Tuesday, March 24, 2020

«نامه‌ به آیندگان»


به‌نام خداوند جان و خرد
«نامه‌ به آیندگان»
رفع موانع توسعه ایران- میراث بازرگان
با گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، جامعه ما به رغم برخورداری از سرمایه‌های عظیم و ظرفیت‌های ارزشمند تاریخی، انسانی و طبیعی و چشم‌انداز انسانی و مردم‌سالار که برای انقلاب اسلامی بر بام رسانه‌های جهانی در سال 57 در افکار عمومی داخلی و خارجی ایجاد شده بود و آرمان‌ها و مطالبات مردم، امروز با چالش‌ها و بحران‌های زیادی روبروست. بحران مشروعیت که در انتخابات مجلس یازدهم بروز رسمی پیدا کرد و پیامد‌های عدم کارآمدی و فساد سیستماتیک آن امروز برکسی پوشیده نیست، بحران معیشتی و فقر مردم به ویژه بحران بیکاری نسل جوان و مهاجرت گسترده نخبگان جامعه که در سال‌های اخیر افزایش چشمگیری پیدا کرده است و بطور کلّی بحران‌های فزاینده فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که جامعه ما را در ابعاد مختلف متأثر کرده، موجب شده است که برخی به قصد ریشه‌یابی یا مقصریابی اوضاع حاضر، این اتهام را بر روشنفکران و بطور مشخص به زنده‌یاد مهندس بازرگان و یاران ایشان در نهضت آزادی ایران، از جمله زنده‌یاد دکتر ابراهیم یزدی وارد کنند که شما مقصّر اصلی شرایط کنونی جامعه ایران هستید! در طول چهار دهه گذشته، این اتهام کراراً در رسانه‌های خارجی و فضای مجازی بصورت‌های مختلف مطرح شده است که شما با جلب اعتماد عمومی، آخوندها را برکشور حاکم و مسلط کرده‌اید و نتیجه آن گرفتاری خودتان و ملت ایران در شرایط کنونی است. البته برخی، قدری مؤدبانه‌تر می‌گویند مهندس بازرگان و یارانشان فریب خوردند!
با توجه به این که اینجانب در جریان تحولات و رویدادهای سال‌های قبل و بعد از انقلاب بوده‌‌ام، لازم می‌دانم  برای پاسخ به این اتهام، گزارش اجمالی ماوقع تاریخی و تحلیل خودم را طی این نامه، ارائه کنم؛ با این امید که مورد توجه نسل امروز و آیندگان قرار گیرد و با آگاهی راه طی‌شده را، در آینده ادامه دهند و شاهد دستاوردهای آن که توسعه همه‌جانبه و پایدار جامعه خواهد بود، باشند.
مهندس مهدی بازرگان و یارانشان، آیت‌الله سیدمحمود طالقانی و دکتر یدالله سحابی، از شهریور 1320 ریشه عقب‌ماندگی جامعه ایران را در دو عامل  اصلی «فرهنگ استبدادی» و «خرافات و پیرایه‌های مذهبی هزار ساله » می‌دیدند و در بیش از شش دهه تلاش‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خودشان، به این دو مشکل پرداخته‌اند که بخشی از این تلاش‌ها در سی و چند جلد مجموعه آثار مهندس بازرگان قابل بررسی است.
فرهنگ استبدادی مشکل اصلی جامعه ما بوده و هست و به تعبیر مهندس بازرگان، سابقه 2500 ساله دارد و با توجه به تأثیرات عمیقی که در خلق و خوی ما ایرانیان و رفتارهای فردی و اجتماعی ما، چون خصوصیات تکروی و نداشتن روحیه کار جمعی دارد، با اولویت از همان دهه 20 در بسیاری از آثار و اقدامات اجتماعی مهندس بازرگان مورد توجه قرار گرفته است. ایشان در مدافعات دادگاه نظامی سال 43 از فرصت استفاده کردند و به تبیین این موضوع پرداختند که « چرا دچار استبداد شده‌ایم و چرا ما مخالف استبداد هستیم» (مجموعه آثار 6).
اما اقدام دیگری که در این راستا تأثیرگذار بوده است، تعامل تعالی‌بخش با روحانیت در مقاطع مختلف از جمله در شهریور سال 1341 است که رژیم استبداد سلطنتی پس از ایجاد محدودیت برای فعالیت جبهه ملی دوم و نهضت آزادی ایران، «لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی» مبنی بر «شرکت زنان در انتخابات، اصلاحات ارضی و سوگند به کتاب آسمانی بجای قرآن» را مطرح می‌کند. مراجع بزرگ چون آیت‌الله خمینی، آیت‌الله شریعتمداری و آیت‌الله گلپایگانی، طی بیانیه‌ای با آن مخالفت می‌کنند که با واکنش گسترده و انتساب «ارتجاع سیاه»! در رسانه‌ها روبرو می‌شوند. مهندس بازرگان و یاران ایشان که متوجه اهداف این برنامه شدند، ضمن دیدار با مراجع و صدور سه بیانیه که در اسناد تاریخی نهضت آزادی آمده است، نگاه مراجع را به مشکل اصلی جامعه یعنی استبداد سیاسی و نماد آن شاه جلب کردند. رویدادهای بعدی از جمله رخداد 15 خرداد 42 و حضور روحانیت در عرصه عمومی و مبارزات ضد استبدادی، هماهنگ با جنبش اجتماعی (از جمله متأثر از جنبش چریکی و تلاش‌های آگاهی‌بخش دکتر علی شریعتی در حسینیه ارشاد و نشر گسترده کتابهای وی) در دهه‌های 40 و 50 زمینه‌های پیروزی انقلاب اسلامی سال 57 و کنده شدن نماد استبداد سیاسی را فراهم میکند. سوابق این رویدادها در اسناد تاریخی به تفصیل آمده است. در انقلاب سال 57 عموم ملت ایران و همه احزاب و گروه‌های سیاسی با انسجام در مطالبات مشترک حضور داشتند، اما تعامل و همکاری روشنفکران دینی چون مهندس بازرگان و روحانیت مبارز چون آقای خمینی، نقش مهمی در پیروزی انقلاب داشت. روحانیون مبارز بیشتر نقش بسیج توده‌ها و روشنفکران بیشتر نقش مدیریت انقلاب را داشتند، اما هیچکدام به تنهایی قادر به سرانجام رساندن انقلاب مردمی سال 57 نبودند. مطالبه و شعار اصلی مردم در راهپیمایی‌ها «مرگ بر شاه» و نفی استبداد بود یعنی ما «آزادی» می‌خواهیم.
به این ترتیب با تعامل روشنفکران دینی با روحانیت مبارز و حضور آنان در عرصه عمومی و تقویت جنبش اجتماعی در بهمن ماه سال 57، نماد استبداد سیاسی یعنی «شاه» حذف می‌شود. این «گام اول» از جمله پیامد تلاش‌های راهبردی مهندس بازرگان و روشنفکران دینی با هماهنگی و همکاری سایر گروه‌هاست که در آن شرایط تاریخی محقّق شده است.
اما «گام دوم»، پس از انحرافی که از مطالبات مردم در انقلاب به وجود می‌آید و بتدریج برخلاف چشم‌اندازی که آقای خمینی در مدت اقامت خود در نوفل لوشاتو برای آینده جمهوری اسلامی تصویر می‌کنند، با اضافه شدن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی، آغاز می‌شود. البته برخی در این مرحله، این نقد را به مهندس بازرگان وارد می‌کنند چرا با پیشنهاد آقای خمینی برای برگزاری رفراندم پیش‌نویس قانون اساسی که توسط دولت موقت نهایی شده بود و در آن اصل ولایت فقیه وجود نداشت، موافقت نکردند. علت مخالفت مهندس بازرگان یکی این بود که در اساسنامه مصوّب شورای انقلاب و اظهارات آقای خمینی تصریح شده بود که قانون اساسی در مجلس مؤسسان به تصویب نمایندگان ملت خواهد رسید. برگزاری آن رفراندم، نقض پیمان و ناشایست برای مدیریت اخلاقی انقلاب بود. علت دوم که نگاه راهبردی و شناخت مهندس بازرگان را نشان می‌دهد و در دیدار نوفل لوشاتو هم با آقای خمینی واکنش نشان دادند، این نگرانی بود که ممکن است تصویب سریع پیش‌نویس قانون اساسی، تصمیم کوتاه‌مدت برای عبور از شرایط ملتهب و ناپایدار باشد و بعد از استقرار نظر خودشان را  با اقتداری که دارند عمل کنند. این پیش‌بینی مهندس بازرگان در سال 1366 محقق شد و ولایت مطلقه فقیه هم اعلام و در سال 1368 در قانون اساسی اضافه شد. نهضت آزادی ایران در همان سال 1366 نظرات کارشناسی و نقد خود را  طی نشریه‌ای با عنوان « تفصیل و  تحلیل ولایت مطلقه فقیه» تهیه کرد و بطور رسمی برای همه مقامات جمهوری اسلامی و مراجع تقلید برای اظهار نظر فرستاد، اما مستقیما پاسخی دریافت نکرد.
ایستادگی در مقابل این انحراف و آگاهی‌بخشی، به تدریج در دوران دولت موقت، شورای انقلاب، مجلس اول تا آخرین روزهای حیات ایشان تا سال 73 ادامه داشت. مرور رویدادهای مجلس اول بعد از خرداد 60 و رخدادهای دهه 60  که در اسناد نهضت آزادی ایران به تفصیل آمده است، گویای این فرایند است. همچنین آثار مکتوب متعدد ایشان در این دوره، روند آگاهی‌بخشی و نشان دادن زمینه‌های انحراف و راهکارهای نظری و عملی برای عبور از استبداد دینی را به وضوح نشان می‌دهند. آثاری همچون «انقلاب ایران در دو حرکت» (61)، «گمراهان» (62) ، مجموعه آثار «انقلاب اسلامی» (سه جلد، شامل 135 اثر)، مجموعه آثار «بازیابی ارزش‌ها» (دو جلد شامل 24 اثر، دهه 60) ، «ناگفته‌های بعثت» (64)، ... و نهایتاً «آخرت و خدا هدف بعثت انبیاء» (71)، بطور مستند بر جدایی نهاد دین و روحانیت از دولت و قدرت بر پایه آموزه‌های قرآنی، عقلانیت و تجربه بشری تأکید دارند.
آن چه در قرون وسطی در طول بیش از چهار قرن بر جامعه اروپا در دوران حاکمیت کلیسا و روحانیت مسیحیت در قدرت گذشته و در اثر «گمراهان» بازرگان، سرگذشت و سرنوشت آن در سال62 توصیف شده است، جامعه ما عموماً طی چهار دهه گذشته بطور ملموس تجربه کرده به همین جمع‌بندی و نگاه راهبردی رسیده و امروز برخی از روشنفکران متعهد تصریح می‌کنند «آنچه بازرگان در اول انقلاب در خشت خام می‌دید، امروز ما در آیینه هم نمی‌بینیم». اخیراً آثار بسیاری از فرهیختگان نشان می‌دهد که راهکار واقع‌بینانه برای خروج از بحران‌های جاری کشور، تحول درون حوزوی «پارادایم شیفت»، از نگاه شیخ فضل‌الله نوری به نگاه آخوند خراسانی است. در این نگاه روحانیت در جایگاه طبیعی خود در عرصه عمومی قرار می‌گیرد و به رسالت آگاهی‌بخشی خود طبق آموزه‌های قرآنی و سیره پیامبران عمل می‌کند. البته تحقّق این امر نیاز به زمان و نهادینه و برجسته‌تر شدن این مطالبه در عرصه عمومی و پذیرش به موقع حاکمیت برای اجرای آن بصورت مسالمت‌آمیز دارد.
 فرایندی که در چهار دهه گذشته با فراز و نشیب طی شده و چشم اندازی را که برای اصلاح موانع توسعه در ایران مورد تأکید قرارگرفته، امروز در تحول نگاه مردم نسبت به روحانیت به ویژه در نسل جوان و حتی در نگاه برخی از عالمان حوزوی هم مشهود است. در سطح دانشگاهی نیز این پیام در سخنان و آثار گرانقدر بسیاری از اساتید دانشگاه‌ها چون دکتر سیدمصطفی محقق‌داماد به ویژه اثر جدید ایشان «مکتب اجتهادی آخوند خراسانی» که در آن دیدگاه‌های آخوند خراسانی را در انقلاب مشروطه در مقابل نگاه شیخ فضل‌الله نوری مطرح می‌کند که پیامی برای جامعه امروز ما دارد. همچنین سخنرانی دکتر محسن رنانی در میزگردی به مناسبت چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی در  بهمن 1397 در دانشگاه تربیت مدرّس قابل‌توجه است. در این سخنرانی دکتر رنانی می‌گوید: «معتقدم که آینده بسیار روشن و امیدوارکننده است. وضعیت امروز مانند مزرعه‌ای است که دانه‌ها در خاک است و ظاهر و روی آن را کود گرفته و به زودی، جوانه‌ها سر از خاک بر می‌آورد و سیل‌وار فوران می‌کند. بسیار خوش‌بین و امیدوار به آینده کشورمان هستم.»
وی در ادامه اضافه می‌کند: «انقلاب اسلامی و تحولات خواسته و ناخواسته کشور در چهار دهه اخیر، باعث شد که ایران با یک میان‌بُر تاریخی به سمت توسعه حرکت کند. تحولاتی که در اروپا در چند صد سال اتفاق افتاد، در کشورمان در یک دوره کوتاه به وقوع پیوست.»
دکتر رنانی در این سخنرانی اشاره‌ای به نقش مهندس بازرگان و روشنفکران دینی در زمینه‌سازی این فرایند طی‌شده در دهه‌های گذشته نمی‌کند، اما در سخنرانی دیگری که خرداد 98 به مناسبت بزرگداشت سالروز درگذشت زنده یاد مهندس عزت الله سحابی در کانون توحید برگزار شده بود، نقش آنان را البته با تعابیری که خود او دارد در زمینه‌سازی توسعه آینده ایران مورد تأکید قرار داد.
در پایان لازم می‌دانم، ضمن ابراز تسلیت به مناسبت درگذشتگان ابتلای فراگیر ویروس کرونا و تقدیر مجدد از تلاش‌های جامعه پزشکی ایران در خدمت رسانی به مردم، بر این آموزه قرآنی تاکید کنم ( بقره -134) که مرحوم مهندس بازرگان و یاران دیگرشان چون مرحوم دکتر ابراهیم یزدی با اعمال خودشان محشور هستند و ما هم باید پاسخگوی اعمال خودمان باشیم. هدف از تصدیع شما مخاطبان گرامی، انجام وظیفه و احساس مسؤولیت برای گزارش واقعیت‌های تاریخی و ارایه تحلیل خود از این فرایند طی‌شده و ابراز امیدواری به آینده ایران است، البته قضاوت نهایی با شما، آیندگان و تاریخ خواهد بود.
با دعای خیر و آرزوی ایرانی آزاد و آباد و سربلند.
محمد توسلی
اسفند 1398


No comments:

Post a Comment