Tuesday, January 19, 2021

جنبش اجتماعی ایران و خروج شاه ازایران

 

جنبش اجتماعی ایران و خروج شاه ازایران

محمد توسلی

26 دی‌ماه سال 1357 یکی از روزهای تاریخی و فراموش نشدنی است. وقتی مردم مطلع شدند که شاه در فرودگاه مهرآباد ایران را ترک می‌کند، بدون این که از قبل فکر یا برنامه‌ای سازماندهی شده باشد به طور خود جوش در تهران و شهرستان ها به خیابان ها ریختند و با آن نشاط عمیق و رضایت گسترده خود از خروج شاه، خشم خودشان را نسبت به شاه نشان دادند. همه خوشحال بودند و خروج شاه را به صورت یک پیروزی جشن گرفتند که در داخل و خارج انعکاس بسیار وسیعی داشت.

بررسی زمینه های اجتماعی و سیاسی خروج شاه در 26 دی‌ماه 57 که عامل اصلی آن جنبش اجتماعی ایران بود و مقایسه آن با سه رخداد تاریخی مداخله عوامل بیگانه در تحولات داخلی ایران؛ کودتای سوم اسفند 1299 و آغاز رژیم پهلوی، خروج رضا شاه در شهریور20 و کودتای 28 مرداد 32 که عامل اصلی آن‌ها بیگانگان بودند و مستندات تاریخی آن بر کسی پوشیده نیست، نشان می‌دهند که رژیم پهلوی در سه نوبت به دست بیگانگان سر کار آمدند و فاقد مقبولیت و مشروعیت بودند، اما شرایط جنبش اجتماعی ایران و مطالبه مشترک مردمی که موجب خروج شاه از ایران و بسته شدن پرونده نماد استبداد سیاسی کهن گردید، درس ها و عبرت هایی آموزنده دارد که در این یادداشت با استناد به سوابق تاریخی به آن می پردازم.

پس از رویدادهای سال 57 و اوج‌گیری جنبش اجتماعی و در پی مطالبات روشن مردم در راهپیمایی‌های تاسوعا و عاشورا و شکست برنامه های دولت آمریکا برای حفظ رژیم پهلوی و گزارش جرج بال مأمور ویژه کارتر در باره اوضاع بحرانی ایران، روز 14دی‌ماه کنفرانس چهار کشور غربی، آمریکا، انگلیس، آلمان و فرانسه در گوادالوپ برگزار شد و یکی از تصمیمات آن کنفرانس که  تا 17دیماه بطول انجامید، توافق بر ضرورت خروج شاه از ایران بود. خبرگزاری ها از جمله یونایتد پرس حاصل این کنفرانس را یک روز بعد در 18 دی‌ماه این چنین گزارش می‌دهد: «شاه ایران در حالی که چشم به راه پاسخ ایالات متحده آمریکاست باید سر انجام تصمیم بگیرد که بماند یا برای یک تعطیلات که ممکن است سر انجام منجر به پایان یافتن سلطنتش گردد، برود.آمریکا به خاطر مخالفت‌های فزاینده و همه جانبه ایرانیان نمی‌تواند از او حمایت کند»[1] در پی این تصمیم رابرت هایزر از فرماندهان با سابقه ارتش آمریکا با مأموریت‌های ویژه‌ای به ایران سفر می‌کند و زمینه های خروج شاه را از ایران فراهم می‌کند و پس از خروج شاه از ایران و انجام ماموریت های ویژه خود که در اسناد تاریخی آمده است، در 15 بهمن ایران را ترک می‌کند.

اگر جنبش اجتماعی ایران در راستای مطالبات تاریخی ملت شرایطی فراهم می‌کند که نهایتا شاه از ایران خارج شود و نماد استبداد 2500 ساله سیاسی، یکی از عوامل عقب ماندگی جامعه، از عرصه سیاسی ایران حذف شود، این سوال امروز قابل بررسی است که این جنبش چه ویژه‌گی‌هایی داشته است که توانسته با تعامل با کشورهای خارجی (دیپلماسی) چنین رخداد تاریخی را شکل دهد؟ برای این منظور محورهای رویدادهای تاریخی این دوره را مرور می‌کنیم.

پس از اخراج رضاه شاه از ایران در شهریور 1320 و باز شدن نسبی فضای سیاسی به تدریج احزاب و نهاد های مدنی بیشتر با نگاه چپ مارکسیستی شکل می‌گیرد. پیشگامان روشنفکری دینی مهندس بازرگان، آیت الله طالقانی و دکتر سحابی با توجه به تجربه انقلاب مشروطه و پیامدهای آن در دوره حکومت رضا شاه و البته آشنایی با تجربه روند تحولات اروپا بعد از قرون وسطی و جدایی نهاد کلیسا و روحانیت از قدرت و توسعه انسانی و تحول در شرایط فرهنگی و اجتماعی و خلق و خوی مردم (مدرنیته)، برای رفع موانع توسعه یافتگی ایران دو مانع اصلی استبداد سیاسی تاریخی و پیرایه ها و خرافات مذهبی هزار ساله (استبداد دینی) را در برنامه های اجتماعی خود مورد توجه قرار دادند. مرور اسناد تاریخی چند دهه گذشته فرایند شکل‌گیری جنبش اجتماعی ایران را که منجر به پیروزی انقلاب بهمن سال1357شد، نشان می دهند.

دکتر محمد مصدق با تشکیل جبهه ملی و رهبری نهضت ملی ایران در دوره کوتاه 28 ماهه حکومت خود  نقش موثری در ملی کردن صنعت نفت و قطع سلطه فرهنگی و اجتماعی دولت انگلیس و ایجاد تحول بزرگی در زمینه سازی اجتماعی برای تامین آزادی و حاکمیت ملت داشت. کودتای 28 مرداد 32 فرایند گذار به دموکراسی را متوقف کرد. اما جنبش اجتماعی به رغم بسته بودن فضای سیاسی با تشکیل نهضت مقاومت ملی در مقابل استبداد سیاسی رژیم وابسته بیگانگان ایستادگی کرد و به آگاهی بخشی و کادر سازی ادامه داد. در شرایط سیاسی سال 39 در زمان ریاست جمهوری جان اف کندی در آمریکا که برای مقابله با ناکارآمدی رژیم کودتا و نارضایتی مردم بحث حقوق بشر و باز شدن نسبی فضای سیاسی مطرح می‌شود، با پیگیری کادرهای تربیت شده دوران نهضت مقاومت ملی، جبهه ملی دوم و سپس در اردیبهشت سال 1340 نهضت آزادی ایران تشکیل می شود و جنبش اجتماعی ایران به ویژه در سطح دانشگاه و بازار تقویت می‌گردد. اما استبداد سلطنتی مطالبات مردمی را برنمی‌تابد و تلاش می‌کند با ایجاد محدودیت برای فعالیت احزاب سیاسی خود با انقلاب سفید شاهانه! به مطالبات مردم پاسخ دهد.

در چنین شرایطی برای حذف یا بی اعتبار کردن پایگاه اجتماعی روحانیون، که همواره حتی قبل از اسلام هم رابطه عمیقی با توده های مردم داشته‌اند، در شهریور سال 1341 لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی، با سه محور آزادی زنان در انتخابات، اصلاحات ارضی و سوگند به کتاب آسمانی به جای قرآن، مطرح می‌شود. پس از مخالفت مراجع به این لایحه و حملات شدید رسانه ها در واکنش به این مخالفت با عنوان «ارتجاع سیاه»! و در پی تعامل رهبران نهضت آزادی ایران با مراجع قم که اسناد آن‌ها در سوابق تاریخی قابل دسترسی است[2]، تحولی در نگاه مراجع و پیشاپیش آنان آقای خمینی به وجود می‌آید و در عرصه عمومی زمینه تقویت جنبش اجتماعی ضد استبدادی فراهم می شود.[3] حضور روحانیون مبارز در عرصه عمومی بعد از رخداد خرداد 1342 تا بهمن 1357 موجب شد علاوه بر روشنفکران و طبقات متوسط شهری با حضور روحانیون مبارز در عرصه عمومی و پیشگامی آقای خمینی، به تدریج توده‌های مردم به جنبش اجتماعی ایران به پیوندند.

پس از خرداد 42، تشکیل سازمان های انقلابی توسط همه گروه های اجتماعی اعم از مسلمان و مارکسیست با توجه به گفتمان رایج جهانی برای مبارزه علیه رژیم شاه و عبور از شرایط انسداد سیاسی، موجب تقویت جنبش اجتماعی و برجسته کردن هویت شاه و استبداد سیاسی و البته پرداخت هزینه های بسیار سنگین انسانی شد.

پس از سرکوب سازمان های انقلابی عملا در سال 54، جنبش اجتماعی توانست تا بهمن 57 به رغم چالش‌های پیش‌رو البته با هماهنگی، انسجام مدیریتی و استفاده از فرصت ها گام های بلندی در راستای آگاهی بخشی، آماده سازی جامعه برای حضور و فعالیت همه احزاب و گروه های اجتماعی و شخصیت ها در عرصه مبارزه و تمرکز بر مطالبات مشترک و همچنین استفاده از دیپلماسی برای تسهیل روند تحولات و کاهش هزینه مبارزه، بردارد و در 26 دی‌ماه خروج «شاه» نماد استبداد سیاسی را از ایران امکان پذیر سازد. در اینجا به اختصار به تعدادی از رویداد های مهم و تاثیر گذار این دوره اشاره می کنم:

·        صدور نشریات تحلیلی با امضاهای مستعار، جنبش مسلمانان ایران، اعلامیه های امضادار اشخاص و اخبار جنبش اجتماعی از سال 54 تا 57 که نقش مهمی در اگاهی بخشی و تقویت جنبش اجتماعی داشت.[4]

·        تاسیس «جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر» توسط جمعی از مبارزان ملی و اسلامی در سال 56 با استفاده از فضای سیاسی مطالبه گروه «حقوق بشر» آمریکا در سطح جهانی در مخالفت با درگیری آمریکا در جنگ ویتنام و رژیم شاه در دوره ریاست جمهوری کارتر. این جمعیت در طول 14 ماه فعالیت خود توانست خدمات موثری در هموار کردن راه برای گسترش مبارزات مردم و گروه های اجتماعی مختلف و تقویت جنبش اجتماعی بردارد.[5]      

·        برگزاری اجتماع عظیم مردمی و سخنرانی شخصیت هایی چون مهندس بازرگان، دکتر سحابی، دکتر سامی در ماه رمضان در مسجد قبا  و همچنین اجتماع گسترده هنرمندان و روشنفکران در باشگاه انجمن ایران و آلمان به نام شبهای شعر.

·        برگزاری نماز عید فطر در زمین قیطریه در شهریور 56 به امامت آیت اله سید ابوالفضل موسوی زنجانی و در شهریور 57 به امامت دکتر محمد مفتح با مدیریت جمعی از نیروهای ملی و مسلمان.

·        درج مقاله توهین آمیز شدید روزنامه اطلاعات در 17 دی 56 علیه آقای خمینی که موجب هیجان عمومی، وحدت مراجع  و تقویت جنبش اجتماعی و پیامد آن قیام های مردمی در شهرهای قم، تبریز، یزد و ... و برگزاری مراسم بزرگداشت چهلم شهدا در تهران و شهرهای مختلف گردید.

·        دیپلماسی انقلاب و مذاکره با مقامات سفارت آمریکا برای کاهش و یا حذف حمایت آمریکا از رژیم شاه توسط رهبران نهضت آزادی ایران که از اوایل سال 57 آغاز و تا پیروزی انقلاب هماهنگ با شورای انقلاب ادامه داشت و هماهنگ با رشد جنبش اجتماعی ایران و مذاکرات آقای خمینی در نوفل لوشاتو به تدریج موجب کاهش حمایت آمریکا از رژیم شاه، تسهیل برگزاری رویدادهایی چون راهپیمایی های تاسوعا و عاشورا 57 و نهایتا خروج شاه از ایران شد. [6] 

·        مصاحبه مهندس بازرگان با خبرنگار تلویزیون بلژیک در اردیبهشت 57 و نمایش فیلم یک ساعته که در کشورهای اروپا و آمریکا منتشر شد و پیام اصلی آن این واقعیت بود که ملت ایران بین «شاه و آزادی»، آزادی را انتخاب کرده پس شاه باید برود.

·        بیانیه نهضت آزادی ایران در ششم شهریور 57 با عنوان راه نجات ایران از بن بست حاضر: «شاه باید برود».

·         رویدادهای شهریور 57: راهپیمایی بعد از نماز عید فطر قیطریه، اعلام حکومت نظامی و حمله به مردم بی سلاح در میدان ژاله (شهدا) و کشتار مردم. ایستادگی مردم و دستگیری وسیع مبارزان و زندانی کردن آنها. تحصن جمعی از فعالان جمعیت حقوق بشر در منزل آیت الله شریعتمداری در قم برای اعتراض به خشونت ها و آزادی بازداشت شدگان.

·         هجرت تاریخی آقای خمینی از نجف به نوفل لو شاتو به پیشنهاد دکتر یزدی و نقش مهم ایشان در اطلاع رسانی و اگاهی بخشی بر بام رسانه های جهانی و تاکید بر مطالبات تاریخی ملت ایران و چشم انداز جمهوری اسلامی ایران:  آزادی و جمهوریت و حقوق اساسی همه از جمله دگراندیشان، دیپلماسی فعال و زمینه سازی برای تقویت جنبش اجتماعی ایران و خروج شاه از ایران در 26 دیماه.[7]

·        دیدار رهبران جنبش اجتماعی با اقای خمینی از جمله دکتر سنجابی، مهندس بازرگان ، استاد مطهری و رایزنی برای انسجام مدیریت انقلاب در داخل کشور و شکل گیری شورای انقلاب.

مجموعه رویدادهای قبل از انقلاب به ویژه بین سال‌های54 تا بهمن 57 نشان می‌دهد که به تدریج همه احزاب و گروه های اجتماعی در جنبش اجتماعی ایران حول مطالبات مشترک که در شعارهای مردم از جمله در راهپیمایی های تاسوعا و عاشورا تبلور داشت، مشارکت فعال داشتند. شعار اصلی مردم که 38 در صد شعار ها را تشکیل می دهد، نفی استبداد سیاسی و مطالبه آزادی بود.[8] شعار دیگر در راهپیمایی‌ها « نهضت ما حسینیه رهبر ما خمینیه» بود که الهام گرفته از سخنان معروف امام حسین (ع) است، تاکید بر همین مطالبه دارد. اگر دین ندارید و نگران آخرت نیستید لا اقل در زندگی دنیا آزاده باشید. بنابراین مطالبه اصلی مردم نفی استبداد سیاسی و دستیابی به «آزادی» و حاکمیت ملت بود.

علاوه بر انسجام جنبش اجتماعی و تاکید بر مطالبات مشترک عامل دیگر پیروزی انقلاب انسجام مدیریت انقلاب بود که زمینه خروج تاریخی شاه یعنی نماد استبداد سیاسی و پیروزی انقلاب را فراهم ساخت. هماهنگی و اعتماد روحانیون مبارز به رهبری آقای خمینی و رهبران روشنفکران دینی چون مهندس بازرگان عامل مهمی در انسجام مدیریت و پیروزی انقلاب بود.

منبع: روزنامه شرق 27 دی‌ماه 1399

 

 

 

       

  



[1] خاطرات دکتر ابراهیم یزدی جلد سوم، 118روز در نوفل لو شاتو، صفحه 438 – انتشارات کویر.

[2] کتاب تعامل نهضت آزادی با مرجعیت و نهضت روحانیت به قلم رحیم روحبخش الله آباد، انشارات صمدیه،1383.

[3] نهضت امام خمینی جلد اول، چاپ اول 1356، سید حمید روحانی: «نهضت آزادی ایران نیز بار دیگر با صدور اعلامیه‌ای از قیام مقدس روحانیت پشتیبانی کرده تا حدودی به روشن کردن موضع، نظرات و خواسته‌های روحانیان و انگیزه‌ی آنان از قیام علیه «تصویبنامه» و در رفع ابهاماتی که وجود داشت، کمک کرد.» (ص 182) - «...آقایان بطوریکه در محضرشان مکرر شنیده شده است خوب توجه فرموده‌اند که تا نظارت مردم از طریق انتخابات آزاد بر زمامداران وجود نداشته باشد و تا افاضل و وجوه ملت در شئون و مصالح جامعه دخالت و دفاع ننمایند امید هیچگونه بازگشت و جبران فاسد و راه صلاح در این مملکت باقی نخواهد ماند» (ص 185).

[4] اسناد نهضت آزادی ایران- جلد 9- دفتر اول: ادامه مقاومت و مبارزه 1357-1354

[5] اسناد نهضت آزادی ایران – جلد 9 دفتر دوم: جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر

[6] برای تفصیل این بخش به جلد سوم خاطرات آقای دکتر یزدی، چند مصاحبه و یادداشت منتشر شده نویسنده و اسناد منتشر شده سفارت آمریکا توسط دانشجویان اشغال کننده سفارت به ویژه جلدهای 18 و 24 آن می توان مراجعه کرد.

[7] برای تفصیل رویدادها و اسناد تاریخی 118 روز اقامت آقای خمینی می توان به جلد سوم خاطرات آقای دکتر یزدی مراجعه کرد.

[8] کتاب انقلاب ایران در دو حرکت اثر مهندس بازرگان.1361

No comments:

Post a Comment