلاب مشروطه و پیامدهای آن در دوره حکومت رضا شاه و البته آشنایی با تجربه روند تحولات اروپا بعد از قرون وسطی و جدایی نهاد کلیسا و روحانیت از قدرت و توسعه انسانی و تحول در شرایط فرهنگی و اجتماعی و خلق و خوی مردم (مدرنیته)، برای رفع موانع توسعه یافتگی ایران دو مانع اصلی استبداد سیاسی تاریخی و پیرایه ها و خرافات مذهبی هزار ساله (استبداد دینی) را در برنامه های اجتماعی خود مورد توجه قرار دادند. مرور اسناد تاریخی چند دهه گذشته فرایند شکل‌گیری جنبش اجتماعی ایران را که منجر به پیروزی انقلاب بهمن سال1357شد، نشان می دهند.

دکتر محمد مصدق با تشکیل جبهه ملی و رهبری نهضت ملی ایران در دوره کوتاه 28 ماهه حکومت خود  نقش موثری در ملی کردن صنعت نفت و قطع سلطه فرهنگی و اجتماعی دولت انگلیس و ایجاد تحول بزرگی در زمینه سازی اجتماعی برای تامین آزادی و حاکمیت ملت داشت. کودتای 28 مرداد 32 فرایند گذار به دموکراسی را متوقف کرد. اما جنبش اجتماعی به رغم بسته بودن فضای سیاسی با تشکیل نهضت مقاومت ملی در مقابل استبداد سیاسی رژیم وابسته بیگانگان ایستادگی کرد و به آگاهی بخشی و کادر سازی ادامه داد. در شرایط سیاسی سال 39 در زمان ریاست جمهوری جان اف کندی در آمریکا که برای مقابله با ناکارآمدی رژیم کودتا و نارضایتی مردم بحث حقوق بشر و باز شدن نسبی فضای سیاسی مطرح می‌شود، با پیگیری کادرهای تربیت شده دوران نهضت مقاومت ملی، جبهه ملی دوم و سپس در اردیبهشت سال 1340 نهضت آزادی ایران تشکیل می شود و جنبش اجتماعی ایران به ویژه در سطح دانشگاه و بازار تقویت می‌گردد. اما استبداد سلطنتی مطالبات مردمی را برنمی‌تابد و تلاش می‌کند با ایجاد محدودیت برای فعالیت احزاب سیاسی خود با انقلاب سفید شاهانه! به مطالبات مردم پاسخ دهد.

در چنین شرایطی برای حذف یا بی اعتبار کردن پایگاه اجتماعی روحانیون، که همواره حتی قبل از اسلام هم رابطه عمیقی با توده های مردم داشته‌اند، در شهریور سال 1341 لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی، با سه محور آزادی زنان در انتخابات، اصلاحات ارضی و سوگند به کتاب آسمانی به جای قرآن، مطرح می‌شود. پس از مخالفت مراجع به این لایحه و حملات شدید رسانه ها در واکنش به این مخالفت با عنوان «ارتجاع سیاه»! و در پی تعامل رهبران نهضت آزادی ایران با مراجع قم که اسناد آن‌ها در سوابق تاریخی قابل دسترسی است[2]، تحولی در نگاه مراجع و پیشاپیش آنان آقای خمینی به وجود می‌آید و در عرصه عمومی زمینه تقویت جنبش اجتماعی ضد استبدادی فراهم می شود.[3] حضور روحانیون مبارز در عرصه عمومی بعد از رخداد خرداد 1342 تا بهمن 1357 موجب شد علاوه بر روشنفکران و طبقات متوسط شهری با حضور روحانیون مبارز در عرصه عمومی و پیشگامی آقای خمینی، به تدریج توده‌های مردم به جنبش اجتماعی ایران به پیوندند.

پس از خرداد 42، تشکیل سازمان های انقلابی توسط همه گروه های اجتماعی اعم از مسلمان و مارکسیست با توجه به گفتمان رایج جهانی برای مبارزه علیه رژیم شاه و عبور از شرایط انسداد سیاسی، موجب تقویت جنبش اجتماعی و برجسته کردن هویت شاه و استبداد سیاسی و البته پرداخت هزینه های بسیار سنگین انسانی شد.

پس از سرکوب سازمان های انقلابی عملا در سال 54، جنبش اجتماعی توانست تا بهمن 57 به رغم چالش‌های پیش‌رو البته با هماهنگی، انسجام مدیریتی و استفاده از فرصت ها گام های بلندی در راستای آگاهی بخشی، آماده سازی جامعه برای حضور و فعالیت همه احزاب و گروه های اجتماعی و شخصیت ها در عرصه مبارزه و تمرکز بر مطالبات مشترک و همچنین استفاده از دیپلماسی برای تسهیل روند تحولات و کاهش هزینه مبارزه، بردارد و در 26 دی‌ماه خروج «شاه» نماد استبداد سیاسی را از ایران امکان پذیر سازد. در اینجا به اختصار به تعدادی از رویداد های مهم و تاثیر گذار این دوره اشاره می کنم:

·        صدور نشریات تحلیلی با امضاهای مستعار، جنبش مسلمانان ایران، اعلامیه های امضادار اشخاص و اخبار جنبش اجتماعی از سال 54 تا 57 که نقش مهمی در اگاهی بخشی و تقویت جنبش اجتماعی داشت.[4]

·        تاسیس «جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر» توسط جمعی از مبارزان ملی و اسلامی در سال 56 با استفاده از فضای سیاسی مطالبه گروه «حقوق بشر» آمریکا در سطح جهانی در مخالفت با درگیری آمریکا در جنگ ویتنام و رژیم شاه در دوره ریاست جمهوری کارتر. این جمعیت در طول 14 ماه فعالیت خود توانست خدمات موثری در هموار کردن راه برای گسترش مبارزات مردم و گروه های اجتماعی مختلف و تقویت جنبش اجتماعی بردارد.[5]      

·        برگزاری اجتماع عظیم مردمی و سخنرانی شخصیت هایی چون مهندس بازرگان، دکتر سحابی، دکتر سامی در ماه رمضان در مسجد قبا  و همچنین اجتماع گسترده هنرمندان و روشنفکران در باشگاه انجمن ایران و آلمان به نام شبهای شعر.

·        برگزاری نماز عید فطر در زمین قیطریه در شهریور 56 به امامت آیت اله سید ابوالفضل موسوی زنجانی و در شهریور 57 به امامت دکتر محمد مفتح با مدیریت جمعی از نیروهای ملی و مسلمان.

·        درج مقاله توهین آمیز شدید روزنامه اطلاعات در 17 دی 56 علیه آقای خمینی که موجب هیجان عمومی، وحدت مراجع  و تقویت جنبش اجتماعی و پیامد آن قیام های مردمی در شهرهای قم، تبریز، یزد و ... و برگزاری مراسم بزرگداشت چهلم شهدا در تهران و شهرهای مختلف گردید.

·        دیپلماسی انقلاب و مذاکره با مقامات سفارت آمریکا برای کاهش و یا حذف حمایت آمریکا از رژیم شاه توسط رهبران نهضت آزادی ایران که از اوایل سال 57 آغاز و تا پیروزی انقلاب هماهنگ با شورای انقلاب ادامه داشت و هماهنگ با رشد جنبش اجتماعی ایران و مذاکرات آقای خمینی در نوفل لوشاتو به تدریج موجب کاهش حمایت آمریکا از رژیم شاه، تسهیل برگزاری رویدادهایی چون راهپیمایی های تاسوعا و عاشورا 57 و نهایتا خروج شاه از ایران شد. [6] 

·        مصاحبه مهندس بازرگان با خبرنگار تلویزیون بلژیک در اردیبهشت 57 و نمایش فیلم یک ساعته که در کشورهای اروپا و آمریکا منتشر شد و پیام اصلی آن این واقعیت بود که ملت ایران بین «شاه و آزادی»، آزادی را انتخاب کرده پس شاه باید برود.

·        بیانیه نهضت آزادی ایران در ششم شهریور 57 با عنوان راه نجات ایران از بن بست حاضر: «شاه باید برود».

·         رویدادهای شهریور 57: راهپیمایی بعد از نماز عید فطر قیطریه، اعلام حکومت نظامی و حمله به مردم بی سلاح در میدان ژاله (شهدا) و کشتار مردم. ایستادگی مردم و دستگیری وسیع مبارزان و زندانی کردن آنها. تحصن جمعی از فعالان جمعیت حقوق بشر در منزل آیت الله شریعتمداری در قم برای اعتراض به خشونت ها و آزادی بازداشت شدگان.

·         هجرت تاریخی آقای خمینی از نجف به نوفل لو شاتو به پیشنهاد دکتر یزدی و نقش مهم ایشان در اطلاع رسانی و اگاهی بخشی بر بام رسانه های جهانی و تاکید بر مطالبات تاریخی ملت ایران و چشم انداز جمهوری اسلامی ایران:  آزادی و جمهوریت و حقوق اساسی همه از جمله دگراندیشان، دیپلماسی فعال و زمینه سازی برای تقویت جنبش اجتماعی ایران و خروج شاه از ایران در 26 دیماه.[7]

·        دیدار رهبران جنبش اجتماعی با اقای خمینی از جمله دکتر سنجابی، مهندس بازرگان ، استاد مطهری و رایزنی برای انسجام مدیریت انقلاب در داخل کشور و شکل گیری شورای انقلاب.

مجموعه رویدادهای قبل از انقلاب به ویژه بین سال‌های54 تا بهمن 57 نشان می‌دهد که به تدریج همه احزاب و گروه های اجتماعی در جنبش اجتماعی ایران حول مطالبات مشترک که در شعارهای مردم از جمله در راهپیمایی های تاسوعا و عاشورا تبلور داشت، مشارکت فعال داشتند. شعار اصلی مردم که 38 در صد شعار ها را تشکیل می دهد، نفی استبداد سیاسی و مطالبه آزادی بود.[8] شعار دیگر در راهپیمایی‌ها « نهضت ما حسینیه رهبر ما خمینیه» بود که الهام گرفته از سخنان معروف امام حسین (ع) است، تاکید بر همین مطالبه دارد. اگر دین ندارید و نگران آخرت نیستید لا اقل در زندگی دنیا آزاده باشید. بنابراین مطالبه اصلی مردم نفی استبداد سیاسی و دستیابی به «آزادی» و حاکمیت ملت بود.

علاوه بر انسجام جنبش اجتماعی و تاکید بر مطالبات مشترک عامل دیگر پیروزی انقلاب انسجام مدیریت انقلاب بود که زمینه خروج تاریخی شاه یعنی نماد استبداد سیاسی و پیروزی انقلاب را فراهم ساخت. هماهنگی و اعتماد روحانیون مبارز به رهبری آقای خمینی و رهبران روشنفکران دینی چون مهندس بازرگان عامل مهمی در انسجام مدیریت و پیروزی انقلاب بود.

منبع: روزنامه شرق 27 دی‌ماه 1399

 

 

 

       

  



[1] خاطرات دکتر ابراهیم یزدی جلد سوم، 118روز در نوفل لو شاتو، صفحه 438 – انتشارات کویر.

[2] کتاب تعامل نهضت آزادی با مرجعیت و نهضت روحانیت به قلم رحیم روحبخش الله آباد، انشارات صمدیه،1383.

[3] نهضت امام خمینی جلد اول، چاپ اول 1356، سید حمید روحانی: «نهضت آزادی ایران نیز بار دیگر با صدور اعلامیه‌ای از قیام مقدس روحانیت پشتیبانی کرده تا حدودی به روشن کردن موضع، نظرات و خواسته‌های روحانیان و انگیزه‌ی آنان از قیام علیه «تصویبنامه» و در رفع ابهاماتی که وجود داشت، کمک کرد.» (ص 182) - «...آقایان بطوریکه در محضرشان مکرر شنیده شده است خوب توجه فرموده‌اند که تا نظارت مردم از طریق انتخابات آزاد بر زمامداران وجود نداشته باشد و تا افاضل و وجوه ملت در شئون و مصالح جامعه دخالت و دفاع ننمایند امید هیچگونه بازگشت و جبران فاسد و راه صلاح در این مملکت باقی نخواهد ماند» (ص 185).

[4] اسناد نهضت آزادی ایران- جلد 9- دفتر اول: ادامه مقاومت و مبارزه 1357-1354

[5] اسناد نهضت آزادی ایران – جلد 9 دفتر دوم: جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر

[6] برای تفصیل این بخش به جلد سوم خاطرات آقای دکتر یزدی، چند مصاحبه و یادداشت منتشر شده نویسنده و اسناد منتشر شده سفارت آمریکا توسط دانشجویان اشغال کننده سفارت به ویژه جلدهای 18 و 24 آن می توان مراجعه کرد.

[7] برای تفصیل رویدادها و اسناد تاریخی 118 روز اقامت آقای خمینی می توان به جلد سوم خاطرات آقای دکتر یزدی مراجعه کرد.

[8] کتاب انقلاب ایران در دو حرکت اثر مهندس بازرگان.1361