Sunday, December 2, 2018

تحريف و تخفيف بازرگان



بررسي مستند «راه طي شده» در گفتگوبا مهندس محمد توسلي:

تحريف و تخفيف بازرگان

مریم گنجی: درك صحيح و شناخت منصفانه از جريانها و شخصيتهاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي در بازخواني تاريخ معاصر ضرورتي انكارناپذير است. جامعه زماني به بلوغ فرهنگي و سياسي مي­رسد كه سرمايه­ هاي فرهنگي،‌ سياسي و اجتماعي خود را فارغ از حب و بغض­هاي حزبي و در افقي فراتر بسنجد و بشناسد. بازرگان،‌ نخست وزير دولت موقت و مردي كه همه عمر را به مبارزه عليه استبداد و تاريك انديشي گذراند و در زمانه سلطنت و انقلاب به جريان مهجور تعلق داشت،‌ همواره مورد مخالفتها،‌ انتقادات و افتراهاي ناروا بوده و عموماً زير سايه فرازهاي تاريخي پرمسئله، موضع­گيريهاي جناحي و قضاوتهاي مغرضانه و غيرمنصفانه مورد داوري قرار گرفته است. " راه طي شده" مستندي است كه درباره زندگي سياسي مهندس بازرگان و انديشه ­هاي او ساخته شده و با تصوير مخدوشي كه از مهندس بازرگان ارائه داده مخالفت بسياري را برانگيخته است. به بهانه مستند " راه طي شده" و براي شفاف ساختن برخي اتهامات و ابهامات مندرج در مستند نسبت به مهندس بازرگان به سراغ مهندس توسلي رفته­ ايم و برخي پرسشها را با ايشان در ميان گذاشته­ايم.

·        برای درک دغدغه­ ها و پرسش­های کسانی چون مهندس بازرگان در سال­های 30 و 40 در مواجهه با غرب، توجه به مختصات زمانه اهمیت بسیار دارد. نسبت­یابی با تمدن غرب و پرسش از پذیرش یا انکار دستاوردهای تکنولوژیک و علمی غرب مسئله­ای بود که بود و نمود ایرانی را دچار مخاطره و چالش قرار داده بود. نوع مواجهه مهندس بازرگان با غرب و تلاشی که در تعریف نسبت تمدن ایران با تمدن غرب برای گشودن افق­های جدید برخورداری از دستاوردهای غرب در عین حفظ سرمایه­های و میراث ملی و مذهبی ایرانی دارد، مواجهه­ ای است که در زمانه خود از اهمیت و بداهت برخوردار است. مستند «راه طی شده» با نگرش غرب­ستیزانه­ای که دارد و با درک مغلوطی که از مواجهه مهندس بازرگان نسبت به تمدن غرب دارد، این نوع مواجهه را به اروپامحوری و پذیرش اعتبار و مرجعیت غرب تأویل کرده است. آیا شما با توجه به آثار و اندیشه­های مهندس، با چنین تأویلی از اندیشه ایشان موافق هستید؟
چنین برداشتی از نگاه مهندس بازرگان به غرب با افکار و گفتمان  او که تا کنون در 30 جلد  مجموعه آثارشان منتشر شده و کارنامه زندگی او کاملا مغایرت دارد. شاید بهترین اثر او که سوابق زندگی او را نشان می دهد مدافعات آن زنده یاد در دادگاه نظامی سال 1343 با عنوان « چرا دچار استبداد شدیم و چرا با استبداد مخالفیم؟» باشد که در مجموعه آثار 6 آمده است. در آنجا دستاورد سفرهفت ساله و اقامت خود را در اروپا توضیح می دهد و می گوید من مسلمان به غرب رفتم و مسلمان تر بر گشتم. در تلاش های فرهنگی و اجتماعی مهندس بازرگان بعد از بازگشت به ایران، سه محور کاملا برجسته است: بازگشت به فرهنگ اصیل بومی و اعتقادات پاک دینی اکثریت مردم یعنی  اسلام البته منهای پیرایه ها و خرافات دینی که طی قرون گذشته  اضافه شده است. اندیشه بازگشت به قرآن و سرچشمه ذلال وحی از همان زمان توسط مهندس بازرگان و آیت الله طالقانی به همین منظور آغاز می شود که در همه آثار این پیشگامان کاملا برجسته است. محور دوم توجه به فرهنگ تاریخی ایرانیان و استبداد 2500 ساله حاکم بر خلق و خوی ایرانیان  است که عامل بازدارنده توسعه فرهنگی اجتماعی ایران بوده است و ارایه راهکار های نظری و عملی برای خروج از این مشکل تاریخی است که در آثار و کارنامه ایشان به ویژه در همان مجموعه آثار 6 آمده است. محور سوم بهره گیری از جوهر تمدن  غرب که موجب توسعه انسانی، علوم  و تکنولوژی  در غرب گردیده است. این نگاه همه جانبه و واقع بینانه که از مبانی دینی و آموزه های قرآنی و فرهنگ بومی و دستاورد های بشری سرچشمه  گرفته موجب شده گفتمان، بینش و منش مهندس بازرگان و یاران دیرین ایشان در نهضت آزادی ایران بتواند در چند دهه گذشته در بسیاری از تحولات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ایران تاثیر گذار باشد و به باور بسیاری امروز هم می تواند پاسخگوی مشکلات جاری کشور باشد.  
  
·        تحصیل مهندس بازرگان در نزد چهره­ هایی چون ابوالحسن فروغی و اعزام ایشان برای تحصیلات به خارج در مستند «راه طی شده» گمانه­ زنی در مورد تأثیرپذیری مهندس از امثال فروغی در مواجهه با غرب را موجب شده است. در این گمانه­زنی­ها با اشاره به صبغه ماسونی ابوالحسن­خان فروغی، این نسبت به مهندس بازرگان هم داده شده و نوع مواجهه مهندس با غرب را ذیل این ارتباط و پیوند، نوعی اروپامحوری و غربزدگی تلقی کرده است. با این تفسیر از سرچشمه­ های فکری مهندس موافق هستید یا ریشه­ های دغدغه ایشان را در دغدغه­ های زمانه باید جست؟
الغای این شبهه در « مستند راه طی شده» که هیچ شباهتی به «مستند» با تعریف علمی و شناخته شده آن ندارد، خلاف واقع است. زیرا اولا شبهه ماسیونی در خصوص محمد علی فروغی است نه ابوالحسن خان فروغی. ثانیا سفربه فرنگ و کسب دانش و تجربه در آن دیار چه ارتباطی با ماسیون ها دارد؟ مبانی اندیشه و کارنامه خدمات بیش از شش دهه مهندس بازرگان که همواره در راستای باورهای دینی و منافع ملی بوده و در مقاطع مختلف از جمله در دوره نهضت ملی ایران توسط دکتر مصدق و در جریان انقلاب 57 رهبر فقید انقلاب و امروز آگاهان جامعه مراتب ایمان ایشان به مکتب اسلام و سوابق خدمات اسلامی و ملی ایشان مورد تایید قرار کرفته است؛ طرح چنین شبهاتی جز بی اعتبار کردن کارگردان، همکاران و سفارش دهندگان آن و شفاف تر شدن خدمات راهبردی مهندس بازرگان و یارانشان  حاصل دیگری نداشته و نخواهد داشت. واکنش و اعتراض جمعی از حاضران فرهیخته در جلسه اولین اکران رسمی مستند که بر خلاف ادعای تهیه کننده گزارش آن جلسه؛ هیچ یک از معترضین محترم عضو نهضت آزادی ایران نبودند. همچنین یادداشت های اعتراضی که در این مدت در اعتراض به این «مستند» منتشر شده گواه بر این واقعیت است.

·        مهندس بازرگان از جمله چهره­ های برجسته مخالف پیش از انقلاب بودند. جمله­ای که ایشان در دادگاه خود در تير 1343 در آخرين دفاع خود در دادگاه تجديدنظر نظامي گفتند: «ما آخرين سنگر دفاع از سلطنت مشروطه و قانون اساسي هستيم. بعد از اين اگر دادگاهي تشكيل شود، با جمعيتي سر و كار خواهيد داشت كه واقعاً مخالف اين رژيم است» در مستند حمل بر اطلاع ایشان از شکل­گیری جریان­های متمایل به مشی مسلحانه از جمله سازمان مجاهدین خلق شده­ است. این گمانه را ارتباطی که نهضت با چهره­های اولیه سازمان ازجمله حنیف­نژاد داشته تقویت می­کند. مستند به شکلی ناشیانه تلاش می­کند تأسیس و فعالیت سازمان مجاهدین را به عنوان مجموعه نهضت معرفی کرده و مسئولیت فعالیت­های مجاهدین را متوجه نهضت و شخص مهندس بازرگان بکند گویا نوعی ارتباط تشکیلاتی و ایدئولوژیکی میان نهضت و سازمان مجاهدین برقرار است، ارتباطی که از ارتباطات پیشینی و تأثیرگذاری­های اندک فراتر رفته و به تعبیر خود کارگردان نوعی انشعاب متصل است. البته با ارجاع به خود بازرگان و خاطرات مهندس سحابی اشارات روشنی در مورد عدم اطلاع نهضت و شخص مهندس بازرگان به صورت خاص از چندوچون شکل­گیری سازمان وجود دارد. مهندس بازرگان تا چه اندازه در جریان شکل­گیری و تأسیس سازمان مجاهدین قرار داشتند و آیا موافق مشی مسلحانه در ادامه مبارزه با حکومت استبدادی بودند؟
جمله تاریخی مهندس بازرگان در دادگاه نظامی سال 43؛ در شرا یط انسداد سیاسی بعد از رخداد 15 خرداد که به تعبیری «ما آخرین گروهی هستیم که با زبان قانون با شما سخن می گوییم»، نمودار تحلیل واقع بینانه شرایط و پیش بینی و هشدار به رژیم استبداد سلطنتی در خصوص تحولات بعدی با توجه  به گفتمان غالب برای تحول در سطح جهانی، بوده است. سوابق تاریخی به وضوح نشان می دهند که مهندس بازرگان تا سال 46 که از زندان آزاد شدند در جریان شکل گیری سازمان مجاهدین خلق نبودند. در سال های بعد هم که در جریان نشریات و مواضع آن ها قرار می گیرند با نقد جدی، مخالفت خودشان را مطرح کردند که در خاطرات مهندس عزت الله سحابی هم آمده است. اما اگر چه خودشان هیچگاه به لحاظ اعتقادی و شخصی آمادگی مشارکت در مبارزات مخفی و مسلحانه را نداشتند اما با توجه به شرایط انسداد و اختناق حاکم و گفتمان جهانی در آن شرایط مخالفتی هم با مشی مسلحانه سازمان ابراز نکردند.

·        سازمان مجاهدین در کنار منابع دیگر از اندیشه­ ها و آثار مهندس بازرگان از جمله کتاب راه طی شده تغذیه فکری و ایدئولوژیک کردند. مستند تلاش ناموفقی صورت می­دهد که راه طی شده و اندیشه­ ها و آثار مهندس را منبع اصلی مجاهدین بداند و بدین ترتیب با تخطئه اندیشه­های بازرگان مسئولیت این جریان، فعالیت­ها و اندیشه­ هایشان را متوجه ایشان کند. این در حالی­است که سازمان در کنار آثار مهندس بازرگان که بخشی از آن در یکی از جزوه­ها به کار رفته بود، از آثار مارکسیستی و چپ دیگر هم تغذیه می­کرد که به مرور به آثار غالب آموزشی تبدیل شده و آثاری که متکی بر آثار کسانی چون مهندس بودند را به محاق و حاشیه بردند. تأثیرپذیری بخشیِ مجاهدین از راه طی شده را تا چه حد به معنای ارتباط فکری مهندس با این جریان می­توان دانست. آیا تفسیرهای التقاطی که مجاهدین از اندیشه­ های کسانی چون بازرگان به دست می­دادند، مسئولیتی متوجه ایشان می­کند؟
«راه طی شده» یکی از مباحث بنیادین و راهبردی زنده یاد مهندس بازرگان در کنار «عشق و پرستش» و «ذره بی انتها»  است (مجموعه آثار جلد اول)  که در شرایط دهه 20 که ادبیات مارکسیستی در جامعه روشنفکری و دانشگاهی ما حاکم بود، ارائه و منتشر شده است. در این اثر اتفاقا نقش پیامبران را که راه مستقیم کمال انسان را نشان می دهند برجسته می کند و راه بشر را که با کمک عقل و تجربه طی می شود و با فراز و نشیب فراوان و طولانی روبروست مقایسه می کند و در نهایت می گوید: دیر یا زود روزی این دو دسته و این دو جریان به هم خواهند رسید. آن روز، روز سعادت بشر است. این اثر راهبردی مهندس بازرگان که زمینه های تقویت ایمان نسل جوان و دانشگاهی را در آن شرایط دهه 20 و دوران بعد فراهم می کند؛ ارتباطی به  تفسیرهای  انحرافی از این اثر و عملکرد ناصواب و بر خلاف منافع ملی مجاهدین خلق به ویژه در سال های بعد از انقلاب ندارد. بینش و منش  مهندس بازرگان در آثار و کارنامه زندگی آن زنده یاد و یارانشان در نهضت آزادی آن چنان شفاف و روشن است که پیوند زدن آن با عملکرد خلاف منافع ملی مجاهدین خلق هرگز جایگاهی ندارد و جز بی اعتباری برای آنان حاصلی نخواهد داشت.  

·        مستند با تأکید بسیاری که بر ارتباط نخستین بنیان­گذاران سازمان ازجمله حنیف­ نژاد با نهضت دارد و تلاشی که مهندس بازرگان برای حفظ نیروهای جوان در فضای انقلابی به خرج می­داد و از تفرقه و آشفتگی در میان نیروهای انقلابی پرهیز داشتند، تلاش می­کند جریان مجاهدین را با مهندس و نهضت آزادی بپیوندد و نوعی این­ همانی میان این دو جریان برقرار کند. آیا شما موافق چنین پیوندی هستید؟ با توجه به روحیه صلح­جو و اندیشه­های اصلاح­گرایانه مهندس بازرگان مواجهه ایشان با مشی مسلحانه و ترورهای مجاهدین قبل و بعد از انقلاب چگونه بود؟
مرحوم حنیف نژاد و سایر بنیانگذاران اولیه سازمان مجاهدین خلق از اعضای انجمن اسلامی دانشجویان و در مرحله بعد عضو نهضت آزادی ایران بودند؛ اما بعد از تشکیل آن سازمان نه بلحاظ خط مشی و نه تشکیلاتی هیچ ارتباطی با نهضت آزادی ایران نداشته اند. در سال های قبل از انقلاب در طول سال های 50 تا 54 اقدامات  مجاهدین  و فدائیان خلق در مقابل رژیم شاه مورد تحسین جامعه قرار داشت و از فداکاری های آنان تقدیر می شد. اما در داخل زندان با توجه به شخصیت و شیوه رهبری مسعود رجوی که تنها باقیمانده جمع پنجاه نفر کادر های همه جانبه اولیه سازمان بود؛ جمعی از اعضای سازمان چون مهندس لطف الله میثمی از سازمان جدا شدند و اختلافاتی را در داخل زندان پدید آوردند که پیامد های آن به دوران بعد از انقلاب کشانده شد که همه شاهد آن بوده ایم.  در سالهای بعد از انقلاب نهضت آزادی ایران در کنگره تیر ماه سال59 خود در آن فضای ملتهب  خط مشی مبارزه قانونی، علنی، مسالمت آمیز و پرهیز از خشونت را مصوب کرد و بر همین اساس  همواره خط مشی  و اقدامات تروریستی آن سازمان را در بیانیه های خود محکوم کرده است.  اشاره به نامه مسعود رجوی به مهندس بازرگان  در سفر ایشان به آلمان برای شرکت در کنگره شرق شناسان در سال 1364 جهت ارائه اثر «سیر تحول قران» که بنده نیز در معیت ایشان بودم و تفصیل آن قبلا منتشر شده1 و پاسخ غیر مستقیم مهندس بازرگان به آن در این جا، خالی از لطف نیست. چنین سوابقی آشکار، جایی برای این گونه پیوند زدن ها هرگز باقی نمی گذارد.

·        مستند با تکیه بر حضور کسانی چون امیرانتظام که گرایش­های ملی­شان بر مواجهه مذهبی غالب بود، سعی می­کند نهضت را از سرمایه­ های مذهبی خود تهی کند و آن را فارغ از دغدغه ­های مذهبی بنمایاند. این مسئله را با بیانیه تغییر ایدئولوژیک سازمان پیوند زده و برجسته­تر می­کند. آیا می­توان اینکه مهندس بازرگان نیروهای مجاهد را فرزندان خویش می­دانستند، به ارتباطی ایدئولوژیک و تشکیلاتی تعبیر کرد یا صرفاً نوعی ارتباط عاطفی و گزاره­ای از سر تعارف است؟ با توجه به دغدغه­ های عمیق مذهبی مهندس، مواجهه ایشان با بیانیه تغییر ایدئولوژیک سازمان مجاهدین چگونه بود؟
یادداشت معروف مهندس بازرگان در اردیبهشت سال1360 در آستانه رخدادهای خشونت بار 30 خرداد با عنوان «فرزندان مجاهد و مکتبی ام»؛ پیش بینی واقع بینانه ایشان را از این واقعه و راهکار پیشگیری از آن را به خوبی نشان می دهد. مهندس بازرگان برخلاف برداشت نادرست کارگردان فقط پدرانه مجاهدین را «فرزند» نخوانده اند بلکه جوان های مکتبی را هم که در مقابل آن ها صف کشیده بودند، و هر دو قصد خشونت داشتند، مخاطب قرار می دهند و پیامد های خشونت را پدرانه به هر دو گروه متذکر می شوند. اما بیانیه اعلام تغییر مواضع سازمان مجاهدین در سال 1354 که در آن بیشترین توهین و اهانت به شخص و گفتمان مهندس بازرگان آمده است جای آن برای کارگردان این فیلم که مدعی است همه اسناد را مطالعه کرده و این پیوند ها را توجیه کرده، کاملا خالی است. واکنش مهندس بازرگان در قبال این تهمت ها و اتهام ها اثر « علمی بودن مارکسیسم» است که در همان سال 1354 نوشته اند.( مجموعه آثار 10) و در آن توضیح داده اند که مارکسیسمی که به عنوان علم مبنای مواضع آن ها قرار گرفته تا چه میزانی با مبانی علمی سازگار است!!

·        در مستند بارها شاهد این هستیم که به شیوه­ای غیرمنصفانه و ناشیانه میان فعالیت­های تروریستی سازمان و نهضت آزادی به وِیژه مهندس ارتباط برقرار می­شود با توجه به تحولات پس از انقلاب و اوج گرفتن اختلاف­ها نسبت به تحرکات و فعالیت­های مجاهدین و فشارها و انتقادهایی که متوجه شخص مهندس بود، موضع­گیری ایشان در حوادث و فرازوفرودهایی که پای مجاهدین در میان بود، چگونه بود؟
با توجه به محدودیت های سال های بعد از انقلاب  به ویژه دهه 60 در تمام مواردی که سازمان اقدام به عملیات تروریستی داشته نهضت آزادی ایران و در موارد لازم شخص مهندس بازرگان طی بیانیه هایی که در اسناد نهضت آزادی ایران قابل دسترسی است آن ها را خلاف مصالح و منافع ملی ارزیابی و محکوم کرده است. با وجود چنین اسناد و سوابق روشن و در اختیار همگان، معلوم نیست کارگردان و همکارانشان در این به اصطلاح «مستند!» چگونه به خود جرأت داده اند واقعیت های تاریخی را  تحریف و اقدامات مجاهدین خلق را ادامه اندیشه مهندس بازرگان و نهضت آزادی به تصویر بکشند؟!

·        از جمله انتقاداتی که در مستند به بازرگان و نهضت و نیز شاخه نظامی سازمان مجاهدین وارد می­شود در موضع­گیری نسبت به جنگ ایران و عراق و ادامه آن و عدم حضور نیروهای نهضتی در جبهه ­های جنگ است. مواجهه مهندس با مسئله جنگ چگونه بود؟ نسبت به انتقاداتی که در مستند متوجه مشارکت نهضتی­ ها در جنگ وجود دارد، چه پاسخی می­توانید داشته باشید؟
یکی از شفاف ترین مواضع نهضت آزادی بعد از انقلاب در خصوص جنگ تحمیلی است. بعد از آغاز جنگ و حمله ارتش عراق به ایران دفاع از سر زمین را واجب دینی و ملی دانسته و همواره از اقدامات دفاعی حمایت کرده است. حضور دکتر مصطفی چمران در جبهه های جنگ و بهره گیری از دانش و تجربه خود در ایجاد ستاد جنگ های نا منظم و نقش مهمی که در مقابله با حمله تانک های عراقی و نجات خوزستان داشت برکسی پوشیده نیست. ما نیز در مدیریت شهر تهران تمامی امکانات شورا های محلات را که بعد از انقلاب تشکیل شده بودند هماهنگ با نهاد های ذیربط برای پشتیبانی از جنگ آماده کردیم که تفصیل آن در گزارش ها و خاطرات آمده است. بعد از پذیرش استعفای بنده در شهرداری  در اوایل دیماه  سال 59 بلافاصله سفری به  جنوب و جبهه های جنگ داشتم و علاوه بردیدار و گفت و گو با شهید چمران بازدیدی از جبهه های جنگ در آبادان داشتم که تفصیل آن قبلا منتشر شده است . در آن سفر شهید چمران از من خواست با توجه به سوابقم مسئولیت واحد مهندسی ستاد جنگ های نا منظم را بپذیرم. با اشتیاق از این پیشنهاد استقبال کردم.  اما با توجه به چالش هایی که خود دکتر چمران در ستاد جنگ های نا منظم روبرو بود و در دیداری که  همراه دکتر کمال خرازی و مهندس مهدی چمران با ایشان داشتیم و جزئیات  مشکلات  را مطرح کرده بود از ایشان خواستم که این تصمیم با هماهنگی شورایعالی دفاع که اتفاقا در اهواز  حضور داشتند انجام شود. البته بعدا مطلع شدم که با این تصمیم موافقت نکردند و این توفیق از بنده سلب شد. شخص مهندس بازرگان و دیگر اعضای نهضت آزادی نیز با حضور در جبهه های جنگ  همواره حمایت خود را از تداوم جنگ تا پیروزی خرمشهر اعلام داشتند. اما بعد از پیروزی خرمشهر ادامه جنگ را در راستای منافع ملی ارزیابی نمیکردیم و بیانیه ها و مواضع نهضت آزادی ایران در 53 نشریه که در اسناد قابل دسترسی است بخش مهمی از تلاش های آگاهی بخش نهضت آزادی ایران را در دوران جنگ تحمیلی به خود اختصاص داده است. با وجود این سوابق و اسناد روشن چنین روایتی خود ساخته به نظر بنده نمی تواند به جز بی اعتبار کردن کارگردان و همکارانشاان تاثیری در مخاطب داشته باشد.

·        درنهایت مستند «راه طی شده» اثری غیرحرفه­ای، شلخته، مغرضانه و ناشیانه بود که بدون پایبندی به اصل بی­طرفی حرفه­ای چهره­ای اعوجاجی و مغشوش و نادرست از مهندس بازرگان ارانه داد. شما چهره مهندس بازرگان در این مستند را چگونه دیدید؟ چه امری موجب شد در پروژه­ای که می­توانست چنین تصویری از مهندس بازرگان به دست دهد، مشارکت کنید؟
کارگردان و همکارانشان تصور کرده اند با تحریف و اقعیت های تاریخی و عدم رعایت ضوابط اخلاقی و حرفه ای تهیه «مستند» که الفبای آن بی طرفی کارگردان و سپردن قضاوت به مخاطب بر اساس نقل صادقانه دیدگاه های مختلف است، می توانند به اهداف خود که بی اعتبار ساختن شخصیتی چون مهندس بازرگان و حزب دیر پای نهضت آزادی ایران است، نائل شوند. کارگردان  عملا در همه مراحل خود با ناپختگی وارد صحنه می شود و کوشش می کند قضاوت غیر مستند خود را به مخاطب الغا کند و در نتیجه تصویری از شخصیت و کارنامه مهندس بازرگان ارائه می کند که برای مخاطب تحریف واقعیت های تاریخی تلقی می شود. اما این که چرا بنده و دیگر دوستان و یاران زنده یاد مهندس بازرگان در خواست آقای ملاقلی پور را اجابت کرده ایم به خاطر نگاهی بود که او و همکارانشان در دیدار حضوری به ما ارائه دادند که می خواهند مستندی را برای  مطرح کردن زندگی واقعی  مهندس بازرگان تهیه کنند. با توجه به سابقه ای که دوستان از مرحوم ملاقلی پور پدرشان داشتند و تعهداتی که کارگردان در دیدار حضوری کرده بود با اعتماد به او  در این برنامه مشارکت کردیم تا به نسل جوانی که می خواهد گذشته خود را جبران کند، کمک کنیم؛ اما پیامد این بی صداقتی ها  موجب شده است که تیر آن ها به سنگ بر خورد کند و ناکام در این عرصه بمانند.

1-گزارش سفر مهندس بازرگان به همراه مهندس توسلی به آلمان در سال 1364 - تاریخ ایرانی -
 اول بهمن 91
منبع: سازندگی 11 آذر 97



No comments:

Post a Comment