Wednesday, August 16, 2023

الگوی حکمرانی مصدق، بدیل استبداد سیاسی و استبداد دینی

 

بسمه‌تعالی

 

الگوی حکمرانی مصدق، بدیل استبداد سیاسی و استبداد دینی

به مناسبت هفتاد سالگی کودتا علیه دولت ملی مصدق

 

ملت شریف ایران!

 هفتاد سال از کودتایی می‌گذرد که مسیر تاریخ کشور را تغییر داد؛ کودتایی که با رهبری آمریکا و همکاری انگلیس، همراهی شاه و دربار و همدلی عده‌ای از روحانیون مغرض و تندرو، بر بستر آثار فعالیت‌های تخریب‌آمیز حزب توده وابسته به شوروی علیه دولت ملی و مردمی و قانونی دکتر محمد مصدق شکل گرفت؛ خیانتی که به سقوط یک دولت و بلکه یک ملت منجر شد و کشوری را که در مسیر دموکراسی و توسعه بود به سمت و سوی دیکتاتوری و استبداد کشاند؛ استبدادی که با حذف مصدق و یارانش از عرصه سیاست، بدیل قدرتمندی مانند شبکه گسترده روحانیت، جنبش چریکی و راه‌حل‌های براندازانه را به میدان آورد و جامعه‌ را به سمتی برد که جز به انقلاب و سرنگونی شاه و سلطنت راضی نشد.1

با سقوط دولت مصدق، چه چیزی را از دست دادیم و چه چیزی نصیبمان شد؟

جوانان ما که امروزه از نابه‌سامانی و استبداد و توسعه‌نایافتگی، خسته و آزرده‌اند و با حسرت، وضعیت ایران را با پیشرفت‌های بسیاری از کشورهای منطقه و دنیا مقایسه می‌کنند، همان حس و حال جوانان پس از کودتای ۱۳۳۲ را دارند، با این تفاوت که آن‌ها مزه آزادی و توسعه حاصل از آن را چشیده،‌ اما دود شدنش را جلوی چشمانشان دیده بودند. آن‌ها شاهد بودند که مصدق با اتکا بر مطالبه توامان «استقلال» و «آزادی» برای کشور و ملت ایران و با همکاری یارانش در «نهضت ملی» نفت ایران را «ملی» کرد، با اصلاح قانون انتخابات و شورای شهر زمینه تأمین «آزادی و حاکمیت ملت» و گذار به دموکراسی را فراهم ساخت؛ با این‌که خودش آماج تندترین حملات رسانه‌های مخالف بود، هرگز مطبوعات را محدود نکرد و بی‌شک درخشان‌ترین دوران آزادی بیان و فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی در تاریخ کشور را رقم زد؛ در برابر فشار تندروهای مذهبی برای اجباریکردن حجاب مقاومت کرد؛ اولین نخست‌وزیر ایرانی بود که قوانینی را برای اعطاء حق رأی به زنان ارائه داد؛ از طریق قانونی، بیگاری دهقانان بی‌زمین برای مالکان را لغو کرد؛ دستور داد پیش‌نویس یک سری از قوانین در روزنامه‌ها منتشر شوند تا نظر شهروندان را دریافت کند؛ نخستین رفراندوم تاریخ ایران را برگزار کرد؛ برای اولین بار در تاریخ ایران در قالب بیمه تأمین اجتماعی، کارگران و خانواده‌هایشان تحت پوشش قرار گرفتند؛ با وجود تحریم‌های نفتی انگلیس، اقتصاد کشور را بدون نفت و بدون فساد اداره کرد؛ صادرات بر واردات پیشی گرفت و برای نخستین بار، تراز تجاری کشور مثبت شد؛ و با وجود تحریم‌های کمرشکن انگلیس، تورم به خوبی توسط دولت مهار شد.

افسوس که با وقوع کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ روند گذار به دمکراسی و توسعه پایدار و متوازن، متوقف شد؛ دولت‌مردانی که چنین دستاوردهای درخشانی داشتند، محبوس و زندانی شدند یا مانند زنده‌یاد دکتر حسین فاطمی، تیر استبداد، سینه آن‌ها را شکافت؛ همان تیری که گویی قبلاً سینه انقلابیون مشروطه‌خواه را دریده‌بود و در دهه‌های بعد نیز به اشکال گوناگون، خون جوانان ایرانی را در رخدادهایی همچون «جنبش سبز» و جنبش «زن، زندگی، آزادی» بر زمین ریخت و ملتی را عزادار نداها و سهراب‌ها و مهساها و نیکاها کرد.

 

مصدق، مساله مشترک پهلوی و جمهوری اسلامی

هموطنان!

 از آنجا که «دولت ملی» با کینه‌ورزی شاهِ پهلوی، سرنگون و «مصدق» به دستور او خانه‌نشین شد و در حصری ظالمانه درگذشت، انتظار می‌رفت که نخست‌وزیر دولت ملی، شخصیت محبوب «جمهوری اسلامی» باشد. اما چنین نشد و عناد با او یکی از سیاست‌های مشترک حکومت قبلی و فعلی بوده و هست. در منظر معتقدانِ به هر دو حکومت و حامیان خارجی آن‌ها، مصدق و تفکر او، دشمن مشترکی است که باید سرکوب و خودش و اندیشه‌اش محصور شوند. به‌همین دلیل در این دو حکومت:

·        او را خائن نامیدند و حتی مسلمان ندانستند.

·        هنوز نگذاشته‌اند در محلی که وصیت کرده بود، دفن شود.

·        از برگزاری مراسم سالگرد او جلوگیری می‌کنند.

·        از نامگذاری هر خیابان و میدان و مکان عمومی که در شان و متناسب با نام و یاد مصدق باشد، جلوگیری می‌شود.

·        تبلیغ راه و رسم او مشکل‌زاست.

·        و باورمندان به گفتمان مصدق، محدود و محبوس و محصور شده‌اند.

 

در این ارتباط، تعیین نسبت افراد و دیدگاه‌هایشان با مصدق و کودتای ۲۸ مرداد، ضرورت دارد و معیاری است برای باور به صداقت آن‌ها. افراد و جریان‌هایی که واقعه تلخ سال ۱۳۳۲ را با وجود اذعان صریح اسناد دولت آمریکا و مقامات این کشور به کودتا بودنش2، یک اتفاق قانونی می‌دانند یا نقش برخی روحانیون در کودتا را انکار می‌کنند، هر یک به نوعی منافعشان در خطر است زیرا الگوها و پشتوانه‌های فکری و معنوی آن‌ها زیر سوال می‌رود و همچنین هیچ بعید نیست که در شرایط مشابه، رفتاری مشابه کودتاچیان نداشته باشند.

 

چرا یادآوری کودتا و مصدق برای امروز ایران حیاتی است؟

اکنون که هفت دهه از آن مرداد تلخ گذشته و ملت ایران دو نوع حکمرانی استبدادی مبتنی بر «سلطنت مطلقه» و «ولایت مطلقه» را تجربه کرده‌ است، جامعه به خوبی می‌داند که چه نمی‌خواهد، اما هنوز بر سر آن‌چه که می‌خواهد به اجماع نرسیده است. از این رو، بیم آن می‌رود که فرصت‌طلبان، با تحریف تاریخ، مسیر آزادی‌خواهی را به بیراهه برند. به همین دلیل، چراغ راهی لازم است که با هدایت او چونان فانوس دریایی، در این اوضاع طوفانی، کشتی آزادی‌خواهی ملت ایران در ساحل امن دموکراسی آرام گیرد. ما بر این باوریم که راه و رسم دکتر مصدق و الگویی که از او به یادگار مانده است، چنین امکانی را فراهم می‌کند. ویژگی‌های الگوی مصدق به اختصار این‌چنین است:

·        مبارزه با استبداد داخلی و ایمان به حق مردم در تعیین سرنوشتشان.

·        نفی سلطه و مداخله خارجی از طریق تحقق اصول «موازنه منفی و بی‌طرفی مثبت» و تلاش برای ایجاد توازن و تعادل در عرصه سیاست خارجی.

·        فعالیت سیاسی قانونی و مسالمت‌آمیز.

·        فسادستیزی و التزام به حاکمیت قانون.

·        باور به سکولاریسم سیاسی و «جدایی نهاد دین از حکومت».

·        نگاه به شهروندان فارغ از دین، مذهب، قومیت و اعتقاداتشان.

·        تشکیل دولت ملی به منظور دستیابی به وفاق ملی.

 

راه مصدق، تنها راه نجات

ملت شریف ایران!

نهضت آزادی ایران باور دارد که بر خلاف دوگانه‌ «استبداد سیاسی» و «استبداد دینی» که اتفاقاً هر دو، ماهیتی یکسان دارند، نوسان بین دوگانه‌های مذکور، نه حرکت به جلو که عقب‌گرد است. باید به آینده نگاه کرد و راهی دیگر به سوی آن گشود. از این رو، تنها راه نجات ایران، «راه مصدق» است. مصدق را از خادمان بزرگ و افتخارات ایران و شرق می‌دانیم. او را به عنوان رییس دولتی می‌شناسیم که در طول تاریخ ایران، محبوب و منتخب واقعی اکثریت مردم بود و در راه خواسته‌های ملت گام برداشت و توانست پیوند بین «دولت» و «ملت» را برقرار سازد. اگرچه مصدق را مصون از خطا نمی‌دانیم و چه‌بسا وی در مواجهه با برخی اتفاقات و رویدادها می‌توانست عملکرد بهتری داشته باشد، اما در کل، کارنامه او را در میان رهبران سیاسی معاصر ایران درخشان ارزیابی می‌کنیم.

نهضت آزادی ایران از همه هم‌میهنانی که دغدغه آزادی و آبادی ایران را دارند، به‌ویژه از احزاب و کنشگران سیاسی و اجتماعی دعوت می‌کند تا با بازخوانی و بازگویی راه و رسم و منش و بهره‌گیری از ظرفیت‌های گفتمان دکتر محمد مصدق که بر مطالبات مشترک ملی مانند «آزادی، حاکمیت ملت، استقلال، عدالت اجتماعی و حاکمیت قانون» استوار است، وفاقی ملی برای گذار از وضعیت اسفناک کنونی فراهم سازند و راهی را که آن بزرگ‌مرد در امتداد انقلاب مشروطه پیموده بود، تا رسیدن به مقصد نهایی ادامه دهند.

نهضت آزادی ایران

۲۵ مرداد ۱۴۰۲

 

1.     برای آشنایی با تاثیرات کودتای ۱۳۳۲ بر انقلاب ۱۳۵۷، این کلیپ کوتاه را ببینید.

2.     برای آشنایی با موضع برخی مقامات آمریکایی در قبال کودتای ۱۳۳۲، این کلیپ کوتاه را ببینید.

No comments:

Post a Comment