Tuesday, December 6, 2022

۱۶ آذر ، روز گفت‌وگوی ملی در دانشگاه

 

بسمه تعالی

۱۶ آذر ، روز گفت‌وگوی ملی در دانشگاه

۱۶ آذر ۱۳۳۲ است ...

هنوز چند ماه از کودتای ۲۸ مرداد علیه دولت ملی دکتر محمد مصدق نگذشته و مردم نمی‌خواهند به کودتایی تن دهند که ذیل عنوانِ «بازگرداندن ثبات به کشور» صحنه‌آرایی شده است. صبح روز ۱۶ آذر ۱۳۳۲، دانشجویان متوجه اوضاع غیرعادی دانشگاه و حضور نظامیان مسلحی می‌شوند که در آستانه سفر رسمی ریچارد نیکسون معاون رییس جمهور آمریکا به ایران و به بهانه «حفظِ امنیت و سلامتِ مردم» محوطه اطراف دانشکده فنی دانشگاه تهران را محاصره کرده‌اند. اعتراض دانشجویان باعث شد كه رگبار گلوله باریدن گرفت. مصطفی بزرگ‌نیا و  مهدی شریعت رضوی در دم جان باختند. برخی از مسئولان دانشگاه می‏خواستند مجروحان را به دانشکده پزشكی ببرند، ولی نظامیان سرسپرده و بی‌رحم، مانع این كار شدند. احمد قندچی با این که گلوله خورده بود، تا پایان درگیری‌ها زنده ماند. با این حال، مسئولان بیمارستان به حکم مقامات ارشد رژیم پهلوی، از مداوای او خودداری كردند و ۲۴ ساعت بعد، جان باخت.

 مسئولان سیاسی و فرماندهان ارتشی در توضیح و بلکه توجیه این وقایع غیرانسانی ادعا کردند كه: «دانشجویان برای خلع سلاح نیروهای نظامی مستقر در صحنه حمله كردند و نظامیان نیز، به‌اجبار تیرهایی به هوا شلیک کردند و تصادفاً سه نفر كشته شدند؟!» ادعایی موهوم که نمی‌توانست افکار عمومی را قانع کند و زمینه‌ساز اعتماد مردم شود. در نهایت، جنازه کشته‌شدگان در حالی به خاک سپرده شد که خانواده‌های سه شهید و بازماندگان ایشان به دستور مقامات سیاسی و امنیتی از برگزاری هرگونه مراسم یادبود، به‌شدت منع شدند.

 

۱۶ آذر ۱۴۰۱ است ...

نگران تکرار تاریخ هستیم. انگار همین وقایع دوباره دارد پیش چشمانمان رخ می‌دهد. دولت‌ها و دولتمردان عوض شده‌اند، اما ادعاها همان و نتیجه، همان: بی‌اعتمادی و خشم مردم از یک سو همچنان جاری است و انفعال و فرافکنی حاکمیت در قبال بحران اصلی، همچنان ادامه دارد، البته آن‌چه می‌تواند تغییر و تحول یافته باشد، عمق امید و میزان آگاهی و مسئولیت‌پذیری مردم و به‌ویژه، نسل جوان ایران با پیشگامی زنان و مردانی است که پرچم‌دار جنبش «زن، زندگی، آزادی» شده‌اند.

اکنون در شرایطی ۱۶ آذر را گرامی می‌داریم که تا چندی پیش، باورِ انفعال بر دانشگاه و جنبش دانشجویی سایه افکنده بود. سرخوردگی جمعی، بی‌اثربودن تکاپوها، فروریختنِ پیاپیِ رویاها و انگیزه‌ها و امیدهایی که متاثر از روند یک‌دست‌سازی قدرت در خلال دو انتخابات مجلس در ۱۳۹۸ و ریاست جمهوری در ۱۴۰۰ تبلور یافته و به جهت تعطیلی دانشگاه‌ها در پی شیوع کرونا به بروز نوعی سکوت و بی‌تحرکی انجامیده بود، اغلب ناظران را به این نتیجه رسانده بود که جنبش دانشجویی، دوره رکود خود را طی می‌کند و بلکه به پایان کار رسیده است. اینک پس از حدود هفتاد سال که از ۱۶ آذر ۱۳۳۲ می‌گذرد، اگرچه این رنجِ جانکاه هفتادساله برای جنبش دانشجویی، همچنان ادامه‌ دارد، اما حضور مستمر، معترضانه و مسئولانه دانشجویان ایرانی در طول چند ماه اخیر، نوید می‌دهد که این زخم‌های عمیق و دردهای مهلک، حرکتِ آزادی‌خواهی و استبدادستیزیِ دانشجویانِ ایران را به نابودی و ناامیدی نکشانده و جنبش دانشجویی ایران، همچنان زنده است. ما ملت ایران، امروز در جایی ایستاده‌ایم که دانشجویان با ایستادگی مدنی و مقاومت خشونت‌پرهیز و خلقِ انواع کنش‌های درخشان، نبض زندگی را به جنبش دانشجویی بازگردانده‌اند.

نهضت آزادی ایران ضمن ارج‌نهادن به مبارزات مدنی دانشگاهیان، بر این باور است که در شرایط اضطراری که احزاب و دیگر نهادهای جامعه مدنی با محدودیت‌های گسترده مواجه‌اند، جنبش دانشجویی می‌تواند فراتر از اعتراض به وضع موجود، در ترسیمِ فردای ایران و ارایه نقشه راهی برای گذار از بحران‌ کنونی، نقشی موثرتر و توام با ابتکار عمل را ایفا کند. تردیدی نیست که جامعه ایران در میانه گردابی از ابربحران‌های ساختاری و در هم‌تنیده قرار دارد که محصول چهار دهه انباشت مطالبات پاسخ‌داده نشده در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی زیست‌محیطی و امنیتی است؛ بحران‌هایی که گرچه حاکمیت مسئولِ اصلی آن است، ولی اراده و تدبیری هم برای خروج از آن‌ها ندارد و آنقدر سرگرمِ «جمع کردنِ» ماجراست که فرصتِ پرداختن به فردا و فرداها را ندارد و غافل مانده است که «بحران‌ در تراز ملی» جز با «مشارکت ملی» به سرانجام خیر نخواهد رسید.

نهضت آزادی ایران یادآوری می‌کند که ابربحران‌های جاری کشور، وجوهی کلان‌تر و ابعادی فراتر از مطالبات تاریخی و صنفی جنبش دانشجویی دارد و مشتمل بر وضعیتی است که بقای ایران را در معرض فروپاشی و تهدید قرار داده است، اما در شرایطی که حاکمیت، امکان فعالیت آزادانه احزاب، سندیکاها و دیگر نهادهای جامعه مدنی را غیرممکن ساخته و اجازه برگزاری نشست‌ها و گفت‌وگوی آزاد در اجتماع و شکلی‌گیری نمایندگی‌های سیاسی را نمی‌دهد، «جامعه دانشگاهی فرهیخته، شایسته و مسئول ایرانی» که در بردارنده نسلی نوین از تمام طبقات و گرایشات سیاسی و اجتماعی کشور است، اگرچه به تنهایی کل جامعه را نمایندگی نمی‌کند، اما می‌تواند به عنوان نمادی از جامعه مدنی ایران، ابتکار عمل را به دست بگیرد و راهکارهایی برای خروج از بحران و دعوت از دیگر نهادهای مدنی و سیاسی ارایه کند که حاوی راه‌حل‌هایی بنیادین و موثر در راستای گذار از بحران، بقای ایران و دستیابی به ثبات راستین و توسعه متوازن و پایدار کشور باشد. جامعۀ ما این روزها به عقلانیت، نخبگی و اعتدال جنبش دانشجویی نیاز دارد تا با کمک دیگر نهادهای مدنی و بهره‌گیری از تجربه و مشارکت ملی و استفاده از سرمایه‌های اجتماعی و انسانی ایران، راهی را برای تحقق آرمان‌هایش و بازگرداندنِ حق تعیین سرنوشت و تامین حقوق و آزادی‌های اساسی مردم بیابد.

نهضت آزادی ایران باور دارد که در این مرحله، جنبش دانشجویی همراه با اساتید اندیشمند و پیشگام در عرصه تحولات بنیادین اجتماعی می‌توانند زمینه‌ای جدی برای اندیشیدن و یافتن پاسخ‌هایی برای پرسش‌های بنیادین از این دست را تدارک ببینند که: «ایران فردا چگونه باید باشد و آن را چگونه می‌خواهند و می‌پسندند؟ و راهِ رسیدن به چنان ایرانی، از کدام مسیر است؟» جنبش دانشجویی این امکان را دارد که با دعوت از متفکران و کنشگران مدنی و سیاسی از یک سو و اصحاب قدرت از سوی دیگر و بهره‌گیری از «کرسی‌های آزاداندیشی» که مقامات ارشد نظام مدعای آن را داشته‌اند، میزبانِ یک چنین گفت‌وگوی فراگیر ملی برای دستیابی به راه‌حل‌های اساسی و موثر باشد. ۱۶ آذر می‌تواند مناسبتی نمادین برای آغاز روند گفت وگوهایی در تراز ملی قرار گیرد تا ضمن هم‌اندیشی و همکاری درباره طراحی فرآیندِ گذار از وضعیت مخاطره‌آمیزی که مطلوب ملت ایران نیست، زمینه و امکان ارایه راه‌حل‌های عینی و راهگشا فراهم آید.

نهضت آزادی ایران اعلام می‌دارد که ارج نهادن به این ظرفیت عظیم اجتماعی و سیاسی که جامعه دانشگاهی ایران از آن برخوردار است، فرصتی برای حاکمیت به شمار می‌رود تا نشان دهد که تا چه حد به شاخص‌های راستین امنیت ملی پایدار وفادار و تا چه میزان از هوشمندی برخوردار است و می‌تواند مطالبات یک گروه اجتماعی را به طرزی مسالمت‌آمیز بشنود و به راه‌حل‌هایی درون‌زا و در چارچوب قانون اساسی و متناسب با ضرورت‌ها و منافع ملی تن بدهد؛ و نیز فرصتی است برای دانشجویان، هیات های علمی و سایر اعضای جامعه مدنی تا جدیت حاکمیت را نسبت به گفت‌وگو برای هموار کردن مسیر تغییرات بنیادین بیازمایند و ارزیابی کنند که آیا نهادهای حاکمیتی، وقعی به این راه‌حل‌های دلسوزانه و مصلحانه و غیربراندازانه می‌نهند؟ آیا اصلاً بحران‌ها را به رسمیت می‌شناسند؟ آیا مسئولیت ملی خود را صادقانه می‌پذیرند؟ آیا انعطاف‌پذیری در قبالِ مردمی را آموخته‌اند که در مقام شعار، «ولی‌نعمتان نظام» نامیده بودند؟

نهضت آزادی ایران با بیم و امید به این دغدغه‌ها می‌نگرد و به حاکمیت هشدار می‌دهد که «گفت‌وگو» را به عنوان ابزاری در راستای آرامش‌های مقطعی و ناپایدار، مصادره به مطلوب نکند. نفس گفت‌وگو چنان‌چه به الزامات وفاق ملی، بایسته‌های فهم متقابل و زمینه‌های مشارکت‌‌آمیز مردمی متعهد نباشد، نمی‌تواند التهاب قضایا و امواج اعتراضاتی را که منبعث از نیازهای بلندمدت و  ضرورت‌های عینی است، خاموش کند تا حاکمیت، دوباره یکه‌تازِ میدان و برنده یک‌طرفه و همیشگی ماجرا شود و بر کرسی قدرت تکیه زند. «گفت وگو» سازوکاری آرام و مسالمت‌آمیز و دوطرفه برای کاستن تدریجی از شکاف عظیم و فزاینده دولت ـ ملت و یگانه راه برای دستیابی به مصالحه، توازن و پیروزی دوجانبه میان ملت و حاکمیت است.

نهضت آزادی ایران ضمن مطالبه رفع تمام محدودیت‌های اعمال شده بر دانشجویان و درخواستِ آزادی دانشجویان زندانی، امیدوار است که مقامات ارشد نظام جمهوری اسلامی ایران که برخاسته از انقلابی عظیم و مردمی و مشتمل بر مطالباتی انسانی و دموکراتیک مانند آزادی، استقلال، عدالت، توسعه و دموکراسی بوده است، با بهره‌گیری از نیروی بی‌بدیل ملت ایران و مشارکتی ملی که تنها با تحقق حقوق اساسی و حاکمیت ملت به دست می‌آید، از میانۀ این طوفان اشک و آه، راهی به فردای روشن بیابد و نگذارد که سرنوشتی توام با فروپاشی، اندوه و وحشتی بی‌پایان، رقم بخورد. از این رو، هشدار می‌دهد که چنان‌چه حاکمیت نتواند با «دانشگاه» وارد یک گفت‌وگوی معطوف به همکاری و یافتنِ راه‌حل شود، نمی‌تواند انتظار تعامل با هیچ یک از بخش‌های دیگر جامعه را داشته باشد.

نهضت آزادی ایران در آستانۀ این روز تاریخی، حیات تازه جنبش دانشجویی را به همه دانشگاهیان ایران تبریک می‌گوید و به حاکمیت هشدار می‌دهد که پویاییِ این جنبش ریشه‌دار را نمی‌توان با روش‌های همیشگی و نخ‌نما همچون هجمه و ضرب و شتم دانشجویان، بازداشت و تحت فشار گذاشتن آنان، خانه‌نشین و ممنوع‌الورودی، اخراج از خوابگاه‌، فشار به خانواده‌ها، ممنوع‌الخروجی و اقداماتی از این دست، به محاق برد.

 

نهضت آزادی ایران

                                                                                                                   15 آذر 1401

No comments:

Post a Comment