Friday, August 10, 2018

دفاع از مهندس امیر انتظام


گزارش سخنرانی مهندس توسلی در نشست باشگاه اندیشه جوان:

دفاع از مهندس امیر انتظام

سلسله نشستهای داد و بیداد که به همت باشگاه اندیشه جوان و به مناسبت سالگرد ترور شهید قدوسی دادستان اسبق انقلاب برگزار می شود، جلسه دوشنبه 8 مرداد 97 خود را به بازخوانی پرونده حقوقی و سیاسی زنده یاد مهندس عباس امیر انتظام اختصاص داده بود و برای این برنامه از آقایان مهندس محمد توسلی  دبیرکل نهضت آزادی ایران، دکترعباس سلیمی‌نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران و حجت الاسلام عبدالمجید معادیخواه، دبیرکل بنیاد تاریخ جهت سخنرانی دعوت بعمل آورده بود. همچنین در خلال این نشست آقای دکتر سید محمدمهدی جعفری پژوهشگر و خانم الهه امیرانتظام همسر مرحوم امیرانتظام نیز دقایقی به ایراد سخنرانی پرداختند. گزارش کلی این نشست در روزنامه سازندگی 13 مرداد 97 چاپ شده است.
متن پیش رو گزارشی از سخنرانی ارائه شده توسط آقای مهندس توسلی در این نشست می باشد:
به گزارش روابط عمومی نهضت آزادی ایران مهندس توسلی در ابتدای سخنرانی خود ضمن تقدیر از باشگاه اندیشه جوان بخاطر توجه به موضوع مهمی نظیر پرونده مرحوم امیرانتظام، تبیین برخی از مسائل تاریخی و نگاه پندآموز به گذشته را در مسیر ارتقای آگاهی جامعه مثبت ارزیابی کرده و تاکید نمود آنچه امروز مهم است این مساله است که زندگی مهندس امیرانتظام برای زندگی امروز اجتماعی و سیاسی ما چه درسها و عبرتهایی دارد؟
وی با اشاره با سوابق فعالیت های مرحوم امیرانتظام که با آغاز تحصیلاتش در دانشکده فنی دانشگاه تهران شروع و در فضای خفقان بعد از کودتای 28 مرداد و در جریان فعالیت های مختلف نهضت مقاومت ملی رشد می کند عنوان نمود که در سال 1339 کادرهای جوان تربیت شده در نهضت مقاومت ملی با کوشش های خود توانستند جبهه ملی دوم را تشکیل دهند و در این میان تلاشها و نقش مهندس امیرانتظام نیز برجسته و موثر بوده است و یک سال بعد نیز که در اردیبهشت 1340 نهضت آزادی ایران تشکیل می شود ایشان جزو اعضای فعال و این حزب جدیدالتاسیس بشمار می آید.
مهندس توسلی ادامه داد: مرحوم امیرانتظام در این سالها و با پایان تحصیلاتش در دانشگاه تهران عازم آمریکا می شود تا به ادامه تحصیل و فعالیت کاری بپردازد از این رو در دوره ی حضورش در آمریکا ضمن حفظ ارتباط خود با نیروهای سیاسی و اعضای نهضت آزادی اما عملا مشارکتی در فعالیت های سیاسی خارج کشور نداشت. بنابراین تا سال 1356 که به ایران بازمی گردد و مشغول کار حرفه مهندسی خود بود عملاً در فضای فعالیت های سیاسی قرار نداشته است.
با توجه به شرایط بوجود آمده در فضای سیاسی کشور و وضعیت نظام استبداد سلطنتی و وابستگی شدید آن به غرب و از جمله آمریکا، نهضت آزادی در اواخر سال 56 به این نتیجه میرسد که برای کاستن از میزان و شدت حمایتهای آمریکا از  رژیم استبدادی شاه و در نتیجه تضعیف هر چه بیشتر موقعیت شاه مذاکراتی را با سفارت آمریکا ترتیب دهد که این مذاکرات در واقع دیپلماسی با حضور مهندس مهدی بازرگان، دکتر یدالله سحابی و مهندس توسلی رسماً از اردیبهشت 57 شروع می شود.
مهندس بازرگان در شهریور سال57 براساس شناختی که از عباس امیرانتظام براساس فعالیتش در دوره نهضت مقاومت ملی داشت، وی را برای ادامه ارتباط میان نهضت و سفارت آمریکا انتخاب کرد و عملا از آذر ماه 57 این مذاکرات را دنبال کرد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و انتخاب مهندس بازرگان برای تشکیل دولت موقت، امیرانتظام به عنوان معاونت و سخنگوی دولت موقت  انتخاب شد.
دبیرکل نهضت آزادی درباره شرایط دولت موقت در وضعیت انقلابی کشور و فعالیت گروه‌های مختلف سیاسی افزود: زمانی دولت موقت در شرایط بحرانی برای انتقال دولت قبول مسئولیت کرد که با نقد فعالیت‌هایش از سوی طیف چپ مارکسیست، حزب توده، مجاهدین خلق، چریک‌های فدایی خلق، چپ مذهبی و حتی چهره هایی مانند صادق قطب‌زاده و ابوالحسن بنی‌صدر مواجه بود. در واقع، همه دولت موقت را هدف قرار دادند و از طرفی روحانیت مبارز نیز که نقش موثری در پیروزی انقلاب داشت، حزب جمهوری اسلامی را تشکیل داد و به به دنبال تصدی قدرت در فضای انقلابی کشور بود. در میان روحانیون، مرحوم دکتر بهشتی نقش موثری در شکل‌گیری و ساماندهی حزب جمهوری اسلامی داشت. بنابراین در چنین فضایی دولت موقت ایفای نقش کرد، فضایی که اگر رسانه‌های آن زمان را رصد کنید از جمله روزنامه «جمهوری اسلامی» متوجه تندترین حملات به این دولت خواهید شد. بنابراین دولت موقت کانون فشار همه گروه‌هایی بود که به دنبال قدرت بودند. 
مهندس توسلی با تاکید بر هدف قرار دادن امیرانتظام برای فشار به دولت موقت اظهار داشت: در فضایی که دولت موقت در جریان سامان دادن به اوضاع و آماده کردن فضا برای برگزاری انتخابات برای استقرار نظام جدید بود، همه گروه ها و اشخاصی که به دنبال قدرت بودند به نوعی درصدد یافتن نقطه ضعف این دولت بودند و در این میان امیرانتظام، بهترین سوژه بود تا از این طریق بتوانند دولت موقت را تحت فشار بگذارند. در این میان حتی دوستان ما از جمله مهندس سحابی نامه نوشت و اعلام کرد که امیرعباس عضو نهضت نیست و انتقاد کرد چرا فردی که ظاهر انقلابی ندارد، به عنوان سخنگوی دولت موقت انتخاب شده است؟ در فضایی که حملات بسیاری متوجه امیرانتظام بود، بحث بررسی پیش‌نویس قانون اساسی مطرح شد.
او با اشاره به بحث درباره اصل ولایت‌فقیه در قانون اساسی افزود: مسئولیت تهیه پیش‌نویس قانون اساسی به دکتر یدالله سحابی معاونت دولت موقت و جمعی از حقوقدانان سپرده شد، پیش‌نویس تهیه و به نزد امام‌خمینی برده شد. ایشان ضمن تایید کلی آن نظر به رفراندوم و همه پرسی آن را داشتند، اگرچه در این پیش‌نویس اصل ولایت‌فقیه نبود. مهندس بازرگان نیز اصرار بر تشکیل مجلس موسسان داشت که قبلا در اساسنامه مصوب شورای انقلاب پیش بینی شده بود. پس از مذاکراتی که انجام شد، بالاخره سیدمحمود طالقانی وسط را گرفت تا مجلس خبرگان قانون اساسی با حضور تعداد محدودی تشکیل شود. در این مجلس بحث ولایت‌فقیه مطرح شد و مرحوم منتظری که کتاب‌هایی درباره ولایت‌فقیه داشت، مدافع این بحث بود و مرحوم دکتر ‌بهشتی نیز سکان مجلس خبرگان قانون اساسی را در دست داشت، پیش‌نویس قانون اساسی را کنار گذاشتند و قانون اساسی جدیدی را تهیه و نهایی کردند که در آن اصل ولایت فقیه اضافه شده بود.
دبیرکل نهضت آزادی در رابطه با نامه برخی از وزرای دولت موقت در مخالفت با قانون اساسی جدید گفت: امیرانتظام با آن نگاهی که از راه مصدق و نهضت آزادی گرفته و معتقد به آزادی و حاکمیت ملت بود، تعداد زیادی از وزرای دولت موقت را تشویق به امضای نامه‌ای در اعتراض به قانون اساسی جدید کرد که نامه به امضای تعداد زیادی از وزرا رسید و عده‌ای که امضاء نکردند، مصلحت را در امضای آن ندیدند. مهندس بازرگان با این نامه موافق بود و پس از امضا، آن را به امام داد. امام از این نامه ناراحت شد و واکنش نشان داد. وقتی موضوع نامه آشکار شد، فشار بر دولت موقت و شخص امیرانتظام افزایش پیدا کرد، به طوری که قابل تحمل نبود و دولت موقت ناچار شد که برای رهایی از فشار وی را به عنوان سفیر ایران در کشورهای اسکاندیناوی منصوب کند.
محمد توسلی با اشاره به خالی بودن پرونده از مدارک مستند و مستدل در رابطه با جاسوسی امیرانتظام بیان داشت: با اشغال سفارت آمریکا و بحث افشاگری دانشجویان اشغال کننده سفارت، وزارت امورخارجه، امیرانتظام را آذرماه 58 به ایران احضار کرد، در حالی که به وی تذکر داده شد بازگشتش به ایران پرمخاطره است، اما وی به ایران برگشت و بلافاصله بازداشت و بحث اتهاماتش مطرح شد. بعدها دادگاهی برای محاکمه‌اش تشکیل شد که در این دادگاه چند نکته کاملا برجسته است، نخست اینکه شهید علی قدوسی، دادستان انقلاب که بایستی مدعی اصلی پرونده باشد، پرونده را به مهندس بازرگان ارئه داد و گفت هیچ اثری از جاسوسی در مدارک پرونده نیست، پرونده‌ای که در دادگاه به دفعات مورد استناد قرار گرفت و بر اساس آن امیرانتظام محاکمه شد، در حالی که مهندس بازرگان به دفعات اعلام کرد که اگر امیر انتظام جرمی مرتکب شده، مسئولیت با من است، زیرا من، مسئول و دستور‌دهنده، امیرانتظام بودم و او کاره‌ای نبوده است. 
مهندس توسلی با اشاره به چندو‌چون دادگاه امیرانتظام عنوان داشت: بعد از دفاعیات تفصیلی مهندس بازرگان؛ دکتر یدالله سحابی، ابراهیم یزدی و بنده دفاعیات مستدلی از امیرانتظام ارائه کردیم، چون در جریان کارهایش بودیم و در دفاع تفضیلی که چاپ شده، بنده تاکیدکردم که این دادگاه، دادگاه امیرانتظام نیست، بلکه دادگاه بازرگان، طالقانی و سحابی است. کسانی که با گفتمان نهضت آزادی مشکل داشتند، امیرانتظام را سوژه‌ای برای تشکیل دادگاه قرار دادند. لذا مرحوم محمدی‌گیلانی، سقف اتهاماتی که بر امیرانتظام گذاشت، باز کردن بیش از اندازه سفره دلش به عنوان یک دیپلمات بود! این ادعا نیست، بلکه وقتی مشروح دادگاه را مطالعه کنید، سقف آن در این جمله که اشاره شد، ختم می‌شود و هیچ دلیلی دیگری مبنی بر جاسوس بودن امیرانتظام در دادگاه مطرح نشد.
مهندس توسلی با اشاره به حضور آقای معادیخواه در نشست باشگاه اندیشه جوان به بیان خاطره ای از وی پرداخت و عنوان نمود که آقای معادیخواه در همان جلسه دادگاه به عنوان شاهد حضور پیدا کردند و گفتند من به این دادگاه آمده ام تا «بت بازرگان» را بشکنم که تیتر درشت روزنامه را به خود اختصاص داد. بله ایشان اتفاقاً درست می گفتند و هدف دادگاه هم واقعاً همین بود. همین جمله از ایشان کافی است تا متوجه شویم این دادگاه به چه منظوری تشکیل شده بود و مرحوم امیرانتظام صرفاً سوژه ای برای این هدف بوده است و همانطور که در برنامه خشت خام نیز خود مهندس امیرانتظام از دردها و آلام دوره زندان و بیماری و سایر مشکلات خود تصویر جامعی ارائه داد و انصافاً بایستی از تهیه کنندگان آن برنامه هم تشکر نمود، واضح است که همگان از جمله خود مرحوم امیرانتظام به نیکی از علت آن همه گرفتاری آگاهی داشت.
دبیرکل نهضت آزادی با اشاره به ایستادگی و مقاومت سرافرازانه مهندس امیرانتظام در طول 4 دهه مشقت زندان و بیماری، منش و نحوه زندگی و ایستادگی ستودنی وی را درس بزرگی در تاریخ معاصر ایران دانست و وفاداری و تعهد امیرانتظام را نسبت به گفتمان مهندس بازرگان حاوی نکات ارزشمند تاریخی برای جوانان امروز برشمرد چرا که او بهتر از هرکسی میدانست چرا بازداشت شده و چرا باید ایستادگی کند. به اعتقاد مهندس توسلی اسوه ی مقاومت امیرانتظام جز گفتمان بازرگان و راه مصدق نبود. کسی که در اوج شدائد و خفقان سال شصت از رسالت آگاهی بخشی خود قدمی به عقب نگذاشت و به گواهی آمار بیست و هشت اثر از مجموعه آثار و کتابهای مهندس بازرگان در همان سال به رشته قلم درآمده است. این در حالیست که بعد از سی خرداد 60 فضای سیاسی و اجتماعی کشور بصورت عجیبی بسته و راکد بود و در این میان مهندس بازرگان که همچون پیامبران رسالت خود را آگاهی بخشی و انذار توده های جامعه می دانست درس ایستادگی و صبوری را به بهترین نحو ممکن به جامعه انتقال داد. مقاومت امیرانتظام در زندان با مجاهدت مهندس بازرگان و یارانش در جامعه برای آگاهی بخشی درخت نوپای اصلاح طلبی بعد از انقلاب را تنومند کرد و باعث شد با صدای رسا خواستار جدایی نهاد دین از نهاد دولت شده، بر پای این ادعا بایستند و هزینه هایش را به جان بخرند.
مهندس توسلی مهمترین درس پندآموز مرور بر این صفحات تاریخی را برای زندگی امروز ایستادگی برای تغییر نگاه در حاکمیت و روی آوردن به مطالبات تاریخی مردم از مشروطه تا حال دانسته و عنوان نمود: همانگونه که قبلا نیز در سخنرانی دیدار نوروزی خود اعلام کردیم حاکمان جامعه باید نگاه حوزوی خود را حداقل از اندیشه ملا احمد نراقی به تفکرات شیخ مرتضی انصاری و سایر مراجع حوزوی چون آخوند خراسانی و امروز سیستانی تغییر دهند و این «پارادایم شیفت» درون حوزوی بدون نیاز به تغییر خود حاکمان یا نظام سیاسی می تواند زمینه تقویت بنیانهای دموکراتیک و مردمسالارانه در جامعه فراهم کند و در این نگاه بیشتر از آنکه تغییر حاکمان نیاز باشد تغییر نگاه حاکمان ضروری به نظر میرسد.

No comments:

Post a Comment