Wednesday, December 14, 2016

الگو يا مسوول؟


الگو يا مسوول؟
 در حاشيه سخنان شهردارتهران

آقاي محمد باقر قاليباف، شهردار محترم تهران پس از چند روز رايزني فشرده شوراي شهر سوم در سمت خود ابقا شد.
جا دارد به خاطر تداوم مديريت شهري و جلوگيري از تحميل هزينه بيشتر بر شهر تهران از اين انتخاب استقبال كنيم و براي ايشان و شوراي شهر تهران در اجراي وظايف خطيري كه به عهده گرفته‌اند آرزوي موفقيت كنيم، اما در حاشيه جلسه شوراي شهر آقاي قاليباف پس از اين انتخاب ضمن اشاره به رئوس برنامه‌هاي خود اظهار داشتند: «معتقديم كه مديران اجرايي مسوول دين مردم هم هستند و بايد در اين راه تلاش كرده و به معروف سازي ارزش‌ها در رئوس كارها بپردازند.» (همشهري 20/2/86) البته در خصوص رئوس برنامه‌هاي ايشان جا دارد مورد ارزيابي و اظهار نظر كارشناسي قرار گيرد كه موضوع اين نوشته نيست. آنچه مرا بر آن داشت تا اين يادداشت را بنويسم رفع ابهام مهمي است كه در اين سخن ايشان به چشم مي‌خورد. اگر منظور آقاي قاليباف از بيان اين مطلب اين است كه مديران اجرايي بايستي با انجام وظايف محوله با صداقت و امانت به مردم خدمت كنند و با رفتا شايسته خود در جامعه ايماني الگو باشند و از اين طريق با اعتماد سازي در مردم ارزش‌هاي انساني و اخلاق اسلامي مورد عمل قرار گيرد و اين ارزش‌ها هنجار اجتماعي شود، البته اين ديدگاه با آموزه‌هاي اسلامي هماهنگ است و عين صواب. اما اگر منظور اين باشد كه مديران اجرايي خود را مسوول يا متولي دين مردم بدانند و با اين ديدگاه بخواهند ضمن ارائه خدمات، مردم را به دينداري وادار كنند البته اين نظر جاي تامل بسيار دارد و با آموزه‌هاي قرآني هماهنگ نيست. بسيار بعيد است كه منظور جناب قاليباف برداشت دوم باشد. با توجه به اهميت موضوع توضيحات بيشتر ايشان اين ابهام را برطرف خواهد كرد. براي روشن شدن زمينه‌هاي آموزه‌هاي قرآني در اين خصوص و عملكرد پيشوايان ديني اجمالا به چند نكته در اينجا اشاره مي‌كنم.
1-    مجموعه آيات قرآن نشان مي‌دهد كه خداوند رسالت راهبردي همه پيامبران از جمله رسالت پيامبر بزرگوار اسلام (ص) را ارائه كتاب، حكمت، پالايش نفوس انسان‌ها و آگاهي بخشي معرفي مي‌كند تا انسان‌ها خود اين ارزش‌ها را در جامعه به پا دارند (حديد/25، جمعه/2). آموزه‌هاي قرآني، پيامبران را از اين كه خود را مسوول و متولي دين مردم تلقي كنند بر حذر داشته است. در آيات متعددي تصريح شده است كه تو اي پيامبر به خاطر علاقه‌اي كه به رسالتت داري نبايستي خود را مامور، موكل، نگهبان و مسوول دين مردم تلقي كني. (يونس/108، انعام/107، غاشيه/21 و 22 و ...) وظيفه پيامبر ضمن ابلاغ پيام رسالت در مرحله اول اين است كه اسوه، الگو و شاهدي امين براي رسالت خود باشد و در مرحله بعد به بشارت مومنين و بيم دادن به انكارورزان رسالت بپردازد. (فاطر/23، مائده/99 و يونس/99، احزاب/33 و فتح/48)
2-    در قرآن همانگونه كه جايگاه پيامبران را اسوه و شاهد بودن براي مومنين، مي‌داند وظيفه مومنين را نيز الگو شدن براي ساير انسان‌ها معرفي مي‌كند (احزاب/21، حج/87).
3-    در رفتار اجتماعي پيامبر و ائمه عليهم‌السلام نيز همين آموزه‌هاي قرآني به طور بر جسته مشاهده مي‌شود. يكي از ابلاغ‌هاي آموزنده تاريخي، دستورالعمل حكومتي يا فرمان علي (ع) به مالك (پسر حارث) اشتر نخعي است. در اين نامه علي (ع)، كه ما افتخار پيروي از آن حضرت را داريم، وظايف مدير اجرايي خود را در مصر در چهار عرصه  اقتصادي و تمشيت امور زندگي مردم، حفظ امنيت داخلي و حدود و ثغور كشور، سامان دادن به كار و كيفيت زندگي مردم و عمران و آبادي شهرها به تفصيل شرح داده است. طرفه آنكه در هيچ يك از فرازهاي اين نامه مفصل كوچكترين اشاره‌اي به مسووليت مدير اجرايي در خصوص دين مردم نشده است. در سال‌هاي دهه شصت گاهي گزارش مي‌شد كه در فرصت‌هايي اين نامه تاريخي (ع) در جلسات هيات دولت خوانده مي‌شد. شايد لازم باشد بار ديگر مديران اجرايي كشور مطالعه اين نامه را در برنامه شخصي خود منظور كنند. ترجمه روان نهج‌البلاغه توسط شادروان دكتر اسداله مبشري، اولين وزير دادگستري بعد از پيروزي انقلاب، مي‌تواند منبع ارزشمندي براي مطالعه علاقه‌مندان باشد.
4-    در شرايطي كه خداوند پيامبر خود را كه حامل و امين وحي است از اين كه احساس كند مامور، وكيل و يا مسوول دين مردم باشد بر حذر داشته و فقط خواسته است كه پيامبر اسوه و شاهد رسالت خود باشد و براي مومنين نيز چنين مسووليتي را در حوزه شخصي آنان مشخص كرده است، آيا مي‌توان انتظار داشت مديران اجرايي كشور وظيفه‌اي بالاتر بر عهده داشته باشند؟

منبع : روزنامه هم ميهن 26 اردیبهشت 1386

No comments:

Post a Comment